eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
179 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷 شروع خطبه ۱۰[و من خطبة له عليه‌السلام يريد الشيطان أو يكني به عن قوم] : أَلاَ وَ إِنَّ اَلشَّيْطَانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ وَ اِسْتَجْلَبَ خَيْلَهُ وَ رَجِلَهُ آگاه باشيد كه شيطان حزب خود را جمع كرده، و سواره و پياده‌هاى لشكر خود را فراخوانده است! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮سخنان امام در اين خطبه ناظر به مسائل مربوط به جنگ «جمل» است و با توجّه به پيوند و ارتباطى كه ميان اين خطبه و خطبۀ بيست و دو، و از آن بالاتر ارتباطى كه بين اين خطبه و خطبۀ ۷۳۱ است كه در واقع اين خطبه در آن خطبه ادغام شده و بخشى از آن را تشكيل مى‌دهد، ترديدى در اين امر باقى نمى‌ماند كه هدف اصلى در اين خطبه اشاره به جنگ «جمل» است و كسانى كه آن را اشاره به جنگ «صفين» و لشكريان «شام» دانسته‌اند، گويا اين پيوندها را در نظر نگرفته‌اند. نخستين محور در اين خطبه، همان تشبيه لشكر، طلحه و زبير[لعنة‌الله‌علیهم‌اجمعین] به لشكريان شيطان است، مى‌فرمايد: «آگاه باشيد شيطان حزب خود را گرد آورده و سواره و پياده‌هاى لشكرش را فرا خوانده است». چگونه آنها لشكر شيطان نباشند در حالى كه پيمانشان را با امامشان شكستند و به خاطر جاه‌طلبى دست به نفاق‌افكنى و ايجاد تفرقه در امّت اسلامى زدند و آتشى روشن كردند كه گروه عظيمى در آن سوختند و خودشان نيز سرانجام طعمۀ آن آتش شدند! تعبير به «حزب» اشاره به هماهنگى اهداف آنها با هدفهاى شيطان است و تعبير به «خيل» (سواره نظام) و «رجل» (لشكر پياده)، اشاره به تنوّع لشكريان آنهاست. در آيات قرآن نيز اشاره به حزب شيطان شده است آنجا كه مى‌گويد: «إِنَّمٰا يَدْعُوا حِزْبَهُ‌ لِيَكُونُوا مِنْ‌ أَصْحٰابِ‌ اَلسَّعِيرِ» ، شيطان حزب خود را فقط براى اين دعوت مى‌كند كه از دوزخيان و اهل آتش باشند». در جايى ديگر اشاره به لشكر پياده و سوارۀ شيطان كرده و براى آزمايش انسانها، شيطان را مخاطب ساخته، مى‌فرمايد: «وَ أَجْلِبْ‌ عَلَيْهِمْ‌ بِخَيْلِكَ‌ وَ رَجِلِكَ‌» ، و لشكر سواره و پياده‌ات را بر آنها گسيل دار»! اين اخطارهاى مكرّر قرآن براى اين است كه اهل ايمان چشم و گوش خود را باز كنند مبادا در دام شيطان گرفتار شوند و در حزب او در آيند و در صف لشكر سواره و پيادۀ او قرار گيرند! ولى اين سرنوشت شوم، دامان طلحه و زبير و همراهان و همكاران و پيروان آنها را گرفت و به خاطر جاه‌طلبى و هواپرستى در اين دام گرفتار شدند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۱۰[و من خطبة له عليه‌السلام يريد الشيطان أو يكني به عن قوم] : وَ إِنَّ مَعِي لَبَصِيرَتِي مَا لَبَّسْتُ عَلَى نَفْسِي وَ لاَ لُبِّسَ عَلَيَّ امّا من آگاهى لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم، و نه حق بر من پوشيده ماند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮سپس به بيان محور دوّم پرداخته، ويژگيهاى خود را بيان مى‌فرمايد و مى‌گويد: «من آگاهى و بصيرت خود را همراه دارم، نه حقيقت را بر خود مشتبه ساخته‌ام و نه ديگرى