eitaa logo
اشعار اهل‌بیت علیهم‌السلام
281 دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🔰اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ یٰا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 💠 اگر شعر خوبی روزیتون شد و ازش خوشتون اومد بفرستید: @abes80
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه عاشق همیشه خانه اش بر دوش باد است آواره معشوق خود در هر بلاد است هر سو برایش جلوه ای از روی دلدار اما نداند دل کجا از دست داده است در وقت خلقت بوده یا در عالم زر کی چشم او بر حیدر آلش فتاد است عاشق به دنیا آمده عاشق بمیرد راه سعادت عشق بر این خانواده است هر چند خلقی عاشق آل علی اند از آل حیدر دلبری کار جواد است تو مظهر ذات جمال کبریایی ابن رضا ابن رضا ابن رضایی ای گندم روی تو زرین تر از خورشید چشم سیاهت مزرع نور است و امید گیسو نبوت قد قیامت رخ ولایت خال به روی گونه ات تصویر توحید مانند تو هم لم یلد یولد توان گفت هم قل هوالله و احد را کرد تاکید جای پرستش داری ای زیبای مطلق در روی تو روی خدا را می توان دید تا شانه زد بابا به گیسوی تو انگار شب در میان زلف های ماه پیچید ای یوسف زیبای  یعقوب خراسان شد بیت الاحزان پدر با تو گلستان خیر کثیر از گوشه چشمت روان است گویا که روح فاطمه در تو نهان است تنها نه ما محتاج الطاف تو هستیم بی سایه ات جبریل هم بی آشیان است ماه ستاره گرد و خاک دامن تو خورشید فانوس در این آستان است در وصف دستان خدایی تو ماندیم پای علی در وصف دستت در میان است هر جا که سایل هست سفره پهن کردی سائل نداند میهمان یا میزبان است فهمیده هر کس پای در مشهد نهاده است راه رسیدن تا خدا باب الجواد است دُرّ رضا در دیده‌ی گوهر شناسان شمس شموس دیگر اختر شناسان شد لافتی الا علی ورد زبان ها دیدند تا ابروت را حیدر شناسان بی اختیار از دیدن سرو قد تو برخاستند آسیمه سر اختر شناسان گنجینه های بیکران آسمان را برادشتند از خاک راهت زر شناسان ابتر شدند از جلوه ی تو دشمنانت دیدند در تو فاطمه کوثر شناسان از کودکی های تو پیران در شگفتند محراب و منبر را روایاتت گرفتند چون خال تو یکتا پرستان گوشه گیرند در سیر وحدت کثرتی را دستگیرند آزاد مردان تمام روزگارند آنان که در پیچ و خم زلفت اسیرند با جود تو سائل نمی ماند به عالم وقت سخاوت جلوه هایت بی نظیرند شاهان به ترفیع مقام اینجا غلامند از بس که آل فاطمه نعم الامیرند با خاطری آسوده پشت در نشستیم اینجا سگان را هم به درگه می پذیرند زلفت مدار عاشقی در عالمین است خورشید این منظومه ماه کاظمین است @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها من که جلد بام شاه مشهدم دست بر دامان پُر مهرش زدم نان خوبان‌ می‌خورم گرچه بدم «مَن اَراد الله» خواندم آمدم سفره دار ما گدایان السلام کاظمین الغیظِ قرآن السلام هرکجا سخت آمده دنیا به ما گوشه‌ چشمی کردی ای آقا به ما یک علی دادی و‌یک‌ زهرا به ما جور شد پس فیض دقُّ الباب ما گرچه دورم ای صفای کاظمین طوس و قم‌ دارد هوای کاظمین گریه آوردم‌ که خوشحالم کنی می‌شود آیا سبک بالم کنی.. گر نشد صَفْوانِ جمالم کنی.. راضیم براینکه حمالم‌ کنی  دلخوشم‌ حمال کوی دلبرم بار زُوار شما را می‌برم تا نظر سمت کلافی می‌کنی بر گلیمت عرش بافی می‌کنی خوش بدی‌ها را تلافی می‌کنی بُشر مُطرب را تو حافی می‌کنی کاش ای آقا که ذره پروری یک سحر از کوچه‌ی ما بگذری بنده‌ی نفسیم ایمانی بده نسخه‌ی فوری درمانی بده یاد ما رسم مسلمانی بده سفره را وا کن به ما نانی بده انبیا هم مثل ما پشت درند نان خشکت را تبرک می‌برند ای فدای اشک‌های جاری ات داغ بر دل شد شب از بیداری ات بین‌ آن بیتوته ی اجباری ات دادْ زندانبان عجب دلداری ات یا مُخَلِّص گفتی و دل‌ْ زار شد مادرت بالا سرت تبدار شد هرکس آمد رد شد از روی عبا وای من ماندی به زیر دست و پا زیر لب گفتی امان از کربلا ذبح شد جدِّ غریبم بی هوا تا سواران بین خیمه تاختند عمه جانم‌ را زمین انداختند @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه زیر علم امام کاظم بودن غرق کرم امام کاظم بودن خوب ست ولی عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم بودن @poem_ahl