فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️دلنوشته مادر یکی از شهداي سقوط هواپيما که راز نسوختن بیرق های عزا در حادثه را برملا کرد
🔸سلام امیرم! دل نگرانت بودم مادر!
🔸راستی حاج قاسم را دیدی؟ همان که عکس هایش را در چمدانت گذاشته بودی تا بروی و دم در سازمان ملل در سوییس راهپیمایی راه بیندازی و محکوم کنی کشتن وقیحانه مردی که همه با هر عقیده و مسلکی دوستش داشتن و ثمره ریختن خونش وحدت و همدلی بود.
🔸راستی اگر حاج قاسم را دیدی چیزی از وقایع این چند روز که بین مردم رخ داده است به او نگویی ها. نکند فکر کند که ثمره خونش بر باد رفته است.
🔸عزیزدل مادر!راستی لحظه مرگ، امام حسین به استقبالت آمدند؟ همان که به همراه همسر مهربانت، در غربت و در اولین شب محرم در خانه تان برایشان روضه گرفتید. راستی حضرت زهرا چطور؟ چه سوالی است که من میپرسم. مگر می شود برای کسی که میخواست نام شان و یادشان را در آن سر دنیا زنده نگه دارد نیامده باشند. یادت هست چقدر با حوصله پرچم های یا زهرا را در چمدانت جا میدادی. همان پرچمی که تنها چیزی بود که بعد از سقوط هواپیما نسوخته بود و سالم پیدا شد.
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#طنز_جبهه
فرمانده گردانمون #شهیدحاج_علی_باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد :
برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه !
سکوت ،سکوت،سکوت
کوچکترین صدا می تونه #سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.باید سکوت رو تمرین کنیم.
گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود
که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد
آقای #اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود:
در تاریکی قبر #علی بفریادت برسه بلند #صلوات بفرست🤭
همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟
بخندند؟
بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند
و بعضی ها هم آرام
اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت😡
و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که،
این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید:
لال از دنیا نری بلند #صلوات بفرست .😂
وباز ما مانده بودیم چه کنیم ...
حاج علی باقری دو باره عصبانی تر ...
هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد #اسحاقیان بلند شد:
سلامتی #فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر ...😂😂
خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه.😂😂😂
شـادی روح شهدا #صلوات🌷
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
َگردَلیلِمَرگمراپُرسیدَند✒
بِگوییدعاشقبود
میانِروضهمادرجانداد...♥️✨🌴
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید، این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد.
#شهیداحمدکاظمی
#کلام_شهید
#مردان_بیادعا
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ﷽ـ
امروز پنجمین سالگرد #شهادت توست...
پنجمین سالی که برای ما زنده شدی
و تو را شناختیم
آقازاده ی محجوب و مجاهد
در واقع ژن خوب ...
حالا دیگر سردار هم پیش شماست
و ما ماندیم و #سید_علی ...
تو این پنج سال کلی اتفاق افتاد
ولی نقطه ی آغاز من نقطه ی پایان
زندگی #جهاد توی این دنیا بود
و شایدم باز پنجمین سالگردش
نقطه ی تحول بشه!
دلتنگیم واسه جدا موندن از قافله ی جوونایی که تو همین دنیای مادی،معنوی زندگی میکنن
پر میکشن...
فقط میدونم ما خیلی مدیون شهداییم
چ #ایرانی چ #عرب
#شهادت
#شهید
#شهید_جهاد_مغنیه
#جهاد_دلها
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
•• 🌿🌸 بسم الله الرحمن الرحیم #بسم_رب_عشق #تفحصم_کنید..... قسمت ۱۵۷ 🥀🥀🥀 بعد از
•• 🌿🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
#بسم_رب_عشق
#تفحصم_کنید.....
قسمت ۱۵۸
🥀🥀🥀
_ یا فاطمه الزهرا س
محمدم چی شده ؟!
سریع بلند شدم و رفتم جلوی مادر جون روی زانو هام نشستم و گفتم :
_ نه نه عزیزجون چیزی نشده که
هول نکنین ..خوش خبرم ..
اومدم بگم محمد چند روز دیگه میاد ...
مادر جون نفس عمیقی کشید بعد دستهاشو باز کرد رو به اسمان و زیر لب گفت :
خدا رو شکر
خدا رو شکر که محمدم سالمه ..
بعد در حالی که چشمهاش از خوشحالی برق میزد به من نگاه کرد و گفت :
راست میگی مادر که محمدم داره میاد ؟!
_ اره عزیز امروز باهاش صحبت کردم گفت تا چند روز دیگه میاد ..
_ حالش خوب بود ؟
_ اره خیلی خوب بود
از شما هم پرسید گفت سلام برسونم بهتون ..
_ سلامت باشه مادر
.. ولی چرا خودش با من تماس نگرفت بگه میاد ؟!
یه لحظه موندم چی بگم ..
اما سریع فکرمو متمرکز کردم و گفتم ؛
راستش با من کار داشت منم خیلی بهش اصرار کردم بهم گفت
گفت می خواد بهتون زنگ بزنه اما من زرنگی کردم که این خبرو من بهتون بدم و ازتون مژدگونی بگیرم ..
_ خدا سلامتی بهت بده پسرم همیشه خوش خبر باشی ..
_ ممنونم عزیز جون ..
بعد از یک ساعتی هم صحبتی با عزیز و فاطمه خداحافظی کردم
رفتم گلزار شهدا ..
اخه به مرادم رسیده بودم نامردی بود نمیرفتم پیش اقا مصطفی ..
خدا روشکر تعداد کمی برای زیارت قبور شهدا اومده بودن موقعیت خیلی خوبی بود تا حسابی با اقا مصطفی خلوت کنم ..
کنار قبر شهید نشستم و زانوهامو در اغوش گرفتم و شروع کردم درد و دل کردن .. بعد از مدتی به خودم اومدم که صورتم از اشک خیس شده بوده ..
ادامه دارد
💫💫💫💫💫💫💫
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
•• 🌿🌸
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
•• 🌿🌸 بسم الله الرحمن الرحیم #بسم_رب_عشق #تفحصم_کنید..... قسمت ۱۵۸ 🥀🥀🥀 _ یا
قسـمت صدوپݩجاهوهشتمـ رمان تقدیـم نگاهتـون🌸🍃
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌺
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،🌺
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،🌺
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،🌺
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،🌺
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،🌺
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،🌺
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم🌺
#سلام_بر_شهدا
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa