eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
179 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى اَلْمَرْأَةِ اَلْمُسْلِمَةِ وَ اَلْأُخْرَى اَلْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ اَلاِسْتِرْحَامِ به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانۀ زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره‌هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله‌اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته‌اند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام از ميان جنايات اخو غامد و لشكر غارتگرش، انگشت روى نقطۀ حسّاس و بسيار دردناكى گذاشته و مى‌فرمايد: به من خبر رسيده است كه يكى از آنها، به خانۀ زن مسلمان و زن غير مسلمان ديگرى كه در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بندها و گوشواره‌هاى آنان را از تنشان بيرون آورده است، در حالى كه هيچ وسيله‌اى براى دفاع از خود، جز گريه و زارى و التماس نداشته‌اند، اشاره به اين كه احدى از مسلمانان آنجا به دفاع اين زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه در پناه اسلام بوده، برنخاسته است! گويى، خاك مرگ بر سر همۀ آنها پاشيده بوده‌اند كه چنين ننگ آشكارى را براى خود پذيرفته‌اند، هم اموالشان به يغما رفته و هم نواميسشان مورد تعرّض قرار گرفته و هم پناهندگانشان مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند. اين نكته قابل توجه است كه واژه «استرجاع» در كلمات مفسران نهج البلاغه، به دو معنا تفسير شده: نخست به «گريه و زارى كه توأم با هق‌هق و رفت و آمد صدا در گلو» است و ديگر گفتن كلمه «إِنّٰا لِلّٰهِ‌ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ‌ رٰاجِعُونَ‌» كه معمولا در مصائب سخت كه كارى از دست انسان ساخته نيست، گفته مى‌شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : ثُمَّ اِنْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لاَ أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ اِمْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتندبدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطرۀ خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثۀ تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس مى‌افزايد: آنها بعد از اين همه جنايات، با غنائم فراوانى به شهر و ديار خود بازگشته‌اند بى آن كه حتّى يك نفر از آنان آسيب ببيند يا قطره خونى از آنها ريخته شود. امام(عليه السّلام) در اين بيان گويا از مطلبى كه اعماق وجود او را مى‌سوزاند، پرده بر مى‌گيرد و آن اين كه چرا مسلمان با ايمان، آن قدر در برابر حوادث، سستى به خرج دهد كه دشمن، بدون هيچ رادع و مانعى، به سرزمين او حمله كند اموال او را به غارت برد، حتى متعرّض نواميس او شود و بدون كمترين ضايعات، با دست پر، به خانۀ خود برگردد؟! آرى هيچ مسلمان غيرتمندى نمى‌تواند چنين حادثۀ دردناكى را تحمّل كند و اگر كسى از غصه و اندوه بميرد، جاى سرزنش نيست. جالب اين كه تجاوز به حريم و گرفتن زينت آلات زنان مسلمان و غير مسلمان و هتك احترام آنها در يك رديف شمرده شده و اين نشان مى‌دهد كه اوّلا اسلام، تا چه حدّ براى نواميس مردم اهمّيّت قائل است و ثانيا، تا چه اندازه خود را متعهد به دفاع از اقليت‌هايى كه در پناه اسلام زندگى مى‌كنند مى‌داند. به هر حال مقصود امام(عليه السّلام) بيان عمق فاجعه‌اى است كه انجام شده است. بديهى است اين سخن، ويژۀ ديروز و زمان‌هاى گذشته و حملۀ لشكر معاويه به شهر انبار نبوده و نيست، بلكه يك قاعدۀ كلّى است كه در زندگى مسلمانان امروز و فردا نيز صادق است. گويى امام(عليه السّلام) مسلمانان امروز را كه مورد تهاجم شرق و غرب غارتگر قرار گرفته و اموال و نواميس‌شان را به خطر انداخته‌اند و در دفاع از خود در برابر اين خونخواران و غارتگران، سستى به خرج مى‌دهند، مخاطب ساخته و همين سخنان را براى آنها بازگو مى‌كند كه اگر مرد مسلمانى، از تجاوز دژخيمان به سرزمين‌هاى مقدّس اسلامى و تجاوز به قبلۀ نخست آنها و غارت منابع و اموال و هتك نواميس و اعراضشان، از اندوه و غصه بميرد، در خور سرزنش نخواهد بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اَللَّهِ يُمِيتُ اَلْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ اَلْهَمَّ مِنَ اِجْتِمَاعِ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى‌ميراند و دچار غم و اندوه مى‌كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين بخش از خطبه، امام به تحليل ديگرى دربارۀ عوامل شكست و عقب نشينى مردم كوفه و عراق، توأم با ملامت و سرزنش مى‌پردازد، باشد كه با اين بيان روح خفتۀ آنها را بيدار كند و پيش از آن كه اوضاع كشور آنها، بدتر شود بپا خيزند و به دفع دشمن بپردازند. نخست مى‌فرمايد: «شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند! قلب را مى‌ميراند و غم و اندوه را (به روح انسان) سرازير مى‌كند كه آنها (شاميان غارتگر) در مسير باطل خود، چنين متّحدند و شما، در طريق حقّتان، اين گونه پراكنده و متفرّق، هميشه، تعجّب و شگفتى، از امورى است كه با جريان طبيعى، سازگار نيست و علل ناشناخته يا نامأنوسى دارد. طبيعت امر چنين اقتضا مى‌كند كه طرفداران حق به خاطر ايمان محكمى كه به آن دارند، محكم بايستند و از آن دفاع كنند، ولى طرفداران باطل چون انگيزۀ نيرومندى براى دفاع از آن ندارند، نسبت به حمايت از آن سست و ناتوان باشند، ولى اگر ديديم طرفداران حق پراكنده و بى‌اراده و سست و ضعيفند، امّا طرفداران باطل متّحد و منسجم و در راه خود مصمّم هستند، سبب شگفتى مى‌شود. اهل عراق، پيشوايشان على(عليه السّلام) بود كه گذشته از وصيّت مسلّم پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دربارۀ ولايت او، همۀ مردم مكّه و مدينه، از مهاجران و انصار و غير آنها و غالب مناطق ديگر، با او بيعت كردند و دلائل حقّانيتش، از افكار و اعمال و زهد و عدالتش نمايان بود، امّا غارتگران شام به دنبال مردى طغيانگر و جاه‌طلب كه سوابق زشت خاندان او در اسلام و جاهليت، بر كسى پوشيده نبود، سر به شورش در برابر امام بر حق برداشته بودند با اين حال آيا جاى تعجّب نيست که آنها پشت سر پيشواى خود بايستند و اينها اين چنين پيمان شکنى کنند؟! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لاَ تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لاَ تَغْزُونَ وَ يُعْصَى اَللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد!.