eitaa logo
به رنگ مهدویت🎨
1.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
212 فایل
کانون مهدویت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی ع ✅برگزاری دوره‌های مهدویت ✅دعای ندبه آنلاین ✅پرسش و پاسخ مهدوی لینک حمایت مالی: https://zarinp.al/qaeb12 شماره ۶۰۳۷۹۹۱۶۴۲۶۳۱۵۶۲ به نام فاطمه کره‌جانی ارسال پرسش‌های مهدوی با ما در ارتباط باشید @Mahdaviat_admin313
مشاهده در ایتا
دانلود
═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════ 1⃣:براساس این حکمت و امثال آن یعنی تلاش برای تحقق آرزوها مذموم است؟ 2⃣:منطق امیرمومنان علیه السلام در تلاش انسان برای نیل به آرزوها چیست؟ : با توجه به اهمیت بحث آرزوها و سوالات مکرر و متعددی که برای افراد در این زمینه پیش می آید به نظرم رسید که بحث کاملی درباره آرزو، انواع و اثار آن و روش مدیریت بهینه آرزوها از نهج البلاغه تقدیم کنم. ✳️حضرت بیش از ۲۶ بار مطالبی پیرامون آرزو در نهج البلاغه بیان فرموده اند که دسته بندی و منطق آن از قرار زیر است.(اگرچه متاسفانه در فهرست موضوعی پایان ترجمه مرحوم دشتی ۶۹ ادرس داده شده که بیش از نیمی از آنها اصلا ربطی به موضوع آرزوها ندارد) : اگرچه اصل آرزو و آرزو داشتن یکی از لوازم طبیعی زندگی است و اساساً نیروی محرکه انسان ها برای فعالیت، تلاش، مبارزه و تحمل دشواریها آرزوهای آن هاست پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)نقل شده که فرمود: «الاَْمَلُ رَحْمَةٌ لاُِمَّتِی وَلَوْ لاَ الاَْمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلاَ غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً; آرزو مایه رحمت براى امت من است و اگر آرزو نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى داد و هیچ باغبانى درختى نمى کاشت».۱ زیرا آرزوهاست که انسان را به تلاش و کوشش براى رسیدن به اهداف برتر و بالاتر وا مى دارد. ولی از آنجا که اکثر انسان ها در اکثر اوقات گرفتار آرزوهای واهی، طولانی و مخرّب هستند؛لذا غالب بیانات حضرت پیرامون آرزوها جنبه سلبی، تحذیری و آسیب شناسانه دارد. 🌹آرزوها محصول تلاش ها در میخوانیم: " ... آگاه باشيد! همه در دوران آرزوئی بسر مي بريد كه اجل و مرگ بدنبال دارد با اين حال هر كس پيش از رسيدن اجلش، در همان دوران آرزوهايش به عمل پردازد، اعمالش به او منفعت مي بخشد و مرگش به او زياني نمي رساند، و آن كس كه در اين ايام آرزو پيش از فرا رسيدن اجل در عمل كوتاهي كند گرفتار خسران شده و فرا رسيدن اجل براي وي زيانبخش است." 💠انواع آرزوها از مجموع بیانات امام علیه السلام میتوان دریافت که آرزوها بر دو نوع اند: 1⃣● آرزوهای : که سه ویژگی یا نشانه دارند: ۱. واقعی هستند ۲. قابل دسترسی هستند ۳. ارزش آن را دارند که در قالب دعا از خداوند مسالت شود. بعنوان نمونه آرزوی شهادت که در سطر آخر برای خود و مالک اشتر مسالت کرده اند. 2⃣● آرزوهای :که سه ویژگی یا نشانه دارند: ۱. واقعی نیستند. ۲. طولانی و دور از دسترس هستند. ۳. ارزش آن را ندارد که از خداوند مسالت شود. 