eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
108 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 احیای شب نیمه‌شعبان شب جمعه ۲۷ اسفند ساعت ۲ بامداد مسجد جامع اصفهان @rabteasheghi
🔶مراسم هفتگی هیئت امیدان حسین(ع) ✔️با موضوع با یک گل بهار میشه! و به یاد شهید مهدی باکری🌷 🎊و اهداء جوایز پویش حب علی به برگزیدگان🤩 🔻ویژه دانش آموزان دوم تا ششم ابتدایی ‌🔴همراه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی😷 🔸️زمان: پنج شنبه _ ۲۶اسفند ۱۴۰۰_ساعت ۱۵ تا ۱۸ ‌🔹️مکان: چهار راه عسکریه_ مجموعه امیدان حسین(ع) @rabteasheghi
🌺السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)🌺 احیای شب نیمه شعبان همراه با قرائت مناجات شعبانیه و دعا کمیل و... سخنران : حجت الاسلام والمسلمین حمید رضا ملکی با نوای : حاج سید حسین ناجی زمان : پنجشنبه ٢۶ اسفند ماه از ساعت ١٢:٣٠ شب مکان: خ احمدآباد کوی لت مسجد خان @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
🔺اعلام برنامه‌های مراکز فرهنگی، پایگاه‌ها و هیئات اصفهان به مناسبت عید نیمه‌شعبان👆👆👆👆 @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 «سفر بیستم» به قلم نرجس شکوریان‌فرد در آستانۀ میلاد حضرت حجت(عج) توسط انتشارات عهدمانا منتشر شد: ✨ «سفر بیستم» روایت شیدایی علی‌بن‌مهزیاری اهوازی است که در تلاش برای رسیدن به امام زمان(عج) بیش از بیست‌بار تن به سفر زد و از اهواز تا مکه، بیابان‌ها و راه‌های پرخطر را سپری کرد. علی‌بن‌مهزیار از امامان پیشین روایت شنیده بود که حج بی‌امام و بی‌معرفت امام ناتمام است. او برای رسیدن به امام، خود را شبیه امام کرد. همه آن‌چه از امام به او رسیده بود، خواند و فهمید و در نهایت، در بیستمین سفر خود به وصال رسید و تازه آن‌جا فهمید چقدر دیر کرده و فهمید که منتظر واقعی، خود امام‌اند و دیگران به خیال انتظار هستند. @rabteasheghi
🔰 مجموعه فرهنگی شهید صیاد برگزار می‌کند: 🥰 شمارش معکوس تا نوروز... ⛑ از چیزهای قابل استفاده‌ای که نیاز نداریم دل بکنیم و دل خانواده‌ای را شاد کنیم..... 📌 طرح همسایه مهربان محله کاوه ⭕ باهدف یاری به هم محله ای ها و عموم مردم شهر 👨‍⚕ توسط جوانان محله کاوه 📜 پوستر را با دقت مطالعه کنید👆 📣 رسانه باشید... @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا ﴿۱﴾ آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود (۱) إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿۲﴾ ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم و او را مى‏آزماييم بدين جهت او را شنوا و بينا قرار داديم (۲) إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ﴿۳﴾ ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس (۳) 📖 این آیات ابتدایی سوره انسان را ببین... بخوان... تولد یک انسان را روایت می‌کند... تولد یک زندگی... راهی که به ما نشان داده شده و انتخابی که ما برای کافر بودن یا شاکر شدن داریم... تقابل کفر با شکر... عجیب نیست؟! می‌توانست کفر در مقابل ایمان بیاید ولی خداوند تبارک و تعالی کفر و شکر را مقابل هم تعریف کرده است!! 