eitaa logo
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
146 دنبال‌کننده
190 عکس
646 ویدیو
23 فایل
Ŧ 🔷ختم قرآن مجازے☀ فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ مزمل/ 20 پس هرآنچه براے شما امڪان داردقرآن بخوانید. قال النبی(ص):«نوروا بیوتڪم بتلاوة القرآن » «نورانی ڪنیدخانه‌هاے خودرابا تلاوت قرآن ڪریم ». https://eitaa.com/joinchat/3671326949Cf91e492d6f
مشاهده در ایتا
دانلود
آداب غذاخوردن را رعایت ڪنید: 🖍غذا را خوب بجوید و حجم غذای خود را تا می‌توانید ڪاهش دهید. 🖍از مصرف بیش از اندازه غذاهاے سنگین و غلیظ مانند ماڪارونی و آش رشته و لازانیا و پنیر پیتزا پرهیز ڪنید. 🖍 از درهم‌خورے و ریزه‌خوارے اجتناب ڪنید. 🖍از پرخورے و مخصوصاً مصرف زیاد غذاها نشاسته دار پرهیز ڪنید. 🖍بعد از صرف غذا، ڪمی در منزل راه بروید. 🖍بلافاصله بعد از غذا نخوابید. 💙 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستی گفت من رژیم دارم گفتم : شما وزن متعادلی دارید . نیاز به رژیم نیست او گفت : رژیم در تغذیه نیست رژیم تفڪر و رفتار است در این رژیم اجتناب می ڪنم از : ۱- افڪار منفی ۲-آدمهاے منفی مخرب و غیرسازنده ۳-ڪسانی ڪه لبخند را از من می گیرند. ۴-آنهایی ڪه باعث میشوند سایه غم و حسرت بر نگاهم چیره شود ۵-آنها ڪه باعث می شوند اعتماد به نفسم را از دست بدهم ۶- آنهایی ڪه چوب لاے چرخ زندگیم می گذارند او گفت :اگر یڪ ماه این رژیم را رعایت ڪنم ؛ کلی از بیماریهاے فڪرے و وسواسی من ڪم میشود و  ڪیفیت زندگی ام بالا میرود 💙 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° #قسمت_ششم ✍داستان دنباله دار جذاب مذهبی   📝عاشقانه اے براے تو: ✍ این قسم
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° قسمت_هفتم :داستان دنباله دار جذاب 📝(عاشقانه اے براے تو) ✍این قسمت (زندگی مشترک) 👝وسایلم رو جمع ڪردم و رفتم خونه مندلی ... دوست صمیمیم بود ... . 🍃به پدر و مادرم گفتم فقط تا آخر ترم اونجا می مونم ... جرات نمی‌ڪردم بهشون بگم چڪار می خوام بڪنم ... ما جزء خانواده‌هاے اصیل بودیم و دوست‌هامون هم باید به تایید خانواده می رسیدن و در شان ارتباط داشتن با ما می‌بودن ... چه برسه به دوست پسر، دوست دختر یا همسر ... . 🌼اومد خونه مندلی دنبالم ... رفتیم مسجد و براے مدت مشخصی خطبه عقد خونده شد ... ☘بعد از اون هم ازدواج مون رو به طور قانونی در سیستم دولتی ثبت ڪردیم ... تا نزدیڪ غروب ڪارها طول ڪشید ... 🌹 ثبت ازدواج، انجام ڪارهاے قانونی و ... . ☘اصلا شبیه اون آدمی ڪه قبل می‌شناختم نبود ... با محبت بهم نگاه می‌ڪرد ... اون حالت ڪنترل شده و بی‌تفاوت توے رفتارش نبود ... 🌷سعی می‌ڪرد من رو بخندونه ... اون پسر زبون بریده، حالا شیرین زبونی می‌ڪرد تا از اون حالت در بیام ... . 🌿از چند ڪیلومترے مشخص بود حس گوسفندے رو داشتم ڪه دارن سرش رو می‌برن ... از هر رفتارش یه برداشت دیگه توے ذهنم میومد ... 🌼 و به خودم می‌گفتم فقط یه مدت ڪوتاهه، چند وقت تحملش ڪن. این ازدواج لعنتی خیلی زود تموم میشه ... نفرت از چشم هام می‌بارید ... . 🌺شب تا در خونه مندلی همراهم اومد ... با بی‌حوصلگی گفتم: صبر ڪن برم وسایلم رو بردارم ... . ☘خندید و گفت: شاید طبق قانون الهی، ما زن و شوهریم اما همون قانون میگه تو با این قیافه نمی‌تونی وارد خونه من بشی ... . 🌷هنوز مغزم داشت روی این جمله اش ڪار می‌ڪرد ڪه گفت: برو تو. دنبالت اومدم مطمئن بشم سالم رسیدے ... ⚡️چند قدم ازم دور شد ... دوباره چرخید سمتم و با همون حالت گفت: خواب‌هاے قشنگ ببینی ... و رفت ... . ✍ادامــه دارد.... •ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° لحظه هاتون زیبا و سرشار از عاشقانه های الهی 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افسوس بَرین عُمر گرانمایه ڪه بگذشت ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند ما شب شدو روز آمد و بیدار نگشتیم... 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° قسمت_هفتم :داستان دنباله دار جذاب 📝(عاشقانه اے براے تو) ✍این قسمت (زندگی
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° قسمت_هشتم :داستان دنباله دار مذهبی جذاب📝(عاشقانه‌اے برای تو) ✍این قسمت  ((معادله غیر قابل حل)) 🍂رفتم تو ... اولش هنوز گیج بودم ... مغزم از پس حل معادلات رفتارش برنمی اومد ... . 🍃چند دقیقه بعد ڪلا بیخیال درڪ ڪردنش شدم ... ✨جلوے چشم هاے گیج و متحیر مندلی، از خوشحالی بالا و پایین می پریدم و جیغ می‌ڪشیدم ... 🌿تمام روز از فڪر زندگی با اون داشتم دیوونه می شدم اما حالا آزاد آزاد بودم ... 🌷فردا طبق قولم لباس پوشیدم و اومدم دانشگاه ... با بچه ها روے چمن‌ها نشسته بودیم ڪه یهو دیدم بالاے سرم ایستاده ... 🌻بدون اینڪه به بقیه نگاه ڪنه؛ آرام و محترمانه بهشون روز بخیر گفت ... . 🌺بعد رو ڪرد به منو با محبت و لبخند گفت: سلام، روز فوق العاده اي داشته باشی ... . 🌹بدون مڪث، یه شاخ گل رز گذاشت روے ڪیفم و رفت ... جا خورده بودم و تفاوت رفتار صد و هشتاد درجه ایش رو اصلا درڪ نمی‌ڪردم ... . 🍂با رفتنش بچه ها بهم ریختن ... هر ڪدوم یه طورے ابراز احساسات می‌ڪرد و یه چیزے می‌گفت ولی من ڪلا گیج بودم ... 🌼یه لحظه به خودم می‌گفتم می خواد مخت رو بزنه ... بعد می‌گفتم چه دلیلی داره؟ 🍃من ڪه زنشم. خودش نخواست من رو ببره ... یه لحظه بعد یه فڪر دیگه و ... . 🌼ڪلا درڪش نمی‌ڪردم ... ✍ادامــه دارد.... •ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅ لحظه‌هاتـــون ‌‌زیباو سرشار از عاشقانه‌هاے ‌الهی 💙