تدبر_دوشنبه_98.11.7.mp3
45.57M
#تدبردرقرآن2_جلسه_اول_استادمهریزیان7بهمن98 https://eitaa.com/quranlive
نهج_البلاغه__98.11.13.mp3
50.18M
#نهج_البلاغه_استادحسینی_جلسه_یازدهم_13بهمن98 https://eitaa.com/quranlive
#نهج_البلاغه
خلاصه مباحث کرسی نهج البلاغه (۹۸/۱۱/۱۳)
موضوع: تواضع و فروتنی
حکمت ۱۰۳:
دیده شد امیرالمومنین (علیه السلام) لباسی که معلوم بود وصله خورده، پوشیده اند. سوال شد چرا چنین لباسی پوشیده اید؟ حضرت فرمودند: این لباس باعث خشوع و فروتنی می شود و نفس را کوچک می کند و خوبی اش این است که اگر منِ علی، لباس ساده بپوشم مردم نیز به من اقتدا می کنند.
نکته:
غرور اگر ابراز نشود عُجب و اگر ابراز شود تکبر است و ضدّ همه اینها تواضع است.
هر رذیله اخلاقی باید دو چیز داشته باشد:
۱. نقطه مخالف آن، که می شود فضیلت اخلاقی؛
۲. راهکار مقابله با آن.
حکمت ۲۱۴:
هر چه انسان متواضع تر می شود دوستانش بیشتر می شود. دوستانش شاخ و بار پیدا می کنند. تو تواضع داشته باش، کسانی که حتی با تو ارتباط صمیمی ندارند دوست تو می شوند.
حکمت ۳۳۳:
از صفات مومن این است که:
حالت بشارت، تبسم و لبخند او در چهره اوست و از دیدنش احساس خوشایندی به تو دست می دهد.
سینه اش از همه گشاده تر است (ظرفیتش بالاست؛ جنبه شنیدن اسرار و نگفتنش بالاست).
خودش را از همه ذلیل تر و پایین تر می داند.
از اینکه خودش را برتر و تافته جدابافته از دیگران بداند، بدش می آید.
از "سُمعه" هم بدش می آید. سُمعه با ریا فرق دارد. ریا در حین عمل و سُمعه بعد از عمل است. یعنی مومن، برای تعریف و تمجیدهای بعدش کار نمی کند.
_ امام رضا (علیه السلام) هم درباره تواضع فرمایشی دارند: لا یتم عقل امرئ مسلم حتی یکون فیه عشر خصال.... العاشر و ما العاشر: عقل انسان مسلمان کامل نمی شود مگر اینکه در او ۱۰ خصلت باشد.... که دهمین خصلت از همه مهمتر است: احدی را نبیند مگر اینکه بگوید او از من بهتر و باتقواتر است.
ویژگیهای خوب خود را هم میبیند اما چون آن را "من عندالله" و لطف خدا می بیند اعتماد به نفس او پایین نمی آید.
حکمت ۴۰۶:
چه زیباست که انسان ثروتمند و غنی در برابر انسان فقیر تواضع کند؛ زیرا از یک طرف به فقیر تواضع می کند و از طرف دیگر اجر این تواضع را از خدا انتظار دارد. و از آن زیباتر، عزت نفس فقیر در برابر غنی و ثروتمند است. فقیر در برابر غنی تواضع نمی کند؛ زیرا توکل بر خدا دارد.
https://eitaa.com/quranlive
تدبر_دوشنبه_98.11.14.mp3
38.96M
#تدبردرقرآن2_جلسه_دوم_استادمهریزیان_14بهمن98 https://eitaa.com/quranlive
#تدبردرقرآن2
خلاصه مباحث کرسی تدبر در قرآن (۹۸/۱۱/۱۴)
موضوع: تدبر آیه الکرسی
سوره بقره، آیه ۲۵۵:
آیه الکرسی مجموعه ای است از صفات خدا (۱۲ صفت در یک آیه) و می خواهد معرفت ما را نسبت به خداوند زیاد کند.
الله : الله یعنی معبود شناخته شده.
۱. لا اله الا هو : اله و معبود یعنی دلخوشی انسان. و الله یعنی (ال+ اله) یعنی معبود مشخص شده و حقیقی که همه او را می شناسیم و به او دلخوش هستیم. هیچ دلخوشی ای وجود ندارد به جز او و اوست دلخوشی حقیقی همه انسانها.
۲. الحی : حیّ یعنی زنده ای که هیچگاه نمی میرد و به دیگران هم زندگی می بخشد.
۳. القیوم : قیوم از قائم می آید یعنی زنده ای که همه به او تکیه کرده اند: زنده حقیقی پابرجا و تکیه گاه همه.
۴. لا تاخذه سنة و لا نوم : خدا کسی است که نمی گیرد او را نه خواب سبک و نه خواب سنگین. همیشه بیدار است (خواب نیست) و هوشیار است (چُرت نمی زند).
۵. له ما فی السماوات و ما فی الارض : آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است فقط مال اوست. مالک حقیقی همه عالم هستی است.
۶. من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه : کیست آن کسی که شفاعت و وساطت کند نزد خدا مگر به اذن او. هر کس می خواهد شفاعت شفاعت کننده شامل حال او شود باید برود در خانه خدا.
۷. یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم : می داند آنچه پیش روی آنهاست و آنچه پشت سر آنهاست. یعنی خداوند به احوال و اعمال همه شفاعت کنندگان و شفاعت شوندگان، علم مطلق دارد و آگاه است.
۸. و لا یحیطون بشیء من علمه الا بما شاء : انسانها به هیچ علمی نمی توانند احاطه پیدا کنند مگر خدا بخواهد. منشا همه علم انسانها خداست.
۹. وسع کرسیه السماوات و الارض : تخت پادشاهی و فرمانروایی خداوند، همه آسمانها و زمین را فرا گرفته.
۱۰. و لا یئوده حفظهما : خداوند را خسته نمی کند حفظ آنها.
۱۱ و ۱۲. و هو العلی العظیم: عظمت خدا
اولین صفتی که در آیه الکرسی پررنگ است قدرت خداست. دومین صفت، مالکیت خدا، سومین صفت، علم خدا و ویژگی چهارم فرمانروایی خداست.
عمده صفات خدا هم به همین چهار تا بر می گردد.
سوره بقره، آیه ۲۵۶ :
وقتی خدا خودش را معرفی می نماید بعد می فرماید: هیچ اجباری در دین وجود ندارد. دین در اینجا به معنای عقیده است. در قبول توحید و اصول عقاید، اجباری وجود ندارد؛ زیرا راه رشد و درست از راه انحراف کاملا روشن است.
سوره بقره، آیه ۲۵۷:
اگر کسی کفر به طاغوت و ایمان به الله پیدا کرد نتیجه آن، فقد استمسک بالله است. خدا می شود سرپرست او و دستش را می گیرد تا در زندگی به بن بست نرسد.
ولی نقطه مقابل، کفروا بالله و برسوله هستند که سرپرستها و اولیای آنها طاغوت (خارج از قانون) هستند و در ظلمت زندگی و ناکامی گرفتار هستند.
نتیجه اینکه این آیات، محصول اعتقاد و بی اعتقادی به خدا را معرفی می کند.
https://eitaa.com/quranlive
#خانواده_قرآنی
خلاصه مباحث کرسی خانواده قرآنی16بهمن98
عوامل تحکیم خانواده / اصول اخلاقی
-تکریم و احترام گذاشتن به یکدیگر / وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَم(اسراء/70)
-صداقت داشتن/ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين(توبه/119)
- مسخره کردن یکدیگر ممنوع/ لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ(حجرات/11)
-از یکدیگر عیب جویی نکنیم/لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ (همان)
-با لقب زشت یکدیگر را صدا نزنیم/ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ(همان)
-به هم سوء ظن نداشته باشیم/اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ(حجرات/12)
- تجسس ممنوع/ لا تَجَسَّسُوا(همان)
- زن و شوهر غیبت یکدیگر را پیش دیگران نکنند/ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً (همان)
-صبر کردن/ مصداقهای صبر در قرآن: در برخورد بد دیگران(فصلت/34)- تنوع طلبی (بقره/61)-اتفاقات زندگی (کهف/67)- حسرت نخوردن (قصص/79)- هنگام تربیت فرزند (طه/132) و طاعت( مریم/65)
زن ناشزه چه زنی است و چگونه باید او را مطیع کرد؟
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ ........وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً (نساء/34)
نشزدر لغت: قله کوه: زنی که برتری طلبی می کند و مطیع نیست.
1- به مجرد ترس از نشوز زن، مرد باید درمان کند.
2- مقصر نشوز زن، مرد است چون تکیه گاه خوبی در زندگی نبوده است.
3- رفتار مرد با زن ناشزه به ترتیب: موعظه کردن- پشت کردن در بستر- تنبیه بدنی ملایم و خفیف یا شاید منظور برخورد شدید است.
https://eitaa.com/quranlive
نهچ_البلاغه98.11.20.mp3
23.01M
#نهج_البلاغه_استادحسینی_جلسه12_20بهمن98 https://eitaa.com/quranlive
#نهج_البلاغه
خلاصه مباحث کرسی نهج البلاغه (۹۸/۱۱/۲۰)
موضوع: مومن باید اینگونه باشد:
گوش دادن موثر:
خطبه ۱۸۷:
در شنیدن حرف حق بنا به فرمایش امام علی (علیه السلام) صرف شنیدن اثرگذار نیست، بلکه باید به گوش دل شنید. مانند حرف قرآن و روایات. معلوم می شود در حرف حق، گوینده عامل است، زمان و مکان مناسبی هم انتخاب شده، شیوه بیان هم خوب است و تمام شرایط حرف خوب را دارد؛ ولی اگر بنا بر این است که بر مخاطب اثر کند باید با گوش دل شنید.
رازداری و پیروزی:
حکمت ۴۸:
پیروزی در دوراندیشی و احتیاط و دوراندیشی در به کار گیری صحیح اندیشه، و اندیشه صحیح، در رازداری است.
انسان باید مواظب باشد اسرار کسی را چه خوب، چه بد فاش نکند.
ضرورت رازداری:
حکمت ۱۶۲:
هر کس راز خود را پنهان کند، اختیار آن راز در دست خود اوست.
گاهی اسرار مال دیگران است که حق بیان نداریم؛ ولی گاهی اسرار، مربوط به خودمان است که باز هم باید راز خود را پنهان کنیم.
حیا و عیب پوشی:
حکمت ۲۲۳:
آن کس که لباس حیا بپوشد، کسی عیب او را نبیند.
یعنی این فرد روابط اجتماعی دارد، برون گرا است، ولی اهل حیا هم هست، که باعث می شود، مردم عیب های او را نبینند.
ضرورت رازداری و کنترل زبان:
حکمت ۳۸۱:
اختیار کلام در دست توست تا زمانی که آن را بر زبان جاری نکردی، اما اگر سرّی که در دل داشتی بر زبان آوردی اختیارش در دست تو نیست. سعی کن زبانت را نگه داری همانگونه که طلا و جواهرت را مخفی می کنی. چه بسا یک کلمه که قرار بود نعمتی به تو برسد آن نعمت را از تو سلب کند و همین یک کلمه نقمتی را برای تو جلب کند.
تغافل:
تغافل از ریشه "غفل" به معنای نادیده انگاشتن، چشم پوشی عمدی و خود را به غفلت زدن است.
تغافل منافاتی با امر به معروف و انتقاد سازنده ندارد.
انتقاد سازنده مربوط به اموری است که در سرنوشت فرد و جامعه اثر قابل ملاحظه ای ندارد. ولی تغافل مربوط به امور جزئی و کم ارزش و یا عیوبی است که مصلحت در آن است که پنهان باشد.
چشم پوشی بزرگوارانه:
حکمت ۲۲۲:
شخص کریم فقط دست بخشنده ندارد، بلکه از ویژگی های کریم آن است که از چیزهایی که درباره دیگران می داند، تغافل می کند و آبروی کسی را نمی برد.
https://eitaa.com/quranlive