eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.2هزار دنبال‌کننده
317 عکس
18 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣ پس: «مادام كه حكومتي از اهدافش چشم نپوشيده و تخفيف نداده، حتی در زير فشارهای سياسی و دخالت‏های جاسوسی و نظامی و تحميل جنگ و صلح قد خم نكرده و به جايی وابسته نشده، مادام كه اهداف دست نخورده‏اند، بايد با حكومت همراه بود، حتی اگر تو را كنار گذارده باشد. بايد در كنار مشغول بود و نياز ميان‏دارها را تأمين كرد. اگر حكومتی از هدف چشم نپوشيد بايد تمامی نارسايی‌هايش را به دوش كشيد و بدون توقع دست به كار شد و عذر اين‎كه نمی‌گذارند، نياورد؛ كه براي كارگرِ بدونِ چشم‎داشت هميشه ميدان كار هست و ما تجربه‏ها كرده‏ايم.» 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
| ششم سیدصادق طباطبایی می‌گوید به دلیل امکانات اندک و نداشتن مقدورات برگزاری رفراندوم به امام گفتم: آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت. ایشان در جواب گفتند: شما الان نمی‌فهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه! حتما باید رأی‌گیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود. بعد هم قرار شد چون مردم اطلاعات زیادی درباره قانون اساسی ندارند طی چند برنامه زنده تلویزیونی پیش نویس قانون اساسی را برای مردم تشریح کنیم. امام گفتند خیلی خوب است و تذکر دادند که در بحث تلویزیونی عنوان کن که جمهوری اسلامی با حکومت اسلامی فرق دارد. ما خیلی فاصله داریم تا حکومت اسلامی که ان شاءالله ولی عصر(عج) می‌آیند و آن را جاری می‌کنند. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
✍🏻به قلم روح‌الله شمسی کوشکی ۱۴ فروردین سالروز ولادت «نادر ابراهیمی»؛ داستان نویس، فیلمنامه‌نویس، کارگردان، خطاط، نقاش و عکاس مشهور معاصر است. نادر ابراهیمی از نوادگان «ابراهیم خان ظهیر الدولة» (حاکم کرمان در عصر قاجار و عموزاده «فتحعلیشاه» و بانی بناهای مهم تاریخی کرمان، همچون: مدرسه علمیه ابراهیم خان یا همان ابراهیمیه) و از نوادگان «علامه محمد کریم خان کرمانی»(فرزند ابراهیم خان) عالم و فقیه بزرگ قرن ۱۳ و رهبر فرقه‌ی «شیخیه» کرمان بود. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔶 لازم به ذکر است که خاندان «ابراهیمی» کرمان (که نادر ابراهیمی منتسب به آن است) از خاندان‌های شهیر کرمان می‌باشند که همگی پیرو فرقه «شیخیه» هستند و دو رهبر اخیر این گروه (یعنی؛ 'سرکار آقا' عبدالرضا و 'سرکار آقا' ابراهیم خان ابراهیمی) نیز هردو از همین خاندان بودند. لکن «نادر ابراهیمی» تعلقی به «شیخیه» نداشت. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 برای «مردی از فراسوی باور ما» و نادره‌ی «سرزمین کوچک من»؛ برای "نادر ابراهیمی قاجار کرمانی" 🔺 «آن شب تا به سحرِ» «روزی که همسایه‌ها فریادم را شنیدند»، تو برای ما «سرودخوان جنگ بودی در خطّه‌ی نام و ننگ» و «آرشی بودی در قلمرو تردید» و برای‌مان «خانه‌ای ساختی برای شب»... . 🔺 تو همان «آتش بدون دود» بودی که «هزارپای سیاه» را «در حد توانستن» نشاندی بر «جاده‌های آبی سرخ» و بیرون کردی از «سرزمین کوچک من» ، چون «حکایت آن اژدها»... . 🔺 «قلب کوچکم را به چه کسی هدیه دهم»؟ جز تو؛ ای «مردی که از فراسوی باور ما می‌آمدی» و اینک «جای تو خالی»، ای «ابوالمشاغل»، ای نادرِ «کمیاب و قیمتی امّا»... امّا... . پاورقی: هر آنچه در «» آمد، عناوین بخشی از داستان‌های معروف نادر ابراهیمی‌ست! 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
✍🏻 نادر ابراهیمی: "دختر سیاسی، بهتر از پسر سیاسی است. مردان، انگار که برای حضور در معرکه‌ سیاست به دنیا می‌آیند؛ اما زنان، بر این میدان منت می‌گذارند که پا در آن می‌نهند. هر جا زنی هست که به خاطر عدالت می‌جنگد، آنجا عطری پیچیده است شیرین و شورانگیز و بهشتی. ما بدون زنان خوب، مردان کوچکیم." 📚 آتش بدون دود 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| میلاد کریم اهل بیت 🔰 یکم این تصویر فردی است به نام دکتر محمد عبده. فردی که به مدت هشت سال وزارت فرهنگ عربستان را مدیریت کرد. عبده به عنوان یک عالم سنّی از شخصیت‌های تراز اول عربستان بوده و هست که هم در دانش زمین‌شناسی از دانشگاه کرنل آمریکا دکترای خود را گرفت و هم در علوم اسلامی مطالعات گسترده و تالیفات متعدد داشت. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔@Qasas_school
Noor-Book.com علموا أولادكم محبة ال النبي 3 .pdf
8.44M
| میلاد کریم اهل بیت 🔰 دوم دکتر عبده یمانی کتابی دارد به نام «علموا أولادكم محبة آل بيت النبي(ص)» چنانچه از عنوان کتاب پیداست او در این کتاب پدران و مادران جامعه‌ی اهل سنت را ترغیب می‌کند تا محبت اهل بیت پیامبر را به فرزندان خود آموزش دهند و برای این کار از منابع اهل سنت روایات بسیاری نقل می‌کند. پاورقی: فایل پی‌دی‌اف کتاب🔺 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔@Qasas_school
| میلاد کریم اهل بیت 🔰سوم او در همین کتاب به هنگام برشمردن ویژگی‌ها و سجایای شخصی و شخصیتی و فضائل امام حسن مجتبی می‌گوید: «... وتخرّج الحسن واخوه فی کنف النبىّ(صلى الله علیه وآله) فنشأ على سجایا الخیر واخلاق النبوة حتى شبّ، وفیه مخایل جده، محیاه الوسیم وخلقه العظیم، وعلمه الواسع الجادّ. نشأ ذا حشمة وسکینة، محبباً إلى الناس، عفّ اللسان، لم یسمع منه فحش قطّ، فصیحاً بلیغاً طلیق اللسان، ورث البلاغة والفصاحة عن جده وعن امّه وابیه...» ...حسن و برادرش در دامان پیامبر(صلى الله علیه وآله) تربیت شده و بزرگ شدند. لذا آن دو بر اخلاق خیر و اخلاق نبوت متولد شده و با آن رشد کردند. در وجود او اوصاف جدّش و نشانه‌هاى حیات معنوى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و اخلاق عظیم و علم واسع اوست. او با حشمت و جاه و وقار بزرگ شد. [نکته‌ی مهم و جالب توجه👇] مردم او را دوست داشتند. زبانش عفیف بود. هرگز فحشى از او شنیده نشد. فصیح، بلیغ، و زبانى روان داشت. بلاغت و فصاحت را از جدّش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و از پدر و مادرش به ارث برده بود. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔@Qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوزدهم فروردین| سالروز شهادت نابغه دوران، شهید سیدمحمدباقر صدر ⚠️هشدار! آنچه در ادامه می‌خوانید حاوی مطالبی است دردناک از شکنجه‌ها و نحوه شهادت سیدمحمدباقر صدر⚠️ 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
⚠️ روایتی از شکنجه و شهادت 🔴 《سید شهید را با بند آهنی بسته بودند و شخص صدام با تازیانه به سر و صورت وی می‌زد... شکنجه‌گران سرِ او را سوراخ و در چشمان او میخ فرو کردند به طوری که سوراخی بر روی ابروی او ایجاد شده بود... سه ضربه چاقو بر سینه‌اش وارد ساخته و محاسنش را سوزانده بودند...》 🟠 صدام به سید گفته بود: "خودت چه روشی را برای کشته شدن انتخاب می‌کنی؟" سید گفته بود: "أن أذبح کما ذبح جدی الحسین؛ یعنی سر من بریده شود همانند جدم حسین!" 🔺 وقتی «عباس بلاش» بند کفن را باز کرد گردن سید از قفا بریده شده بود. 📚 السیره و المسیره فی حقایق و وثائق، ج 4 ص 282 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 همراهی خواهر ⚠️ در تمام مراحل شکنجه، خواهر سید «بنت الهدی صدر» هم در کنار وی بود... این دو در یک اتاق بودند و شهیده بنت‌الهدی در گوشه اتاق، به خاطر شکنجه زیاد و بریدن پستان بیهوش بوده و از پیرامون خود بی خبر بود» 📚 السیره و المسیره فی حقائق و وثائق، ج4، ص 284 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 سکوت حوزه نجف 💢 شگفت آنکه عالمِ طراز اول حوزه نجف و خواهرش را با این وضع فجیع کشته بودند اما هیچ صدا و نطقی از علما و حوزه نجف بلند نشد! چرا؟ چون صدام از همه زهرچشم گرفته و گوش همه را کشیده بود! ⭕️ بدتر آنکه: پس از آزادی سید صدر از زندان، بازداشت خانگی او هم برای مدت کوتاهی لغو می‌شود. صدر نیز از فرصت ایجاد شده استفاده کرده و زمینه آمد و شد افراد به خانه‌اش را فراهم می‌کند... در این شرایط برخی از علما از آیت الله...(!) می‌خواهند که به دیدار صدر رفته و اینگونه نشان دهد که مرجعیت نجف حامی و پشتیبان صدر است. اما متاسفانه آیت الله...(!) چنین نکرد و فقط نماینده‌ای فرستاد!! ❗️این نوع برخورد باعث شد تا رژیم صدام احساس کند که با از بین بردن صدر، هیچ تهدیدی از ناحیه مرجعیت حوزه نجف، رژیم را تهدید نمی‌کند! پس از چند روز، سید صدر دوباره و برای آخرین بار به زندان منتقل شد! 📚 سالهای رنج، ص264-محتوای گزارش استخبارات عراق 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 جفای حوزه نجف به عالمان انقلابی ❕این همان حوزه‌ای است که در همان زمان، مرحوم امام خمینی در مورد آن گفته بود: «من در اینجا با حرم مطهر مأنوس بودم. اما خدا می‌داند در این مدت از اهل اینجا (حوزه نجف) چه کشیدم؟!» 📚 مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص345 🔺پاورقی: تصویر امام در حرم اميرالمؤمنين 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔺 [در خاطرات نزدیکان امام آمده] وقتی امام، برای مبارزه و در اعتراض به رژیم صدام از نجف به پاریس رفت، همسران برخی علمای نجف به همسر امام گفته بودند:«حیف نیست ایشان حرم امیرالمومنین را رها کرده و به بلاد کفر رفته‌اند؟ دفن شدن در وادی السلام نجف آنقدر ارزش دارد که می‌توان به خاطرش سکوت کرد... یک سلام و یک درود به امام علی به کل دنیا می‌ارزد». 📚 اقلیم خاطرات / خاطرات دکتر فاطمه طباطبایی عروس امام. 