بر من مشتبه ساخته است». در حقيقت سرچشمۀ گمراهى هر كسى يكى از سه چيز است: نخست اين كه بصيرت و آگاهى كافى نسبت به كارى كه مى‌خواهد اقدام كند نداشته باشد و ناآگاهانه وارد معركه‌اى شود كه بر خلاف رضاى خدا و فرمان حقّ‌ است. ديگر اين كه در عين آگاهى، هوا و هوسها حجابى بر ديدۀ حقيقت‌بين، بيفكند و انسان را گرفتار اشتباه كند و چه بسيارند كسانى كه از گناه بودن چيزى آگاهند ولى بر اثر وسوسه‌هاى نفس و انگيزه‌هاى شيطانى، مجوّزهايى براى خويش درست مى‌كنند و گاه، آن گناه را به عنوان يك وظيفۀ واجب پنداشته، به آن آلوده مى‌شوند، و به گفتۀ قرآن «وَ هُمْ‌ يَحْسَبُونَ‌ أَنَّهُمْ‌ يُحْسِنُونَ‌ صُنْعاً» . سوّم اين كه اجازه به شياطين انس و جن بدهد كه در او نفوذ كنند و حقيقت را مشتبه سازند. هيچ يك از اين سه چيز در وجود مبارك آن حضرت راه نداشت چرا كه تمام درهاى خطا و انحراف را از درون و برون به روى وسوسه‌گران بسته بود و با هوشيارى آميخته با تقوا، حقيقت را آن چنان كه هست در مى‌يافت و در سايۀ آن به پيش مى‌رفت. بعضى از شارحان «نهج البلاغه» گفته‌اند: تعبير «انّ‌ معى لبصيرتى» اشاره به اين است كه همان بصيرتى كه با آن رسول خدا را شناختم و در تمام حوادث مهمّ‌ عصر او، در كنار او بودم، همان بصيرت همچنان با من است و همچون چراغ پر فروغى فرا راه من قرار گرفته است. و اين جمله را اشاره‌اى به آيۀ شريفۀ قرآن مى‌دانند كه مى‌فرمايد: «قُلْ‌ هٰذِهِ‌ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اَللّٰهِ‌ عَلىٰ‌ بَصِيرَةٍ‌ أَنَا وَ مَنِ‌ اِتَّبَعَنِي» ، بگو اين راه من است و من و پيروانم با بصيرت كامل مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كنيم». 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۱۰[و من خطبة له عليه‌السلام يريد الشيطان أو يكني به عن قوم] : وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَأُفْرِطَنَّ لَهُمْ حَوْضاً أَنَا مَاتِحُهُ لاَ يَصْدُرُونَ عَنْهُ وَ لاَ يَعُودُونَ إِلَيْهِ سوگند به خدا، گردابى براى آنان به وجود آورم كه جز من كسى نتواند آن را چاره سازد، آنها كه در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند، و آنان كه بگريزند، خيال بازگشت نكنند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮سپس امام به بيان محور سوّم و آخرين سخن در اين زمينه پرداخته و پايان جنگ «جمل» را به روشنى پيش‌گويى مى‌كند و به مخالفانش سخت هشدار مى‌دهد، مى‌فرمايد: «به خدا سوگند گردابى براى آنان فراهم سازم كه جز من كسى نتواند آن را چاره كند (و سرانجام همگى در آن غرق خواهند شد) و هرگز از آن بيرون نمى‌آيند و (آن عدّه كه از آن بگريزند) هرگز به سوى آن باز نمى‌گردند (و براى هميشه قدم نهادن در چنين صحنه‌هايى را فراموش مى‌كنند)!» در واقع امام (ع) ميدان نبرد را به حوض يا گردابى تشبيه كرده كه آن را تا حدّ ممكن پر از آب مى‌كند آن چنان كه راه خلاصى از آن نداشته باشند و ابتكار عمل كاملا به دست او باشد. (جملۀ «انا ماتحه» با توجّه به اين كه ماتح به معناى كسى است كه آب را از چاه بالا مى‌كشد اشاره به همين نكته است). سپس به نتيجۀ آن اشاره