#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
برای سوگ تو باید زبان دیگر داشت
نگاه روشنی از آسمان فراتر داشت
شهادت تو حماسهاست با شکوه و عیان
حماسهای که هزاران پیام در بر داشت
زلال جاری چشم تو حسرت دریاست
فرات بود که ناکام دیدهی تر داشت
سوال کهنه ی تاریخ تا ابد باقیست:
چرا زمانه سر جنگ نابرابر داشت
قیام سرخ تو یک پرده از قیامت بود
قیامتی که درونش هزار محشر داشت
تو آن رسول به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
هنوز ملتهب از ماتم شگفت توییم
که این مصائب داغ تورا که باور داشت؟
سپاه بود و حرم بود و غارت و آتش
درست لحظهی تلخی که آنطرفتر داشت
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مظلومیت_امام_علی سلاماللهعلیه
#تبری
یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید
ضربهای زد به در خانه و در را انداخت
آتشی را به در خانه ی آب آورد و
بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت
ضربهی پای در و بی ادبیهای غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا، آنکه
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد
آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#گریز_حضرت_عباس سلاماللهعلیه
#دو_بیتی
این جمعه هم گذشت، نشد تا ببینمت
دادم به دل امید که فردا ببینمت
میخوانم از دو دست ابوالفضل تا مگر
یک شب میان روضۀ سقا ببینمت
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#زبان_حال_حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
قسم به ساحت ذکر شریف"هو" بابا
به روی من شده این اشک آبرو بابا
"عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد"
چه خوب شد که شدم با تو روبرو بابا
چه حیف شانه نداری که سر بر آن بنهم
بگویم از غم خود شرح مو به مو بابا
مرا ببخش که نشناختم تو را اوّل
به چهرهی تو نماندهست رنگ و رو بابا
خداش خیر دهد راهب مسیحی را...
که با گلاب تو را داده شستشو بابا
خداش نگذرد ای کاش، خولی نامرد
کشید دست به روی تو بی وضو بابا
نمانده وقت زیادی به رفتنم حالا...
شدم کنار سرت گرم گفتگو بابا
بیا و باز صدایم بزن "رقیه ی من"
تو هم بخواه ز من که "بگو بگو بابا"
چهقدر خاطرهی تلخ دارم از کوفه
چه بد گذشت به من شام بی عمو بابا
لب ترک ترکت را ندیده میبوسم ...
چه خوب شد که به چشمم نمانده سو بابا
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم
جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم
مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم
ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم
منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی
چون به دستان شفا بخش تو ایمان داریم
جانمان خرج عزایت نشود می میریم
ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم
همه چشمیم، بِنه پا ، به خدا دلتنگیم
چند یعقوب در این کلبهی احزان داریم
ما شنیدیم برات حرمات دست رضاست
انتظار نظر از شاه خراسان داریم
كرم دست تو بدجور گدا می طلبد
بی سبب نيست اگر ميل كريمان داريم
نام تو برده شد و مادرت از راه رسيد
باز هم شکر خداوند كه مهمان داريم
#جعفر_ابوالفتحی
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#مولودی_امام_سجاد سلاماللهعلیه
#مدح_امام_سجاد سلاماللهعلیه
#شام
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درسها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلدادۀ تو همزاد است
آری آری به خدا عشق همه، سجاد است
مرد شبهای مناجات، علی بن حسین
ای برآوردۀ حاجات، علی بن حسین
نوۀ مادر سادات، علی بن حسین
ذکر ما درهمه اوقات، علی بن حسین
ای به قربان تو و سفرۀ با اکرامت
ای علی بن حسین بن علی، میخوامت
شده شب شیفتۀ طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنه لب گونۀ بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه، هرم تبت را عشق است
پسر بانوی ایران، نسبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده، به سجاده ارادت داری
به روی شانۀ خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازۀ حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیامآور قرآن باشی
دور از معرکه و ورطۀ میدان باشی
با صحیفه همۀ عمر رجزخوان باشی
سالها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را برد
خندههای سر بازار دلت را آزرد
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#زبان_حال_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#اسارت
#شام
بس احترام دیدیم آنهم چه احترامی
در حال انتقامند آن هم چه انتقامی
بغض گلو گرفته فریاد داد و بیداد
یک قافله سکوت و غوغای بی کلامی
اطرافمان به شادی سرگرم رفت و آمد
دلشادمان نکردند...حتی به یک سلامی
از کوچه هاو بازار در بین چشم انظار
ما را عبور دادند این مردم حرامی
دلخسته از اسارت مجروح از جسارت
من اینچنینم و تو زخمی سنگ بامی
من کشته ی نگاه یک مشت لا ابالی
تو کشته ی مرام یک مشت بی مرامی
پا تا سرم کبودی؛ دور و برم یهودی
در بین ازدحامم آن هم چه ازدحامی
کنج تنور و نیزه روی درخت و در طشت
یا سنگ خورده یا چوب بر آن لب گرامی
با اینکه من صبورم خورده ترک غرورم
لعنت به مرد شامی...لعنت به مرد شامی
لعنت به مرد شامی...لعنت به مرد شامی
لعنت به مرد شامی...لعنت به مرد شامی
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl
#مناجات_با_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مدح_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
می آید استجابت اگر پیشواز تو
فخر خداست محفل راز و نیاز تو
محراب خانه نورُ علی نور میشود
از جانماز و وصله ی چادر نماز تو
فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد
پنهان شده به دست خداوند راز تو
این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود
غیر از علی نبوده کسی هم تراز تو
ای ساده زیستی تو تدریس بندگی
ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو
نامت سلام داشت قیامت قیام داشت
زنده است آن شهادت تاریخ ساز تو
محشر که اختیار شفاعت بهدست توست
داریم ما امید به برگ جواز تو
#محمدحسن_بیات_لو
@poem_ahl