📇 خلاصه تفسیر آیه ۵۰ سوره مبارکه #قمر
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔸 میفرماید که در قیامت ﴿کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ﴾، آیه ۷۷ سوره «نحل» این است که ﴿وَ لِلَّهِ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ﴾، این را ممکن است بفهمیم ﴿أَوْ هُوَ أَقْرَبُ﴾ را دیگر نمیفهمیم. این ﴿أَوْ هُوَ أَقْرَبُ﴾، مادامی برای ما روشن میشود که خودمان بالا برویم. ما اگر یک بحث علمی برای ما طرح شد، ما از این آهنگها گذشتیم، از این سرعتها هم گذشتیم آنچه در کتابها میبینیم مادّی است آنچه با گوش میشنویم مادی است. اینها را وقتی وارد محفظه خیال میکنیم مقدار دارد، ولی ماده ندارد؛ وقتی تجرید عقلی کردیم به آن قاعده عقلی رسیدیم، دیگر نه زمان دارد نه زمین. اگر کسی معرفت نفس داشته باشد، شئون علمی خودش را ارزیابی بکند، همین طور است. دفعتاً میبینید که به جایی میرسیم که نه زمان دارد نه زمین. این قوانین علمی که ما پیدا میکنیم الآن نمیشود گفت چند سالش است! این از سال و ماه میگذرد؛
🔸خدا این چنین است، خدا این چنین میکند، خدا این چنین فرمود، اینها را که آدم میفهمد، نه زمانی است نه زمینی.
یعنی از زمان بیرون میرویم به «لا زمان» میرسیم. اگر کسی چنین معرفت نفسی داشته باشد میتواند بررسی کند که چگونه انسان از زمان بیرون میرود؟ چگونه آسمان و زمین جمع میشود و تاریخ ندارد؟ تاریخ جمع میشود چه موقع جمع میشود؟ کجا جمع میشود؟ این «کِی» و «کجا» را فرمود ما جمع میکنیم
🔸عمده آن است که ما در جریان امر خدا که فرمود: ﴿وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ﴾، در مسئله معاد در مسئله معراج، با یک دشواری روبهرو هستیم؛ یعنی تصوّر آن برای ما سخت است. سرّش این است که ما همه این درس و بحثهایمان را بیرون از معرفت نفس میخواهیم حاصل کنیم. سری به درونمان نمیزنیم که خود ما یک روح مجرّدی داریم، یک قوس صعود و نزولی داریم، یک عرش و فرشی داریم، یک زمان و بیزمان داریم، یک مکان و بیمکان داریم، اگر در بخشهای معرفت نفس اینها برایمان حلّ بشود، ما این که فرمود کلّ جهان دنیا را برمیداریم، هم «کِی» گرفته میشود هم کجا گرفته میشود، وارد در منطقهای در نفخ صور میشوید که نه «کِی» در آنجاست نه کجا، نه زمان در آنجاست نه مکان؛ اگر ما خودمان در این معرفت نفس خودمان، یک مقدار بیشتر کار بکنیم، تصوّر این مسائل برای ما آسان است.
🔸﴿إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون﴾. این «کُن» خطاب است خطاب به کیست؟ مخاطبی در کار نیست. آن «یکون» با «فاء» تفریع، متفرّع بر این خطاب است؛ یعنی مخاطب با خطاب ایجاد میشود؛ اما ما که برابر صنعت کار میکنیم، خطاب ما فرع بر مخاطب است ما یک کسی که موجود است خطاب میکنیم. پس کار ذات اقدس الهی با کلمه «کُن» ثابت میشود؛ اما این «کُن» زمانبردار نیست، پس ﴿وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ﴾، یک بار که گفتیم حاصل میشود، دیگر لازم به تکرار و دو بار و سه بار نیست، این یک؛ ﴿کَلَمْحِ الْبَصَرِ) است، خیلی سریع انجام میگیرد، این دو؛ چون یکباره مؤثر است، ما نیازی به تکرار نداریم که زمانبر باشد، چون تمام تأثیر را داراست یکجا اثر میکند ﴿کَلَمْحِ الْبَصَرِ﴾،
🔸در بخش پایانی سوره مبارکه «قمر»، بعد از تبیین آن خطوط کلّی، هم سرّ عذاب کافران را بیان میکند و هم کار نهایی خلقت را تحلیل میکند و هم انذار را با تبشیر هماهنگ میکند و پایان کار اهل تقوا را بیان میکند. این سوره مبارکه ما را مکرّر به حفظ تفسیر و تعلیم #قرآن دعوت کرد که ﴿لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ﴾، این کتاب، #سعادت دنیا و آخرت را به همراه دارد و عترت را همین قرآن به همراه خود دارد و حفظ میکند: ﴿وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ﴾. #نور_چشم هم میآورد کمتر کسی با قرآن #مأنوس بود که آخرهای عمر نور چشمش را از دست داده باشد. برکات فراوانی دارد ـ إنشاءالله ـ در خدمت نظام و جامعه اسلامی مشمول دعای ولیّ عصر باشید.
@qurantehran