eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.6هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : فوق کل ذی بر بر حتی یقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر. رسول خدا(ص) می فرماید :🌺🌺🌺 بالاتر از هر کار خیری، خیر و نیکی دیگری است تا آنکه فردی در راه خدا کشته شود، و بالاتر از کشته شدن در راه خدا خیر و نیکی نیست. وسائل الشیعه، ج11، ص10، حدیث 21 ☘بچه ی محله ی میدان خراسان، در آن روزگار چیزی کم نداشت. کار خوب، تحصیلات، تیپ و ظاهر. اگر تصمیم به ازدواج می گرفت بی برو برگرد دختر خوبی نصیبش می شد، اما انگار سرش درد می کرد برای کمک به خلق الله. در جیبش پول نمی ماند برای کمک به مردم... 🕊آقا ابراهیم! یا به قول رفیق های جبهه ای اش آقا ابرام.... هر کس با تو پریده، پر پروازش جور شده و جایی کنار مزار شهدا محل زندگی اش را انتخاب کرده. ✋ دعایمان کن دعا کن که عجیب در این روزگار پر خوف و خطر به دعاهایت نیاز داریم. @rafiq_shahidam96 1400/11/18 https://www.instagram.com/p/CZq42szoZnx/?utm_medium=copy_link
۱📚 کمی فكر كردم. مانده بودم چه بگويم. بعد از چند لحظه ســكوت گفتم: ابراهيم هادي شهيد گمنام است و قبر ندارد. مثل همه شهداي گمنام. اما چرا سراغ اين شهيد را ميگيريد؟ آن آقا كه خيلي حالش گرفته شــده بــود ادامه داد: منزل ما اطراف تصوير شــهيد هادي قرار داره، من دختر كوچكي دارم كــه هر روز صبح از جلوي تصوير ايشان رد ميشه و ميره مدرسه. يكبار دخترم از من پرسيد: بابا اين آقا كيه!؟ من هم گفتم: اين‌ها رفتند با دشــمن‌ها جنگيدند و نگذاشــتند دشمن به ما حمله كنه. بعد هم شهيد شدند. دخترم از زماني كه اين مطلب را شــنيد هر وقت از جلوي تصوير ايشان رد ميشد به عكس شهيد هادي سلام ميكنه. چند شب قبل، دخترم در خواب اين شهيد را ميبينه! شهيد هادي به دخترم ميگويد: دختر خانم، تو هر وقت به من سلام ميكني من جوابت رو ميدم! براي تو هم دعا ميكنم كه با اين سن كم، اينقدر حجابت را خوب رعايت ميكني.
• . 📚 همیشه می‌گفت : زیباترین شهادت رو می‌خوام! یه بار پرسیدم : شهادت خودش زیباست ، زیباترین شهادت چطوریه؟! گفت : زیباترین شهادت اینه کھ جنازه‌ای هم از انسان باقی نمونه :))💔🖐🏻 /🕊
📚 تاثیر‌کلام چند ماه از پیروزی انقلاب گذشت . یکی از دوستان به من گفت : فردا با ابراهیم بروید سازمان تربیت بدنی ، آقای داودی(رئیس سازمان)با شما کار دارند! فردا صبح آدرس گرفتیم و رفتیم سازمان . آقای داودی که معلم دوران دبیرستان ابراهیم بود خیلی ما را تحویل گرفت . بعد به همراه چند نفر دیگر وارد سالن شدیم . ایشان برای ما صحبت کرد و گفت : شما که افرادی ورزشکار و انقلابی هستید ، بیائید در سازمان و مسئولیت قبول کنید و... ایسان به من و ابراهیم گفت : مسئولیت بازرسی سازمان را برای شما گذاشته‌ایم . ما هم پس از کمی صحبت قبول کردیم . از فردای آن روز کار ما شروع شد . هر جا که به مشکل بر‌می‌خوردیم با آقای داودی هماهنگ می‌کردیم . فراموش نمی‌کنم ، صبح یک روز ابراهیم وارد دفتر بازرسی شد و سوال کرد: چیکار می‌کنی؟ ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
ابراهيم در موارد جد ّ يت كار بســيار جدي بود. اما در موارد شوخي و مزاح بسيار انسان خوش مشرب و شوخ طبعي بود. اص لا يكي از دلائلی كه خيليها جذب ابراهيم ميشدند همين موضوع بود. ابراهيم در مورد غذا خوردن اخلاق خاصي داشت! وقتي غذا به اندازه كافي بــود خوب غذا ميخورد و ميگفت: بدن ما به جهت ورزش و فعاليت زياد، احتياج بيشتري به غذا دارد. با يكي از بچههاي محلي گيلان‌غرب به يك كله‌پزی در كرمانشــاه رفتند. آنها دو نفري سه دست كامل كلهپاچه خوردند! يــا وقتي يكي از بچه ها، ابراهيم را براي ناهار دعوت كرد. براي ســه نفر 6 عدد مرغ را سرخ كرد و مقدار زيادي برنج و...آماده كرد، که البته چيزي هم اضافه نيامد! 😂 ٭٭٭ در ايام مجروحيت ابراهيم به ديدنش رفتم. بعد با موتور به منزل يكي از رفقا براي مراسم افطاري رفتيم. صاحبخانه از دوستان نزديك ابراهيم بود. خيلي تعارف ميكرد. ابراهيم هم كه به تعارف احتياج نداشت! خلاصه كم نگذاشت. تقريبًا چيزي از سفره اتاق ما اضافه نيامد! °┅══❉♦️❉══┅ ✾‌✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾
░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 📚 گفت: خدا وسيله سازه، خودش راه رو نشان ميده. كمي داخل روســتا دور زديم. پيرزني داشت به سمت خانه‌اش ميرفت.او به ما كه غريبه‌اي در آن آبادي بوديم نگاه ميكرد. ابراهيم از ماشين پياده شد. بلندگفت: سلام مادر. پيرزن هم با برخوردي خوب گفت: ســلام جانم، دنبال كسي ميگردي؟! ابراهيم گفت: ننه، اين ممد كوهپائي رو ميشناسي؟! پيــرزن گفت:كدوم محمد!؟ ابراهيــم جواب داد: همان كــه تازه از جبهه برگشته، سنش هم حدود بيست ساله پيرزن لبخندي زد و گفت: بياييد اينجا، بعد هم وارد خانه‌اش شد. ابراهيم گفت: امير ماشين رو پارك كن. بعدبا هم راه افتاديم. پيرزن ما را دعوت كرد، بعد صبحانه را آماده كرد و حســابي از ما پذيرايي نمود و گفت: شما سرباز اسلامید، بخوريد كه بايد قوي باشيد. بعد گفت: محمد نوه من اســت، در خانه من زندگي ميكند. اما الان رفته شهر، تا شب هم برنميگردد. ابراهيم گفت: ننه ببخشيد، اين نوه شما كاري كرده كه ما را از جبهه كشانده‌اينجا! ... ┅══❉♦️❉══┅ ✾‌✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾
░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 📚 آقاي مداح مســئول جلسه بود. دو تا صندلي براي ما آورد و ما هم در كنار اعضاي جلسه نشستيم. بعدهم ايشان شروع به صحبت كرد: دوســتان، همه شــما من را ميشناســيد. من چه قبل از انقلاب، در جنگ 9 روزه، چه در سال اول جنگ تحميلي مدال شجاعت و ترفيع گرفتم. گروه توپخانه من ســخت ترين مأموريتها را به نحو احسن انجام دادودرهمه عملياتهايش موفق بوده. من سختترين و مهمترين دوره‌هاي نظامي‌رادر داخل وخارج كشور گذرانده‌ام. اما كســاني بودندوهستند كه‌تمام آموختههاي من را زير سؤال بردند.بعد مثالــي زد كه: قانون جنگهاي دنيا ميگويد؛ اگر به جايي حمله ميكنيد كه دشــمن يكصدنفر نيرو دارد، شما بايد سيصد نفر داشته باشي. مهمات تو هم بايد بيشتر باشد تا بتواني موفق شوي. بعد كمي مكث كرد و گفت: اين آقاي‌هادي‌ودوستانش كارهائي ميكردندكه عجيب بود. ... ┅══❉♦️❉══┅ ✾‌✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾‌✾
░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 📚 ابراهيم از همان دوران دبيرستان شروع به مداحي كرد. بقيه‌را هم به خواندن و مداحي كردن ترغيب ميكرد.هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامی به همراه شهيد عبدالله مسگر حضور داشت و مداحي ميكرد. اين مجموعه چيزي فراتر از يك هيئت بود. در رشد مسائل اعتقادي و حتي سياسي بچه ها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائي نظير علامه محمدتقي جعفري و حاج آقا نجفي و استفاده ‌از شخصيتهاي سياسي، مذهبي جهت صحبت، از فعاليتهاي اين هيئت بود. لذا مأموران ســاواك روي اين هيئت دقت نظر خاصي داشــتند و چند بار جلوي تشكيل جلسات آن را گرفتند. ابراهيم، مداحي را از همين هيئت و همچنين هنگامي كه ورزش باستاني انجام مي داد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن به اوج خود رسيد. اما نكته مهمي كه رعايت ميكرد اين بود كه ميگفت: براي دل خودم ميخوانم. سعي ميكنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايي را در مداحي وارد نكنم.. ...