به شما حمله مى‌كنند، شما حمله نمى‌كنيد؟! با شما مى‌جنگند، شما نمى‌جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا مى‌شود و شما رضايت مى‌دهيد؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮اينجاست كه امام(عليه‌السّلام)، شديدا ناراحت مى‌شود و آنها را زير شلاّق سرزنش و ملامت مى‌گذارند، چرا كه سزاوار چنين سرزنش تند و تلخى بودند؛ مى‌فرمايد: «روى شما زشت باد! و همواره غم و اندوه قرينتان باشد! چرا كه (آن چنان سستى و پراكندگى به دشمن نشان داديد كه) هدف تيرها قرار گرفته‌ايد. پى در پى، به شما حمله مى‌كنند و شما به حملۀ متقابل دست نمى‌زنيد، با شما مى‌جنگند و شما، با آنها پيكار نمى‌كنيد! معصيت خدا مى‌شود و شما با اعمال نادرستتان به آن رضايت مى‌دهيد! در واقع امام(عليه السّلام) دليل سرزنش خود را نسبت به آنان، در اين چند چيز خلاصه مى‌كند كه ريشۀ همه يك امر است و آن سستى و تنبلى و بى‌تفاوتى به خرج دادن است تا آنجا كه دشمن، چنان جسور مى‌شود كه پى در پى حمله مى‌كند غارت مى‌كند، و خون بى‌گناهان را مى‌ريزد و آنها تماشاچى اين صحنه‌هاى غم انگيز و زشت و ناروا هستند! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي أَيَّامِ اَلْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ اَلْقَيْظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا اَلْحَرُّوَ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي اَلشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ اَلْقُرِّأَ مْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا اَلْبَرْدُ كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ اَلْحَرِّ وَ اَلْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ اَلْحَرِّ وَ اَلْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اَللَّهِ مِنَ اَلسَّيْفِ أَفَرُّ وقتى در تابستان فرمان حركت به سوى دشمن مى‌دهم، مى‌گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه كه در زمستان فرمان جنگ مى‌دهم، مى‌گوييد هوا خيلى سرد است بگذار سرما برود. همۀ اين بهانه‌ها براى فرار از سرما و گرما بود؟ وقتى شما از گرما و سرما فرار مى‌كنيد، به خدا سوگند كه از شمشير بيشتر گريزانيد! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام(عليه السّلام) انگشت روى يك دليل روشن بر محكوميت آنان، به خاطر سستى و بى‌ارادگى و ضعف و ناتوانيشان گذارده، مى‌فرمايد: «هرگاه در ايّام تابستان، فرمان حركت به سوى دشمن را دادم، گفتيد: «اكنون، شدّت گرما است، اندكى ما را مهلت ده تا سوز گرما فرو نشيند»! و اگر در زمستان، اين دستور را به شما دادم، گفتيد: «اكنون، هوا فوق العاده سرد است، بگذار سوز سرما آرام گيرد! ‮جايى كه از سرما و گرما فرار مى‌كنيد، به خدا سوگند! از شمشير (دشمن) بيشتر (وحشت داريد و) فرار خواهيد كرد، گويى ميدان جنگ بايد در فصل بهار باشد، آن هم در ميان دشت‌هاى پر از گل و مرغزارها، همراه پرندگان خواننده و چشمه‌سارها و نسيم لطيف و روح افزا! آن گاه سربازان بنشينند و دشمنان را با اشاره چشم و ابرو بر خاك بيندازند! اين بى‌خبران، تاريخ اسلام را كه زمان چندانى از آن نگذشته بود، به كلّى، فراموش كرده بودند كه ياران پيامبر فاصلۀ ميان مدينه و ميدان تبوك را در آن گرماى سوزان تابستان بيابان حجاز با پاى برهنه روى سنگ‌هاى تفتيده از تابش آفتاب، با نداشتن آب و آذوقۀ كافى پيمودند و در جنگهاى ديگر نيز سخت‌ترين ناملايمات را تحمّل كردند و مانند شير ژيان، بر دشمن حمله كردند! اگر آنها مى‌خواستند مانند كوفيان سست عنصر، ملاحظۀ سرما و گرما كنند، هرگز درخت تنومند اسلام بارور