🚫آثار مخرب آرزوهای بد: ۱_ ناکام مردن: در بند ۳ می خوانیم: " پیش از آن که اجل فرا برسد آماده باشید؛ زیرا ناگهان آرزوهای مردم با فرارسیدن اجل قطع شده، مرگ انها را در کام خود فروکشد و درِ توبه بسته می شود" لذا در فرمودند: " کسی مهار خود را به دست آرزوهایش بسپارد، با اجل از پای در میآید" ۲_کور شدن چشم دل: در آمده است: " آرزوها چشم بصیرت را کور می کنند" ۳_ بیماری دل: در می خوانیم : کسی که دلش با دنیاطلبی پیوند بخورد همواره قلبش گرفتار سه بیماری است: اندوهی رهانشدنی، حرصی جدانشدنی و آرزویی دست نیافتنی" ۴_ زشتی اعمال: درباره رابطه آرزوهای طولانی با ارتکاب اعمال زشت می فرماید:" مَن اَطالَ الاَمَلَ اَساءَ العَمَلَ" هرکس آرزوهایش را طولانی قرار دهد، رفتارهایش زشت می شود. ۴_ وسیله شیطان شدن: حضرت در نهج البلاغه درباره معاویه ملعون می نویسند:" تو نازپرورده ای هستی که شیطان ... با تو به آرزوهایش می رسد!" ۵_ فریب خوردن: در میخوانیم:« فَاِنَّ اَجَلَه مَستورً عَنه و اَمَلَه خادِعً لَه» همانا اجل انسان مخفی و ارزوهایش حیله گر و فریب دهندهء اویند" ۶_ آینده نگران کننده: در از دو چیز بر ما نگران هستند :" ای مردم! بدترین چیزهایی که بخاطرش برای شما نگرانم دو چیز است: پیروی از هوای نفس و آرزوهای طولانی. " سپس دلیل نگرانی خود از آرزوهای طولانی را فراموشی آخرت بیان کرده می فرمایند: " آرزوهای طولانی آخرت را از یاد می برند!" 💠راههای کنترل آرزوها: حضرت راهکارهای مختلفی برای پیشگیری از آسیب های آرزوهای ناپسند دارند. که عبارتند از : ۱_ کوتاه کردن آرزوها: " ایها الناس الزَّهاده قَصرُ الاَمَل: زهد یعنی کوتاه کردن آرزوها" ۲_ ترک آرزوهای واهی: " اشرَفُ الغِنی تَرکُ المُنی: با شرافت ترین نوع بی نیازی ، ترک ارزوهاست" ۳_ تکذیب آرزوها؛ یعنی توجه و اعتقاد به دروغ بودن خیلی از آرزوها: " حضرت در بند ۲ درباره ویژگی های متقین حقیقی می فرمایند: " مرگ را نزدیک دیده و در اعمال نیک شتاب کرده اند . آرزوهای دنیایی را دروغ دانسته و مرگ را به درستی نگریسته اند." ۴_ توجه به دست نیافتنی بودن اکثر آزوها: در نهج البلاغه در توصیف جوان و دوران جوانی فرمود:
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 1⃣:آیا کلام حضرت به این معناست که " مادران، طلاب ، معلمان و... که بار تربیتی و هدایت دیگران را به عهده دارند تا زمانی که به خودسازی کامل نرسیده اند نباید ورود به عرصه تربیتی داشته باشند؟ : اگر کمی دقیقتر به الفاظ حکمتها توجه بفرمایید ، این سوالها راحت پاسخ داده میشود و اصلا پیش نمی آید . چون سخن امیرالمومنین علیه السلام حرف حکیمانه و دقیقی است و آن را باید با دقت بیشتری خواند . این جا حضرت نفرمودند هرکی میخواهد به تادیب و تربیت دیگران بپردازد ، باید ابتدا خود را کامل تربیت کند بعد ورود به عرصه تربیت دیگران نماید. 