ظاهرا پروژۀ کرونا برای ایجاد بحران و قحطی نیاز به طرحهای کمکی دارد. این طرحهای کمکی را میتوان در آتشسوزیهای اخیر در ایران و لبنان و عراق دید.
قبلا گفته بودیم که کرونا، چه برنامهریزیشده باشد و چه اتفاقی، تحولات جدی را در سبک زندگی و حکمرانی جهانی رقم خواهد زد.
اخیرا سازمان بهداشت جهانی که این ماهها مرجع تقلید همگان شده است، رسماً اعلام کرده است که زندگی بشر از این به بعد با کرونا همراه است!
و نتیجۀ منطقی این بیان، آن است که مردم دنیا، خود را با زندگی پساکرونا عادت دهید و به فکر بازگشت به دوران پیش از آن نباشید!
🆔@QasdWay
همه چیز را به بورس بسپارید
محمدجواد معصومی نیا
پژوهشگر اقتصادی
بخش اول
🔹 در میان هیاهوی کرونا و انفجار بیروت خبری منتشر شد که شاید توجه چندانی به آن نشد. دولت در پی واگذاری سهام ۴ شرکت دولتی در قالب معامله بلوکی است. براین اساس دولت سهام خود در ۴ شرکت بزرگ دولتی را بصورت یکجا واگذار میکند. این معامله بصورت 50٪ نقد و ۵٠٪ اقساط واگذار میگردد. براین اساس دولت ١۵٪ سهام شرکتهای پالایش نفت بندرعباس، تهران و اصفهان و نیز ۱۲.۳۱درصدی شرکت سرمایهگذاری ملی ایران را واگذار میکند. قیمت مبنا برای این واگذاری ها قیمت تابلو به علاوه ۵٠٪ است به شرط آنکه قیمت تابلو از قیمت مشخصی که دولت معین کرده پایینتر نباشد. براین اساس دولت نصف مبلغ را نقد دریافت کرده و بقیه را با اضافه کردن درصدی به قیمت واگذاری، بصورت اقساط واگذار میکند.
🔹برآوردی ساده نشان میدهد که دولت درآمد خوبی از این واگذاری ها کسب میکند. درآمد پایه ای که دولت از این واگذاری بصورت نقد دریافت میکند59 هزار میلیارد و 990 میلیون خواهد بود. معادل این مبلغ نیز بدون احتساب سود احتمالی ناشی از اقساطی شدن، باید در طول زمان تعیینشده به دولت پرداخت شود.
🔹سؤال اساسی اینجا است که اثرات این واگذاری ها چیست. دولت با واگذاری سهام حاکمیتی خود در یکی از بخشهای کلیدی اقتصاد کشور چه چیزی را بدست میآورد و اثر آن بر عملکرد شرکت، درآمد دولت، توزیع درآمد و توزیع قدرت سیاسی چیست.
🔹فروش سهام دولت و واگذاری آن به بخش خصوصی را نمیتوان عاملی مؤثر برای افزایش کارایی در ایران دانست. واگذاری های سالهای اخیر بخوبی نشان داده که این امر تا چه اندازه عملکردی منفی بر شرکتهای دولتی بزرگ داشته است. واگذاری شرکت هپکو، ماشین سازی تبریز، نیشکر هفت تپه، ساتکاب و … مشتی از خروار است.
🔹عمومی بودن شرکتها که به اشتباه(و چه بسا عمداً) در ادبیات رایج اقتصادی و به تبع آن در کشور ما دولتی بودن نامیده میشود، معادل با ناکارآمدی تفسیر میشود درحالیکه این گزاره بهعنوان حکمی کلی صحیح نیست. هماکنون امریکا که بهعنوان مهد لیبرالیسم و بازارگرایی در دنیا شناخته میشود بیشترین تعداد شرکتهای دولتی بزرگ را در دنیا دارد. براساس هفدهمین گزارش سالیانه فوربس در خصوص رتبهبندی بزرگترین شرکتهای دولتی جهان امریکا در رتبه نخست تعداد شرکت های دولت بوده و چین، ژاپن، انگلستان و کره جنوبی در رتبههای بعدی قرار دارند. از سال 2003 تاکنون چین بهعنوان روبه رشد ترین اقتصاد همواره سهم روبه رشدی از این نسبت را داشته است.
🔹بسیاری از بنگاههای کارآمد امروزی همانند شرکت آهن و فولاد پوهانگ کره که اکنون سومین تولیدکننده فولاد دنیا است توسط دولت ایجاد شدند. بسیاری از این شرکتها نیز پس واگذاری توسط دولت بطور کلی رها نمیشوند بلکه دولتها برای اعمال نفوذ بر آنها دارای سهام طلایی در آنها هستند. سهام طلایی سهامی ناچیزی شاید در حدود ١٪ است اما بواسطه آن دولت حق وتو در تصمیمات بنگاه دارد.
🔹از منظر توزیع درآمد نیز واگذاری سهام دولتی(عمومی) موجب نابرابری میشود زیرا در زمان دولتی(عمومی) بودن سهام شرکتها سود حاصل از فعالیتها به خزانه دولت باز میگردد و صرف مصارف عامه میشود که بسیار عادلانهتر از زمانی است که سود حاصل از فعالیتها به طبقه خاصی از سهامداران تخصیص یابد. علاوهبراین دولت با واگذاری این سهام در ابتدا درآمد خوبی برای مصارف جاری کسب میکند اما جریان درآمدی پیوستهای را از دست میدهد.
🔹همچنین دولت با کاهش سهم خود در شرکتها قدرت حاکمیتی خود را از دست میدهد. درواقع اختیار تصمیمگیری در شرکت به دست بخش کوچکی از سهامداران میافتد زیرا سهامداران خرد توان چندانی برای تصمیمگیری ندارند اما سهامداران عمده بهدلیل سهم بالای سهام خود و قدرت زیاد بر تصمیمات شرکت تأثیر گذاشته و میتوانند با سهامداران عمده دیگر تبانی کنند.
