eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
162 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ کلاسهای اموزشی: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي! وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي! پس دل را با توبه‌اي از جانب خويش زنده کن‌، اي آرزو و غايت من! و ‌اي خواسته و آرمانم! ▪️توبه از هر گناه؛ متناسب با همان گناه 🔺هر چند براي آثار و برکات زيادي ذکر شده است، اما شرايطي هم دارد و انسان هر اندازه شرايط توبه را بيش‌تر فراهم کند، به نتيجه‌ي بيش‌تر و بهتري مي‌رسد. از حضرت امام علي(ع) نقل است که شخصي در محضر ايشان استغفار مي‌کرد. حضرت به او فرمود: مادرت به عزايت بنشيند! آيا مي‌داني استغفار (به همين لقلقه‌ي زبان نيست) درجه‌ي عليين است و داراي شش معنا است، 1⃣ پشيماني بر آن‌چه گذشت؛ 2⃣: تصميم بر بازگشت نکردن به آن کار؛ 3⃣:‌ پرداختن حقوق مردم، تا اين که با خدا ملاقات کني و چيزي بر عهده‌ي تو نباشد؛ 4⃣: تمام واجب‌هاي ضايع شده را به جا آوري؛ 5⃣: گوشتي که از حرام بر اندامت روييده با اندوه فراوان آب کني، تا پوست به استخوان چسبيده و گوشت تازه برويد؛ 6⃣ رنج طاعت را به تن بچشاني چنان که شيريني گناه را به او چشانده بودي، پس آن‌گاه بگو: ! 👈 مقصود حضرت اين است که ، حقيقتي است که همه‌ي شرايط را دارد. البته شرايط شش‌گانه‌ي مذکور، براي گناهي است که حضرت دستور استغفار در مورد آن را فرمودند و استغفار از هر گناهي قطعاً چنين شرايطي را لازم ندارد. اگر کسي گناه چشم داشته باشد، آيا مي‌توان گفت که براي توبه از اين گناه لازم است گوشت‌هاي بدنش را آب کند؟ قطعا اين‌گونه نيست و انسان براي آن که در اين زمينه‌ها دچار افراط و تفريط نشود، بايد از کساني که در اين وادي کارشناس هستند و بر همه‌ي ابعاد اشراف دارند، راه کار بگيرد و با ايشان مشورت کند. 🔸پشيماني باطني؛ شرط اساسي توبه 🔺شرط اول و اساسي توبه، پشيماني بر انجام گناه و ظهور غفلت است. امام باقر(ع) فرمود: «كَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَةً.» براي توبه، همين که شخص پشيمان شود كافي است. 🔹البته انسان توبه کار بايد اين پشيماني را حفظ کند؛ زيرا در آينده نيز براي او کارساز و راه گشا است، چنان که حضرت در ادامه‌‌ي روايت مي‌فرمايد: به خدا سوگند که از گناه نجات پيدا نمي‌کند مگر کسي که به آن اقرار کند. 🔻البته اقرار نزد ديگران صحيح نيست بلکه اقرار به گناه، تنها به درگاه الهي مطلوب است؛ زيرا شخصيت مؤمن در درگاه الهي بسيار عزيزتر از آن است که خطاهايش نزد ديگران معلوم شده و آبرويش بريزد، آن هم نزد کساني که خود خطاکار و گناه کارند و براي آمرزش گناهان خويش نيازمند مغفرت پروردگار هستند. بلکه انسان مؤمن، بايد تنها و تنها خطاي خويش را نزد پروردگارش بازگو کند تا با اظهار ذلت و خضوع و ندامتي که مي‌کند، درياي رحمت حق به جوش آمده از او بگذرد. ▪️هنگامي كه عبد که از گناه خويش پشيمان مي‌شود و اين ندامت را اظهار مي‌کند، قطعاً در صدد جبران بر خواهد آمد. ▫️توبه، نياز به سر و صدا و نيز و مخصوص ندارد. البته روشن است که زمان‌ها و مکان‌هاي شريف مانند زمان‌هاي تولد ائمه(ع)و شب و روز قدر يا رفتن به مکه و تشرف نزد پيامبر اکرم(ص) و مراقد ائمه‌ي اطهار(ع) زمينه‌ي بسيار خوبي براي پشيماني و توبه است که از آن‌ها بايد بيش‌ترين استفاده را نمود و در دستورات ديني نيز سفارش زيادي در اين مورد وارد شده است. اما در تمامي موارد، لازم است در انسان رخ دهد تا توبه‌ي او توبه‌ي حقيقي و سزاوار قبول درگاه حق باشد. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي! وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي! 👈 پس دل را با توبه‌اي از جانب خويش زنده کن‌، اي آرزو و غايت من! و ‌اي خواسته و آرمانم! 🔹مطلوب بودن مطلق ، حتي بدون گناه 🔺هر کسي به لحاظ مرتبه‌ي ايماني خود استغفار خاصي دارد. در بحث به درگاه الهي به حسب هر مرتبه‌ي ايماني، گذشت که اولياي الهي به لحاظ توجه خاصي که به ذات اقدس الهي دارند، وقتي بعضي کارهاي خويش را شايسته‌ي مرتبه‌ي خاص از توجه نمي‌بينند، استغفار مي‌کنند. نبي بزرگوار اسلام که اشرف مخلوقات و سيد انبياي الهي است و عالم هستي به طفيل وجود مبارکش به وجود رسيده، به درگاه الهي استغفار مي‌فرمود و با اين که گناهي نداشتند، به فرموده‌ي حضرت امام صادق : روزي هفتاد بار «اتوب الي الله» و «استغفرالله» مي‌گفت. 🔸هم‌چنين در روايت ديگري حضرت امام صادق ع مي‌فرمايد: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَانَ لَا يَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّى يَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِينَ مَرَّة.» آن حضرت در هيچ مجلسي نمي‌نشست هر چند کوتاه باشد و از آن‌جا بلند نمي‌شد مگر اين که مرتبه استغفار مي‌فرمود. 🌱 بنابراين رجوع عبد به حق تعالي و طلب رحمت از ذات مقدس الهي، براي همگان مطلوب است، اگرچه انسان گناهي هم نداشته باشد. 🔹تأثير و اهميت 1⃣ هر مرحله‌ي از توبه، نتيجه‌ي حياتي خاص در روح انسان مي‌گذارد و استغفار نيز چنين است. به همين جهت در اعمال مستحب ذکر استغفار براي ساعات متفاوت شبانه روز وارد شده است: ؛ ؛ و آثاري نيز براي آن ذکر گرديده است. 2⃣ نکته‌ي مهم اين است که عدم توجه کامل به مفاد استغفار، نبايد موجب ترک آن شود؛ زيرا اصل انجام اين ذکر مطلوب است و قطعاً بدون اثر نيست. وقتي انسان ملتزم مي‌شود در تعقيبات نماز عصر هفتاد مرتبه استغفرالله ربي و اتوب اليه بگويد، همين و توجه اوليه به انجام اين عمل، تأثيرگذار است. 3⃣ البته که دشمن آشکار انسان است هرگز بي کار نمي‌نشيند و تلاش مي‌کند همين مرتبه از ذکر و دعا را هم از او بگيرد. اين هنر انسان است که در برابر وساوس شيطان استقامت داشته از کوچک‌ترين اعمال خير، دست برندارد تا بتواند مرحله به مرحله، مدارج سير به سوي حق را طي کند و به کمال نايل شود و در اين راه هيچ کار به ظاهر کوچکي را حقير نشمارد. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي! وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي! 👈 پس دل را با توبه‌اي از جانب خويش زنده کن‌، اي آرزو و غايت من! و ‌اي خواسته و آرمانم! 🔅 لزوم شناخت راه‌هاي 🔻يکي از مسائل مهم و ظريف در مورد مبارزه با وساوس شيطاني، شناخت روزنه‌هاي نفوذ وساوس است. شيطان گاهي از راه قصد رسوخ به دل و جان انسان را دارد. 🔸 وظيفه‌ي انسان در اين مورد آن است که بي اعتنايي کرده، با تفکر و تأمل در بديهيات اعتقادي، حمله‌ي شيطان را خنثي سازد. 🔹تحت هيچ شرايطي انسان نبايد از غافل شود. کار شيطان وسوسه و مانع تراشي است و هدفش جلوگيري از سعادت ابدي انسان است و البته از اولين گام کارش را شروع مي‌کند و مي‌گويد:‌ چرا توبه و استغفار مي‌کني؟ از تو اين کار بر نمي‌آيد؛ چون باز هم گناه را انجام خواهي داد. اين توبه به چه دردي مي‌خورد؟ در پاسخ او بايد گفت: قصدم اين است که انجام ندهم و ان‌شاءالله انجام نخواهم داد. تو چه کاره هستي؟‌ تو وکيل يا ولي من نيستي. 🔹هدف اصلي شيطان با اين وسوسه‌ها آن است که زمام امر انسان را در دست بگيرد و او را تحت ولايت خويش درآورد. در مقابل، انسان بايد استغفار نموده و از خدا کمک بخواهد که در جهت تحقق توبه قدم بردارد و در اين زمينه تصميم جدي داشته باشد و تا آن‌جا که مي‌تواند از اعمال صالح دريغ نورزد هر چند استغفار و توبه نيز به خودي خود از اعمال صالح به شمار مي‌روند. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي! وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي! 👈 پس دل را با توبه‌اي از جانب خويش زنده کن‌، اي آرزو و غايت من! و ‌اي خواسته و آرمانم! 🔹دستور صريح خداوند به توبه‌ي بندگان 🍃خداي متعال در آياتي از قرآن شريف بندگان خويش را امر به توبه فرموده است: وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ و تمامي شما اي مؤمنين! به سوي خدا توبه کنيد شايد رستگار شويد. ✳️ امر پروردگار هرگز لغو نيست، بلکه به مطلب حقي امر مي‌فرمايد تا بر آن اثر واقعي مترتب نمايد و آن وعده‌ي پذيرش توبه است چنان که خود مي‌فرمايد: فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ 👈 پس کسي که بعد از ستم کردنش توبه کند و اصلاح شود، به راستي خدا بر او توبه مي‌کند (و توبه‌اش را مي‌پذيرد) گفتار خدا از همه صادق‌تر و عين واقعيت است چنان که در قرآن مي‌خوانيم: وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا 👈 و كيست كه از خداوند، راست‌گوتر باشد؟ 🌿 اين صادق مطلق، خود ما را ترغيب به توبه و استغفار فرموده است: أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ 👈 آيا مردم به سوي خدا توبه نمي‌کنند و از او طلب مغفرت نمي‌نمايند؟ ☘ بنابراين بدون شک حيات قلب انسان از جانب خداي متعال است و البته هر اندازه دقيق‌تر صورت بگيرد، حيات قلب بيش‌تر خواهد بود. 🔺حقيقت توبه از جانب خداي تعالي ▪️توبه‌ي عبد به سوي حق ابتدا از توبه‌ي حق به عبد شروع مي‌شود. يعني ابتدا خداوند از روي لطف و رحمت، عبد را به خطا و گناه توجه و تنبيه مي‌دهد و حالت توبه را در او به وجود مي‌آورد و اين عبد است که بايد از چنين حال به خود آمده و از توجهي که در نتيجه‌ي لطف ابتدايي حضرت حق حاصل شده، حسن استفاده را کرده به درگاه الهي با ناله و تضرع دست به توبه و انابه بردارد. اصولاً توجه انسان به خطاها و بروز حالت تنبه، از عنايات حق تعالي به بندگان است. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي! وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي! 👈 پس دل را با توبه‌اي از جانب خويش زنده کن‌، اي آرزو و غايت من! و ‌اي خواسته و آرمانم! 🔹بنا بر آيات قرآن کريم، توبه‌ي بندگان همواره به دو توبه از سوي خداي متعال محفوف است: يک توبه و رجوع اوليه از جانب خداوند به سوي عبد؛ سپس توبه از طرف بنده به خداوند؛ و آن‌گاه توبه‌ي خدا نسبت به بنده‌ي خويش براي پذيرش درخواست او به اين صورت که در مرحله‌ي اول خداي متعال در نفس عبد با الهامي القا مي‌فرمايد که به سوي من برگرد؛ زيرا هر امري که در نفس انسان- به ويژه مؤمن- تحقق پيدا کند و محصولش توجه به خداي متعال باشد، نوعي الهام است. 