مى‌كند كه لشكريان «جمل» چنان در آن گرفتار مى‌شوند كه راه فرار نخواهند داشت و اگر گروه اندكى از آن فرار كنند چنان درس عبرتى مى‌گيرند كه بازگشت به چنين صحنه‌اى را در تمام عمر فراموش كنند. جملۀ «لافرطنّ‌» مفهومش اين نيست كه من در اين راه افراط مى‌كنم، بلكه منظور اين است كه حدّاكثر تلاش ممكن را انجام خواهم داد تا راه را بر تمام دشمنان ببندم! (دقّت كنيد) به همين دليل عايشه[لعنة‌الله‌علیه] كه يكى از سردمداران اصلى جنگ جمل بود هرگز در جنگهاى آينده شركت نكرد و براى تمام عمر، حضور در چنين صحنه‌هايى را فراموش كرد»! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷شروع خطبه ۱۱[و من كلام له عليه‌السلام لابنه محمد بن الحنفية لما أعطاه الراية يوم الجمل] : تَزُولُ اَلْجِبَالُ وَ لاَ تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِكَ اگر كوه‌ها از جاى كنده شوند تو ثابت و استوار باش، دندان‌ها را برهم به فشار 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮اين خطبه نيز ناظر به جريانات جنگ «جمل» است. آن جا كه امام (ع) پرچم را به دست فرزندش «محمّد بن حنفيه» مى‌سپارد و در عباراتى كوتاه و مؤثّر و دلنشين، قسمت مهمّى از دستورات جنگى را براى او در هفت جمله بيان مى‌دارد: نخست مى‌فرمايد: «اگر كوهها متزلزل شود، تو تكان مخور!». در واقع مهمترين مسأله در ميدان جنگ، مسألۀ استقامت و پايمردى است كه رسيدن به پيروزى بدون آن غير ممكن است، و امام (ع) نيز در آغاز، روى همين مسأله انگشت مى‌گذارد. اين جمله مى‌تواند اشاره‌اى به مضمون حديث معروفى باشد كه دربارۀ مؤمن نقل شده است كه مى‌فرمايد: «المؤمن كالجبل الرّاسخ لا تحرّكه العواصف، فرد با ايمان همچون كوه پا بر جاست كه طوفانها و تندبادها آن را تكان نمى‌دهد»! در حديث ديگرى از پيامبر اكرم (ص) مى‌خوانيم: «المؤمن اشدّ فى دينه من الجبال الرّاسية و ذلك انّ‌ الجبل قد ينحت منه و المؤمن لا يقدر احد على ان ينحت من دينه شيئا، مؤمن، در دينش از كوههاى پا بر جا محكمتر است! چرا كه كوه را گاهى مى‌تراشند، ولى از دين مؤمن چيزى كم و تراشيده نمى‌شود»! ‮سپس از اين دستور كلى فراتر رفته و به جزئياتى كه در اين زمينه مؤثر و كارساز است مى‌پردازد، و در دوّمين جمله مى‌فرمايد: «دندانهايت را به هم بفشار». «ناجذ» گاه به معنى دندانهايى كه بعد از دندان «انياب» واقع شده، تفسير گرديده و گاه به معنى دندان عقل و گاه به معنى همۀ دندانها و يا همۀ دندانهاى آسيا. و در اين جا مناسب معناى سوّم است. گفته مى‌شود فشار آوردن روى دندانها دو فايده دارد: نخست اين كه ترس و وحشت را زايل مى‌كند و به همين دليل هنگامى كه انسان از ترس بلرزد اگر دندانها را محكم بر هم بفشارد لرزش او ساكت يا كم مى‌شود و ديگر اين كه استخوانهاى سر را محكم نگاه مى‌دارد و در برابر ضربات دشمن آسيب كمترى به آن مى‌رسد و شبيه اين معنى در خطبۀ ديگرى از «نهج البلاغه» آمده است آنجا كه مى‌فرمايد: «و عضّوا على الاضراس فانّه انبى للسّيوف عن الهامّ‌، دندانها را روى هم فشار دهيد كه اين كار تأثير شمشير را بر سر كمتر مى‌كند». 