💫 شکر حقیقتی‌ست که می‌تواند زندگی محدود انسان را به بی‌نهایت ختم کند... 💬 بگذار داستان زندگی خودم را برایت تعریف کنم... روزهایی در زندگی من می‌گذشت که بدون هیچ انگیزه‌ای، تنها تکرارش می‌کردم... گویا می‌خواستم زندگی را سالم و دست‌نخورده برای مرگ باقی بگذارم... بله! همین‌قدر افسرده و بی‌روح... از همه‌ی جمع دوستانم فاصله گرفته بودم... حوصله هیچ کسی را نداشتم... از دست خودم کلافه بودم و مقصر اصلی تمام این بی‌حوصلگی‌ها را همسرم می‌دانستم... با وجود این که این اصلا قضاوت عادلانه‌ای نبود... نقش همسری را بهانه کرده بودم برای در جا زدن و مادر شدنم دلیل خوبی برای تنبلی کردن... برای راحت شدن از دغدغه‌های سخت و هولناک جمع و جامعه... هر روز تنهاتر می‌شدم و هر روز حالم بدتر می‌شد... تا این که بالاخره به اصرار همسرم معلم مجازی یک دارالقرآن شدم... روزهای اول سختم بود... ولی بعد کم کم اوضاعم عوض شد... خیلی اتفاقات پربرکتی در زندگی‌ام رخ داد که هر کدام‌شان را بخواهم بگویم یک کتاب می‌شود... اما باید بگویم امروز به تمام معنا خوشبختم... راضی‌ام و پر از حس امنیت و آرامش... 🌟 از این داستان فقط می‌خواستم بگویم شکر یعنی همین... شکر یعنی استفاده درست از نعمت‌ها... از فرصت‌ها، از استعدادها، از جمعی دوستانه، از تمام امکانات مادی و معنوی که داریم و به مدت محدود در اختیار ما قرار گرفته است... ⚠️ اگر کسی از این فرصت‌ها استفاده نکرد آن‌موقع شامل حال این آیه خواهد شد... إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا ﴿۴﴾ ما براى كافران زنجيرها و غلها و شعله ‏هاى سوزان آتش آماده كرده‏ ايم (۴) 💢 اگر کسی کافر شود و از فرصت‌ها و استعدادهایش درست استفاده نکند، همین فعل او، غل و زنجیر می‌شود به پایش و او را در دنیایی که قرار بود او را به بی‌نهایت وصل کند، علیل و زمین‌گیر خواهد کرد... به قول بزرگی می‌گفت: از میان اندوه‌هایت برخیز... انقلاب، زاده‌ی تراژدی‌هاست... به افتخار جنگل‌ها و رودخانه‌ها برخیز... به احترام انسان برخیز... زندگی را زندگی باید کرد. 🔆 خداوند متعال بی‌نهایت است و ما با شاکر شدن می‌توانیم از این فرصت‌ها و امکانات محدود استفاده کنیم و خود را به بی‌نهایت متصل نماییم... 🖊 ز . ک 📌 برداشتی از جلسات تدبر @rabteasheghi
🔰 مجموعه فرهنگی شهید صیاد برگزار می‌کند: 🌸 ویژه برنامه لحظه تحویل سال ۱۴۰۱ 🎉 ویژه برنامه جُنگ شادی نوروز 📌 (برنامه های شاد و متنوع، نورافشانی، مسابقات و اجرای گروه های هنری...) 🎁 کمک هزینه سفر زیارتی مشهد مقدس 🍲 پذیرایی و پخت آش نذری 🔍 با حضور خادمیاران آستان قدس رضوی ⏱ یکشنبه ۲۹ اسفند ماه از ساعت ۱۸ 🏢 خیابان کاوه، خیابان تربیت معلم، دانشگاه فرهنگیان، مزار شهدای گمنام 💝 همه شما دوستان به همراه خانواده محترمتان دعوتید... @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
