🎬 | یاور مظلوم ها داریم عهد دیرین تا شکوه و عزت دین داریم عهد دیرین تا رهایی فلسطین 🎤 حاج امیر عباسی و کربلایی مصطفی اللهیاری #مادرم_مظلومه_بود_یاور_مظلوم_ها •┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄•

۳۰۰ شهیدِ دفاع مقدس از اسلام را آورده‌اند تا آرمان‌های برباد رفته و خون‌های پایمال شده‌ی‌شان زیر پای جنبش فواحش و کارگزاران دین‌ستیز در کف خیابان‌های تهران را نشان‌شان دهند.

🌹... فَتَجَلْبَبَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ تَبَرْقَعَتْ بِبُرْقِعِهَا وَ أَرَادَتِ النَّبِی (ص)» 🌿«فاطمه (سلام الله علیها) وقتی می خواست از خانه خارج شود و نزد پیامبر برود #چادر به سر نمود و برقع (روبنده یا همان #پوشیه که صورت را می‌پوشاند) انداخت». علل الشرائع، ج 1، ص 163

🌹... حَتّی دَخَلَتْ عَلی أَبی بَکْرٍ وَ هُوَ فی حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الأنْصٰارِ وَ غَیْرِهِمْ ... تا این که حضرت وارد شد بر ابی‏بکر در مسجد در حالی که گرداگرد او را جمع زیادی از مهاجرین و انصار و دیگر مسلمین گرفته بود. حَشد همان گروه و جماعت است. 🔘 فَنیطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ ... سپس میان حضرت و مردم #پرده‌ای نصب شد. وقتی حضرت زهرا(س) وارد مسجد می‏شود در آنجا پرده‏ای نصب می‏شود. مُلاَءةٌ به معنای إزار یا پرده است. یعنی بین ایشان و آن مردها که از مهاجرین و انصار و گرداگرد ابی‏بکر بوده‏اند پرده‏ای آویخته می‏شود حتی در برخی نسخه‏ها آمده است مُلاَءةٌ قِبطّیةٌ یعنی حتی جنس پرده را که مصری بوده است مشخص کرده‏اند. به هر حال نکتۀ مهم در این بخش آن است که همین که حضرت وارد می‏شود دستور می‏دهند که پرده‏ای بین ایشان و دیگران بیاویزند. البته از کلمۀ فَجَلَست که در خطبه آمده استفاده می‏شود که قبل از این که حضرت بنشینند پرده را سریع می‏آویزند. یعنی همین که خبردار می‏شوند دختر پیغمبر(ص) در راه مسجد است یا به محض ورود ایشان محیط را آماده می‏کنند و این #پرده را نصب می‏کنند و این خود باز از اموری است برای حفظ حضرت از نگاه مردان و احترامی بوده که به صورت سنّت درآمده است. ➖آیت الله آقا مجتبی تهرانی، ایام فاطمیه سال 1374، شرح خطبه‌ی فدکیه

🌹در حدیث معتبری از امام صادق (ع) نقل شده كه حضرت درباره‌ی سنت امیرالمومنین_علیه السلام_فرمودند:« وَ كَانَ يَكْرَهُ أَنْ يُسَلِّمَ عَلَي الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ يَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ يُعْجِبَنِي صَوْتُهَا فَيَدْخُلَ عَلَيَّ أَكْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ»؛ 🔘«اميرالمؤمنين از سلام كردن به زن‌هاي جوان كراهت داشت (سلام نمی‌کردند) و مي‏فرمود: مي‏ترسم صدايش در من حالتي ايجاد كند و ضرري بيش از اجري كه مي‏خواستم نصيبم گردد». .كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية‌، 1407 ه‍ق‌، ج‏2، ص 648.

فاصله‌ی طرز فکر خواص جامعه و سبک زندگی مذهبی‌های امروزی با عقاید و سبک زندگی حضرت زهرا_سلام الله علیها_ و امیرالمومنین_علیه السلام_که خداوند آنان را اسوه‌ی ما قرار داده و ما ادعای پیروی از ایشان را داریم، فاصله‌ای نجومی است ...

ما بادی (شروع کننده) به جنگ‌ نبودیم و نیستیم، لکن اگر کسی تعدی بکند دهان او را خُرد می‌کنیم... حضرت امام خمینی (ره) | ۱۶ آبان ۱۳۵۹ #جنگ_احزاب_حجاب

⚠️ هشدار های بیست‌سال قبل #امام_خامنه_ای دربارهٔ اندلسی‌کردن ایران: 🔻 تاکستانهایی را وقف کردند تا شراب آنها را به‌طور مجّانی در اختیار جوانان قرار دهند! جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آنها را به شهوات آلوده کنند! 🔻 سیاست امروز، سیاست آندلسی کردن ایران است...

حمله به حجاب در ایران، سویه‌ی شرقی حمله به حلب و حماه و حمص در غرب سوریه است؛ امت هار اسرائیل، متحد به معرکه آمده‌اند ...

دمشق سقوط کرده است، اما مقاومت رزمنده‌های حرکت حزب‌الله لبنان در حرم خانم زینب ادامه دارد و چند بسیجی ایرانی که با ایشانند؛ تا سنی‌های صهیونی از راه رسیده، هار نشوند و حرم را هتک نکنند. اکنون آستان خانم صحنه‌ی صریحی است که آن که تا رمق آخر با ما می‌ماند تنها شیعه‌ی مصطفوی است...

محور مقاومت هیچ گاه تمام‌عیار از مقاومت ملی به مقاومت امی گذار نکرد؛ از گفت‌مان گرفته تا گفتار؛ اگر کرده بود، نیروهای امت می‌توانستند فارغ از وضعیت دولت-ملت سوریه به مقاومت نرم تا سخت در شام ادامه بدهند. ما از دهه‌ها تحیرمان میان ملی‌گرایی و امت‌باوری شکست خوردیم...

💠 آن‌هایی که در برابر خطرهایی که متوجه #اسلام شده است قیام نکنند، مقابله نکنند و به دفاع برنخیزند، آنها در اعداد مردگانند. #حضرت_امام_خمینی 📚صحیفه امام ،جلد ١،صفحه ١۵۸

کارگزاران سکولار نظام، اقامه‌ی سخت و حتی نرم شریعت امی را نافی امنیت ملی می‌دانند؛ رگه‌های درشت جاهلیت در جمهوری اسلامی ایران...

🌿 وَمَنْ نامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه آن کس که در خواب فرو رود بايد بداند که دشمن در خواب نيست و از او غافل نخواهد شد. نهج‌البلاغه، نامه 62

🎥 حضرت امام خمینی: اسرائیل قناعت نمی‌کند به آنجایی که هست؛ قدم قدم پیش می‌رود و هر قدمی که رفت، هی می‌گوید ما کاری نداریم، همین است، فردا قدم بالاتری برمی‌دارد. امروز لبنان است، فردا- خدای نخواسته- سوریه، پس فردا عراق است و همین طور. #امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی

سعی کن مثل یمن باشی. کار نداره کی سقوط کرد، کی رفت، کی خوشحال شد، کی عقب نشست. یمن موشک زد تو اسرائیل.

باسمه تعالی فضای کلاس طوری بود که احتمالا به خاطر تصوری که از سال یا سال‌های قبل از آن دانش‌آموزان در ذهن‌شان بود هم به خاطر عملکرد ضعیفی که این چند نفر از چند هفته‌ی ابتدای امسال در درس و رفتار از خود نشان داده بودند، در نظر بچه‌ها به ضعیف بودن و حقارت محکوم بودند و از آن طرف چند نفر از بچه‌ها که از سال قبل جزو شاگرد اول‌ها و ممتاز بودند هم در چشم بچه‌ها از بقیه برتر بودند و هم برخی از آن‌ها خودشان، خودشان را بهتر از بقیه می‌دانستند. اما از آینده خبر نداشتند. این وضعیت یک ماه بیشتر در کلاس من دوام نیاورد و بعد از مدتی که به شناختی نسبی از بچه‌ها و روحیات آن‌ها از طریق مشاهدات خودم و اطلاعاتی که در جلسات از اولیاء دریافت کردم، اوضاع موجود را برهم زدم. البته مشاهدات و تشخیصی که خودم از طریق ارتباط با بچه‌ها و مشاهده‌گری به آن رسیدم بسیار راهگشا بود. فضا به نحوی بود که انگار از اول معلوم بود اگر قرار است برای تدریس همتا به همتا معلم انتخاب کنم، چه کسی یا کسانی انتخاب می‌شوند(بر اساس تصورات قبلی بچه‌ها) یا زمانی که می‌خواستم مسئولیت‌های کلاس را تقسیم کنم نگاه‌ها به سمت افرادی خاص می‌رفت. چند نفر هم که به ضعف و تنبلی و سوءرفتار مشهور شده بودند به کلی در حاشیه قرار داشتند و خودشان هم این وضعیت را باور کرده بودند. در موارد مشابه هم اوضاع به همین ترتیب بود. ادامه ...👇