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۱۱[و من كلام له عليه‌السلام لابنه محمد بن الحنفية لما أعطاه الراية يوم الجمل] : أَعِرِ اَللَّهَ جُمْجُمَتَكَ تِدْ فِي اَلْأَرْضِ قَدَمَكَ اِرْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى اَلْقَوْمِ سر خود را به خداوند بسپار، پاى بر زمين ميخكوب كن، به صفوف پايانى لشكر دشمن بنگر. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮در سوّمين جمله با تعبير بسيار زيبايى مى‌فرمايد: «جمجمۀ خويش را به خدا عاريت ده!». اشاره به اين كه آماده ايثار، جانبازى و شهادت در راه خدا باش كه اين آمادگى مايۀ شجاعت و شهامت و پايمردى است! بعضى از شارحان «نهج البلاغه» از اين جمله، پيشگويى و بشارت نسبت به سرنوشت «محمّد بن حنفيّه» در ميدان جنگ «جمل» استفاده كرده‌اند؛ داير بر اين كه تو از اين ميدان سالم برون خواهى آمد چرا كه در مفهوم عاريت، باز پس گرفتن نهفته شده است. ‮در چهارمين جمله مى‌فرمايد: «قدمهايت را در زمين ميخكوب كن!». اشاره به اين كه فكر عقب‌نشينى و فرار از ميدان هرگز در سر نپروران و در برابر دشمن ثابت قدم باش! همان گونه كه قرآن مجيد به مؤمنان دستور مى‌دهد: «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا إِذٰا لَقِيتُمْ‌ فِئَةً‌ فَاثْبُتُوا» ، اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد هنگامى كه در ميدان نبرد با گروهى روبرو مى‌شويد ثابت قدم باشيد! تفاوت اين جمله با جملۀ اوّل ممكن است در اين بوده باشد كه جملۀ اوّل عدم تزلزل در فكر و روحيه را بيان مى‌كند و جملۀ اخير عدم تزلزل ظاهرى و جسمانى و عقب‌نشينى نكردن را در نظر دارد. و ‮در پنجمين جمله مى‌فرمايد: «نگاهت به آخر لشكر دشمن باشد!». اين نگاه سبب مى‌شود كه به تمام ميدان و لشكر دشمن احاطه پيدا كند و آرايش جنگى را در همه جاى ميدان زير نظر بگيرد و از كم و كيف آن آگاه شود و محاسبات تهاجمى يا دفاعى خويش را بر اساس صحيح استوار سازد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۱۱[و من كلام له عليه‌السلام لابنه محمد بن الحنفية لما أعطاه الراية يوم الجمل] : وَ غُضَّ بَصَرَكَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلنَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ از فراوانى دشمن چشم بپوش، و بدان كه پيروزى از سوى خداى سبحان است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮در ادامه مى‌فرمايد: «(بعد از آن كه تمام لشكر و جوانب ميدان را در نظر گرفتى) نظرت را فرو گير!» . اين جمله، يا به معناى حقيقى آن است كه خود را در ميدان، دائما متوجّه مناطق دور دست كه از تكرار نظر به آن، گاه ترس و رعبى به وجود مى‌آيد، مشغول نكند و تنها به اطراف خود بنگرد (توجّه داشته باشيد «غضّ‌ بصر» به معناى بستن چشم نيست بلكه به معناى فرو انداختن و كوتاه كردن نگاه است) و يا به معناى كنايى است، يعنى نسبت به كثرت نفرات و تجهيزات دشمن بى‌اعتنا باش و از آن چشم فرو گير و با شجاعت و شهامت بر دشمن بتاز و ضربات خود را بى‌واهمه بر او فرود آور! شاهد اين معنا جمله‌اى است كه در خطبۀ ديگرى از نهج البلاغه آمده است آن جا كه مى‌فرمايد: «و غضّوا الابصار فانّه اربط للجاش و اسكن للقلوب، چشمهاى خود را فرو گيريد تا قلب شما قويتر و روح شما آرامتر باشد» ‮در هفتمين و آخرين جمله به يك نكتۀ بسيار مهم و اساسى كه جنبۀ معنوى و روحانى دارد و مايۀ قوّت نفوس و آرامش خاطر مى‌باشد، اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «با اين همه بدان كه نصرت و پيروزى از سوى خداوند سبحان است!». اشاره به اين كه آنچه گفته شد تنها اسباب و مقدّمات از نظر ظاهر به حساب مى‌آيد، آنچه مهم است ارادۀ خداست كه پيروزى و نصرت از آن سرچشمه مى‌گيرد، بر او دل ببند و به او تكيه كن و موفّقيّت نهايى را از او بخواه كه او بر هر چيزى قادر و تواناست و نسبت به بندگان با ايمان و مجاهد، رحيم و مهربان است! همان گونه كه در قرآن مجيد نيز مى‌خوانيم: «وَ مَا اَلنَّصْرُ إِلاّٰ مِنْ‌ عِنْدِ اَللّٰهِ‌ اَلْعَزِيزِ اَلْحَكِيمِ‌» ، پيروزى، تنها از سوى خداوند عزيز و حكيم است». جالب اين كه قرآن مجيد در آغاز اين آيه سخن از يارى فرشتگان به ميان مى آورد ولى با اين حال مى‌فرمايد: «تصوّر نكنيد كه نصرت و پيروزى به دست فرشتگان است، بلكه تنها به دست خداوند قادر، عالم و تواناست»! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۱۲[و من كلام له عليه‌السلام لما أظفره الله بأصحاب الجمل] : وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِي فُلاَناً كَانَ شَاهِدَنَا لِيَرَى مَا نَصَرَكَ اَللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِكَ فَقَالَ لَهُ عليه‌السلام أَ هَوَى أَخِيكَ مَعَنَا، فَقَالَ نَعَمْ، قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِي أَصْلاَبِ اَلرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ اَلنِّسَاءِ پس از پيروزى در جنگ بصره در سال ۳۶ هجرى يكى از ياران امام عليه السّلام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و مى‌ديد كه چگونه خدا تو را بر دشمنانت پيروز كرد! امام(عليه السّلام) پرسيدند: آيا فكر و دل برادرت با ما بود؟ گفت: آرى امام(عليه السّلام) فرمودند: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايى كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مى‌باشند، ولى با ما هم عقيده و آرمانند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮همان گونه كه از گفتار بالا روشن شد، امام اين سخن را در پاسخ يكى از يارانش كه آرزوى حضور برادرش را در آن معركه داشت بيان كرد و به او فرمود: «آيا قلب و فكر و علاقۀ برادرت با ماست‌؟!» «او در پاسخ عرض كرد: «آرى» ‮امام فرمود: «او نيز به طور مسلّم در اين صحنه با ما بوده و حضور داشته است!» ‮سپس افزود: «(نه تنها او حضور داشته بلكه براى تو بگويم كه) گروهى در اين لشكر ما حضور داشته‌اند كه هم اكنون در صلب پدران و رحم مادرانند (هنوز متولّد نشده‌اند)» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱۳[و من كلام له عليه‌السلام في ذم أهل البصرة بعد وقعة الجمل] : أَخْلاَقُكُمْ دِقَاقٌ وَ عَهْدُكُمْ شِقَاقٌ وَ دِينُكُمْ نِفَاقٌ وَ مَاؤُكُمْ زُعَاقٌ وَ اَلْمُقِيمُ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ. اخلاق شما پست، و پيمان شما از هم گسسته، دين شما دو رويى، و آب آشاميدنى شما شور و ناگوار است. كسى كه ميان شما زندگى كند به كيفر گناهش گرفتار مى‌شود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: امام(عليه‌السّلام)‮‮ در سوّمين و چهارمين و پنجمين توصيف، به وضع اخلاقى آنها پرداخته، مى‌فرمايد: «اخلاق شما پست و پيمانهايتان بى‌اعتبار و گسسته و دين شما نفاق و دورويى است!». تعبير به «دقاق» كه از مادۀ «دقّت» و در اين جا به معناى خردى و پستى است اشاره به دنياپرستى «بصريان» و آلودگيها و هوسرانيهاى آنان است و پيمان‌شكنى آنها اشاره به آن است كه در آغاز با امام بيعت كردند، سپس بيعت خود را شكسته به دشمنان پيوستند. نفاق آنها از آنجا سرچشمه مى‌گيرد كه ظاهرشان اسلام و دفاع از همسر پيامبر، امّا باطنشان قيام بر ضدّ حكومت اسلامى و جانشين به حقّ‌پيامبر و همسويى با نفاق‌افكنان شام بود و تعبير به «ناكثين» در مورد لشكريان «جمل» به خاطر همين پيمان‌شكنى و نفاقشان بود. ‮سپس به ششمين توصيف اشاره كرده و مى‌فرمايد: «آب شما شور و تلخ است». معلوم است چنين آبى كه علاوه بر تلخى و شورى، به خاطر مجاورت ساحل دريا آلودگيهاى زيادى نيز دارد، براى سلامتى جسمانى زيانبار و با توجّه به رابطۀ روح و جسم، در روح و فكر انسان نيز مؤثّر است. بنا بر اين مذمّت از آب آنها در واقع نوعى مذمّت از اخلاق آنان است. ‮سپس به سراغ هفتمين توصيف رفته، مى‌فرمايد: «آن كس كه در ميان شما اقامت گزيند در دام گناه گرفتار آيد، چرا كه يا وسوسه‌هاى نفس شيطانى او را به شركت در گناه دعوت مى‌كند و يا حد اقل در برابر گناه شما سكوت مى‌كند» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱۳[و من كلام له عليه‌السلام في ذم أهل البصرة بعد وقعة الجمل] : كَأَنِّي بِمَسْجِدِكُمْ كَجُؤْجُؤِ سَفِينَةٍ قَدْ بَعَثَ اَللَّهُ عَلَيْهَا اَلْعَذَابَ مِنْ فَوْقِهَا وَ مِنْ تَحْتِهَا وَ غَرِقَ مَنْ فِي ضِمْنِهَا گويا مسجد شما را مى‌بينم كه چون سينۀ كشتى غرق شده است، كه عذاب خدا از بالا و پايين او را احاطه مى‌كند، و سرنشينان آن، همه غرق مى‌شوند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮امام (ع) به يكى از مجازاتهاى دنيوى مردم بصره اشاره فرموده، مى‌فرمايد: «گويا مى‌بينم تنها كنگره‌هاى مسجدتان همچون سينۀ كشتى روى آب نمايان است و خداوند عذاب را از بالا و پايين بر شهر شما فرستاده و همۀ آن و كسانى كه در آن بوده‌اند زير آب غرق شده‌اند». اين سخن اشاره به طوفان شديدى است كه آن شهر را در خود فرو مى‌برد از بالا سيلاب فرو مى‌ريزد و از زمين آب مى‌جوشد و همچون «طوفان نوح» همه جا را فرا مى‌گيرد تنها چيزى كه از شهر باقى مى‌ماند، سقف بلند مسجد آن است. تشبيه به «جؤجؤ سفينة، سينۀ كشتى» ممكن است اشاره به مناره‌ها و كنگره‌هاى بالاى ديوار مسجد باشد كه شكل نيم دايره دارد و شبيه سينۀ كشتى است و قابل توجّه اين كه در ذيل همين خطبه در روايت ديگرى كه بعدا خواهد آمد مى‌خوانيم: «ما يرى منها الاّ شرف المسجد، تنها كنگره‌هاى مسجد به چشم مى‌خورد». در اين كه آيا اين پيشگويى چه زمانى تحقّق يافته است، شارحان نهج البلاغه بحثهاى فراوانى دارند. «ابن ابى الحديد» مى‌گويد كه اين