eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.2هزار دنبال‌کننده
320 عکس
18 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 قصه جعل تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه در بیان آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: 🔸شخص جاعلی تاریخ ولادت آن حضرت را سال ۱۸۳ ذکر کرده است. آقای حاج شیخ علی نمازی حساب کرده بود که چون سال شهادت امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) ۱۸۳ است و تا آن موقع حضرت در زندان بود، پس چگونه ممکن است که حضرت معصومه (سلام الله علیها) در این سال به دنیا آمده باشد؟ لذا گفته است که تصحیف شده (در نوشتن عدد اشتباهی رخ داده) و تاریخ درست سال ۱۷۳ است! دیگران هم این تاریخ را از آنجا نقل کرده‌اند. لکن هر دو تاریخ نادرست است و تاریخ ولادت حضرت معصومه به دست ما نرسیده. این تاریخ را یکی از جعّالین که ویژگی‌هایش هم نقل شده، جعل کرده است. 🔹داستان جعل هم از این قرار است که: مرحوم متولّی‌باشی اعلام می‌کند که اگر کسی تاریخ ولادت یا وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) را پیدا کند، دستور می‌دهم که در آن روز بازار قم را تعطیل کنند. آدم کلّاشی ادّعا می‌کند که در فلان کتاب از کتابخانه مدینه این تاریخ ذکر شده است. 🔸برخی هم تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه را به مجتهدی در مدینه نسبت می‌دهند که گویا از کتاب «لواقح الأنوار» استخراج کرده است. این ادعا هم بی‌اصل است و من این کتاب را دارم و اصلا چنین مطلبی در آن نیست. البته حقیر احتمال دادم شاید کتاب دیگری باشد تا اینکه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفی شهاب‌الدین تبریزی (مرحوم آیه‌الله مرعشی نجفی) شرفیاب شدم، این مطلب را عنوان کردم و ایشان فرمودند: کسی که چنین جعلی کرده، من او را ملاقات کردم، معلوم شد غرضی داشته که ذکر آن مصلحت نیست. 🔹مرحوم شیخ ذبیح‌الله محلّاتی در «ریاحین الشریعه» (ج۵، ص۳۲) نوشته است: لا یخفی که تاریخ تولد و وفات این بانوی عظمی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تاکنون معلوم نشده است بلکه زندگانی این مخدره و دوره حیات او مجهول بوده که آیا شوهر کرده است یا خیر؟ آیا اولادی داشته است یا خیر؟ آیا چند سال در این دنیا زندگانی کرده؟ در چه ماهی از مدینه حرکت کرده و در چه سالی و چه ماهی و چه روزی از دنیا رفته؟ آیا فوت او قبل از شهادت امام رضا علیه‌السلام بوده یا بعد از شهادت ایشان؟ بی‌اعتنایی به شأن تاریخ، مستلزم این مجهولات است. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۲؛ ص۵۱۶. 🆔 @Qasas_school
🔰کامبوزیا |یکم به چهره‌ی پرهیبت او بنگرید.. اسمش امیرتوکل است و رسمش کامبوزیا. از پیشگامان مبارزه با صهیونیسم. متفکر، نویسنده، حقوق‌دان و نابغه‌ای در کشاورزی. وقتی هم شد خار چشم استبداد پهلوی، تبعیدش کردند به زاهدان. 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |دوم 🔶 او در زاهدان، متوقف نشد. کتابخانه‌ای راه انداخت و باغی آباد کرد که به کلات کامبوزیا مشهور شد. 🔺ایتالو از کارشناسان کشور ایتالیا، پس از دیدار از کلات کامبوزیا گفته بود: «تا به حال سابقه نداشته که در کویر ارتفاع یونجه به صد و هشتاد سانتی‌متر برسد.» و در جای دیگری می‌گوید: «استاد کامبوزیا در کشاورزی یک نابغه است و بعضی از چغندرهایی که کاشته وزن آن به بیست و دو کیلو می‌رسد و این در کشاورزی یک کشت اعجاب‌انگیز است.» 📚 کامبوزیا به روایت ساواک، نشر مرکز بررسی اسناد تاریخی. 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |سوم 🔶 در اسناد ساواک درباره‌ی او آمده: "اين شخص در نزديكی زاهدان دارای مزرعه‌ای بوده و كتابخانه بسيار مجهز و معتبري دارد و اكثرا عده‌ای را در كتابخانه خود جمع و در اطراف مباحث روز مباحثاتی می‌نمايد." 🔹 "اميرتوكل كامبوزيا از مخالفين سرسخت بهائيان بوده و قرآن را از حفظ می‌داند و مردی است متعصب و مذهبی." 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |چهارم 🔶 استادامیرتوکل کامبوزیا درنهایت توسط عوامل ساواک مسموم و در ۲۴ مهرماه ۱۳۵۳ به شهادت رسید. 🔹 بسیاری از آثار مکتوب مهم و گرانبهای کامبوزیا توسط ساواک ربوده شد که تا به امروز نیز از سرگذشت برخی از آنها اطلاعی در دست نیست. 🔺به گفته‌ی نزدیکان مرحوم کامبوزیا، ایشان در مورد یادداشت‌های ضبط شده خود توسط ساواک همان موقع گفته بودند که این یادداشت‌ها در ایران نمی‌ماند و توسط ساواک به تل‌آویو و یا آمریکا فرستاده می‌شود. 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |پنجم 🔷 رهبر انقلاب: "من سال ۴۲ با مرحوم کامبوزیا آشنا شدم، کتابخانه ایشان از کتابخانه‌های قیمتی است چراکه ایشان از آنجا که با مسائل علمی روز آشنا بود لذا از همه دنیا برای‌شان کتاب می‌فرستادند با اینکه آدم تنگدستی بود اما هرچه داشت برای کتاب می‌گذاشت، در آشنایی و ارتباط با مسائل دنیا عجیب بود، ایشان ۴همسر و ۲۶ فرزند داشت که در زاهدان زندگی می‌کردند؛ من با ایشان بسیار مانوس بودم با اینکه کم سفر بود اما یکبار آمد به مشهد و من هم به محضرشان در زاهدان می‌رسیدم، در آن موقع گفتگوی‌مان درباره صهیونیسم بود، ایشان به‌قدری که بر یهود حساسیت داشت برهیچ چیز دیگر حساسیت نداشت، دید خیلی وسیعی درباره نفوذ یهود صهیونیست داشت!" ۸۰/۴/۲۴ 📚 کامبوزیا، ص۱۴. 🆔 @Qasas_school
یحیی در آخرین مکاتبه با : برای ما صلح و مذاکره‌‌ای با صهیونیسم درکار نیست؛ یا پیروز می‌شویم و یا بار دیگر رخ‌ می‌دهد. والسلام. رسالة من السنوار الى نصرالله: فلتكن كربلاء جديدة يا سيد! والسلام. 🆔 @Qasas_school
🔰واقع‌گرایی داریم تا واقع‌گرایی؟! روز ۳۰مهرماه [مثل چنین روزی]، بازرگان با خمینی در ویلایی در حومه‌ی پاریس دیدار کرد، جایی که خمینی به تازگی، بعد از ۱۴سال تبعید در عراق به آنجا رفته بود. آن‌ها درباره راهبرد انقلاب بحث کردند. هدف بازرگان آن بود که خمینی را قانع کند که اپوزیسیون باید پیشنهاد شاه برای برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه در تابستان آتی را قبول کند. بازرگان استدلال می‌کرد که جنبش با این پشتوانه حقوقی و تریبون مردمی، در ادامه می‌تواند به شکلی روشمند قدرت اجرایی را به چنگ آورد. او این روش را نقشه‌ی «گام به گام» می‌نامید. گوش خمینی به این حرف‌ها بدهکار نبود. او اصرار می‌ورزید که انقلاب به زودی به پیروزی تمام‌عیار خواهد رسید. بازرگان اعتراض کرد که آمریکایی‌ها چنین اجازه‌ای نخواهند داد. خمینی پاسخ داد: «چون ما حرف حق می‌زنیم آمریکا مخالفت نخواهد داشت.» بازرگان کوشید تا شیوه‌ی کار دنیا را برای خمینی توضیح دهد: دنیای سیاست و محیط بین‌المللی حوزه‌ی علمیه نجف و قم نیست که با استدلال و حق، درصدد اقناع طرف بیایند. ما هزار مشکل و موضوع خواهیم داشت و آن‌ها نیرنگ و نقشه‌ها جور خواهند کرد. کافی نیست که حرف‌مان حق باشد تا آن‌ها تسلیم شوند. بازرگان می‌دید که راه به جایی نمی‌برد. خمینی «مثل اینکه قضایا را انجام شده و حل شده دانسته گفت: شاه که رفت و به ایران آمدم، مردم نمایندگان مجلس و بعد دولت را انتخاب خواهند کرد.» بازرگان حیران و مبهوت بود. «از خونسردی و بی‌اعتنایی ایشان به مسائل بدیهی سیاست و مدیریت ماتم برد.» در عین حال، به یاد می‌آورد که «ساده‌نگری و سکینه و اطمینان ایشان به موفقیت نزدیک مرا به تعجب و تحسین انداخت.» بازرگان به رهبری خمینی گردن گذاشت. او به تهران بازگشت و برنامه‌ی «گام به گام» خود را کنار گذاشت، حتی وقتی در اواخر آبان مقامات شاه در زندان به او پیشنهاد نخست‌وزیری دادند، نپذیرفت. به آن‌ها گفت: «متاسفانه دیر شده است.» اما فقط دو سه هفته بود که دیر شده بود. پیش از ملاقات با خمینی، احتمال داشت که او این پیشنهاد را غنیمت بشمارد. 🔺این روایتی بود از چارلز کرزمن نویسنده آمریکایی در کتاب انقلاب تصور ناپذیر در ایران. دو دیدگاه از امام خمینی و دکتر بازرگان را نسبت به وضعیت ایران و واقعیات آن دوره طرح می‌کند. هر دو دیدگاه واقع‌گرایانه به وضعیت می‌نگرند اما انگار صرف واقع‌نگری کافی نیست ولو لازم هست. امام خمینی واقعیت قدرت مردمی را می‌بیند که به‌جای تکیه داشتن صرف بر معادلات کدخدا، نصرت خدا را پشتیبان گرفته است. واقعیتی که گویی جایی در معادلات دانش‌آموختگان حوزه سیاست نداشته و ندارد. از این مهم‌تر داشتن موضع در برابر این واقعیت است. موضعی که امام را به پیروزی رساند ولی دیگران آن را خوش نداشتند و یا خیال‌پردازانه می‌خواندند. القصه که چه درس‌های بزرگی در همین قطعه روایت کوتاه نهفته است! 🆔 @Qasas_school
🔰 مردم ایران از مردم آمریکا بهتر تفکیک را بلدند! ▪️مری هگلند زنی آمریکایی است که در تابستان ۱۳۵۶، به ایران آمد و ۱۸ ماه در این خاک ماند و تنها پژوهشگر آمریکایی‌ای بود که از نزدیک انقلاب اسلامی را مشاهده کرد. ▪️او درباره قوه تفکیک دولت از ملت در میان ایرانیان و آمریکایی‌ها می‌نویسد: «وقتی برخلاف توصیه دوستانم، صادقانه به پرس‌وجوهای غریبه‌ها در شیراز یا تهران درباره‌ی ملیت‌م جواب می‌دادم، پاسخ معمول این بود «اوه، ما آمریکایی‌ها را دوست داریم. فقط دولت‌شان را دوست نداریم». ▪️وقتی به آمریکا برگشتم، متوجه تفاوت فضا شدم، چون می‌دیدم عصبانیت شدید بسیاری از آمریکایی‌ها از دانشجویان بیچاره ایرانی است. ظاهرا آمریکایی‌هایی به سادگی اکثر ایرانی‌ها، مردم را از دولت‌شان تمییز نمی‌دادند. ▪️در طول بازدیدهایی که بین سال‌ها ۲۰۰۳ و ۲۰۰۸ از ایران داشتم نیز، ایرانیان، حتی کسانی که من را نمی‌شناختند نسبت به یک آمریکایی مهمان‌نواز بودند و روی خوش نشان می‌دادند.» 📚 روزهای انقلاب، مری هگلند 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌ی جزیره‌های تمب | به مناسبت ادعای گزاف امارات 🔸جزیره‌های تمب بزرگ و کوچک را در لهجه‌های جنوب ایران «تمب گپ» و «تمب مار» می‌نامند. تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساکن به معنی «تپه» و «تل» و «زمین برآمده» به کار رفته است. در زبان دریانوردان بومی این دو جزیره را «تمب گپ» به معنی «تمب بزرگ» و «تمب مار» می‌نامند. تمب مار را «تمب کوچک»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب کوچک»، «نابیو تنب»، «نبی تنب» نیز خوانده‌اند. 🔹در سال ۱۸۳۵ میلادی یا ۱۲۵۵ هجری قمری که دامنۀ فعالیت دزدان دریایی در کرانه‌های خلیج فارس به اوج رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آن‌ها، بهانۀ مداخلات انگلستان در خلیج فارس گردید تا امپراتوری انگلستان بتواند این شاهراه دریایی را در دست خود گیرد، بنابه پیشنهاد حکومت هندوستان کاپیتان هنل انگلیسی، افسر بحریۀ انگلیس که از طرف دریاداری انگلیس عهده‌دار امور خلیج فارس بود، یک خط فرضی به موازات ساحل رسم نمود که امتداد آن از جزیره‌های بوموسی و سیری می‌گذشت. بعدها جانشین هنل، به نام ماژور موریسن، با شیوخ و رهبران امارات خلیج فارس مذاکراتی به عمل آورد و خط دیگری برای نشان دادن حدود آب‌های ایران و سواحل جنوبی خلیج فارس روی نقشۀ خلیج فارس فرض و وضع نمود که از جزیرۀ سیر ابونعیر و شمال رأس رکن در شمال جزیرۀ قطر تا نزدیکی رأس الزور در کویت می‌گذشت. این خط نسبت به خط قبلی که آن هم در جنوب جزیره‌های تمب قرار داشت، جنوبی‌تر بود. این خطوط را خطوط محدودیت نامیده‌اند و جزایر تمب و بوموسی در شمال هر دو خط قرار گرفته‌اند و بر اساس خطوط فرضی وضعی هر دو مأمور دریاداری انگلستان، این جزایر در آب‌های ایران واقع شده‌اند و بنابراین حکومت انگلستان که سالیان دراز مدعی مالکیت جزایر تمب بزرگ و تمب کوچک و بوموسی بوده است، با تأیید حکومت هندوستان، این جزایر را در محدودۀ آب‌های ایران می‌شناخته و در روی نقشه، تأیید کرده است و مالکیت ایران بر این جزایر را بر اساس اصول علمی و سیاسی و تاریخی پذیرفته‌اند و مالکیت ایران را تأیید نموده‌اند. 🔸در نقشۀ خلیج فارس که از طرف وزارت جنگ انگلیس به سال ۱۸۸۸ میلادی چاپ شده است، جزیره‌های تمب بزرگ و تمب مار یا تمب کوچک همراه با جزیره‌های «بوموسی» و «سیری» و «فرورو» به رنگ اصلی خاک ایران روی نقشه رنگ شده‌اند، اما همین دولت انگلستان در اوائل قرن بیستم و در اولین سال‌های بعد از جنگ جهانی اول با کمک نیروی دریایی گشتی خود در آب‌های خلیج فارس و اقیانوس هند، مانع از فعالیت مأموران گمرکی و مالیاتی ایران در این جزیره‌ها گردید و در کتب و مآخذ و اسناد جدید خود آن‌ها را به حکام رأس الخیمه و شارجه متعلق دانست. 🔹در کتاب خطی مفاص اللئالی و منار اللیالی، تألیف محمدعلی سدیدالسلطنۀ کبابی بندرعباسی که به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هم‌اکنون در آن کتابخانه نگهداری می‌شود، رونوشت سندی به خط و زبان عربی ثبت شده است که پدران و بنی‌اعمام حکام حالیۀ رأس الخیمه و شارجه، به اتفاق عدۀ دیگری از مردمان جزایر تمب و بوموسی و سیری حقانیت ایران را در مالکیت جزایر مذکور تأیید کرده و صریحاً اعلام کرده‌اند که بعضی از سنوات برای تعلیف احشام خود این جزایر یا بعضی از آن‌ها را برای علفچر مواشی خود از حاکم ایرانی بندر لنگه اجاره می‌نموده‌اند.» 📚 «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، احمد اقتداری، یغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردین ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷. 🆔 @Qasas_school
