📚 #سـہ_دقیقـہ_در_قیامت
9⃣1⃣ #قسمت نوزدهم
🍃 گفتند همہ رفقای شما سالم هستند.
😳 تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟
من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🍃چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.
☝🏻اما فکرم به شدت مشغول بود.
یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .
به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟
همسرم گفت: آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود.
برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.
گفتم این مگه نمرده؟
من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟
حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه!
خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.
از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،
گفت: بنده خدا تصادف کرده. من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت.
📛 اعمال، گناهان، حق الناس. حسابی گرفتارش کرده بود.
به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود.
لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزده،
همان بالا برق خشکش می کند!
💥خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟
گفت: بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟
گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند. پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
...
•┈┈••✾•✨♥️✨•✾••┈┈•
@rafiq_shahidam96
🦋🦋🦋
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هدایت شده از 🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
بسم الله الرحمن الرحیم
💐💐💐
عمری
(یا لیتنا كنا معك)
را فریاد کردیم...
اما در میدان عمل
حسابی جا ماندیم ...
💐💐💐
همراه حسین(ع) بودن
سر شوریده
شجاعت
و دل شیدا
می خواهد
و ما از آنجا که جگر شیر نداشتیم
سفر عشق نرفتیم
💐💐💐
اما سید ابراهیم و
امثالهم رفتند و
داغ به اسارت بردن
بیبی زینب(س)
دختر علی مرتضی (ع)
را
بر دل دشمنان گذاشتند...
جدید ترین مصاحبه
مادر شهید صدر زاده
ماه رمضان امسال
کربلای معلی
#ادامه-دارد
#قسمت-جدید
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
@shahid__mostafa_sadrzadeh2
1401/3/13
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رحلت_حضرت_امام(ره)
#امام_خمینی_ره#صدر_عشق
#شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_رحمان_مدادیان
#صدرزاده #سید_ابراهیم
#شب_جمعه_حرم#رفیق #رفیق_شهیدم#دلتنگ_کربلا
https://www.instagram.com/p/CeUQlIHI8wU/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🌸🍃
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
🌹کتاب《 تنها ؛ زیرباران》🌹
کتاب «تنها؛ زیر باران»؛ روایتی از زندگی سردار شهید مهدی زینالدین، فرمانده لشکر 17 امام علی بن ابی طالب(ع).
نویسنده کتاب :#مهدی قربانی
#قسمت- اول:به روایت خانم زینب اسلام دوست؛ مادربزرگوارشهید
🌹نثار روح مطهر سردارشهیدمهدی زین الدین صلوات🌹
از امروز داخل کانال شهدایی شهیدان زین الدین بار گیری شده ✌
عضو شوید و دوستانتون رو دعوت کنید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
کانال رسمی سردار شهید مهدی زینالدین👆 👆
#فرمانده_قلب_ها 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا
🔹فصل: مقدمه
🔸صفحه: ۸-۷
🔻#قسمت:مقدمه
یک روز سردار حاج قاسم سلیمانی دفترم را خواند و تحسین شدم.
چند سالی از این اتفاق گذشت. سال 1397بود و عصر جمعه ای. دلم آن روز گرفته بود و گوشه ی اتاقم در حال و هوای خودم بودم.
جمعه ها تمام دردهایش را با صبح آغاز می کند و با سکوتش جان آدم را به لب می رساند و به غروب که می رسد پُر می شود از بغض.
با صدای زنگ تلفن به خودم آمدم. روی صفحه تلفن نوشته بود: شماره خصوصی!
از پشت تلفن صدای آشنایی به گوشم رسید. شهید حسین پورجعفری؛مکالمه ای بسیار کوتاه و دعوت به یک مهمانیِ غیر منتظره.
ادامه دارد ...
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@rafiq_shahidam96
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