eitaa logo
زندگی بر مدار قرآن
9.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
473 ویدیو
56 فایل
اینجا به زندگی رنگ قرآن می‌دهیم 🕌دارالتفسیر حرم‌ مطهر امام رضا(ع) 📎فهرست عناوین کلی محتویات کانال https://eitaa.com/quranlive/4500 🎥پخش زنده https://rubika.ir/darotafsir اینستاگرام https://instagram.com/darotafsir ارتباط با ما: @AdminQuranlive
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ج10صحیفه-99،7،01.mp3
7.15M
🎙صوت: ☑️موضوع:دعای هشتم صحیفه سجادیه 👤مدرس: 🆔@quranlive
به نام خدا ➗➖➗➖➗➖➗➗➖➗➖➗➖➗ ◀️ 💬 جلسه: دهم 🗓 تاریخ: ۹۹/۷/۱ ⏺ موضوع: دعای هشتم صحیفه سجادیه ➗➖➗➖➗➖➗➗➖➗➖➗➖➗ ♻️ صفت‌های سه‌گانه‌ای که در جلسات قبل مطرح شد، در واقع اُمّهات و اصول رذایل اخلاقی هستند که بسیاری از صفات زشت، ریشه در این سه صفت دارد: حرص، غضب، حسد. امام (علیه‌السلام) در ادامه چند ویژگی‌‌ را مطرح می‌کنند که بنا بر قول شارحان صحیفه، در واقع درمان و جبران سه صفت قبل می‌باشد: صبر، قناعت، خوی خوش. ✴️ چهارمین صفت ناپسندی که امام سجاد (علیه‌السلام) در این دعا از آن به خدا پناه می‌برند، ضعف صبر است: "ضَعْفِ الصَّبْرِ". 🔴 معنای ضعف: در ادبیات عربی دو کلمه را داریم: "ضَعْفِ" به فتح ضاد و "ضُعْفِ" به ضم ضاد. زمانی‌که عرب "ضَعْفِ" را به کار می‌برد به معنای سستی در عقل و روح و روان است. اما "ضُعْفِ" به معنای ناتوانی و سستی در جسم است. در این دعا، امام سجاد (علیه‌السلام) کلمه ضَعْفِ" را به کار برده‌اند که به معنای سستی در روح و روان است. 🔴 معنای صبر: 🌐 معنای لغوی: در لغت، کلمه "صَبر" به معنای حبس و مهار کردن است. وقتی حیوانی را مهار کرده و نگه می‌دارند تا از چریدن و علف خوردن او جلوگیری کنند عرب می‌گوید: صَبَرتُ الدَّابَّه: من این حیوان حبس کرده و نگه می‌دارم و به او اجازه چریدن نمی‌دهم. 🔰 تعبیر دیگری که معنای صبر از آن فهمیده می‌شود، زمانی که امام سجاد (علیه‌السلام) در مجلس اموی خود را معرفی می‌کنند، چنین می‌فرمایند: اَنَا اِبنُ مَن قُتِلَ صَبراً؛ من فرزند آقایی هستم که او را به "قتل صبر" کشتند. ❓قتل صبر، چه نوع قتلی است؟ می‌گویند یکی از رفتارهای زشت عرب جاهلی این بود که از سر تفریح، حیوانی را به بند می‌کشیدند و هدف تیر قرار می‌دادند، به شکل زشتی آن حیوان را در وسط قرار داده، ضرباتی می‌زدند و می‌کشتند. 🌐 معنای اصطلاحی: اما در اصطلاح اخلاقی، صبر را اینگونه معنا می‌کنند: صبر، مهارتی در وجود انسان است، یک ملکه و توانمندی. بر خلاف آنچه ما تصور می‌کنیم که صبر یک صفت اخلاقی است، اصلا صبر، یک توانمندی است؛ مهارتی در وجود انسان که او می‌تواند به وسیله آن سرکشی‌ها، زیاده‌خواهی‌ها و جست و خیزهای نفس خود را مهار کند. 🌐 معنای عرفی: در رفتارهای عملی جامعه، صبر را به "نشستن" معنا می‌کنند: بنشینم و صبر پیشه گیرم. یعنی صبر مفهومی است که از آن یک برداشت انفعال‌گونه می‌شود، در حالیکه صبری که قرآن معرفی می‌کند، انفعال نیست؛ حرکت و پویایی است ♦️عبارات زیبای قران درباره صابران 🔅 إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ (زمر، ۱۰): صابران اجر بی‌پایان خدا را به طور کامل دریافت می‌کنند. 🔅 أُولَٰئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا (قصص، ۵۴): صابران، به دلیل صبر و شکیبایی که دارند دو مرتبه پاداش دریافت می‌کنند. 🔅 أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا (فرقان، ۷۵): در پاداش عبادالرحمن می‌فرماید: آنان به پاداش رفیعی می‌رسند به خاطر صبرشان. 🔅 وَ اصْبِرْ وَ مَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ (نحل، ۱۲۷): به پیامبرش دستور می‌فرماید که صبر کن و صبر تو نباید باشد مگر به خدا. 🔅 وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ (مدثر، ۷): برای پروردگارت صبر و شکیبایی کن. 🔅 وَ اصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (لقمان، ۱۷): ای پیامبر، به خاطر آنچه از دشمنانت می‌رسد صبر کن که این شکیبایی قطعا از کارهای لازم و قعطی است. حوزه های مختلف صبر علمای اخلاق، صبر را "اُمُّ المحاسن" می‌دانند؛ یعنی تمام صفات اخلاقی به نوعی به صبر برمی‌گردد. 💢 صبر و عفت: مثلا یکی از صفات اخلاقی عفت است که به صبر برمی‌گردد. عفیف به کسی می‌گویند که نفسش را در مقابل شهوات نفسانی مهار می‌کند. مانند صبر عفیفانه حضرت یوسف (علیه‌السلام) در مقابل زلیخا ... . 💢 صبر و حرص: اینکه در مسائل اقتصادی، انسان وجود خود را در برابر حرص نگه دارد که به صبر برمی‌گردد که انسان با صبوری کردن در قبال دنیا شرف و دین خود را نفروشد. 💢 صبر و شجاعت: شجاعت در برابر دشمن جلوه‌ای از صبر در میدان نبرد و در مواجهه با دشمن است. ♦️پایان صبر: صبر، خودش سختی‌هایی دارد؛ اما میوه صبر شیرینی است و پایان صبر همیشه پیروزی است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: لاَ يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ (نهج البلاغه، حکمت ۱۵۳)؛ اگرچه روزگار برای انسان سخت می‌گذرد؛ اما پایان کار برای کسانی که بر سختی‌های روزگار صبر می‌کنند ظفر و پیروزی است. خداوند هم می‌فرماید: وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ (بقره، ۱۵۵) ای پیامبر، به صابرین بشارت بده که پایان کار، پایان شیرینی است و پیروزی است. ادامه دارد ... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ 🆔@quranlive
✴️ پنجمین صفت ناپسندی که حضرت از آن به خدا پناه می‌برند، کمی قناعت است: "قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ". 🔴 معنای قِلَّةِ: "قِلَّةِ" به معنی اندک بودن و گاهی به معنای فقدان و نبودن است. خدایا به تو پناه می‌برم از کمی، از نبودن یا از اندک بودن قناعت. 🔴 معنای قناعت: قناعت را در لغت، رضایت معنا می‌کنند؛ اما در اصطلاح علم اخلاق می‌گویند، قناعت: الاِکتِفَاءُ بِقَدرِ الحَاجَهِ و الضَرُورَه؛ اینکه انسان به مقدار نیاز و ضرورت اکتفا کند. الاِستِغنَاءُ بِالمُوجوُد؛ به مقدار موجود، نیاز خود را برطرف کند و به قدر حاجت و ضرورت خود رضایت بدهد. قناعت یکی از صفات بسیار مهم در وجود انسان است و اگر بخواهیم به معنای امروز جامعه معنا کنیم، می‌گویند: احساس خشنودی، شادمانی و لذت درونی از داشته‌هایی که ما نقشی در وجود آنها نداشتیم؛ مثلا صورت ظاهری خودمان: القَانِعُ بِمَا رَزَقَهُ اللهُ؛ انسان قانع باشد به آنچه خدا روزی‌اش کرده است. قناعت در روایات 💎 آمده است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از جبرئیل پرسیدند: مَا تَفسِیرُ القَنَاعَه؛ تفسیر قناعت چیست: جبرئیل پاسخ داد: یقنع بما یصیب من الدنیا یقنع بالقلیل و یشکر الیسیر؛ انسان قانع کسی است که به آنچه از دنیا به او رسیده اگر چه کم باشد، قانع باشد و اندکِ خدا را شکرگزار باشد. اکثر مردم، قناعت را نشستن و تنبلی معنا می‌کنند.؛ یعنی چیزی را که دارم به آن بسنده کنم و کوشش نکنم تا چیزی را افزایش بدهم. در حالیکه قناعت نباید مانع رشد انسان شود. 💎 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: مِن شَرَفِ الهِمَّه لُزُومُ القَنَاعَه؛ یکی از نشانه‌های شرافت و همت بلند، پای‌بندی به قناعت است؛ یعنی در عین اینکه، انسان حریص نیست و از نعمت‌هایی که خدا به او داده خشنود است، تنبل هم نیست و تلاش می‌کند. انسان قانع به روزی‌های خدا اکتفا می‌کند؛ اما استعدادهای خودش را هم شکوفا می‌کند. سعی می‌کند حرکت کند؛ اما یک شادی و رضایت‌مندی درونی هم در داشته‌های خودش دارد. 💎 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: القَنَاعَهُ مَالُ لاَیَنفَدُ؛ قناعت، ثروتی است که هیچگاه از بین نمی‌رود. 💎 در تعبیر دیگر، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: القَنَاعَهُ مُلکُ لاَ یَزُولُ؛ قناعت سلطنتی است که هیچگاه، زوال نمی‌پذیرد. یا: القَنَاعَهُ کَنزُ لاَ یَفنَی؛ قناعت، گنجی است که تمام نمی‌شود. یکی از اسباب رسیدن به آرامش، همین قناعت است که انسان شادمانی درونی داشته باشد، نه اینکه دائم معترض، پریشان و غمگین باشد. انسانهایی که به قسمت و تقدیر الهی راضی‌اند آرامش درونی دارند. 💎 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: مَن اقتَصَرَ عَلَی بُلغَهِ الکَفَاف... ؛ اگر کسی به روزی کفاف الهی بسنده کند، در مسیر آرامش قدم برداشته و در سایه امن و راحت الهی جای گرفته است. پس راه رسیدن به آرامش، اکتفا به روزی‌های الهی است و اینکه انسان به آنچه خدا برای او قرار داده خرسند و خشنود باشد. آفات قناعت: 🔆 حرص: یک آفت مهمی که قناعت را خراب می‌کند و آن را در وجود انسان از بین می‌برد، حرص است. لذا در روایات فرموده‌اند: از حرص اننقام بگیرید با قناعت، آنچنانکه از دشمن‌تان انتقام می‌گیرید با قصاص. 🔆 نیازهای کاذب: بیشتر چیزی که قناعت را از بین می‌برد، خواسته‌های غیر ضروری ما است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یکی از اوصافی که برای اهل تقوا می‌فرمایند این است: حَاجَاتُهُم خَفِیفَه؛ متقین، نیازهای‌شان اندک است. (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳) خداوند هم خطاب به پیامبرش می‌فرماید: و َلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا (طه، ۱۳۱)؛ به آنچه ما عده‌ای از مردم را بهره‌مند کردیم، چشم خودت را فقط به زرق و برق زندگی دیگران ندوز. ✴️ ششمین صفت ناپسندی هم که حضرت از آن به خدا پناه می‌برند، درشت‌خویی است: "شَكَاسَةِ الْخُلْقِ". 🔴 معنای واژگان: "شَكَاسَةِ" به معنای درشتی و سختی است. "الْخُلُقِ" هم جمع "خُلق" است و در جلسه اول توضیح داده شد. توضیحات این عبارت، ان شاءالله در جلسه آینده تقدیم خواهد شد ... . 📚 تکلیف: در روایات، سه حوزه برای صبر گفته شده است. این سه نوع صبر را با توضیح آن بنویسید. ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ج9خا2_99.7.2.mp3
7.29M
🎙صوت: ☑️موضوع: ویژگی های دوران بلوغ 👤مدرس: 🆔@quranlive