شروع کردم به برهم زدن بازی و جوری زیر میز زدم که این روزها همه‌ی بچه‌ها به توانایی‌های منحصر به فرد خود بین دانش‌آموزان شناخته می‌شوند و خودشان هم به اعتماد به نفس یا بهتر بگویم به خودباوری مطلوبی رسیده‌اند. روزهایی آمد که برای تدریس همتا به همتا، از دانش‌آموزانی که به ضعف در درس و رفتار شناخته می‌شدند و واقعا هم این ضعف را داشتند، می‌خواستم بیایند و معلمی کنند. به آن‌ها آزادی عمل و جایگاه دادم. به محض اینکه نامشان را برای معلمی صدا زدم، تعجب و استفهام در چهره‌های بچه‌ها نمایان شد و برای لحظاتی با حالتی متعجب به من و آن چندنفر نگاه می‌کردند چون انتظارش را نداشتند. آن چند دانش‌آموز ممتاز هم حساب کار داشت دستشان می‌آمد که دیگر دوران یکه تازی دارد به پایان می‌رسد و حالا باید معلمیِ بچه‌های دیگر را بر خود بپذیرند. کم‌کم داشتم تدریس و مسئولیت‌های مهم کلاس را به دانش‌آموزانی که در حاشیه بودند و به چشم نمی‌آمدند می‌سپردم. از آن‌ها نظرخواهی و پرسش می‌کردم تا در بحث‌ها دخیل شوند. جلوی چشم همه آنان را در مواردی تحسین نمودم و مورد توجه قرار دادم. یکی از موثرترین کارهایی که انجام دادم این بود که چندبار با فاصله‌ی زمانی، درباره‌ی مهارت خودباوری و تفاوت‌ها و توانایی‌های منحصر به فرد بچه‌ها صحبت کردم و با بردن نام تک تک بچه‌ها، توانایی های هرکدام را بیان نمودم و در کنار ذکر توانایی‌ها و نقاط قوت، به آن‌ها گفتم که هرکدام از شما ضعف‌هایی هم دارید که باید به فکر اصلاح آن‌ها باشید. بعد از این صحبت‌ها و بعد از آن سناریوهایی که در کلاس اجرا کردم و همه به چشم خود دیدند که معلم‌شان کسی را حقیر نمی‌شمارد و هر کدام از بچه‌ها را در کاری توانمند می‌بیند، نگاه آن‌ها نیز به یکدیگر عوض شد و حالا فضای حسادت‌ها و خودبرتر بینی‌ها شکسته شده و بچه‌ها خودشان را در کنار هم یک تیم می‌بینند و حس همدلی بین آن‌ها نسبت به قبل خیلی بیشتر شده است. ادامه ...👇

البته در این میان، برای بچه‌ها این مطلب را توضیح دادم و با دلیل جا انداختم که دانش‌آموزانی که مسئولیت‌پذیرتر، مودب‌تر، پرتلاش‌تر، اهل پرسشگری، اهل علم، اهل تعاون و به طور کلی بیش از بقیه اهل رعایت آداب هستند، برای من عزیزتر و ارزشمندتر‌اند و این کاملا طبیعی و منطقی است. نزد خداوند هم خوب و بد یا خوب و خوب‌تر هرگز یکسان نیستند و حتی با آن‌ها یکسان برخورد نمی‌شود. چگونه می‌شود آن‌که اهل رعایت آداب و مسئولیت‌پذیر است را با آن‌که آداب را زیر پا می‌گذارد و مسئولیت‌پذیر نیست یکسان دانست و با آن‌ها یکسان برخورد کرد.این عین ظلم و بی‌عدالتی است. عدالت به معنای مساوات نیست، بلکه عدالت یعنی «وضعُ الشیٔ فی موضعه.» عدالت یعنی هرچیزی در جای خود و هرکسی در جایگاه خود باشد. کاری که کردم این نبود که به بچه‌ها بفهمانم هرکس هر طوری باشد خوب یا بد برای من همه خوب و عزیز اند، نه برعکس، به آن‌ها گوشزد کردم که همه باید برای رسیدن به نقطه‌ی مطلوب تلاش کنند و به فکر اصلاح خود باشند، اما همه این استعداد و توانایی را دارند. باید توانایی‌های نهان و استعدادهای به حاشیه رفته را از انزوا خارج می‌کردم و بت تکبر و خودپسندی را در برخی بچه‌ها می‌شکستم. حالا به لطف خدا فضا تعدیل شده و هرکس به توانایی‌ها و ضعف‌های خود آگاه است و ساختار کلاس را طوری چیده‌ام که کسی به کسی با چشم حقارت نگاه نکند. البته طبیعی است که پذیرش این مطلب در برخی بیشتر و در برخی کمتر است. اما آن‌چه مهم است این است که همه فهمیدند طرز فکر و عملکرد معلم‌شان نسبت به دانش‌آموزان چگونه است و چه انتظاری از آن‌ها دارم. #نوید_نیّری #تجربه_نگاری #کلاس_چهارم_شهید_بالازاده

تکلیف یا پیروزی؟ #یمن

⚠️ آثار زلزله آسای رهاسازی "گسترش فحشا" در کشور، در بیانات استاد آیت الله وفسی ♨️ "چرایی عدم شرکت برخی مومنین در انتخابات‌ها و راه‌پیمایی‌های انقلابی" 🔥 رضاشاه، زیر عمّامه ی برخی "خواص بلندپایه" 📽 ۲۸ آبان ۱۴۰۳ - نشست تخصصی هسته‌های مردمی تحول‌خواه

#حضرت_امام_خمینی #هدف_از_تعلیم_و_تربیت ❇️ مقصد همه‌ی انبیاء برگشتش به یک کلمه است ...

🎧 معلوم نیست من دیگر زنده بمانم، بگذارید این را به شما بگویم...