🔴دو نکته در این جا حائز اهمیت است : ✅نکته اول: این که ، تربیت تا آخر عمر نهایت ندارد. یعنی نمی توانی بگویی اگر کسی سه سال به تربیت خود پرداخت بعد از به تربیت نیاز ندارد ، یا اینکه بگوییم تربیت به دست آوردن صد صفت خاص است ، و بعد از کسب این صد صفت تربیتش به اتمام رسیده و بعد از آن باید دیگران را تربیت کند . تربیت یعنی مراقبت از خود برای رشد کردن . رشد و کمال و مراقبت پایان ندارد ، وتا لحظه مرگ هم ادامه دارد . اگر این برداشت بشود پس هیچ کس ، هیچ وقت نباید برای تربیت دیگران اقدام نماید. ✅✅نکته دوم: این که حضرت در این کلام نورانی میفرمایند ، تربیت خود را آغاز کن ، یعنی اگر من میخواهم در هر عرصه ای به تربیت دیگران ورود پیدا کنم باید ابتدا فرآیند تربیت خود را شروع کنم . یعنی حالا که شروع به تربیت خود کرده ام ، به هر مقدار که جلو رفته ام ، دیگران را هم راهنمایی کنم و تربیت نمایم . بنابراین پدر ، مادر ، معلم ، طلاب و.... بشرط آنکه در آن موضوعی که میخواهند به تربیت دیگران بپردازند ، مسیر تربیت نفس خود را آغاز کرده باشند. 2⃣:در این حکمت آمده، « کسی که خود را رهبر مردم قرارداد،بایدپیش ازآنکه به تعلیم دیگران پردازد ....... » 3⃣:آیا درمورد امربه معروف هم درمورد خانواده وجامعه هم صدق پیدا میکند؟ 4⃣:یعنی فرد اول باید بتوان خانوادش رو اصلاح نماید بعد در جامعه امربه معروف نماید؟ : موضوع این حکمت الگو، معلم و استاد و راهنمای دیگران شدن است . کسی که در مقامی قرار می گیرد که مردم به او اقتدا می کنند یا از گفتار و کردارش سرمشق می گیرند باید بیش و پیش از تعلیم و تربیت و ارشاد و اصلاح مردم به تادیب و اصلاح خودش بپردازد. اما داستان امربمعروف کمی متفاوت است در آنجا صرف نیت به اجرای معروف و ترک منکر کافی است تا شخص اجازه امربمعروف و نهی از منکر را داشته باشد حتی حضرت در به امام حسن علیه السلام می نویسند:" و امُر بِالمعروفِ تَکُن مِن اهله یعنی امربمعروف کن تا خودت اهل معروف باشی. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ ❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀ ┄┅═✧❁🌤یا مهدی🌤❁✧═┅┄ 🌤 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 @kanoon_mahdaviat313 ___
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛ 1⃣:منظور حضرت از "برترین علم علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است " چیست ؟ 2⃣:میتوان معلمی را که برای تربیت دانش آموزان از سرمایه عمر و وقت خود بهره میبرد را مشمول این حدیث دانست؟ : منظور حضرت از این حکمت نورانی ضرورت عمل کردن به علم و دانش است . در واقع حضرت میخواهد ارزش علمی را بیان بفرمایند که دانا و عالم به آن عامل به آن نیز هست . در حضرت این گونه میفرمایند :" الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ وَ الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَإِنْ أَجَابَهُ وَ إِلاَّ ارْتَحَلَ عَنْهُ" یعنی " علم و عمل پيوندي نزديك دارند.و كسي كه دانست بايد به آن عمل كند، چرا كه علم، عمل را فراخواند، اگر پاسخش داد مي ماند و گرنه كوچ مي كند" و در در توصیف اهل بیت علیهم السلام این گونه میفرمایند :" اهل بيت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دين را چنانكه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل كردند، نه آنكه شنيدند و نقل كردند، زيرا راويان دانش بسيار، امّا حفظ كنندگان و عمل كنندگان به آن اندكند" لذا این حکمت نورانی تاکید مجددی است به ضرورت عمل به علم . 