🔰طمع کردن فرزندان سرکشان| به‌مناسبت روزهای قبل فاطمیه حسن بصری روایت می‌کند که: وارد مسجد رسول خدا (صلى‌الله علیه و آله) شدم و کنار عبدالله‌بن‌عمر (پسر عمر خلیفه‌ی دوم) نشستم، و این در روز جمعه بود تا اینکه مروان‌بن‌حکم حاکم وقت مدینه بر ما ظاهر شد، خطبه خواند و نماز به جا آورد. عبدالله‌بن‌عمر پیوسته می‌گفت: "خدا رحمتت کند، ای سلمان." و این را بارها تکرار می‌کرد. به او گفتم: "ای ابو عبدالرحمن، از سلمان چیزی یاد کردی که این طور بر او رحمت می فرستی؟" گفت: "بله، روزی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان نزد ما آمد و گفت: به خدا قسم، شما کاری کردید که فرزندان سرکشان را به طمع انداختید؛ و اگر خلافت را به اهل بیت پیامبرتان سپرده بودید، کسی طمع نمی‌کرد. من امروز به یاد سخن او افتادم وقتی مروان را بر منبر دیدم." 📚 شرح الاخبار قاضی نعمان: ج۱، ص۱۹۷. 🆔 @Qasas_school
🔰 جنگ تغییر و تغییر جنگ | درسی از ورود آمریکا به جنگ جهانی اول 🔴 در جنگ جهانی اول، کشورهای دارای سیاست استعماری مانند انگلیس، فرانسه و روسیه، بوی غنیمت را از پیکره‌ی در حال مرگ امپراتوری عثمانی استشمام می‌کردند و همین باعث شد قرارداد معروف را امضا کنند که در آن تقسیم غنائم صورت گرفته بود. ⚫️ در اواسط جنگ بود که یک کشور دیگر سایه‌ی خود را بر درگیری‌ها گسترد: . اما شکل ورود آمریکا به جنگ و همچنین اهدافی که ترسیم می‌کرد، بسیار متفاوت از شکل جنگ و اهداف استعمارگران اروپایی بود. 🔴 در همین حین آلمان که طرف درگیر با انگلیس و فرانسه بود، به صورت پیش‌دستانه سه کشتی بازرگانی آمریکا را غرق کرد. آمریکا باید وارد جنگ با آلمان می‌شد ولی هدف از ورود خود را اینطور عنوان کرد: "برای صلح جهانی و برای رهایی مردم جهان از جمله مردم آلمان خواهیم جنگید". یعنی نه صرفا برای داشتن سهم از لاشه‌ی امپراتوری عثمانی بلکه به هدف یک بنای جنگیدن دارد. سپس در عین اعلام جنگ با آلمان، به کشورهای متحد آلمان یعنی اتریش_مجارستان و امپراتوری عثمانی اعلام جنگ نداد. این نوعی تغییر شکل و تغییر هدف جنگیدن بود. ⚫️ آمریکا بارها اهداف خود از ورود به جنگ را طی یک بیانیه با دوازده ماده مطرح نمود که آخرین ماده‌ی آن مخالفت با اغراض استعمارگرانه متفقین بود. این یعنی آمریکا هرچند به فروپاشی عثمانی مایل بود اما استقلال و امنیت ملیت‌های موجود در امپراتوری عثمانی را به رسمیت می‌شناخت. 🔴 سپس آمریکا برای تغییر جنگی که هدفش تغییر اساسی عثمانی به نیت استعمار بود، باید حمایت عامه مردم را جلب می‌کرد. سختی کار در همین نقطه بود و ویلسون (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) از هر فرصتی برای روشنگری دراین‌باره استفاده می‌کرد. آمریکا مدعی بود مانند فرانسه و انگلیس دنبال غنائم جنگی نیست و دو اصل اساسی را مکرر فریاد می‌زد: ۱- مردم و ولایات را نباید مثل اموال منقول یا پیاده‌های شطرنج بین دولت‌ها دست‌به‌دست کرد. ۲- هر توافق ارضی در این جنگ باید به سود و مصلحت جمعیت‌های دخیل باشد نه به قصد هماهنگی یا سازگاری بین ادعاهای دولت‌های رقیب. ⚫️ حتی اگر این ادعاها، رفتاری متظاهرانه و ریاکارانه می‌بودند، یک نکته‌ی اساسی را نشان می‌دهند: اگر بنای تغییر "شکل و هدف" جنگیدن را داری، باید حمایت عامه مردم را جلب کنی و سختی کار در همین نقطه است. ایران اگر بنای تغییر چه در جنگ و چه در صلح را دارد، مسیرش همین است: خلق اراده عمومی! 🆔 @Qasas_school