نمى‌شد و به ثمر نمى‌نشست. نه تنها در اسلام بلكه در هيچ نقطه‌اى از دنيا، سربازان سست و ناز پرورده و ترسو و پراكنده پيروز نشدند، بلكه هميشه، ذليل و حقير و شكست خورده بودند. در واقع سخن آنها، شباهت زيادى با سخن كفّار و منافقان داشت كه مى‌گفتند: «لاٰ تَنْفِرُوا فِي اَلْحَرِّ» ، «در گرماى تابستان (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد!» كه قرآن، در پاسخ آنها مى‌گويد: «قُلْ‌ نٰارُ جَهَنَّمَ‌ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كٰانُوا يَفْقَهُونَ‌» ، بگو: آتش دوزخ از اين گرمتر است، اگر مى‌دانستند. در واقع، كوفيان كه با اين گونه اظهارات واهى، از جهاد با دشمن خونخوار و سنگدل، طفره مى‌رفتند، گرفتار نوعى نفاق بودند، نفاقى كه از ضعف ايمان آنها به مبانى اسلام و پيشوايشان، اميرمؤمنان على(عليه السّلام) سرچشمه مى‌گرفت. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : يَا أَشْبَاهَ اَلرِّجَالِ وَ لاَ رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ اَلْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اَللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً اى مرد نمايان نامرد! اى كودك صفتان بى خرد كه عقل‌هاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى‌ديدم و هرگز نمى‌شناختم! كه به خدا، پايان اين آشنايى ندامت بود و دستاورد آن اندوه و حسرت 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در آخرين فراز اين خطبه امام(عليه‌السّلام) چنان تازيانه‌هاى ملامت و سرزنش را پى در پى بر روح آنها مى‌زند تا شايد اين خواب آلودگان سست عنصر از خواب غفلت بيدار شوند و چشمان خود را باز كنند و ببينند در چه شرايط مرگبارى گرفتارند، شايد كه بر پا خيزند و با يك جهاد مردانه و خدا پسندانه دست شاميان غارتگر را از كشور اسلام قطع كنند. در نخستين قسمت، آنها را با سه جمله كوبنده، مخاطب مى‌سازد و مى‌فرمايد: اى مرد نمايانى كه در حقيقت مرد نيستيد!‮ آرزوهاى شما مانند، آرزوهاى كودكان است. (كه با مختصر چيزى، فريب مى‌خورند و دل، خوش مى‌كنند و چشم بر خطر مى‌بندند. و عقل و خرد شما، مانند عروسان حجله نشين است (كه جز عيش و نوش و زر و زيور به چيزى نمى‌انديشند) در توصيف نخست، امام آنها را بر نداشتن شجاعت و حميّت و غيرت مردانگى سرزنش مى‌كند چرا كه تنها در چهرۀ مردان بودند و از صفات ويژۀ مردان در آنها خبرى نبود‮. حضرت، سپس لحن كلام را تندتر فرموده مى‌گويد: «دوست داشتم كه هرگز شما را نمى‌ديدم و نمى‌شناختم، همان شناختى كه سرانجام، به خدا سوگند! پشيمانى بار آورد و خشم‌آور و غم انگيز بود. تاريخ گواه بر اين مطلب است كه دوستى مردم كوفه و عراق براى امام(عليه السّلام) در تمام دوران خلافتش، ثمره‌اى جز غم و اندوه ناشى از سستى‌ها، بى‌وفايى‌ها، پيمان شكنى‌ها، ضعف‌ها، پراكندگى‌ها - و اشكال مختلف نفاق، نداشت و اين گروه، سبب مشكلات عظيمى در رهبرى و مديريت اين امام مدير و مدبّر و آگاه شدند. طبيعى است كه امام(عليه السّلام) آرزو كند كه اى كاش هرگز آنها را نمى‌ديد و گِرد او جمع نمى‌شدند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : قَاتَلَكُمُ اَللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ اَلتَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَيَّ رَأْيِي بِالْعِصْيَانِ وَ اَلْخِذْلاَنِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ إِنَّ اِبْنَ أَبِي طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَكِنْ لاَ عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون،و سينه‌ام از خشم شما مالامال است!كاسه‌هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد،و با نافرمانى و ذلّت پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد، تا آنجا كه قريش در حق من گفت: «بى ترديد پسر ابى طالب مردى دلير است ولى دانش نظامى ندارد». 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سرانجام آنها را هدف تير نفرينش قرار داده مى‌فرمايد: «خداوند، شما را بكشد و نابود كند (و از رحمتش دور سازد و به لعنت گرفتار كند) ! كه اين همه خون به دل من كرديد، و سينۀ مرا پر از خشم ساختيد و كاسه‌هاى غم و اندوه را جرعه جرعه، به من نوشانديد! با نافرمانى و ترك يارى، نقشه‌هاى مرا (براى سركوبى دشمن و ساختن يك جامعۀ آباد اسلامى) تباه كرديد تا آنجا كه (امر بر دوست و دشمن مشتبه شد) و قريش (كه از سوابق من در آشنايى با فنون جنگ به خوبى آگاه بودند) گفتند: پسر ابو طالب مرد شجاعى است ولى از فنون جنگ آگاه نيست. معمولا بسيارى از ملت‌ها، عامل عقب نشينى و مشكلات خود را، ضعف پيشوايان و رهبرانشان مى‌دانند، ولى گاه قضيه به عكس مى‌شود، يعنى، پيشوا بسيار لايق است، ولى ضعف و ناتوانى و عقب ماندگى فكرى و فرهنگى در پيروان است و اين براى يك پيشواى بزرگ و لايق بسيار دردآور است كه گرفتار مردمى سست عنصر و بى‌اراده شود و نتيجۀ كار منفى باشد و با اين حال، مردم در قضاوت خود آن را به حساب پيشواى بزرگشان بگذارند! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّي لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ اَلْعِشْرِينَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى اَلسِّتِّينَ وَ لَكِنْ لاَ رَأْيَ لِمَنْ لاَ يُطَاعُ خدا پدرشان را مزد دهد،آيا يكى از آنها تجربه‌هاى جنگى سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيكار توانست از من پيشى بگيرد؟هنوز بيست سال نداشتم، كه در ميدان نبرد حاضر بودم،هم اكنون كه از شصت سال گذشته‌ام.امّا دريغ، آن كس كه فرمانش را اجرا نكنند، رأيى نخواهد داشت. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سرانجام در آخرين جمله‌هاى اين خطبه، به پاسخ سخنان ناروا و نادرست جماعتى از قريش مى‌پردازد كه آن حضرت را به ناآگاهى از فنون جنگ متّهم مى‌ساختند. او مى‌فرمايد: «خداوند پدرشان را حفظ كند! آيا هيچ يك از آنها، از من با سابقه‌تر و پيشگام‌تر در ميدان‌هاى نبرد بوده است؟ من آن روز كه آمادۀ جنگ شدم (و گام در ميدان نهادم) هنوز بيست سال از عمرم نگذشته بود و الآن از شصت سال هم گذشته‌ام (بنا بر اين بيش از چهل سال جنگ را به عنوان يك فرمانده و يا در صف مقدّم تجربه كرده‌ام) ولى چه كنم كه‌؟ آن كس كه فرمانش را اطاعت نمى‌كنند، طرح و نقشه و تدبيرى ندارد (و هر اندازه صاحب تجربه و آگاه باشد، كارش به جايى نمى‌رسد.) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۸[و من خطبة له عليه‌السلام و هو فصل من الخطبة التي أولها الحمد للّه غير مقنوط من رحمته و فيه أحد عشر تنبيها] : أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلدُّنْيَا أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ پس از حمد و ستايش الهى، همانا دنيا روى گردانيده،و وداع خويش را اعلام داشته است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: در نخستين نكته به سپرى شدن دنيا و وداع كردن آن با اهل دنيا اشاره كرده مى‌فرمايد: «اما بعد دنيا روى برگردانده و وداع خويش را اعلام داشته است، چگونه دنيا پشت كرده و آهنگ وداع كرده است‌؟ نشانه‌هاى آن، بسيار روشن است. قبرستان‌هاى خاموشى كه از نسل‌هاى پيشين، يعنى پادشاهان و فرماندهان و زورمندان، جوانان و كودكان و پيران، باقى مانده همه، گواه ادبار دنيا و فريادهاى وداع آن است. قدّ خميدۀ پيران، موى سپيد كهنسالان و بيمارى‌هاى گوناگون مشرفان به مرگ هر يك نشانه‌اى از ادبار دنيا و اعلان وداع او است. ظاهرا دنيا خاموش است، امّا گويى، با هزار زبان، سخن مى‌گويد! اين، همان است كه حضرت علی(عليه السّلام) در يكى ديگر از خطب نهج البلاغه، به آن اشاره كرده مى‌فرمايد: « فكفى واعظا بموتى عاينتموهم، حملوا الى قبورهم غير راكبين و انزلوا فيها غير نازلين. فكأنّهم لم يكونوا للدّنيا عمّارا و كأنّ‌ الآخرة لم تزل لهم دارا، براى عبرت و اندرز شما، همين بس است كه مردگانى را با چشم خود ديده‌ايد كه آنها را بى‌اختيارشان، به گورهاشان حمل مى‌كردند و در ميان قبر قرار مى‌دادند، بى آن كه خود، بتوانند يا بخواهند در آن روز فرود آيند. (چنان از نظرها محو مى‌شوند) كه گويى، هرگز در ميان مردم اين گيتى نبوده‌اند و گوئى سراى آخرت، همواره خانۀ آنان بوده است» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۸[و من خطبة له عليه‌السلام و هو فصل من الخطبة التي أولها الحمد للّه غير مقنوط من رحمته و فيه أحد عشر تنبيها] : وَ إِنَّ اَلْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلاَعٍ و آخرت به ما روى آورده، و پيشروان لشكرش نمايان شده. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در نكتۀ دوم، اشاره به موضوع اقبال آخرت و روى آوردن سراى ديگر است، مى‌فرمايد: آخرت روى آورده و طلايه‌هاى آن آشكار گرديده است». نخستين منزلگاه آخرت، مرگ است كه همواره، مردم جهان را يكى پس از ديگرى در كام خود فرو مى‌برد و اين، خود نشانۀ روى آوردن جهان آخرت است. به اين ترتيب، امام عليه السّلام به همگان هشدار مى‌دهد كه دير يا زود، آمادۀ وداع با اين جهان و گام نهادن در سراى ديگر شوند و آنچه را كه لازمۀ اين سفر عمومى و پر خوف و خطر است فراهم سازند و پيش از آن كه فرصت از دست رود به تهيۀ ساز و برگ برخيزند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۸[و من خطبة له عليه‌السلام و هو فصل من الخطبة التي أولها الحمد للّه غير مقنوط من رحمته و فيه أحد عشر تنبيها] : أَلاَ وَ إِنَّ اَلْيَوْمَ اَلْمِضْمَارَ وَ غَداً اَلسِّبَاقَ وَ اَلسَّبَقَةُ اَلْجَنَّةُ وَ اَلْغَايَةُ اَلنَّارُ آگاه باشيد! امروز، روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است، برندگان، بهشت، و كيفر عقب ماندگان آتش است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در سومين نكته ترسيم بسيار گويا و جالبى از چگونگى اين سرا و آن سرا و پيوند و ارتباط ميان اين دو فرموده و مى‌گويد: «بدانيد! امروز، روز تمرين و آمادگى است و فردا روز مسابقه. جايزۀ برندگان بهشت و سرانجام (شوم) عقب ماندگان آتش دوزخ. در تشبيهى كه در اين جملۀ زيبا وارد شده، انسان را به سوار كارانى همانند مى‌كند كه در يك مسابقۀ بزرگ شركت