eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
179 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۵[و من خطبة له عليه‌السلام و قد تواترت عليه الأخبار باستيلاء أصحاب معاوية على البلاد] : فَأَبْدِلْنِي بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدِلْهُمْ بِي شَرّاً مِنِّي به جاى آنان افرادى بهتر به من مرحمت فرما، و به جاى من بدتر از من بر آنها مسلّط‍‌ كن. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس آنها را چنين نفرين مى‌كند: خداوندا! به جاى آنان، افرادى بهتر به من عنايت فرما و به جاى من، بدتر از من، بر سر آنها مسلّط فرما! چرا كه نه آنها، پيروانى شايسته براى اين پيشوا هستند و نه من، پيشوايى مناسب براى آنها، و حكمت پروردگار ايجاب مى‌كند، اكنون كه آنها از كورۀ آزمايش، روسياه به در آمدند، اين نعمت الهى از آنها گرفته شود و در فقدانش، گرفتار انواع درد و رنج شوند. و چه زود، اين نفرين امام در حق آنها، تحقّق يافت؛ بنى اميّه، با مأموران خونخوار و سنگدل و جانى، بر آنان مسلّط شدند و چنان كردند كه در تاريخ، بى‌نظير و يا كم نظير است؛ و از عجايب اين‌كه در تواريخ اسلامى آمده است: در همان زمان كه امام، اين نفرين‌ها را كرد (يا با فاصلۀ كمى) حجّاج بن يوسف - آن جنايتكار بى‌نظير تاريخ - متولّد شد، البته پيش از به قدرت رسيدن حجّاج نيز، مردم عراق و كوفه، كفّارۀ جرايم خود را مى‌دادند، ولى در عصر حكومت حجّاج، به اوج خود رسيد. بديهى است كه منظور از جملۀ (أبدلهم بى شرّا منّى) اين نيست كه من بدم و از من بدتر را بر آنها مسلّط كن، بلكه اين، تعبيرى است كه در مقايسۀ خوب مطلق با بد مطلق نيز گفته مى‌شود. در سورۀ فرقان بعد از اشاره به عذاب‌هاى بسيار دردناك دوزخ مى‌فرمايد: «قُلْ‌ أَ ذٰلِكَ‌ خَيْرٌ أَمْ‌ جَنَّةُ‌ اَلْخُلْدِ اَلَّتِي وُعِدَ اَلْمُتَّقُونَ‌» ، بگو: آيا اين (عذاب‌هاى دردناك) بهتر است يا بهشت جاويدان كه به پرهيزگاران وعده داده شده است‌؟». و به تعبير ديگر، نه كوفيان و مردم عراق، در آن عصر، خوب بودند كه امام بهتر از آنها را از خدا بخواهد و نه امام - العياذ باللّه - بد بود كه خداوند، بدتر از او را بر آنها مسلّط كند و در اين گونه موارد، صيغۀ افعل تفضيل، مفهوم معمول خود را از دست مى‌دهد و براى مقايسه دو چيز متضاد ذكر مى‌شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۵[و من خطبة له عليه‌السلام و قد تواترت عليه الأخبار باستيلاء أصحاب معاوية على البلاد] : اَللَّهُمَّ مِثْ قُلُوبَهُمْ كَمَا يُمَاثُ اَلْمِلْحُ فِي اَلْمَاءِ خدايا، دل‌هاى آنان را، آنچنان كه نمك در آب حل مى‌شود، آب كن!. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس به نفرين خود چنين ادامه مى‌دهد: «خداوندا! دل‌هاى آنها را ذوب كن آن گونه كه نمك در آب ذوب مى‌شود.» اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از ذوب شدن قلب، هجوم انبوه غم و اندوه‌ها بر دل باشد، به شكلى كه عواطف انسان را سخت جريحه‌دار كند، بگونه‌اى كه از آن تعبير شود به اين كه: قلب آب شده است. شبيه به اين معنا در خطبۀ ۲۷ (خطبۀ جهاد) نيز آمده است كه امام عليه السّلام مى‌فرمايد: و