🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸 ادامه شرح فراز بیستم
اگر ذکر زبانی از نظر مکتب اسلام مطلوب است و به آن سفارش شده، سرّش در آن است که زبان قلب گشوده شود و بحدی برسد که زبان، چشم، گوش و سایر اعضای بدن از قلب پیروی کنند تا بدینوسیله دل برای ورود صاحب منزل، پاک و پاکیزه گردد.
✔️ ذکر عملی؛
ذکر عملی یعنی انسان در عمل، خدا را ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود دانسته، هرجا که صحبت واجب باشد، آنجا حاضر بوده و هرجا که صحبت از محارم الهی، گناه و نافرمانی خدا باشد، غایب باشد و در حال گناه و نافرمانی دیده نشود. این نوع ذکر در آیات قرآن، به تعابیر گوناگون، در مورد اعمال انسانی به کار رفته است باتوجه به این مراتب از ذکر است که امام العارفین در این فراز از مناحات شعبانیه «وله و شیدایی ذکر» که همان اوج « #ذکرلفظی، #ذکرقلبی، #ذکرعملی» است ازحق تعالی مطالبه می کند و اینگونه مناجات می کند:
اِلهی وَ اَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ
:معبود من! شیدایى و شیفتگى به ذكرت را الهام فرما
2⃣ طلب همت بلند
دومین خواسته عرفانی در این فراز از مناجات #علو_درهمت است!
همّت در لغت از ریشه همّ به معنای عزم قوی، و در اصطلاح علوّ همت عبارت است از سعی و کوشش در تحصیل سعادت و کمال و طلب کردن کارهای بزرگ و عالی، بدون در نظرگرفتن سود و زیان دنیا، به طوری که به سبب دست یافتن به منافع دنیوی شادمان نشود و از فقدان آن اندوهگین نگردد بلکه در طریق طلب، از مرگ و کشته شدن و مانند آنها باک نداشته باشد حضرت علی علیه السلام میفرماید: «بهترین همتها، بلندترین آنها است؛ [خیر الهمم اعلاها]» وازآن جایی خداوند، تمامی ابزار لازم برای رسیدن به تکامل و وصول به خواسته ها و آرزوها را، در نهاد آدمی تعبیه نموده است، تنها عزم و اراده جدی را می طلبد که آدمی بتواند ازابزار دراختیار راه تکامل را طی کرده و به لقاء الله برسد وچون همت و عزم نقش کلیدی در رسیدن بهاین مقصد دارد امام علی علیه السلام دراین فراز ازمناجات به ما می آموزد که از خداوند، همتی عالی طلب نماییم که همان #شهود_اسماء_حسنا و #رهیابی_به_مقام_قدس_ الهی می باشد لذا می فرماید:
🍃وَ هِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ
همتم را در قرار گرفتن در مسیر اسمهایت و قرار گرفتن در جایگاهت قرار ده
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸 شرح فراز بیست و یکم
🌺 اِلهی بِکَ عَلَیکَ اِلا اَلْحَقْتَنی بِمَحَلِّ اَهلِ طاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ فَاِنّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسی دَفعاً وَ لا اَمْلِکُ لَها نَفعاً
در این فراز در قالب مناجات با خدای عزوجل دو نکته نهفته است:
1⃣ مصاحبت بااهل اطاعت
🔻 در این فراز از پیشگاه ربوبیت، طلب توفیق مصاحبت با اهل اطاعت می شود چون از نظر تربیتی و نیز تجربی ثابت شده است به همان اندازه ای که محیط خانوادگی و تربیت والدین در ساخت شخصیت معنوی و اخلاقی انسان مؤثرند، به همان اندازه بلکه به مراتب بیشتر همنشینی با اولیاء الهی و هم نفس شدن با آنان نیز در #شکل_گیری_شخصیت_آدمی نقش مهمی دارند.
🔺قرآن کریم از زبان دوزخیان نقل می کند که آنها در قیامت با تأسف و اندوه می گویند: ای کاش با خوبانی چون رسول صلی الله علیه و آله هم نشین بوده و بدها را مصاحب خویش قرار نمی دادیم که بدان، بعد از آنکه سعادت و خوش بختی، تا آستانه منزل ما آمده بود، آن را از ما ربوده و ما را محروم ساختند:
(( یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً یا وَیْلَتیلَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلإِنْسانِ خَذُولاً. (سوره فرقان، آیات ۲۷تا۲۹)
🔺در روز قیامت ظالم، دستش را از شدت حسرت با دندانش می گزد و می گوید: ای کاش ارتباط و انسی با رسول داشتم. وای بر من، کاش فلانی را دوست و همنشین خود نمی گرفتم که رفاقت با او سبب شد که بعد از آنکه ذکر حق سعادت و خوشبختی به سراغم آمده بود، گمراهم نموده وسعادت را از کفم ربود و شیطان برای آدمی مایه گمراهی است.
🔺همچنین قرآن کریم ازهرگونه مجالست با روی گردانان از ذکر الهی نهی کرده ومی فرماید:
🌺 فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّی عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیاذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ. (سوره نجم، آیات ۲۹و۳۰)
پس اعراض نما و اجتناب کن از آنکه از ما روی برگردانیده و جز زندگی دنیارا اراده نکرده است علم آنها در همین حد می باشد.
در همین راستا امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام می فرمایند:
🌸 اَکْثَرُ الصَّلاحِ وَ الصَّوابِ فی صُحْبةِ اُولی النُّهی وَ الْاَلْبابِ؛
🍃 بیشترین صلاح و خوبی، در همنشینی با خردمندان و صاحبان اندیشه نهفته است»
🔸 و باز فرمود:
🌼 «مُجالَسَةُ الْاَبْرارِ تُوجِبُ الشَّرَفِ»
🍃 دم خور شدن با نیکان مایه شرافت و برتری خواهد شد.
به دلیل اینکه مصاحبت با صاحب دلان، نقش کلیدی در کسب توفیق آدمی دارند امام علی علیه السلام چنین مصاحبت را از پیشگاه ربوبی تقاضامی کنند و می فرمایند:
❗️اِلهی بِکَ عَلَیکَ اِلا اَلْحَقْتَنی بِمَحَلِّ اَهلِ طاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ
➖معبود من! به ذات پاکت سوگندت می دهم که مرا به منزل اهل طاعتت و به اقامتگاه جاودانه شایسته از رضای خویش، ملحق سازی...
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸ادامه شرح فراز بیست و یکم
2⃣ اظهارعجز درپیشگاه الهی
هرچند اظهار فقر و شکستن خود دربرابر دیگران در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام مذمت شده و آمده است از اموری که در پیشگاه حضرت حق منفور است و خداوند از آن کراهت دارد، اظهار فقر و نداری در پیشگاه مردم است؛ چرا که موجب می شود انسان را به کفر نزدیک، و آدمی منفور درگاه حق تعالی شود. امام صادق "علیه السلام" در اینباره میفرماید:
🌺🍃 خداى تعالى تميزى و زينت و اظهار زينت را دوست مي دارد و از كثافت و تميز نبودن و #اظهار_فقر كراهت دارد و دوست دارد كه اثر نعمت خود را بر بنده اش ببيند. شخصی عرض كرد: چگونه نعمت را ظاهر گرداند؟
➖فرمود: جامه و لباس خود را نظيف و پاكيزه دارد و عطر و گلاب بر خود بريزد و خانۀ خود را [تعمير و] نيكو كند و آن را جاروب نمايد و پيش از غروب آفتاب چراغ روشن نمودن فقر را برطرف مي كند و روزى را زياد مي گرداند
📚 ارشادالقلوب، ج۲، ص۲۷۵
🔺ولی اظهار فقر هم ازجهت وجودی که حدوثاً وبقاءً محتاج به حق تعالی است، و هم از نظر فقر مالی و معنوی و شکستن خود در پیشگاه ذات باریتعالی نه تنها مذمت نشده بلکه نشانه اوج معرفت بنده نسبت به حق تعالی دانسته شد بگونه ای که حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه وآله) می فرماید:
🌸 «الْفَقْرُ فَخْرِی وَ بِهِ أَفْتَخِرُ
فقر افتخار من است و به فقیری افتخار می کنم»
🔻و امام علی (ع) پس ازآن دو درخواست دراین فراز اظهار فقر نموده ومیفرماید:
🌺 فَاِنّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسی دَفعاًوَ لا اَمْلِکُ لَها نَفعاً
چه من قادر نیستم که شری از خود دفع و یا نفعی را به خود جلب نمایم...
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸شرح فراز بیست و دوم
🔹اِلهى اَنَا عَبْدُكَ الضَّعیفُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنیبُ فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَن عَفْوِكَ.
