eitaa logo
اشعار مارال افشون
263 دنبال‌کننده
66 عکس
38 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🌸 شکفتن من به آب و تاب رأی می‌دهم من به شعر ناب رأی می‌دهم انتخاب، اوّل شکفتن است من به انتخاب رأی می‌دهم رأی می‌دهم به آینه، به کوه من به بازتاب رأی می‌دهم من به برکه‌ای که خیره می‌شود سوی ماهتاب رأی می‌دهم من به متّقی‌ترین مخاطبِ ذلِک الکِتاب رأی می‌دهم من به مادر شهید کوچه‌مان من به آفتاب رأی می‌دهم من به انقلاب، من به انقلاب من به انقلاب رأی می‌دهم @mehdi_jahandar
🌸 ساعت دل را به وقت عاشقی تنظیم کن با قلم در محضر انسانیت تعظیم کن بیت بیت لحظه های انتظاری ناب را خالصانه خدمت صاحب زمان تقدیم کن @poem12
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
خشکسالی شده‌ست؟ باران شو مرهم زخم‌های گلدان شو رود را اشتیاق ماندن نیست باز جریان بساز و جریان شو ای غمی که همیشه بوده و هست لااقل پشت خنده پنهان شو آنچه که سال‌ها گمش کردیم آنچه که آرزو شده، آن شو روستا روستا به خود برگرد با گل رازقی چراغان شو صادقانه بجوش با مردم راهی کوچه و خیابان شو زاهدان و اراک و مشهد و رشت قم و تبریز و شوش و کرمان شو یار دیرینهٔ دبستانی یار و هم‌سنگر شهیدان شو دست من! تیر در کمان بگذار رأی من! ساز و برگ ایران شو 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad
امان از سرزمین عشق و دلتنگی پس از باران امان از قلب ، این جمهوری خودخواه خودگردان!! @poem12
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
ای چشمهٔ نور، انشعاباتت کو؟ ای خانه‌ات آباد، خراباتت کو؟ در شهر، نشانه‌ای ز تبلیغ تو نیست ای عشق! ستاد انتخاباتت کو؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبان واژه‌ها سنگین، نگاه واژه‌ها تبدار هزاران حرف در سینه اسیر لکنت افکار پریده رنگ آبادی، نشسته گرد ویرانی دل آزادگان می‌سوزد از خاکستر اخبار گرفته پیچک غم را بغل دلتنگی خانه پرنده اشک می‌ریزد به روی شانه‌ی دیوار تمام باغ‌ها زخمی، تمام نخل‌ها بی سر تمام بیدها مجنون، تمام سروها بر دار امان از آتش و از آتش و از آتش و آتش فلسطین طعمه‌ی آتش، فلسطین طعمه‌ی تکرار کمیت لحظه‌ها لنگ است، ساعت‌ها همه خسته سحر تاریک و شب روشن! زمین خورده زمان انگار نبار ای ابر سربی، رحم کن! باران نمی‌خواهد، گل غمرنگ بی‌گلدان، که تنها مانده در آوار الا سیمرغ حق! قاف عدالت را اگر دیدی بگو ای کوه، خم شو بار غم را از زمین بردار @poem12
یک طاقه غم از مشکی کمیاب می خواهم در روضه ها پیراهنی بی تاب می خواهم از دام و دانه، از جوانی، خسته ام خسته گنجشک های کربلایی، آب می خواهم در دجله ی دل از فرات اشک لبریزم من ماهی دلتنگی ام،قلاب می خواهم تکلیف دشواریست آب آوردن بابا من اصغر شش ماهه را سیراب می خواهم آه ای محرم! ای شبستان مناجاتم در حوض قلبم ماه عالمتاب می خواهم اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین @poem12
پاییز نه،کهنه بهاری خسته و زردم من جنگل دلواپسی ام، کلبه ای سردم جمهوری تنها و خودگردان نمی خواهی؟ من برگه ی رای سفیدم، صندوق دردم! @poem12
هدایت شده از فلانی
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. نمی‌ترسی بمیرم پیش از آنکه بگذرم از تو؟ بترس از آن شکایت‌ها که با خود می‌برم از تو چه دارم؟ از تو دارم نیمهٔ تاریک عمرم را شبم از تو غمم از تو همین چشم ترم از تو مرا سوزاندی و روشن رها کردی نترسیدی؟ بگیرد انتقامم را تب خاکسترم از تو؟ توی ظالم که عمری بر غرورم سروری کردی بترس از روز مظلومان که آنجا من سرم از تو که آنجا آه می‌گیرد چه آهی در گلو دارم خودم یک صورِ رستاخیزسازِ محشرم از تو همیشه دیر فهمیدی همیشه دیر برگشتی زمانی یاد گلدان می‌کنی که پرپرم از تو پشیمان گریه خواهی کرد روزی بر سر قبرم دوباره دیر و من از هر زمان کفری‌ترم از تو @folanipoem