پيشگويى دو بار تحقّق يافت و تمام بصره در زير آب غرق شد، يكى در زمان «قادر بالله» و ديگرى در زمان «قائم بامر الله» (كه هر دو از خلفاى بنى عباس بودند) صورت گرفت، تمام «بصره» غرق شد و تنها قسمتى از «مسجد جامع» آن از آب بيرون بود مانند سينۀ پرنده همان گونه كه امير مؤمنان على (ع) خبر داد. امواج عظيمى از درياى فارس برخاست و سيلابى نيز از كوههاى اطراف سرازير شد و تمام خانه‌ها و آنچه را در آنها بود در كام خود فرو برد و بسيارى از اهل بصره هلاك شدند. اخبار اين دو حادثه نزد اهل بصره معروف است و هر نسلى از نسل قبل آن را روايت مى‌كند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۱۴[و من كلام له عليه‌السلام في مثل ذلك] : أَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ اَلْمَاءِ بَعِيدَةٌ مِنَ اَلسَّمَاءِ سرزمين شما به آب نزديك و از آسمان دور است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮همان گونه كه قبلا نيز اشاره شد اين سخن بخش ديگرى از همان خطبۀ مشروحى است كه امير المؤمنين على (ع) در نكوهش اهل «بصره» بعد از «جنگ جمل» ايراد فرمود كه در عباراتى كوتاه به هفت نكته از صفات زشت و شرايط خاصّ‌ جغرافيايى آنها كه غالبا لازم و ملزوم يكديگرند اشاره مى‌كند. در جملۀ اوّل و دوّم مى‌فرمايد: «سرزمين شما به آب نزديك است و از آسمان دور». در اين كه اين دو جمله اشاره به جنبه‌هاى مادّى آن است يعنى نزديك بودن به آب دريا و شط و طبعا دور بودن از آسمان و يا اشاره به جنبه‌هاى معنوى آن است كه سرزمين دلهاى شما با اين كه به آب حيات وجود امام نزديك است، از آسمان رحمت الهى دور است و يا اين كه يك جمله ناظر به جنبه‌هاى مادّى و جملۀ ديگر ناظر به جنبه‌هاى معنوى است، در ميان شارحان «نهج البلاغه» گفتگوست. ولى ظاهر عبارت - با توجه به معنى حقيقى «ارض و سماء» كه به مفهوم ظاهرى زمين و آسمان است - همان معنى اول است و در اين كه زمين آنها به آب نزديك بود و مشكلات زندگى ساحل دريا را داشت، مخصوصا سرزمينهايى همانند «بصره» كه شط بزرگى از كنار آن گذشته و به دريا مى‌ريزد و در معرض جزر و مدّ سنگين است، بحثى نيست، امّا اين كه چگونه از آسمان دور است، جمعى از شارحان «نهج البلاغه» گفته‌اند: «علماى نجوم» مطابق رصدهايى كه كرده‌اند ثابت نموده‌اند كه دورترين منطقۀ آباد زمين از آسمان قريه‌اى است نزديك بصره به نام «ابلّه». ولى از نظر دانشمندان امروز ظاهرا اين سخن قابل قبول نيست، چون زمين «بصره» مانند تمام بندرهاى جهان تقريبا همسطح آب درياست و مى‌دانيم آب درياهاى جهان كه متصل به يكديگر است در يك سطح قرار دارد، در حالى كه مناطق زيادى در روى زمين وجود دارد كه از سطح دريا بسيار پايين‌تر است، ولى اين احتمال وجود دارد كه منظور مقايسه با تمام مناطق روى زمين نيست، بلكه مقايسه با ساير شهرهاى اسلامى آباد و معروف آن زمان است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱۶[و من كلام له عليه‌السلام لما بويع في المدينة و فيها يخبر الناس بعلمه بما تؤول إليه أحوالهم و فيها يقسمهم إلى أقسام] : إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ اَلْعِبَرُ عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ اَلْمَثُلاَتِ حَجَزَتْهُ اَلتَّقْوَى عَنْ تَقَحُّمِ اَلشُّبُهَاتِ كسى كه عبرت‌ها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن دارى او را از سقوط‍‌ در شبهات نگه مى‌دارد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮‮‮‮سپس مى‌افزايد: «كسى كه عبرتهاى حاصل از سرگذشت پيشينيان، پرده را از مقابل چشم او نسبت به عقوبتهاى كه در انتظارش مى‌باشد بردارد (روح تقوا در او زنده مى‌شود و) تقواى الهى او را از فرو رفتن در آن گونه بدبختيها و شبهات حفظ مى‌كند». اشاره به اين كه بياييد به گذشتۀ تاريخ باز گرديد، سرنوشت اقوامى را كه بر اثر انحراف از حق و آلوده شدن به انواع هوسها و شهوات و گناهان، گرفتار مجازاتهاى دردناك الهى شدند، بنگريد! بياييد و تاريخ بعثت و قيام پيغمبر اسلام و توطئه‌هاى اقوام جاهلى را در برابر آن حضرت بررسى كنيد و در عواقب شوم آنها سخت بينديشيد تا راه آينده براى شما روشن گردد و با چراغ تقوا و پرهيزگارى، تاريكيهاى شبهات را بر طرف سازيد و در پناه اين سنگر مطمئن از ضربات هولناك شياطين و نفس امّاره در امان بمانيد! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱۶[و من كلام له عليه‌السلام لما بويع في المدينة و فيها يخبر الناس بعلمه بما تؤول إليه أحوالهم و فيها يقسمهم إلى أقسام] : أَلاَ وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اَللَّهُ نَبِيَّهُ صلى‌الله‌عليه‌وسلم آگاه باشيد، تيره روزى‌ها و آزمايش‌ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام، اين رهبر هوشيار، پرده‌ها را كنار مى‌زند و با صراحت مى‌گويد: «آگاه باشيد آزمونهاى شما درست همانند روزى كه خداوند پيامبرش را مبعوث ساخت بازگشته است». به هوش باشيد كورۀ امتحان سخت داغ است و تنها پرهيزگاران مخلص و عبرت‌آموزان آگاه از اين كوره سالم بيرون مى‌آيند! امام به روشنى اين حقيقت را بازگو مى‌كند كه مردم در عصر خليفۀ سوّم، مخصوصا واپسين روزهاى عمر او، با آن حيف و ميلهاى عظيمى كه در بيت المال واقع شد و مناصبى كه به افراد ناصالح تفويض گشت و مفاسدى كه به خاطر اين امور در كلّ‌ جامعۀ اسلامى پديد آمد و اختلافات عميقى كه وحدت اسلامى را در هم كوبيد، گويى به عصر جاهليّت عرب بازگشته است و روز بيعت آن حضرت همچون روز بعثت پيامبر (ص) است كه بايد انقلابى نوين همچون انقلاب پيامبر بر پا كند. انقلابى كه مردم را به اسلام «ناب محمدى» (ص) باز گرداند. بديهى است در برابر اين انقلاب گروههايى كه منافع نامشروعشان به خطر بيفتد مقاومت خواهند كرد و كورۀ امتحان داغ مى‌شود و در چنين شرايطى رهبر آگاه و آينده‌نگرى همچون على (ع) بايد مردم را تكان دهد و بيدار كند و از خطراتى كه در پيش دارند آگاه سازد. توجّه داشته باشيد كه بعضى از مفسّران، «بليّة» را در اين جا به معنى بلاها و مشكلات تفسير كرده‌اند در حالى كه «بليه» به معناى آزمايش و امتحان است و تمام تعبيرات امام در ادامۀ اين خطبه شاهد و گواه آن مى‌باشد. سپس به تشريح اين امتحان بزرگ الهى پرداخته و با ذكر دو مثال آن را روشن مى‌سازد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir