eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 گام دوم انقلاب محقق نمی‌شود مگر به تحول جهشی. با تفکر جهادی با نیروی جوان‌گرایی با دورنمای تمدنی. ما وارد زمانه خاصی شدیم. حوادث دنیا افتاده است روی دورِ تند. و قوه مجریه در این قضیه نقش مهم و کلیدی دارد. در این جهشی که در گام دوم باید اتفاق بیفتد. الان نفوذکلام‌دارها باید کار بکنند. باید جهشی کار بکنند. 💬 این حرف‌ها را حاج حسین یکتا در مسجد قمربنی‌هاشم می‌گوید. بعد از آنکه از رئیس‌جمهور شهیدمان می‌گوید. اصلا این مرد جنس حرف‌هایش یک طور دیگر است. انرژی است که از تک تکشان ساطع می‌شود و درون رگ‌هایت رسوخ می‌کند. سخنرانی تمام شده است اما این انرژی توی رگ‌هایم دارد وول می‌خورد و به فکر وادارم می‌کند. ⁉️ من مادر چه کار می‌توانم بکنم؟ بهانه سه تا بچه قدونیم قد داشتن، بهانه خوبی نیست در این وانفسایی که حاج حسین می‌گفت. حاجی می‌گفت این انتخابات یک امتحان توحیدی برای همه است. بچه‌ها را شام می‌دهم. کتاب قصه می‌خوانم و می‌فرستمشان برای خواب. علی آقا سرش را روی بالشت نگذاشته خُروپفش بلند می‌شود. من اما خوابم نمی‌برد. فکرها رهایم نمی‌کنند. تا صبح فکر می‌کنم و فکر می‌کنم. بعد از نماز صبح فکرهایم را جمع وجور می‌کنم و تصمیم می‌گیرم. ☎️ صبح با مامان تماس می‌گیرم و می‌گویم از این هفته بعد از کلاس تفسیر خانه‌شان هربار یکی از دوستان خوش صحبتم را دعوت می‌کنم تا برای زن‌های محل از انتخابات بگوید. به قول حاج حسین باید سرمایه اجتماعی را زیاد کرد. باید برای مردم تبیین کرد. 🔻 با خانم بهرامی فرمانده پایگاه مسجدمان هم صحبت می‌کنم. می‌گویم برای خانم‌های بسیج و رای اولی‌ها جداگانه برنامه تبیینی بگذارند. قول می‌دهم کمکشان کنم. 🌐 خودم هم دست به کار می‌شوم. یک گروه مجازی توی ایتا تشکیل می‌دهیم تا با بچه‌های نویسنده با قلم‌هایمان برای انتخابات قدمی برداریم. ایده‌ها سرازیر شده‌اند. حالا داریم می‌نویسیم تا متن‌ها را برسانیم دست تدوین‌گرها و موشن‌سازها. 🔆 به قول حاج حسین خدا انقلاب را گذاشته روی دور تند. و ما در بین‌الطلوعین قبل از ظهوریم. خدا کند از این قافله جا نمانیم... ✍ زینب جلوانی @rabteasheghi
🕌 رفتیم نشستیم وسط صحن پیامبر اعظم (ص). زیارت امین‌الله تازه شروع شده بود. یادش بخیر. همین پارسال بود. نشسته بودم کنار احمد. مداح به "اللهم فاستجب دعایی" زیارت که رسید شانه‌های احمد شروع کرد به لرزیدن. هر که او را می‌دید به خیالش احمد می‌خواهد عین حاجت ده ساله را یک شبه از خدا بگیرد. راز عشق احمد به بچه‌ی نداشته، ده سالی هست که از سر به مُهری درآمده. احمد هر بچه‌ای که می‌دید بی‌اختیار به سمتش می‌رفت و بچه را در آغوش می‌گرفت و حسابی بوس و ماچه‌اش می‌کرد. یادش بخیر دوران خواستگاری به من می‌گفت من هیچ‌وقت نه طعم داشتن پدر را چشیدم و نه طعم عاشق شدن‌های زن و شوهری. می‌گفت از وقتی پدرش شهید شده فقط خودش بوده و مادرش. همان شب از من قول و قرار گرفت که طعم عشق را من به زندگی مشترکمان بپاشم. زندگی مشترکی که با آوردن ۳ دختر می‌توانست برای او شیرین‌تر هم بشود. احمدِ دختردوستِ من... اما حالا فقط منم که می‌دانم دلیل لرزیدن شانه‌های احمد چیست. احمد عاشق‌پیشه من... ✨ امین‌الله که تمام شد خیره شدم به صورتش. همین که می‌خواست چشم‌های گریانش را لابلای لبخندها پنهان کند مچش را گرفتم. به او گفتم: احمد من عاشقم! از نگاهت همه چیز رو می‌خونم. اگه تشنه‌ای خودت رو سیراب کن! احمد گفت: فاطمه تو همیشه مچ منو می‌گیری! به او گفتم: خاصیت عاشق همینه. احمد اگه می‌خوای بری برو. مدافع حرم حضرت رقیه (س) شدن کار هیچ کس جز عاشق‌ها نیست! تو عاشق شدی. چه جمله‌ای گفتم. کل اون دو روزی که مشهد بودیم با خودم کلنجار رفتم که نگم اما وقتی همسر شهید سیفی را دیدم از خودم خجالت کشیدم. با ۵ تا بچه آنچنان از خاطرات گذشته و آماده کردن شوهرش به جبهه‌های جنوب حرف می‌زد که وقتی شنیدم سرم را پایین انداختم و از جلوی ضریح رد شدم‌. آخ چقدر به امام رضا (ع) غر زده بودم. من قرار بود عشق را به احمد بدهم اما چه می‌دانستم عشق بر مدار من نمی‌گردد. عشق بر مدار من فانی‌ست. عشق باید بر مدار اصلش بگردد. ☁️ آسمان به یکباره تیره و تار شد. ابرهای سیاه سنگین به هم کوبیدند. صدای رعدوبرق کل صحن را گرفت. قطرات باران بی‌وقفه شروع به ریختن کرد. انگار امام رضا (ع) واسطه شده بودند تا خدا درهای رحمت و نعمتش را روی سرم هوار کند. مردم همه به سمتی می‌دویدند‌ من و احمد اما زیر باران زل زده بودیم به گنبد طلایی آقا. گنبدی که زردی‌اش در آن آسمان تیره و تار داشت چشم‌مان را روشن می‌کرد حالا بعد از یکسال دارد من و رقیه را هم به خود جذب می‌کند. رقیه‌‌ای که چندماه بعد از شهادت احمد به دنیا آمده بود. احمدِ دختر‌دوست من... 🔻 - فاطمه‌خانم تشریف بیارید نوبت سخنرانی شماست! خانم‌ها منتظرند. این هم از موهبت‌های عاشق شدنه... به ریسمان عاشقی که وصل شوی دست بقیه را هم می‌گیری! یا امام رضا (ع) برای عاشق شدن همه ما دعا کنید..‌. ✍ لطیفه‌سادات مرتضوی 🗓 به مناسبت ٢٣ ذی‌القعده؛ روز زيارت مخصوص امام رضا (علیه‌السلام) @rabteasheghi
🌟 رهبران نهضت خمینی ✨ ‏«این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانم‌ها هستیم و همیشه دعا به همه و همه ملت و همه شماها می‌کنیم.»  📌 صحیفه امام، ج۷، ص۶ 🎨 اثر: نجمه کاردانی‌پور، راضیه فلاحیان، فاطمه پورعبدالحسینی @rabteasheghi
🥀 دست و دلم به کار برای انتخابات نمی‌رود. دو هفته از این داغ گذشته و بغض چنگ انداخته بیخ گلویم. سه سال پیش، نزدیک انتخابات با دوستان می‌رفتیم توی پارک‌ها. یک هدیه‌ی کوچک به مخاطب‌مان می‌دادیم. روی برگه‌ی کوچکی یک جمله‌ی کوتاه و عکس حاج‌قاسم بود. با همین جمله و عکس، سرِ حرف را با مخاطب‌مان باز می‌کردیم. آن موقع هدف‌مان مشارکت بیشتر مردم در انتخابات بود، حالا اگر اصرار می‌کردند و نظرمان را می‌خواستند، می‌گفتم: من به آقای رئیسی رای می‌دهم. شما به هر کسی دوست دارید رای بدهید. آه می‌کشم. حرف‌هایم را روی زبانم می‌آورم. می‌گویم: مامان، چرا امسال اینطوری‌ام. سه سال پیش، بچه‌هایمان تب می‌کردند، مریض می‌شدند، اما کار برای مشارکت توی انتخابات تعطیل نمی‌شد. بچه‌هایمان را می‌گذاشتیم توی کالسکه و پارک‌به‌پارک با خانم‌ها صحبت می‌کردیم و دل‌ها همراه می‌شد. اما امسال چی؟ اصلا حوصله‌ی این کارها را ندارم، بعد از آقای رئیسی، هیچ کدام از این کاندیداها چنگی به دل نمی‌زنند. 🔻 مامان دست از پاک کردن برنج‌ها می‌کشد، عینکش را می‌دهد پایین و می‌گوید: می‌فهممت مامان، داغ‌مون هنوز تازه‌اس اما یه سوال، سه سال پیش برای کی کار کردی که الان پا پس کشیدی؟! از این حرف یکه می‌خورم. لبم را کج می‌کنم و می‌گویم: خب معلومه برای خدا! اما مامان واقعا این غم سنگینه، هضم نشده برام. 💬 مامان می‌گوید: بله مصیبتِ سختیه اما خدا هم گفته توی مصیبت صبر کنید بعد اشاره می‌کند به حرف‌های آقا و می‌گوید: دیدی آقا هم گفتن صبر در مصیبت یعنی ایستادگی. و گفتن حماسه‌ی انتخابات مکملِ حماسه بدرقه هست. حالا این با دست روی دست گذاشتن جمع می‌شه؟ چند لحظه مکث می‌کنم. مامان ادامه می‌دهد: اتفاقا عیدهای پیشِ رو فرصت خیلی خوبیه برای کار کردن بین مردم. الان دل‌ها آماده‌اس فقط نیاز به تذکر داره. خونِ شهید دل‌ها را آماده کرده، فقط باید یاعلی بگیم و از الان کار کنیم. مثلا من نیت کردم پنجاه تا غذایی که برای عید غدیر نذر داریم را با عکس شهید رئیسی و چندتا جمله انگیزشی برای انتخابات بدم به فامیل و همسایه‌ها. شما با دوستات فکر کن کجا می‌تونید کار کنید. ✨ با حرف‌های مامان آرام می‌گیرم. آرام که می‌شوم ذهنم پر می‌شود از یک عالمه فکر برای انتخابات، به دهه‌ی ولایت فکر می‌کنم‌، به غرفه‌ی پارسال‌مان که چقدر خودمانی با مردم حرف می‌زدیم، چقدر امسال ظرفیت دارد برای کار برای انتخابات. به جشن‌های خانگی و محلی که چقدر می‌شود برای محتواهایشان از الان کار کرد. دهه‌ی ولایت، دهه‌ی تعهد، دهه‌ای که قرار است این بار ما پای عهدمان با شهید رئیسی عزیز بمانیم... ✍ م . محمدیان @rabteasheghi
🖼 اینفوگرافی اولیـــن‌ها در حوزه زنان و خانواده با دولت شهید جمهور @rabteasheghi
🇮🇷 برای خانه‌ی ما؛ برای ایران ✨ در این قضیّه‌ی انتخابات، شما بانوان و خانم‌های عزیز می‌توانید نقش ایفا کنید. مهم‌ترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینه‌ی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند... در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوق‌ها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه می‌توانید نقش ایفا کنید. 🎙رهبر حکیم انقلاب ۱۴۰۲/۱۰/۶ 📥 دریافت نسخه قابل چاپ @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... ✨ بانو امین 💫 بانویی مجتهده، آراسته به حکمت و فلسفه، مفسر قرآن و دست‌یافته به اعلا مراتب سلوک و معرفت، نصرت‌بیگم امین، همسری همراه و مادری مدبر که در بحبوحه حمله به شرافت زنان مسلمان سرزمین‌مان در عصر پهلوی، خود را "بانوی ایرانی" لقب داد که ترجمان هویت دینی و ملی زن در ارزش‌های ناب مکتب تشیع باشد. 🗓 به مناسبت ۲۳ خرداد سالروز وفات بانو امین @rabteasheghi
💫 هاجر چشم دوخته بود به لب‌های آن ابرمرد بت‌شکن؛ همان بت‌شکن که روح مردم بود، همان بت‌شکن که از نسل ابراهیم بود. به فرمان بت‌شکن، دوتا اسماعیل به قربانگاه فرستاده بود؛ دو جگرگوشه‌ی از جان عزیزتر. و باز هم آرام ننشسته بود، گوشش به فرمان فرزند ابراهیم بود که این‌بار فرمان داده بود حاجیان پا جای پای ابراهیم بگذارند و از مشرکین برائت بجویند. هاجر پشت سر اسماعیل‌هایش به قربانگاه رفت؛ آن روز هزاران هاجر، مهمان هاجر بودند، با اسماعیل‌هایشان، در حرم امن پروردگار و با چادرهای سپیدِ خونین. 🥀🕋 شهیده هاجر حائری عراقی، مادر دو شهید دفاع مقدس بود که در مراسم حج خونین سال ۶۶ به شهادت رسید و پیکر پاکش در صحن حرم امام رضا (علیه‌السلام) آرام گرفت. 🌱✨ در حمله‌ی مزدوران آل‌سعود به حجاج ایرانی، حدود دویست بانو به شهادت رسیدند که در میان آنان ٣۶ مادر یک شهیدی، دو مادر دو شهیدی، سه مادر سه شهیدی، یک مادر چهار شهیدی که همسر شهید هم بود، یک مادر دو شهیدی و همسر جانباز قطع پا حضور داشتند. http://eitaa.com/istadegi @rabteasheghi
🌱 هاجر، مادر تمدنی که اسماعیل و محمد (ص) را پروراند. ✨ هاجر شخصیت مظلومی‌ست. سال‌هاست بی‌صدا در حجر اسماعیل آرمیده، سال‌هاست مسلمانان دورش می‌گردند و از او غافل‌اند. او در سکوت گوشه‌ای از تاریخ ایستاده؛ مثل همیشه‌اش: بی‌توقع و خالص. به لطف اسرائیلیات، هاجر را برای ما از یک شخصیت عظیم به یک «هوو» تقلیل داده‌اند. زنی که تنها ویژگی مهمش بارور بودن است، با ساره رقابت می‌کند و آخرش هم سر حسادت و دعوایی زنانه، راهی عربستان می‌شود. هیچ‌کس هم نیست که بگوید اگر مشکل یک دعوای زنانه بود، ابراهیم می‌توانست هاجر را به خانه‌ای دیگر یا شهری دیگر ببرد؛ نه بیابان کشنده‌ی عربستان! حواسمان نیست که جایگاه معنوی ساره و هاجر، بالاتر از آن است که خودشان را سرگرم این حسادت‌ها و رقابت‌های کوچک کنند؛ نشان به آن نشان که به گواه قرآن، ساره فرشتگان را می‌دید و با آنان سخن می‌گفت. انگار که بنی‌اسرائیل داستان دعوای ساره و هاجر را ساخته‌اند تا توجیهی پیدا کنند برای دشمنی‌شان با بنی‌اسماعیل و پیامبر اکرم (ص). باور کنید هاجر خاص‌تر از یک همسر برای ابراهیم یا یک مادر برای اسماعیل است. این که نورش در پرتوی ابراهیم محو شده، به این معنا نیست که نمی‌درخشد. ساده نیست که یک بانو، زندگی آرام و مرفه‌اش در کنار همسر را رها کند و به امر خدا، قدم در یک بیابان بی‌آب و علف بگذارد؛ آن هم با فرزند شیرخوارش. ساده نیست که پسر رشیدت را پیش چشمت به قربانگاه ببرند و تو با لبخند و رضایت، به تماشای امر الهی بنشینی. آنقدر عظیم است که سعی صفا و مروه هاجر را باید هر مسلمانی به جا بیاورد تا حج‌اش مقبول باشد. به عبارتی، همه باید پا جای پای هاجر بگذاریم، بلکه آدم شویم... و ما تنها همین دو حادثه را از زندگی هاجر می‌دانیم؛ تسلیم بودنش دربرابر امر الهی را. ولی باور نکنید که هاجر در این دو حادثه خلاصه شود. هاجر حتما سال‌ها روحش را صیقل داده که توانسته در این دو بزنگاه، در مقابل پروردگارش سر تسلیم و رضایت فرود بیاورد. هاجر لحظه‌لحظه با خدای ابراهیم زندگی کرده و در آغوش امن خدا پرورش یافته. هر دامانی لیاقت پروردن اسماعیل را ندارد. دست تدبیر خدا هاجر را از مصر به فلسطین و بعد به مکه آورده تا مادر اسماعیل باشد؛ مادر بنی‌اسماعیل، مادر مسلمانان، مادر ما. چه شکوهی دارد مادری، چه شکوهی دارد هاجر! مادری چنان غرق در توحید که تمام فرزندانش، از اسماعیل تا محمد (صلوات‌الله‌علیهم)، همه موحد بوده‌اند. 📚 کتاب «سعی هشتم»، داستانی شیرین و پر فراز و فرود از زندگی هاجر (سلام‌الله‌علیها) ست؛ از کودکی تا وفات. درباره این که چقدر از داستان با روایات تاریخی منطبق است، اطلاع دقیقی ندارم (دور از انتظار نیست که کودکی و نوجوانی هاجر، در تاریخ ثبت نشده و نویسنده از قوه تخیل بهره گرفته باشد)؛ هرچند تا جایی که من می‌دانم، قسمت‌هایی که مربوط به حضرت ابراهیم بود تناقضی با روایات تاریخی نداشت. در این کتاب، هاجر دختری کنجکاو و پرسشگر است، دختری شکست‌ناپذیر، حق‌طلب، باهوش و زیرک. دختری که پا در مسیر توحید می‌گذارد و محکم در آن گام برمی‌دارد. خواندنی‌ست؛ به شرطی که حتما حین خواندنش، گوشه‌چشمی به روایت‌های معتبر تاریخی داشته باشید. ✍ شکیبا شیردشت‌زاده @rabteasheghi
🔻 رفتیم نشستیم کنار زیلو. نمی‌دانم چه شد یک دفعه سر یک بگو مگوی دوستانه با سمیرا سرم را بالا کردم و قُپی در کردم که چه؟ بیا از این کوچه برویم و به هر جمعی که رسیدیم خودمان را جا بدهیم وسط‌شان و حرف‌مان را بزنیم. عجب اشتباهی کردم! ما زبان این پیرزن‌ها را نمی‌فهمیم! - سمیرا؟ اشتباه کردم بیا بریم کوچه بعدی. - نه دیگه. وایسا رو حرفت. یاعلی می‌خوام ببینم این منم منم کردنت تا کجا پیش میره! قانون اول: به مخاطبت توجه کن و بر اساس سن و سال صحبت کن. یک دسته سبزی از وسط زیلو برداشتم و شروع کردم به پاک کردن. - مزاحم‌تون که نیستیم حاج خانوما؟ من و دوستم داشتیم از این جا رد می‌شدیم جمعتون رو دیدیم خودبخود جذبتون شدیم. برای عید غدیره؟ نذر دارید؟ پیرزنی که انگار سر و زبان جمع‌شان بود رو کرد به من و سنجاق روسری‌اش را به زیر گلو چسباند و دستمالی از داخل جیب دامنش درآورد و عرق پیشانی‌اش را گرفت و گفت: - آره دخترم. نذر کردیم دیگه می‌خوایم آش بپزیم برای محله. قانون دوم: شناسایی و تحت تاثیر قرار دادن مخاطب. زهرا داخل گروه همه این‌ها را زده بود. گفته بود برای این کار بگذارید فرد مقابل‌تان تا می‌خواهد حرف بزند شاید مجبور شوید برای همراهی با او حتی تا پای گریه هم پیش بروید. خودم را آماده شنیدن حاجات روی زمین مانده پیرزن‌های محل کردم. - به سلامتی. نذر شخص خاصیه یا اینکه... پیرزن وسط حرفم پرید و گفت: - نذر پسر رقیه‌خانم همسایه‌مونه. بنده خدا ۳۶ ساله منتظرشه. - ۳۶ سال؟! خارج از کشورن؟ - الله اعلم. ربابه‌خانم برای مهمونامون یه چایی بریز. ربابه‌خانم مشغول ریختن چایی شد. - چند شب قبل بود خونه همین رقیه‌خانم را دزد زد هرچی طلا داشت با خودش برد. بنده خدا هیچی هم نداشت فقط یه انگشتر بود که پسرش براش خریده بود. اصلا آتیش گرفتیم ما. - رقیه خانم چرا نمی‌ره پیش پسرش؟ اصلا چرا زنگ نمی‌زنه مگه... ربابه‌خانم در جوابم گفت: - پسرش مفقودالاثره دخترم. کجا بهش زنگ بزنه؟ برای یک لحظه کاسه آبی روی سرم ریختند. پیرزنی که کنار دستم بود جعفری‌های پاک کرده را پرت کرد داخل سبد و گفت: - رقیه‌خانوم رو می‌بینی ایناهاش بالای سرت رو نگاه کن. پشت شیشه. کار هر روزشه. شب تا صبح می‌شینه پشت شیشه و چشم می‌دوزه به کوچه تا شاید یه روزی پسرش از راه برسه. ما می‌دونیم بچه‌اش شهید شده‌ها فقط می‌خوایم حداقل پیکرش پیدا بشه تا رقیه خانم رو از چشم‌به‌راهی در بیاریم. ربابه‌خانم یک عکس از داخل کیفش درآورد و داد به من. حدس زدم باید عکس پسر رقیه خانم باشد. یک پسر ۱۸ یا ۱۹ ساله در لباس سپاهی. پایینش یک جمله نوشته بود: "بعد از ما شما سرباز ولایت و انقلاب باشید". دلم را زدم به دریا و گفتم: - راستی خانم‌ها شما تو انتخابات شرکت می‌کنید؟ پیرزن پرصحبت جمع رو به من کرد و گفت: - وا ننه مگه بی‌کاریم؟ این همه مشکل رو سرمون ریخته از گرونی بگیر تا... اصلا همین رقیه‌خانم عزیزش رو داد تا این بلا به سرمون بیاد؟ 💭 یاد نکات زهرا افتادم. از وقتی گروهی تصمیم گرفتیم برای انتخابات آستین بالا بزنیم و هر کدام‌مان اقدامی کنیم زهرا مسئول جمع‌آوری ارتباطات موثر شد؛ زهرای تازه‌مادر که شرایط در جمع بودن را مثل ما نداشت. زهرا در یکی از نکاتش نوشته بود: برای حرف زدن به ارزش‌های مخاطب توجه کنید. فراموش نکنید که هر کلمه به‌تنهایی بار مفهومی متفاوتی دارد و منجر به‌ ایجاد تصویر ذهنی در مخاطب خواهد شد. - بله حرف‌تون کاملا درسته ولی آیا این انقلاب و کشور همون انقلاب و کشوری نیست که پسر رقیه خانم براش رفته و الان شما منتظرشید؟ فکر نمی‌کنید شهید محله‌تون خوشحال بشه شما هم برای همون انقلاب قدمی بردارید؟ - منظورت چیه دختر جون؟ - منظورم اینه حرف و خواسته‌اش رو عملی کنید؟ - حرف و خواسته کجا بود؟ اون‌که چندین سال شهید شده! - بله ولی شهدا اگه حرفشون از طرف ما روی زمین نمونه همیشه بین ما زنده‌اند! عکس را بالا گرفتم و جملات روی آن را بلند بلند خواندم: "بعد از ما شما سرباز ولایت و انقلاب باشید". - سرباز انقلاب بودن یعنی الان که هر رای ما می‌تونه خار چشم دشمن بشه. الان داریم کاندیداهایی که دغدغه‌شون همینه فقط باید پیداشون کنیم. سمیرا سقلمه‌ای به من زد و گفت: - ایول داری بابا. خدای ارتباطات. ✨ سرم را بالا گرفتم و نگاهی به پشت شیشه خانه رقیه خانم انداختم. رقیه خانم دیگر پشت شیشه نبود! ✍ لطیفه‌سادات مرتضوی @rabteasheghi
🔸زنان ، پیشرفت و تحول در دولت آینده 🔹نشست گفتمانی مشاوران امور بانوان ستادهای انتخاباتی پیرامون سیاست‌ها و برنامه‌های حوزه زن و خانواده در دولت چهاردهم 🎙خانم دکتر راکعی نماینده محترم دکتر پزشکیان 🎙خانم دکتر قوی نماینده محترم حجت‌الاسلام پورمحمدی 🎙خانم دکتر سعیدی نژاد نماینده محترم دکتر جلیلی 🎙خانم یکه زارع نماینده محترم دکتر زاکانی 🎙خانم دکتر اخلاقی نماینده محترم دکتر قاضی زاده 🎙خانم دکتر علی‌آبادی نماینده محترم دکتر قالیباف 📌بصورت حضوری و مجازی 🖇مکان : تهران میدان بهارستان مجموعه فرهنگی سرچشمه،سالن شهدای انقلاب اسلامی 🔗زمان : شنبه ۲ تیرماه جهت ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر از جلسه از طریق نشانی زیر اقدام نمایید. https://survey.porsline.ir/s/krycY5od @rabteasheghi
⏰ هم‌اکنون 🔸زنان ، پیشرفت و تحول در دولت آینده 🔹نشست گفتمانی مشاوران امور بانوان ستادهای انتخاباتی پیرامون سیاست‌ها و برنامه‌های حوزه زن و خانواده در دولت چهاردهم 🎙خانم دکتر راکعی نماینده محترم دکتر پزشکیان 🎙خانم دکتر قوی نماینده محترم حجت‌الاسلام پورمحمدی 🎙خانم دکتر سعیدی نژاد نماینده محترم دکتر جلیلی 🎙خانم یکه زارع نماینده محترم دکتر زاکانی 🎙خانم دکتر اخلاقی نماینده محترم دکتر قاضی زاده 🎙خانم دکتر علی‌آبادی نماینده محترم دکتر قالیباف https://www.skyroom.online/ch/saman2/banoyepishran @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 💫 حرکت بانوان ✨ طرح جالب آیت‌الله حائری شیرازی برای افزایش حضور مردم در جبهه که منجر به هجوم کم‌سابقه داوطلبان برای اعزام به جبهه شد! 🎙 حجه‌الاسلام قاسمیان 🔆 فعالان انتخاباتی، از این برای جلب مشارکت بیشتر مردم در استفاده کنند. @haerishirazi @rabteasheghi
‼️ خودِ ما باید دکمه آسانسور را بزنیم! چند سال پیش در جلسه‌ای شرکت کردیم بعد از جلسه، شش نفر مدیر بودیم که سوار آسانسور شدیم، همه با تعجب از هم می‌پرسیدیم چرا آسانسور حرکت نمی‌کند؟ آنجا بود که متوجه شدیم، اصلا کسی دکمه آسانسور را نزده است، آن موقع همه خندیدند ولی این موضوع درس بزرگی برای بنده شد که دانستن و بیان راه حل یه مسئله با اجرای آن تفاوت دارد! این ایام برای تبلیغات دعوت به حضور وارد میدان شده‌ایم، عزیزان باور کنید از هفته گذشته تا به امروز با انسان‌هایی هم‌کلام شده‌ام که آنقدر درگیر مسائل معیشت هستند که حتی خبر ندارند جمعه دوباره رأی‌گیری است!!! و این واقعیتی است که اگر کس دیگری به من می‌گفت باور نمی‌کردم! ✅ بزرگواران فضای مجازی را بسپارید به بانوانی که به علل مختلف امکان حضور در بیرون از منزل را ندارند، تماس‌های تلفنی را بگذارید برای عزیزانی که نمی‌توانند وارد گفتگوی مستقیم و میدانی شوند. بقیه همت نمایید، وارد شهر و محلات شوید، چهره به چهره با مردم حرف بزنید! امروز فرصت محدودی برای انجام امر واجب‌مان یعنی جهاد تبیین داریم! لازم است خود ما دکمه‌ی آسانسور را بزنیم، منتظر کسی نباشیم!! ✍ خانم جان «شما صبح که می‌کنید، زن خانه‌دارید، زن کارمندید، زن شاغلید، زن صنعت‌گرید، هر کاری می‌کنید، باید به فکر جامعه باشید. یعنی اهتمام داشته باشید که جامعه در چه وضعی است. حالا چقدر بتوانید کمک کنید و نقش ایفا کنید، این فرق می‌کند؛ افراد هر کدام یک نقشی می‌توانند ایفا کنند، امّا این اهتمام همگانی است.» 🎙 رهبر حکیم انقلاب ۱۴۰۲/۱۰/۰۶ @rahesevvom @rabteasheghi
💡 این حکم مأموریت شما بانوان است شخصا مشاهده بفرمایید👇 https://digipostal.ir/cxi5ck0 @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... 💫 نقشِ زنان در افزایش مشارکت 👌 زن‌ها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریان‌ها، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه می‌کنند... 💡 دخالت در سیاست و در مقدّرات اساسی کشور وظیفه‌ی زنان و تکلیف زنان است؛ حقّ زنان و تکلیف زنان است. 🎙 رهبر حکیم انقلاب @rabteasheghi
🔰 دفتر تخصصی بانوان آفتاب با همکاری مؤسسه راه سوم برگزار می‌کند: 🌀نشست گفتگومحور تصویر زن در طول تاریخ 📍مکان: گذر چهارباغ 🗓 زمان: جمعه ۲۲ تیرماه، ساعت ۱۷:۴۵ کارشناس: هدی صادق‌زادگان مجری:حدیث هادیان @rahesevvom @rabteasheghi
مادربزرگ‌های دوراندیش 💢 مردمان بنی‌اسد مردمان عجیبی هستند. هم حبیب‌بن‌مظاهر و مسلم‌بن‌عوسجه را در دامان خودشان پرورش دادند و هم حرمله‌بن‌کاهلی را. سعیدترین و شقی‌ترین آدم‌ها. از آن طرف بقیه‌ی این قوم به این بزرگی، بی‌تفاوتند، شاید هم مُردَدند، شاید هم ترسو. نمی‌دانم. در دوره و زمانه‌ی ما به این آدم‌ها می‌گویند، خاکستری. همان‌هایی که نه این‌طرف جذبشان کرده و نه آن طرف. اما عجیب‌تر و شگفت‌آورتر از مردان این قوم، زنان‌شان هستند. زنان خاکستری یا زنانِ مردانِ خاکستری‌. 🥀 سیزدهم محرم است. خبر به شهادت‌رساندن نوه‌ی پیغمبر به گوش خیلی‌ها رسیده است. همه مسخ‌ شده‌اند‌‌ انگار. پیکر امام و بقیه‌ی شهدا روی زمین‌های گرم کربلاست. زنان قوم بنی‌اسد زودتر از بقیه به خود می‌آیند‌. می‌روند سراغ مردانشان. لابد شروع کرده‌اند به لابه‌کردن که چه نشسته‌اید که جسد نوه پیامبر روی زمین‌های داغ کربلاست؟ چه نشسته‌اید که لباس‌ شهدا را غارت کرده‌اند؟ چه نشسته‌اید که سرها را بریده‌اند؟ چه نشسته‌اید که حرمله آبرویمان را برده است؟ چه نشسته‌اید که خون امام‌کشی که هیچ، خون کودک‌کشی تا ابددهر بر گردن قوممان افتاده است؟ بوی خون تا اینجا می‌آید، تا طویریج. کاش هزاران مرد مثل حبیب و مسلم داشتیم؛ اما یکی مثل حرمله نداشتیم. حتما مثل زنان عرب شروع کردند به مویه‌کردن و زدن توی صورت‌هایشان. بی‌قراری کرده‌اند که بدن صدپاره‌ی حسین و خاندانش روی زمین است، برخیزید. مردان کاری نمی‌کنند. از ترس است یا گیج‌اند هنوز یا چیز دیگر، نمی‌دانم. 💫 اما زنان تصمیم‌شان را گرفته‌اند باید لکه‌ی ننگ همراهی‌نکردن با پسر فاطمه را از دامن‌شان کم‌رنگ کنند؟ باید عاقبت بچه‌هایشان و آینده‌گانشان را ختم به خیر کنند. باید صف خودشان و قومشان را از حرمله و بقیه کوفیان جدا کنند. سبدهای حصیری را برمی‌دارند. تویش پارچه‌‌های سفید و بیلچه‌‌هایی برای کندن قبرها می‌گذارند. مردان که می‌شنوند، غیرتی می‌شوند، شاید هم شرم می‌کنند، شاید هم به‌خود می‌آیند. آن‌ها هم راهی می‌شوند. زنان روضه می‌خواندند و مردان شهدا را با احترام به خاک می‌سپارند. 🚩 الان ۱۵۰ سال است که ظهر عاشورا، مردان قوم بنی‌اسد از طویریج، سروپابرهنه، هروله‌کنان می‌روند سمت حرم امام. علامه بحرالعلوم یک‌بار امام زمان را در دسته‌ی عزاداری طویریج دیده که با عزاداران می‌دوند و توی سرشان می‌زنند. هرسال سیزدهم محرم، به احترام زنان قوم بنی‌اسد، بین‌الحرمین قُرق می‌شود. زنان به یاد مادربزرگ‌هایشان، سبد حصیری را بر سر می‌گذارند و خودشان را می‌رسانند کربلا. زنان بنی‌اسد، قوم‌شان را توی تاریخ سربلند کردند‌. نگفتند نمی‌شود، نگفتند نمی‌توانیم، نگفتند کار از کار گذشته، نگفتند وظیفه‌ی ما گفتن بود. زنان بنی‌اسد در حق قومشان بزرگ‌تری کردند. دیگر کسی قوم بنی‌اسد را با حرمله نمی‌شناسد. قوم بنی‌اسد با تدفین و تشیع شهدای کربلا شناخته می‌شود. 🖋ملیحه نقش‌زن @rahesevvom @rabteasheghi
🚩 نقش‌آفرینی بانوان در اربعین 💫 نشست بانوان فعال فرهنگی اصفهان با موضوع: ▪️ضرورت نقش بانوان در اربعین ▪️تشریح عملیات الی اصحاب الحسین (علیه‌السلام) ▪️معرفی پویش‌های اربعینی و... 🎙 سخنران: حجه‌الاسلام کریمی؛ دبیر ستاد جبهه فرهنگی اصفهان 🗓 شنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ الی ۱۸ 📍 خیابان بزرگمهر، کوچه ۶۴، مسجد و حسینیه حضرت قمر بنی‌هاشم (علیه‌السلام) @rabteasheghi
📸 گزارش تصویری 🚩 نقش‌آفرینی بانوان در اربعین 💫 نشست بانوان فعال فرهنگی اصفهان با موضوع: ▪️ضرورت نقش بانوان در اربعین ▪️تشریح عملیات الی اصحاب الحسین (علیه‌السلام) ▪️معرفی پویش‌های اربعینی و... 🎙 سخنران: حجه‌الاسلام کریمی؛ دبیر ستاد جبهه فرهنگی اصفهان 🗓 شنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۳ @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ‌‌زن ایرانی در همه‌ی میدان‌ها با موفّقیّت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده. این‌ها رجزخوانی نیست، این‌ها واقعیّت‌های ‌محسوس جامعه‌ی ما است. [۱] ✨ زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را در پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و در عین حال در متن و مرکز بود. [۲] ─━─━─━∞◆∞━─━─━─ 🥇 حنانه خرمدشتی یکی از هزاران دختر و بانوی ایرانی‌ست که می‌تواند نمونه‌ای از الگوی سوم بانوی مسلمان را به نمایش درآورد. [۱] رهبر حکیم انقلاب ‌۱۴۰۱/۰۵/۰۵ [۲] رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۱/۱۲/۱۶ @rabteasheghi
🥇 این ساچمه‌‌های تپانچه‌ی بادی نبود که زبردستانه در وسط سیبل پارالمپیک نشست و ساره را آساره کرد. این سنگی بود که یک زن مسلمان محجبه‌ی قهرمان برای پنجمین بار به ویترین تمدن غرب کوبید و آن را درهم شکست تا تعریف خودش را از زن موفق به رخ جهانیان بکشد. در تمدنی که معنویت، خرافه‌انگاری می‌شود و حجاب، جرم‌انگاری و در فرزندآوری سهل‌انگاری و در آزادی ولنگاری، این است که یک‌تنه الگوی زن غربی را رمی جمره می‌کند. ✍ زهرا محسنی‌فر @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