💠 ملاک تشخيص وساوس شيطاني از نفحات رحماني 🔹محصول وزش نسيم رحماني اين است که انسان به نوعي (هر چند ضعيف) به خداي متعال توجه پيدا مي‌کند و همين اندازه را نيز مثلاً انسان در حين سخن گفتن، ناگهان متوجه مي‌شود که نکند حرف او دروغ يا غيب باشد! و بايد در چنين حالتي از اين توجه و لطف الهي استفاده نموده و در عمل و در گفتار و رفتار نيز آن را پي‌گيري نمايد و پياده سازد تا شکر توجه ابتدايي حق به جا آورده شود و شايستگي توجهات بعدي حاصل گردد. ▪️اما وسوسه‌ي شيطان به اين صورت است که به انسان القا مي‌کند: اگر يک بار دروغ بگويي به منفعت‌هايي مي‌رسي و اين اندازه‌ي اندک اشکال ندارد! و يا يک غيبت کوچک براي يک‌بار شيريني خاصي دارد و اشکال خاصي ايجاد نمي‌کند! 🔸 بنابراين ملاک وسوسه اين است که انسان با کاري يا فکري، از خداي متعال دور شود. 🔹رسيدن به ؛ آرزوي اصلي نفس انسان 🌱 حضرت امام سجاد(علیه السلام) پس از تقاضاي احياي قلب از درگاه حق تعالي اين‌گونه خطاب مي‌فرمايد: «يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي.» اي آرزوي من! ‌اي مقصد و مقصود من! دل انسان مؤمن، تنها يک آرزو و مقصد اصلي دارد و آن توجه و رسيدن به خداي متعال است. البته اين آرزوي جان‌فزا، تنها در سايه‌ي اطاعت حضرت حق محقق مي‌شود. البته نوع انسان‌ها به واسطه‌ي توجه به شئون گوناگون خود و دنيا، از اين آرزوي حقيقي و کشش و توجه به مقصود اصلي غافل هستند. 🍃از تقاضاي حضرت در اين فراز به روشني معلوم مي‌گردد که اگر انسان از درگاه الهي درخواست پذيرش توبه دارد، در واقع به اين دليل است که با کسب آبروي مجدد و فراهم شدن زمينه براي رشد و تعالي، آرزوي واقعي و مقصد حقيقي که ذات اقدس پروردگار است برسد و اگر به مقتضاي فطرت وزندگي دنيايي چيزهاي ديگري مورد آرزوي انسان قرار مي‌گيرد، بايد در طول آرزومندي به خداي متعال باشد. مقصد بالذات انسان مؤمن، رسيدن به آن ذات غني مطلق اوست و به همين دليل آن چه را که در اعمال روزمره دنبال مي‌کند، مقصد بالعرض او خواهد بود. وقتي هدف از هستي انسان، رسيدن به محبوب و وصل معبود است، معلوم است که اظهار دشمني و انجام گناه او را از رسيدن به اين آرزوي مهم محروم خواهد ساخت. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺 فَوَعِزَّتِكَ! مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً 🔻به عزتت سوگند! براي گناهانم جز تو آمرزنده‌اي نمي‌يابم 🔹سرّ سوگندها در قرآن کریم و ادعيه چیست؟ 🔸انسان براي اصلاح حال خويش چاره‌اي ندارد جز اين که بپذيرد و اعتقاد داشته باشد که غير خداي تعالي پناهگاهي نيست. با چنين اعتقادي است كه در موارد مشابه اين فراز، به عزت الهي سوگند ياد مي‌شود. 🔸در آيات فراواني از قرآن شريف، خداي متعال براي بشر سوگند ياد فرموده است. 🔸علما و کارشناسان اين فن، نظر داده‌اند که سرّ اين سوگندها، آن است که باور انسان نسبت به معارفي که القاي آن‌ها مورد نظر حضرت حق است بيش‌تر شده و به اهميت آن پي ببرد؛ زيرا انسان موجودي ديرباور است. 🔸در اين‌گونه مناجات‌ها آموزش مي‌دهند که انسان در مسايل معنوي تا آن‌جا که مي‌تواند اشتهاي صادق داشته و طلبش صادقانه باشد. هر چند پروردگار به اسرار درون بنده آگاهي دارد و ازا ين جهت بنده چه دروغ بگويد و چه راست بگويد خداوند متعال، عالم به آشکار و نهان اوست، اما مورد نظر مربيان کامل تربيتي بشر آن است که بنده را در اشتياق صادق رشد دهند. از اين جهت به مقام عزت الهي سوگند ياد شده است تا انسان نسبت به آن‌چه قسم خورده صادق باشد. به ويژه در اين فراز که از تعبير «ما اجد»‌ استفاده شده که به معناي اين است که: «من هرگز بخشنده‌اي غير از تو نمي‌يابم.» 🔺ضرورت اعتذار به درگاه مولا 🔸ادعيه و مناجات رسيده از ناحيه ائمه‌ي اطهار(علیهم السلام) از دو جهت جنبه‌ي کمالي و رشد را براي انسان به ارمغان مي‌آورند: 1⃣ از يک سو انسان را به نقص‌ها و کمبودهاي خويش توجه مي‌دهند؛ 2⃣ از سوي ديگر او را نسبت به راه حل‌ها و راه کارهاي رفع نواقص و لغزش متنبه مي‌سازد. 🔸 توجه به هر دو جهت مذکور براي انسان لازم است؛ زيرا تا انسان به کمبودهاي خود توجه نکند دنبال راه حل نخواهد رفت و خداي متعال نيز انسان را به‌گونه‌اي آفريده که وجودش همراه با و است و اين تحولات، زمينه‌ي بسيار خوبي براي توجه بيش‌تر انسان به ماهيت وجود خود مي‌شود. 🔹 به همين جهت پس از اين که متوجه شد نسبت به ساحت مولاي خويش لغزشي انجام داده، بايد به طرف مولا بازگردد و به واسطه‌ي تجاوز به حدود ربوبيت و عدم پاس‌داشت مقام او از مولاي خود عذرخواهي نمايد. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺 فَوَعِزَّتِكَ! مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً 🔻به عزتت سوگند! براي گناهانم جز تو آمرزنده‌اي نمي‌يابم. 🔹سوگند به عزت؛ اشاره به ماهيت طغيان‌گري انسان 🔸اما چرا اين‌جا به «عزت»‌ پروردگار متعال سوگند ياد مي‌شود؟ پاسخ اين است که عزت همان مقام بزرگواري دائمي خداي متعال است و ما بايد به آن توجه کنيم و شأن و مقام او را حفظ نماييم. 🔸حفظ مقام و شأن عزت و بزرگواري خداي متعال به آن است که در برابر او خضوع کرده و از او اطاعت کنيم همان طور که همه‌ي موجودات همواره مطيع و فرمان‌بردار و تسبيح‌گوي پروردگار متعال هستند. 🔺خداي متعال در آياتي از قرآن کريم، اين حقيقت را بيان فرموده است: إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً هيچ موجودي در آسمان‌ها و زمين نيست مگر اين که با حالت بندگي به سوي خدا‌ي مهربان مي‌آيد. 🔹البته اين زندگي تکويني است که همه‌ي موجودات خواه ناخواه اين‌گونه هستند. قرآن کريم با زبان خاص خود از حالت طوع موجودات سخن مي‌گويد، تا ما بفهميم که تنها انسان است که در ميان موجودات سرکشي مي‌کند و چون به خود و دارايي‌هايي موقت خود توجه مي‌کند، دچار طغيان مي‌شود. ▪️در اولين سوره‌اي که نازل شد- يعني سوره‌ي مبارکه‌ي علق- ماهيت انسان در اين عالم بيان شده است. ماهيتي که اگر جهت داده نشود، طغيان مي‌کند. 🌾 كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ /أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ انسان اين چنين است: اگر ببيند که در جهتي مستغني شده، بي نياز شده و چيزي دارد طغيان مي‌کند. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺 فَوَعِزَّتِكَ! مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً 🔻به عزتت سوگند! براي گناهانم جز تو آمرزنده‌اي نمي‌يابم. 🔹طغيان انسان به دارايي‌هاي مادي و معنوي 🔺آن‌چه حائز اهميت است اين است که نه تنها دارايي‌هاي مادي، بلکه دارايي‌هاي معنوي نيز موجب طغيان انسان مي‌گردد، مانند علم که طغيان مناسب با خود را ايجاد مي‌کند. به اين معنا که گاهي شخص مطالبي را مي‌فهمد و در ذهنش خطور مي‌کند که: «استاد من هم اين مطلب را نفهميد!» يا اشکالي مطرح مي‌کند که بسيار به جا و مناسب است و آن‌گاه دچار روحيه‌ي طغيان مي‌شود که چه اشکالي به استاد وارد کرده است! البته اصل طرح اشکال، کار درستي است و ذهن بايد با طرح اشکالات پرورش پيدا نمايد، اما اين پرورش بايد درست و جهت دار و با رعايت تقوا و اخلاق باشد. 🔸 اشکال علمي هرگز نبايد با حالت استغنا و طغيان مطرح گردد به اين معنا که ما چيزي فهميديم و حرف همين است که ما فهميديم! دوري از اين حالت استغنا و طغيان براي مؤمن لازم و شايسته است؛ چه نسبت به استاد؛ و چه نسبت به دوست و هم درسي و چه نسبت به شاگرد خويش، به طور کلي اين روحيه در هر زمان و مکاني، در روابط گوناگون اجتماعي و علمي بايد پياده شود. 🔺اصلاح ارتباط با حق؛ راه علاج طغيان گري انسان 🔹به طور کلي هر انساني که رابطه‌ي خود را با مولايش به طور صحيح برقرار نکند، در برابر او طغيان کرده و اين روحيه، حالت و براي او به دنبال مي‌آورد به همين دليل اگر انسان قصد راه پيدا کردن به بارگاه کبريايي حق را دارد و مي‌خواهد نزد مولاي خويش راه پيدا نموده و مورد توجه او قرار گيرد، بايد به پروردگار توجه پيدا کرده و متواضعانه و او را به عزت و بزرگي بخواند. هر چند حضرت حق به اين امر نياز ندارد. کسي به وصل تو چون شمع يافت پروانه که زير تيغ تو هر دم سري دگر دارد به پاي بوس تو دست کسي رسيد که او چو آستانه بدين در هميشه سر دارد 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔺 فَوَعِزَّتِكَ! مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً 🔻به عزتت سوگند! براي گناهانم جز تو آمرزنده‌اي نمي‌يابم. 🔹رابطه‌ي خداوند با بندگان، مانند رابطه‌ي يکي از بزرگان ظاهري و يا يک شخص بزرگ از دنيا طلبان نيست که اگر انسان وي را به بزرگي نخواند، ‌او را از نان خوردن بيندازد و از منابع مادي بي‌بهره سازد. 👈 هيچ‌گونه و در مورد حق تعالي معنا و تصور ندارد. اين انسان است که به جهت نيازمندي و خويش و براي کسب بزرگي و عزت بايد به عزت و بزرگي وجودي اقرار کند که عزت و بزرگي‌اش ذاتي است. 💠 لزوم بزرگ‌داشت وسايط فيض الهي براي اجابت دعا 🔹از جمله شرايط استجابت دعا اين است که ابتدا خداي متعال، حمد و ستايش شده و کمالات او برشمرده گردد و در مرحله‌ي بعد، حق وسائط فيض نيز ادا شود. همان‌هايي که خدا‌ي متعال کرامت‌ها و عنايت‌هاي خويش را از طريق آنان به بندگان افاضه مي‌فرمايد. 👈 به همين جهت يکي از آداب دعا بعد از حمد پروردگار متعال، ‌صلوات بر محمد و آل محمد(ع) است که اين صلوات، در حقيقت طلب رحمت بر نبي رحمت و اهل بيت او(ع)مي‌باشد تا از اين طريق خداي متعال کمالات متوافر را بر ما نازل فرمايد. 🔸وقتي با ذکر صلوات، از خداي متعال براي نبي بزرگوار و اهل بيتش(ع) طلب رحمت مي‌کنيم، در حقيقت چنين دعايي را از حضرت حق مي‌طلبيم که: «خدايا! ما عاجزانه از تو مي‌خواهيم که با وسائط فيض به کمالات انساني نائل گرديم و رحمت کمالي تو از طريق اين بزرگواران شامل حال ما گردد.» 