🚨 اعلام برنامه قافلههای پیادهروی خودجوش مردمی
🕌 از مساجد، مراکز و پایگاههای محلات به سمت گلستان شهدای اصفهان
📆 چهارشنبه ۱۵ شهریورماه
🚩 الی اصحاب الحسین(علیهالسلام)
#اربعین
#الی_اصحاب_الحسین
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید...
🥀 از قافله عشق مرا جا نگذارید
در موج بلا یکه و تنها نگذارید
ما را به شهیدان برسانید دوباره
بر موج دلم حسرت دریا نگذارید
#اربعین #استوری
#الی_اصحاب_الحسین
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
🕚 ساعت ۱۱ صبح بود، هرم گرما از زمین و آسمان به سمتمان روانه بود، پاهایم را به دنبالم میکشیدم، نقابم را جابجا کردم و زیرش را با چفیه پاک کردم تا مثل جای عینکم عرقسوز نشود.
🔻چند قدم جلوتر به موکبی پناه بردم، توی صف آب، از چپ و راست تنه میخوردم.
بالاخره لیوانی آب به دستم رسید، کنار جاده کوله را انداختم و نیمخیز شدم تا همانجا روی خاکها بنشینم، جوانی از چند قدم آنطرفتر خودش را رساند و تکه مقوایی زیر پایم انداخت تا خاکی نشوم...
ذکر یا جبار گرفتم...
انگار خدا میگفت، این به تنههایی که نوش جان کردی، در...
⏳ وقت ماندن نداشتم اما پاهایم توان رفتن نداشت. باید خودم را طبق برنامه به عمود ۱۲۰۰ میرساندم.
ماشین گرفتم، اما به دوبرابر قیمت، تا عمود ۱۰۰۰ هم بیشتر نبرد.
باید بقیهی راه را پیاده میرفتم.
درست که ماشینش کولر نداشت، اما حداقل سایهای داشت که از راه رفتن زیر این آفتاب سوزان بهتر بود.
💢 هنوز به موکبهای کنار جاده نرسیده بودم، که اختیار پاهایم را از دست دادم. نمیدانم از کجا یکی رسید و زیر بغلم را گرفت تا زمین نخورم، آبی که به سر و صورتم پاشید خنک بود و حال آدم را جا میآورد.
شکسته و بریده و با زبانی نصففارسی نصفعربی اسم و رسمم را پرسید؛ وقتی دید اولین بار است پایم به عراق رسیده و راه نابلدم، دیگر منتظر نماند.
سوار شاسیبلند کولردارش کرد و تا کربلا رساندم.
شرمگین از لطفش پیاده شدم.
✨ با خودم گفتم: "همینه که میگن امام حسین به کسی بدهکار نمیمونه، اگه یهجا پول زیادی دادی، جای دیگه تلافیشو در میاره"
خودم را به جمعیت رساندم، برای ورود به شهر، جایی بین میلههای بازرسی و انبوه زائران گیر افتادم. ذکر تسبیحات حضرت مادر گرفتم شاید چارهای شود و راه نفسی باز.
زبانم ذکر میگفت و توی سرم بیتی میچرخید که مثل هرجایی در مسیر که کم آوردم، مثل چراغی روشنکننده توی ذهنم تکرار میشد.
✍ نمیدانم چند صد سال پیش که حافظ این ابیات را میسرود منظورش از جانان چه کسی بوده، اما برای من و همهی آنهایی که داشتند با هر سختی خود را به امام میرساندند فقط یک ترجمه داشت.
جانی مانده بود، که باید به امام حسین جان میرسید.
میله شکست یا کسی از جایش درآورد، نمیدانم. فقط فهمیدم راه باز شد و توانستم نفسم را آزاد کنم.
خاطرات سفر، تازه از رسيدن به وصال یار و سختی دل کندن و سلام دادن و بازگشتن شروع میشود اما دیگر گفتنی نیست، از اینجا به بعد را فقط باید چشید.
🔆 اما از اینجا به قبل را میتوان چشاند.
به قول حاج آقا حالا که از نور سفر بهرهمند شدهایم، باید این نور را در شهر آزاد کنیم.
شیرینی سختی کشیدن برای رسیدن را باید به کام مردمی ریخت که این فضا را ندیدهاند.
اخوت، برادری و محبتی که بین شیعیان موج میزد را باید در شهر هم جاری و ساری کرد.
💫 الی اصحاب الحسین (علیهالسلام) نه یک مراسم معمولی، که یک رزمایش است، در ادامهی همان رزمایش اربعینی ظهور در کربلا.
یک فرصت است برای حفظ نوری که در زیارت قسمتمان شد.
🗓 اما این آخر راه نیست، یک شروع است برای تمرین زندگی در دوران مهدویت که طی سال باید نگهاش داریم.
🖊 عطیه شریف
#بانوی_نقش_آفرین
#اربعین
#همه_جا_کربلاست
#الی_اصحاب_الحسین
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
📸 گزارش تصویری
🚩 موکبهای بانوانه گلستان شهدا
✨ اول او تو را نشان میکند...
انتخابت میکند...
تو را میآورد...
کار دستت میدهد...
و تو شروع به خدمت میکنی.
#اربعین
#نقش_بانوان
#الی_اصحاب_الحسین
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