جلسه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق عمومی
با عنوان "امکان سنجی استناد به سیاستهای کلی نظام در شورای نگهبان و دیوان عدالت اداری"
خانم سمیه فرخ
استاد راهنما: دکتر حامد نیکونهاد
ناظر ماهوی: دکتر علی مشهدی
ناظر شکلی: دکتر داوود محبی
▫️سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۰، سالن یاس ساختمان امام خامنه ای
@qompubliclaw
اجرا نکردن قانون مبارزه با سرقت علمی برای برخی افراد منافعی به دنبال دارد :: خبرگزاری خانه ملت
yon.ir/xwYws
@qompubliclaw
هدایت شده از پژوهشکده شورای نگهبان
#نهادهای_مشابه_شورای_نگهبان_در_سایر_کشورها
💠 دعوای «ماربری علیه مدیسون» و شکلگیری صلاحیت نظارت قضایی برای دیوان عالی آمریکا
🔸سال ۱۷۹۰، اولین جلسه دیوان عالی آمریکا (Supreme Court of the United States) برگزار شد. این دیوان که بر اساس بخش اول اصل سوم قانون اساسی آمریکا تشکیل یافته بود، تنها صلاحیت فرجامخواهی از آراء دادگاههای تالی را دارا بود. تا اینکه در سال ۱۸۰۳ در دعوای معروف «ماربری علیه مدیسون» (Marbury v. Madison)، رأی قاضی مارشال (رئیس وقت دیوان عالی)، نقطه عطفی را در تاریخ این دیوان رقم زد. این پرونده و رأیی که قاضی مارشال برای آن صادر نمود، سبب شکلگیری صلاحیت نظارت قضایی بر قوانين در نظام حقوقی آمریکا گشت. بنابراین دعوای فوقالذکر به عنوان یکی از دعاوی بسیار مشهور در میان حقوقدانان شناخته میشود.
🔹ماجرای پرونده ماربری علیه مدیسون ریشه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۰۰ داشت که در نتیجه آن «توماس جفرسون» بر «جان آدامز» (رئیسجمهور مستقر) پیروز شد. آدامز قبل از ترک منصب در سال ۱۸۰۱، اقداماتی را برای تصدی مناصب قضایی به دست نمایندگان کنگره که اکثریت فدرالیست بودند، اتخاذ نمود. وی جان مارشال را که وزیر خارجه او بود، همزمان به ریاست دیوان عالی فدرال منصوب کرد. همچنین قانون قضایی (Judiciary Act 1801) را به تصویب کنگره فدرالیست وقت رساند که براساس اختیارات ناشی از آن قانون، تعدادی قاضی فدرال و قاضی صلح را پیشنهاد داد که به تأیید مجلس سنا رسیدند.
🔸دوره ریاست آدامز به اتمام رسید و حکم ۱۷ تن از قضات جدید امضا نشده باقی ماند. سپس جفرسون بر سر کار آمد و به وزیر خارجه خود، مدیسون (که مقام صالح امضا حکم قضات بود)، دستور داد تا از امضا احکام آنان امتناع کند. در پی همین امر بود که «ماربری» (یکی از قضات منصوب) به استناد بند ۱۳ قانون قضایی سال ۱۷۸۹ (Judiciary Act of 1789) خواستار صدور حکم «مانداموس» (Mandamus) توسط دیوان عالی شد.
🔹 مانداموس یک حکم قضایی بود که از سوی دادگاه عالی به دادگاه تالی، مأمور دولتی، مقام عمومی و امثالهم دستور میداد که اقدامی را مطابق قانون انجام دهد یا از انجام آن خودداری نماید. اگر چنین حکمی از سوی دیوان عالی صادر می شد، مدیسون موظف بود که حکم قضاوت ماربری را امضا کند. قاضی مارشال، ریاست وقت دیوان عالی آمریکا میدانست که در صورت صدور حکم مانداموس، مدیسون از پذیرش آن امتناع خواهد نمود؛ بنابراین مسئله اعتبار حکم دیوان عالی در میان بود.
🔸قاضی مارشال در میان این دوراهی، دست به ابتکاری هوشندانه زد و به استناد برتری قانون اساسی بر قوانین مصوب کنگره، بند ۱۳ قانون قضایی ۱۷۸۹ را معارض با بخش دوم اصل سوم قانون اساسی آمریکا دانست؛ زیرا در بخش دوم این اصل چنین اختیاری برای دیوان عالی فدرال(صدور احکام مانداموس) در نظر گرفته نشده بود.
🔹رأی مارشال گذشته از اینکه دعوای ماربری علیه مدیسون را فیصله داد، اثری بسیار مهم در نظام حقوقی آمریکا برجای گذاشت. قاضی مارشال با صدور این رأی، نظارت قضایی بر قوانين را با وجود عدم شناسایی و تصریح آن توسط قانون اساسی آمریکا، برای دیوان عالی فدرال تأسیس نمود و بعد از صدور اين حكم، دیوان عالی صلاحیت نقض قوانین معارض با قانون اساسی را برای خود در نظر گرفت.
🔸 در واقع این ابتکار ناشی از تفکر برتری و ارجحیت قانون اساسی بر قوانین عادی بوده است. وی معتقد است: «قانون اساسی، قانونی برتر و حاکم است و امکان تغییر آن از طرق عادی وجود ندارد و نمیتوان آن را هم سطح قوانین عادی قرار داد؛ زیرا در این صورت هر زمان که قانونگذار عادی بخواهد، میتواند قانون اساسی را دستخوش تغییر و تحول قرار دهد. در این شرایط بایستی یکی از این دو راه را برگزید: یا قانونگذاری بر خلاف قانون اساسی را نباید بپذیریم و قوانین عادی مغایر با قانون اساسی را باطل بدانیم و یا اینکه نقش قانون اساسی را در تنظیم قوانین و مقررات انکار کنیم».
🔹 در پی همین ایده، وی صلاحیت تفسیر قانون اساسی را نیز بر عهده دیوان عالی میداند: «به طور مؤکد، این وظیفه قوه قضاییه است که بگوید قانون چیست. کسانی که قواعد را در دعاوی خاص به کار میبندند، ضرورتاً باید آن قواعد را تفسیر کنند».
کانال رسمی #پژوهشکده_شورای_نگهبان
👇👇👇
🆔 @shora_rc
به نام پروردگار خرد
اعلان تاسیس انجمن ایرانی حقوق اداری
انجمن ایرانی حقوق اداری با همت جمعی از اساتید و صاحب نظران حقوق اداری در مهرماه 1397 تاسیس گردید و به عنوان انجمنی علمی از وزارت علوم مجوز دریافت نمود.
هماندیشی،توان افزایی ،نظریه پردازی ،مطالعات و نشر و ترویج اندیشه ها و آموزه های حقوق اداری مهم ترین دغدغه های ارزشمند این انجمن خواهد بود که در این مسیر از شیوه ها و ابزارهای متنوعی بهره گرفته میشود.
شکوفایی و شناسایی استعداد های علمی در حوزه حقوق اداری ،ایجاد فضای علمی ، افزایش مشارکت نخبگان دانشگاهی در تقویت اندیشه های حقوق اداری، پیوند دادن اصول و آموزه های حقوق اداری با بدنه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور جهت حل برخی مشکلات و آسیب های ناشی از غفلت یا دوری از این اندیشه ها و آموزه ها مهمترین دورنمای تشکیل این "اجتماع علمی" است.
هیات موسس انجمن بر این اعتقاد است که حل برخی از مشکلات و آسیب های موجود در کشور در گروی ترویج و کاربست آموزه ها و اصولی است که در حقوق اداری باید به دنبالش بود و نظام سیاسی و اداری کشور باید با چشم اعتنا و توجه به آنها بنگرد .
هیات موسس اذعان می دارد تمام فعالیت های انجمن صرفا علمی بوده و به هیچ عنوان انجمن ماهیت و فعالیتی سیاسی نخواهد داشت .
هیات موسس انجمن ایرانی حقوق اداری بسیار خرسند خواهد شد که اساتید و دانشجویان و صاحب نظران حوزه حقوق اداری ،با تعامل و مشارکت فعالانه خود ،بر غنای فعالیت های انجمن بیافزایند و به همیاری انجمن - به عنوان بالاترین مرجع علمی حقوق اداری کشور -اهتمام بورزند.
هیات موسس احترام خود را برای همه ی پیشکسوتان و اساتید متقدم عرصه حقوق اداری ابراز می دارد و یاد و خاطره آنها را گرامی می دارد و برای نگهداشت میراث علمی آنان برنامه ریزی خواهد نمود .
چشم انداز، رویکردها و عناوین برنامه های خود را در راستای اهداف انجمن ، در درگاه های ارتباطی منتشر و با آغوش باز نقد و نظر را نسبت به برنامه های اعلامی می پذیرد .
درگاههای ارتباطی انجمن عبارت است از :
www.iala.ir
Mail:info@iala.ir
Insta: https://www.instagram.com/iranianala/
Telegram:t.me/iranianala
اعضای هیات موسس انجمن ایرانی حقوق اداری
دکتر ولی رستمی، دکتر محمد حسین زارعی، دکتر بیژن عباسی لاهیجی، دکتر مرتضی نجابت خواه، دکتر مجتبی واعظی،دکتر محمدرضا ویژه، دکتر کوروش استوار سنگری، دکتر وحید آگاه، دکتر سید احمد حبیب نژاد ، دکتر محمد جلالی، دکتر جواد محمودی، دکتر مهدی هداوند، دکتر اسداله یاوری، محمد حسنوند.
♦️انواع و شرايط عضويت در انجمن ایرانی حقوق اداری :
🔹عضويت پيوسته
مؤسسان انجمن و كليه افرادي كه حداقل داراي درجه كارشناسي ارشد در کلیه گرایش های رشته های حقوق و مدیریت و رشتههاي وابسته باشند، ميتوانند بهعضويت پيوسته درآيند.
🔹عضويت وابسته:
اشخاصي كه داراي درجه كارشناسي هستند و مدت 5 سال به نحوي در يكي از رشتههاي مذكور در بند اول شاغل باشند.
🔹عضويت دانشجويي:
كليه دانشجوياني كه در رشتههاي حقوق و مدیریت به تحصيل اشتغال دارند.
🔹عضويت افتخاري:
شخصيتهاي ايراني و خارجي كه مقام علمي آنان در زمينههاي حقوق و مدیریت دولتی حائز اهميت خاص باشد، يا در پيشبرد اهداف انجمن كمكهاي مؤثر و ارزندهاي نموده باشند.
🔹اعضاي مؤسساتي (حقوقي)
سازمانهايي كه در زمينههاي علمي و پژوهشي مربوط فعاليت دارند ميتوانند به عضويت انجمن درآيند.
تبصره 1: افراد داراي درجه كارشناسي در يكي از رشتههاي مذكور در بند اول ميتوانند با تصويب هيئت مديره به عضويت پيوسته انجمن درآيند.
www.iala.ir
@irainanala
#یادداشت_علمی
مبانی و مستندات حقوقی صلاحیت هیات نظارت مجمع برای بررسی #پالرمو و #cft
yon.ir/f52HX
@qompubliclaw
هدایت شده از پژوهشکده شورای نگهبان
#پرسش_و_پاسخ
❓شورای نگهبان وظیفه تفسیر قانون اساسی را چگونه انجام میدهد؟
❓ انواع روشهای تفسیر در رویه عملی شورای نگهبان چیست؟
🔹تفسیر قانون به دلیل تنوع و پیچیدگی روابط اجتماعی، تغییر در اقتضاءات سیاسی و اجتماعی، اجمالگویی و اهمال قانونگذار و... امری اجتناب ناپذیر است. بدون تردید مناسبترین نهاد برای انجام تفسیر قانون، خود مجلس قانونگذار است؛ چراکه اراده او که اصل قانون را ایجاد کرده باید در مقام تفسیر کشف شود.
🔸 در خصوص قانون اساسی برخلاف مصوبات پارلمان، به دلیل اینکه مجلس موسسان نهادی دائمی نیست تا در مواقع ابهام از آن استفسار شود، نهاد دیگری جهت تفسیر اصول قانون اساسی مشخص میشود. به همین خاطر قانونگذار اساسی ایران در اصل 98 بیان میدارد:
🔺« تفسير قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است ...».
🔹بنابراین با توجه به صلاحیتی که این اصل به شورای نگهبان داده است، تفسیری که این نهاد از اصول قانون اساسی ارائه میدهد یک تفسیر قانونی و رسمی است و دارای جایگاه ارزشمند در منابع حقوق اساسی میباشد.
🔸نصاب لازم برای تفسیر رسمی اصول قانون اساسی طبق اصل ۹۸، نه نفر (سه چهارم) است درحالیکه در موارد دیگر رایگیری در شورا نصاب مورد نیاز هفت نفر (اکثریت) میباشد.
🔹 حال چنانچه در بررسی استفسار به عمل آمده از اصول قانون اساسی، نظر اکثریت اعضا شورا بر تفسیری خاص استقرار یابد، ولی تعداد قائلین به آن نظر کمتر از ۹ نفر باشد، آن نظر را اصطلاحا نظریه مشورتی میگویند.
🔸 شورای نگهبان در نظریه شماره ۱۱۵۸ مورخ ۱۳۶۹/۱۰/۰۶ در این خصوص بیان میکند:
🔺«اصولا نظریاتی که در ارتباط با قانون اساسی از سوی شورای نگهبان ابراز شده، در صورتی که تصریح نشده باشد که مشورتی است طبق اصل ۹۸ قانون اساسی اعلام شده و تفسیری است».
🔹این نظریات در قانون اساسی و در آیین نامه داخلی شورای نگهبان به صورت رسمی، مشخص و تبیین نشده است و اساسا منبعث از رویه شورای نگهبان است. هرچند این نظرات الزام آور نیستند و مبین دیدگاه اکثریت اعضای شورای نگهبان است، اما به دلیل جایگاه والای نهاد تفسیرکننده در عمل از آن پیروی میشود.
🔸از طرف دیگر نظر شورای نگهبان در بررسی مصوبات مجلس از جهت تطبیق ماهوی و شکلی با قانون اساسی مستلزم نوعی تفسیر از اصول قانون اساسی در مقام اجرا میباشد. برداشتی که شورای نگهبان از اصول قانون اساسی ارائه میدهد و بر اساس آن مغایرت یا عدم مغایرت مصوبه مجلس را با قانون اساسی اعلام میکند، نوعی تفسیر تبعی از قانون اساسی است.
🔹این موضوع در هنگام تدوین و تصویب اصل ۹۸ قانون اساسی مدنظر نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی بوده است به طوری آقای سبحانی در این باره میگوید:
🔺«تشخیص این که قانون عادی با قانون اساسی کجا تعارض دارد؛ خودش یک نوع تفسیر قانون اساسی است».
🔸اگرچه این نوع تفسیر آثار و اعتبار تفسیر قانونی را ندارد ولی مفاد نظرات شورای نگهبان در خصوص تطبیق مصوبات مجلس بیانگر نظر کلی شورای نگهبان نسبت به اصول مطروحه قانون اساسی میباشد.
کانال رسمی #پژوهشکده_شورای_نگهبان
👇👇👇
🆔 @shora_rc