در این فراز مناجات نیز دو نکته زیبا و لطیف عرفانی وجود دارد؛
1⃣ اظهار به فقر وناتوانی
اظهار عجز و اعتراف آشکار و علنی مناجات کننده به عجز و ناتوانی خود در برابر حکیم علی الاطلاق ، یادآوری آن است که آدمى، در عین حال كه موجودى قدرتمند است، ضعیف و ناتوان نیز مىباشد. از یك طرف سر در سوداى تسخیر كرات آسمانى دارد، اما از طرفى دیگر، حتی پشه اى ضعیف كه با نسیم ملایمى جا به جا مىشود، مىتواند آرامش و آسایش از او سلب كند؛ در عین حال كه موجودى توانمند از نظر قواى عقلانى و فكرى است، اما ممكن است در اثر حادثهاى ناچیز، تمامى یافتههاى فكرى و حافظه خویش را از دست دهد. اگر قلب او اراده كند كه لحظاتى دست از كار بكشد و به استراحت بپردازد، از پاى در خواهد آمد، و كارش تمام خواهد شد؛ اگر گلبولهاى سفید بدنش، دست از دفاع بردارند، بدن او عرصه تاخت و تاز انواع میكروبها ویروسها گشته و مرگ او حتمى خواهد بود و با چنین اظهار ضعف و درماندگى و عبودیت در پیشگاه محبوب، و ادراك این بیچارگى و ذكر آن موجب روى نمودن خداوند به بنده می شود و عفو او را در پى خواهد داشت و مسیر استجابت با همین اظهار فقر و عجز هموار می شود از همین رو امام العارفین علی علیه السلام با خدای خود اینگونه مناجات می کند:
🍃اِلهى اَنَا عَبْدُكَ الضَّعیفُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنیبُ
🍃معبود من! من بنده اى #ضعیف و #گنهكارم، و غلامى در حال انابه و توبه هستم.
2⃣ خود فراموشی مقدمه ای برای خدا فراموشی
#سهو و #نسیان آدمی حجاب و مانع بین عبد و مولا و محرومیت بنده عاصی از عفو پروردگار است، چرا که نفس امّاره و تمایلات نفسانی و همچنین تسویلات شیطانی موجب می شوند که آدمی سخت مجذوب مظاهر دنیوی و گرفتار #خود_فراموشی شود، و این خود فراموشی مقدمه ای برای #خدا_فراموشی گردد، و آدمی به دلیل همین خدا فراموشی از عفو و رحمت الهی محروم می شود،
🌸 در قران کریم ۴۵ بار واژه #نسيان تکرار شده و۳۷ بار آن مربوط به انسان است که هشدار می دهد خود فراموشی مقدمه ای برای خدا فراموشی است، و خدا فراموشی زمینه ای برای محرومیت ازعفو ورحمت الهی و گرفتار شدن انسان به عذاب سخت الهی می باشد، از همین رو در آیه هشتم سوره زمر می خوانیم: 🍃«وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ؛
🍀 و چون به انسان آسیبى رسد پروردگارش را در حالىکه بهسوى او بازگشت کننده است مىخواند سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا کند آن [مصیبتى] را که در رفع آن پیشتر به درگاه او دعا مىکرد فراموش مىنماید و براى خدا همتایانى قرار مىدهد تا [خود و دیگران را] از راه او گمراه گرداند بگو به کفر خودت اندکى برخوردار شو که تو از اهل آتشى.
✅ و نیز در آیه ۴۴ سوره انعام آمده است:
🍃«فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ؛ 🍀پس چون آنچه را که بدان پند داده شده بودند فراموش کردند درهاى هر چیزى [از نعمتها] را بر آنان گشودیم تا هنگامىکه به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند ناگهان [گریبان] آنان را گرفتیم و یکباره نومید شدند.
و در آیه ۳۴ سوره جاثیه آمده است: «وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ؛
🍀 و گفته شود همانگونه که دیدار امروزتان را فراموش کردید امروز شما را فراموش خواهیم کرد و جایگاهتان در آتش است و براى شما یاورانى نخواهد بود».
🔸به دلیل اینکه #سهو و #نسیان نسبت به ذکر الهی چنین پیامد سختی را به دنبال دارد، امام العارفین علی علیه السلام در این فراز ازمناجات شعبانیه اینگونه مناجات می کند:
🌸فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَن عَفْوِكَ
❗️پس مرا از كسانى قرار مده كه از آنها روى گرداندى و نیز مرا از آنها قرار مده كه سهو آنها، سبب محرومیت آنان ازعفوت شده است.
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸 شرح فراز بیست و سوم
إِلٰهِى هَبْ لى كَمالَ الانْقِطاعِ إِلَيْكَ، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها إِلَيْكَ، حَتَّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ.
مطلوب در این فراز از مناجات، برخورداری از حالات نورانى است که موجب می شود تا دیدگان قلوب به فروغ نظر به جمال حق تعالى روشن گردد.
«کمال انقطاع» آن است که انسان از وابستگی و تعلّق به هر چیزی آزاد و رها گردد و فقط به خدا وابسته و پیوسته شود و تمام حجب ظلمانى و نورانى پاره و کنار زده شود، تا به مهمانسراى الهى که «معدن عظمت» است بتوان وارد گردید.
لذا در این مناجات از خداوند متعال، بینایى و نورانیّت قلبى طلب مى .کنند، تا بتوانند حجب نورانى را دریده به معدن عظمت برسند.
شایسته است توجّه شود چرا فرموده شده: «کَمالَ الْإِنْقِطاعِ إِلَیْکَ.» و نگفته: «هَبْ لِىَ الْإِنْقِطاعَ إِلَیْکَ.» معلوم میشود انقطاع و کمال انقطاع، فرق دارد. به خصوص وقتى آن را امیرالمؤمنین- علیه السّلام- بفرماید؛ چرا که آن بزرگوار از نظر ظاهرى و باطنى منقطع به او سبحانه مىباشد و گویا کمال انقطاع تمام را از نظر باطنى تقاضا مىفرماید که همان: «إِنَّ لِى مَعَ اللَّهِ وَقْتٌ» نقل شده از رسول اللَّه- صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم- باشد.
معناى دقیق انقطاع و آثار شهودى آن
ثالثاً: براى انقطاع، احتمالاتى را مىتوان در نظر گرفت: انقطاع از عالم طبیعى عنصرى، انقطاع از استقلال دادن به خود و متعلّقات خود، انقطاع از توجّه به کمالات خدادادى.
شاید بتوان با توضیحى که داده خواهد شد، جمله هاى بیانات فوق و بخشهاى آتیه آن را حلّ نمود و آن این است که براى بشر عادى، به طور عموم، دو گونه تعلّق و توجّه در عالم عنصرى وجود دارد: یکى برونى و دیگرى درونى.
توجّهات برونى همان است که عالم عنصرى اقتضاى آن را مىکند: خوردن، خوابیدن، ازدواج، دلبستگى به فرزند و غیره.
و توجهات درونى، همان بستگى و تعلّق داشتن قلب است به امور ظاهرى و از کم و زیادى و تحوّلات آنها ناراحت شدن و یا به لذّت بردن از آنها بستگى پیدا نمودن.
ناچار این دو را نمىتوان از اقتضاى عالم طبع جدا کرد؛ ولى آن کس که مىخواهد به کمال انسانیّت راه پیدا کند، ناچار است از توجّه نداشتن و تجافى از این تعلّقات و انقطاع داشتن از آنها، تا حجابهایى که قلب را مستور ساخته (از این که کار خود را که توجّه به حضرت حقّ سبحانه است انجام دهد)، برطرف گرداند. این جاست که قلب (که همان حقیقت انسان است)، در کمال انقطاع، به رؤیت حضرت حقّ سبحانه نایل و صاحب ضیاء شده و تقاضایش که فرموده شده: «وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ»، به مرحله اجابت قرین گشته و مىتواند با آن ضیاء، حجابهاى نورانى را (که عبارتند از شهود تجلّیات و کمالات الهى) از دیده دل بزداید و با شهود ذات الهى، تجلّیاتش را در عینیّت با ذات او مشاهده نماید که فرموده شده: «حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ» این که ابصار و بینایى هاى متعدد و حجاب هاى نور قلوب فرموده شده، شاید به اعتبار همان مشاهدات کمالات و اسماء و تجلّیات الهى باشد.
این جاست که پس از خرق شدن حجاب هاى نور، شخص سالک به معدن عظمت الهى راه پیدا خواهد کرد؛ لذا فرموده شده: «فَتَصِلَ إِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ» و فرموده شده: «وَ تَصِیرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ.»
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 شرح فراز بیست و سوم إِلٰهِى هَبْ لى كَمالَ الانْقِطا
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸ادامه شرح فراز بیست و سوم
خدايا کمال انقطاع به درگاهت را به من ببخش و ديده دلهاي مارا به تابش نظر خود روشن نما تا ديده هاي دل پرده هاي نور را بدرد و به سرچشمه عظمت و بزرگواري برسد.
در اين ميان ذکر دو نکته لازم است:
۱ ـ اين ديدار براي برخي در اين دنيا نيز واقع شده است. در شب معراج، آيات الهي به رؤيت حضرت رسول صلي الله عليه و آله درآمدند.
