🔰انجمن عفاف زنانه| رفتارهای اقتصادی
بُرنگ/ برشهایی برای درنگ
🔹 اولین انجمن زنانه معروف به انجمن عفاف زنانه در سال ۱۳۲۶ توسط همسر میرزا حسن رشدیه تأسیس شد که یکی از کارهای مهم آن ساختن رفتارهای صحیح اقتصادی بود.
🔸 به عنوان مثال بانوان عضو این انجمن در راستای ترویج استفاده از لباسهای تولید داخل و تحریم کالاهای خارجی تلاش میکردند.
📚منبع: نشریه الکترونیکی زنان شماره ۴، موسسه مطالعات تاریخ معاصر
🆔 @Qasas_school
🔰 عراقی | به مناسبت ۴ شهریور
✍🏻 روحالله شمسیکوشکی
بعضیها عاشق شهدای چشم ابرو قشنگ میشن؛ خیلی هم خوب!
اما من عاشق همین پیرمردِ تهریشسفیدِ پیشانیچروکِ آستینکوتاهپوش هستم!
همین داشمشتیِ لوتیمسلکِ زورخونهایِ بچههیئتیِ بچهمسجدیِ از یک طرف رفیق طِیب و از یک طرف رفیق نواب و امام خمینی!!
اصلا چنین کارکتری ذاتا جذابیت داره خداوکیلی؛ چرا نباید عاشقش شد؟!
امام هم عاشقش بود!
گفته بود: «ایشان عزیز دل من بود»!
وقتی بعد از ۱۵ سال زندان، رفته بود پاریس پیش امام، امام گریه کرده بود و گفته بود:
«این دستها رو ۱۵ سال پیش که من گرفته بودم، دست یک جوانمرد ورزشکار بود اما الان دستان یک پیرمرد است!»
پیرمرد نبود که(۴۸سال) اما ۱۵ سال زندان و شکنجه بخاطر خمینی، پیرمردش کرده بود!»
یا طرف میگه وقتی اخبار زندانیها رو بردیم پیش امام در نجف، هرچی ما از بهشتی و رفسنجانی و طالقانی میگفتیم، امام چند لحظه یکبار میگفت:
«عراقی! وضع عراقی چه طوره؟!»
وقتی هم شهید شد خود امام نمازش رو خونده بود و گفته بود:
«شهادت عراقی برام سنگین بود!
اون رو در تمام مستحباتم شریک کردم!»
بچه بازاری زورخونهای که اون طور دلِ «طیب حاج رضاییِ»گنده لات رو لرزونده و عاقبت به خیرش کرده بود.
حالا هم این جور دل مستحکم امام رو لرزونده بود!
بعد عراقی اصلا قرار نبود شهید بشه!
فرقان اومده بود تا «حسین مهدیان» رو بزنه، اشتباهی عراقی رو زده بودن!
البته ما میگیم اشتباهی ولی حتماً سرّ داشته! سرّش هم همون بودکه امام گفته بود: «برای عراقی مردن در رختخواب کوچک بود»
بعد هم گفته بود:
«عراقی هدیه ای است برای خدا»!
🆔 @Qasas_school
🔰 پس از پنجاه سال
مرحوم سید جعفر شهیدی از معدود مورخانی است که در تحلیل عاشورا، پُلی به روزهای بعثت پیامبر و حوادث صدر اسلام زده و آرامآرام نقاط عطف را یافته و از کنار هم گذاشتن آنها، به یک تصویر تقریبا جامع دست پیدا کرده است و نتیجهی این تلاشها در کتاب "پس از پنجاه سال" تجلی یافته است.
🆔 @Qasas_school
🔰 حلقههای تاریخ
مرحوم شهیدی در این باره مینویسد: حادثه محرم سال ۶۱ هجری از جمله حادثههایی است که باید علت یا علتهای آن را جستجو کرد، آن هم نه در آن سال یا چند سال پیش از حادثه. ممکن است پیگیری داستان موجب شود که ما به سالهایی پیش از خلافت ابوبکر و پیش از ظهور اسلام و بلکه سالها پیش از تولد پیغمبر اسلام بازگردیم. چه این حادثهها مانند حلقههای زنجیر یکی به دیگری بسته است و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد.
در ادامه مروری اجمالی خواهیم داشت بر سیر حوادث تاریخی که مرتبط با ایام پایانی ماه صفر است.
🆔 @Qasas_school
✍🏻 به کوشش زینب افضلی دانشجوی تاریخ
🔰 حلقهی اول: بعثت
🔶 هنگامی که پیغمبر اسلام دعوت خود را در مکه آغاز کرد، قدرت سیاسی و اقتصادی شهر را دو گروه نیرومند در دست داشتند.
🔹 این دو گروه با آنکه از نظر ترکیب ساختمان اجتماعی دارای تفاوت بسیار بودند، به خاطر حفظ منافع مشترک همکاری میکردند:
1⃣ شیوخ یا رؤسای قبیله که با حکم سنت موروثی فرمانفرمایی تیره و خاندانها را به عهده داشتند.
2⃣ ثروتمندانی که از راه تجارت و رباخواری مالهای فراوان اندوخته بودند و میکوشیدند آن را نگهداری کنند و چندان که میتوانند بر آن بیفزایند.
🔸 در اجتماع مکه که در آن روزها صورت نیمه شهری و نیمه قبیلهای داشت، گاه یک تن از هر دو منبع قدرت و درآمد برخوردار بود.
🔹 نخستین دعوت پیغمبر این بود که: خدا یکی است و بُتهایی را که به دست خود ساختهاید دور بیندازید. اندک تامل کافی است تا بدانیم این سخنی نبود که بازرگان جهان دیدهای چون ابوسفیان، یا شیخ سالخوردهای چون ابوجهل را آزرده سازد.
🔸 بسیار سادهلوحی میخواهد تا بگوییم آنها بتان ساخته و پرداخته پیشهوران خویش را خدا میدانستند و آنها را میپرستیدند. بتها در نظر اینان جز وسیلهای برای سرگرم نگاه داشتن مردمان ساده دل نبود. میخواستند از این راه آنان را بفریبند و سپس استثمار کنند.
🔹 برای کسی که جز افزودن مال و قدرت چیزی نمیخواهد چه فرق میکند که بت پرستش شود یا ستاره و آفتاب؟
🔸 مسلماً اگر در همان روزها دعوت پیغمبر در یکتاپرستی خلاصه میشد، قریش آن چنان از وی ناخشنود نمیشدند. بلکه همه یا بیشتر آنان به وی ایمان میآوردند. [لکن] دقت در آیههای کوتاه که نخستین دسته از آیههای قرآنی است نشان میدهد که همراه با این دعوت ساده درخواستهای دیگری هم عنوان شده. درخواستی که موقعیت اجتماعی آن دو گروه را تهدید میکرد. آیاتی مانند آنچه در سوره همزه آمده:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿١﴾
الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿٢﴾
يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿٣﴾
كَلَّا ۖ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ ﴿٤﴾
🔹 [از طرفی] اگر به فهرست نخستین مسلمانان مدینه نگاهی بیفکنید میبینید عموما از این چند طبقه بیرون نیستند:
1⃣ بردگان و ستمکشان که از ظلم خداوندان بیدادگر خویش به ستوه آمده بودند و برای نخستین بار به آنان نوید آزادی و آسایش داده میشد.
2⃣ بازرگانانی که از لحاظ ثروت و درآمد در طبقه متوسط بودند و برای آنان ممکن نبود با ثروتمندان بزرگ به رقابت برخیزند و از امکاناتی که نصیب آنها شده است برخوردار گردند.
3⃣ بزرگزادگانی که به حکم سنت قبیلهای امیدی نداشتند روزی به مقام ریاست و شیخ بودن برسند.
4⃣ خردهکاسبکاران که ناچار بودند فشار سخت دو گروه متشکل از ثروتمندان بزرگ و روسای قبیله را تحمل کنند و قدرت مقاومت یا جرأت دم زدن برابر آنان را نداشتند.
🆔 @Qasas_school
🔰 حلقه دوم: هجرت
🔷 همین دستهها با آنکه در عقیده دینی شکل گرفتند به خاطر فقدان شرایط لازم نمیتوانستند مقابل آن دو گروه برخیزند، حتی نمیتوانستند شکل عقیدتی خود را بدون تحمل رنج آنان حفظ کنند.
🔸 سرانجام این نومسلمانان پس از آنکه انواع تحقیرها، مصیبتها و شکنجهها را از مخالفان خویش تحمل کردند ناچار از ترک وطن شدند. خواه به کشوری دیگر و خواه به شهری دیگر.
🔹 جمعیت یثرب برخلاف مکه از این مردمان تشکیل میشد:
1⃣ کشاورزان متوسطحال که با کوشش و کار میتوانستند زندگی خود و خانواده خود را سروصورتی دهند.
2⃣ کاسبکارهای جزء که سرمایهی کلان و یا جرأت و تجربه کافی نداشتند تا خود را به مخاطرات معاملههای بزرگ اندازند.
3⃣ تیرههای گوناگونی که هر چند پیوندهای خونی و خویشاوندی با قبیلههای بزرگ برقرار ساخته بودند، پیوسته به جان یکدیگر میافتادند و چون توازن نیرو در بین آنان تا حدی محفوظ بود همیشه با هم در حال ستیز و کشتار بودند بیآنکه دستهای غالب و دستهای دیگر مغلوب باشد.
4⃣ اقلیت استثمارگری که به ظاهر پیشه کشاورزی داشت، اما چنانکه شیوه آن قوم است در سایه زیرکی و کاردانی کلید اقتصاد شهر را به دست آورده بود و پیوسته قبیلههای ضعیف را تهدید میکرد که به زودی در سایه پیغمبری که خدا از این ملت بر میگزیند، حکومت شهر و ریاست عرب را به دست خواهند گرفت.
از طرفی همه این ۴دسته خود را به صورتی خاص مقهور سلطه مکه میدیدند.
🔸 دیری نگذشت که در سال دوم هجرت یثرب با مکه درافتاد. ضربتی که این مردم به ظاهر خردهپا برای نخستین بار در تاریخ عربستان به آن مردم قوی دست و اشراف وارد کردند، قریش را متوجه ساخت که خطر بیش از آنچه میپنداشتند جدی است.
بدین جهت بی آنکه بدانند چه میکنند به تلاش افتادند: تحریک قبیلههای نزدیک مدینه علیه مسلمانان، پیمان با قبیلههای یهودی، پیمانهای جنگی این قبیلهها با یکدیگر و با قریش علیه محمد(ص).
🔹 اما هیچ کدام از این کوششها به سود آنان پایان نیافت.
آخرین تلاش ایشان برای بازداشتن محمد و یاران او از درآمدن به مکه در سال ششم هجری بود که با پیمان صلح حدیبیه پایان یافت.
🔸 آنان میپنداشتند که با جلوگیری وی از درآمدن به مکه او را خوار کردهاند. در صورتی که امضاء چنان پیمانی اعترافی رسمی به حکومت محمد در یثرب و اطراف یثرب از یک سو و متزلزل ساختن پیمان قریش با دیگر قبایل از سوی دیگر بود.
🆔 @Qasas_school
🔰 حلقه سوم: نفاق مکی
🔶 در سال هشتم از هجرت محمد، مکه تسلیم شد. حشمت قریش در هم ریخت. سران قبیلههای حجاز که تا آن سال در حالت انتظار به سر میبردند و میخواستند بدانند پایان کار قریش چه خواهد بود، پی در پی مسلمانی گرفتند.
مسلمانی همه اینان بدان معنی نبود که حقیقت دین را دریافته و به اخلاق اسلامی آراسته گشتهاند.
🔹 قرآن در وصف این جماعت میگوید:
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ
بسیاری از شهرنشینان مسلمان شده نیز دست کمی از این بیابان نشینان نداشتند.
🔸 اینان(اشراف قریش) پیش از آنکه مسلمان باشند میخواستند در سازمان تازه مقامی را که جویای آن بودند بدست آورند. این دسته همانهایند که قرآن درباره آنان میگوید:
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ
🔹 در طول ۱۰ سال تفوق رسول(ص) در مدینه قدرت معنوی رسول(ص) از یک سو و سرگرمی مسلمانان به غزوهها و سریه ها از سوی دیگر مجال نمیداد که دیوهای بند شده از درون این به ظاهر مسلمانان رها شود. اما گاهی که فرصتی مییافت سر بیرون میکرد و دندان خویش را نشان میداد.
🆔 @Qasas_school
🔰 حلقه چهارم: رحلت پیامبر و ولادت اشرافیت
🔷 همین که محمد(ص) از این جهان رخت بربست، همین که اسلام از مرز جزیره فراتر رفت، همین که مردم غیرعرب با خوی و خصلت غیر قبیلهای این دین را پذیرفتند، همین که درآمدهای سرشار به مدینه سرازیر شد و سران مسلمانان از درگیری در میدان جنگ به تنآسائی در کاخ و سرگرمی در کشت و باغ و مزرعه پرداختند، نشانههای آن اشرافیت فراموش شده به تدریج پدید آمد. بلکه میتوان گفت نشانههای آن بلافاصله پس از مرگ پیغمبر دیده شد.
🔸 آن روزی که گروهی در سقیفه گرد آمدند تا برای مسلمانان امیری انتخاب کنند و سعدبنعباده انصاری رئیس خزرج گفت: از ما امیری و از شما امیری، از زبان ابوبکر روایتی در دست داریم که بدو پاسخ داده است: پیغمبر گفت پیشوای مسلمانان باید از قریش باشد.
یعنی سروری از آن مکه است و مدنیان همچنان باید زیر دست باشند.
🔹 اگر به راستی صحابی بزرگی چون ابوبکر چنین سختی را گفته باشد، معنی آن این است که آنچه اسلام و قرآن برای آن ارزش قائل بود، یعنی تقوا، لااقل در کار زمامداری مسلمانان بکار نمیآید.
لازم این حدیث این است که اگر بر فرض دو تن داوطلب زمامداری بودند یکی با تقوایی کمتر و از قبیله قریش، و دیگری با تقوایی بیشتر و کفایت بیشتر از غیر قریش، آنکه از قریش است مقدم خواهد بود.
🔸 در مدت کمتر از بیست سال فرصت دخالت از عامه قریش به تیرهای خاص از این قبیله رسید. یعنی فرزندان امیه. آن روز ابوبکر و حاضران در سقیفه شاید فکر این را نمیکردند که این امتیاز ممکن است مقدمه امتیازات دیگر شود و نوع زمامداری مسلمانان را از «حکومت انتخابی» به «حکومت استبدادی موروثی» بکشاند.
🔹 زمامداری از قریش به مداخله تیره اموی و زمامداری اموی به سلطنت موروثی و سلطنت موروثی به استبداد مطلق کشیده شد.
حق مداخله مردم در کارها از آنان سلب گردید، چنانکه در ۲۰ سال آخر این ۵۰ سال دیگر سخن در این نبود که زمامدار باید چه کند؟ عادل باشد یا نه؟ اگر برخلاف عدالت رفت باید بدو هشدار دهند یا نه؟
آنچه در این سالها مهم مینمود اینکه چه باید کرد تا زمامدار را راضی نگاهداشت.
🔺امام حسین در چنین وضعیتی قیام کرد تا از خط رسالت و آرمانهایی که پیامبر برای آن مبعوث شده بود حفاظت کند.
🆔 @Qasas_school
ج1 - صفت الرحمان و الگوی حکومتی پیامبر.mp3
12.51M
🔰 به مناسبت رحلت پیامبر ۱
صفت "الرحمان" و الگوی حکومتی پیامبر
سرفصل مطالب جلسه اول:
۱- جامعه جاهلی و نظم سیاسی اجتماعی آن
۲- بعثت، فریاد توحید و موافقتها و مخالفتها
۳- الرحمان و نقش مردم در حکومت
۴- رحلت پیامبر و انقلاب ارتجاعی
🆔 @Qasas_school
ج2-اسلام محمدی، اسلام سقیفهای و اسلام اموی .mp3
10.26M
🔰 به مناسبت رحلت پیامبر ۲
اسلام محمدی، اسلام سقیفهای و اسلام اموی
سرفصل مطالب جلسه دوم:
۱- اصحاب صحیفه ملعونه و طرح بدیل اسلام (سامری امت)
۲- شجره ملعونه و حزب اموی و اسلامِ ضد اسلام (فرعون امت)
۳- مبارزه و مواجهه متفاوت پیامبر با دو اسلام سقیفهای و اموی
۴- رویای پیامبر و آگاهی از نقشه قتل اهل بیت
۵- فتنهای با کلیدواژه "مردم"
🆔 @Qasas_school
ج3-طرح بدیل، ضلالت و قوانین تبعیضآمیز بعد از رسول .mp3
12.04M
🔰 به مناسبت رحلت پیامبر ۳
طرح بدیل، ضلالت و قوانین تبعیضآمیز بعد از رسول
سرفصل مطالب جلسه سوم:
۱- معنای قرآنی ضلالت و بیطرحی
۲- ناکارآمدی خلفا در ادامه دادن رسالت پیامبر
۳- بازگشت به ساختارهای جاهلانه و تبعیضآمیز توسط عمربنخطاب
۴- دلایل سکوت و صبر فعال اميرالمؤمنين
🆔 @Qasas_school
پ ج4-جنایت و جامعهی تحقیر شده.mp3
10.54M
🔰 به مناسبت رحلت پیامبر ۴
[جلسه پایانی]
جنایت و جامعهی تحقیر شده
سرفصل مطالب جلسه چهارم (پایانی):
۱- ویژگیهای جامعهای که خلفای سهگانه تحویل اميرالمؤمنين دادند.
۲- منظور از بازگشت به جاهلیت؟
۳- دو شکل از جامعهسازی و ایجاد روابط
۴- مبارزه امام مجتبی بهوسیله صفت "کرامت"
۵- جامعهشناسی امام حسین و لایههای معنایی "قتیلالعبرات" و ویژگیهای جامعهای که توان جنایت دارد.
۶- مبارزهی امام کاظم و امام رضا با اسلام توسعهگرای عباسی
🆔 @Qasas_school
🔰 هجوم به خانهی وحی
⁉️ سوال: حمله به خانهی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) و امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) چه زمانی بوده است؟
🔺پاسخ از دکتر حجتالاسلام یاوری:
هجوم منجر به مجروحیت 50 روز بعد از رحلت رسول خدا بوده است.
🔷 هجوم به خانه حضرت زهرا(س) وامیرمؤمنان علی(ع)، بیش از یک بار بوده است.
مرحله نخست تهدید و هجوم، در همان روزهای نخستین بعد از واقعه #سقیفه روی داد؛ البته در این گزارش خبری از هیزم و آتش زدن نیست و زمان این هجوم به احتمال زیاد، بعد از جمعآوری قرآن توسط امیرمؤمنان علی(ع) بود که هفت یا هشت روز بعد از رحلت رسولالله(ص) طول کشید. قرآنی که امام آن را روز سه شنبه در مسجد بر ابوبکر عرضه کرد.
🔶 بنابر روایتی از امام باقر(ع)، آغاز بیماری حضرت زهرا(س) 50 روز بعد از رحلت رسول الله(ص) بود. یعنی هجومی که منجر به مجروح شدن حضرت زهرا(س) گردیده است، 50 روز از بعد از رحلت و بعد از بازگشت سپاه اُسَامَه به مدینه بوده است.
📚 منابع: یحیی بن حسین، تثبیت الامامه، ص24؛ طبری، تاريخ الأمم و الملوك، ج3، ص227؛ هلالی، کتاب سُلیم، ج2، ص581- 580؛ ابن ابراهیم کوفی، التفسیر، ص399- 398؛ ابن ندیم، الفهرست، ص30؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج43، ص201.
🆔 @Qasas_school
🔰 فدک | معرفی کتاب
⚫️ بنابر نقلهای تاریخی حدود ۱۰ روز از رحلت پیامبر نگذشته بود که فدک (باغی با ثروت قابل اعتنا) از مالک حقیقی آن یعنی حضرت زهرا سلاماللهعلیها توسط حکومت (ابوبکر) مصادره و غصب شد.
🟡 دربارهی فدک کتب بسیاری تألیف شده که یکی از آنها کتاب "فدک در تاریخ" از نابغهی قرن شهید محمدباقر صدر است.
⚫️ مطابق اطلاعات موجود این کتاب در واقع گردآوری دستنوشتههای شهیدصدر است که در ۱۳سالگی در ایام تعطیلی دروس حوزه فراهم آورده است.
🔺برخی سرفصلهای کتاب عبارتند از:
🔹زنان در صحنهی انقلاب
🔸موقعیت فدک و تحولات تاریخی آن
🔹انگیزههای ابوبکر از غصب فدک
🔸ویژگیهای انقلاب فاطمی
🆔 @Qasas_school
🔰 یکم| فدک، ثروت هنگفت و رانتخواری
🟡 فدک یک باغ نبود. یک روستا بود با ثروت فراوان(۱) که با بخشی از درآمد آن میشد یک سپاه را برای جنگ تجهیز کرد(۲). ثروتی آنقدر چشمگیر که عمربنخطاب، خلیفهی اول را مجاب کرد فدک را به زور از حضرت زهرا بستاند. آن هم با این استدلال که حکومت تو برای مقابله با تهدیدها و شورشها نیازمند پول است و فدک یک پشتوانهی بینظیر است(۳).
ابنابیالحدید در شرح نهجالبلاغه از قول فردی به نام علیبنتقی مینویسد: نخلهای فدک به اندازهی نخلهای کوفه در قرن ششم هجری بود(۴). این یعنی یک دارایی هنگفت.
⁉️ اما سوال اصلی و شاید دیرینهترین مسئلهی حقوقی در اسلام این است که فدک حق چه کسی بود؟
⚫️ خلیفهی اول با همراهی عمربنخطاب و ابوعبیدهجراح، استدلالهایی مطرح میکردند که سویههای عدالتخواهانه داشت و این تظاهر، به مذاق مسلمانان صدراسلام بیشتر خوش میآمد.
آنها میگفتند: "فدک مال رسول خدا نبوده و نیست و در زمره اموال مسلمانان است(۵)". بسیاری از مسلمانان هم طبعا میپسندیدند چنین ثروت عظیمی در اختیار بیتالمال مسلمین باشد تا در سیطره گروهی خاص.
🟡 از سویی اساسا اسلام خود را از ابتدای کار طوری معرفی کرده بود که عنصر "مردم" در آن پررنگ بود و همین سبب گرایش افرادی و رویگردانی اشراف و گروههای خاص بود.
⚫️ با این مقدمه باز باید سوال را اینگونه تکرار کرد:
آیا فدک نوعی رانت و ویژهخواری برای گروهی خاص از منتسبان به بیت پیامبر بود که ابوبکر جلوی آن را گرفت و به جیب مردم بازگرداند یا آنکه قضیه پیچیدهتر از این حرفهاست!؟
📚منابع:
۱- معجمالبلدان، ج۴، ص۲۳۸.
۲- السقیفه و فدک، ص۱۰۲.
۳- السیره الحلبیه، ج۳، ص۵۱۲.
۴- شرح ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۲۳۶.
۵- شرح ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۲۱۴.
🆔 @Qasas_school
🔰 دوم| فدک، ثروت هنگفت و دولة بینالاغنیاء
🟡 روستای فدک حدود ۲۰۰ کیلومتری مدینه بود که با مرکبهای روزگار صدر اسلام دو تا سه روز با مدینه فاصله داشت. این روستا از آنِ یهودیان بود که تا سال هفتم هجری در آن سکونت داشتند. اما آنها به واسطه آنکه روابطشان با جامعه و حکومت اسلامی برهم خورد، خداوند در دل ساکنان فدک رعب انگیخت تا آنکه فدک بدون هرگونه جنگ و تاخت و تازی به پیامبر رسید(۱).
⚫️ خداوند در قرآن میفرماید:
وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(حشر/۶)
خداوند اموالی را به عنوان فیء به رسول خویش بخشیده و آن اموالی است که بدون تاخت و تاز و جنگیدن به دست آمده است.
🟡 در آیهی بعد نیز خداوند هم موارد مصرف فیء را بازگو میکند و هم هدف از این کار را جلوگیری از رانت و ویژهخواری اغنیاء قلمداد میکند: كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنكُمْ (حشر/٧)
⚫️ حال اگر فدک را فیء بدانیم که مال پیامبر بوده و سپس در دوران حیات حضرت به فرزندش حضرت زهرا رسیده، پس ابتدا مالک حقیقی فدک به دستور خداوند مشخص میشود.
اما..
🟡 حال مروری بکنیم بر حوادث تاریخی تا بدانیم چه کسانی میخواستند از ثروت فدک، به نفع مستضعفان استفاده کنند و چه کسانی از آن برای اهداف استیلاجویانه خود (دوله بینالاغنیاء) بهره بردهاند؟
📚 منابع:
۱- فتوحالبلدان، ص۳۷؛ معجالبلدان، ج۴، ص۲۳۹؛ الکامل فیالتاریخ، ج۲، ص۲۳۴؛ السقیفه و فدک، ص۹۷؛ شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۲۱۰.
🆔 @Qasas_school
🔰 سوم| فدک، ثروت هنگفت و دولة بينالاغنیاء
🟡 مرور بر حوادث تاریخی:
۱- گروهی با حضور در سقیفه که اقلیتی آن را شکل داده بودند و همچنین سواستفاده از اختلاف دیرینه میان اوس و خزرج (انصار) توانستند با معیارهای غیراسلامی نظر بخشی از اقلیت حاضر در سقیفه را جلب نمایند.
۲- سپس به واسطهی فقدان نیروهای نظامی وفادار به اسلام نبوی که در سپاه اسامه و خارج مدینه اردو زده بودند، از نیروی شبهنظامی قبیلهای بدوی به نام بنیاسلم برای کودتا بهره بردند و بیعتی شبههدار از افرادی در مدینه گرفتند.