3⃣:با توجه به این حکمت بی ارزش ترین دانش و برترین علم چه نوع دانش وعلمی است؟ : مفیدبودن علم از دو جهت قابل بررسی است: ✅ اول: مفید بودنش برای خودصاحب علم ✅✅دوم : مفید بودنش برای مستمع وفراگیرنده علم ازنظرمفید بودن برای صاحب خود علم حضرت دراین حکمت میفرمایند آن علمی واقعاً نافع ومفید است که گوینده وعالمش آن رابه کار ببندد آنچه که میگویدخودش عمل کند والّا آن علم آنقدر مضر و خطرناک میشود که پیامبر عزیز خدا به ما یاد داد بنشینید دعاکنید بگید خدایا من به توپناه میبرم ازعلمی که نفع نبخشد «اللهم انی اعوذبک من علم لاینفع» اماازنظر مفید بودن برای مخاطب در نهج البلاغه علی علیه السلام شاخص علم بدرد بخور و مفید را بیان کرده و در حکمتهایی هم گذشت یک نمونه بالای آن رااینگونه معرفی کرده اینقدرحکمت برای مومن ارزش داردکه هرجا و ازهرکسی حتی از منافق آن را یاد بگیرید. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀ ┄┅═✧❁🌤یا مهدی🌤❁✧═┅┄ 🌤 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 @kanoon_mahdaviat313 ___
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ 4⃣:ارزشها و معارفی که در ادیان الهی آمده ، فطری بوده و ارسال رسل تنها با هدف یادآوری است . پس چه بر سر قلب و جان انسانها می آید که ارزشهای فطری و انسانی فراموش شده و جایش را به ضد ارزشها می دهد؟ 5⃣:حضرت میفرمایند:" روزگاری برمردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چین را و خوششان نیاید جز از بد کار هرزه" این احترام و ...از سراجبار و اکراه و مصلحت اندیشی است یا حقیقی؟ حال آنکه حضرت در حکمت۱۱۳ میفرمایند " بزرگواری چون تقوا نیست"؟ 6⃣:آیا مشورت با زنان کار نکوهیده ای است ؟ 7⃣:آیا اشاره به زنان ، خردسالان و...نمادین است ، یعنی اشاره به صفات این گروه ها است یا دقیقا منظور خود این گروه ها هستند ؟ : 🔴اولا اینکه در طول تاریخ غالبا با وجود انبیا عظام سلام الله علیهم اجمعین اکثریت انسان ها راه انحطاط و جهالت و سقوط در درکات را پی می گرفتند نشانه اختیار آنهاست. یعنی به واسطه اینکه نتوانستند ویا نخواستند عقل خودشان را حاکم بر نفس خودشان قرار بدهند جاذبه های ظاهری و فریبنده دنیا با کمک نفس اماره دست به دست هم دادند و انسان ها را از عمل به آنچه که فطرت شان درک میکرد و عقل شان می پذیرفت و حتی با معجزات انبیا نسبت به آن ذهنشان و عقل شان تسلیم میشد محروم میکرد. 🔴نکته دوم اینکه، بالاخره این احترامی که اهل دنیا به خصوص در آخر الزمان طبق این حکمت برای نا اهلان قائل میشوند بر اثر اجبار و اکراه نیست. بر اثر این است که با این گونه افراد سنخیت پیدا میکنند ، یعنی انسان های فاسد هیچ وقت امام عادل را نمی پذیرند. انسانهایی که از نظر شخصی عدالت دارند و از گناه پرهیز دارند هیچ وقت زیر بار حکومت و امامت امام جاعل و فاسق نمی رود. حکایت از این نکته است که در آخر الزمان اینقدر ذائقه انسان ها با گناه و ظلم و جور و فسق و فجور انس میگیرد و سنخیت پیدا می کند که خود به خود کسانی که هم سخ خودشان باشند و در این انحطاط و فساد جلو تر باشند را احترام می کنند. و کسانی که بر خلاف مسیر مورد انتظار و پسند آنها حرکت می کنند را پست می شمرند و غیر قابل احترام. 