لَقد رأَي مِن آياتِ ربِّه الکُبرَي (نجم: آيه ۱۸) و با ديدن آنها مشاهده پروردگارش برايش تمام شد. چرا که مشاهده خدا به قلب، با مشاهده آيات او ايجاد ميشود و ديدن آيت به جهت آيت بودنش به جز صاحب آن چيزي را نشان نمي دهد و البته ديدن ذات متعاليه نيز ـ بدون حجاب يعني بدون وساطت آيت ـ امري محال است، چنانچه قران کريم مىفرمايد: و لا يحيطُون بِه عِلماً (طه: آيه۱۱۰) و حال آنکه ايشان بدان دانشى ندارند.
و اين برترين و نزديکترين مقام رؤيت و لقاء خداوند است: «ثمَّ دَني فتدلّي فکان قابَ قَوسينِ أَو أَدني؛ سپس نزديک شد و نزديکتر شد تا به اندازه دو سر کمان يا نزديکتر (الميزان: ج۱۹ ص۵۱).
امام موسي بن جعفر در توضيح و تفسير آيه کريمه مىفرمايند: «... فلما أسري بالنَّبي وَ کان مِن ربِّه کَقاب قَوسَين أَو أَدني رَفعَ لهُ حِجابٌ مِن حُجُبِه»؛ شبي که پيامبر به معراج برده شد و به خداوند به مانند دو سر کمان يا نزديکتر شد، حجابي از حجابهايش برداشته شد (نورالثقلين: ج۵ ص۱۴۹) اين گونه رؤيت نيازي به برپايي صحنه قيامت ندارد. امام علي عليه السلام مىفرمايند: لَو کشَف الغِطاءَ مازددتُ يقيناً؛ اگر پرده هم کنار رود بر يقين من چيزي افزود نشود (بحارالانوار: ج۴۰، ص۱۵۳).
۲ ـ ديدار خداوند به ميزاني است که خود بخواهد، چنانچه امام رضا عليه السلام نيز در توضيح امر معراج و ديدار خداوند که براي رسول خدا صلي الله عليه و آله فراهم شد، اين نکته را ذکر ميکنند که خداوند از نور خود آنچه را که دوست داشت به ايشان نشان داد. اين بيان امام ميتواند معناي همان کلام نوراني رسول خدا صلي الله عليه و آله باشد که فرمودند: «ما عَرفناکَ حقَّ معرَفتِکَ» تو را آنچنان که شايسته شناختت است، نشناختهايم (همان: ج۱۱۰ ص۳۴).
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸شرح فراز بیست و چهارم
((اِلهى وَ اجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیَتَهُ فَاَجابَكَ وَ لا حَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَناجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا))
در این فراز بیست و چهارم، امام علی علیه السلام سه تقاضای عارفانه را از پیشگاه حق تعالی مینمایند که نیازمند به شرح همه جانبه است.
1- ((طلب توجه خداوند به مناجات کننده))
خواسته اول؛ هر چند همین تقاضا در فراز بیست و سوم آمده است تکرار آن در این فراز نشان دهنده اهمیت این خواسته است که امام العارفین علی علیه السلام از پیشگاه حق تعالی میخواهد ((خداوند توجه)) به وی کند البته((توجه ویژه)) به آن دسته از بندگانی که وقتی حق تعالی آنها را میخواند و دعوت میکند و بندگان هم عاشقانه به ندا و خواست حضرت باریتعالی پاسخ میدهند و او نیز توجه و نظر ویژهای نسبت به آنان میکند و ((حیات ابدی)) را به آنان اعطا مینماید از همین رو قرآن در توصیف آنان می فرماید: ((أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم ۖوَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ يَحولُ بَينَ المَرءِ وَقَلبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيهِ تُحشَرون (انفال: آیه 24)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید))
امام علی علیه السلام در این فراز از حق تعالی میخواهد که همان توجه ویژهاش را به وی داشته باشد از همین رو اینگونه مناجات میکند:
((اِلهى وَ اجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیَتَهُ فَاَجابَكَ: معبود من! مرا در ردیف آنانى قرار ده كه چون صدایشان كردى، به تو جواب دهند و لبیك گویند))
2-((مدهوشی دربرابر تجلی خداوند))
درخواست دوم؛ امام العارفین در این فراز بیست و چهارم از پیشگاه باریتعالی، مقام و مرتبه (صعق: مدهوشی) به هنگام تجلی ذات ربوبی میخواهد و میتوان در معنای صعق دو احتمال داد؛
1⃣ ؛ مقصود از مقام ((صعق)) در کلام امام علیه السلام همان خلع بدن و مرگ اختیاری باشد که بالاترین سلوک باطنی عارف است، به این معنا سالک الی الله در سلوک باطنی به مرتبه ای میرسد که پس از میراندن هواهای نفسانی و رهایی از چنبره لذات و شهوات و رستن از منیت و خودخواهی به مرگ و موت اختیاری دست پیدا میکند؛ به گونه ای که بارها با اختیار و اراده خودش روح را از بدن خلع و جدا میکند، و میمیرد و زنده میشود. تولدهای مکرر پیدا مینماید و با عبور از این کانال به ساحت قرب الهی و حریم وصال راه پیدا میکند.