۳- این کودتای نوپا نیازمند پشتوانههای مالی بود و از این رو فدک به عنوان حق مشروع حضرت زهرا غصب و مصادره شد. لکن این مصادره ظاهرا با عنوان مبارزه با ویژهخواری و به نفع مردم بود و حقیقتا نوعی تأمین مالی برای تثبیت قدرت ارباب سقیفه بود که به از بین بردن پشتوانه مالی اهل بیت هم میانجامید. اهلبیتی که به تصریح پیامبر تنها گزینهی مشروع حکومت بودند و با بیعت اکثریت مسلمانان به تنها گزینهی مقبول مردمی هم بدل شدند.
۴- مضافا آنکه اخباری در دست است مبنی بر اینکه حضرت زهرا منافع فدک را برای مستضعفان جامعه خرج میکرد. اما بعد از مصادرهی آن توسط حکومت خلفا، ابتدا فدک شد پشتوانهای برای کودتا و تثبیت قدرت نامشروع و غیرمردمی و سپس فدک افتاد به دست اغنیائی از بنیامیه و شد مصداق بارز "دوله بینالاغنیاء". اغنیائی نظیر مروانبنحکم و یزیدبنمعاویه.
‼️ نکته: شهید صدر در سخنرانی خویش به تاریخ فوریه ۱۹۷۶ مطابق با بهمن ۱۳۵۴ میگوید: دو انحراف درباره فدک روی داد. یک درآوردن فدک از حیازت فاطمه و قرار دادن در بیتالمال(در استیلای حکومت نامشروع)؛ دو خارج کردن آن از بیتالمال و دادن آن به مروان (خواص و ویژهخوارانی که همان اغنیاء در لسان قرآنند).
📚منابع:
شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۲۱۶؛ السننالکبری، بیهقی، ج۶، ص۳۰۱؛ السیره و المسیره فی حقائق و وثائق، ج۳، ص۱۹۷.
🆔 @Qasas_school
🔰 عکسی از سامرا
🔺 گویا اینجا سامراست در روزگاری دور! شهری که بر گِرد مزار امام عسکری بنا شده و در نقطه مقابل، کاخ بنیعباس که به مرور زمان منزوی شده است.. شاهدی تصویری بر انزوای استکبار و سامان یافتن زندگی انسان بر محور امام حق.
🔺 حتی اگر عکس و اطلاعات آن واقعیت نداشته باشد، این عکس، تصویری از رؤیای ماست. تصویری از آینده.. و نقشی از یک آرمان.
🆔 @Qasas_school
نهم ربیع الاول.pptx
74.6K
🔰 به مناسبت نهم ربیع | فایل پاورپوینت
🔶 پاسخی مختصر و مستند به چند سوال اصلی:
۱- آیا در این روز عمربن خطاب به قتل رسیده است؟
۲- مبنای برخی رفتارهای خارج از عرف و شرع عدهی بسیار اندکی از منتسبان به شیعه در این روز چیست؟
۳- ابولؤلؤ کیست و بررسی برخی افسانههای پیرامون وی.
🆔 @Qasas_school
🔰 مرحبا به جعفربنمحمد
🔶 آیتالله استاد فاطمینیا:
در دوران حیات «علامه امینی» یکی از علمای سنی مذهب مصر، تقریظی (متن ستایشآمیز) به کتاب الغدیر ایشان نوشته بود و در آن گفته بود که «من بعد از 40 سال فهمیدم که علمای ما در مورد حقانیت شیعه به ما دروغ گفتهاند» و سپس آن را برای یکی دیگر از علمای شیعهی «نجف» فرستاده بود!
علامه امینی نزد آن عالم نجفی رفت تا تقریظ مذکور را از او بگیرد، اما او جواب داد: «شاید آن عالم سنی راضی نباشد و من باید از خود او اجازه بگیرم!»
حتی وقتی علامه امینی گفته بود «اگر او راضی نبود، این تقریظ را اصلا به تو نمیداد!» همچنان عالم نجفی گفته بود: «تا خود او اجازه ندهد، تقریظ را به شما نمیدهم!»
🔷 بعدا که عالم نجفی نامهای برای آن عالم مصریِ سنی مذهب فرستاده بود و از او برای انتشار تقریظش اجازه گرفته بود، آن فرد گفته بود: «آقای امینی درست گفته است؛ من راضی هستم اما مرحبا به «جعفربن محمد» (امام صادق)! من با این رفتار تو فهمیدم که او چه شیعیان و پیروان مؤدب و با تقوایی تربیت کرده است و اگر شیعیان او این هستند پس خود او چه بوده است».
🔺بهکوشش روحالله شمسی کوشکی
#نهم_ربیع و ماجرای ادب شیعه
🆔 @Qasas_school
🔰 رضا پسر نوشآفرین | یک
✍🏻 به قلم طیبه فرید
🔶 صبح پنجم مهر لباسهای سلطانیاش را کنده بود و شده بود یک رضای خالیِ خالی. بیهیچ پیشوند و پسوند اضافهای. سوار بر کشتی «بندرا» رفتند به سوی سواحل هند. بدون ستارهی دنبالهداری روی سینه و سر شانهاش. بیتاج و چکمهی شاهی. توی دلش گفته بود: تُف اندران ارواحت روزگار. و روزگار گفته بود اندران ارواح خودت. به من چه!؟
🆔 @Qasas_school
🔰 رضا پسر نوشآفرین | دو
🔺فکرش را بکن پنج روزِ آزگار کشتی شاه مخلوع مفلوک روی آب دریا معلق باشد. دولت صادق فخیمه ملکه قول داده بود برساندشان به ساحل بمبئی و آزادشان کند بروند هر جهنمی که دوست دارند. به راوی بابت این کلمات تند خرده نگیرید که شرف المکان بالمکین. سالها هر جا رفته بودند بهشت خودشان بود و جهنم دیگران، اما انگار حالا همه چیز وارونه شده بود. خبری از ساحل بمبئی نبود. کشتی، جایی پرت، وسط آبهای گرم و شرجی لنگر انداخته بود. سرغنسول سابق دولت بریتانیا« کلرمونت اسکرین» آمده بود توی کشتی و یک جوری فینگلیشطور بلغور کرده بود که شما در ساحل بمبئی حق پیاده شدن ندارید.
🔶 آه رعیت بود که دامن شاهْ پدرِ پهلوی را گرفته بود. آه میرزا وقتی داشت یخ میزد. آه مجتهدی که عمامهاش را پرانده بودند به جرم آن که اسرار هویدا میکرد و کشیده بودنش بالای دار وقتی که گفته بود افوّض امری الی الله. آه رعیت مادر مردهای که چادر از سر ناموسشان کشیده بودند و توی دریای خونِ گوهرشاد غرقشان کرده بود. آه ضعیفههایی که نهال عمرشان زیر چکمههای قزاقی رضا پالانی، نوهی «مراد سجلِِّ سلطانِ تراریخته»* پایمال شده بود؛ همه ضعیفهها به جز تاجی آیرُملو که شریک روزهای تباهیاش بود.
🔷 رضا حالا دیگر نه شاه بود و نه سپهسالار و نه حتی رضا پالانی. فقط و فقط یک اسیر جنگی پیر بود. باید توی مسیر رسیدن به بندر، آن موقع که توی کرمان گوشدرد گرفته بود و دکتر جلوه برایش استراحت تجویز کرده بود اما انگلیسها گفته بودند« تخت گاز برو بندرعباس کشتی بمبئی سه روز بیشتر منتظر نمیماند»؛ میفهمید چه خبر شده!هر چند که اگر هم میفهمید توفیری نمیکرد. مردم از جانش سیر بودند. از بس نان سنگک دو ور کنجدیاش را زده بود توی خون ملت.
🔶 کشتی قفس معلقی بود روی آب. ساکنین کشتی قرار بود وقتی رسیدند هندوستان، بروند پی زندگیشان، یک جای خوش آب و هوا مثل شیلی. اما دولت فخیمه اجازه نداده بود. میخواست زندانیهای بیوطن را بفرستد موریس. آدمی که به خاک و مردمش خیانت میکند بی وطن است، هیچجاییست. و انگلیسیها این را فهمیده بودند.
🔷 کشتی به جزیره رسید و خانواده پهلوی بی محمدرضا در میان پیشواز سرد استقبال کنندههایی که وجود نداشتند، سر به زیر، قدم به خاک موریس گذاشتند. پیرشاه توی آن آب و هوای جهنمی آرزو کرد کاش نوشآفرین گرجی مُرده بود و او را نمیزایید. تازه اول آوارگیاش بود.
🆔 @Qasas_school
🔰 اخراج و تبعید پهلوی پدر به جزیره موریس؛ به روایت تصویرگر روزنامه
کیفر در سال ۱۳۲۱
🆔 @Qasas_school