CQACAgQAAx0CVc35HwAC4CJlaNZM3jd3t3bC8e_eoUmilTH51QAC_Q4AAtFHkVGXVqQ1eIyEHTME.mp3
4.98M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:
👨🎓چگونه دانشجویی باشم که قلب #امام_زمان را خشنود کنم؟
روز #دانشجو
بر مجاهدان سنگرهای دانش و بینش
گرامی باد💐
✨@qaeb12
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
📖#داستانهای_مهدوی
⭕️داستان واقعی(#دانشجوی مقیم اروپا)
صدای اذان از رادیو ماشین 📻🎶 به گوش رسید ؛ جوانی که در کنارم نشسته بود بلند شد و به طرف راننده رفت و به او گفت :
آقای راننده ؛ لطف کنید نگه دارید تا نمازم را بخوانم.
راننده با بی تفاوتی گفت: برو بابا حالا کی نماز می خواند صبر کن ساعتی دیگر در قهوه خانه برای ناهار و نماز نگه می دارم.😑
جوان ول کن نبود آنقدر اصرار کرد تا راننده ماشین را نگه داشت و او با آرامش دو رکعت نماز ظهرش را که شکسته هم بود خواند.
وقتی سوار ماشین شد پرسیدم :
🤔 چرا اینقدر به نماز اول وقت اهمیت می دهی؟
گفت: من به آقایی قول دادم که همیشه نمازم را #اول_وقت بخوانم.
گفتم :به چه کسی قول داده ای که اینقدرمهم است.🙄
گفت:من در یکی از کشور های اروپایی درس می خوانم .چند سالی بود که آنجا بودم.
محل سکونتم در یک بخش کوچک بود و تا شهری که #دانشگاه در آن قرار داشت فاصله زیادی بود که با یک اتوبوس که هر روز از آن بخش به شهر می رفت من هم میرفتم.
برای فارغ التحصیل شدنم باید آخرین امتحانم را میدادم.😊
پس از سالها رنج وسختی و تحمل غربت ؛خلاصه روز موعود فرارسید.درسهایم را خوب خوانده بودم .سوار اتوبوس شدم پس از چند دقیقه اتوبوس که پر از مسافر بود به راه افتاد.
نیمی از راه را آمده بودیم که یکباره...😲
👈 ادامه دارد...
✨@qaeb12
هدایت شده از به رنگ مهدویت🎨
#ندبههای_دلتنگی
🔵 أيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ ؟
کجاست درهمشکننده شوکت ستمکاران و متجاوزان
*دعـ💌ـوت نامــه اے*
*برای عاشقــان مهــدی فاطـمه*
مراسم دعاے پرفیض #ندبہ
با نواے #حاج_محمدصادق_آقاعلیخانی
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
⚡️زمان :
جمعه ها، ساعت ۷صبح
⚡️مکان :
دخانیات،خ بهرامی،ک خرم،زینبیه هشتگرد
@kanoon_Mahdaviat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚خدایا تو را قسم میدهم....
🌼🍃امام زمان را برای ما برسون
✨@qaeb12
به رنگ مهدویت🎨
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 📖#داستانهای_مهدوی ⭕️داستان واقعی(#دانشجوی مقیم اروپا) صدای اذان از رادیو ماشین 📻🎶
📖#داستانهای_مهدوی
نیمی از راه را آمده بودیم که یکباره اتوبوس
خاموش شد.
راننده پایین رفت و کاپوت ماشین را بالا زد.مقداری موتور ماشین را دستکاری کرد اما ماشین روشن نشد.😟
مسافران کنار جاده آمده بودند و من هم دلم برای امتحان شور میزد و ناراحت بودم. چیزی دیگر به موقع امتحان نمانده بود. وسیله نقلیه دیگری هم از جاده عبور نمیکرد که با آن بروم. نمی دانستم چه کنم .همه تلاش های چند ساله ام به این امتحان بستگی داشت
خیلی نگران بودم. یکباره ای جرقه ای⚡️ به ذهنم زد
به یاد امام زمان (عج) افتادم.
دلم شکست💔 اشکم جاری شد با خودم گفتم:
یا بقیة الله اگر امروز کمکم کنی تا به امتحانم برسم ؛#قول می دهم که تا آخر عمر,نمازم را همیشه اول وقت بخوانم.😔
چند لحظه بیشتر نگذشته بود که آقایی از دور نمایان شد و به سمت راننده آمد.
با زبان فرانسوی به راننده گفت چی شده؟
راننده گفت :نمی دانم هر کار میکنم روشن نمی شود.
مقداری ماشین را دست کاری کرد و به راننده گفت « استارت بزن »ماشین روشن شد😳
همه خوشحال سوار ماشین شدند. من هم که عجله داشتم سریع سوار شدم همین که اتوبوس میخواست راه بیفتد همان آقا پا روی پله اول اتوبوس گذاشت مرا به اسم صدا زد و گفت:
👈قولی که دادی یادت نرود ؛ #نماز_اول_وقت...
وبه پشت اتوبوس رفت و من هرچه نگاه کردم دیگر او راندیدم و تا دانشگاه همین طور اشک ریختم.😭
❌"پایان"
✨@qaeb12
💥#تلنگر
جوان #دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن
اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را💔
قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم
برمی گردیم به سمت شما مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا🕊
ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...» 💕
⚡️من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم
شاید گِره خورد، به تو نزدیک تر شَوَم...