به نام خدا ➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿ ◀️ 💬 جلسه: نهم 🗓 تاریخ: ۹۹/۷/۲ ⏺ موضوع: ویژگی‌های دوران بلوغ (قسمت اول) ➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿ ♻️ مرور جلسه قبل: در ادامه عرصه‌های تربیت فرزند، بحث تربیت فطری مطرح شد. فطرت انسان، توحیدی است. اگر بخواهیم این فطرت بارور شود و رشد کند عواملی بر آن تاثیرگذار است. راهکارهاری بارور شدن فطرت سه مورد بود: مناجات، ذکر قصه‌های انبیای الهی، بلاها. 🔰 گفته شد که تربیت عاطفی را داریم که با تربیت روانی، احساسی و با بهداشت روانی هم از آن یاد می‌شود و همه یکی است. در بحث تربیت عاطفی، تکریم فرزند و تحقیر نکردن او، محبت و توجه مهم است. در حوزه احساسات، چون تربیت احساسات و عاطفی یکی است، سه نمونه از احساسات کلیدی انسان مطرح شد: امید واقعی، شادی، محبت. 🔰 تربیت روحی هم داشتیم که چون یک بُعد بسیار مهم انسان روحانی است، دعا، قرآن، حرم رفتن، مسجد بردن و معنویات بسیار تاثیر دارد. 💟 دوران‌های سنی در قرآن: زمانی که فرزند به دنیا می‌آید، طفل شیرخوار است. پس از آن به سن تمییز می‌رسد؛ یعنی سنی که خوب و بد را تشخیص می‌دهد و مسائل جنسی را می‌فهمد. در آیه ۳۱ سوره نور خداوند پس از بیان مساله حجاب می‌فرماید چند مورد هست که اگر زن در برابر آنها حجاب نداشت، اشکالی ندارد؛ محارم را ذکر می‌کند و یک مورد هم این است: اَو الطِّفل الَّذِینَ لَم یَظهَرُوا عَلَی عَورَاتِ النِّسَاء؛ کودکانی که به سن تمییز دادن خوب و بد نسبت به امیال جنسی نرسیده‌اند؛ یعنی تحریک جنسی نمی‌شوند؛ اما اگر کودک به سن تمییز رسید، بانوان بایستی کنترل کنند و حجاب داشته باشند. 🌕 بلوغ جنسی: پس از آن وارد سن بلوغ جنسی می‌شویم. سن بلوغ جنسی زمانی است که فرزند ما قدرت جنسی دارد و قرآن از آن به "احتلام" یاد می‌کند. قبل از آن خداوند متعال در سوره نور، می‌فرماید: "لَم یَبلُغُ الحُلُمَ" که در مورد پدر ‌و مادر فرموده، باید کنترل کنند و اتاق خصوصی داشته باشند. کودکانی که هنوز به سن بلوغ جنسی نرسیده‌اند، در سه موقع پیش از ورود به اتاق پدر و مادر باید اجازه بگیرند: قبل از نماز صبح، هنگام استراحت نیمروز و بعد از نماز عشاء. که در این سه موقع باید فرزند را کنترل کرد. 👈 پس در روابط خانوادگی، باید کودکی را که هنوز به سن بلوغ جنسی نرسیده، کنترل کرد که در این سه موقع ابتدا در بزند، سپس وارد اتاق پدر و مادر بشود. در آیه قبل، در سن تمییز فرموده بود زنان، باید کنترل کنند؛ اما در این جا که فرزند از سن تمییز گذشته و نزدیک سن بلوغ جنسی است، می‌فرماید، فرزندان هستند که باید کنترل کنند. 🔵 بلوغ کار: یکی دیگر از سنین بلوغ که در قرآن مطرح شده است، سن بلوغ کار است: فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعی؛ زمانی که حضرت اسماعیل (علیه‌السلام) به بلوغ کار رسید، حضرت ابراهیم با اسماعیل (علیهماالسلام) شروع کرد به صحبت کردن: من در عالم خواب دیدم که سر تو را می‌بُرّم، فَانظُر مَاذَا تَرَی؛ بگو نظر خودت چیست؟ حضرت اسماعیل (علیه‌السلام) فرمود: افعَل مَا تُومَر؛ کاری که خدا به تو دستور فرموده، انجام بده. 📖 روانشناسان می‌گویند، منظور از بلوغ کار، بلوغ دوره نوجوانی است. اینجا باید پدر و مادر سعی کنند فرزند را در دست‌اندازهای کاری بیندازند تا کار کند و ورزیده شود؛ زیرا بهترین دوران برای مهارت آموزی، دوران نوجوانی است. 