اللّه، يميت القلب و يجلب الهمّ‌ من اجتماع هؤلاء القوم على باطلهم و تفرّقكم عن حقّكم، به خدا سوگند! اين جريان، قلب انسان را مى‌ميراند و اندوه و غم به بار مى‌آورد كه آنها در مسير باطل خويش، متّحدند و شما، در راه حق، پراكنده و متفرّق. بديهى است كه منظور از آب شدن دل‌ها، ضايع شدن عقل و هوش و درايت است. در واقع، مفهوم جمله، اين است كه عقل و هوش را به خاطر نافرمانى‌ها و نفاق و دو رويى و كوتاهى و كار شكنى، از آنها بگير تا در زندگى، حيران و سرگردان شوند. اين تعبير، در آيات و روايات فراوانى آمده است كه قلب، به معناى عقل و درايت و يا كانون عقل و درايت است. از جمله، در آيۀ ۲۵ سورۀ انعام مى‌خوانيم: « «وَ جَعَلْنٰا عَلىٰ‌ قُلُوبِهِمْ‌ أَكِنَّةً‌ أَنْ‌ يَفْقَهُوهُ‌» ما، بر قلب‌هاى آنها، پرده‌ها افكنديم تا آن (قرآن) را درك نكنند». در حقيقت، يكى از بزرگترين مجازات‌هاى الهى - كه در قرآن مجيد و روايات، نسبت به افراد سركش و منافق به آن اشاره شده - همين مجازات است كه انسان، حقايق را آن چنان كه هست، نبيند و نشنود و درك نكند و در بيراهه‌ها، سرگردان و هلاك شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۵[و من خطبة له عليه‌السلام و قد تواترت عليه الأخبار باستيلاء أصحاب معاوية على البلاد] : أَمَا وَ اَللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لِي بِكُمْ أَلْفَ فَارِسٍ مِنْ بَنِي فِرَاسِ بْنِ غَنْمٍ هُنَالِكَ لَوْ دَعَوْتَ أَتَاكَ مِنْهُمْ فَوَارِسُ مِثْلُ أَرْمِيَةِ اَلْحَمِيمِ به خدا سوگند، دوست داشتم، به جاى شما كوفيان، هزار سوار از بنى فراس بن غنم مى‌داشتم كه:«اگر آنان را مى‌خواندى، سوارانى از ايشان نزد تو مى‌آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانى» 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮امام(عليه السّلام) در آخرين جمله‌هاى اين خطبه، آرزو مى‌كند كه اى كاش، به جاى انبوه لشكريان ضعيف و ناتوان، افراد كمى از قبيله بنى فراس - كه به شجاعت و وفادارى معروف بودند - مى‌داشت، او مى‌فرمايد: «آگاه باشيد! به خدا سوگند! دوست داشتم به جاى شما، يك هزار مرد سوار از قبيلۀ بنى فراس بن غنم (كه شجاع و وفادارند) مى‌داشتم». (تا با كمك آنان، دشمنان حق و عدالت را بر سر جاى خود مى‌نشاندم). ‮سپس امام(عليه السّلام) به اين شعر در وصف آنان متمثّل مى‌شود: هنالك، لو دعوت أتاك منهم فوارس مثل أرمية الحميم معناى شعر اين است كه اگر آنها را بخوانى، سوارانى مانند ابرهاى تابستانى، (سريع و تند)، به سوى تو مى‌آيند! و به گفتۀ شاعر فارسى زبان: چو آن ابر سريع السّير كم آب پى دشمن كشى بى‌صبر و بى‌تاب. سپس امام(عليه السّلام) خطبه را پايان داد و از منبر فرود آمد، (ثم نزل عليه السّلام من المنبر). 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : إِنَّ اَللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى اَلتَّنْزِيلِ خداوند، پيامبر اسلام، حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را هشدار دهندۀ جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحى الهى باشد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين بخش از خطبه، امام(عليه السّلام) به سراغ وضع عرب جاهلى مى‌رود و ترسيم بسيار گويايى از زندگى آنها، در چهار بعد فكرى و عاطفى و اقتصادى و اجتماعى، ارائه مى‌دهد كه اگر تمام كتاب‌هايى را كه دربارۀ وضع عرب جاهلى نوشته شده است، بررسى كنيم، چيزى بيش از آن چه در اين خلاصه آمده، در آنها نخواهيم يافت. انتخاب اين بحث، در آغاز خطبه، ظاهرا به اين دليل است كه امام(عليه السّلام) مى‌خواهد گذشته قبل از اسلام مردم را، به خاطرشان بياورد تا آن را با وضعى كه بعد از بعثت پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پيدا كردند، مقايسه كنند و قدر و ارزش آن را بشناسند و اين سرمايۀ گران‌بها را با اختلافات و پراكندگى‌ها و پيروى از هوا و هوس، از دست ندهند، چرا كه ارزش نعمت‌ها، تنها، در مقايسه با فقدان آنها روشن و آشكار مى‌شود. حضرت، در آغاز مى‌فرمايد: «خداوند، محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، را به رسالت مبعوث كرد تا جهانيان را بيم دهد (و از كيفر الهى كه در انتظار طاغيان و منحرفان از راه حق و عدالت است، بترساند) و او را امين بر آيات كتاب خود قرار دهد. قابل توجه اين كه امام(عليه السّلام) در اين جمله، فقط، بر «نذير (بيم دهنده) بودن» پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تكيه كرد، با اين كه مى‌دانيم كه آن حضرت، هم بشير است و هم نذير، همان گونه كه در قرآن مجيد، كرارا، اين دو صفت، كنار هم قرار گرفته‌اند: «يٰا أَيُّهَا اَلنَّبِيُّ‌ إِنّٰا أَرْسَلْنٰاكَ‌ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» ، اى پيامبر! ما، تو را به عنوان گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاديم» و آيات ديگر . ولى از آنجا كه انگيزۀ حركت به سوى انجام دادن وظايف و پرهيز از تخلفات، غالبا، مجازات‌ها است، بيشتر روى عنوان نذير تكيه مى‌شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ اَلْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ آنگاه كه شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته، و در بدترين خانه زندگى مى‌كرديد، 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس به شرح حال عرب، در زمان جاهليت، ضمن ده جمله كوتاه و پر معنا - كه اشاره به چهار محور مى‌كند - پرداخته، چنين مى‌فرمايد: «اين، در حالى بود كه شما جمعيّت عرب، بدترين دين و آئين را داشتيد. چه آئينى بدتر از بت پرستى‌؟ انسان عاقل و هوشيار، قطعۀ سنگ و يا چوبى را با دست خود بتراشد و در برابر آن سجده كند و مقدرات خود را به دست او بداند و در مشكلات و گرفتارى‌ها به آن پناه برد؟ يا بت‌هايى از خرما بسازد و در برابر آن سجده كند و سپس در قحط سالى، آن را بخورد؟! اضافه بر اين انحراف بزرگ، آئين آنها، مملوّ از خرافات و عقايد احمقانه و دور از منطق بود كه در كتاب‌هاى تاريخ عرب جاهلى، مشروحا آمده و در بحث نكات، اشاره‌اى به آن خواهد شد. اين، در بعد عقايد و افكار 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ اَلْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ اَلْجَشِبَ و در بدترين خانه زندگى مى‌كرديد، ميان غارها، سنگهاى خشن و مارهاى سمّى خطرناك فاقد شنوايى، به سر مى‌برديد، آب‌هاى آلوده مى‌نوشيديد و غذاهاى ناگوار مى‌خورديد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮و بعد، امام عليه السّلام به وضع رقّت بار زندگى اقتصادى آنها اشاره كرده مى‌فرمايد: «شما، در بدترين خانه و سرزمين و در ميان سنگ‌هاى خشن و مارهاى فاقد شنوايى (كه از هيچ چيز نمى‌ترسيدند و خطرشان بسيار زياد بود) زندگى مى‌كرديد و آب‌هاى آلوده مى‌نوشيديد و غذاهاى بسيار ناگوار مى‌خورديد. تعبير به «شرّ دار، (بدترين خانه)»، در مورد محل سكونت اعراب جاهلى، با اين كه بسيارى از آنان، (مخصوصا مخاطبان حضرت على(عليه السّلام) در اين خطبه) در مكه يا مدينه مى‌زيستند، ممكن است بدين جهت باشد كه اين دو شهر، چهرۀ معنوى خود را به كلى از دست داده بودند و به كانون بت پرستى و شرارت و فساد، مبدّل شده بودند. طوفان شن و بادهاى سوزان و بيابان‌هاى خشك و بى آب و علف، آنها را احاطه كرده بود. اگر مختصر آبى در اعماق چاه‌هاى كم آب يا غديرهايى (آبگيرهايى) كه باقيماندۀ باران و رگبار را در خود جاى داده بود، پيدا مى‌شد، آن قدر بر اثر وزش باد و يا دخالت افراد، آلوده مى‌شد كه انسان، از نوشيدن آن تنفر داشت، ولى آنها، به حكم اجبار، مى‌نوشيدند. غذا و خوراك آنها، چيزى بهتر از اين نبود. يكى از شارحان نهج البلاغه نقل مى‌كند كه از عربى پرسيدند: «أىّ‌ الحيوانات تأكلون فى البادية‌؟ شما از چه حيواناتى در بيابان استفاده مى‌كنيد؟». او در جواب گفت: «تأكل كلّ‌ ما دبّ‌ و درج إلاّ أمّ‌ جبين، ما، هر موجودى را كه بجنبد و روى زمين حركت كند، مى‌خوريم، مگر امّ‌ جبين را. تعبير به «حيّات صمّ‌ (مارهاى كر)» يا به خاطر آن است كه ناشنوايى آنان سبب جسارت شديد آنان بوده، يا زهر خطرناك‌ترى داشته‌اند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ خون يكديگر را به ناحق مى‌ريختيد، و پيوند خويشاوندى را مى‌برديد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮امام(عليه السّلام) مى‌فرمايد: «شما، پيوسته، خون هم را مى‌ريختيد (نه تنها بر دشمن رحم نمى‌كرديد كه بر خودتان نيز ترحّم نداشتيد). تعبير به فعل مضارع در «تسفكون دماءكم» مانند جمله‌هاى ديگر اين فراز، دليل بر استمرار اين نابسامانى‌ها در ميان آنان است. در واقع، خونريزى آنها، نياز به دليل روشنى نداشت و با كوچكترين بهانه، شمشيرها را مى‌كشيدند و به جان هم مى‌افتادند و روزها، بلكه گاهى ماه‌ها و سال‌ها، با بهانۀ كوچكى، جنگ را ادامه مى‌دادند. مطالعه جنگ‌هاى معروف فجار، نشان مى‌دهد كه چگونه آن مردم جاهل و بى‌خبر، با اندك چيزى، به جان هم مى‌افتادند و خون هم را مى‌ريختند. ‮حضرت، سپس به وضع وحشتناك عاطفى آنان اشاره كرده مى‌فرمايد: «شما، پيوند خويشاوندى خود را پيوسته قطع مى‌كرديد، اين جمله، در واقع، به مسألۀ «وئاد» يعنى، كشتن و زير خاك كردن دختران اشاره دارد، چرا كه آنها، دختر را مايۀ ننگ و بدبختى مى‌پنداشتند و آن كس كه صاحب دختر مى‌شد، گاه، از شدّت سرافكندگى، تا مدتى از قوم و قبيله خود، فرار مى‌كرد، همان گونه كه در دو آيۀ ۵۸ و ۵۹ سورۀ نحل آمده است: «وَ إِذٰا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ‌ بِالْأُنْثىٰ‌ ظَلَّ‌ وَجْهُهُ‌ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ‌ يَتَوٰارىٰ‌ مِنَ‌ اَلْقَوْمِ‌ مِنْ‌ سُوءِ‌ مٰا بُشِّرَ بِهِ‌ أَ يُمْسِكُهُ‌ عَلىٰ‌ هُونٍ‌ أَمْ‌ يَدُسُّهُ‌ فِي اَلتُّرٰابِ‌ أَلاٰ سٰاءَ‌ مٰا يَحْكُمُونَ‌» ، هنگامى كه به يكى از آنها بشارت دهند كه دختر نصيب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتى)، سياه مى‌شود و به شدّت خشمگين مى‌گردد. به خاطر بشارت بدى كه به او داده شده، از قوم و قبيله خود متوارى مى‌گردد (و نمى‌داند) آيا او را با قبول ننگ نگه دارد يا در خاك پنهانش كند؟ چه بد حكم مى‌كنند!» گاه، در كشتن فرزندان، به دختران قناعت نمى‌كردند و پسران خود را كه سرمايه زندگى‌شان محسوب مى‌شد، به خاطر ترس از فقر، مى‌كشتند. به همين دليل، قرآن مجيد، آنها را از اين كار نهى مى‌كند و در آيۀ ۳۱ سوره اسراء مى‌فرمايد: « «وَ لاٰ تَقْتُلُوا أَوْلاٰدَكُمْ‌ خَشْيَةَ‌ إِمْلاٰقٍ‌ نَحْنُ‌ نَرْزُقُهُمْ‌ وَ إِيّٰاكُمْ‌» ، فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانيد، (زيرا) ما آنها و شما را روزى مى‌دهيم. حتّى گاه، پدر، فرزند را به بهانۀ كوچكى مى‌كشت و گاه پسر، پدر را و برادران، برادر را. قطع رحم، در شكل بسيار وحشتناكى، در ميان آنها حكمفرما بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : اَلْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ اَلْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ بت‌ها ميان شما پرستش مى‌شد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در پايان اين سخن، با ذكر دو جمله، مفاسد معنوى و مادى اجتماع آنها را خلاصه مى‌فرمايد و مى‌گويد: «بتها، در ميان شما، بر پا بود و گناهان، سراسر وجودتان را فرا گرفته بود. تعبير «منصوبة» گويا، اشاره به اين نكته است كه آنها، نه تنها از بت پرستى شرم نداشتند، بلكه به آن افتخار مى‌كردند و در گوشه و كنار جامعۀ خود، بت‌ها را برپا داشته بودند. معصوبة، از مادّه «عصب» (رشته‌اى كه استخوان‌ها و عضلات را به هم پيوند مى‌دهد) گرفته شده و در اينجا، اشاره است به انواع گناهانى مانند خونريزى و آدم كشى و قطع رحم و تجاوز به نواميس و غارت اموال و آلودگى به قمار و شراب و فحشاء و... كه تمام وجود عرب جاهلى را فرا گرفته بود. به اين ترتيب، امام(عليه السّلام) در اين جمله‌هاى كوتاه، اشاره به انحرافات عقيدتى و اخلاقى و مشكلات اقتصادى و عاطفى جامعه آنها كرده و انحطاط آنها را در اين چهار محور بيان مى‌فرمايد كه هر كدام، داستان مفصّل و ويژه‌اى دارد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلاَّ أَهْلُ بَيْتِي فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَوْتِ پس از وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بى وفايى ياران، به اطراف خود نگاه كرده ياورى جز اهل بيت خود نديدم، «كه اگر مرا يارى كنند، كشته خواهند شد» پس به مرگ آنان رضايت ندادم. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮امام(عليه السّلام) در اين فراز از خطبه، به حوادثى كه بعد از رحلت پيامبر اسلام واقع شد، مخصوصا، داستان خلافت، اشاره كوتاه و پر معنايى مى‌كند و دليل قيام نكردن خود را براى گرفتن حق مسلّم خويش، يعنى خلافت رسول‌الله - كه در واقع حق مسلمانان بود - بيان مى‌كند، مى‌فرمايد: «من، نگاه كردم و ديدم (براى گرفتن حق خود و مسلمانان) يار و ياورى جز خاندانم ندارم.» واضح است كه قيام در مقابل آن گروه متشكّل - كه به شهادت تواريخ، قبل از رحلت پيامبر اسلام، براى نيل به خلافت، برنامه‌ريزى كرده بودند - به اتّكاى چند نفر و ياورانى معدود و محدود، با هيچ منطقى سازگار نبود، زيرا چنين قيامى نه تنها به نتيجه نمى‌رسيد، بلكه سبب مى‌شد گروهى از بهترين افراد خاندان پيامبر نيز كشته شوند و به علاوه، ممكن بود اين درگيرى، سبب شود كه شكافى در ميان مسلمانان ايجاد گردد و منافقان - كه در انتظار چنين حوادثى بعد از رحلت پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بودند - از آن بهره گرفته، موجوديت اسلام را به خطر بيندازند. به همين دليل، امام، سكوت دردآلود را، بر قيامى كه اين همه خطر داشت، ترجيح داد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ أَغْضَيْتُ عَلَى اَلْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى اَلشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ اَلْكَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ اَلْعَلْقَمِ چشم پر از خار و خاشاك را ناچار فرو بستم، و با گلويى كه استخوانِ شكسته در آن گير كرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلخ‌تر از گياه حنظل، شكيبايى نمودم. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: از دردناک‌ترین جملات حضرت امیرالمؤمنین(علیه آلافُ التَّحِیَّهِ وَالثَّناءِ) 《بدون شرح》 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ لَمْ يُبَايِعْ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى اَلْبَيْعَةِ ثَمَناً عمرو عاص با معاويه بيعت نكرد مگر آن كه شرط‍‌ كرد تا براى بيعت، بهايى (حكومت مصر) دريافت دارد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در بخش سوم اين خطبه، امام(عليه السّلام) ضمن اشاره به ماجراى رسواى معاملۀ عمرو عاص با معاويه، بر سر بيعت كردن با او و نتيجۀ آن مى‌فرمايد: سپس مسلمانان را به آماده شدن براى پيكار با پيمان شكنان دعوت مى‌كند. مى‌فرمايد: «او (با معاويه) بيعت نكرد تا اين كه بر او شرط كرد كه در برابر آن، بهايى دريافت كند.» مورّخان، آورده‌اند كه امام(عليه السّلام) بعد از پيروزى در جنگ جمل، وارد كوفه شد و آن را مقرّ حكومت خود قرار داد و جرير بن عبدالله بجلى را براى گرفتن بيعت از معاويه، به شام فرستاد. معاويه كه مايل نبود با امام(عليه السّلام) بيعت كند، در اين باره، به مشورت پرداخت. برادرش، عتبة بن ابى سفيان، به او گفت: «در اين كار، از عمرو عاص كمك بگير! چرا كه مى‌دانى مردى است بسيار هوشمند و صاحب نظر. ولى او، كسى بود كه زير بار حكم عثمان در حيات او نرفت و طبيعى است كه تسليم تو نخواهد شد، مگر اين كه بهاى قابل ملاحظه‌اى براى او قرار دهى كه دين خود را به تو بفروشد و اين كار را خواهد كرد، چرا كه او مرد دنيا پرستى است». معاويه، نامه‌اى براى عمرو عاص نوشت و از وى در اين باره كمك خواست و او را به شام دعوت كرد. عمرو، در اين باره، با فرزندانش به مشورت پرداخت. يكى از فرزندان او به نام عبدالله، او را از دخالت در اين گونه كارها و حاشيه نشينى معاويه بر حذر داشت، ولى فرزند ديگرش به نام محمد، او را تشويق كرد كه به شام رود و به معاويه ملحق شود. پس از ورود عمرو بن عاص به شام، معاويه، در مجلسى به او چنين گفت: «يا أبا عبد اللّه! أدعوك الى الجهاد هذا الرّجل الّذى عصى اللّه و شقّ‌ عصى المسلمين و قتل الخليفة و أظهر الفتنة و فرّق الجماعة و قطع الرّحم»! اى ابا عبد اللّه (كينۀ عمرو بن عاص است) من، از تو دعوت مى‌كنم كه با اين مرد كه به نافرمانى خدا برخاسته و وحدت مسلمانان را به اختلاف مبدل كرده و خليفه را كشته و فتنه را آشكار ساخته و جمع مردم را به پراكندگى كشانده و قطع رحم كرده است، پيكار كنى.» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : فَلاَ ظَفِرَتْ يَدُ اَلْبَائِعِ وَ خَزِيَتْ أَمَانَةُ اَلْمُبْتَاعِ كه در اين معاملۀ شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزى نرسد و سرمايۀ خريدار به رسوايى كشانده شود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮به هر حال، امام(عليه السّلام) در ادامۀ اين سخن مى‌فرمايد: «در اين معاملۀ شوم، دست فروشنده به پيروزى نرسد! و سرمايۀ خريدار، به رسوايى منتهى شود! در حقيقت، اين سخن، نفرينى است بر ضد اين خريدار و اين فروشنده. درست است كه معاويه، به گفتۀ خود عمل كرد و حكومت مصر را به او سپرد، ولى اين حكومت، چند سالى بيشتر دوام پيدا نكرد و اجل، به عمرو بن عاص مهلت نداد. به علاوه، سخنانى كه از او، در پايان عمر نقل شده، نشان مى‌دهد كه از پايان كار خود بيمناك بود و آن رضايت باطنى و درونى كه لازمۀ پيروزى است، هرگز نصيب او نشد. و نيز معاويه اگر چه با اين كار خود، پايه‌هاى حكومتش را محكم كرد، ولى مى‌دانيم سرانجام، اين حكومت، به رسوايى كشيد. تمام چهره‌هاى محبوب صحابه، از مهاجران و انصار و افراد خوشنام و پرهيزكار، از اطراف او پراكنده شدند و بازماندگان دشمنان اسلام و سردمداران جاهليت عرب، اطراف او را گرفتند و حكومت خودكامه‌اى كه پايه‌هايش بر قتل و ارعاب و تهديد و هتك محرمات استوار بود، براى او باقى ماند. اين احتمال نيز وجود دارد كه جملۀ بالا، نفرين نباشد، بلكه جملۀ خبريه باشد، يعنى، اشاره به اين واقعيت است كه فروختن دين به دنيا، هرگز، قرين با پيروزى نيست، هم فروشنده زيان مى‌كند و هم خريدار رسوا مى‌شود، به اين مطلب، در آيات قرآن اشاره شده است، آنجا كه مى‌فرمايد: «أُولٰئِكَ‌ اَلَّذِينَ‌ اِشْتَرَوُا اَلضَّلاٰلَةَ‌» «بِالْهُدىٰ‌ فَمٰا رَبِحَتْ‌ تِجٰارَتُهُمْ‌» ، آنها، كسانى هستند كه هدايت را به گمراهى فروختند و اين تجارت آنها، سودى نداده و هدايت نيافتند.» و در جايى ديگر مى‌فرمايد: « «أُولٰئِكَ‌ اَلَّذِينَ‌ اِشْتَرَوُا اَلْحَيٰاةَ‌ اَلدُّنْيٰا بِالْآخِرَةِ‌ فَلاٰ يُخَفَّفُ‌ عَنْهُمُ‌ اَلْعَذٰابُ‌ وَ لاٰ هُمْ‌ يُنْصَرُونَ‌» ، آنها، كسانى هستند كه آخرت را به زندگى دنيا فروختند، از اين رو، عذاب آنان، تخفيف داده نمى‌شود و كسى آنان را يارى نخواهد كرد.» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir