🔰 #خبر | رهبر انقلاب چگونه ایران را از جنگها عبور میدهد؟
🔸 نخستین شمارهی فصلنامهی سیاسیتاریخی #ماجرا به صاحبامتیازی #حوزه_هنری انقلاب اسلامی به انتشار رسید.
🔹 این فصلنامه در اولین شماره، یک پروندهی مفصل برای بررسی استراتژی سیاسیامنیتی آیتالله خامنهای در سه دههی اخیر منتشر کرده که برخی وقایع مهم این سالها را از زاویهای متفاوت بازخوانی میکند.
@rahbari_plus
🔰 #روایت | آیتالله خامنهای کتابهای کدام نویسنده را «خواندنی» معرفی کردند؟
🔸روایتی از حضور رهبر معظم انقلاب در انتشارات «سوره مهر» در جریان بازدید از #نمایشگاه_کتاب
📝 «حمید حسام»، نویسنده، در غرفه حضور داشت. رهبری به کتابهای ایشان هم نگاهی انداختند و گپ و گفتی با او داشتند و گفتند: اخیرا کتابی از شما را خواندم.
آقای حسام برای یافتن عنوان کتاب مورد نظر، اسم چندتایی از کتابهایش را گفت، اما رهبری اسم #کتاب یادشان نیامدند و به آقای حسام گفتند: «هر کتابی که اسم شما رویش باشد ارزش خواندن دارد و خواندنی است.»
آقای حسام کتاب «راز نگین سرخ» را معرفی کردند و رهبری نیز به #شهید_شهبازی و اینکه او را میشناختند اشاره کردند.
در پایان بازدید رهبر انقلاب از غرفه انتشارات #سوره_مهر، وقتی از ایشان خواسته شد، توصیهای داشته باشند، گفتند: «کار حوزه هنری تبیین است. حال در اینکه کدام بخش تبیین با #حوزه_هنری است، باید تامل کرد و دید کدام بخش حوزه هنری در امر تبیین وارد شود، اما باید تلاش کنید در امر #تبیین با نویسندگان خوش ذوق، خوش سلیقه و کاربلد کار کنید، البته کارهای شما خوب و متنوع است.»
#بهار_کتاب
@rahbari_plus
🔰 #مصاحبه | روی پیشانی من همسر شهید نوشته شده بود ـ ۱
📝 گفتگو با فخرالسادات موسوی، همسر شهید احمد یوسفی - راوی کتابِ «پاییز آمد»
🔸 به بهانه #تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «پاییز آمد» به سراغ فخرالسادات موسوی، همسر شهید احمد یوسفی رفتیم. وقتی گرم گفتوگو شدیم، از خاطراتی گفت که تابهحال جایی درموردش صحبت نکرده. بازخوردهایی که از انتشار کتاب داشت، بسیار بود و معتقد است باید این خاطرات ثبت و ضبط شود تا نسل جدید بدانند چه اتفاقهایی افتاده است.
وقتی دلیلش برای ثبت خاطراتش را پرسیدیم، او با ذکر اینکه خودش به دنبال مطرح شدن نیست گفت: «بهشخصه از مشهور شدن احساس خوبی ندارم، اما معتقدم خاطرات من بخشی از یک ذخیره عظیم مقاومتی است. اگر این میزان خاطره و اتفاق در کشورهای دیگر رخ داده بود، به این ذخایر میبالیدند. این مفاهیم باید به نسلهای بعدی انتقال پیدا کند. جوانان امروز باید بدانند تاریخ چگونه سپری شده و به این زمان رسیده است. این برای برداشتن گام بعدی، به ما کمک زیادی میکند، مخصوصا که آینده به دست آنها رقم میخورد. جوانان کشور را اداره میکنند و نیاز است به شرایط و تاریخ کشورشان واقف باشند. ملتی میتواند روی پای خودش بایستد که از ذخایر عظیم فرهنگی و مقاومتیاش استفاده کند و حرفی برای زدن داشته باشد. همه اینها باعث شد به فکر ثبت خاطراتم بیفتم.»
🔹 موسوی درباره نحوه آشناییاش با گلستان جعفریان، نویسنده کتاب گفت: «تعدادی از خاطراتم، به اصرار #حوزه_هنری زنجان به چاپ رسید اما در رابطه با چاپ اقداماتی صورت گرفت که باب میل من نبود. یکی از دوستانی که عازم تهران بود تعدادی از این خاطرات را برد و به آقای سرهنگی نشان داد. ایشان از خانم جعفریان خواستند تا سفری به زنجان داشته و با من صحبت کنند. من از قبل تعدادی از کتابهای ایشان مانند «روزهای بیآینه» را خوانده بودم و با قلم زیبایشان آشنایی داشتم. از آن زمان تا سه سال بعدش، خانم جعفریان ماهی یک بار به زنجان سفر و مطالب را ثبت و ضبط میکرد. تا اینکه بالاخره کتاب تکمیل و آماده چاپ شد.»
🔸 موسوی با تاکید براینکه باید از کلیشهها دوری کرد گفت: «ما در این کتاب، کلیشهها را شکستیم و سعی کردیم تا با گفتن زندگی خصوصی شهید، تصویری واقعیتر از شهدا نشان دهیم. این تفاوتی است که این کتاب با دیگر کتابهای این سبک دارد. جوانان ما نمیدانند شهدا در طول زندگیشان چه تفکرات و احساساتی داشتند و چگونه زندگی میکردند. اگر شناخت درستی از سبک زندگی #شهدا شکل نگیرد، نمیشود از جوانان امروز انتظار داشت در زندگیشان برای شهدا نقشی قائل شوند. ما با رعایت نجابت در این کتاب سعی کردیم این تصورات کلیشهای را شکسته و به تصویری واقعیتر از زندگی شهید برسیم.» همسر شهید یوسفی با گفتن ضربالمثل هرچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند، یکی دیگر از تفاوتهای کتاب «پاییز آمد» را اینگونه بیان کرد: «ما مسائل را همان گونه نقل کردیم که رخ داده بود و بهنظرم چون از دل آمده پس بر دل خواننده هم مینشیند. داستان درباره زندگی دختری است که در مواجهه با جنگ است و با یک رزمنده ازدواج میکند و چالشهای زیادی در مسیرش دارد. ما هر زمان که سفرهای پهن میکردیم و رزمندهای سر آن سفره غذا میخورد، هفته بعد برای تشییعش میرفتیم. گفتن این مسائل شاید ساده بهنظر بیاید اما اینها دلنگرانیهایی بود که هر خانوادهای در آن روزگار داشت. حالا ما در این کتاب، داستان زوجی را داریم که با تمام این مسائل و مخالفتهای خانواده دختر، به واسطه علاقهای که بههمدیگر دارند از کنار این چالشها رد میشوند. درنهایت هم خداوند #شهید ما را پذیرفت و پیش خودش برد.»
🔹 در مصاحبهای که نویسنده این کتاب داشت اعلام کرد فخرالسادات موسوی از چاپ کتاب ابراز ناراحتی کرده. درباره این موضوع موسوی اینگونه پاسخ داد: «من بابت محیط شهر زنجان احساس نگرانی میکردم. البته موقعی که کتاب چاپ شد تا به امروز، شهر بسیار عوض شده است. زمانی که کتاب چاپ شد و به دست من رسید، من دو پاراگرافش را نپسندیدم. با خود ایشان هم مطرح کردم و گفتند شما با همان شجاعتی که هنگام ازدواج با شهید احمد یوسفی داشتید، اجازه چاپ کتاب را بدهید. کسی مایل به #ازدواج ما با هم نبود و ما بعد از ازدواج به تهران آمدیم. جعفریان با یادآوری آن زمان از من خواست که با همان شهامت جلو بیایم و با چاپ کتاب موافقت کنم. بههرحال من هم قبول کردم و کتاب چاپ شد اما قرار شد در چاپهای بعدی آن دو پاراگراف حذف شود.» راوی کتاب درباره بازخوردهایی که با انتشار آن دریافت کرده، گفت: «دوستان و همکاران زیادی از شهرهای مختلف با من تماس میگرفتند و درباره کتاب با من صحبت میکردند.
@rahbari_plus