eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
5هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
15.9هزار ویدیو
190 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷🌷🌷 : هر خانمی که به سر کند و ورزد و هر جوانی که را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم❣حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد.
خادم الشهدا: ✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت وقتی رسیدیم ایوب هم رسیده بود... مادر صفورا دستش را گذاشت روی شانه م و گفت : _خوش امدی برو بالا،الان حاجی را هم میفرستم بنشینید سنگ هایتان را از هم وا کنید دلم شور میزد... نگرانی ک توی چشم های «شهیده و زهرا» می دیدم  دلشوره ام را بیشتر میکرد به مادر گفته بودم با خواهرهایم میرویمدعای کمیل و حالا امده بودیم، خانه دوستم «صفورا»... تقصیر خود مامان بود وقتی گفتم دوست دارم با جانباز کنم یک هفته مریض شد! کلی اه و ناله راه انداخت که تو میخواهی خودت را بدبخت کنی... دختر اول بودم و اولین نوه ی هر دو خانواده همه بزرگتر های فامیل روم تعصب داشتند م از تصمیمم باخبر شد، کارش ب قرص و دوا و دکتر اعصاب کشید وقتی برای دیدنش رفتم با یک ترکه مرا زد و گفت : _اگر خیلی دلت میخواهد کمک کنی ،برو درس بخوان و دکتر بشو به ده بیست نفر از اینها خدمت کن... اما خودت را اسیر یکیشان نکن ک معلوم نیست چقدر زنده است!... چطوری زنده است!... فردا با چهار تا بچه نگذاردت! صفورا در بیمارستان مدرس کمک پرستار شده بود همانجا *ایوب* را دیده بود اورا از برای برای مداوا به ان بیمارستان منتقل کرده بودند صفورا انقدر از خلق و خوی ایوب برای وپدر و مادرش تعریف کرده بود.... که انها هم برای ملاقاتش رفتند بیمارستان ارتباط ایوب با خانواده صفورا حتی بعد از مرگ پدر صفورا هم ادامه داشت این رفت و امد ها باعث شده بود صفورا ایوب را بشناسد و ما را به هم معرفی کند.... رفتم بالا و توی اتاق منتظرش ایستادم اگر می امد و روبرویم مینشست،... آنوقت نگاهمان ب هم می افتاد و این را دوست نداشتم همیشه که می امد،تا مینشست روبرویم ،چیزی ته دلم اطمینان میداد... ایوب امد جلوی در و سلام کرد... صورت قشنگی داشت. یکی از دست هایش یک انگشت نداشت و ان یکی بی حس بود و حرکت نداشت،.. ولی سالم بود وارد شد کمی دورتر از من و کنارم نشست بسم الله گفت و شروع کرد دیوار روبرو را نگاه می کردیم و گاهی گل های قالی را و از اخلاق و رفتار های هم میپرسیدیم بحث را عوض کرد؛ _خانم غیاثوند ، برای من خیلی سند است من_برای من هم _اگر امام همین حالا بدهند ک همسرتان را طلاق بدهید شما زن شرعی من باشید این کار را میکنم من_ اگر امام این را بدهند من خودم را سه طلاقه میکنم من به امام دارم _شاید روزی برسد ک بنیاد ب کار من جانباز  نکند، حقوق ندهد دوا ندهد،اصلا مجبور بشویم در کنیم من_میدانید برادر بلندی ،من به بدتر از این هم فکر کرده ام،به روزهایی ک خدای ناکرده انقلاب برگردد ،انقدر می ایستم که حتی بگیرند و کنند... به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
سوره توبه، آیه 20: «الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون» «کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند. » @rafiq_shahidam96 مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچه‌های محل نیز به همین صورت بود. او پس از جذب جوانان محل به ورزش، آنها را به سوی هیئت و مسجد سوق می داد و می گفت: وقتی دست بچه‌ها توی دست امام حسین (ع) قرار بگیره مشکل حل می شه. خود آقا نظر لطفش را به آنها خواهد داشت یکی ازدوستانش نقل می کرد که: سالها پس از شهادت ابراهیم در یکی از مساجد تهران مشغول فعالیت فرهنگی بودم. روزی در این فکر بودم که با چه وسیله‌ای ارتباط بچه‌ها را با مسجد و فعالیت‌های فرهنگی حفظ کنیم؟ همان شب ابراهیم را در خواب دیدم. تمامی بچه‌های مسجد را جمع کرده و می گفت «از طریق تشکیل هیئت هفتگی  بچه ها را حفظ کنید». بعد در مورد نحوه کار توضیح داد و... ما هم این کار را انجام دادیم. ابتدا فکر نمی کردیم موفق شویم. ولی با گذشت سالها، هنوز از طریق هیئت هفتگی با بچه‌ها ارتباط داریم @rafiq_shahidam96 1400/9/26 https://www.instagram.com/p/CXlBzpyIM5T/?utm_medium=share_sheet