🔺دستور به توصيف و ثناي الهي در ابتدا و آن‌گاه ذکر صلوات، نشان‌گر اين حقيقت است که کمال از طريق اين خاندان ظهور مي‌کند. 🔹ضرورت اداي حق صاحبان حق 🔸ادا کردن حق صاحب حق از اموري است که رعايت آن براي انسان مؤمن لازم و ضروري است به همين جهت فرموده‌اند: سزاوار است انسان جايگاه کسي را که بر او حقي دارد حفظ کند؛ او را به اين که صاحب اين حق است بشناسد و به او ابراز کند که: «تو در حق من اين‌گونه بزرگواري کرده‌اي.» 🔺به عنوان مثال در روابط اجتماعي،‌ لازم است از استادي که درس مي‌گويد؛ مسئولي که خدمت مي‌کند و دوستي که خدمتي به دوست خود مي‌کند سپاس‌گزاري شود. خداي متعال فرموده است اگر بخواهيد از من سپاس‌گزاري کنيد، بايد در روابط ظاهري وقتي کسي به ديگري کمک و دست‌گيري مي‌کند، جايگاه او را بزرگ داشته و از او سپاس‌گزاري کنيد. 🌼 حضرت امام رضا(علیه السلام)مي‌فرمايد: «مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ لَمْ يَشْكُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل.» هر كه سپاس مردم نعمت دهنده را نگويد، سپاس خداى بزرگ را نگفته است. 🍀 در هر حال اگر انسان بخواهد به درگاه الهي راه پيدا نمايد، بايد هم او را به بزرگي قبول داشته و به بزرگي بخواند و هم کساني را که فرموده است بزرگ بشماريد، بزرگ داشته و به بزرگي بخواند و از آن‌ها اطاعت نمايد. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
💠وَ لا أَرَى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِرا 🔺و براي شکستگي‌ام جز تو جبران کننده‌اي نمي‌بينم. 🔺خداوند تنها کننده‌ي 🔹در اين فراز حضرت امام سجاد دو ديدگاه را به انسان الهام مي‌فرمايد: 1⃣ انسان بايد به چنين باوري برسد که موجودي ضعيف، ناقص و همراه با کمبود است و حتي خودش هم نمي‌تواند کسر و نياز خود را برطرف کند. 2⃣ جز خداوند متعال برطرف کننده‌اي براي نقص و کسر انسان وجود ندارد. 👈 برطرف کردن نقص و ضعف به اين معناست که انسان بيابد که نقص، به کمال تکيه دارد و از اين مطلب اصطلاحاً اين‌گونه تعبير مي‌شود: «کمال، جبران و ترميم کننده‌ي نقص است.» انسان هر گاه متوجه شود با خداي متعال ضعيف شده،‌ حالت و پيدا مي‌کند. اين حالت بسيار خوب و مطلوب است و لازم است که انسان در حفظ آن کوشا باشد؛ زيرا خداي متعال انسان دل شکسته را دوست دارد. چنان که بنا بر روايات، خود فرموده است: 🔸«أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ.» من نزد دل‌شكستگان هستم. يار آمد و گفت خسته مي‌دار دلت دايم به اميد بسته مي‌دار دلت ما را به شکستگان نظرها باشد ما را خواهي شکسته مي‌دار دلت 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
💠وَ لا أَرَى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِراً و براي شکستگي‌ام جز تو جبران کننده‌اي نمي‌بينم 🔸لزوم تعادل در توبيخ و شکستگي نفس 🔺اگر در توبيخ و عتاب با نفس، حالت شرمندگي براي عبد پيدا گرديد بايد اين حالت را حفظ نمايد و تقويت کند؛ زيرا حالت‌هاي شکستگي و انکسار، نقطه‌ي اوج انسان است. 