🎾 بلوغ اَشُدّ: یک بلوغ دیگر در قرآن کریم، بلوغ اَشُدّ است: لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ. اینکه انسان به رشد عقلی می‌رسد و خدا به او علم و حکمت می‌دهد. 🔴 بلوغ ازدواج: قرآن می‌فرماید: و ابتَلُوا الیَتَامَی حَتَّی اِذَا بَلَغُوا النِّکَاح؛ یتیمان را آزمایش کنید تا به سن نکاح برسند، اگر رشد پیدا کرده بودند، به آنها مال بدهید. در اینجا می‌فرماید، بلوغ ازدواج با بلوغ اقصادی با سن رشد، هر سه با هم یکی است. یعنی زمانیکه فرزند به سن بلوغ ازدواج رسید و رشد پیدا کرد، می‌تواند مدیریت اقتصادی هم داشته باشد. بلوغ اقتصادی، بلوغ ازدواج و بلوغ رشد با همدیگر، یکی است. 📝 نکته: بلوغ جنسی قبل از بلوغ ازدواج است. سن ازدواج، رشد است. سن رشد، زمان مدیریت اقتصادی فرزند است. 🔮سن تکلیف: سن تکلیف، در دختران، ۹ سالگی و در پسران، ۱۵ سالگی است و زمانی است که باید دین را به فرزندان یاد داد. آموزش دین، قاعده و قانون دارد که چه چیزهایی را باید به فرزند آموخت. نحوه تعامل ما در سن بلوغ این است که باید فرزند را از نظر شرعی کنترل کرد. در سوره لقمان، گام‌های برخورد با فرزند را یاد می‌کند که چگونه با فرزند کار کنیم و چه چیزهایی را به او یاد بدهیم. ادامه دارد ... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ 🆔@quranlive
➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿ ◀️ 💬 جلسه: نهم 🗓 تاریخ: ۹۹/۷/۲ ⏺ موضوع: ویژگی‌های دوران بلوغ (قسمت دوم) ➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿ 🔴 بلوغ کار: دوران کار، دوران نوجوانی است. اینکه نحوه تعامل ما با نوجوان چگونه باید باشد، در داستان ابراهیم و اسماعیل (علیهماالسلام) اولین جمله‌ای که حضرت ابراهیم می‌گوید، این است که من در عالم خواب چنین دیدم، دقت کن و نظرت را بگو. اجباری وجود ندارد. ✅ نتیجه اینکه: 🌐 همیشه، نوجوان را آزاد بگذاریم تا نظر خودش را ارائه بدهد. در مسائل، اخلاقی، رفتاری، دینی، اکراه و زور جواب نمی‌دهد. 🌐 حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) فرمود: فَانظُر مَاذَا تَرَی؛ یعنی اول دقت کن، بعد نظر بده. ناپخته نظر نده. نظر دقیق و با تامل باشد. باید فرزند در دوران نوجوانی یاد بگیرد که صاحب نظر شود؛ اما با دقت، تحقیق و پژوهش حرف بزند نه اینکه فقط حرف بزند. 🌐 در اینجا حضرت اسماعیل (علیه‌السلام) یک جوابی دارد: افعَل مَا تُومَر؛ آنچه به آن مامور شده‌ای انجام بده. معلوم می‌شود، حضرت اسماعیل (علیه‌السلام) یقین دارد دستور پدر، حرف شخصی پدر نیست، بلکه حرف خداست. ⛔️ برخی پدر و مادرها حرف‌های سلیقه خودشان را می‌گویند. پدر و مادرهایی که ناخودآگاه در تربیت فرزند، سلیقه شخصی خودشان را اعمال می‌کنند، یا فرزندشان را مستبد و دیکتاتور بار می‌آورند یا کسی بار می‌آورند که هر که هر چه گفت، می‌گوید چشم، و قدرت اراده ندارد؛ دیکتاتور یا نوکر. ولی اگر پدر و مادر، حرف خدا را بزنند و بر توحید، تکیه کنند، فرزند می‌پذیرد و آسیب روانی هم برای او ندارد. 📝 نکته دیگر آنکه: پدر و مادر باید در زندگی مومن و توحیدی باشند تا الگوی فرزندشان بشوند. پدر و مادر توحیدی، رفتارهایشان همه بر اساس ایمان به خداست و فرزند را به سمت خدای متعال سوق می‌دهند. 