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت مامان را توی یکی از دو اتاق خانه جا داد. دیگر از سر زهرا و شهیده نیفتاد... ایوب خیلی می کرد. وقتی می فهمید از این اتاق می خواهند بروند آن اتاق، را می بست و می گفت: _ "بیایید رد شوید نگاهتان نمی کنم." حالا غیر از آقا جون و مامان، رضا و زهرا و شهیده هم شیفته اش شده بودند و حتی او را از من بیشتر دوست داشتند. صدایش می کردند: "داداش ایوب" خواستم ساکتشان کنم که دیدم ایوب نشسته کنار دیوار و بچه ها دورش نشسته اند. ایوب می خواند: _ "یک حاجی بود، یک گربه داشت." بچه ها دست می زدند و از خنده ریسه می رفتند. و ایوب باز می خواند.. کار مامان شده بود گوش تیز کردن،.. صدای بق بق را که می شنید، بلند می شد و بی سر و صدا از روی پنجره . که می رسیدند سر کوچه، قبل از اینکه توی بلندگو هایشان داد بکشند: "آهن پاره، لوازم برقی...." مامان خودش را به آنها می رساند می گفت: _مریض داریم و آنها را چند کوچه بالاتر می فرستاد. برای بچه های محله هم گذاشته بود. همیشه توی کوچه بود. وقتی مامان دستمالی را از پنجره آویزان می کرد، بچه ها حال ایوب است و می توانند سر و صدا کنند. را که برمی داشت، یعنی ایوب خوابیده یا حالش خوب نیست به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
پیامبر  صلی الله علیه و آله  در جایی دیگر می فرماید: «هر مؤمنی از امت من راستگو و شهید است. . .» و نیز فرمود: «من مات علی حب آل محمد  صلی الله علیه و آله  مات شهیدا. هر کس بمیرد و حب آل محمد  صلی الله علیه و آله  در دلش باشد، شهید است. » بنابراین، شهادت مراتبی دارد که والاترین درجة آن شهادت در معرکة نبرد با دشمنان اسلام است. @rafiq_shahidam96 💯همیشه می گفت: در زندگی، آدمی موفق تر است که در برابر دیگران باشد. کار بی منطق انجام ندهد و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود. نہ اینڪہ حرفے نباشد، هست، خیلے هم هست... اما عاشق‌ها مے‌دانند دلتنگے بہ استخوان ڪہ برسد مے‌شود سڪوت...💔 1400/10/3 #شهید_حسین_معزغلامی https://www.instagram.com/p/CX1UtirFrsj/?utm_medium=share_sheet
در بازار معامله حق قطره ای اخلاص را به دریایی از رحمت می خرند ؛ @rafiq_shahidam96 و اینگونه (سَبقَت رَحمَتُه غَضَبَه) جوشن‌کبیر/۱۹ جلوه گر می شود صفای قلب که حاصل شد💚 راه آسمان به رویت باز می شود... (کَتَبَ رَبُّکُم عَلی نَفسِهِ الرَّحمَه) انعام/۵۴ و فردا چه حسرت ها خواهند خورد، آنان که مطاع نفس را جز برای خویشتن نخواستند... . @rafiq_shahidam96 1400/10/9 https://www.instagram.com/p/CYHOjSMlFoc/?utm_medium=share_sheet
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *📚نذر کتاب* ♦️به مناسبت سالروزشهادت شهید ابراهیم هادی🕊️🌷 22 بهمن دوستانی که تمایل دارند در نذر کتاب شهید ابراهیم هادی شریک باشند تا بصورت رایگان و وقف در گردش در دسترس مشتاقان شهید قرار بگیرند در حد توان یاری رسان ما باشند👌🏻 *# گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی* *شماره حساب بنام محمدرضا مدادیان⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️* *6104337952363552* ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ *شماره تماس جهت هماهنگی:09335848771* از طریق واتساپ یا تماس بگیرید دوستان لطفاً رسانه‌ای باشید☝️ مجموعه فرهنگی مجازی شهید ابراهیم هادی هادی دلها 1400/10/27 ⤵️⤵️⤵️⤵️ #حجاب https://www.instagram.com/p/CY00QV3te7j/?utm_medium=share_sheet