🔴حضرت در جاهای دیگری از نهج البلاغه مثل هم توصیه می کنند که در امور سخت و خیلی مهم با زن ها مشورت نکنید. جهتش هم روشن است. در خیلی جاها حضرت اشاره کرده اند که زن ها با اینکه از نظر نظری هیچ تفاوتی در فهم مسایل با مرد ها ندارند و علوم عقلی را می توانند به راحتی یاد بگیرند، میتوانند در امور نظری خوب جلو بروند، اما وقتی پای عمل به آنچه که در عالم عقل نظری میفهمند می رسد، به جهت اینکه عاطفه بر آنها حاکم است و محبت بر آنها حاکم است، در تحت تاثیر این عاطفه و محبت، در مرحله عمل به آنچه که می فهمند ضعیفند. یعنی عقل عملی شان ضعیف است. و چون امور همه در حوزه عقل عملی باید تصمیم گیری بشود، توصیه شده با زن ها در امور مهم، پیچیده، حساس و خیلی سنگین مشورت نکنند. و حتی یک جاهایی که توصیه شده اگر مشورت می کنید برعکس نظرشان عمل کنید . این به این معنی است که چون عموما عاطفه بر آنها غالب میشود در عرصه عمل، ممکن است تحت تاثیر عواطف و احساسات برخلاف آنچه که حتی خودشان در حوزه عقل نظری میفهمند نظر بدهند. و این عوارض ناگواری در پی خواهد داشت. 🔴 اما در بخش آخر ، دقیقا اشاره به زن ها و خردسالان است، یعنی زن ها،کودکان و خواجگان ویژگی های روحی و روانی دارند که آن ویژگی ها باعث می شود که نشود به مشورت آن ها به صورت صد درصد اعتماد کرد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛ ❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀ ┄┅═✧❁🌤یا مهدی🌤❁✧═┅┄ 🌤 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 @kanoon_mahdaviat313 ___
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 1⃣چرا یک حاکم اسلامی برای سخن گفتن با یکی از اصحابش به قبرستان کوفه میرود ؟ آن هم بیان اقسام مردم و... مگر شرایط زمانه چگونه بود؟ : 🔴یک نکته: شرایط و روحیات غالب بر مردم کوفه است که در نهج البلاغه در موارد بسیاری بیان شده است؛ مثلا: 📒√ بدنهای کنار هم اما خواسته های پراکنده() 📒√ در شعار، سخت ولی در عمل، سست() 📒√ بهانه جو برای فرار از جهاد () 📒√ مانند زن بارداری که روزهای آخر بارداری جنین خود را سقط کند...() 📒√ نسبت دروغگویی به علی زدن 📒√ آرزوی مرگ کردن مولا از دست مردم کوفه ( و ) 📒√ گرفتارگناه،به سازشکاری همداستان، جوانانشان بداخلاق و پیرانشان گناهکار و عالمشان دو رو و نزدیکانشان سودجو ، کودکان به بزرگترها احترام نمی گذارند و اغنیا دست فقرا را نمی گیرند() 📒√ عدم اطاعت از امام () 📒√نه دینی دارند و نه غیرتی() 📒√مردم بی اصل و ریشه() 📒√ آنگونه که باطل را می شناسند حق را نمی شناسند!() 📒√آنگونه که در نابودی حق تلاش می کنند در نابودی باطل تلاش نمی کنند.() 📒√شایستگی درک سخنان علی را ندارند() و.... که نشان می دهد لااقل از اواسط دوران ۴سال و ۵ ماهه حکومت امیرالمومنین ، ذائقه و گفتمان مردم با گفتمان مولا که همان اسلام ناب محمدی باشد، زاویه جدی بلکه تضاد جدی پیدا کرده است. 