eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.5هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠خدا مرحوم را رحمت کند، میرزای کوچک، میرزا محمّد تقی شیرازی، میرزای بزرگ که صاحب فتوای تنباکو بود، نه، میرزای کوچک که در عراق با انگلیس‌ها می‌جنگید. 💠یک کسی از او پرسیده بود که حاج آقا اگر واقعاً بینی و بین الله یک کسی بیاید به شما خبر بدهد که دیگر از دنیا می‌روید، بینی و بین الله و قطع داشته باشید یک هفته دیگر از دنیا می‌روید، در این یک هفته چه کاری انجام می‌دهید؟ 💠ایشان فرمود: هر کاری که تا به حال انجام می‌دادم. این طور آدم خیلی است که تا حالا هر کاری می‌کردم، همان کار را انجام می‌دهم. یعنی این‌قدر دارم که اگر بدانم یک هفته دیگر می‌میریم، این‌طور نیست که شوم یک مرتبه همه چیزها را… روند زندگی خود را عوض کنم، همان کاری که تا به حال انجام می‌دادم. 💠این‌ها خیلی ، ولی معمول آدم‌ها این که است، باعث می‌شود یا از بترسند و یا این‌که مرگ را در ذهن خود کنند. به هر حال این یکی از خصوصیّات آدم‌هایی است که در دنیا، آرام ‌آرام دنیایی می‌شوند. 🆔 💠خدا مرحوم را رحمت کند، میرزای کوچک، میرزا محمّد تقی شیرازی، میرزای بزرگ که صاحب فتوای تنباکو بود، نه، میرزای کوچک که در عراق با انگلیس‌ها می‌جنگید. 💠یک کسی از او پرسیده بود که حاج آقا اگر واقعاً بینی و بین الله یک کسی بیاید به شما خبر بدهد که دیگر از دنیا می‌روید، بینی و بین الله و قطع داشته باشید یک هفته دیگر از دنیا می‌روید، در این یک هفته چه کاری انجام می‌دهید؟ 💠ایشان فرمود: هر کاری که تا به حال انجام می‌دادم. این طور آدم خیلی است که تا حالا هر کاری می‌کردم، همان کار را انجام می‌دهم. یعنی این‌قدر دارم که اگر بدانم یک هفته دیگر می‌میریم، این‌طور نیست که شوم یک مرتبه همه چیزها را… روند زندگی خود را عوض کنم، همان کاری که تا به حال انجام می‌دادم. 💠این‌ها خیلی ، ولی معمول آدم‌ها این که است، باعث می‌شود یا از بترسند و یا این‌که مرگ را در ذهن خود کنند. به هر حال این یکی از خصوصیّات آدم‌هایی است که در دنیا، آرام ‌آرام دنیایی می‌شوند. 🆔 @ebrahimh
«اگر غیبت کرده است، این غیبت ماست نه غیبت او، ما هستیم که چشمان خود را بسته‌ایم، این ما هستیم که نداریم.» شهید مصطفی چمران را می‌توانیم از جمله اسوه‌های بدانیم. او از لبنان تا ایران سعی در مسلمانان و همچنین تأسیس تشکل‌های فرهنگی و جهادی کرد. سالروز شهادت این بزرگ‌مرد گرامی باد ----------------------------------- ✅ @ebrahimh
سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت بیست و پنجم : کردستان ۲ ✔️ راوی: مهدي فريدوند 🔸روز بعد با برادر بروجردي جلسه گذاشتيم. هم حضور داشتند. ايشان فرمودند: با توجه به پيام امام، نيروي زيادي در راه است. ضد انقلاب هم خيلي ترسيده. آنها داخل شهر دو مقر مهم دارند. بايد طرحي براي حمله به اين دو مقر داشته باشيم. 🔸صحبتهاي مختلفي شد، ابراهيم گفت: اينطور که در شهر پيداست مردم هيچ ارتباطي با آنها ندارند. بهتر است به يکي از مقرهاي ضد انقلاب حمله کنيم. در صورت موفقيت به سراغ مقر بعدي برويم. 🔸همه با اين طرح موافقت کردند. قرار شد نيروها را براي حمله آماده کنيم. اما همان روز نيروهاي سپاه را به منطقه اعزام کردند. فقط نيروهاي در اختيار فرماندهي قرار گرفت. ابراهيم و ديگر رفقا به تک تک سنگرهای سربازان سر زدند. با آنها صحبت ميکردند و روحيه ميدادند. بعد هم يك وانت هندوانه تهيه كردند و بين سربازان پخش كردند! به اين طريق رفاقتشان با سربازان بيشتر شد. آنها با برنامه هاي مختلف نيروها را بالا بردند. 🔸صبح يکي از روزها آقاي خلخالي به جمع بچه ها اضافه شد. تعداد ديگري از بچه هاي هم از شهرهاي مختلف به فرودگاه سنندج آمدند. پس از آمادگي لازم، مهمات بين بچه ها توزيع شد. تا قبل از ظهر به يکي از مقرهاي ضد انقلاب در شهر کرديم. سريعتر از آنچه فکر ميکرديم آنجا محاصره شد. بعد هم بيشتر نيروهاي ضد انقلاب را دستگير کرديم. 🔸از داخل مقر بجز مقدار زيادي مهمات، مقادير زيادي دلار و پاسپورت و شناسنامه هاي جعلي پيدا کرديم! ابراهيم همه آنها را در يک گوني ريخت و تحويل مسئول سپاه داد. مقر دوم ضد انقلاب هم بدون درگيري تصرف شد. شهر، بار ديگر به دست بچه هاي انقلابي افتاد. فرمانده سربازان، پس از اين ماجرا ميگفت: اگر چند سال ديگر هم صبر ميکرديم، سربازان من چنين حمله اي را پيدا نميکردند. اين را مديون برادر هادي و ديگر دوستان همرزم ايشان هستيم. آنها با که با سربازها داشتند روحيه ها را بالا بردند. 🔸در آن دوره، فرماندهان بسياري از فنون نظامي و نحوه نبرد را به ابراهيم و ديگر بچه ها آموزش دادند. اين كار، آ نها را به نيروهاي ورزيد هاي تبديل نمود كه ثمره آن در دوران دفاع مقدس آشكار شد. ماجراي سنندج زياد طولاني نشد. هر چند در ديگر شهرهاي کردستان هنوز درگيريهاي مختصري وجود داشت. ما در شهريور 1358 به تهران برگشتيم. قاسم و چند نفر ديگر از بچه ها در کردستان ماندند و به نيروهاي شهيد ملحق شدند. 🔸ابراهيم پس از بازگشت، از بازرسي سازمان تربيت بدني به آموزش و پرورش رفت. البته با درخواست او موافقت نميشد، اما با پيگيريهاي بسيار اين کار را به نتيجه رساند. او وارد مجموع هاي شد که به امثال بسيار نياز داشته و دارد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید 🌷┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》