🔹البته اين‌گونه حالت‌ها بايد متعادل رشد کند؛ چون هر‌گونه افراط و تفريط در حالت‌هاي مطلوب نيز ممکن است تأثير منفي در نفس داشته باشد. حالت شکستگي نفساني نيز هرگز نبايد منجر به ياس و سرخوردگي شود و اگر انسان در نکوهش خويش افراط بورزد، ناگهان حالت بي‌تفاوتي نسبت به اصلاح خود پيدا مي‌کند. انسان‌ها معمولاً از جهت رواني ضعيف هستند و شيطان نيز همين جنبه‌ي فساد را تقويت کرده وسوسه مي‌کند که: ⬅️ «تو وامانده شدي و از قافله‌ي اصلاح و تهذيب نفس عقب افتادي، مورد عنايت حق هم نيستي، اين مسير را رها کن و زحمت بيهوده مکش و براي خود دردسر ايجاد نکن!» 🔻کار اصلي شيطان در اين زمينه آن است که تلاش مي‌کند انسان را دچار حالت ياس نمايد و راه چاره آن است که جانب تعادل و پرهيز از افراط و تفريط حفظ شود. 🔸حالت شکستگي باطني براي انسان مطلوب و راه‌گشا است اما بايد دانست که اين حالت را تنها خدا جبران مي‌فرمايد. 🔸غفلت از جبران نواقص توسط حق؛ نقطه‌ي شروع شرک 🔺هر فرازي از مناجات حضرت امام زين‌العابدين(علیه السلام) يک حقيقت نفساني و يک واقعيت از رابطه‌ي بين انسان و حضرت حق را بيان مي‌کند. عبارت اين فراز نيز که مي‌فرمايد: «وَ لا أَرَى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِرا.» خدايا! من براي اين شکستگي‌ام غير از تو جبران کننده‌اي نمي‌بينم. 🔹انسان را متوجه نواقص و لغزش‌هاي خود مي‌کند و اين توجه براي انسان حالت شکستگي و انکسار مطلوبي به بار مي‌آورد. تا چنين حالتي به او دست ندهد،‌ معلوم نمي‌گردد که ناقص است و اگر اين حالت دائمي باشد، انسان را به ياس مي‌کشاند، به همين دليل حضرت امام علي(علیه السلام) مي‌فرمايد: «لاتخف الا ذنبک و لَا تَرْجُ إِلَّا رَبَّكَ.» جز از گناهت نترس و جز به پروردگارت اميد نداشته باش. 🔸نوع اشکالات انسان بر حسب غفلت از اين‌جا ناشي مي‌شود که يا اصلاً اعتقاد به کسر و نقص ندارد و يا به جبران نقص خود به وسيله‌ي خداي متعال معتقد نيست. به واسطه‌ي غفلت از چنين امر مهمي است که انسان، جبران نواقص و کسري‌هاي خود را از غير حق طلب مي‌کند و همين مسئله، فعاليت‌هاي نقطه‌ي آغازين شرک آلود انسان است. بايد دقت کرد که اين حالت شکستگي، انسان را به حقيقتي متصل کند که جبران کننده‌ي آن است و آن حقيقت نقص او را جبران مي‌کند. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran
🔰وَ قَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنَابَةِ إِلَيْكَ وَ عَنَوْتُ بِالِاسْتِكَانَةِ لَدَيْك 🔹فضيلت انابه نسبت به توبه اين فراز به حالت انابه نيز اشاره دارد؛ چرا که انابه حالت رجوع خاص است و از توبه معناي دقيق‌تري دارد. 🔸 ، رجوع عبد به حق و اظهار پشيماني نسبت به انجام خطاها است‌ اما انابه، رجوع عميق‌تر انسان با درک دقيق از رابطه‌ي وجودي خود با خداي متعال است به‌گونه‌اي که درک کند وجود و شئون وجوديه‌ي او به حق تعالي برمي‌گردد. البته همين رجوع نيز از جانب خداي تعالي است. 🔺اين که انسان خود را رجوع کننده به خداي تعالي مي‌بيند حالت خوبي است، اما براي مؤمنان حقيقي و اولياي الهي ديدگاه عميق‌تري وجود دارد که خود و تمامي شئون وجودي و رجوع خود به خداوند را نيز از جانب حق تعالي درک مي‌کنند. در هر حال انسان بايد اين نوع رجوع و انابه را به طور عملي در طول روز و در حين انجام امورات زندگي با اطاعت و ترک نافرماني نسبت به خداي متعال بروز و ظهور دهد. 🔹خضوع واقعي انسان در برابر حق تعالي، به واسطه‌ي همين حالت توبه و انابه و درک کوچکي خود در برابر حق تعالي حاصل مي‌شود و اين همان حالت استکانت و بيچارگي است. 📚 (استاد تحریری) https://eitaa.com/qurantehran