👆این حرف را در مورد کسی می‌گفتند که در طول 15 سال حضور در نجف، حتی یک شب هم زیارت حرم امیرالمومنین را ترک نکرده بود! و اینک به خاطر آنچه که وظیفه تشخیص داده بود، حاضر شده بود از این دلبستگی‌اش دل بکَنَد... پاورقی: تصویر دیگری از امام‌خمینی در حرم مطهر اميرالمؤمنين 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 پیکر سالم شهید صدر پس از سالها 💠 محل دفن شهید صدر، سه بار تغییر کرده بود! در آخرین بار که 15 سال بعد از شهادت شهید بود، «عباس بلاش» (همان کسی که اولین بار شهید را دفن کرده بود) به داخل قبر رفت و با چشمان گریان برگشت. او و نزدیکان شهید دیدند که انگار جنازه تازه دفن شده بود! عباس به صورت شهید نگاه کرد و دید که از پشت سر بریده شده بود و سوراخی روی ابرو راستش مشاهده کرد که با پنبه پر شده بود... پنبه را برداشت و ناگهان قطرات خون، خود به خود جاری شد! 📚 شاهد یاران، ص99 از مرحله آخر تعویض قبر و جنازه سالم شهید صدر (بعد از 15 سال) عکسبرداری شد و این سند محکم حقانیت او و راه او هم اکنون در دسترس همگان است!! عاش سعیداً و استشهد سعیداً ✍🏻 مطالب به قلم: روح‌الله شمسی کوشکی 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ "به زمینی وسیع و سفید رسیدم که نقطه‌ای از آن سیاه شده بود. قصه را جویا شدم و به من گفتند این محل دفن اشقی‌الاشقیاء است!! پرسیدم که؟ گفتند: نمی‌شناسی؟ قاتل اميرالمؤمنين علی! ابن‌ملجم مرادی!" ▪️ عبدالرحمان‌بن‌ملجم مرادی! گوش تیز کنیم، لابه‌لای پچ‌پچه‌ها، زمزمه‌ها، ناله‌ها و گریه‌ها در کوی و برزن این اسم را می‌شنویم. بعد از آنکه مردم به یکدگر می‌گویند علی را زدند! بی‌محابا و متعجبانه از هم می‌پرسند: چه کسی این جرات را، حماقت را، دنائت را... اصلا چی کسی را یارای ضربه زدن به فاتح خیبر و احزاب و سردار بدر و حنین؟! می‌شنوند: مردکی از خوارجِ متحجر و بدطینت! ابن ملجم مرادی! ▪️نامی که این روزها در کوفه‌ی سال ۴۰ هجری بر سر زبان‌ها افتاده. درحالیکه تاریخ چیز زیادی از او نمی‌داند جز آنکه مردی از اعراب حمیری بوده و در صفین کنار علی علیه معاویه شمشیر می‌زده. با راه افتادن حکمیت به زمره خوارج پیوسته و بعدِ نبرد نهروان با کینه‌ی علی شب را صبح و صبح را شب می‌کرده تا آنکه نیمه‌شب ۱۹ رمضان، بر علی به هنگامه‌ی نماز تاخته و ضربتی زده که: "اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ" (قمر/۱) ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺷﻜﺎﻓﺖ! البته گویا عشق دختری قطام نام، از زخم‌خوردگان نهروان و خوارج متعصب هم به دل داشته و آن دخترک خون علی را مهر ازدواج کرده. ▪️ هرچه بوده و هرچه هست، ابن ملجم گمنامی بیش نبود که در میانه‌ی روزگاری که افراد شهیری از عرب به خون علی تشنه بودند؛ او جاهلانه و سبعانه، عدالت را، امامت را، هدایت را... علی را ترور کرد. ▪️و این درسی است بزرگ برای ما که بدانیم چگونه گمنام‌هایی می‌توانند بدنام تاریخ شوند به طوری که وقتی ابن‌بطوطه از سیاهی لکه‌ای بر سپیدی زمینی وسیع می‌پرسد، به او می‌گویند این گور اشقی‌الاشقیاست. مردم نزدیک به ایام ضربت خوردن امیرشان، هفت‌شبانه‌روز بر گور او هیزم می‌سوزانند تا نمادی باشد از آتش خلدی که او برافروخت. ▪️همیشه‌ی تاریخ مردان بزرگ کارهای بزرگ نمی‌کنند. گاه خُردی بی‌خرد، یک تاریخ را جغرافیای تباهی و سیاهی می‌کند. 🏴 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 تشییع و تدفین حضرت اميرالمؤمنين ◼️ منابع روایی می‌گویند: پیکر مطهر حضرت امیرالمومنین را همانند محبوبه‌اش حضرت زهرا، شبانه، مخفیانه و غریبانه تشییع و تدفین کردند؛ درحالیکه او خلیفه مسلمانان بود. ◾️شیخ مفید و مرحوم طبرسی علت مخفیانه و شبانه بودن را در دشمنی افراطی امویان و قساوت بسیار آنها می‌دانند که تشییع و تدفین آشکار، منجر به بروز جساراتی می‌شد. 📚 مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، موسسه آل البیت ـ علیه السلام ـ لاحیاء التراث، چاپ اول،‌ رجب 1413ه‍ ق، ج اول، ص10؛ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت ـ علیه السلام ـ لاحیاء التراث. چاپ اول، ربیع الاولی 1417 ه‍ ق، ج اول ص312. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌ی تشییع و تدفین ◾️امیرالمومنین طی یک وصیتی به فرزند خویش، امام مجتبی فرمود: 📜 «پسرم! همین که چشم از این دنیای فانی فروبستم، تو مرا غسل ده و از باقی‌مانده‌ی کافوری که جدت را با آن حنوط کردم، حنوطم کن. سپس کفنم کن و پیکر مرا بر تختی بگذار. قسمت جلوی تخت را حمل نکنید که به اذن خدا خودش حرکت می‌کند. شما عقب تخت را بر شانه بگذارید و حمل کنید. تابع حرکت جلوی تابوت باشید تا به هرکجا می‌خواهد برود. هر کجا ایستاد بدانید همان‌جا محل قبر و دفن من است. همانجا مرا بر زمین بگذارید. 📜 حسن جان! تو بر من نماز بگذار. نمازی با هفت تکبیر که البته بر غیر من حرام است، جز برای مردی از فرزندانم که در آخرالزمان قیام کرده و به زدودن هر ناراستى از حق پرداخته و بدعت‌ها را از میان خواهد برد. بعد از فراغت از نماز، بر گرد تابوت خطی بکش و نشانی بگذار. همان قسمت را حفر کن و لحدی برایم بساز. به تخته چوبی خواهی رسید که پدرم حضرت نوح بر آن خطی نوشته است [حاکی از آماده‌سازی قبر حضرت امیر توسط نوح نبی]. من را روی تخته بگذار و هفت خشت در ابعاد بزرگ بر روی لحد قرار ده و چند لحظه‌ای صبر کن. سپس به قبر که نگاه کنی مرا در لحد من نخواهی دید. 📚 ابن طاوس، عبدالکریم بن احمد، فرحة الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع) فی النجف، ص 33 – 34، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، بی‌تا؛ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج 42، ص 215، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school
🔰 جمله‌ای که نوح نوشته بود! 🔺 بر روی آن تخته که مولا به امام مجتبی نشانی داده بود، حضرت نوح چنین نوشته بود: هذا ما حفره نوح النبی لعلی وصی محمد صلی الله وعلیه وآله قبل الطوفان بسبع مائة عام!! این قبری است که هفت صد سال قبل از طوفان، حضرت نوح برای علی وصیّ محمد صلی الله وعلیه وآله حفر کرده است. 🔺در برخی روایات آمده که بر لوح کشف شده در جایگاه دفن مولا، این چنین نوشته شده بود: این قبر را نوح پیغمبر برای بنده شایسته و طاهر و مطهر، آماده کرده است. 📚 منتهی‌الآمال، ج۱، ص ۱۸۳. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @Qasas_school