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.🌺🌺🌺 آیه ی ۱۱۵ سوره ی مبارکه ی بقره مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هرسو روكنيد، آنجا روى خداست، همانا خداوند (به همه جا) محيط و (به هر چيز)داناست... @shahid__mostafa_sadrzadeh1 ✨ بعد از شهادت داداش مصطفی از مادرشهید پرسیدن: "حالا كه ‌بچه ات‌ شهید شده میخوای چیكار کنی؟" ایشونم دست گذاشتن روی شونه ی نوه شون و گفتن: "یہ‌مصطفی دیگہ‌تربیت‌می کنم🖐🏻♥️" ♥️🕊 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 1400/10/28 ۵ https://www.instagram.com/p/CY3ZmQwBzqv/?utm_medium=share_sheet
🍀 شهید اسماعیل دقایقی (۱۳۶۵-۱۳۳۳ ش) از جوانان مبارز و فعال پیش از انقلاب اسلامی بود. وی در بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی رژیم بعثی عراق به شهادت رسید. ⚘⚘⚘⚘⚘⚘ شهید اسماعیل دقایقی در روز بیست و هشتم دی‌ماه ۱۳۶۵، چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش، هنگامی که همراه یکی از برادران برای سرکشی و شناسایی عازم محور عملیاتی کربلای ۵ شده بود، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش بهبهان قرار دارد بخشی از وصیتنامه شهید ...برادران و خواهران محترم: برای شما آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانید با کار و فعالیت خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. پیش بردن اسلام در جهان، جهانی که پر از فسق و فجور و خیانت ابر قدرتها است، تلاش و ایثار می خواهد در راه حسین، سید الشهداء (ع) رفتن، حسینی شدن را می خواهد. انشاء الله در پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است موفق باشید @shahid_rahman_medadian 1400/10/28 🌷 https://www.instagram.com/shahid_rahman_medadian/p/CY31YgRq6wB/?utm_medium=share_sheet
از هوایـےتنفس مےڪنیم ڪہ بوی خون شـــ🌷هدا مےدهد در زمینے راه مےرویم ڪہ از خون شــــهدا گلگون است و این 🌾شـــــ☝️هیدان بر همہ اعمال ما ناظرند یادت‌باشہ میشھ ‌روزی‌هزاربار بین‌همین‌مردم‌شهر! بین‌همین‌انبوه‌وسوسه‌های شیطانی‌شهیدشد:)) توی سوریه بعد از عملیاتی در حال برگشت بودیم که توی راه چون بیابان بود یه خار هایی داشت که به قول خودمون یه شاخه داشت و سرش یه خار گرد مانند بود ما میرفتیم با پوتین میزدیم زیر ایناو اینا پرت میشد تو هوا هی این کارو کردیم تا اینکه سید ابراهیم 💔 اومد و اروم تو گوشم با همون لهجه ی شیرینی که داشت گفت: ابوعلی جان اینا موجود زنده هستن همین کارارو میکنی که شهید نمیشی دیگه💔🌿 راوی : رفیق سید ابراهیم ؛ شهید مرتضی عطایی💔 1400/11/3 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 @nafiseataii.80 @shahid_rahman_medadian @shahid_morteza_ataeii https://www.instagram.com/p/CZER7MRBRK6/?utm_medium=share_sheet
- وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ» و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، قطعاً آمرزش خدا و رحمت او از [همۀ] آن چه [آنان ] جمع می کنند بهتر است. سوره ی آل عمران آیه ی ۱۵۷ بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 شهید مدافع وطن هنوز هم حلال مشکلات است شهید حسین ولایتی‌فر فرزند محمدتقی ششم تیرماه سال ۱۳۷۵ در پایتخت مقاومت ایران، دزفول متولد شد. در  ۲۰ سالگی به جمع سبزپوشان سپاه پاسداران پیوست. @rafiq_shahidam96  حسین ولایتی‌فر صبح روز شنبه ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۹۷ در رژه نیروهای مسلح که به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز برگزار شد، هدف  تروریست‌ها قرار گرفت و به شهادت رسید. پس از تشییع باشکوه در اهواز پیکر پاکش به همراه پیکر مطهر شهید سعید زارع به دزفول انتقال یافت و در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول آرام گرفت. @rafiq_shahidam 1400/12/18 https://www.instagram.com/p/Ca4sDdJoON3/?utm_medium=share_sheet