🗂 در قرآن کریم، گاهی قصه‌ها و قضایایی مطرح می‌شود و به نوع سن فرزند هم اشاره می‌کند؛ مثلا در داستان حضرت یوسف (علیه‌السلام) وقتی او را در چاه انداختند و مامور آب کاروان او را از چاه بیرون آورد، گفت: یَا بُشرَی هَذَا غُلَام؛ مژده، من یک بچه پیدا کردم. در زبان عربی، "غلام" به کسی می‌گویند که نوجوان است. در اینجا نحوه تعامل حضرت یعقوب (علیه‌السلام) با یوسف (علیه‌السلام)؛ یعنی نحوه تعامل یک پدر با نوجوان و مدیریتی که حضرت یعقوب (علیه‌السلام) بر فرزندانش دارد، متناسب با دوران نوجوانی است. وقتی یوسف (علیه‌السلام) خواب دید و برای پدر تعریف کرد، پدر این خواب را تعبیر کرد و اول به او هشدار داد که به برادرانت نگو، بعد هم فرمود خداوند تو را برمی‌گزیند. 🌕 پس در دوران نوجوانی: ۱. باید به استعدادهای فرزند دقت کرد. اگر گفت خواب دیدم که سوار ماه شدم بپذیریم. ۲. به فرزند توجه کنیم. ۳. رابطه عاطفی داشته باشیم (یَا بُنَیّ: دلبندم). ۴. طوری برخورد کنیم که رابطه برادری، خواهری بین تمام فرزندان، حفظ شود. همانگونه که یعقوب (علیه‌السلام) فرمود: به برادرانت خوابت را نگو و از لفظ "برادر" استفاده کرد. ۵. بعد از اینکه فرزند را هشدار داد، می‌گوید آینده تو اینگونه است: خداوند تو را بر می‌گزیند و ... . ۶. بعد برادران می‌گویند ما فردا یوسف را با خودمان می‌بریم و روی نیازهای برادر انگشت می‌گذارند و می‌گویند: یَرتَع وَ یَلعَب؛ بازی کند؛ در اینجا اینکه حضرت یعقوب (علیه‌السلام) چگونه برخورد می‌کند این یک دوره کلیدی برای تعامل با نوجوان است. 💢 یا مثلا در مورد حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، قرآن می‌فرماید: ابراهیم و اسماعیل با همدیگر خانه کعبه را ساختند. ما هم از این اصل مشارکت باید استفاده کنیم؛ یعنی اگر پدر و مادر نوچوان یا جوانی مانند اسماعیل دارند در همه کارها او را مشارکت بدهند. 💢 در مورد اصحاب کهف که سن‌شان بالا است، می‌فرماید: اِنَّهُم فِتیَهُ؛ آنها جوانمرد بودند. 💢 در مورد داستان حضرت موسی و خضر می‌فرماید: یَتِیمَینِ غُلَامَینِ؛ یتیم کسی است که هنوز به سن بلوغ نرسیده و می‌گوید گنج را پنهان می‌کنیم که بعدها دست‌شان بیفتد؛ یعنی همان مساله اقتصادی که مدیریت مالی را دست کودک نابالغ ندهی. 🔵 بلوغ کامل: اَربَعِینَ سَنَه: چهل سالگی هم سن بلوغ کامل است که مرد بزرگی است و خودش باید برود دنبال تربیت فرزند. 📚 تکلیف: فرق دوران بلوغ را باسایردوران های سنی کودک ازمنظرآیات قرآن بیان کنید ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ ◀️ 💬 جلسه: چهارم 🗓 تاریخ: ۹۹/۷/۶ ⏺ موضوع: ارزش سخن (قسمت اول) ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ 📕 حکمت ۷۱: إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْكَلاَمُ: زمانی که عقل تمام و کامل شد، کلام انسان کم می‌شود‌. باید توجه داشت که این روایت در باب سکوت نیست؛ بلکه سکوت جای خودش را دارد. روایت درباره این موضوع است که هنگامی که عقل کامل شد، انسان تشخیص می‌دهد چه حرفی خوب و چه حرفی بد است. چه را بگوید و چه را نگوید. کجا بگوید و کجا نگوید. 💎 حضرت نفرموده‌اند، سکوت می‌کند؛ فرموده‌اند: نَقَصَ الکَلاَم؛ یعنی پر حرفی نمی‌کند. اگر تا دیروز مطلبی را صد بار می‌گفت، اکنون با حساب و کتاب حرف می‌زند. 