مى‌كنند. روشن است كه آنها بايد قبلا به تمرين فراوان بپردازند و خود را آماده كنند و از آنجا كه تمرين سوارى با اسب‌ها، آنها را چابك و ورزيده و در عين حال لاغر مى‌كند، عرب، از آن تعبير به «مضمار» يعنى مكان يا زمان لاغر شدن مى‌كند. جالب اين كه به گفتۀ راغب در مفردات، ضامر، به هر حيوان لاغرى گفته نمى‌شود بلكه به حيوان لاغرى گفته مى‌شود كه بر اثر تمرين و كار لاغر شده باشد كه لازمۀ آن چابكى است. بعد از آن، دوران مسابقه شروع مى‌شود و در هر مسابقه‌اى جوايزى براى برندگان و تبعا خسارتى براى بازندگان خواهد بود. امام(عليه السّلام) زندگى اين جهان را دوران ورزيدگى و آمادگى و ميدان آخرت را ميدان مسابقه و جايزۀ برندگان را بهشت و خسارت بازندگان را آتش دوزخ مى‌شمارد. بديهى است كه هيچ كس در ميدان مسابقه نمى‌تواند مشغول تمرين و آمادگى و ورزيدگى شود، بلكه بايد آنچه در اين زمينه لازم است از قبل فراهم شده باشد، در ميدان محشر نيز جايى براى تهيۀ حسنات و توبه از سيّئات و تهذيب نفوس و تطهير قلوب نيست. همۀ اينها بايد در دنيا فراهم شده باشد. كسانى كه اين واقعيت را به فراموشى بسپارند و آمادگى لازم را از نظر روحانى و معنوى، در اين دنيا فراهم نكنند، به يقين در مسابقۀ سرنوشت‌ساز آخرت، شكست مى‌خورند، شكستى كه سرانجامش دوزخ است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۸[و من خطبة له عليه‌السلام و هو فصل من الخطبة التي أولها الحمد للّه غير مقنوط من رحمته و فيه أحد عشر تنبيها] : أَ فَلاَ تَائِبٌ مِنْ خَطِيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ أَ لاَ عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ آيا كسى هست كه پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه كند؟ آيا كسى هست كه قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيكى انجام دهد؟. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در چهارمين نكته اشاره به يكى از مهمترين توشه‌هاى اين سفر بزرگ و خطرناك مى‌كند و آن توشۀ توبه است. مى‌فرمايد: «آيا كسى نيست كه پيش از فرا رسيدن مرگش از خطاهايش توبه كند؟ آيا انسانى پيدا نمى‌شود كه قبل از رسيدن روز ناراحتيش عمل نيكى براى خود انجام دهد؟ اين تعبيرها - كه براى تحريك و تشويق هر چه بيشتر آگاهان و تنبيه و بيدار ساختن غافلان ايراد شده است - در واقع نتيجۀ منطقى جمله‌هاى قبل است، زيرا با توجه به اين كه دنيا، بسرعت پشت مى‌كند و آخرت با شتاب روى مى‌آورد و امروز، روز آمادگى و فردا، روز مسابقه سعادت و شقاوت است، چرا افراد عاقل و هوشيار، با توبه كردن و بازگشت به سوى خدا و انجام عمل نيك پيش از آن كه فرصت از دست رود خود را آماده اين سفر نكنند؟ اين همان چيزى است كه در خطبۀ ديگرى نيز به آن اشاره شده مى‌فرمايد: «فاعملوا و أنتم فى نفس البقاء، و الصّحف منشورة و التّوبة مبسوطة ، حال كه در متن زندگى و حيات قرار داريد، و نامه‌هاى عمل باز و ميدان توبه گشوده است عمل صالح انجام دهيد». قيامت را به «يوم بؤس» تعبير كردن، به خاطر حوادث شديد و عذاب‌هاى سخت و نگرانى‌هاى فوق العادۀ آن است. آن عذاب‌ها در آيات مختلف قرآن منعكس شده است و به انسان‌ها هشدار مى‌دهد تا امروز كه فرصتى در دست دارند، براى آن روز سخت - كه انبوه مشكلات آن را احاطه كرده - فكرى كنند و ذخيره‌اى بيندوزند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir