🦋از یادداشتهای شهید :
باید حتما " سری به تو بزنم.
گفته بودی برای انجام هر کاری اول هدفت را مشخص کن .
خودت این کار را انجام دادی.
نشستی و فکر کردی و گفتی : « من یک عیب اساسی دارم و آن این که هدفم همیشه مقطعی است.
این طور نمیشود ! باید جدی فکر کنم . هدفم را باید تعریف کنم.
حداقل برای خودم❗️»
نشستی و ساعتها فکر کردی و عاقبت گفتی : « هدفم را انتخاب کردم. شهادت بزرگترین آرزو و مهمترین هدف من است. »💔💗
مراقبه را از نوجوانی آموختی و تمرین کردی. در پایان هر روز مینشستی و اعمالت را بررسی میکردی.
روی یک کاغذ مینوشتی تا یادت نرود .
« امروز دروغ نگفتم، غیبت نکردم، اما عصبانی شدم. مخصوصا" در انجمن موقع در آوردن کتام عصبانیت را نشان دادم. چقدر بد شد! باید از بچهها حلالیت بخواهم! »
یاد این جملهات میافتم : « به هنگام طلوع و غروب خورشید که آسمان رنگ خون میگیرد به یاد شهدا باشید. »💔
خیلی به #صلوات اعتقاد داشتی . میگفتی کلید تمام مصائب و مشکلات در ذکر خدا و هدیهی صلوات به محمد و آل محمد است .
شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حسن_ترک
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت 🌹🦋
#12_02
#jihad
#martyr
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
🦋راوی حمید حسام و شهید خوشلفظ
یادت میآید در عملیات مسلمبنعقیل در منطقهی سومار در نیمهی شب مجروح شدی. ترکش به پشت گردنت خورده بود. لب و صورتت مجروح شده بود. خون زیادی ازت می.رفت. خیلی طول کشید تا آمبولانس آمد. نفس کشیدن هر لحظه برایت مشکل و مشکلتر میشد .
وقتی تو را روی برانکارد گذاشتند صبح شده بود. با ایما و اشاره به آنهایی که سرِ برانکارد را گرفته بودند، فهماندی که بایستند. خون میجوشید و از گلویت بیرون میزد. همه نگرانت بودند. چون ممکن بود هر لحظه از شدت خونریزی و مشکلات تنفسی بلایی سرت بیاید.💔
نشستی تیمم کردی و با همان حال نمازت را خواندی. این موضوع تا مدتها دهان به دهان میچرخید و سینه به سینه نقل میشد .
شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حسن_ترک
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت 🌹🦋
#12_02
#jihad
#martyr
شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_حسن_ترک
#شهید_دفاع_مقدس
#مثلشهید
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#12_02
#jihad
#martyr
@meslshahid