⭐️ زنان پیشروی نوغان 🗓 از همان روزی که امام رضا(علیه‌السلام) پای به روستای نوغان نهاد، این روستا در تاریخ شیعیان ماندگار شد. اگر چه مامون در تمام دوران ولایت‌عهدی امام رضا(علیه‌السلام) در‌ تلاش بود تا از محبوبیت ایشان بکاهد و همواره این هراس را داشت که حلقه‌ای عظیم از دوستداران گرد آن امام همام شکل گیرد ولی فراموش کرده بود که حق و حقیقت و نور ولایت خاموش شدنی نیست؛ نوغان و زنانش به او نشان دادند که حتی با شهادت آن حضرت، عشق به ضامن آهو عشق به عالم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دیرینه و جاودان خواهد ماند. 🏴 بیش از هزار سال پیش، در روزی که انسانیت به راستی عزادار شهادت هشتمین خورشید تشیع بود، شیرزنان نوغان طرحی بی‌بدیل را رقم زدند. تاریخ گواهی می‌دهد که بانوان محله نوغان اولین گروهی بودند که با نشان دادن جرأت و شجاعت بر گرد پیکر مطهر امام رضا(علیه‌السلام) جمع شده و به عزاداری پرداختند وحتی در صدد برآمدند برای امام رضا(علیه‌السلام) مقبره‌ای احداث کنند. البته به آسانی این اتفاق نیفتاد چرا که در حکومت سراسر ظلم و تزویر مامون عباسی این شیرزنان با بخشیدن مهریه خود به همسران‌شان، اجازه عزاداری برای مولای‌شان را کسب کردند. ▪️زنان نوغان، سیاه‌پوشانی که از سر ارادت به حضرت دوست بر سروسینه‌زنان از خانه‌ها بیرون آمده و در حالی که گل و خاک بر سر می‌ریختند، با مولای خود وداعی تاریخی را رقم زدند. 💫 ماجرای نوغان از جاهایی است که شجاعت زنان از مصلحت‌اندیشی مردان سبقت گرفته است. 🔆 بانیان این حرکت به عزاداری در روزهای شهادت بسنده نکردند، بلکه هر ساله و در سالگرد این ایام باز هم زنان نوغان بودند که در دهه آخر صفر به استقبال از زائرین رضوی در جوار آن مضجع شریف می‌پرداختند و محوریت نذورات نوغانی‌ها به این ایام اختصاص یافت. 📖 در منابع ذکر شده که زنان نوغانی در دهه آخر ماه صفر، نقش پررنگی در اقامه عزای اهل بیت در مشهد داشته‌اند و با پررنگ نگه داشتن مراسم روضه‌خوانی و راه‌اندازی اولین دسته‌های سینه‌زنی با وجود خفقان حاکم، دِین خود را به شریعت ادا کرده اند. 🚩 در سال‌هایی که عزاداری در زمان رضاشاه ممنوع بود، مادران و زنان بی‌تاب روضه گرفتن برای امام هشتم بودند. برخی از خانم‌ها مشتاقانه مراسم را به جا می‌آوردند و حاضر بودند که در این راه هر اتفاقی را تحمل کنند. 🔻 از دوره صفوی که اوج قدرت مذهب شیعه در ایران است، در محله نوغان و محله‌های منتهی به حرم رضوی(علیه‌السلام) مراسم عزاداری تا زمان رضاخان پررونق ادامه یافت اما در دوره پهلوی اول برگزاری مراسم عزاداری به صورت علنی متاسفانه متوقف شد. اما بعد از انقلاب اسلامی دوستداران اهل بیت(ع) با زنده نگه داشتن سنن حسنه عزاداری هم به اجتماع خدمت کردند و هم به نوعی در مسیر عاقبت به خیری و خودسازی با سرعت بیشتر حرکت کردند. 🏴 شهادت امام رئوف (علیه‌السلام) بر بانوان فعال جبهه فرهنگی انقلاب تسلیت باد. @rabteasheghi
❤️ مشعل معرفت و دانش عربی 📝 رهبر انقلاب:«سکینه‌ی کبری» که شما اسمش را در کربلا شنیده‌اید، دختر امام و شاگرد زینب سلام الله علیها یکی از مشعلهای معرفت و دانش عربی در همه‌ی تاریخ اسلام است. کسانی که حتّی زینب و پدر زینب و پدر سکینه را قبول نداشتند، به این اعتراف میکنند. ۱۳۷۰/۸/۲۲ 🗓 پنجم ربیع الاول، سالروز وفات حضرت سکینه دختر امام حسین(علیه‌السلام) 📥 نسخه قابل چاپ @rabteasheghi
ربط عاشقی 2.mp3
12.93M
📻 بشنویم... 🔻 تحلیل وقایع اخیر و نقش بانوان 🎙حجت‌الاسلام محسن کریمی؛ اولین نشست ماهیانه محفل بانوان فعال جبهه فرهنگی اصفهان 🌟 با حضور خواهران دغدغه‌مند و فعالین فرهنگی 🗓 شنبه ۱۴ مهرماه @rabteasheghi