eitaa logo
راهبر مربی
1.5هزار دنبال‌کننده
623 عکس
165 ویدیو
365 فایل
💠هم اندیشی جهت تبلیغ دانش آموزی 💠 ارائه طرح درس ها و نکات تبلیغ دانش آموزی و دانشجویی 💠 بررسی چیستی، چرایی و چگونگی کار تربیتی 💠 تجربه نگاری راه ارتباطی: @Derakhshani72 تبادل: @er_ma_313
مشاهده در ایتا
دانلود
راهبر مربی
بسم الله الرحمن الرحیم تجربه نگاری روحانی کاروان دانشجویی اربعین امسال برای سفر اربعین چندتا گرینه
شرح مختصر روند سفر: ✅در مسیر: سفر اربعین در نگاه اول از سفر راهیان نور موقعیت تبلیغی کمتری دارد چون بعد از رسیدن به نجف همه پراکنده می شوند و عملا شما اعضای کاروان را نمی بینید به همین دلیل کاروان های زیادی بدون روحانی سفر می کنند و طلاب هم ترجیح می دهند انفرادی سفر کنند. اما برای ما که از شمالی ترین نقطه کشور حرکت می کردیم و تا نجف باید حدود ۳۵ ساعت داخل اتوبوس می بودیم کمی قضیه فرق می کرد. در واقع ۷۰ ساعتی که در مسیر رفت و برگشت داخل اتوبوس می گذشت فرصت خوبی برای گفتگو فردی و گروهی فراهم آورده بود. اما نبود سیستم صوت همراه باعث می شود نتوانیم بحث های گروهی داشته باشیم لذا باید به بحث های یک یا چند نفر اکتفا کرد اما به هرحال فرصت خوبی هست. ✅ نجف: تا رسیدن به نجف تقریبا با اکثر همراهان آشنا شدیم و باب گفتگو باز شد و در محل استقرار نجف فرصت گفتگو و سخنرانی فراهم شد البته دانشجویان دانشگاه های سایر استان ها را ملاقات کردیم البته با بعضی ها در دوره خط امام قم آشنا شده بودیم و داشتند وضعیت عراق را با توجه به مباحث مربوط به کلاس نظم نوین تحلیل می کردند. بعد از یک روز استقرار در نجف بالاخره موعد جدایی و حرکت فرا رسید بچه ها در گروه های ۶ نفره تقسیم شدند ولی ما دوباره ۲ گروه را به هم ملحق کردیم و ۱۲ نفر باهم حرکت کردیم. ✅نجف_کربلا با شروع پیاده‌ روی نجف تا کربلا کل برنامه ها با این گروه ۱۲ نفره پیش رفت و در مسیر با کل بچه ها به صورت انفرادی و گروهی ساعت های زیادی را گفتگو می کردیم البته این وسط ها بچه ها بی توجه به توصیه های پزشکی اول سفر، کباب های ترکی و فارسی و عربی خوبی هم می خوردند😉 ✅کربلا : جمع مستان اندک اندک می رسند کربلا با توجه به اینکه محل استقرار واحد در نظر گرفته شده بود دوباره همه جمع شدند و فرصت خوبی برای گفتگو فراهم می شد و به همت عزیزان خادمین موکب کربلا روزی دو بار هیئت با تمام مخلفاتش برگزار می شد که فرصت مغتنمی بود تا از گرما و شلوغی کربلا به گرمای با صفا و لذت بخش مجلس امام حسین(ع) پناهنده شویم. @rahbar_morbbi
شروع با ترمک ها😘 در سفر سال ۱۴۰۰ قبل از سوار شدن دوستان پیام دادن حاجی عقب اتوبوس سقوط کرده اومدی صندلی یکی مانده به آخر میشینی که وضعیت را مدیریت کنیم🤦‍♂️ اما اینبار عقب اتوبوس سهم ترمک ها بود و روزی ما هم همین ترمک ها بودند... بعد کمی بگو بخند و سربه سر بچه ها کذاشتن... (اینجا کار برعکسه حاجی هست که سر به سر بچه ها میذاره و کسی از دستش در امان نیست🚶‍♂️) یکم که گذشت شیطنت برادر م م ب گل کرد و برای اینکه یخ بچه ها باز بشه از ازدواج و حواشی آن سوال پرسید... بحث ازدواج همیشه روز آخر مطرح میشد ، اما مهدی شروع کرد و باید پیش می رفتیم یکی یکی همه شروع کردن به حرف زدن و بیان چالش هاشون... به ناچار با شیطنت صورت گرفته خشت آخر همین اول کار گذاشته شد اما تا ثریا دیوار کج نرفت... با شوخی و خنده به بچه ها گفتم ترم اول و دوم زمان خوبی برای عشق و عاشقی نیست... (البته جدای از شوخی هم کاش یک نفر همان هفته ی اول دانشگاه در حق بچه ها برادری می‌کرد و در اینباره باهاشون صحبت می کرد زیرا آشنایی با اقتضائات محیط جدید می تواند آسیب ها را کاهش دهد) به هر حال بحث از موضوع شیرین ازدواج شروع شد و به جاهای دیگر کشیده شد به طوری که روزی حداقل ۸ ساعت با بچه ها به صورت فردی و گروهی درباره ی موضوعات مختلف صحبت می کردیم. @rahbar_morbbi
سخنی با فرماندهان و متولیان امور فرهنگی در دانشگاه ها خیلی از فرماندهان بسیج و مسئولان فرهنگی دانشگاه می گویند چه ضرورتی دارد که یک طلبه را با خود ببریم بجای طلبه یک همکار یا دانشجو را می بریم... اتوبوس مسئول فرهنگی دارد لذا نیازی نداریم که یک نفر اضافی را با خود ببریم اما این اشتباه بزرگی است زیرا تنها برای ما انجام کار اولویت پیدا می کند و پیوست تربیتی و گفتمانی کار مهم نیست لذا کارهای ما خروجی نخواهد داشت مثلا راهیان نور می بریم ولی فقط می بریم هیچ کار تربیتی انجام نمی دهیم و همه چیز را به شهدا واگذار می کنیم. یا کربلا می بریم ولی بازهم همه چیز را فقط به امام حسین(ع) واگذار می کنیم! اردوی جهادی برگزار می کنیم فقط و فقط عملگی می کنیم ولی بازهم خبری از رشد حداکثری نیست و به حداقل ها اکتفا می کنیم!!! در حالی‌که مهمترین بخش هرکدام از این فعالیت ها پیوست فرهنگی تربیتی آن می باشد که اگر نیاید کار ابتر می شود اما نمیدانم چرا عزیزان زیادی در برابر فهمیدن این نکته مقاومت می کنند. در سفرهایی که با دانشجویان داشتیم روزانه ۸ الی۱۴ ساعت گفتگو درباره موضوعات مختلف صورت می گرفت و این در حالی بود که خیلی از عزیزان برخورد اولشان با یک طلبه بود و غیر از این سفر شاید فرصت دیگری پیش نیاید که این مقدار بتواند با یک امین گفتگو کند. حقیقتا از این میزان اعتماد دوستان و طرح مسائل مختلف تعجب می کردم و وقتی می پرسیدم مگر در دانشگاه کسی را ندارید که این مسائل را با ایشان در میان بگذارید؟ می گفتند خیر بچه ها دنبال یک امین می گردند که بتوانند راحت حرف بزنند و گره از کارشان باز کند اما در فضای اداری دانشگاه چنین خواسته ای پاسخ داده نمی شود و کادر بسیج هم نمی تواند این نقش را ایفا بکند... به قول بچه ها «نسل ما نیاز داره حرف بزنه و شنیده بشه نه اینکه صرفا مستمع باشه» مخاطب این نوشته در مرحله ی اول متولیان کار و فرماندهان هستند اگر فکر می‌کنید فلان آدم ضعیف است و نمی تواند پاسخ گوی نیاز شما باشد صورت مسئله را پاک نکنید از ماه ها قبل تر بگردید و فرد مورد نظر خود را پیدا کنید تا در جمع بچه ها باشد و مطمئن باشید از این کار ضرر نخواهید کرد. موسساتی مثل میقات در انتخاب فرد قوی می توانند کمک کار باشند. گاهی برخی ترک فعل ها مصداق ظلم در حق بچه ها می باشد و فرقی نمی کند این ترک فعل ها از جانب چه کسی صورت بگیرد مهم این است که در صورت ترک فعل به تعبیر آقا «همه سیلی خواهیم خورد*». @rahbar_morbbi