eitaa logo
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
4.2هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
176 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹ وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾  (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 مصطفی بعد از آخرین خداحافظی خیلی دلتنگی کرد و گفت: «تو رفتی و تازه فهمیدم چه شده!» آخرین دیدار و صحبتمان در سوریه بود. مصطفی زمان جدا شدن خیلی ابراز دلتنگی کرد. بعد از اینکه من به ایران آمدم با پیام‌هایی که می‌داد بازهم بیشتر نسبت به من ابراز دلتنگی می‌کرد. مصطفی می‌گفت: « با جداشدن از تو تازه فهمیدم که چه اتفاقی برایم افتاده است». یک بار به مصطفی زنگ زدم و با خنده جواب من را داد؛ پرسیدم که «برای چه می‌خندی؟»، گفت: «الان در فکر تو بودم. فکر می‌کردم که یک همایش بزرگی در تهران بگیریم و همه خانواده‌های مدافع را دعوت کنیم و در آن جمع تو را به عنوان «بهترین همسر مدافع معرفی کنم». این آخرین لفظی بود که مصطفی قبل از شهادت برای من به کار برد. راوی همسر مکرم شهید مصطفی صدر زاده 1400/10/7 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 https://www.instagram.com/p/CYBKa8thvRc/?utm_medium=share_sheet
*گروه شهید مصطفی صدرزاده حتما عضو بشید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://chat.whatsapp.com/Gu5HqYMHUd1J3dGmrfcu9M
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت مامان با اینکه وسواس داشت، اما به ایوب نمی آورد. یک بار که حال ایوب بد بود، همه جای خانه را دنبال ، گشت حتی توی کمد دو در قدیمی مامان. ظرف های چینی را شکسته بود. دستش بریده بود و کمد خونی شده بود. مامان کمد را برد حیاط تا اب بکشد. حالا ایوب خودش را به آب و آتش می زد تا محبتشان را کند. تا می فهمید به چیزی احتیاج دارند حتی از هم آن را تهیه می کرد. بیست سال از عمر مامان می گذشت و زهوارش در رفته بود. به مامان برایش یخچال قسطی خریده بود و با وانت فرستاد خانه ایوب فهمیده بود آقاجون هر چه می گردد کفشی که به پایش بخورد پیدا نمی کند، تمام را گشت تا یک جفت کفش مناسب برای آقاجون خرید. ایوب به همه می کرد. ولی گاهی فکر می کردم بین محبتی که به می کند، با فرق دارد. بس که قربان صدقه ی هدی می رفت. هدی که می نشست روی پایش ایوب آنقدر میبوسیدش که کلافه می شد، بعدخودش را لوس می کرد و می پرسید: -بابا ایوب، چند تا بچه داری؟ جوابش را خودش می دانست، دوست داشت از زبان ایوب بشنود: _من یک بچه دارم و دو تا پسر. هدی از مدرسه آمده بود. سلام کرد و بی حوصله کیفش را انداخت روی زمین ایوب دست هایش را از هم باز کرد: _"سلام بانمکم، بدو بیا یه بوس بده" هدی سرش را انداخت بالا _"نه،دست و صورتم را بشویم ،بعد" _نخیر، من این طوری دوست دارم، بدو بیا و هدی را گرفت توی بغلش.. مقنعه را از سرش برداشت. چند تار موی افتاد روی صورت هدی ایوب روی موهای گیس شده اش دست کشید و مرتبشان کرد. هدی لب هایش را غنچه کرد و سرش را فشرد به سینه ی ایوب _"خانم معلممان باز هم گفت باید موهایم را کوتاه کنم." موهای هدی تازه به کمرش رسیده بود. ایوب خیلی دوستشان داشت، به سفارش او موهای هدی را میبافتم که اذیت نشوند. با اخم گفت: _"من نمیگذارم، آخر موهای به این مرتبی چه فرقی با موهای کوتاه دارد؟ اصلا یک نامه می نویسم به مدرسه، می گویم چون موهای دخترم مرتب است، اجازه نمی دهم کوتاه کند. فردایش هدی با یک دسته برگه آمد خانه گفت: _معلمش از ایوب خوشش آمده و خواسته که او اسم بچه های کلاس را برایش توی لیست بنویسد به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت به درس بچه ها کار خودم بود. ایوب زیاد توی خانه نبود. اگر هم بود خیلی می کرد. چند بار خواست به بچه ها بگوید همین که اولین غلط املایشان را دید، کتاب را بست و رفت. مدرسه ی بچه ها گاهی به مناسبت های مختلف از ایوب می کرد تا برایشان کند. را قبول نمی کرد، می گفت: _من که جانباز نیستم، این اسم را روی ما گذاشته اند، وگرنه جانباز است که جانش را داد از طرف بنیاد، جانبازها را می برند و هر کدامشان اجازه داشتند یک مرد همراهشان ببرند. ایوب فوری اسم را داد. وقتی برگشت گفت: _"باید بفرستمت بروی ببینی" گفتم: _"حالا نمیخواهم، دلم میخواهد وقتی من را میفرستی، برایم گاو بکشی، بعد برایم مهمانی بگیری و سفره بندازی از کجاااا تا کجااا" برایم پارچه آورده بود و لوازم آرایش. بیشتر از من از آن استفاده می کرد، با حوصله لب ها و گونه هایش را رنگ می کرد و می آمد مثل عروسک ها کنار ایوب می نشست. ایوب از خنده ریسه می رفت و صدایم می کرد: _"شهلا بیا این پدرسوخته را نگاه کن" هدی را فرستاده بودم خانه عمه اش. از وقتی برگشته بود یک جا بند نبود. می رفت و می آمد، من را نگاه می کرد. می خواست حرفی بزند، ولی منصرف می شد و دوباره توی خانه راه می رفت. _چی شده هدی جان؟ چی میخواهی بگویی؟ ایستاد و اخم کرد _ من میخواهم، دلم می خواهد برقصم. میخواهم مثل بزنم. جلوی خنده ام را گرفتم: + خب باید در این باره با بابا ایوب حرف بزنم، ببینم چه می گوید. ایوب فقط گفت: _"چشمم روشن" به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
⚠️ یه‌جـا‌تو وصیـت‌نامشـون‌میـگن؛ خدایـاوحشـت‌همـه‌ی وجـودم‌را‌فـرا‌گرفته‌است' من‌قـادر‌به‌مھـارِ نفـسِ‌خـودنیسـتم رسـوایم‌نڪن! +حقیقـتا‌حاجـی‌ڪه‌ اینـجـوری‌میگـن آدم‌خیلـی‌زیاد‌شـرمنده‌میشھ 🍃 https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
•°~⚡️ بایدهروقت‌دلگیرشدی‌ازگناهات، اینجوری‌باخدادردودل‌کنی↓ ‹اَللّهُمَّ‌اِنّی‌اَسْتَغْفِرُکَ؛ لِماتُبْتُ‌اِلَیکَ‌مِنْهُ‌ثُمَّ‌عُدْتُ‌فیهِ...› +خدایا‌من‌روببخش‌بابت‌گناهانی‌که بهت‌قول‌داده‌بودم‌دورش‌روخط‌بکشم‌اما دوباره‌انجام‌دادم..💔! https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
❤ کم کم دلم از این و از آن سیر میشود باچشم مهربان تو تسخیر میشود این خوابها که همسفر هر شب من است یک روز مو به مو همه تعبیر میشود فرصت گذشت وقت زیادی نمانده است تعجیل کن عزیز دلم دیر میشود خدایا برسان مهدی موعودت را... ✨شبت بخیر تنها بهانهءے وجود💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت نامهٔ شهدا 📖 🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هـــداء" مےنشینیم...♥️ ‌ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
اے راز نگهدارِ دِل زار ڪجائے؟ اے برق مناجاٺِ شبِ تار ڪجائے؟ صحراے غمٺ پر شده از قافلہ عشق ای قافلہ را قافله سالار کجایی؟ 🌴💎🌴 🌴🌴 قشنگ ترین آرزوی من... 🌴🌴 اللهم عجل لولیک الفرج 🌴🌴🌴🏴🌴🌴🌴 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🖤•• ☘ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «انا الشمس وعلی علیه السلام القمر وفاطمه الزهره والفرقدان الحسن والحسین؛ من خورشیدم و علی علیه السلام ماه و فاطمه علیها السلام، زهره (ناهید) است و حسن و حسین علیه السلام دو ستاره نور افشان فرقدان هستند .» http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه99 به نیت ظهور منجی عالم بشریت مهدی فاطمه 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 - و ‌اگر‌ زنی‌ ‌از‌ بی‌میلی‌ ‌ یا ‌ رویگردانی‌ شوهر خویش‌ بیم‌ دارد، رواست‌ ‌که‌ میان‌ ‌خود‌ ‌به‌ گونه‌ای‌، صلح‌ کنند، ‌که‌ صلح‌ بهتر ‌است‌، و حرص‌ و آز ‌در‌ جان‌ها لانه‌ کرده‌، و ‌اگر‌ نیکی‌ کنید و پرهیزکار باشید، بدون‌ شک‌ ‌خدا‌ ‌به‌ آنچه‌ می‌کنید آگاه‌ ‌است‌ 129 - و ‌شما‌ هرگز نمی‌توانید [‌به‌ لحاظ محبت‌ قلبی‌] میان‌ زنان‌ عدالت‌ کنید ‌هر‌ چند ‌هم‌ بکوشید ‌پس‌ [‌به‌ یک‌ طرف‌] یکسره‌ تمایل‌ نورزید و ‌آن‌ دیگر ‌را‌ بلا تکلیف‌ رها کنید و ‌اگر‌ سازش‌ و تقوا ‌را‌ پیشه‌ کنید، بی‌شک‌ ‌خدا‌ آمرزنده‌ و مهربان‌ ‌است‌ 130 - و ‌اگر‌ جدا شوند، خداوند ‌هر‌ دو ‌را‌ ‌از‌ وسعت‌ خویش‌ بی‌نیاز می‌کند و ‌او‌ وسعت‌ بخش‌ حکیم‌ ‌است‌ 131 - و آنچه‌ ‌در‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌آن‌ خداست‌، و ‌ما ‌به‌ کسانی‌ ‌که‌ پیش‌ ‌از‌ ‌شما‌ کتاب‌ داده‌ شدند و نیز ‌به‌ ‌شما‌ سفارش‌ کردیم‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌خدا‌ بترسید و ‌اگر‌ کافر شوید [چه‌ باک‌]، آنچه‌ ‌در‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌آن‌ خداست‌ و خداوند بی‌نیاز و ستوده‌ ‌است‌ 132 - و ‌از‌ ‌آن‌ خداست‌ آنچه‌ ‌در‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌است‌، و خداوند ‌در‌ کارسازی‌ کافی‌ ‌است‌ 133 - ای‌ مردم‌! ‌اگر‌ ‌خدا‌ بخواهد، ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ میان‌ می‌برد و دیگران‌ ‌را‌ می‌آورد، ‌که‌ خداوند ‌بر‌ ‌این‌ کار تواناست‌ 134 - ‌هر‌ ‌که‌ پاداش‌ دنیا بخواهد، [بداند ‌که‌] پاداش‌ دنیا و آخرت‌ نزد خداست‌، و خداوند شنوا و بیناست‌ 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال سردار شهید سر لشکر اسماعیل دقایقی کانالی پر از مطالب شهدایی و بصیرتی حتما عضو بشین ⤵️⤵️⤵️🌹❤🌹❤ https://chat.whatsapp.com/LsW5fiYr7MrIlA3SEAzRsy
🏴 در میان شهدای کربلا تأثیرگذارترین نبرد از عباس ابن علی(ع) قابل مشاهده است. @abalfazleeaam نبرد ایشان در کربلا چنین است که گویی تمام قدرت جهان در وجود ایشان جمع شده بود و حضرت کوچکترین کوتاهی در استفاده از این قدرت نکردند. 🏴 چنان که تا زمان تیر خوردن مشک در حالی که دستان مبارک ایشان قطع شده و بر چشم ایشان تیر خورده بود، از تلاش دست نکشیده و ناامید نگشتند  به همین علت است که بر ویژگی وفای به عهد ایشان تأکید فراوانی داریم. 🏴 حضرت عباس(ع) صرف نظر از رابطه برادری، با توجه به شخصیت و هدف الهی امام حسین(ع) قلباً با ایشان عهد و پیمان بسته بودند و لحظه‌ای در همراهی امام و دفاع از ایشان و راه حق و حقیقتی که می پیمودند، غفلت نورزیدند. 🔸وفای به عهد از اصولی است که با پیشرفت و تکنولوژی در زندگی انسان‌ها کمرنگ شد. وفای به عهد عظمت روحی است که انسان به تدریج از دست داد و همین امر از شیرینی حیات حقیقی او کاست این اصل از ره توشه‌های ناب و گرانبهای واقعه عاشورا است. ره توشه‌ای که شخصیت انسان به آن نیاز مبرم داشته و غفلت از آن انسان را به سقوط می‌کشاند. 1400/10/8 @abalfazleeaam م 💚 https://www.instagram.com/abalfazleeaam/p/CYD7Nj8ojAq/?utm_medium=share_sheet