🔰سپاه اراذل یا افاضل؟
🔶 شاید شما نیز این روزها با گزارههایی مواجه شده باشید که قصد دارد تصویری عجیب و تحریف شده از دو سپاه امام حسین و عمربنسعد در کربلا بسازد. تصویری که گویی تمام الوات و غدارهکشها به امام حسین پیوستند ولی نمازخوانها و مسجدیها و اهالی دین و دیانت در سپاه عمرسعد برابر حسین صف کشیدند.
🔹 اینگونه تصویرسازیها به ویژه به مذاق آنهایی خوش میآید که میخواهند از این طریق لگدی به حاکمیت فعلی زده و جریانهای معاند و مخالف حکومت را با همهی رذیلتهای اخلاقی و رفتاری، آزادیخواهانی پیرو حسین نشان دهند.
🔻در ادامه یادداشتی به قلم روحالله شمسی کوشکی تقدیم میشود که به طور مستند زیرآب چنین تصویرسازیهای تحریفگونهای را میزند.
🆔 @Qasas_school
🔰 «سلام بر حقیقت»| بخش اول
✍🏻 روحالله شمسی کوشکی
🏴 سلام بر او که مفسّران برای قتلش به آیات قرآن، استناد کردند!
و صد البته؛
سلام بر او که با آیات قرآن بر یزیدیان احتجاج کرد و بر سر نیزه هم قرآن میخواند!
🏴 سلام بر او که فقیهان، به قتلش فتوا دادند!
و صد البته؛
سلام بر او که فقیهان در رکابش به شهادت رسیدند!
(حبیب بن مظاهر، مسلم بن عقیل، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه و...)
🏴 سلام بر او که با پیشانیهای پینه بسته بر پیشانیاش سنگ زدند!
و صد البته؛
سلام بر او که پینهی پیشانی، نشانه بسیاری از اصحاب باوفایش بود!
(معالی السبطین، ص۹۷ / انصارالحسین ص۴۵)
🏴 سلام بر او که قتلش ضامن بقاء اسلام خوانده شد!
و صد البته؛
سلام بر او که گفت: برای بقاء اسلام و احیاء سنّت پیامبر قیام کردم!
(تاریخ طبری ج۴ ص۲۶۶ / بحارالانوار ج۴۴ ص۳۴۰)
🔺 وقتی در ابراز ارادتها و سلام دادنها، فقط به یک طرف درستِ ماجرا تأکید شده و به طرف درست دیگر، اشاره نمیگردد، نتیجهاش میشود همین فضایی که در مجازی درست شده:
امام حسین را فقهاء و متدینها و مسجدیها کشتند و یک فقیه و متدین و متشرع هم در سپاه حضرت نبوده است.
گنهکاران و بیمبالاتها و بیدینها هم که کلاً کارهای نبودند!
سپس این تصویرسازی، قشر متدین جامعه را در موضع اتهام قرار میدهد، بهطوریکه یک سکولار بیمبادلات نسبت به احکام دین پیش خودش بگوید:
پس «حسین» هم مثل ما با اینها طرف بوده است!
🔻 این درحالیست که در کنار قشری مقدس مآب، بسیاری از کسانی که مقابل حضرت ایستادند همین افراد اباحهگر و بیمبالات به احکام و شریعت بودند که یکشبه داعیهدار اسلام شدند!
(دقیقاً مثل برخی از همین فجازیها که الان داعیهدار امام حسین شدند!!)
برای نمونه:
در زیارت ناحیه مقدسه تصریح شده است که خیلی از اشقیاء دشت کربلا، افرادی بودند «اهل معصیت، فسق و فجور، بیمبالات نسبت به نماز و روزه و نقض کنندگان احکام دین!»
(فَالْوَیْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الْإِسْلَامَ، وَ عَطَّلُوا الصَّلَاةَ وَ الصِّیَامَ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الْأَحْکَامَ...)!
🆔 @Qasas_school
🔰 «سلام بر حقیقت» | بخش دوم
🔺میدانیم که در کربلا، هر دو صف داعیه اسلام و قرآن و پیغمبر داشتند!
در صفّین و جمل و نهروان هم همینگونه بود!
«لقد تصافّوا بالقرآن علی القرآن»
⁉️ روش تشخیص، در چنین شرایطی چیست؟
🔶 روش عمّار یاسر «پیشینه شناسی» بود!
«محمد بن عمرو» آمد نزد عمار و گفت:
من تا دیشب بر یقین بودم! اما امروز صبح به شک افتادم! دیدم این طرف اذان میگویند و آنسو (سپاه معاویه) هم اذان میگویند! این سمت به نماز ایستادند و آن سو نیز..!
🔹عمار گفت: ببین! آن پرچم سیاه را در سپاه معاویه میبینی؟ من دوبار قبل از این، در بدر و احد و در سپاه پیامبر با آن پرچم جنگیدم! آن پرچم همان پرچم است و آن آدمها هم همان آدمها! چیزی عوض نشده!
🔻 الان هم اینچنین می توان گفت:
این افرادی که در فجازی یک شبه پرچمدار امام حسین شدهاند، برخیشان همانها هستند؛ سالهای قبل زبانشان دراز بود که: «شما ملت گریه اید!»، «پول نذری را به فقرا بدهید!»، «من نمیخواهم عزاداری شما را ببینم!» و...
یا در طول سال بارها اگر به اسلام و اهلبیت توهین نکردند، در برابر توهینکنندگان سکوت کردند یا با آنها همجبهه و همسخن شدند!!
آیا اینها صلاحیت تشخیص حسینیان و یزیدیان زمان را دارند؟!!
🆔 @Qasas_school
🔰 هفتم محرم| تحریم!
📌 روز هفتم رسما آب بر حسینبنعلی و یارانش بسته شد. این رفتار نوعی جنگ روانی بود چرا که:
▪️اولا به کوفیان اعلام میکرد این کار نوعی انتقام از تشنه کشته شدن عثمانبنعفّان(خلیفهی سوم اهل سنت) است و اینگونه یک عمل ناروا را توجیه میکردند. بهسان توجیهاتی که برخی در روزگار فعلی برای جنایت در حق آرمان علیوردی آوردند.
🔺نکته: لازم به ذکر است که اساسا اهلبیت هیچ نقشی در اصل مرگ عثمان یا کیفیت قتل او نداشتند.
▪️ثانیا عثمانیمسلکها را که تعدادشان در کربلا کم نبود، به انجام این جنایت ترغیب میکردند.
▪️ثالثا جنگ میان حسین و یزید را به دعوای قدیمی و برساخته میان علی و عثمان تقلیل داده تا به مردم بگویند این درگیری، جنگ میان اسلام ناب و اسلام اموی نیست، بلکه این یک فتنه و دمل قدیمی میان دو طایفه از قریش است و اکنون دوباره سرباز کرده و بهتر است مردم در آن دخالت نکنند.
▪️رابعا روحیه و توان دفاعی یاران ابیعبدالله را تضعیف کرده و بیطرفهایی که عموما بر تپههای مشرف به صحنه کربلا نشسته بودند را بترسانند تا داخل در دعوا نشوند.
▪️خامسا و از همه مهمتر اینکه با این فشار بتوانند حسین را به بیعت با یزید قانع سازند. طوری که حسین با خودش بگوید من میخواهم بجنگم، این زن و بچه و یارانم چه گناهی کردهاند و اینگونه از آرمان خود کوتاه بیاید. شبیه آنچه که برخی در زیر فشار تحریم دشمن، در چندسال اخیر میگفتند که اگر تعدادی سیاستمدار کلان میخواهد با استکبار بستیزند، چرا همه مردم فشار تحمل کنند؟
🚩 در این جنگ روانی عبداللهبنحصین ازدی خطاب به امام حسین گفت:
آیا آب را نمیبینی که به روشنی آسمان است؟ به خدا یک قطره از آن نمیچشی تا از تشنگی بمیری.
امام در حق او نفرین کرد که خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را نبخش.
🚩 عمروبنحجاج هم صدا زد: ای حسین! این فرات است که سگها و خوکها و گرگها از آن مینوشند اما تو قطرهای از آن نخواهی نوشید تا آب گداختهی جهنم را بنوشی!
📚 منابع: ینابیعالموده، ج۳، ص۲۶؛ ناسخالتواریخ، ج۲، ص۱۹۲؛ مثیرالاحزان، ص۵۲؛ نفسالمهموم، ص۲۱۵؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص ۴۱۲؛ مناقب، ج۴، ص۵۶؛ انسابالاشراف، ج۳، ص۱۸۲؛ تذکرهالخواص، ص۱۴۱؛ معالیالسبطین، ج۱، ص۳۱۵.
🆔 @Qasas_school
🔰 هشتم محرم| تعجیل!
📍لوکیشن کوفه:
📣 بنزیاد در مسجد کوفه و در میان اجتماع مردم سخنرانی میکند و تهدید میکند هرکس از کوفیان به جنگ نرود، جان و مال و ناموسش بر جنگجویان طرفدار بنیامیه حلال است.
بنحریث افرادی را مأمور کرد این تهدید جدی بنزیاد را به گوش تمام قبایل کوفه برسانند.
🔺 سپس برای آنکه نشان دهند تهدید جدی است، یکنفر شامی که از سپاه اعزامی جدا شده و برای عرض شکایتی به کوفه آمده بود، بدون شنیدن حرفش، گردنش را زدند و این رعب را در کوفه حاکم کرد.
🔺 مردم هراسان و شتابان عازم کربلا شدند تا جایی که برخی حتی به خانه برای برداشتن سلاح نرفتند تا مبادا متهم به اهمالکاری در رفتن شوند. در کربلا این جماعت با چوب و چماق و سنگ حاضر بودند و اینها همانهایی هستند که در مقاتل درباره آنها گفته شده: برخی با هرچه داشتند به حسین زخم زدند.
📍لوکیشن دمشق:
💰یزید مبالغ هنگفتی برای تأمین نیروی نظامی برای بنزیاد فرستاد و جوایزی برای این کار تعیین شد. اینگونه انگیزههای مادی زیادی برای کشتن حسین و یکسره کردن کار وی پدید آمد.
📍لوکیشن کربلا:
🏴 تشنگی چنان بر اهل حرم فشار آورد که اباعبدالله پشت خیمهها با حفر چاهی کمعمق به آب رسید. هرچند این آب برای شُرب چندان مناسب نبود ولی عطش را فرومینشاند.
خبر حفر چاه به بنزیاد رسید و او فیالفور دستور داد جلوی هرگونه دسترسی به آب را بگیرند.
عمربنسعد تهدید میکند که اگر چاه پُر نشود، با ۴هزار نفر آماده حمله خواهد شد.
🚩 افراد اعزامی به کربلا رسیدند. تقریبا ۲۵هزار نیرو در کربلا جلوی حسین صف آراستند. البته عدهای از اعزامیها به تپههای اطراف محل اردو پناه بردند و صرفا تماشاچی بودند و برخی به سمت قبایل اطراف کربلا گریختند. اینها از دستور بنزیاد سرپیچی کردند ولی حسین را هم یاری نکردند.
تعداد این جماعت بسیار قابل توجه بوده به طوری که اگر به میدان میآمدند سرنوشت جنگ تغییر میکرد.
📚 منابع: المناقب، ج۴،ص۵۰؛ کبریت احمر، ص۱۸۵؛ مقتلالحسین مقرّم، ص۲۴۴؛ مدینهالمعاجز، ص۲۴۴؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۷؛ مقتلالحسین خوارزمی، ج۱، ص۲۴۴؛ اللهوف، ص۸۵؛ مقتل ابنابیمخنف، ص۵۱؛ انسابالاشراف، ج۳،ص۱۸۷؛ الفتوح، ج۵، ص۱۸۵؛ اخبارالطوال، ص۲۵۲.
🆔 @Qasas_school
🔰 پیش از تاسوعا| موشدوانی شمر
🔶 عمربنسعد طی چند مذاکره با اباعبدالله به نتیجهی دلخواه خود نرسید. حضرت او را به سمت خویش فراخواند اما عمر بهانهی اموال و املاک را آورد. حضرت به او وعدهی مال و ملک داد. عمر باز بهانهی زن و فرزند را آورد و اباعبدالله سکوت کرد.
🔹 سپس عمر برای بنزیاد نامه نوشت و در آن مدعی شد که حسین یکی از این سه چیز را پذیرفته:
۱- بگذاریم از همان راهی که آمده بازگردد.
۲- بگذاریم پیش یزید رفته و با او بیعت کند.
۳- بگذاریم به سوی مرزها برود.
🔸 قطعا پیشنهاد دوم از ساحت امام حسین که فرمود "مثلی لایبایع مثله" دور است. لذا این مفاد ساخته ذهن عمربنسعد بود تا جنگ را به تأخیر انداخته به امید آنکه از درگیری با حسین خلاص شود.
🔹 اتفاقا این گزارش مفید واقع شد و بنزیاد قانع گردید که با یکی از آن سه مورد موافقت کند. ناگاه شمر در مجلس بنزیاد برخاست و او را تحریک به جنگ کرد. شمر میخواست با این موشدوانی، سستی عمربنسعد مطرح کرده و خودش فرماندهی را به عهده گیرد. سخنان شمر موثر واقع شد و بنزیاد به عمربنسعد نامه نوشت: تو را نفرستادم که شانه از زیربار خالی کنی. اگر حسین و یارانش تسلیم شدند آنها را بازداشت کرده نزد من بفرست وگرنه بر آنها حملهور شو، بکش و بدنهای آنان را قطعهقطعه کن و بر مقطعات با اسب بتاز که این سزای هر گستاخ و سرکش و بیدادگر است.
اگر به دستور من عمل کردی پاداش اطاعت را خواهی ستاند وگرنه فرماندهی سپاه را به شمر بسپار که او میداند چه کند.
🔸 او به شمر هم گفت اگر پسر سعد پذیرفت بجنگد تو مطیع او باش و اگر نپذیرفت فرماندهی از آن توست و پسر سعد را گردن زده و سرش را به کوفه بفرست.
🚩 سپس شمر با تعدادی نیرو عازم کربلا شد.
📚 منابع: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۴؛ الفتوح، ج۵، ص۱۶۴؛ تجاربالامم، ج۲، ص۶۵؛ مقتلالحسین خوارزمی، ج۱، ص۲۴۵؛ العقدالفرید، ج۴، ص۳۷۹؛ امالی شیخ صدوق، ص۱۵۵؛ ارشاد، ج۲، ص۹۰؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹؛ اعیانالشیعه، ج۱، ص۶۰۰؛ مقتلالحسین بحرالعلوم، ص۲۷۶.
🆔 @Qasas_school
🔰تاسوعا| حضور موثر شمر
🔶 تاسوعای سال ۶۱ هجری، پنجشنبه بود. شبیه امسال.
🚩 عصرهنگام شمر با قریب ۴هزار نفر وارد کربلا شد. به محض رسیدن دستور بنزیاد مبنی بر یکسره کردن کار را به عمر داد.
🔹 عمر او را نفرین کرد که نگذاشتی کار به صلح بیانجامد. حسین پسر علی است و هرگز تسلیم نخواهد شد. لاجرم با او خواهیم جنگید.
‼️ چقدر وضعیت اشخاصی چون شمر و شخصیتشناسی این افراد حائز اهمیت است. او کسی است که تمام روزنههای دوری از جنگ را مسدود کرد، بهامید آنکه به فرماندهی و منصبی برسد و هرگز هم نرسید. بعد از عاشورا هم وی کار خود را توجیه دینی میکرد بدین توضیح که چارهای نداشته جز اطاعت از فرمانِ فرمانده. این همان هوای نفس پیچیده شده در زرورق ادبیات دینی است.
🆔 @Qasas_school
🔰 تاسوعا| روز وسعت دادن و وسعت یافتن
🔺تاسوعا روز عباس است به سه دلیل:
یکم: اماننامه
شمر در اولین فرصت به محل اردوی امام حسین نزدیک شد. او در دستانش اماننامهای بود برای حضرت عباس و سه برادر دیگرش. او عباس و برادرانش را صدا زد ولی هیچ کس پاسخ او را نداد.
امام حسین به برادرانش فرمود: پاسخش را بدهید گرچه فاسق است.
سپس حضرت قمر منیر بنیهاشم جلو آمد و رو به شمر گفت: دستت بریده باد ای شمر! اماننامه آوردی؟ خدا تو و امانت را لعنت کند. ای دشمن خدا از ما میخواهی برادرمان حسین را، امام خویش را، پسر فاطمه را رها کنیم و به فرمان ملعونی چون تو و بنزیاد درآییم؟ هرگز! آیا ما در امان باشیم و پسر پیامبر در خطر باشد؟
سپس حضرت از شدت ناراحتی و خشم چنان پای در رکاب اسب کرد که تسمهی آن پاره شد. تاخت و تا قلب سپاه دشمن رفت. مانوری از شجاعت و ایستادگی داد و بازگشت تا دشمن در او طمع نکند.
شمر ناسزاگویان و ترسیده و دستخالی به لشکرگاه بازگشت.
دوم: طلب فرصت
عمرسعد مصمم بود کار را در عصر تاسوعا تمام کند. سپاهش آماده پیکار شد و آرایش جنگی گرفت. بر شیپورها نواخته و آتش جنگ گداخته شد.
اما سیدالشهدا تمایل داشت یکروز دیگر جنگ به تأخیر افتد. شاید بدین دلیل که بتواند جمعی مانند حُر و برادر و پسرش و افرادی همچون حرثبنامرؤالقیس و ابوالحتوفبنحرث انصاری و سعدبنحرث انصاری را از چنگال طاغوت نجات داده و سوار بر کشتی نجات خویش نماید. (وسعت دادن و وسعت یافتن)
برای اخذ یکروز فرصت، هیچ گزینهای بهتر از عباس نبود. عباس نزد عمر آمد و درخواست را مطرح کرد. شمر و سایرینی که تعجیل در آغاز جنگ داشتند با شلوغکاری سعی داشتند این فرصت را ندهند اما حضرت عباس با نحوه مذاکره خویش توانست این فرصت را از دشمن بگیرد.
سوم: آب آوردن برای خیمهگاه.
🆔 @Qasas_school
🔰شب یازدهم
🏴 بعد از حمله به خیمهگاه، زنان و بچهها به سوی دشت و بیابان گریختند. شب که فرا رسید، حضرت سجاد به زینب کبری فرمود خوب بیابان را بگردد تا همه را جمع کند. دو کودک گم شده بودند. پس از گشتن بسیار سرانجام آن دو را دست در گردن یکدیگر، زیر بوته یا درختچهای بیابانی یافتند که از ترس و تشنگی جان سپرده بودند.
🔺در بحارالانوار روایتی آمده که محتوای این نقل تاریخی را تایید میکند. (بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۰۸)
🆔 @Qasas_school
🔰 شب یازدهم
🏴 سرهای شهدای کربلا را جدا کردند و به هر قبیله و عشیره سهمی دادند.
اما سر سیدالشهدا سریعا به کوفه منتقل شد.. در همان شب یازدهم.
🔺 حامل سر فردی بود به نام خولیبنیزید اصبحی. وقتی رسید به کوفه، درب دارالاماره بسته بود. خولی به خانه رفت و سر را هم بُرد و ماجرای تنور خولی و سر اباعبدالله از اینجا رقم میخورد.
📚 منابع: لهوف، ص۱۴۲؛ ارشاد، ج۲، ص۱۱۸.
🆔 @Qasas_school
🔰پس از عاشورا
🔶 بعد از عاشورا، افرادی که در این جنگ نابرابر از خود توحش به خرج دادند در شام به این اسامی مشهور شده و به آن افتخار هم میکردند:
۱- بنوالسراویل: سارقان لباسهای اباعبدالله.
۲- بنوالسرج: آنها که اسبها را نعل تازه زده و بر پیکر سیدالشهدا تاختند. اینها جلوی در خانههای خود نعل میکوبیدند و اینگونه به کار خود افتخار میکردند.
۳- بنواسنان: کسانی که نیزههای حامل سرهای شهدای کربلا را در دست داشتند.
۴- بنوالمکبری: کسانی که پشت سر نیزهداران سرمستانه تکبیر میگفتند و جنگ روانی راه میانداختند.
📚 منبع: کنزالفوائد ابیالفتح محمدبنعلی الکراجکی، ص۳۴۹.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰یازدهم محرم| تدفین پیکرها
🔶 صبح روز یازدهم عمربنسعد و سپاهش هنوز در کربلا بودند. او در روز یازدهم جنازههای از سپاه خود را جمع کرد و بر آنها نماز خواند و دفن کرد.
🔹 طبق محاسبات دکتر محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه و محقق برجسته، حداقل کشتههای عمربنسعد ۱۱۴۲ و حداکثر آنها ۱۳۵۱ نفر بوده است.
🔸 لکن بسیاری از کشتهها را بعد از نبردهای تنبهتن از میدان برده و به محل زندگی منتقل کرده و دفن کردهاند.
تعداد کسانی که روز یازدهم توسط عمر دفن شدند، ۸۸ نفر بوده است که برخی گفتهاند احتمالا اینها آخرین کشتههای از سپاه عمر بودهاند که توسط شخص امام حسین کشته شدهاند.
🔹 این درحالی است که پسر نحس سعد، پیکرهای مطهر شهدای کربلا را رها کرد؛ چراکه آنها را مسلمان نمیدانست. عمر با رها کردن پیکر شهدا قصد داشت برچسب خارجی(از دین خارج شده) را به شهدای کربلا بزند.
📚 منبع: آئینه در کربلاست، ص۵۲۴.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 کوفه و کوفی
🗓 احتمالا دوازدهم محرم، روز ورود اسیران کربلا به شهر کوفه است.
🔹درباره وضعیت اسیران هنگام انتقال از کربلا به کوفه دو نقل وجود دارد:
1) زنان با سر و روی باز و سوار بر شترهای برهنه و بی جهاز بودند (اکثر مقاتل)
2) زنان در کجاوه های پوشیده منتقل شدند (دینوری، اخبارالطوال)
🔺 تأملاتی وجود دارد که نقل اول را تایید میکند.
🔸 الف| چون احتمال میرود اسیران با ایراد خطبه و سخنرانی بر طبل رسوایی امویان بکوبند و غافلان را بیدار و یا حتی تحریک کنند و جوِّ موجود را بشکنند، بهترین کار، تضعیف توان فیزیکی اسیران است که بعد آنهمه حوادث ناگوار، با سخت گیری در طول سفر از کربلا تا کوفه، نبودن مرکب راهوار، مضایقه از آب و خوراک کافی، نخوابیدن کاروانیان و در معرض آفتاب سوزان بودن و ... توان آنها تحلیل میرود.
🔹 ب| حافظه تاریخی کوفه لبریز است از جنگ های اعراب با ایرانیان و فتوحات مسلمانان و به اسارت درآمدن ایرانیان. این نحوه برخورد با اسیران کربلا میتواند تداعی گر همان خاطرات و بازنمایی همان صحنه ها باشد تا فاتحان را مسلمان مخلص و مغلوبان را کافرانی بیدین معرفی نماید. لذا هم در بیان امام سجاد و هم در زبان دیگران، مکرر تشبیه وضعیت موجود به اسیران دیلم و خزر به چشم میخورد. حتی برخی از کاروان اسراء میپرسند: شما از اسیران کدام سرزمین هستید؟
🔸 ج| از زمان امام علی تا شهادت امام حسین همواره امویان و علویان در ستیز بودند ولی هیچ یک بر دیگری تفوق کامل نظامی نیافته بود. ماجرای کربلا تجلی اولین غلبه امویان بر علویان بود. لذا باید ماندگارترین صحنهآرایی به همگان نمایش داده میشد. این است که عمرسعد در حالیکه شب هنگام به کوفه میرسد، کاروان را پشت دروازه تا صبح معطل میگذارد تا در روشنایی روز نمایش خود را اجرا نماید.
🔹د| در کوفه شیعیانی هستند که از خیل همان نامه نویسان به حسین بن علی علیهما السلام که هرچند شجاعت همراهی با حسین را نداشته اما شهوت نصرت امام خود را دارند. برای کور کردن این شهوت، زهرچشم و ترساندن موثرترین ابزار است و این مهم با برخورد خشونت آمیز با اسیران محقق میشود.
🔸 ه| گاه اسیر چنان قدرت روحی بالایی دارد که حتی در بند و زنجیر هم رفتاری فاتحانه و ابهتی امیرانه دارد. بنی هاشم به لحاظ نوع تربیت این توانایی را دارند. لذا باید با تحقیر آنها به شدید ترین شکل، از فعلیت یافتن این ظرفیت جلوگیری شود. اهل بیت همواره مظلوم ولی مقتدر بودند. ابن زیاد مظلومیت را نمیتوانست بگیرد ولی اقتدار با تحقیر کمرنگ می شد.
🧩 شاید احتمالات مطروحه شاهدی باشد بر نقل اول که معتقد است لشکر عمرسعد برخورد بسیار خشونت باری با کاروان اسیران کربلا داشته است.
🏴 جالب است بدانید برخی از کوفیان با دیدن صحنه سخت اسارت اهل بیت، رنجیدند و در صدد تشفی خاطر خود برآمدند و با گریه حتی بخشیدن نان و خرما میخواستند حس «خیرخواهی» و «کمک به دیگران» را در خود اشباع کنند. در مقابل امام سجاد و زینب کبری در برابر این رفتارِ به زعم آنها خداپسندانه واکنش نشان میدهند و از حقی که توسط همان مردم پایمال شده و «عدالتی» که با دست آنها به مسلخ رفته سخن میگویند: وای بر شما! مردانتان ما را کشته و زنانتان بر ما میگریند و به ما صدقه میدهند؟
🔺 پ.ن: بسیاری از رفتار های خیرخواهانه، تشفی خاطر است نه احقاق حق و رضایت حضرت حق.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 کوفه هنگام ورود اسیران کربلا
۱) شهر قرق نظامی است. بازارها و دکانها تعطیل. حمل سلاح ممنوع. برخی معابر آب و جارو. دیوارهای دارالاماره تازه گچکاری شده. آمدن مردم به معابر با صدای بوق و کَرنا. شهر لبریز از وحشت و دلهره.
📚 منبع: وسیلهالدارین فی انصار الحسین، ص۳۵۵.
۲) سهلبنحبیب شهرزوری به عنوان شاهد عینی میگوید: «مردم دو گونه برخورد داشتند: عدهای خندان، عدهای گریان» این مهمترین نشانهی گسست اعتقادی مردم کوفه حساب میشود که حضرت زینب در تعمیق آن بسیار موثر است.
📚 منبع: مدینه المعاجز، ج۴، ص۱۲۴.
۳) اسیران با هویت اصلی و شناسنامهای خودشان معرفی نمیشوند. آنها را با نام خارجی (خارج شده از دین) و در نسبت با یزید و امیر کوفه میشناسانند. برخی که پیگیر اخبار کربلا بودهاند کاروانیان را شناخته و برخی با یک علامت سوال روی سر، اسیران را نگاه میکنند.
📚 منبع: دمع السجوم، ص ۲۲۱، اللهوف، ص۱۷۲.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 وضعیت اسیران
🔶 حال جسمی و روحی حضرت زینب کبری مساعد نیست. داغدار شش برادر، دو فرزند و برادرزادگان و بهترین یاران است. پیش چشم ایشان سرهای مطهر بر نیزه میچرخد و در کنار ایشان کودکان و زنان حرم خسته و نالان و زخم دیده و کتک خورده حضور دارند. امام سجاد در تب میسوزد و با غل و زنجیر در دست و پا، سوار بر مرکب بی جهاز است که زینب کبری از او پرستاری میکند. همچنین آیندهی نامعلوم و دیدار قریب الوقوع با بنزیاد وحشیصفت نیز بر اضطرابها میافزاید.
🔹 در چنین اوضاعی حضرت زینب خطبه میخواند و بشیر بن خزیم اسدی دربارهی حضرت و خطبهاش میگوید: به سوی دختر علی علیهالسلام نگریستم، به خدا سوگند زنی را سخنورتر از او ندیدم. گویا کلمات علی از زبان او فرو میریخت. با دست به سوی مردم اشاره کرد که خاموش شوید! سپس نفسها در سینه حبس و حتی زنگ شتران از صدا افتاد.
🔺 انسان داغدار معمولا از زندگی بیزار است که حوصله خودش را هم ندارد تا جایی که بسیاری به کفر میرسند. مضاف بر این، ترس از نیشخند و ترحم دیگران، دلهره از نظامیان مسلح اطراف و خوف از آینده نامعلوم، آدمی را محتاط میکند و زمین گیر. اما زینب حماسه میآفریند.
‼️ بیاندیشیم که چه چیزی جز تکلیف و خدا حضرت را اینچنین به حرکت وامیدارد؟
📚 منبع:اللهوف، ص۱۷۵.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰خطبهخوانی و اشکهای هدر
🔶 حضرت زینب اولین خطبه خوان کوفه است و پس از ایشان فاطمه بنت الحسین و ام کلثوم و سپس امام سجاد علیه السلام خطبه میخوانند.
🔹 مضامین تقریبا مشابهی در خطبهها به چشم میخورد و در پاسخ به خطبهها، واکنشهای جالبی از مردم سر زد که خواهیم گفت.
🔶 حضرت زینب در آغاز خطبه، خود را با منسوب کردن به پیامبر معرفی مینماید تا هویت اصلی اسیران کربلا مشخص شود: الحمدلله و الصلاه علی أبی (جدی) محمد و آله الطیبین الاخیار. همچنین فاطمه بنت الحسین با حمد خدا و شهادت به وحدانیت و معرفی پدران خویش، پازل را تکمیل مینماید. بعد، امام سجاد نیز در آغاز اینگونه میفرماید: ای مردم! هرکه مرا میشناسد که هیچ! هر که نمیشناسد، بداند من علی بن الحسین بن علی بن ابیطالبم!
🔹 سپس حضرات، کوفیان را به اهل خدعه و نیرنگ و چاپلوسی میخوانند و آنها را ظاهرا موجه و باطنا ناکارآمد و فاسد معرفی مینمایند.
🔶 جماعت نیز در قبال این تلنگرهای سخت و آتشین، لب و انگشت میگزند و فریاد یاری کردن سر میدهند، شعر میخوانند و ستایش میکنند، گریه سر میدهند تا جایی که زینب کبری میگوید: فابکوا کثیراً... پس بسیار بگریید!
‼️اما ماهیت این گریهها چیست؟
🔺جمعیت کوفه در زمان وقایع کربلا حدود ۱۵۰ هزار نفر تخمین زده میشود و میانگین حدود ۱۸ هزار نفر نامهی دعوت نوشته بودند. لذا در میان جمعیت گریهکن، نامهنویسان پیمانشکن اشک ندامت از دعوت یا پشیمانی از عدم همراهی امام میریزند.
🔺 اما دیگرانی که نامه ننوشتند، احتمالا خود را مخاطب خطبهها ندیده و اشکشان مثل دیدن هر صحنه دلخراشی، صرفا از باب تهییج و تحریک عواطف است که هیچ حرکتی نمیآفریند و زود فراموش میشود.
🔶 به همین دلیل، آنجا که بخشی از جمعیت به امام سجاد میگوید: یابن رسول الله! سامعون، مطیعون، حافظون... ما گوش به فرمان تو، مطیع و حفظ کننده پیمان تو هستیم و هرگز تو را رها نکرده و هرچه امر کنی اطاعت میکنیم و میجنگیم با هرکه با تو میجنگد و از یزید خونخواهی می کنیم و ... امام سجاد در پاسخ میفرماید: هیهات هیهات ای حیلهگران! میخواهید دوباره آنچه با پدرانم نمودید بر من روا بدارید.
🔹 یعنی حضرت به یاری آنها امیدی ندارد و پشت اشک چشمشان عزمی نمیبیند. اینها فقط جوگیرانه حرف
میزنند.
🔶 سپس حضرت میفرماید ما را رها کنید نه یاری کنید نه دشمنی! (ما را به خیر تو امید نیست،شر مرسان).
ادامه..👇
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 پس فایده خطبهها چه بود؟
۱) معرفی اسیران و نفی تهمت خارجی بودن (شورش علیه دین) و شکستن فضای سنگین تداعی خاطرات اسیران کافر با همین معرفی و رسوا کردن فاتحان ظاهرا مجاهد و مخلص
۲) تنویر افکار عمومی نسبت به دعوت کوفیان و پیمانشکنی آنها و تلنگر به نفسهای غبار گرفته
۳) تعمیق شکاف میان مردم با حکومت و طرفدارانش و مشروعیتزدایی از حکومت امویان
۴) آمادهسازی زمینه گرایش شیعیان سیاسی و علویان به شیعیان اعتقادی.
📚 منابع: مثیرالاحزان، ص۸۷، بحارالانوار،ج۴۵، ص۱۱۲؛ اللهوف ص ۱۷۵ -۱۸۹؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۲۰؛ الاحتجاج، ج۲، ص۱۰۴؛ فاطمی سید حسن، کوفیان در عصر امام حسین؛
مثیر الاحزان، ص۲۵؛ تذکره الخواص، ص۲۳۷؛ ارشاد، ج۲، ص ۶۹، مجلسی بحارالانوار،ج۴۴، ص۳۷۰.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 امام حسین علیهالسلام را چه کسی دفن کرد؟
🔶 یک اصل مهم در نگاه شیعه وجود دارد که میگوید معصوم باید توسط معصوم تغسیل و تدفین شود. دلیلش هم روایات متعددی است که مرحوم کلینی در اصول کافی یک باب مجزا به آن اختصاص داده است. در نتیجه امام حسین علیهالسلام باید توسط امام سجاد علیه السلام به عنوان امام معصوم تدفین میشد.
🔹 اما حضرت سجاد که در زندان کوفه بود، چطور هنگام تدفین به کربلا برگشت؟!
🔶 فردی به نام علیبنابیحمزه که امامت امام رضا را قبول نداشت از حضرت سوال کرد: ما از پدرانمان شنیدیم تکفین و نماز و تغسیل معصوم باید توسط معصوم باشد. زمانی که موسیبنجعفر در بغداد بود شما در مدینه بودید. چطور در این مراسمات شرکت کردید؟
امام رضا علیهالسلام فرمود: آیا حسینبنعلی امام بود یا نبود؟
- امام بود
+ چه کسی عهده دار دفن او شد؟
- امام سجاد
+ او که در کوفه بود و در زندان پسرمرجانه
- پنهانی بیرون رفت و دشمنان نفهمیدند، سپس به کربلا آمد.
امام رضا فرمود: همان کسی که به علیبنالحسین قدرت و توان داد تا به کربلا بیاید، مرا نیز از مدینه به بغداد برد. تازه من نه اسیر بودم و نه در زندان!
📚منابع: رجال کشی، ج۲، ص۷۶۴، اثبات الوصیه، ص ۱۷۵.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔺 پس چه کنیم با نقلهای تاریخی که میگویند شهدای کربلا را، بنیاسد و قبایل اطراف دفن کردند؟
این نقلها و روایات منافاتی با یکدیگر ندارند. چرا که بنیاسد میتوانند در تدفین تمام شهدا شرکت کرده ولی تدفین معصوم توسط امام سجاد صورت گرفته باشد. چنانچه چنین نقل تاریخی وجود داشته و مفصلا به نحوه حضور امام سجاد در کنار بنی اسد پرداخته است.
📚 منابع: الارشاد، ج۲، ص۱۱۴؛ معالی السبطین، ج۲، ص۳۸؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۹۴؛ مقتل الحسین مقرم، ص۳۱۹ تا ۳۲۱.
🆔 @Qasas_school
🔺 پیکرهای بیسر چگونه قابل شناسایی بودند؟
امام سجاد علیهالسلام آنها را به بنیاسد معرفی نموده و از آنها میخواهد این مطلب را به دیگران بگویند تا مکان قبور مطهر شهدا گم نشود!
🆔 @Qasas_school