#حکایت_از_زبان_امام_خمینی(۲)
🔻همان بالاییها را میگویم
🔸خدا میداند که درکشف حجاب، چه جنایتهایی اینها کردند، حتی به علمای بزرگ هم پیشنهاد میکردند که شما مجلس بگیرید با خانمهایتان؛ با زنهایتان بیایید در مجلس برای اینکه فرمودهاند.
🔸نقل کردند که یکی شان رفته بود پیش مرحوم آقای کاشانی گفته بود که فرموده اند که شما باید در آن مجلسی که مختلط است شرکت کنید.
ایشان فرموده بودند: فلان خوردند. او گفته بود که آن بالاییها گفته اند. گفته بود: من هم همان بالاییها را میگویم.
🔸بله، اینها میخواستند با ارعاب و هو و جنجال، کار را انجام بدهند. لهذا، به ایشان هیچ تعرّضی نکردند. هر کدام ضعیف بودند و ضعیف القلب بودند، شرکت می کردند و هر کدام قوی بودند، نمی کردند. ما باید از اینها عبرت بگیریم.
صحیفه امام جلد۱۳ ص۳۲۰
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
#ماه_شعبان
https://eitaa.com/resalathozehenghelabi
#حکایت_از_زبان_امام_خمینی(۳)
🔸«میگویند که یک آخوند و یک سید و یک نفر هم از اشخاص متعارف رفتهاند در یک باغی برای دزدی. صاحب باغ وقتی که آمد، دید خوب، اینها سه نفرند و نمیتواند با سه نفر، این مقابله کند.
🔸رو کرد به دو نفرشان گفت که خوب! این به آنها رو کرد، گفت که این سید اولاد پیغمبر است، حق دارد، ما باید احترام از او بکنیم. از این جهت، قدمش روی چشم ـ مثلاً. هر کاری کرده مال خودش بوده. این آقای شیخ هم خوب، عالِم است، جلیلالقدر است، اسلام به او احترام گذاشته است، ما باید به او احترام کنیم.
🔸خوب، این آدم عامی چه میگوید؟ آن دو نفر را با خودش موافق کرد. آن آدم عامی را گرفتند و بستندش، زدندش.
بعد رو کرد به آن دو نفر. گفت که این آقا اولاد پیغمبر است، اولاد پیغمبر عزیز است پیش ما. چطور تویی که صورت روحانی داری، آخر روحانی که دزدی نمیکند. چرا تو آمدی در اینجا؟ خودش با سید دست به هم دادند و آن روحانی نما را زدند و بستند و انداختند آنجا.
🔸بعد رو کرد به سید. گفت که سیدِ اولاد پیغمبر! جدّت به تو گفته دزدی بکنی؟ برای چه آمدی تو باغ مردم؟ گرفت خودش دیگر زورش به او می رسید، آن هم گرفت و انداخت. این یک مَثَل است که شاید واقعیت هم ندارد، اما مَثَل خوبی است»
صحیفه امام جلد۱۳ ص۳۱۴
✍🏻این مَثَل زبان حال اصلاح طلبانی است که برای خارج کردن نیرو های انقلابی از صحنه سیاست گاه با بعضی انقلابی نماها همراه شده و نقشه خود را عملی میکنند.
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
https://eitaa.com/resalathozehenghelabi
#حکایت_از_زبان_امام_خمینی(۴)
🔻غربزدگی
🔸من عکس مجسمه آتاتورک را در ترکیه - آن وقت که تبعید بودم به آنجا - دیدم که مجسمه او رو به غرب بود و دستش را بالا کرده بود. و آنجا به من گفتند که این علامت این است که ما هرچه باید انجام بدهیم باید از غرب باشد.
🔸باصطلاح، آتاتورک یک مرد مثلاً روشنی، یک مرد کذایی بوده. و در کشور ما هم بعضی از روشنفکرها - به اصطلاح - گفته بودند که ما باید از سر تا قدم اروپایی و انگلیسی باشیم تا بتوانیم ادامه حیات بدهیم.
🔸ما تا نفهمیم که خودمان هم یک شخصیتی داریم، مسلمانها هم یک گروهی هستند و شخصیتی دارند و میتوانند خودشان هم کار انجام بدهند، تا نخواهیم یک کاری را، نمیتوانیم و تا بیدار نشویم، نمیخواهیم.
🔰 ما را در غفلت و در خواب نگه داشتند که ما هیچ یک از امور صنعتی را قادر بر تحققش نیستیم.
صحیفه امام ج۱۳ ص۵۳۲
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
#انتخابات
#ماه_رمضان
https://eitaa.com/resalathozehenghelab
#حکایت_از_زبان_امام_خمینی(۵)
🔻سیلی خواهد خورد
🔸مسلمانها بنشینند تماشا کنند که یک گروهی که از اولش باطل بودند [هر کاری میخواهند بکنند] - من از آن ریشههایش میدانم - یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند.
🔸 اولش هم وقتی که مرحوم آیت الله کاشانی دید که اینها خلاف دارند میکنند و صحبت کرد، اینها [این] کار کردند [که] یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیت الله» گذاشتند! این در زمان آن (محمد مصدق) بود که اینها فخر میکنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود.
🔸من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدهاند و به اسم «آیت الله» توی خیابانها میگردانند.
🔸من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام میزد. اینها تفالههای آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را، «غیر انسانی» میخوانند.
صحیفه امام جلد۱۴ صفحات۴۵۷
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
#انتخابات
https://eitaa.com/resalathozehenghelabi
#حکایت_از_زبان_امام_خمینی(۶)
🔰دروغگویی رسانه های بیگانه
🔻من چند روز پیش از این رادیو را گوش می کردم، دیدم که رادیوی خارجی گفت که فلان گفته است که خمینی در حال مرگ است.
🔻من یاد یک قصه ای افتادم و آن اینکه یک نفر بود که می خواست اظهار قدرت و پهلوانی بکند. در یک جلسه ای گفت که من آنم که چه کردم، چه کردم، کارهایش را شمرد و من جمله، گفت من آنم که فلان آدم، فلان پهلوان را در فلان جا کشتم و چه کردم. آن آدم حاضر بود، گفت که آن کسی که شما کشتید حرفهای شما را دارد می شنود!
🔻من یاد این افتادم که آن کسی که آن آقا گفته است که در حال مرگ است، حرفهای ایشان را شنیده و به این سبک مغزی خندیده است.
صحیفه امام، جلد۱۶ صفحه۶۷
#رحا
#رسالت_حوزه_انقلابی
#ماه_رمضان
#انتخابات
https://eitaa.com/resalathozehenghelabi