🆔 @QasdWay
همه چیز را به بورس بسپارید
محمد جواد معصومی نیا
پژوهشگر اقتصادی
بخش دوم و پایانی
🔹 این نوع از واگذاریها بر ضد اصل مردمیسازی اقتصادی بهعنوان یکی از اصول اقتصاد مقاومتی است زیرا هم عواید ناشی از شرکتها را از حالت عمومی بهخصوصی تبدیل میکند و هم مالکیت را. علاوهبراین حتی درصورت واگذاری بخش زیادی از سهام به مردم، همواره این خطر وجود دارد که این سهام توسط متمکنین خریداری شده و توسط عده خاصی تصاحب شود. این همان اتفاقی است که برای ایران خودرو( و خورورسازی بهمن ) افتاد و 25 درصد سهام آن بصرت غیرمستقیم و با خرید سهام واگذار شده در بورس توسط شرکت کروز تصاحب شد و موجب تسلط عده خاصی بر صنعت خودرو و افزایش ناکارایی گردید.
🔹 تسلط عده خاصی بر سهام واگذار شده اثرات سیاسی نیز دارد. افزایش ثروت عدهای خاص و افزایش توان مالی آنها موجب تسلط آنها بر نهادهای حاکمیتی و گلوگاه های تصمیمگیری کشور و تمرکز بیش از بیش توزیع قدرت سیاسی در دست آنها میشود. این اتفاق در غرب بسیار مشهود هست. تسلط خاندان راکفلر، بیل گیتس و سایر ثروتمندان بر عرصه سیاست در ایالات متحده نمونه واضحی از اثرات سرمایهداران بر قدرت سیاسی است. در ایران نیز با پیاده سازی سیاستهای لیبرالی این پدیده در حال رخ نشاندادن است.
🔹 علاوهبر همه این ملاحظات، این واگذاریها میتواند تبعات امنیتی خطرناکی داشته باشد. پالایشگاهها یکی از بخشهای درآمدزا و راهبردی در اقتصاد کشور است. یکی از راهبردهای تحریمی امریکا برای فشار بر ایران تحریم بنزین و سوخت بود که با حرکت جهادی تولید بنزین توسط پتروشیمیها و سرمایهگذاری در ساخت پالایشگاه های جدید و توسعه توان تولیدی پالایشگاههای قدیمی و نوسازی آن ها ناکام ماند. اگر این واگذاریها منجر به ناکارایی در دراز مدت و کاهش تولید گردد چه تبعات امنیتی خواهد داشت؟ علاوهبراین اگر این شرکتها همانند شرکت ایران خودرو در سیطره عده خاصی قرار گیرد که ارتباطلات مشکوکی با دشمنان ما دارند آیا نباید منتظر بازگشت این روزنه تحریمی بود.
🔹 بهراستی دولت چه هدفی از این واگذاری ها دارد، تمرکز قدرت اقتصادی و سیاسی در دست عدهای خاص، تأمین کسری بودجه یا ناتوانی از اداره شرکتها؟ گذر زمان همه چیز را روشن خواهد کرد.اکنون زمان تفکر در اینباره نیست، آنچه برای مسئولان اهمیت دارد واگذاری همه چیز به بورس است. مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.
🆔 @QasdWay
❗️ از محرمانگی تا خیانت
🔸دولت در حالی از #گشایش_اقتصادی حرف میزند که هیچ طرح یا مصوبهای دربارۀ آن را منتشر نکرده است و صاحبنظران اقتصادی هیچ اطلاع دقیقی از مفاد آن ندارند.
🔸محرمانهبودن اسناد و برنامهها و طرحها لزوما چیز بدی نیست و گاهی اوقات ضروری به نظر میرسد اما باید دامنه و موضوع آن مشخص و معین باشد.
🔸تجربۀ تصمیمات و برنامههای دولت فعلی نشان داده است که هر جا برنامه یا طرحی مهر محرمانگی خورده است، تعهدات بیمنطق و غیرقابلدفاعی از جانب ملت داده شده است.
🔸در طرح جدید معلوم نیست آقایان دولتی به دنبال حراج کردن چه چیزی هستند، آن هم در سال آخر دولت خود!
🔸دولت محترم به جای هراس از انتقاد و بهجای بایکوتکردن متخصصان و صاحبنظران، بهتر است طرحهای خود را با آنان در میان بگذارد و نکات آنان را حداقل گوش دهد تا فاجعهای مانند برجام یا اصلاح قیمت بنزین و بهدنبال آن شورشها و اعتراضها و نارضایتیهای مردمی رخ ندهد و ضدانقلاب به خرابکاری و موجسواری دل نبندد.
🔸دلسوزانه به مسئولان کشور اعلام میکنیم که مسیری که بهطور خاص در این چند ماهه در پیش گرفتهاید چه در بورسیکردن اقتصادی ایران و چه در حراجکردن اموال عمومی و واگذاری شرکتهای دولتی به ثمن بخس، انتهایی جز وخیمتر کردن مشکلات اقتصادی و تراکم فشارهای اقتصادی بهویژه بر دوش طبقات متوسط و ضعیف جامعه نخواهد داشت.
🔸اللهم بلغت...
🆔 @QasdWay
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔹 #کلیپ مهم از آدام اسمیت تا جورج سورس
⭕️ سخنان استاد رحیمپور ازغدی در تحلیل و نقد #بورس و سازوکارهای قیمتگذاری در بازارهای مالی.
@Afsaran_ir
@schoolofeconomics
@QasdWay
درباره #عدالت و عدالتخواهی در مقیاسِ نظامسازی اسلامی؛
🔆 «عدالتخواهی حقیقی» کمک به تحققِ #حکمرانی_اسلامی است
گفتگو با #آیت_الله_میرباقری
🔸ما وقتی میخواهیم قیام برای عدالت کنیم حتماً باید در مقیاسِ تاریخی و مقیاسِ جهانی باشد. بعد، ذیل آن برای تحقق عدالت در مقیاسِ ملی اقدام کنیم. به تعبیر دیگر موانع تحقق عدالت یک سلسله موانع تاریخی و اجتماعی هستند آن هم در مقیاس جامعهی جهانی، که اگر به آن توجه نکنیم و صرفاً بخواهیم عدالت را در حوزهی کشور خودمان و در مثلاً مقیاس اقتصاد اقامه کنیم با موانع جدی روبرو میشویم.
🔸مهمترین مانع تحقق عدالت، تمدن جدیدِ غرب هست. به تعبیر دیگر بزرگترین حجابِ عدالت «مدرنیزم» است که بههیچوجه نمیگذارد عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محقق شود. تمدن مدرن مبتنی بر «جور» یعنی «ظلم پنهان» است. یعنی آن ظلمی که در دورهی نظام بردهداری وجود داشته تبدیل شده به یک ظلم پنهان در دورهی دموکراسی و حالا به جور تبدیل شده است. این بزرگترین مانعی است ما اگر بخواهیم بهعدالت برسیم باید با آن مقابله کنیم.
🔸یکی از چیزهایی که ما برای رسیدن به عدالت حتماً به آن نیاز داریم نظریهی جامع عدالت است که این نظریهی جامع عدالت باید مبتنی بر مبانی اتفاق بیفتد و بعد هم برای تحققش نیاز به دانش داریم. یعنی علم به مفهوم علم تجربی و دانشهای نظری و بعد حتی ممکن است بگویید به غیر از مثلاً مدلهای یا دانش برنامهریزی به فناوریها و تکنولوژیها و یک مجموع پدیدههایی که عدالت را محقق میکنند نیاز داریم. ما به یک مجموعهای از اینها احتیاج داریم.
🔸تحقق برنامهی الهی در عالم به وسیلهی انبیاء و اولیاست. ما بدانیم جایمان در تحقق عدل کجاست و متوهم نشویم. و اگر تحقق عدالت یک فرآیند تاریخی به این گستردگی دارد ما دنبال دولت مستعجل هم نباشیم. نمیگویم اقدام نکنیم بلکه در طرح بزرگ خدا، در طرح بزرگ امام زمان و در طرح انبیاء اقدام کنیم. این حرکت تاریخیاش است.
🔸مقیاس اجتماعیاش را هم اگر بخواهید در نظر بگیرید میشود مثل انقلاب اسلامی. انقلاب اسلامی یک حرکت عدالتخواهانه در مقیاس جامعهی جهانی است و در مقابل نظام جائرانهی مدرنی که در بعد از دورهی وقوع روشنگری شکل گرفته. در دورهی روشنگری بزرگترین جوری که اتفاق افتاده این است که رابطهی انسان را با غیبِ عالم قطع کردند. ایدئولوژی مدرن، که زیرساختیترین لایهی تمدن مدرن است، این بنیان جور در عالم است. مکتب مارکسیسم و مکتب سرمایهداری هم مدعی عدالتاند. گرچه خودشان وقتی با هم میجنگیدند یکی شعار آزادی میداد و یکی شعار عدالت، ولی هر دو هم مدعی آزادی هستند هم مدعی عدالت. ولی هر دویشان عدالت و آزادی را میخواهند در بستر انانیت انسان محقق کنند و این از بُنیان با عدالت و آزادی مخالف است؛ مبتنی بر پرستشِ نفس نه عدالت محقق میشود نه آزادی.
🔸روقتی به نظام اجتماعی میرسید نظام سیاسی عادلانه، نظام اجتماعی چه نظامی باشد؟ نظام ولایت فقیه. در مقابل نظام لیبرال دموکراسی، نظام ولایت فقیه است. در این نظام اجتماعی رکن اصلی چیست؟ خود فقیه عادل جامعالشرایط است. لذا اگر کسی خیال کند که دنبال عدالت اجتماعی است ولی میخواهد امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را دور بزند چه کار میتواند بکند؟ هر حرکتی بکند جائرانه است. میخواهم عدالت را محقق کنم ولی کاری با خدا ندارم. حتماً ظلم میکنی! شدنی نیست. یعنی وقتی خودت از مدار بندگی خارج میشوی، خودت میشوی ابلیس؛ چه عدالتی؟!
🔸معتقدم عدالتخواهی کنونی، حرکت کردن ذیل انقلاب اسلامی است. نباید بخواهد یک انقلاب جدیدی کند یا این انقلاب را نابود کند. این انقلاب هم در این مرحله، که مرحلهی دولتسازی است و میخواهد حکمرانی اسلامی بشود، نیاز به نرمافزار دارد؛ از «مکتب» تا «علم» تا «اجرا» همهاش نرمافزار است.
👈متن کامل را در اینجا ببینید:
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46239
🆔 @QasdWay
کسانی که با خامی گمان میکردند و گمان میکنند که گردشگری نقطۀ اتکای خوبی برای گسترش فعالیت های اقتصادی و توسعه اقتصادی است، حال و روز گردشگری را ببینند! آن همه زیرساخت و امکانات و... به هیچ دردی نمیخورد!
🔹وزیر گردشگری: در ۳ ماه اول امسال ۷۴ گردشگر خارجی به ایران سفر کردند. در سه ماه نخست سال گذشته تعداد گردشگران خارجی دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بود.
🔹گردشگری نزدیک به صفر شد. ۱۲ هزار میلیارد تومان تا مردادماه ضرر وارد شد.
@Farsna
🆔 @QasdWay
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقض قوانین نئوکلاسیک، راز موفقیت در تولید کاغذ!
خانواده ای در سریلانکا با استفاده ٨ فیل که روزانه ١۶ بار مدفوع میکنند، خط تولید کاغذ راه انداخته و محصول خود را به ۳۰ کشور جهان صادر میکند.
این خانواده چند قاعده مهم اقتصاد نئوکلاسیکی را نقض کرده اند:
۱- تولید در صورتی بهینه است که در مقیاس انبوه صورت گیرد.
۲- صادرات در صورتی ممکن است که در مقیاس انبوه صورت گیرد.
۳- تبلیغات فقط برای مقیاسهای انبوه ممکن است
۴- تک تک اعضای یک خانواده باید در مزیتها و استعدادهای خود مشغول به کار شوند تا فرایند کسب و کار بهینه شود.
افسانههای نئوکلاسیک را باور نکنیم ...
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
در تاریخ یعقوبی آمده است که:
«هاشم جد پیامبر ص بازگشت و بهر طايفهاى از عرب میگذشت از بزرگان آن طايفه پيمان مىگرفت كه بازرگانان قريش نزد آنها و در سرزمينشان در امان باشند و درنتیجه از مكه تا شام اين پيمان گرفته شد»
و از آن به بعد، قریش توانست رشد سرشاری در تجارت کند. این رفتار که بزرگان یک قوم برای هموار کردن مسیر تجارت به گفتگو با اطراف و اکناف عالم بپردازند، رویهای مرسوم بوده است.
بدون شک یکی از مهمترین مصائب امروز ما در اقتصاد، هموار نبودن مسیر تجارت است. و این کار با گفتگو و رایزنی با کشورهای مسیر و کشورهای هدف میسر میشود.
اما در این چند ساله، انچه ندیدیم، سفر مقامات کشور به نقاط مختلف عالم برای هموار کردن مسیر بوده است. ای کاش آقای ظریف به جای توییت زدن و گفتگو با کشورهایی که اصولا مبدا و مقصد تجارت ما نیستند، هواپیمای ملی ایران را سوار می شدند و به همراه وزیر صنعت و تجارت و اقتصاد عالم پیمایی می کردند.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
🔆 تبعیض ناروا بهنفع بورسبازان
دکتر #علی_سعیدی
🔸تا زمانی که بورس سربالایی میرفت و عدهای (نه همۀ مردم) با انگیزههای بورسبازی روز به روز خوشحال و سرمست از سودهای بادآورده، اقتصاد را با سرعت به پرتگاه سقوط میبردند، کسی نگران ارزش داراییهای مردم نبود، اما این روزها که نمادها عمدتا قرمز هستند، مسئولان به فکر حفظ ارزش داراییهای بورسبازان افتادهاند!
🔸چرا باید بودجۀ بیتالمال صرف حفظ دارایی برخی از افراد جامعه شود؟
🔸آن هم داراییهایی که ارزش آنها بهوضوح کاذب است و با هیچ متغیر واقعی اقتصادی همنوایی ندارد!
🔸آن هم برای کسانی که محرک اصلی آنها در کنش اقتصادیشان صرفا حرص و طمع بوده است!
🔸و به هشدارها دربارۀ حباببودن رشد بورس و مشکلداربودن سودهای نجومی توجهی نکردهاند!
🔸حمایت دولت و مجلس از کسانی که ارزش داراییهایشان در بورس در حال کاهش است بهروشنی خلاف عدالت است؛ با این کار دولت و مجلس دارد به حرص و طمع و شتابزدگی و رفتارهای هیجانی عدهای از مردم پاداش میدهد در حالی که این افراد مستحق مجازاتی بیشتر از کاهش ارزش داراییهایشان هستند!
❓آیا کسانی که بهخاطر تورم لجامگسیختۀ این سالها، امید خانهدارشدن و ماشیندارشدن را که هیچ، امید تأمین حداقلهای زندگی خود را هم از دست دادهاند نیز مشمول این حمایتها میشوند؟!
❓آیا کسانی که بهخاطر رکود ناشی از کرونا، کار خود را از دست دادهاند نیز از چنین حمایتهایی برخوردار میشوند؟
❓آیا کسانی که بهخاطر دوری از مرکز، از محرومیتهای تاریخی رنج میبرند و با سیاستهای نادرست پولی و مالی دولت، روزبهروز فاصلهشان با مرکزنشینها بیشتر میشود نیز میتوانند به چنین حمایتهایی امیدوار باشند؟!
❓و قس علی هذا زمینخوردگان و زیاندیدگانی که با هر شاخص و ملاکی، مستحقتر از بورسبازان برای حمایتهای دولت و مجلس هستند، اما کسی، مسئولی، رسانهای یا کارشناسی دم از مشکلات آنها هم میزند؟!
🔸هجوم گستردۀ بخشی از مردم به سمت بازارهای بورس باعث ایجاد عدمتعادل گسترده در اقتصاد شده است و این عدمتعادل در حال سرریز به بخشهای دیگر اقتصادی هم هست؛ آن هم اقتصادی بیمار که نیازمند مراقبت است و دیگر توان شوک و فشار بیشتر را ندارد!
🔸عدالت حکم میکند اگر بورسبازان و سفتهبازان حریص و طماع مجازات نمیشوند، لااقل به همان قاعدۀ بازار که خودشان قبول کردهاند، پایبند باشند و در ازای سودهای بیپایه و اساس، الان هم طعم زیانهای بازار را بچشند: من له الغنم فعلیه الغرم (کسی که منفعت برای اوست، زیان هم متعلق به اوست؛ قاعدۀ فقهی). اگرچه هنوز تا رسیدن به زیان واقعی فاصله زیاد است و عمدۀ دارندگان داراییهای مالی صرفا از سودهای بادآوردهشان کاسته شده است و هنوز زیان به اصل آورده اولیه نرسیده است.
🔸این روزها بهجای اینکه دغدغه اصلی کشور رسیدگی به خیلی بیکاران و بنگاههای تعطیل یا نیمهتعطیل ناشی از کرونا و رفع محرومیتهای تاریخی باشد، هم و غم مسئولان و رسانهها «ایجاد تبعیض ناروای دیگری» است به نفع بورسبازان حریص و طماع!
🆔 @QasdWay
چرا باید مباحث انتقادی به اقتصاد متعارف را از همان ابتدا به دانشجویان ارائه کرد؟
یانیس ووروفاکیس نویسنده کتاب کلیات اقتصاد؛ همراه یک مبتدی دلایلی را مطرح میکند که مطابق با آن باید اقتصاد را از همان ابتدا همراه با انتقاداتش خواند:
۱. هرگز فکر خوبی نیست که با دانش آموزان به عنوان کودکان نابالغ رفتار شود.
۲. اگر بحث های انتقادی را "برای مدتی" (یعنی در طول دوره کارشناسی و در دروس اولیه اقتصاد) کنار بگذاریم، این خطر وجود دارد که دیگر هرگز به آنها باز نگردیم. دانشجوبان متفکرتر که از رفتار مانند کودکان متنفر هستند ممکن است ما را به دلیل فراموش کردن انتقادات یا گذشتن از آن ها خیلی زود ترک کنند.
۳. کمی اشتیاق در ایجاد انگیزه در تفکر تحلیلی بسیار کمک می کند. شعاری که به نظر می رسد ما به عنوان اقتصاددان فراموش کرده ایم.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
https://ecoiran.com/بخش-گزارش-خبری-57/2242-بورس-تهران-انتخابات-آمریکا
این ویدئو را ببینید!
ببینید چه کسانی تلاش دارند تحولات اقتصاد ایران را به عوامل خارجی ازجمله انتخابات آمریکا پیوند بزنند! به نظر شما انگیزۀ آنها چیست؟ صرفا توضیح یک «واقعیت» یا شکلدهی و ساخت «انتظارات»؟!
🆔 @QasdWay
🔆 آیا چیزی به نام #علم_اقتصاد داریم؟
✍ دکتر #علی_سعیدی
🔸بیش از شصت-هفتاد سال است (از زمان نگارش اقتصادنا توسط شهیدصدر) که جامعۀ روشنفکران غربزده گاه و بیگاه سؤالی تکراری را مطرح میکنند و با گلآلودکردن آب، ماهیگیری میکنند: آیا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» داریم؟ کاری به اغراض سیاسی یا منافع اقتصادی مطرحکنندگان این شبهه ندارم، اما به محض مطرحشدن این شبهه، تعداد زیادی از متفکران در سطوح مختلف سعی در پاسخگویی به این شبهه میکنند و هر کدام به نحوی از انحا تلاش میکند نشان دهد که بله، چیزی به نام اقتصاد اسلامی داریم؛ حالا این «چیز» ممکن است از جنس «علم» نباشد اما قطعاً از جنس مکتب است، همانطور که مکتب سرمایهداری و سوسیالیسم داریم.
❓اما هیچکس نمیپرسد که آیا اساساً چیزی به نام #علم_اقتصاد داریم؟ این چیز کجاست؟ کدام #علم؟
🔸در نگاه اول، کسانی که این سؤال برایشان عجیب است، در ذهن خود آنچه در دانشگاهها و کلاسهای درسی تحت عنوان اقتصاد خرد و اقتصاد کلان و اقتصاد سنجی تدریس میشود را «علم» اقتصاد میدانند و لذا جواب سؤال برایشان روشن است: بله، علم اقتصاد داریم و منظور از آن، #اقتصاد_اثباتی است!
🔸 برای اینکه بحث روشنتر شود، باید به چند سؤال پاسخ دهیم: اولاً منظور ما از علم چیست؟
🔸 اگر علم یعنی معرفتی که از هستها و واقعیتهای مشاهدهشده (facts) سخن میگوید، باید بهعنوان مدرس دانشگاه که سالهاست اقتصاد خوانده و تدریس کردهام بپرسم که در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان از کدام «واقعیت» و از کدام «هست» سخن میگوییم؟ آیا واقعیتهای مشاهدهشده و بهاصطلاح هستهای اقتصادی بهصورت لخت و عریان در صحنۀ عینیت حضور دارند و ما کافیست چشممان را باز کنیم تا آنها را ببینیم یا اینکه این واقعیتها آن چیزهایی هستند که «ما میبینیم» نه آنچه در خارج هست. همواره «ما» به همراه تمام تعلقات و باورها و ذهنیتهایمان بهعنوان حد واسط آنچه درواقع وجود دارد و آنچه بهعنوان گزارهای علمی یا اثباتی (positive) از آن یاد میشود، قرار داریم. به بیان سادهتر، هیچ گزارۀ اثباتی در اقتصاد فارغ از باورها و تعلقات و ذهنیتهای اقتصاددان نیست. البته منشأ این باورها و تعلقات هر چیزی میتواند باشد: جامعه، تاریخ، طبقۀ اجتماعی، فرهنگ و البته دین الهی.
🔸 کسی که اندک مطالعهای در ساحت فلسفۀ اقتصاد یا فلسفۀ علم یا معرفتشناسی داشته باشد میداند که واقع بما هو واقع قابل شناخت و تبیین بدون هرگونه جهتگیری اخلاقی و هنجاری نیست، یا لااقل در آن تردیدها و مناقشات و مناظرات فراوان و بنیادینی وجود دارد.
🔸 ثانیاً موضوع مطالعات اقتصادی چیست؟ نباید این واقعیت را انکار کرد که گزارهها و آموزههای اقتصادی، بهتبع گزارهها و آموزههای انسانی و اجتماعی، محصول مشاهدات و گزارشها و روایتهای تاریخی و جامعهشناختی است و گمان میکنم برای خوانندگان محترم اینقدر بدیهی باشد که این گزارشها و روایتها چقدر میتواند جهتدار و بعضاً متعارض یا متناقض باشد که دیگر نیازی به توضیح در این باره نباشد.
🔸 ثالثاً من بهجای اینکه بهدنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، میخواهم سؤال بنیادینتری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزارههای بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلاً اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزارهای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا مثلاً نظریۀ مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزارهای اثباتی و فارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرفکننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن میگویند؟
🔸 آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاسهای اقتصاد میخوانیم و درس میدهیم هر کدام به نحوی بهدنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از اینها از نوع #حکم و #فتوا هستند و امری را #حلال و عمل بر خلاف آن را #حرام میکنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی #واجب است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده میشود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند میکند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه بهعنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج میشود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان!
👇ادامه در پست بعدی
👆ادامه از پست قبلی
🔸 بحث در این زمینه مجال موسعتری را میطلبد. در اینجا فقط به این نکته قناعت میکنم که بهجای اینکه با الفاظ بازی کنیم و از اصطلاحات پرابهام علم و عقلانیت سوءاستفاده کنیم تا اغراضی کوتاهمدت و البته بیفایده را تحصیل کنیم، وقت و انرژی خود را صرف مسائل جدیتر و بنیادینتر کنیم. پیشنهاد میکنم بهجای پرداختن به مباحث انتزاعی و دورشدن از واقعیتهای زندگی اجتماعی خودمان، به فکر چارهاندیشی برای حل مشکلات اقتصادی این روزهای مردم با توجه به تجربههای تاریخی و اجتماعی خودمان باشیم.
🔸 بزککردن تئوریهای لیبرالی یا نئولیبرالی و خوراندن آن به اسم «علم اقتصاد» و «عقلانیت اقتصادی» بیش از صد سال است که مشکلی از اقتصاد بیمار ما را حل نکرده است؛ این واقعیتی است که منکران حقایق تاریخی و تجارب اجتماعی، نمیخواهند بپذیرند و از این نظر، اتهامی که به خودشان وارد است به سمت دیگران منحرف میکنند!
🆔 @QasdWay
به نفع چه کسی؟
#اقتصادـنهادی
«مبادلات در محیط خلأ هماهنگ نمیشوند». این جملهای است که گروینوگن در کتاب مقدمهای بر اقتصاد نهادگرا به آن اشاره کرده است. همه تلاش او در فصل اول از این کتاب این است که نشان دهد مبادلات، از قوانین، رفتارها، طبقات اجتماعی، سنتها، فرهنگها و حتی فسادها و قدرتطلبیها متأثر هستند. در این معنا نمیتوان مبادلات را عناصری خالص تصور کرد. عناصری که نظریهدست نامرئی بناداشت آن را خالص و خودکار معرفی کند.
مبادله تابعی از متغیرهای فراوان است و حاکمیتها در تلاشند مسیر این مبادلات را در جهت منافع ملی خود هموار کنند. لذا اعمال قدرت در هموارسازی موانع مبادله (آنگونه که منافع ملی ایجاب میکند) از رویههای مرسوم دولتها در طول تاریخ بوده است.
تصمیم آمریکا در خروج از برجام، خروج از کنوانسیون پاریس و ... . نحوه حمایتگری چین و آمریکا و روسیه و آلمان از تجارتهای خود، اعمال تحریمها بر علیه کشورهای مختلف و حتی برپایی جنگها را میتوان در این پازل تعریف کرد.
مبادله به خودی خود و به راحتی به نفع ما نمیشود. پس باید بنیادهای مبادله را به نفع خود تغییر دهیم. این پیامی است که اقتصاد نهادگرا مخابره میکند.
اما آنهایی که خود را موسوم به نهادگرایان ایرانی میدانند، این پیام را اینگونه دریافت میکنند که: چگونه میتوان بنیادها و اصول نهادی حاکم بر ایران را به نفع خالص مبادله تغییر داد؟ لذا در نگاه آنها مبادله برای چه کسی و به نفع چه کسی معنا ندارد یا این که دریافت نمیکنند که این بیمعنایی به نفع چه کسی است. حال آنکه مبادله فینفسه معنا ندارد. طراحی مبادله است که نظام توزیع نفع را مشخص میکند و مبادلات طراحی شدنی هستند.
بنابراین نهادگرایان ایرانی در بهترین حالت نمیدانند بر سکوی کدام تیم نشستهاند.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
📕کتاب «تجزیه آمریکا»
نویسنده: فرانک اچ.باکلی
ترجمه: روحالله عبدالملکی
انتشارات: دیدمان
تعداد صفحات: 247 صفحه
🔷 نویسندهی اینکتاب معتقد است آمریکاییها هیچگاه به اندازهی امروز دچار تفرقه نبودهاند و اینک کاملاً آمادهی تجزیه هستند. او دشمنیهای تلخ حزبی، بنبست قانونگذاری، پذیرش فزایندهی خشونت تحت لوای ارزش سیاسی و... را نشانگر این واقعیت میداند که در کشورهایی مجزا، زندگی بهتری نصیب مردم آمریکا خواهد شد.
🔻بخشی از کتاب: «من به این باور رسیدم که از هم گسستن آمریکا بسیار محتملتر از آن است که من در کتاب «تجزیه آمریکا» که ماه ژانویه به چاپ رسید، به آن پرداختهام... وضع ما بهتر از اینها بود. اما از زمان انتخاب دونالد ترامپ، سمی وارد روح آمریکا شده است. این سم ما را از هم جدا کرده و ایدهی تجزیه را بیش از پیش جذاب کرده است. ما اینک آنچه بودیم نیستیم».
#معرفی_کتاب
☑️ @Sh_Aviny
🆔 @QasdWay
📸 #اینفوگرافیک|جزئیات مصرف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی و دارو
این است نتیجۀ تخریب زیرساختهای بومی کشاورزی و وابستهکردن اقتصاد کشور به انواع محصولات کشاورزی وارداتی!
@Farsna
🆔 @QasdWay
🔆 چرا مردم باید اقتصاد بخوانند؟
🔸 پاسخ رایج این است که کار پیدا کنند.
🔸پاسخ دیگر این است که اقتصاد میتواند کمک کند تا بفهمیم جامعه چگونه عمل میکند.
🔸با این حال، بهترین پاسخ را جون رابینسون، استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، داده است:
📢«هدف از مطالعۀ اقتصاد این است که بدانیم چگونه توسط اقتصاددانان اغفال نشویم!»
سخنرانی در بازل، ۱۹۶۹
🆔 @QasdWay
طرح جهانی ماسک اجباری همراه با جریمههای شخصی که در ایران هم به گوش میرسد، مسیر کنترل تمام جانبه انسان را فراهم میکند. مسیری به سوی یک دیکتاتوری مطلق و واحد جهانی.
ای کاش ما کمی با دقت بیشتری به استقبال این طرح ها می رفتیم.
انذار فرارسیدن این دیکتاتوری را هم پیش از این داده بودیم...
نیازی به میکروچیپ نیست. سامانههای اطلاعاتی متقاطع، کار میکروچیپها را انجام میدهند. به محض خروج از خانه و حتی در خانه و ۲۴ ساعته بناست رهگیری شوید. و این سوغات آزادی است در مکتب لیبرالیسم.
پیشنهاد میکنم، فیلم سینمایی in time را ببینید. دیکتاتوریهای همهجانبه به نفع سرمایهداران است.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
نحوه بکارگیری انفال ریشه تمام بیعدالتیها و کلید حل معضلات
دکتر حسین کچویان
(قسمت ۱ از ۲)
مکرراً شنیده ایم که نظام اقتصادی اسلامی، نظامی است که نه همچون نظام سرمایه داری و نه همچون نظام سوسیالیستی است. گفته شده است که نظام اسلامی نظیر نظام سرمایه داری نیست که افراد می توانند بدون هیچ محدودیتی، ثروت اندوزی کرده و از طریق کار بدون قید و بند در قلمروی اقتصاد تولید ثروت نموده و آنرا تملک کنند که تنها وظیفه آنان پرداخت مالیات مقرر تعیین شده توسط دولت باشد که آنهم قابل قیاس با ثروت تحصیل شده و دارایی موجود شخص از طریق فعالیتهای اقتصادی فرد سرمایه دار نیست! از آنطرف نیز نظام اسلامی چون نظام سوسیالیستی نیست که مالکیت خصوصی در آن به رسمیت شناخته نشده و افراد مالک محصولات تولیده شده توسط خودشان نباشند و نتوانند مالک خانه و زمین یا کارخانه و شرکت خود باشند! نظامی که در آن دولت، مالک بزرگی است که بر تمامی منابع ثروت و تولیدات افراد جامعه سلطه ملکی و مالی دارد، قطعا نظام اقتصادی اسلامی نیست کما اینکه نظامی که در آن حدی بر ثروت اندوزی و کار افراد وجود نداشته و هر آنچه می خواهند بدون قید و حدی تولید و تملک می کنند، نظام اقتصادی اسلام نیست!
اما سوال مهمتر این است که نظام اقتصادی اسلام و آنچه آنرا از این دو نظام متمایز می کند، در کجاست؟ در این خصوص نظریاتی مطرح بوده که بدون مخالف نبوده است مثل آن نظریاتی که قائل به گذاشتن حد بر ثروت و دارایی هستند. اما به نظر می رسد مهمترین وجه تمایز ساختاری اقتصاد اسلامی که موجب تمایز آن با دو نظام دیگر می شود در مساله انفال قرار دارد. انفال، مطابق نظر فقهی حضرت امام (ره) تمام اموالی است که فاقد رب یا مالک است که شامل زمین های موات اعم از شهری و غیر شهری، معادن از جمله نفت، دریاها، رودخانه ها و... بغیر از اموال منقول در آنها مثل پرندگان و حیوانات دیگر است. انفال به یک معنا سرچشمه کلیه ثروتهاست. در سرمایه داری با انفال، مثل مال خصوصی و در سوسیالیسم با اموال خصوصی نظیر انفال یا مال حکومتی عمل می گردد. در اسلام تفکیک دقیقی بین مال حکومت یا امام و مال خصوصی وجود دارد. بررسی مجملی در نظامات اقتصادی نشان می دهد هم ویژگی و هم سرچشمه بدبختیها و خیرات نظامات مختلف به نوع تعامل آنها با انفال برمی گردد. در نظام اسلامی بعد از انقلاب اسلامی نیز نحوه تعامل با انفال سرچشمه کلیه فسادها، نابرابریها، تبعیضات طبقاتی و مشکلاتی است که اکنون کشور با آن مواجه است. نوع توزیع انفال یا به تعبیری منابع عمومی مثل زمینها، منابع و سایر اموال دولتی از اساس مبتنی بر روابط ناسالم و غیرعادلانه بوده است. آنچه در مورد امضاهای طلایی گفته می شود نیز بخش مهم و عمده آن نیز به اموال دولتی برمی گردد. چه بسیار زمینها، اموال و منابعی که به افراد مختلف داده شد، به بهانه تاسیس مدرسه، بیمارستان یا سایر خدمات خیر و عمومی اما عملاً بدل به ملک خصوصی گردید و صاحب آنرا صاحب ثروتهای افسانه ای و بادآورده کرد. آنچه که اخیراً در جریان دادگاه های مختلف افشا شده است، بخوبی نشان می دهد که آغاز و منشای اصلی فساد از مدیرانی است که بر انفال یا اموال دولتی سلطه و اقتدار یا مدیریت داشته اند. به جرات می توان گفت که در کشور شاید نتوان باندازه انگشتان دست، افراد در هیچ قشری از تاجر و کارخانه دار تا پزشکان و دارندگان مجموعه های فرهنگی سرمایه دار و ثروتمندی را پیدا کرد که ثروت وی ناشی از بهره تبعیض آمیز از اموال عمومی یا دولتی نباشد. به همین دلیل در کشور ما دعوای بر سر مالکیت دولتی و خصوصی دعوایی مسخره و تصنعی است. در کشور ما دعوای احاله اقتصاد به مردم در واقع دعوای بهره برداری طالمانه و تبعیض آمیز از اموال مردم است. بخش خصوصی مشکلش صرفا این است که چرا بهره بیشتر و بی حساب و ناعادلانه از این اموال بدست نمی آورد یا به وی داده نمی شود! به هیچ وجه مساله این بخش، این نیست که در فعالیت های اقتصادی آزاد گذاشته شود، بلکه دعوای آن این است که چرا این یا آن سرمایه دار از این منابع بیشتر بهره می برد و به آن دیگری کمتر داده می شود. به همین دلیل در این کشور هیچ کاری که در آن منابع دولتی به میزان زیاد و مسرفانه به کارگرفته نشود، به هیچ وجه مورد اقبال بخش خصوصی نخواهد بود. البته این به معنای متهم سازی بخش خصوصی نیست، بلکه بخش دولتی نیز بیش از بخش خصوصی مسئول است و در واقع با بیان درست، «خصوصی» و «دولتی» نقش هایی است که با هدف واحدی بین افراد دست به دست می شود! از اینرو می توان گفت که تمام نزاعی که در کشور میان گروههای سیاسی در جریان است نیز در اصل نزاع بر سر همین اموال است؛ یک دلیل قاطع و مشخص آن نیز وضع شرکتهای دولتی است که با مصرف نزدیک به ۷۰ درصد بودجه، مالیاتهایی زیر ده درصد پرداخت می کنند و اکثراً زیان ده هستند.