🎈🎈 بچه‌ها دارند با بادکنک‌ها بازی می‌کنند. فشفشه‌ها می‌روند تا اوج، و ستاره می‌شوند و آسمان را روشن می‌کنند. جشن نیمه شعبان است. 🎊 ورودی مسجد را آذین بسته‌اند. بوی اسپند و گل‌های بهاری درهم تنیده‌اند و لذت این جشن را دوچندان کرده‌اند. جشن میلاد ابرمردی که جهان منتظر ظهورش است. 💫 زنی شکلات پخش می‌کند. مردی میانسال لباس خادمیاری امام رضا(علیه‌السلام) به تن دارد و بسته‌های تبرکی توزیع می‌کند. چند پسر نوجوان پرچم‌های بزرگ و رنگی یامهدی(عج) را با قدرت تکان می‌دهند. هرکس به نوبه خودش دارد شادی‌اش را از میلاد منجی عالم نشان می‌دهد. با هرچه در توان دارد با هرچه می‌داند. 🔆 میان این همه شادی از بودن امامی چون او یک‌هو دلم خالی می‌شود. توی فکر و سوالی کهنه از خودم فرو می‌روم. با خودم فکر می‌کنم به نقش‌ام در آمدنش. به اینکه اگر همین جمعه ندای انا المهدی‌اش را بشنوم خوشحال می‌شوم یا لب می‌گزم که ای وای چه قدر زود! من که مهیا نیستم! جاده واسب مهیاست ولی من؟! 🎤 صدای مولودی مداح بلند شده است. آقا بیا! آقا بیا! آقا بیا ... ⁉️ و من هنوز مانده‌ام میان سوال‌هایم. پسرهایم پرچم تکان می‌دهند. دست می‌زنند و شادی می‌کنند. اصلا من و امثال من به چه کار دولت آقا می‌آییم؟ اگر جزو آن ۵۰ زن یا ۳۱۳ تای روایت‌ها نباشیم چه؟ ♨️ وَرِ فمنیسم ذهنم می‌گوید زن که باشی فقط باید تماشاچی باشی و سیاهی لشکر! مثل همیشه‌ی تاریخ! مردها صحنه‌گردان عالم بوده‌اند و خواهند بود. دلم نمی‌خواهد صدای پر از ناامیدی‌اش را بشنوم که امشب شب ناامیدی نیست. 🤲 صدای الهی عظم البلاء از بلندگوهای مسجد بلند شده است. عابران دست ارادت به سینه گذاشته‌اند و زمزمه می‌کنند. لب‌هایم می‌جنبند واشک‌هایم سرازیر می‌شوند. سوال‌های گوشه ذهنم پِیِ جوابند هنوز که در هاله اشک، صحنه‌ای از فیلم مختار توی ذهنم نقش می‌بندد. آنجا که پای کاخ ابن‌زیاد، زن‌ها پای مردهاشان را سست می‌کنند. با حرف‌ها واشک‌ها وناله‌ها و یادآوری خانه و زندگی و عیال و بچه. و دل مردها می‌لرزد و مُسلم تنها و غریب می‌ماند. کمرم تیر می‌کشد. غریب ماندن و تنها ماندن. و زن‌هایی که سیاهی لشکر نیستند. هیچ وقت نبوده و نخواهند بود. 💡 همیشه جریان‌ساز بوده‌اند. که دل مردها اسیر ندای قلب زن‌هاست. زن‌هایی که گاه مادرِ وهب بوده‌اند. گاه زینب‌وار خطبه خوانده‌اند و گاه حتی لباس رزم تن کرده‌اند. علی‌اکبر و علی‌اصغرها قربانی کرده‌اند برای اثبات پای رکاب بودنشان. ✊ اصلا مگر نه این است که مردها و سربازهای آقا را ما زن‌ها باید تربیت کنیم؟ به وقت ندای آسمانی، ما زن‌ها باید بندِ پوتین‌هاشان را محکم گره بزنیم. جوری که هیچ وسوسه‌ی دنیایی بازش نکند. اصلا اگر مادری لالایی شهادت وعشق مولا(عج) را در کام کودکش نریخته باشد ۳۱۳ تایی جمع می‌شوند پشت سر آقا؟ 💭 دارم فکر می‌کنم به نقش زن‌های زمان ظهور. به آن‌هایی که گفته‌اند داخل خانه‌هاشان اجتهاد یاد می‌دهند به فرزندانشان. 💭 دارم فکر می‌کنم به این همه نقش و اثر. دارم خودم را می‌گذارم جای تک تکشان. و باز سوال‌ها دوره‌ام کرده‌اند. من کجای این نقش‌ها و اثرها خواهم ایستاد؟؟؟ 🖊 زینب جلوانی @rabteasheghi