eitaa logo
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
499 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
715 ویدیو
51 فایل
🍃❣️←بِسمِ‌رَّبِ‌شُهَدٰا→❣️🍃 امروز #فضیلت زنده نگہ داشتݩ یاد #شهدا کمتر از شهادت نیسٺ . "مقام معظم رهبرے" مُدیرツ:‌🍃 @Hos3ein_79 تبادلツ:‌🍃 @gomnam2086
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐🍃 روزت را با سلام وتوسل برشهیدان بیمہ ڪن باور ڪن شهدا زنده اند و دست گیرند عجیب فقط کافے اسٺ بخواهے هرصبح فاتحہ ای بخوان برای یڪ شهید تا فاتحہ ی روزٺ باگناه خوانده نشود 🌷🇮🇷🌷 🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #چھارشنبـــــہ ☀️ ۱۷ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۰ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 9 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاحَـــــےّیـاقَیـّــــوُمـ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام ڪاظم (ع) ▫️امام رضــــا (ع) ▫️امام جــواد ‌(ع) ▫️امام هــادی ‌‌(ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج 🌷🇮🇷🌷 🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
✍ پای درس عاشقےشهید : سینه زن واقعی یعنی ڪه رفتارت، نگاهت،حتی نفس زدنت هم سرشار باشد از سیره ی اهل بیت آنقدرڪه تو را از خودشان بدانند همچون شهید هادی سلمان گونه باشیم. 🌷🇮🇷🌷 🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #سیمای_خانواده از دوراهی زندگی #شهیدهمت می گوید!🙂☝️ #شبکه_یک_سیما #شهید_محمدابراهیم_همت #دوراهی_زندگی #اختلاس ┄┅─✵💝✵─┅┄ https://eitaa.com/rah_shohadaaa ┄┅─✵💝✵─┅┄
🔔 ⚠️ مردى به نام مجاشع حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! راه شناخت حقّ چيست؟ 🍁حضرت فرمود: شناخت نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه سازگارى با حق چگونه است؟ فرمود: ناسازگارىِ با نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه رسيدن به خشنودى حق چيست؟ 🍁 فرمود: ناخشنودىِ نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه رسيدن به حق چيست؟ فرمود: رها كردنِ نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه دست يافتن به طاعت خدا چگونه است؟ 🍁فرمود: نافرمانىِ نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه رسيدن به ياد حق چيست؟ فرمود: از ياد بردنِ نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه نزديك شدن به حق چيست؟ 🍁 فرمود: دور شدن از نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه انس گرفتن با حق چگونه است؟ فرمود: دورى گزيدن از نفْس. عرض كرد: اى رسول خدا! راه دورى گزيدن از نفْس چيست؟ 🍁 فرمود: كمك جستن از حق، در برابر نفْس. ( بحار الأنوار ┄┅─✵💝✵─┅┄ https://eitaa.com/rah_shohadaaa ┄┅─✵💝✵─┅┄
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
بسم الله الرحمن الرحیم 🥀 #بسم_رب_عشق #تفحصم_کنید..... « پارت سی و ششم» 🌷🌷🌷 _ نه
°•\ 🍀🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🥀 ..... « پارت سی و هفتم» 🌷🌷🌷 گوشیمو بیرون اوردم با مهران تماس گرفتم... + به به افتاب از.. نه ببخشید خورشید از کدوم طرف غروب کرد شما یاد ما کردی داش امیر.... _ سلام خوبی داداش ..؟؟ + سلام... !! امیر خودتی. ؟؟!! _ نه پس روحمه... + اهان میگم... تغییر کردی ... پس روحت انقدر با ادبه... سلام روح دوستم من خوبم دستت مرسی.. _ مهران معلوم هست چی میگی دیوونه شدی.... منو بگو میخواستم بهت بگم فردا مهمون من.... 😉 لیاقت نداری که قطع کن.... + نه نه چرا قطع کنی داداشم الهی قربونت برم من.. جانم چه کاری برات انجام بدم کلا در اختیار شما... فقط این شامه فرداشب و بده خب.... _ حالا اصرار میکنی فکرامو میکنم ببینم چی میشه... + نه دیگه جان من منصرف نشو..... نمیدونی که این دو روز پوسیدم اصلا پژمرده شدم پلاسیده شدم صورت و دستام بود چروکیده شده شدم مثل این پیرمردهای هفتاد ساله... _ باشه باشه دلم سوخت بیا فردا شب.... جای همیشگی... + حتما حتما میام مگه میشه نه اورد تو حرف داداشم... _ خیلی خب کم زبون بریز قطع کن زنگ بزنم علی... + باشه ولی از الان بگماا منو دو نفر حساب کن... _ میدونم 😂 .. تا فردا شب + خیلی مواظب خودت باش تا فردا شب.. بعدش مهم نیست.. فعلا.. مهران که قطع کرد زنگ زدم به علی .... _ سلام داداش علی... # سلام داداش خوبی.. ؟؟ _ ممنون چه خبر چه میکنی ؟؟!! رسیدم درب خونه و ریموت زدم.. # الحمد الله داداش خوبه همه چی _ خاله خوبه بهتره... # اره خدا رو شکر اتفاقا کنارمه سلام میرسونه.. _ گوشی بده بهش پس... _ سلام خاله جون خوبین بهترین.. ؟؟!! * سلام مادر شکر خوبم.. تو خوبی پسرم.. نمیای به من پیر زن یه سر بزنی... ؟؟ _ میام خاله این چند روز سرم شلوغه... میام.. سلامت باشی مادر... پسرم گوشی میدم به علی.. کاری نداری.. _ سلامت باشی خاله نه خاله جون شما کاری بود به من بگین. منم مثل علی.... * لطف داری مادر از من خداحافظ _خداحافظ .... الو علی جان هستی ؟؟ # اره داداش.. _ داداش برنامه ات برای فردا شب چیه ؟؟ # بیکارم داداش _ خب فردا اماده باش میام دنبالت با مهران بریم جایی.. # باشه داداش چشم... _ خب پس تا فردا ... # خداحافظ داداش... از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل ... مثل این که کسی نیست... شونه ای بالا انداختم رفتم تو اتاقم ... ... ... ┄┅─✵💝✵─┅┄ https://eitaa.com/rah_shohadaaa ┄┅─✵💝✵─┅┄ 💫💫💫💫💫💫💫