آیت الله سید اسدالله مدنی در ساعت ۱۳:۴۵ ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ پس از اتمام مراسم نماز جمعه توسط سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید و در بیست و یکم شهریورماه پیکر او در تبریز و قم تشییع و در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد. امام خمینی در پیامی وی را شخصیتی دانست که عمری را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند و جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمیاندیشید.
📚موضوع مرتبط:
#شهید_سید_اسدالله_مدنی
#شهید_ترور
#پوستر
#زندگینامه
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#06_20
#jihad
#martyr
هدایت شده از جعبه مهمات (مناسبتی)
#معرفی_کتاب
کتاب
•°♡یادت باشد♡°•
روایتی است عاشقانه|••♡
از زندگی یک شهید مدافع حرم که پاییز سال ۸۹ به کربلا رفت، پاییز سال ۹۱ عقد کرد، پاییز سال ۹۲ ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال ۹۴ در دفاع از حرم مطهر🕊حضرت زینب کبری(س)🕊به شهادت رسید!
♡••|یادت باشد|••♡
کتابی است که میشود ساعتها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب را که ورق میزنی انگار برایت همه شهدا تصویر می شوند و تازه میفهمی آنهایی که فدایی زینب شدند، چقدر شبیه هم هستند.
فرقی نمیکند اسمشان چه باشد!
محمد بلباسی، محسن حججی، مصطفی صدرزاده، مهدی نوروزی یا حمید سیاهکالی و...
اینها همگی «یادشان بود» تا ما
«یادمان باشد» راه، از آسمان میگذرد!
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حمید_سیاهکالی
#شهید_مدافع_حرم
#معرفی_کتاب
#زندگینامه
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#09_04
#jihad
#martyr
مروری بر زندگی شهید صدیقه رودباری
صدیقه رودباری ۵ خرداد سال ۵۹، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیت های جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد.در روستاهایی که پاکسازی می شدند،کلاس های عقیدتی وقرآن بر گزار می کرد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان، دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد.
در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانم ها بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که «اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم.»
رورز ۲۸ مرداد سال ۵۹، روزی بود که صدیقه و دوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند، در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند. در همین هنگام دختری وارد جمع سه نفره شان شد. صدیقه قاتل خود را می شناخت. گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت و مستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.
📚موضوع مرتبط:
#شهیده_صدیقه_رودباری
#شهیده_جهاد_سازندگی
#زندگینامه
📆مناسبت مرتبط:
#سالروز_شهادت🌹🦋
#05_28
با آغاز جنگ ایران و عراق، وی راهی کردستان شد و فرماندهی عملیاتهای مطلعالفجر و جبهه میانی سرپلذهاب را بر عهده گرفت. وی از فرماندهان منطقه عملیاتی «بازی دراز» در جبهه غرب بود و خاطرات خود را از این نبرد در کتابی تحت عنوان «تکلیف است برادر» تدوین کرد. وی نخستین فرمانده «لشکر ۳۲ انصارالحسین» و فرمانده «لشکر ۱۶ قدس گیلان» در دورانجنگ ایران و عراق بود. وی علاوه بر همداندر شهرهای پاوه و مریوان نیز حضور داشته است.
همدانی بههمراه احمد متوسلیان و محمد ابراهیم همت و محمود شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله نقش بسزایی داشت، لشکری که بعدها فرماندهی آن را نیز در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ عهدهدار شد. حسین همدانی همچنین جانشین قرارگاه امام حسین و مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران بودهاست.
همدانی با پروانه چراغ نوروزی ازدواج کرده بود و ۴ فرزند به نامهای وهب، مهدی، زهرا و سارا داشت.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_سردار_حسین_همدانی
#شهید_مدافع_حرم
#زندگینامه
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ تولد
#09_24
#jihad
#martyr
🦋از یادداشتهای شهید :
باید حتما " سری به تو بزنم.
گفته بودی برای انجام هر کاری اول هدفت را مشخص کن .
خودت این کار را انجام دادی.
نشستی و فکر کردی و گفتی : « من یک عیب اساسی دارم و آن این که هدفم همیشه مقطعی است.
این طور نمیشود ! باید جدی فکر کنم . هدفم را باید تعریف کنم.
حداقل برای خودم❗️»
نشستی و ساعتها فکر کردی و عاقبت گفتی : « هدفم را انتخاب کردم. شهادت بزرگترین آرزو و مهمترین هدف من است. »💔💗
مراقبه را از نوجوانی آموختی و تمرین کردی. در پایان هر روز مینشستی و اعمالت را بررسی میکردی.
روی یک کاغذ مینوشتی تا یادت نرود .
« امروز دروغ نگفتم، غیبت نکردم، اما عصبانی شدم. مخصوصا" در انجمن موقع در آوردن کتام عصبانیت را نشان دادم. چقدر بد شد! باید از بچهها حلالیت بخواهم! »
یاد این جملهات میافتم : « به هنگام طلوع و غروب خورشید که آسمان رنگ خون میگیرد به یاد شهدا باشید. »💔
خیلی به #صلوات اعتقاد داشتی . میگفتی کلید تمام مصائب و مشکلات در ذکر خدا و هدیهی صلوات به محمد و آل محمد است .
شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حسن_ترک
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت 🌹🦋
#12_02
#jihad
#martyr
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
🦋راوی حمید حسام و شهید خوشلفظ
یادت میآید در عملیات مسلمبنعقیل در منطقهی سومار در نیمهی شب مجروح شدی. ترکش به پشت گردنت خورده بود. لب و صورتت مجروح شده بود. خون زیادی ازت می.رفت. خیلی طول کشید تا آمبولانس آمد. نفس کشیدن هر لحظه برایت مشکل و مشکلتر میشد .
وقتی تو را روی برانکارد گذاشتند صبح شده بود. با ایما و اشاره به آنهایی که سرِ برانکارد را گرفته بودند، فهماندی که بایستند. خون میجوشید و از گلویت بیرون میزد. همه نگرانت بودند. چون ممکن بود هر لحظه از شدت خونریزی و مشکلات تنفسی بلایی سرت بیاید.💔
نشستی تیمم کردی و با همان حال نمازت را خواندی. این موضوع تا مدتها دهان به دهان میچرخید و سینه به سینه نقل میشد .
شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حسن_ترک
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت 🌹🦋
#12_02
#jihad
#martyr
شهید حمید باکری در اول آذرماه سال ۱۳۳۴ در شهرستان ارومیه به دنیا آمد. پدرش حاج آقا فیض الله کارمند کارخانه قند ارومیه بود و مادرش خانم اقدس زنوزی بانویی خانه دار، مؤمن و با تقوی بود. حمید ششمین فرزند خانواده باکری به شمار می رفت.
حمید، تحصیلات ابتدائی تا سیکل را مدرسه کارخانه قند به پایان برد و برای ادامه تحصیل نزد عمه اش به ارومیه رفت و به همراه شهید مهدی باکری، برادر بزرگترش، در دبیرستان فردوسی موفق به اخذ مدرک دیپلم ریاضی شد.
حمید با تشکیل سپاه ارومیه به عضویت آن درآمد و از اعضای شورای مرکزی سپاه و از نیروهای واحد عملیات آن بود. مدتی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در ادامه غائله کردستان، پادگان مهاباد توسط عناصر مسلح وابسته به گروهکها تصرف شد و مهمات، اسلحه ها و ماشین آلات جنگی آن به غارت رفت. در بحبوحه این وقایع پدر حمید در سال ۱۳۵۸ در تصادف با اتومبیل کشته شد. مدتی پس از این ماجرا حمید که در شورای فرماندهی سپاه ارومیه بود تصمیم به ازدواج گرفت. او با هزینه ای معادل پانصد تومان با خانم فاطمه امیرانی، پیوند زناشویی بست و با همسرش قرار گذاشت از هیچکس هدیه قبول نکنند.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حمید_باکری
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#12_03
#jihad
#martyr
🌼آغاز کار «علی» در اداره محیط زیست، فصل دیگری – بسیار دیگر گونه – در زندگی او گشود .
با اعتقاد و ایمان زلالی که در او بود، خود را در شغل جدیدش ، در معرض امتحان سخت صداقت و راستی دید. در انجام وظایف محیط بانی، با دقت و ظرافت عمل می کرد و ذره ای عدول در انجام وظیفه را جایز نمی دانست.
شب و روز علی به حراست از حریم نازک نگاه آهوان بی پناه در دشت های کویری بخش بردخون اختصاص یافت. بی ادعا، بی رنگ و … بی ملاحظه ،با اقدامات قاطعانه و شجاعانه خود،هراس تفنگ های صیادان را ازدلهای کوچک آهوان دور می کرد و در آخر هم جان عزیز خود را که به پاکی چشمان آهوان رمنده بود، بر سر این کار فدا کرد و شهد شهادت نوشید …
🌺تنها فرزند علی یعنی دخترش تازه زبان باز کرده بود و با دست های کوچکش می توانست، غبار بیابانهای تحت حمایت پدر را از لباس های سبز محیط بانی او بتکاند و شب ها، تا دیر هنگام چشمان کوچکش را در انتظار باز آمدن پدر شجاعش باز نگه دارد، که روزگار، آشیانه او، پدر و مادرش را با خزان مرگ پدر، دستخوش اندوه سوزناک یتیمی کرد
🌼«علی کشاورز» محیط بان با غیرت
و شجاع، در یکی از ماموریت های شب هنگام خود، پس از غروب روز 27 فروردین سال 1381 قلب خود را که لبریز از مهر آهوان معصوم گردیده بود، هدف تیر قضا یافت و با چند گلوله پیاپی، در بیابانهای بردخون – یک کیلومتری جنوب روستای گزخون – او و همکار عزیزش ،مرحوم شهید قلی بیرامی، در خاک و خون غلتیدند.
شاید پیام خون او، پیام مجنون بیابانی نظامی بود که می گفت:
آن کس که نه آدمی است گرگ است
آهو کشی آهویی بزرگ است
گردن مزنش که بی وفا نیست
در گردن او رسن روا نیست …
«مشهدی غلام» پدر پیر علی،که هر غمی را – جز داغ جگرگوشه – تحمل کرده و به آن لبخند زده بود پس از شهادت فرزند رشیدش روزهایی سخت را پیش روی خود دید. او، که با همه پیری و افتادگی همچنان دلی جوان و روحی شکیبا داشت، با مرگ غیر منتظره فرزند،
عنان طاقت را از دست شکیبایی افتاده دید و چندی پس از شهادتش، خود نیز مرغ روح را از قفس جسم رنجور آزاد یافت و در دیار باقی آرام گرفت.
بخش۳
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_علی_کشاورز
#محیط_بان
#زندگینامه
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#01_27
#jihad
#martyr
مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) -
در حالی که در تهران افسر وظیفه بود - از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد
و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
پس از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد
درآمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت،
دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار
ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ ولادت
#01_30
#jihad
#martyr
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
❤️سالروزِ ولادتِ سردارِ رشید سپاه اسلام مردِ مبارزه با کفر و تکفیر شهید حاج حسین همدانی مبارک باد
💗شهید حسین همدانی در سال ۱۳۲۹
از پدر و مادری همدانیالاصل،
در شهر آبادان، زاده شد.
پدر او از کارکنان پالایشگاه آبادان بود، که در سال ۱۳۳۲ در بیمارستان شرکت نفت درگذشت. بدینترتیب وی در ۳ سالگی به اتفاق خانواده به همدان مراجعت کرد و دوران کودکی و
تحصیل را در این شهر با کار کردن در مغازه عطاری و کارگاه نجاری سپری کرد. شرکت در هیئتهای مذهبی او را با خط فکر گروههای انقلابی آشنا کرد و مسیر زندگیاش را تغییر داد. بعد از ترک تحصیل راهی تهران و آنجا مشغول بهکار شد و با اوج گرفتن انقلاب، به صف انقلابیون پیوست.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_سردار_حسین_همدانی
#شهید_مدافع_حرم
#زندگینامه
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ تولد❤️
#09_24
#jihad
#martyr