https://ble.ir/tammolat
https://instagram.com/dr.kachooyan
🆔 @QasdWay
نحوه بکارگیری انفال ریشه تمام بیعدالتیها و کلید حل معضلات
دکتر حسین کچویان
(قسمت ۲ از ۲)
اما با وجود اینکه این شرکتها محل انواع فساد اقتصادی و اجتماعی بوده و مشکل آنها از زمان هاشمی رفسنجانی موضوع بحث بوده و همه بر ضرورت اصلاح آن تاکید داشته اند، از آن زمان تاکنون هیچ دولتی ولو باصطلاح مدافعان پروپا قرص بخش خصوصی و لیبرالترین آنها از جمله دولتهای اول و دوم روحانی نیز در صدد اصلاح این مشکل برنیامده اند چرا که این شرکتها منبع اصلی حیف و میل و چپاول منابع بیت المال و انفال است و دولتهای مختلف از آنها برای تسهیم منافع قدرت بین خود و اعوان و انصار یا آقازاده ها استفاده می کنند! عمده ترین تلاشی که در این سالها از زمان هاشمی رفسنجانی برای تخفیف مشکل شرکتهای دولتی انجام گرفته است، خصوصی سازی آنها از طریق فروش این شرکتها به باصطلاح بخش خصوصی است که قصه پرغصه آنرا همه می دانیم که در حقیقت اختصاصی سازی این شرکتها بود و خود راهی شد برای چپاول این شرکتها و تصاحب زمینها و اموال آنها از طریق زد و بند و زدن چوب حراج به آنها و فروش شان به ثمن بخس و به تعطیلی کشاندن آنها که دیگر حتی همان منافع اندک حاصله از آن برای عموم نیز از بین رفت! گرچه این به معنای اتهام زنی به تمامی افراد درگیر در این فعالیتها یا مدیران شرکتهای دولتی و انتساب نیات سوء به تمامی آنها نیست، هرچند واقعیت عینی خود بیانگر بسیاری از حقایق است!
به نظر می رسد که برگشت تعادل به کشور و رفع وضعیت شدیدا ناعادلانه کنونی در گروی برگشت انفال به وضعیت اولیه خود و توزیع آن بر مبانی اسلامی یا قسط و عدل است. از این پس تنها باید گروهی را در کشور صادق و صاحب صلاحیت تلقی کرد که طرح مشخصی برای اعاده انفال به تاراج رفته به هر بهانه ای داشته و سیاست روشنی نیز برای تعامل آتی با آن ارائه دهد و الا هر سخن دیگر صرف ادعای واهی و غیر موثر در چاره سازی اوضاع کنونی است! مخصوصا بدون داشتن سیاست و برنامه ای مشخص برای جلوگیری از تکرار اعمال و رویه های سوء گذشته در بهره برداری تبعیض آمیز و ظالمانه از انفال و هم چنین تضمین استفاده غیر تبعیض آمیز و همراه قسط و عدل از این منابع، نه امکان بازگشت تعادل و سلامت به کشور وجود دارد و نه اینکه می توان گردش درست امور و بالندگی اقتصاد و امور کشور را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی انتظار داشت!
https://ble.ir/tammolat
https://instagram.com/dr.kachooyan
🆔 @QasdWay
رئیس سازمان بورس: اگر بازارگردانها در بازار سرمایه فعال شوند تعادل ایجاد میشود!
❗️ مصداق واقعی از چاله درآمدن و به چاه افتادن!
🆔@QasdWay
🔹مدیر تحقیق و توسعه بورس تهران: حضور بیش از ۸۰ درصد سرمایه گذار غیر حرفه ای در بازار سرمایه باعث ایجاد نوسان در بورس شده است.
سوال جدی:
این سیل مردم غیرحرفهای را چه کسی به سمت بورس هدایت کرد؟!
آیا غیر از دولت و رسانهها، کس دیگری مقصر است؟!
🆔@QasdWay
اقتصاد ایران برای بازگشت به مسیر رشد تنها این راهکارها را دارد:
۱- واردات نفت و تبدیل ایران به بارانداز نفت خاورمیانه و تبدیل نفت به فراورده.
۲- توسعه جهشی و حمایتی در کشاورزی
۳- تهاتر نیازهای کشور در ازای صادرات فراوردههای نفتی (نه نفت خام) و محصولات کشاورزی و صنعتی
۴- پولپاشی متوازن توسط حاکمیت بر روی بخش عرضه و تقاضا
۵- استفاده از پتانسل جبهه مقاومت و کشورهای همسو در جهت توسعه تجارت
۶- احیای جاده ابریشم و احیای حاکمیت ایران بر تجارت زمینی دنیا
@hamidrezamaghsoodi
🆔@QasdWay