کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_و_پنجم طلبه ي لولهك
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_و_ششم
اين خانهها آب لوله كشي نداشت. با اينكه آب لوله كشي تا مقابل درب
خانه آمده بود، اما آنها بضاعت مالي براي لوله كشي نداشتند.
اين موضوع بسيار او را رنج ميداد. براي همين به تهران آمد و به سراغ
دوستانش رفت.
دستگاههاي مربوط به لوله كشي را خريد و چند روزي در مغازهي يكي از
دوستانش ماند تا نحوهي لوله كشي با لوله هاي جديد پالستيكي را ياد بگيرد.
هر چه را لازم داشت تهيه كرد و راهي نجف شد. حالا صبح تا عصر
در كالس درس مشغول بود و بعد از ظهرها لوله تهيه ميكرد و به خانهي
طلبههاي نجف ميرفت.
از خود طلبهها كمك ميگرفت و منازل مردم مستضعف، ولي مؤمن نجف
را لولهكشي آب ميكرد.
خستگي براي اين جوان معنا نداشت. از صبح زود تا ظهر سر کلاس بود.
بعد هم كمي غذا ميخورد و سوار بر دوچرخهاي كه تازه خريده بود راهي
ميشد و در خانههاي مردم مشغول كار ميشد.
برخي از دوستان هادي نميفهميدند! يعني نميتوانستند تصور كنند كه
يك طلبه كه قرار است لباس روحاني بپوشد چرا اين كارها را انجام ميدهد؟!
برخي فكر ميكردند كه لباس روحانيت يعني آهسته قدم برداشتن و ذكر
گفتن و دعا كردن و...
براي همين به او ايراد ميگرفتند. حتي برخيها به اينکه او با دوچرخه به
حوزه ميآيد ايراد ميگرفتند!
اما آنها كه با روحيات هادي آشنا بودند ميفهميدند كه او اسلام واقعي
را شناخته.
هادي اعتقاد داشت كه لباس روحانيت يعني لباس خدمت به اسلام و
مسلمين به هر نحو ممكن.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_و_ششم اين خانهها آب
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_و_هفتم
با اينكه فقط دو سال از حضور هادي در نجف ميگذشت اما دوستان
زيادي پيدا كرده بود. برخي جوانان طلبه، كه كاري جز مطالعه و درس و
بحث نداشتند، با تعجب به كارهاي هادي نگاه ميكردند. او در هر كاري كه
وارد ميشد به بهترين نحو عمل ميكرد.
كم كم خيلي ها فهميدند كه هادي در كنار درس مشغول لوله كشي آب
براي خانه هاي مردم محروم شده.
هادي با اين كار كه بيشتر مخفيانه انجام ميشد خدمت بزرگي با خانواده هاي
طّلب ميكرد.
اخلاص و تقوا و ايمان هادي اثر خود را گذاشته بود. او هر جا ميرفت
ميخواست گمنام باشد. هيچ گاه از خودش حرفي نميزد. هرگز نديديم كه
به خاطر پول كاري را انجام دهد. اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود.
بعد از شهادت همه از اخلاص او ميگفتند.
چندين نفر را ميشناختم که در تشييع هادي شرکت کردند و ميگفتند:
ما مديون اين جوان هستيم و بعد به لوله کشي آب منزلشان اشاره ميکردند.
هادي غير از حوزه هر جاي ديگر هم كه وارد ميشد بهترين نظرات را
ارائه ميكرد.
در مسائل امنيتي به خاطر تجربه ي بسيج و فتنه ي 1388 بسيار مسلط بود.
از طرفي ديدگاههاي فرهنگي او به جهت تجربه ی فعاليت در مسجد بسيار
مؤثر بود.
شايد به همين خاطر بود كه مسئولان حشدالشعبي به اين طلبهي ايراني بسيار
علاقه پيدا كردند.
رفت و آمد هادي با نيروهاي مردمي زياد شده بود. او به كار هنري و
ساخت فيلم علاقه داشت و اين روند را بين نيروهاي حشدالشعبي گسترش داد.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_و_هفتم با اينكه فقط
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_و_هشتم
بركت
بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث و توجيه
باشد.
برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع
مشكلات مردم قرار ميدادند و خدا هم از خزانه ي غيب خود مشكلات مالي
آنها را برطرف ميكرد.
ً مثال، شهيد ابراهيم هادي. دوستي ميگفت: يک شب ابراهيم را ديدم که
در کوچه راه ميرود. پرسيدم: کاري داري؟
گفت: از صبح تا به حال کسي از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالي
داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم.
ابراهيم هادي هيچ گاه پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به
دستش ميرسيد مشكلات بسياري از رفقا را برطرف ميكرد.
بارها شده بود كه مسافركشي ميكرد و پول آن را خرج هيئت و يا افراد
نيازمند ميكرد.
اين ويژگيهاي شهيد ابراهيم هادي براي هادي ذوالفقاري خيلي جالب
بود.
هادي ذوالفقاري ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي ميكرد
مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_و_هشتم بركت بركت در
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_و_نهم
يادم هست كه در تهران تصوير نسبتاً بزرگ شهيد ابراهيم هادي را جلوي
موتور نصب كرده بود و اين طرف و آن طرف ميرفت.
هادي هم از خدا خواسته بود كه بتواند گره از مشكالت خلق خدا برطرف
كند.
بايد اشاره كرد كه نشستن و دعا كردن، براي اينكه خداوند بركت خود را
نازل كند، در هيچ روايتي وارد نشده.
انسان اگر ميخواهد به جايي برسد، بايد تلاش كند. زماني كه هادي
ذوالفقاري در تهران بود و در بازار آهن فعاليت ميكرد، هميشه دست خير
داشت. خصوصاً براي هيئت ها بسيار خرج ميكرد.
هادي ميگفت بايد مجلس امام حسين ع پررونق باشد. بايد اين بچه ها
كه به هيئت ميآيند خاطرهي خوشي داشته باشند.
هر بار كه براي هيئت و يا كارهاي فرهنگي مسجد احتياج به كمك مالي
داشتيم اولين كسي كه جلو ميآمد هادي بود. هميشه آماده بود براي هزينه
كردن.
يك بار به هادي گفتم: از كجا اين همه پول ميياري؟ مگه توي بازار
چقدر بهت حقوق ميدن؟
خنديد و گفت: از خدا خواستم كه هميشه براي اينطور كارها پول داشته
باشم. خدا هم كمكم ميكنه.
پرسيدم: چطوري؟
گفت: بايد تلاش كرد. بعد ادامه داد: براي اينكه برخي خرجها رو تأمين
كنم، بعد از كار بازار آهن، با موتور كار ميكنم. بار ميبرم، مسافر و... خدا
هم توي پول ما بركت قرار ميده.
هادي در نجف هم دست از اين كارها بر نميداشت.
بسياري از طلبهکهاي نجف از فعاليتهاي هادي ميگفتند و اينكه نميدانستند
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد
هادي از كجا پول مي آورد، اما كارهاي خير ماندگاري از خود به يادگار
ميگذارد.
زماني كه هادي شهيد شد، چند نفر از طلبه ها آمدند و خاطرات خود را از
هادي بيان كردند.
يكي ميگفت: اين عبايي را كه دارم هادي برايم خريد، ديگري به نعلين
خود اشاره كرد.
يكي ديگر از آنها از لوله كشي آب خانه اش ميگفت و...
هادي براي تأمين هزينه ي اين كارها در نجف كار ميكرد. اين اواخر
كاري كرده بود كه مسئولان گروه هاي نظامي مردمي )حشدالشعبي( حسابي
به او اطمينان داشتند.
هميشه پول در اختيار او ميگذاشتند تا براي كارهاي فرهنگي كه در نظر
دارد هزينه كند.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد هادي از كجا پول مي
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_و_یکم
فتنه ی داعش
ميگويند تاريخ مرتب تكرار ميشود، فقط اسمها عوض ميشود، وگرنه
بسياري از اتفاقات سالها و قرنهاي گذشته، با نامهايي جديد تكرار ميگردد.
از روزي كه بيداري اسلامي منطقه ي ما را فراگرفت، آمريكا و اسرائيل
با كمك حاكمان فاسد منطقه، يك نوع كودتا را در كشور سوريه به راه
انداختند.
آنان ميخواستند وانمود كنند كه سوريه هم مانند تونس و ليبي و مصر و
بحرين و ... درگير بيداري اسلامي شده!
اما تفاوت آشكار بحران سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريستهاي
صدها كشور در غالب قيام مسلحانه ضد دولت سوريه بود!
شكي نبود كه دولت مردمي سوريه تاوان حمايت از محور مقاومت را
پرداخت ميكرد.
تروريستهاي سوري صدها انسان بيگناه را فقط به جرم حمايت از دولت
قانوني اين كشور به خاك و خون كشيدند.
آنچه كه ما از خوارج زمان اميرالمؤمنين علي ع شنيده بوديم در رفتار
اين قوم وحشي مشاهده كرديم. دولتهايي كه ادعا ميكردند نظام سوريه
ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروههاي مردمي به حمايت
از دولت سوريه برخواستند.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد_و_یکم فتنه ی داعش
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_و_دوم
مدتي بعد خشن ترين گروههاي مسلح در غالب دولت اسلامي عراق و شام
)با نام داعش( اعلام موجوديت كرده و حمالت گستردهاي را آغاز كردند.
آنان روي فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند. كارهايي از اين قوم سر
زد كه تاريخ از نوشتن آن شرم دارد!
اما همه ميدانستند كه اسرائيل و حامي هميشگي آن يعني آمريكا عامل
اصلي ايجاد و حمايت داعش هستند.
اوايل سال 1393 داعش توانست در عراق براي خودش زمينه ي نفوذ را
فراهم كند.
سپس شهر موصل و چندين منطقه ي ديگر با خيانت نيروهاي وابسته
به صدام، به اشغال داعش درآمد. آنان هزاران شيعه و سني را تنها به جرم
مخالفت با نظرات داعش اعدام كردند.
اوضاع عراق عجيب و غريب شد. آيتالله سيستاني حكم جهاد صادر كرد.
صدها زن و مرد شيعه و سني آمادهي مبارزه با داعش شدند.
هادي در اين ايام در حوزهي نجف مشغول تحصيل بود. با اعلام حكم
جهاد، از مسئوالن نيروهاي مردمي )حشدالشعبي( تقاضا كرد كه با اعزام او به
جبهه ي نبرد با داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان هادي بود
با اعزام او مخالفت كرد.
او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از حرم به كشور سوريه
اعزام شود اما مخالفت شده بود.
اين بار تقاضاي مكرر او جواب داد. هادي توانست خود را به جمع نيروهاي
مردمي برساند.
او از زماني كه در ايران بود، در كارهاي هنري فعاليت داشت. توليد فيلم و
عكس از برنامه هاي شهدا و ... از كارهاي او بود.
حالا همين برنامه ها را در غالب نيروهاي مردمي عراق آغاز كرده بود.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد_و_دوم مدتي بعد خشن
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_و_سوم
تهيهي فيلم، خبر و عكس از نبردهاي شجاعانه ي نيروهاي مردمي.
هادي هر جا قدم ميگذاشت از شهدا ميگفت؛ از ابراهيم هادي، از شهيد
دينشعاري و...
او براي رزمندگان و فرماندهان حشدالشعبي از خاطرات شهيدان دفاع
مقدس ميگفت و آنها را با فرهنگ شهادت آشنا ميكرد. آنها تشنه ي
فرهنگ انقلابي بسيجيان ما شده بودند.
اين عطش باعث شد كه فرماندهان حشدالشعبي از هادي بخواهند براي
تهيه ي چفيه و پيشانيبند و پرچم راهي ايران شود.
آنها مبلغي حدود صد ميليون تومان در اختيار هادي قرار دادند تا براي
تهيه ي اين اقلام به ايران برگردد.
آنقدر در عراق به او اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ پول را به او دادند و
خواستند هر چه سريعتر، اين اقلام فرهنگي به کساني که در خط مقدم جنگ
عليه داعش هستند برسد.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد_و_سوم تهيهي فيلم،
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_و_چهارم
از شخصي پرسيدم: از حركت اربعين امسال كه بيش از بيست ميليون زائر
به سوي كربلا رفتند چه چيزي فهميدي؟
گفت: يعني اينكه در كربلا خون بر شمشير پيروز شد. اگر آن روز كاروان
عاشورا همگي به شهادت رسيدند، اما در واقع پيروز شدند كه بعد از قرنها
اينگونه از آنها ياد ميشود و مردم در مسير آنها اينگونه قدم بر ميدارند.
يادم هست چند ماه قبل و زماني كه تكريت به دست نيروهاي مردمي آزاد
شد، يكي از انديشمندان غربي گفته بود: آنچه امروز در عراق اتفاق ميافتد
يعني پيروزي عقيده و آرمان امام خميني (ره)
اين شخص ادامه داد: تعجب ميكنم كه عراقيها هشت سال با )امام(
خميني جنگ كردند، اما حالا رزمندگان عراقي كه فرزندان همان پدران
هستند، براي نبرد با دشمني به نام داعش به الگوهايي متوسل ميشوند كه
رزمندگان ايراني از آن استفاده ميكردند.
اين شخص ادامه ميدهد: استفاده از نمادهايي مانند چفيه و پيشانيبند و
روحيات معنوي خاص رزمندگان ايراني، براي عراقيها چنان انگيزهاي ايجاد
كرد كه شهر تكريت، مهمترين پايگاه حزب بعث را به راحتي آزاد كردند.
اين شخص به نامگذاري يكي از خيابانهاي بغداد به نام امام خميني )ره(
اشاره كرده و ميگويد: اينها همه بيانگر اين مطلب است كه تفكر انقلاب
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد_و_چهارم از شخصي
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_پنجم
اسلامي ايران به دل همهي مردم كشورهاي مردمي خاورميانه صادر شده. از
لبنان و سوريه و فلسطين تا عراق و يمن و...
ايرانيها بر اساس تفكر امام معصوم خود يعني ابا عبدالله الحسين ع وارد
ميدان مبارزه شدند و زير بار ذلت نرفتند. و حالا همين تفكر ميان ملتهاي
مسلمان و آزاده در حال رشد است.
مردم عراق نيز همين شعار را الگوي خود قرار دادهاند و مشغول نبرد با
نيروهاي داعش هستند. هادي زماني كه وارد نيروهاي مردمي شد، به عنوان
يك الگو مورد توجه رزمندگان عراقي قرار گرفت.
او هميشه تصوير مقام معظم رهبري را روي سينه داشت. همين كار باعث
شد كه بسياري از دوستان او نيز كه عراقي بودند همين كار را انجام دهند.
او به مسائل معنوي بسيار توجه ميكرد. نماز شب و اخلاص او مورد توجه
رزمندگان عراقي قرار گرفت. در راستاي همين تأثيرگذاري بود که بحث
چفيه و پيشانيبند را مطرح کرد. فرماندهان حشدالشعبي که به او اعتماد کامل
داشتند، او را با صد ميليون تومان پول به ايران فرستادند.
او اجازه داشت هر طور که ميخواهد خرج کند، اما هادي رعايت ميکرد
که از آن پول براي خودش خرج نکند. گاهي آنقدر رعايت ميکرد که
بيسکوييت را جايگزين وعدهي غذايي ميکرد!
با اينکه پول زيادي براي خريد اقلام به همراه داشت اما حواسش بود که
بهترين جنسها را بخرد. دقت ميکرد که براي ريال به ريال اين پول که
توسط مردم عراق تهيه شده زحمت بکشد تا بيهوده هدر نرود.
براي مثال براي تهيه ي چفيه از تهران به يزد رفت تا از كارخانه و ارزانتر
تهيه کند. پيشانيبندها را در تهران چاپ کرده بود و به خانه ميآورد تا
خواهرانش آنها را بريده و آماده کنند.
او سعي ميکرد کاري که انجام ميدهد، به نحو احسن باشد.
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد_پنجم اسلامي ايران
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_ششم
خواهرش ميگفت:
گاهي از نجف زنگ ميزد ميگفت به چيزي نياز پيدا
کرده، ما سريعاً برايش تهيه ميکردم و ميفرستاديم.
ماه رمضان که آمده بود آلوچه و چيزهاي ترش خريده بودم! رفت آنها را
آورد سر سفره تا با آنها افطار کند!
ميگفت: آنقدر در نجف چيزهاي شيرين خوردهام كه الان دوست دارم
چيزهاي ترش بخورم. به خاطر همين خوردنيهاي ترش برايش به نجف
ميفرستادم.
آخرين باري که به تهران آمد، ايام عرفه و تقريباً آبان ماه سال 1393 بود.
رفتار و اخلاق هادي خيلي تغيير كرده بود. احساس ميكرديم خيلي بزرگتر
شده.
آن دفعه با مقدار زيادي پول نقد آمده بود! هر روز صبح از خانه بيرون
ميرفت و شبها بر ميگشت.
بعد هم به دنبال خريد لوازم مورد نياز نيروهاي مردمي عراق بود. طراحي
پرچم، تهيه ي چفيه و سربند و ... از كارهاي او بود.
مقدار زيادي پارچه ي زرد با خودش آورده بود. ما کمکش کرديم و آنها
را بريديم.
پارچه ِ ها باريك باريك شد. هادي اسامي حضرت زهرا س را رويشان
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌱🌱🌱 زندگی نامه طلبه جوان شهید محمد هادی زلفقاری #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_هفتاد_ششم خواهرش ميگفت
🌱🌱🌱
زندگی نامه طلبه جوان
شهید محمد هادی زلفقاری
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_هفتاد_و_هفتم
چاپ کرد و از آنها سربندهاي قشنگي درآورد. همهي آن سربندها را با
خودش به نجف برد.
در آخرين حضورش در تهران، حدود هشتاد نفر از بچه هاي کانون مسجد
به مشهد رفتند.
در آن سفر هادي هم حضور داشت، زحمات زيادي کشيد. او يکي از
بهترين نيروهاي اجرايي بود. اين مشهد آخرين خاطرهي رفقاي مسجدي با
هادي رقم زده شد.
٭٭٭
هادي وقتي در نجف مشغول درس و کار بود، مانند ديگر جوانان اين
توانايي را در خودش ديد که تشکيل خانواده دهد و مسئوليت خانوادهي
جديدي را به دوش بگيرد.
به اطرافيان گفته بود اگر مورد خوبي سراغ دارند به او معرفي کنند. هادي
هم مثل همه ملاک هايي براي انتخاب همسر در ذهنش داشت.
ملاک هاي او بر خالف برخي جوانان نسل جديد، ملاک هاي خاص و
خدايي بود. ديدگاهش دنيوي نبود. او به فراتر از اين چيزها ميانديشيد.
هادي دلش ميخواست همسرش حجاب کامل داشته باشد. ميگفت
دوست ندارم همسرم به شبکه هاي اجتماعي و تلويزيون و... وابستگي غلط
داشته باشد.
هادي اخبار را پيگيري ميكرد، اما به راديو و تلويزيون وابستگي و علاقه
نداشت.
وقتش را پاي سريال ها و فيلم ها تلف نميكرد. ميگفت خيلي از اين
برنامه ها وقت انسان را هدر ميدهد.
از نظر او زندگي بدون اينها زيباتر بود. چند جايي هم در نجف براي
خواستگاري رفته بود اما...
#ادامهدارد
@rafiq_shahidam96