░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 📚 وحدت مسلمين مشاهده كردم به دقت نظر ابراهيم بيشتر پي بردم. در فتح المبين وقتي ابراهيم مجروح شد، سريع او را به دزفول منتقل كرديم و در سالني كه مربوط به بهداري ارتش بود قرار داديم. مجروحين زيادي در آنجا بستري بودند. ســالن بسيار شــلوغ بود. مجروحين آه و ناله ميكردند، هيچ كس آرامش نداشت. بلاخره يک گوشه‌ای را پيدا كرديم و ابراهيم را روي زمين خوابانديم.پرستارها زخم گردن و پاي ابراهيم را پانسمان كردند. در آن شرايط اعصاب‌همه به هم ريخته بود، سر و صداي مجروحين بسيار زياد بود. ناگهان ابراهيم با صدائي رسا شروع به خواندن كرد! شــعر زيبايي در وصف حضرت زهراسلام‌الله‌علیها خوانــد كه رمز عمليات هم نام ‌مقدس ايشــان بود. براي چند دقيقه سكوت عجيبي سالن را فرا گرفت! هيچ مجروحي ناله نميكرد! گوئی همه چيز رديف و مرتب شده بود. به هر طرف كه نگاه ميكردي آرامش موج ميزد! قطرات اشك بود كه از چشمان مجروحين و پرستارها جاري ميشد، همه آرام شده بودند! ُســن تر از بقيه بود و خواندن ابراهيم تمام شــد. يكي از خانم دكترها كه حجاب درستي هم نداشت جلو آمد. خيلي تحت تأثير قرار گرفته بود. ... @rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
•|﷽|• هـــــــمزاد كویــــــرم تـــــــــب بـــــــــاران دارم در سینه دلـــی شكسته پنـــهان دارم💔
•.. 💚🌱..• حاج حسین الله‌کرم: در عملیات والفجر مقدماتی‌مسئولیت داشتم و قرار بود سه تا یگان از یک جناح به دشمن حمله کنند و به علت تنگی مکان منطقه خیلی شلوغ شده بود. وقت رفتن رزمنده‌ها دیدم آقا ابراهیم هادی هم همراهشون هست،با دیدن ایشان‌خوشحال شدم؛گفتم:آقا ابراهیم بیا امشب با ما همراه‌شو و به ما کمک کن. گفت: حاج حسین من با تو بیام  نمی‌گذاری من توی عملیات جلو برم. هرچه اصرارکردم،نپذیرفت.در آخرین دیدار ساعتش رو که شاید آخرین تعلق دنیایی‌اش بود، از دستش باز کرد و به من داد و گفت: «حاج حسین، خیلی دوست دارم شهید بشم و یااگر شهادت قسمتم نشد لااقل اسیر بشم ودر اسارت ذره‌ ای از آن چه حضـرت زیـنـب سلام الله علیها کشید من هم احساس کنم.» ابراهیم این رو گفت رفت و دیگه برنگشت. ابراهیم هادی آسمانی بود و در روی زمین جایی نداشت.او بی‌نام رفت و گمنام شهید شد،اما امروز نام شهید ابراهیم هادی شهره در همه جاست. 📚 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ دوست داشتنت هـمہ چیز را زیـباتر ڪرده است هـمہ چـیز را … بـاور ڪن من هـم زیــباتر شـده ام از وقــتی ڪہ بہ تـو فڪر مۍ ڪنم... 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 هـدیہ بـہ روح پاڪش صـݪوات بفرستید برادر شهیدم سرباز آقا امام زمان اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ @rafiq_shahidam96