🔴نکته دوم: این که مطالب اگرچه آن روز برای ما و بظاهر امور روشن و غیر اسرارآمیزی است اما در روزگاری که معاویه با راهبرد زر و زور و تزویر ، هم فرهنگ عمومی مردم و هم فرهنگ خواص انقلابی را تحت الشعاع سیاست دوبعدی رفاه طلبی و عافیت طلبی قرار داده و در این سیاست تا حدود زیادی کامروا شده است، فهم اینکه حاکم مظلوم جامعه برای بیان چنین مسایلی هم ناگزیر باشد که تقیه گونه رفتار کند، چندان دشوار نخواهد بود. استمرار این فضا در زمان امام مجتبی کار را بجایی رسانده که حتی یک حدیث فقهی _ در طول ده سال _ از شهادت ایشان تا کربلا_ از امام حسین پرسیده نپرسیده اند!!! 2⃣: با توجه به این که «بهترین قلب ها فراگیرترین آنهاست»، چگونه قلبی فراگیرتر است و قلب دیگری خیر. و برای آنکه قلب ما کاملا یادگیرنده و فراگیر باشد باید چه مقدماتی فراهم کنیم و چگونه آن را تقویت کنیم؟ : ابتدا باید حقیقت و جایگاه و اهمیت قلب را شناخت برای این منظور و را مطالعه و مورد تامل قرار دهید سپس باید راه های مدیریت حالات قلب را فراگرفته و پیاده کرد بند ۲ و بند ۳ و و و را مطالعه بفرمایید. ✳️ما برای تنوع جلسه بخشی از را میخوانیم: دلت را با اندرزِ نیکو زنده کن! هوای نفسش رابا بی اعتنایی به حرام بمیران! جان رابا یقین نیرومند کن وبا نور حکمت روشنایی بخش!وبا یاد مرگ آرام کن و به نابودی از او اعتراف بگیر وبا بررسی تحولات ناگوار دنیا به او آگاهی بخش واز دگرگونی روزگار وزشتی گردش شب وروز او را بترسان ! تاریخ گذشتگان را بر او بنما و آنچه که بر سر پیشینیان آمده است به یادش آور دردیار وآثار رفتگان گردش کن وبیاندیش که آنها چه کردند؟ از کحا کوچ کرده ودر کجا فرود آمدند؟ ازجمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند گویا زمانی نمیگذرد که تو هم یکی از آنانی! 3⃣: با توجه به این که حضرت خطاب به کمیل میفرمایند مردم 3 دسته هستند، آموزندگان بر راه رستگاری چه کسانی هستند؟ فقط آنهایی هستند که علوم اسلامی کسب می کنند؟ پس افراد دیگری که علوم غیر دینی کسب می کنند شامل پشه های سرگردان هستند؟؟؟ : در هر تقسیم بندی یک وجه قسمت هست در این فرمایش وجه قسمت میزان توجه و اهتمام افراد به فراگیری و نشر و عمل به معارف دینی است فارق از اینکه چه رشته تحصیلی چه شغلی و چه موقعیتی دارند. یک پزشک یک راننده و یک کارمند هم موظف است در جستجوی معارف دینی اش باشد. حالا هر کس با توجه به میزان اهتمامش در این زمینه در یکی از اقسام قرار می گیرد. 4⃣: منظور حضرت از " علم نگهبان توست " چیست؟ : با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انحراف و سقوط انسانها جهالت آنهاست لذا علم بواسطه روشن کردن حق و باطل و راه از چاه در حقیقت به نوعی نقش نگهدارنده از خطا را برای ما بازی می کند. با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انحراف و سقوط انسانها جهالت آنهاست لذا علم بواسطه روشن کردن حق و باطل و راه از چاه در حقیقت به نوعی نقش نگهدارنده از خطا را برای ما بازی می کند. ازآنجا که یکی از مهمترین دلایل سقوط در چاههای انحراف و ضلالت و گمراهی جهل انسانهاست بنابراین کسی که به علم دسترسی پیدا میکند این علم مانع میشود که او دراین چاله های گمراهی گرفتار شود. بنابراین علم درحقیقت نقش نگهبان انسان را دارد! 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀‿︵‿︵❀