💎 در شروح آمده است: چون عقل کامل شد انسان حرف مفید را از غیر مفید درک می‌کند و در آن صورت، هر چیزی را نمی‌گوید؛ بلکه حرف‌های خوب و مفید و موثر را می‌گوید و چنین است که حرف زدن‌ او کم می‌شود. 💎 لذا بزرگان علما به شاگردان خود توصیه می‌کردند که به خدا پناه ببرید از چند چیز: کَثرَهِ الکَلامِ، کَثرَهِ المَنَامِ، کَثرَهِ الطَّعَامِ؛ پرحرفی کردن، زیاد خوابیدن، پرخوری کردن. هر چیزی اندازه‌ای دارد. کسی که زیاد حرف می‌زند، زیاد خطا می‌کند، کسی که زیاد خطا می‌کند، بیشتر هم به گناه می‌افتد و کسی که بیشتر به گناه بیفتد، خودش را بیشتر به جهنم نزدیک می‌کند. 📝 نکته: در معارف دینی ما میان سکوت و گفتن حرف خوب، اولویت با گفتن حرف خوب و مفید است؛ زیرا خداوند ما را انسان خلق کرده و به ما قوه ناطقه داده و از کودکی به واسطه اطرافیان به ما حرف زدن را آموخته است. اگر هدف خداوند سکوت ما می‌بود، به ما زبان نمی‌داد. همانگونه که از دیگر غرایز باید در جای خودش استفاده شود، استفاده از زبان هم جایگاه خودش را دارد. 📕 حکمت ۱۲۳: گاهی می‌گوییم: خوش به حال فلانی ... ؛ اما اگر قرار بود امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) چنین جمله‌ای بفرمایند، می‌فرمودند، خوش به حال چه کسی؟! در این حکمت، امام (علیه‌السلام) می‌فرمایند: طُوبَي لِمَنْ ... أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ ... : خوش به حال کسی که خودداری کند از زیادی سخن و زیاده‌گویی. مواظب زبان خودش هست تا بیش از اندازه لازم سخن نگوید. 🔰 "لِسَان" به معنای زبان است که در اینجا به معنای سخن می‌باشد. "فَضل" هم اینجا به معنای اضافه است؛ بیشتر از حد معمول و لازم. 🔰 "اَمسَکَ" از امساک به معنای خودداری کردن. امام (علیه‌السلام) این کلمه را از آن جهت استفاده فرموده‌اند که بیان کنند: فرد، حرفی برای گفتن دارد و می‌تواند حرف بزند. حتی ممکن است خوش بیان هم باشد؛ اما مقداری که لازم بوده را گفته است و بیشتر از آن را امساک می‌کند. 📝 نکته: اینکه امام (علیه‌السلام) فرموده‌اند: خوش به حال چنین کسی ... معلوم است انجام این کار، فایده‌ای برای او دارد؛ وگرنه می‌فرمودند بهتر است این کار را بکند؛ ولی فرموده‌اند: خوش به حال کسی که پُرحرفی نکند. پس ترک پُرحرفی، آثار و برکاتی دارد و پُرحرفی کردن مضراتی. ♦️ از برکات ترک پُرحرفی: کسی که زبان خود را به گفتن هر سخنی مخصوصا گناه آلوده نمی‌کند، زحمت توبه و پشیمانی و جبران و ... را ندارد. ♦️ از مضرات پُرحرفی: 🔅 روایت شده است که امام باقر (علیه‌السلام) در مقابل خانه خدا ایستاده و فرمودند: ای کعبه، ای مکان امن برای مردم، که همه مردم اینجا کنار تو می‌آیند: وَاللهِ لَحُرمَهُ المُومِنِ اَعظَمُ مِنکَ؛ قسم به خدا حرمت مومن از تو عظیم‌تر و بزرگتر است. کسی که به تو بی‌حرمتی کند، گناه کرده و حق‌الله است؛ اما اگر کسی حرمت مومن را بشکند و آبروی او را بریزد، حق‌الناس مرتکب شده است. 🔅 و در روایت دیگر از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) داریم: یک بار غیبت مومن باعث می‌شود تا چهل روز اعمال خوب تو (غیبت‌کننده)، وارد نامه اعمال آن شخص (غیبت‌شونده) گردد. 🔅 در روایتی دیگر آمده است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از جمعی که برمی‌خاستند، ۲۵ مرتبه استغفار می‌کردند، با اینکه حضرت حتی ترک اولی هم نداشتند چه رسد به گناه. ادامه دارد ... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ 🆔@quranlive
به نام خدا ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ ◀️ 💬 جلسه: چهارم 🗓 تاریخ: ۹۹/۷/۶ ⏺ موضوع: ارزش سخن (قسمت دوم) ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ 📕 حکمت ۳۸۱: 🔹 الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِي وَثَاقِهِ: کلام در بند توست و اختیار آن با توست، تا زمانی که آن را بر زبان جاری نکردی و تکلم نکردی و آن جایی که کلام را بیان کردی تو در بند کلامت هستی و تبعات آن متوجه توست. وَثَاق: طناب، وسیله‌ای که برای در بند کشیدن انسان یا حیوان استفاده می‌شود. در بعضی روایات هست که زبان مانند حیوانی است که می‌گزد، مانند حیوانی که حمله می‌کند و باید آن را محکم ببندی. 🔹فاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ: پس زبانت را نگهدار همانطور که طلا و نقره و جواهرات خودت را نگهداری می‌کنی. در اینجا امام (علیه‌السلام) هم ارزش کلام را می‌گویند و هم آسیب‌شناسی می‌کنند. همانگونه که مواظبت می‌کنی جواهراتت از بین نرود، مراقب باش زبانت چیزی را خراب نکند. 🔹 فرُبَّ كَلِمَهٍ سَلَبَتْ نِعْمَهً وَ جَلَبَتْ نِقْمَه: چه بسا کلمه‌ای نعمتی را سلب می‌کند؛ نعمت مهربانی، دعای پدر و مادر، دوستی، خوبی‌هایی که پیرامون ما هست و ... و نقمت و بلا و مشکلاتی بر تو وارد کند. در اینجا امام از کلمه "اَو" به معنای "یا" استفاده نکرده‌اند و فرموده‌اند "وَ"؛ یعنی این کلمه و این حرف نامناسب دو آسیب خطرناک برای تو دارد: ۱. نعمتی از تو سلب شود؛ ۲. بلایی بر تو وارد شود. 📕 حکمت ۱۸۲: این حکمت، جمع‌بندی و نتیجه‌گیری خوبی از فرمایشات امام (علیه‌السلام) و این جلسه است. ما باید بدانیم هر چیزی در جای خودش خوب است. سکوت بدون پیام هم خوب نیست؛ سخن گفتن بدون علم و فایده و معرفت هم خوب نیست. 🔸 لاَ خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَمَا أَنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ: جایی که باید حکم خدا گفته شود، قضاوت درستی انجام شود، حرف حق گفته شود، در سکوت خیری نیست. سکوتی که پیام دارد و نشانه نارضایتی ما از انجام یک گناه است خوب است؛ ولی سکوتی که باعث تایید یک گناه و ناحق شدن حق شود، سکوت خوبی نیست. 🔅 همچنانکه وقتی از امام رضا (علیه‌السلام) پرسیدند چرا تمام قوم نوح (علیه‌السلام) نابود شدند با اینکه همه، پیامبر خود را تکذیب نکرده بودند؟ حضرت فرمودند: به دلیل آنکه عده‌ای تکذیب کردند و عده دیگری سکوت اختیار کردند. 📖 همانطور که خیری نیست در سخن جاهلانه و بدون علم و تخصص، خیری در سکوت بی‌فایده و عقب‌نشینی از حکم و دستور خدا وجود ندارد. این باید یک معیار باشد که نه فقط حرف زدن خوب است و نه سکوت کردن. فقط باید بدانیم هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. انسان عاقل نه بی‌جا و بی‌اندازه سکوت می‌کند و نه بی‌جا و بی‌اندازه حرف می‌زند. 📚 تکلیف: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در حکمت ۱۲۳، نسبت به چه کسانی، از تعبیر "خوش به حال او ..." استفاده فرموده‌اند؟ ╭┅❀🍃🖤🍃❀┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅❀🍃🖤🍃❀┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا