ایراد باسیل به معنای اصطلاح هم جوهری اصطلاح هم جوهری در سه اقنوم را چگونه می‌توان به طرزی منطقی در اموری به کار برد که در آنها نه جنس عالی مشترکی دیده می‌شود و نه یک ماده بنیادین ازلی؟ اگر بدین معنا باشد که سه اقنوم بنا به آنچه ارسطو، وحدت موضوع می‌خواند و آنرا با مثال روغن و شراب که در موضوع آب، وحدت دارند، توضیح می‌دهد، در الوهیت واحد باشند، به گفته ی باسیل با این ایراد روبروست که ممکن است برخی الوهیت را که موضوع و زیر نهاده ی سه اقنوم است، چیزی بدانند که مانند آب در نسبت با روغن و شراب، یک ماده بنیادینِ از پیش موجود باشد، یعنی چیزی که وجودی پیش از اقنوم ها و جدای از آنها دارد که در این صورت نیز نه یک خدا بلکه چهار خدا وجود خواهد داشت. ----- فلسفه ی آبای کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی [عالی] علی شهبازی، ص ۳۶۸. #هم_جوهری #باسیل #ایراد لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e

اعتراف خواندنی کارل بارت درباره ی هم جوهری شخص های تثلیث کارل بارث، متکلم مصلحِ مسیحی درباره ی هم جوهری شخص های تثلیث که از پایه های تبیین تثلیث است، می گوید: "The Bible lacks the express de­claration that the Father, the Son, and the Holy Spirit are of equal essence and there­fore in an equal sense God himself" کتاب مقدس فاقد این بیان صریح است که پدر ، پسر و روح القدس دارای ذات برابر (هم جوهر) و در نتیجه برابر با خدایند. -------- https://www.christiandiscipleschurch.org/content/theological-metamorphosis-chapter-13 #تثلیث #هم_جوهری #کارل_بارت لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e

تریتارینیسم و تریتئیسم روش کلاسیک برای توضیح مبانی سه گانه ی تثلیث (یک ذات و سه شخص) قانع کننده نیست. این امر تنها به دلیل نبودِ واژه ی Homoousios (هم جوهری) در کتاب مقدس نیست؛ بلکه به این دلیل است که سخن از جوهر و طبیعت مشترک، tritheism را هم به اندازه ی Trinitarianism (یک ذات و سه شخص) متبلور و برجسته می سازد؛ زیرا میان tritheism (یگانگی و فردیت هر یک از سه خدای پدر، پسر و روح القدس) و Trinitarianism که در آن، یگانگیِ سه شخصِ به طور کامل خداست، تفاوتی نیست. تعبیر one essence (یک جوهر) در سه شخص (الوهیت) که کاملا خدایند، این سه شخص را یک خدا نمی کند؛ بلکه یک سه خدای کامل می سازد. نتیجه آن که اصطلاح هم جوهری که باسیلیدس به کار بست و در میانه ی اعتراضات و در شورای نیقیه تصویب شد، کمکی به تثلیث نمی کند؛ بلکه قرابتی را میان Trinitarianism و tritheism پدید می آورد. ____ https://www.christiandiscipleschurch.org/content/theological-metamorphosis-chapter-13 #تثلیث #تریتارینیسم #تریتئیسم #باسیلیدس #هم_جوهری #Trinitarianism #tritheism لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e

تثلیث، تکثیر توحید اعتقاد وقتی نهادینه شود، به آسانی قابل تغییر نیست. توجیه، مغالطه و حتی زور به میدان می آید تا از آن پاسداری کند. آموزه ی تثلیث با عقل دچار چالش می شود؛ زیرا الوهیت عیسی مسیح و روح القدس با توحید ناسازگار است. عالمان مسیحی در نیقییه تلاش کردند که با مفهوم homoiousios (هم جوهری) بین الوهیت مسیح، روح القدس و توحید آشتی بر قرار کنند؛ اما این تعبیر سرشار از ابهام است. اگر مراد از هم جوهریِ اشخاص تثلیث، این است که این اشخاص، یک فردند، به سابلیان (یک جوهر - یک ذات) می انجامد. اگر مراد این است که آنها از یک نوع هستند، با سه خداپرستی سازگار است. استفاده از اصطلاح "هیپوستاز" برای اشاره به هویت فردیِ سه عضو تثلیث بجای هویت نوعی نیز چاره ی کار نیست؛ زیرا اولا ، اوسیا و هیپوستاز، تقریبا، مترادف اند؛ در نتیجه، یک اوسیا و سه هیپوستاز، معنای محصلی ندارد. ثانیاً "یک اوسیا" در موارد غیر الهیاتی ، یک اوسیا ، چندین هیپوستاز دقیقاً همان افراد مختلف از یک گونه هستند؛ پس وجود افراد متمایز از یک نوع را رد نمی کند. ____________ https://iep.utm.edu/trinity/ #هم_جوهری #اوسیا #هیپوستاز #ابهام لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e

هم جوهری، چالش پیش روی الهیات مسیحی در الهیات مسیحی، سخن از «هم جوهر » بودنِ پسر با پدر است. با توجه به آن که جوهر به معانی زیر است: ۱. جوهر نخستین ارسطویی یا همان فرد؛ ۲. جوهر ثانی ارسطویی؛ یعنی: جنس نوعی؛ ۳. جوهر رواقی؛ یعنی: موضوع عبارت هم جوهر با پدر، اگر به دومین یا سومین معنا باشد، به این معنا خواهد بود که پدر، پسر و روح القدس، به یک جنس نوعی مشترک یا به یک موضوع مشترک که هر دو متمایز از این سه شخص تثلیث اند، تعلق دارد. این دیدگاه به دلیل آن که مستلزم اعتقاد به چهار خدا بود، مورد مناقشه قرار گرفت. اگر عبارت هم جوهر با پدر را به اولین معنا بگیریم، بدین معنا خواهد بود که سه عضو تثلیث، یک موجود فردی یگانه را تشکیل می دهند؛ در نتیجه این سه، موجودات فردی واقعی متمایز نیستند؛ بلکه حالات، نمودها یا نام های صرف (سابلیانیسم) هستند. ——————- فلسفه ی آباء کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی علی شهبازی، ص 363. #تثلیث #هم_جوهری #سابلیانیسم لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e