استاد مطهری در توضیح خلع بدن و موت اختیاری میفرمایند:
((انسان در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلّل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار- میرسد به این مرحله که؛ در عین اینکه بدنش نیازمند به روح است، روحش از بدنش بینیاز میشود، چطور؟ ما الآن، هم روحمان نیازمند به بدنمان است، هم بدنمان نیازمند به روحمان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کارى از او ساخته نیست، نمیتواند کارى بکند. اما آیا همه انسانها همینجورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه انسانهایى در نتیجه تقرب به خدا و عبودیت پروردگار، میرسند به این حد که لااقل روحشان از بدنشان بینیاز میشود. چطور بینیاز میشود؟ یعنى این قدرت را پیدا میکنند که به اصطلاح روح را از این بدن تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معناى مردن نیست)، یعنى همان استقلال روح را در مقابل بدن حفظ میکنند. در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصى که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنى روح را از بدن منفک کنند به طورى که خودش را مسلط بر این بدن میبیند. بدنِ خودش را میبیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جاى دیگر سیر میکند، افق وسیعترى را دارد میبیند.
2⃣ ؛ مقصود از ((صعق)) عبارت از درک قلبی و دریافت باطنی از تجلی حضرت ربوبیت است که عارف و سالک وقتی چنین عظمتی را مییابد مدهوش میشود همانگونه که موسی در کوه طور آن را تجربه کرده است و آیه (۱۴۳) سوره اعراف آن حالت روحانی را اینگونه توصیف میکند: (فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا: پس چون پروردگار موسى بر كوه تجلّى و جلوه نمود (و پرتوى از عظمت خود را بر كوه افكند)، كوه را متلاشی کرد و موسی مدهوش بر زمین افتاد.
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸شرح فراز بیست و چهارم ((اِلهى وَ اجْعَلْنى مِمَّنْ نا
#مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
ادامه شرح فراز بیست و چهارم
امام علی در ضمن مناجات چنين لحظات نورانی را از حق تعالی میخواهد و میفرماید:
وَ لا حَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَناجَیْتَهُ سِرّا وَعَمِلَ لَكَ جَهْرا
و چون اندك نظرى به آنان افكندى، مدهوش گردند، پس تو با آنها پنهانى، راز گفتی و او در آشکار برایت مخلصانه عمل نمود
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸شرح فراز بیست و پنجم
الهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الْاَیاسِ، وَ لَا انْقَطَعَ رَجائى مِنْ جَمیلِ كَرَمِكَ اِلهى اِنْ كانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْكَ فَاصْفَحْ عَنّى بِحُسْنِ تَوَكُّلى عَلَیْكَ
در این فراز بیست و پنجم نکات عرفانی و معنوی در ضمن مناجات امام العارفین با خدایش آمده که فهم و درک پیام این نکات نیازمند به شرح و تفسیر است:
1- حسن ظن به خداوند متعال
نکته اول؛ در این فراز بیست و پنجم که امام العارفین در ضمن مناجات آوردند ((حسن ظن داشتن به خداوند متعال)) است که موجب سعادت دنیوی و اخروی و نیز آرامش روحی و روانی سالک و عارف می شود، البته مقصود حسن ظن به خدا در کلام امام علی علیه السلام این نیست که هر چه را بخواهیم خداوند به واسطه حسن ظن ما به او عملی سازد و آنچه را که نمی خواهیم از ما دور سازد، بلکه مقصود آن است که خدا را آنچنان به حکمت و قدرت و علم و تفضل و عنایت به بندگان بشناسیم که باور کنیم هرچه او انجام می دهد بهترین تقدیر ماست و هرگز برای بندگان صالح خود که به وی حسن ظن دارند، شرّ و بدی را نمی پسندد و در همه پیشامدها بهترین نتیجه را برای آنان مقرر می دارد.
از همین روست که امام رضا علیه السلام می فرماید:
احْسِنِ الظَّنَّ بِاللّه ِفَاِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ یَقولُ: اَنا عِنْدَ ظَنِّ عَبدىَ الْمُؤمِنِبى، اِنْ خَیْرا فَخَیْرا وَ اِنْ شَرّا فَشَرّاَ: به خداوند خوش گمان باش، زيرا خداى عزوجل مى فرمايد من نزد گمان بنده مؤمن خويش هستم، اگر به من خوش گمان باشد، به خوبى با او رفتار مى كنم و اگر به من بدگمان باشد، به بدى با او رفتار مى كنم. (كافى، ج 2، ص 72، ح 3)
و در همین راستا رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَا يَحْسُنُ ظَنُّ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ بِاللَّهِ إِلَّا كَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّ اللَّهَ كَرِيمٌ بِيَدِهِ الْخَيْرَاتُ يَسْتَحْيِي أَنْ يَكُونَ عَبْدُهُ الْمُؤْمِنُ قَدْ أَحْسَنَ بِهِ الظَّنَّ ثُمَّ يُخْلِفَ ظَنَّهُ وَ رَجَاهُ فَأَحْسِنُوا بِاللَّهِ الظَّنَّ وَ ارْغَبُوا إِلَيْه (بحارالانوار، ج 67، ص 366): هربنده ای به پروردگارش حسن ظن پیدا کند، خداوند بر اساس حسن ظن او عمل می کند، زیرا خداوند کریمی است که همه خیرات به دست اوست و حیا می کند به حسن ظن بنده اش اعتنا نکند و خلاف آن را انجام دهد. به خدا حسن ظن داشته باشید و به سوی او رغبت کنید.
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸شرح فراز بیست و پنجم الهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸ادامه شرح فراز بیست و پنجم
هر چند بنده به دلیل فریب شیطان و نفس اماره آلوده به معاصی شده است و خود را مستحق عقوبت و کیفر الهی می داند ولی با اینهمه به خاطر حسن ظنی که به رحمت واسعه الهی دارد مایوس از حرمت الهی نخواهد شد. امیدوار به عفو و بخشش خداوند متعال است. از همین روست که امام علی علیه السلام اینگونه مناجات می کند:
الهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الْاَیاسِ: معبود من! هرگز یأس و نومیدى را بر حُسن ظن و گمان نیك به تو، مسلط نساختم.
2- رجاء و امیدواری به کرم خداوند متعال
نکته دوم؛ در فرهنگ اسلام یکی از نشانه های مؤمنین حقیقی آنست که همیشه بین خوف و رجاء حرکت می کنند یعنی نه آنهمه امید به عفو الهی دارند که جرئت به گناه پیدا کنند و گرفتار اباحهگری شوند، و نه به خاطر گناهان آنچنان مایوس از حرمت الهی هستند که جهنم را برای خود قطعی ببینند، بلکه به همان اندازه که خوف از مجازات الهی دارند امید و رجاء به عفو و رحمت الهی نیز دارند. از همین روست که قرآن کریم:
اولا؛ در کنار ترساندن از مجازات آخر همه انسانها را از ناامیدی منع نموده است: ((قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً (زمرایه53): بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گنا هان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.))
ثانیا؛ قرآن برای نجات انسانها از تباهی، راه بازگشت را برای گنهکاران، باز گذاشته تا امیدوارانه به جبران گذشته بپردازند: وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودا (هود آیه 90): از پروردگار آمرزش بطلبید و به سوی او بازگردید که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبهکار) است.
ثالثا: دایره امیدواری را آنچنان گسترانید که عمل زشت توبه کنندگان را، به حسنات تبدیل مینماید: ((...إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (فرقان، آیه.70) مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند.)
به همین دلیل در این فراز امام علی (ع) اینگونه مناجات می کنند: وَ لَا انْقَطَعَ رَجائى مِنْ جَمیلِ کرمک.
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸شرح فراز بیست و ششم
إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَهُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِ آلائِکَ إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى الْجَنَّهِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ.
در این فراز از مناجات شعبانیه امام علی علیه السلام در ضمن مناجات سه راهکار برای بازگشت به آغوش پروردگار و نجات از تباهی معصیت ذکر می کنند که فهم هریک از این سه عامل نیاز به شرح همه جانبه دارد؛
نخستین علت؛ که در این فراز از مناجات شعبانیه امام علی علیه السلام برای نجات از تباهی معصیت و گناه ذکر می کنند ((یقین داشتن به کرم و لطف)) پروردگار است، به این معنا که بنده هر چند به دلیل خواهش های نفسانی و تسویلات شیطانی جرئت و جسارت بر ارتکاب معصیت پیدا می کند و پل های پشت سرش را خراب شده می بیند که فکر می کند راهی برای بازگشت به جانب خدا در پیش رو وجود ندارد، ولی از اینکه با وجود این همه معاصی، حق تعالی راه رحمت واسعه اش را به رویش نبسته، و بنده عاصی را محروم از رزق مادی و معنوی نکرده یقین به این کرم و لطف موجب شده است که خودش را ساقط شده نبیند بلکه به سمت و سوی انابه، توبه، و استغفار روی آورد و به دامن رحمت و کرم الهی برگردد. از همین رو در این فراز اینگونه مناجات می کند: ((اِلهی اِنْ حَطَّتْنیِ الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقینُ اِلی کَرَمِ عَطْفِک: معبودِ من! اگر گناهانم، مرا از اوجِ مکارم لطفت به حضیضِ بی آبروییم فرو افکند، سروش یقین، مرا به کرم عطوفتت، آگهی و نوید می دهد))
دومین علت؛ که برای رهایی از بند گناه و معصیت در این فراز از مناجات شعبانیه آمده است (معرفت به کرم الهی) است، چرا که غفلت و بی توجهی نسبت کرم و نعمت الهی موجب سقوط آدمی در تباهی های معصیت و سرگرم شدن به مظاهر پست دنیوی می شود از همین رو در آیات قرآن کریم غافلین اینگونه توصیف می کند که در اثر غفلت سرگرم مظاهر دنیای زود گذر می شوند، و پست تر از حیوانات می گردند و با دست خود جهنم را برای خود می خرند از همین روست که در آیه (7و8) سوره یونس غافلین اینگونه معرفی شوند:
إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ اطْمَأَنُّوا بِهَا وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ /أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ :كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته اند و كسانى كه از آيات ما غافلند /آنان به [كيفر] آنچه به دست مى آوردند جايگاهشان آتش است
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸شرح فراز بیست و ششم إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُو
🔹 #مناجات_شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق
🔸ادامه شرح فراز بیست و ششم
و همچنین در آیه (179) سوره (اعراف) بفرماید: ((وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ: و همانا بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم، (كه سرانجامشان به آنجا مىكشد، چرا كه) آنان دلهايى دارند كه با آن حقّ را درك نمىكنند و چشمانى دارند كه با آن نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آن نمىشنوند، آنان همچون چهارپايان، بلكه گمراهترند، آنان همان غافلانند)).
ولی شناخت نسبت به بزرگی کرم و نعمت حضرت حق موجب می شود که انسان از خواب غفلت بیدار شود، بلند نظر و بلند طبع گردد و خود را معطل خوشی های کاذب زود گذر دنیا نکند از همین روست که در این فراز از مناجات آمد: ((اِلهی اِنْ اَنامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الْاِسْتِعْدادِ لِلِقائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنیِ الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائک.: و معبودِ من! اگر غفلت، مرا از آمادگیِ دیدار تو بازداشت و بخوابِ غرور، مبتلا ساخت، در مقابل، معرفت به نعمت هایِ کرامتت بیدارم نمود.))
سومین علت؛ برای رهایی از غفلت و گذر از تسویلات شیطانی و تمایلات نفسانی نسبت سنجی بین نفع و ضرر است که آدمی را از ارتکاب معصیت باز می دارد، چرا که آدمی با بازگشت به خویشتن خویش، به آسانی می یابد ارتکاب محرمات الهی ممکن است خوشی زود گذر داشته باشد ولی عذاب سخت اخروی و کیفر الهی را به دنبال دارد، ولی عبور از این خوشی و لذت زودگذر نفع عظیم و بهشت جاودانه را به دنبال دارد و این محاسبه که به برکت توفیق الهی نصیب عارف و سالک می گردد خودش را از این خوشی ها و لذت های کاذب محروم می کند تا به بهشت برین دست پیدا کند از همین رو در این فراز از مناجات آمده است: (اِلهی اِنْ دَعانی اِلَی النّارِ عَظیمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانی اِلَی الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِک. معبود من! اگر کیفر عظیم تو، مرا به آتش می خواند، پاداش سرشارت مرا به سوی بهشت فرا می خواند.
http://eitaa.com/qurantehran
ادامه دارد