1_444348888.mp3
5.36M
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
🏴#هر_خانه_یک_حسینیه
⚫️متن شعر :(گنجینه الاسرار #عمان_سامانی) با صدای استاد
حسام الدین سراج
تا که اکبر با رخ افروخته
خرمن آزادگان را، سوخته
ماه رویش، کرده از غیرت، عرق
همچو شبنم، صبحدم بر گل ورق
بر رخ افشان کرده زلف پر گره
لاله را پوشیده از سنبل، زره
نرگسش سرمست در غارتگری
سوده مشک تر، به گلبرگ تری
آمد وافتاد از ره، باشتاب
همچو طفل اشک، بر دامان باب
کای پدر جان! همرهان بستند بار
ماند بار افتاده اندر رهگذار
دیر شد هنگام رفتن ای پدر
رخصتی گر هست باری زود تر
گفت: “کای فرزند، مقبل آمدی
آفت جان، رهزن دل آمدی
کردهای از حق تجلی ای پسر
زین تجلی فتنهها داری به سر
راست بهر فتنه قامت کردهای
وه کزین قامت قیامت کردهای
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان در بازی است
گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست
رو که در یک دل نمیگنجد دو دوست
بیش از این بابا دلم را خون مکن
زادهی لیلا مرا مجنون مکن
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان در بازی است
از رخت مست غرورم میکنی
از مراد خویش دورم میکنی
همچو چشم خود به قلب من متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
پشت پا بر ساغر حالم مزن
نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن
جان رهین و دل اسیر چهر توست
مانع راه محبت مهر توست
همچو چشم خود به قلب من متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
حایل ره، مانع مقصد مشو
بر سر راه محبت سد مشو
چون تو را او خواهد از من رو نما
رونما شو، جانب او رو نما
برگرفته از https://gandommusic.ir/
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
#هر_خانه_یک_حسینیه🏴
#یا_علی_اکبر (علیک السلام)
#بیا_خون_بگرییم
...💧(زینب جان!) حسين با هر بار آمدن و رفتن ، تعزيتهايش را به دامان تو مى ريخت و التيام از نگاه تو مى گرفت . اين بود
كه هر بار، سنگين مى آمد اما سبكبال باز مى گشت . خسته و شكسته مى آمد، اما برقرار و استوار باز مى
گشت .
اكنون نيز دلت مى خواهد كه طاقت بياورى ، صبورى كنى و حتى به حسين دلدارى بدهى . همچنانكه از
صبح تاكنون كه آفتاب از نيمه آسمان گذشته است چنين كرده اى . اما اكنون ماجرا متفاوت است .
اكنون اين دل شرحه شرحه توست كه بر دوش جوانان بنى هاشم به سوى خيمه ها پيش مى آيد.
اكنون اين ميوه جان توست كه لگدمال شده در زير سم ستوران به تو باز پس داده مى شود.
على اكبر براى تو تنها يك برادر زاده نيست . تجلى اميدها و آرمانهاى توست . تجلى دوست داشتنهاى
توست . على اكبر پيامبر دوباره توست .
نشانى از پدر توست . نمادى از مادر توست . على اكبر براى تو التيام شهادت محسن است . شهيد نيامده .
غنچه پيش از شكفتن پرپر شده .
شهادت محسن ، اولين شهادت در ديدرس تو بود. تو چهار ساله بودى كه فرياد مادر را از ميان در و ديوار
شنيدى كه محسنم را كشتند و به سويش دويدى .
شهادت محسن بر دلت زخمى ماندگار شد. شهادت برادر در پيش چشمهاى چهار ساله خواهر. و تا على
اكبر نيامد، اين زخم التيام نپذيرفت ....
بهتر از هر كس اين رابطه را مى فهمد و عمق تعزيت تو را درك مى كند.
دلت مى خواهد كه طاقت بياورى ، صبورى كنى و حتى به حسين دلدارى بدهى .
اما چگونه ؟ با اين قامت شكسته كه نمى توان خيمه وجود حسين را عمود شد.
با اين دل گداخته كه نمى توان بر جگر حسين مرهم گذاشت .
اكنون صاحب عزا تويى . چگونه به تسلاى حسين برخيزى ؟
نيازى نيست زينب ! اين را هم حسين خوب مى فهمد.
وقتى پيكر پاره پاره على اكبر به نزديكى خيمه ها مى رسد. و وقتى تو شيون كنان و صيحه زنان خودت را از
خيمه بيرون مى اندازى ، وقتى به پهناى صورت اشك مى ريزى و روى به ناخن مى خراشى ، وقتى تا
رسيدن به پيكر على ، چند بار زمين مى خورى و برمى خيزى ، وقتى خودت را به روى پيكر على اكبر مى
اندازى ، حسين فرياد مى زند كه : زينب را دريابيد
حسينى كه خود قامتش در اين عزا شكسته است و پشتش دوتا شده است . حسينى كه غم عالم بر دلش
نشسته است و جهان ، پيش چشمان اشكبارش تيره و تار شده است . حسينى كه خود بر بلندترين نقطه عزا
ايستاده است ، فقط نگران حال توست و به ديگران نهيب مى زند كه : زينب را دريابيد. هم الان است كه
قالب تهى كند و كبوتر جان از نفس تنش بگريزد....
🍃#کتاب_آفتاب_در_حجاب، پرتو پنجم(نسخه pdf)
🍃#سید_مهدی_شجاعی
@rahejavedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی در دومین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در حسینیه امام خمینی(ره).
۱۴۰۰/۰۵/۲۵
📥 دریافت نسخه با کیفیت از آپارات:
https://www.aparat.com/v/RXue3
🚩 صفحه ویژه مراسمهای حسینیه امام خمینی
💻 @hoseinie_emamkhomeini
هدایت شده از راه جاودان
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
🏴صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
#متن_صوت
#حماسه_حسینی 6
#پیام_اول
#استاد_خانم_جاوید
گفتیم که اوضاع و شرایط زمان معاویه با زمان یزید بسیار متفاوت بود معاویه ظاهرش پایبند به اسلام و مسلمان نما بود اما یزید نه.
دیگر نه از ظاهر و اعمال شخصی اسلامی و نه از قوانین اجتماعی اسلامی خبری یود...
امام حسین علیه السلام ، اسلام را و بالتبع آن سعادت مردمان را در خطر دید دین اسلام اخرین دین الهی است و آمده است برای هدایت به سمت سعادت مردم تاریخ تا پایان جهان و بدون احکام الهی هدایت و انسانیت در میان مردمان خواهد مرد و همانطور که تجربه ثابت کرده (در خدمت)منافع قدرتمندان قرار میگیرد.
خلاصه حضرت امام حسین علیه السلام، برای نجات انسانیت وعدالت و ارزشهای اصیل انسانی برای نجات مردم تا پایان تاریخ که با نجات اسلام ناب،این دین اصیل الهی امکان داشت و وظیفه شان به عنوان امام و جانشین پیامبر حفظ اسلام ناب از تحریف بود تا مثل ادیان دیگر تحریف نشود و درکنار اسلامهای ساختگی هر زمان در هر مکان هر انسان آزاده و حق طلبی که بخواهد به اسلام ناب دسترسی داشته باشد از نهضت امام حسین علیه السلام، می تواند پیدا کند.
امام حسین علیه السلام، وقتی شکافها و مفاسد را در امت اسلام میبینند برای اینکه به تاریخ بفهمانند که اینها از اسلام ناب نیست برای اصلاح امت جدشان تا همیشه تاریخ برای اینکه اسلام از بین نرود قیامی جانانه داشته باشند...
حضرت علیه السلام، ابتدا خاندان خودشان را که از قبل آگاهی داشتند، یا حالا یاران خاص خودشان را به زمان حرکت آگاه میفرمایند وبه هرکدام ماموریتشان را ابلاغ میکنند مثلا ماموریتی که به حضرت زینب می سپارد که میشود اینکه ایشان هدف قیام را به گوش تاریخ برسانند و مانع از تحریف قیام بشوند که هم به گوش شامیان در ابتدای راه رسید این قضیه و در تاریخ ماندگار شد و هم که به گوش کوفیان رسید یعنی قسمتی از پیام نهضت را باید خاندانشان میرساندند در مورد تک تک افراد شان هم کار کاملا آگاهانه بود یعنی اینطور نبود که در اثر فشارهای خیلی زیادی که خالا از متن معاویه و حتی قبل از آن به خاندان امام و اسلام وارد شده دوره یزید که رسید دیگر حوصله امام سر رفته و گفته اندکه دیگر هرچه میخواهد بشود بشود باید قیام کنیم العیاذبالله.
گفته های خود امام که نه تنها از اغاز این نهضت بلکه از بعد از مرگ معاویه شروع میشود نامه هایی که میان او و معاویه مبادله میشود سخنرانیهایی که حضرت داشتند اینها همه نشان میدهد که نهضت امام کاملا اگاهانه بوده است.
امام حسین علیه السلام، در مورد فرد فرد اصحابشان اجازه نمیدهند قیامشان حالت انفجاری داشته باشد در هر فرصتی به بهانه ای اصحایشان را میخواهند مرخص بکنند، به آنها میگویند آگاه باشید که اینجا آب و نانی نیست قضیه خطر دارد حتی در شب عاشورا با زبان خاصی با آنها صحبت میکنند و میگویند شماها بسیار عالی هستید من اصحابی بهنر از شماها ندیدم ازهمه شما تشکر میکنم و ممنوتم اینها جز با من باکسی از شما کار ندارند اگر میخواهید بروید و آنها بدانند که شما میخواهید خودتان را از مهلکه نجات دهید با احدی از شما کاری ندارند...
ادامه در پیام بعد...
@rahejavedan
هدایت شده از راه جاودان
#متن_صوت
#حماسه_حسینی 6
#پیام_دوم
#استاد_خانم_جاوید
چرا امام حسین علیه السلام، این بیان را دارد، اگر رهبری میخواهد از نارضایتی مردم استفاده کند که چنین حرفی نمیرند البته امام از گفتن اینکه(قیامشان) تکلیف شرعی هست دریغ نمیکنند اما میخواهند، که یارانشان تکلیف شرعی را در نهایت آزادی وآگاهی انجام بدهند...میخواستند به آنها بگویند که دشمن شما را محصور نکرده از ناحیه دشمن اجبار ندارید از تاریکی شب استفاده کنید بروید کسی هم مزاحمتان نمیشود، دوست هم شما را مجبور نمیکند من بیعتم را ازروی دوستان برداشتم اگر فکر میکنید مساله بیعت برایتان اجبار بوجود آورده بیعت را هم برداشتم این یعنی فقط انتخاب آزادی و این یعنی باید در نهایت آگاهی و بدون اینکه کوچکترین احساس اجباری از ناحیه دشمن یا دوست داشته باشند جزء اصحاب امام حسین علیه السلام، انتخاب شود، و این هست که به شهدای کربلا ارزش میدهد ؛
پس انقلاب حضرت امام حسین علیه السلام، در درجه اول انتخابی آگاهانه هست هم از ناحیه خودش هم از ناحیه اهل بیت و اصحابش
حضرت در وصیت نامه یا سفارش نامه معروفی که برای برادرشان محمدحنفیه که در آن زمان فلج و بیمارشده بوده اند، مینویسند و میفرمایند که انی لم اخرج اشرا و لابطرا و لامفسدا و لاظالما،انماخرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی ...
در واقع این جملاتی که حضرت میفرمایند این اتهاماتی که ذر فضای مجازی و غیره به ایشان زده میشود، که امام حسین دلش مقام میخواست دلش نعمتهای دنیا میخواست (نعوذبالله )آدم اخلالگری بود آدم ستمگری بود یا بخاطر فلان و بهمان قیام کرد را رد میکنند ایشان میفرمایند دنیا بدانند که حسین جز اصلاح امت هدفی نداشت من یک مصلحم بعد میفرمایند: ارید ان امر بالمعروف وانهی عن المنکر و اسیر بسیرت جدی و ابی..
این تاکید به سیره حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، و مولا امام علی علیه السلام، منطورشان این هست که کتاب خدا و سنت قانون هست و این قانون طرز اجرا و پیاده کردن میخواهد؛
میدانید که روش اجرا و روش حرکت دادن و رشد دادن مردم براساس قرآن و سنت حضرت پیامبر (صلوات الله علیه وآله و سلم)را سیره میگویند همه رهبرها ملتها را به حرکت در می آورند اما بحث در نحوه و هدف از حرکات دادن و شکل و تاکتیک حرکتست در واقع کیفیت رهبری و اعمال اختیارات رهبری را میخواهند بگویند که صدمه دیده باید اصبلاح شود یعنی الان که سال ۶۰هجری هست از سال یازدهم هجری تاکنون پنجاه سال، هست که حضرت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)رحلت کردند چهار سال و چندماه از این پنجاه سال حضرت مولاعلی علیه السلام، رهبری کردند، رهبریشان به شیوه پیامبر صلوات الله علیه و آله بوده و تازه آنهم به این صورت بوده که چون ابوبکر و عمر و عثمان سنتهایی را بوجود آورده بودند امام علی علیه الاسلام نشد که روش پیامبر را اجرا کنند در مقام اجرا خود مردم علیه ایشان قیام کردند مثلا نمازهای شب رمضان که به جماعت مردم میخواندند یک بدعت بود حضرت فرمودند نخوانید گفتند سی سال هست از زمان عمر این امر رایج هست واعمرا...عمر کجاست که سنتش دارد از بین میرود حضرت خواستند شریح قاضی را برکناربکنند گفتند تو میخواهی کسی را که از بیست سال پیش از زمان عمر قاضی محترم کوفه بوده را برکنارکنی بنابراین ۵۰سال
بر امت اسلام گذشته که علاوه بر مساله قرآن و سنت حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)روش رهبری هم تغییر کرده و عوض شده امام حسین علیه السلام مکرر میفرمودند:"الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه، لیرغب المؤمن فی لقاء الله"
یعنی "آیا نمی بینید که به حق عمل نمیشود و مردم از باطل باز داشته نمیشوند امام احساس میکنند چه شکافها و چه مفاسدی در امت اسلام واقع شده برای اینکه این شکافها پرب شود، این مفاسد از بین برود و اصلاحاتی در امت جدبزرگوارشان به عمل بیاورند قیام میکنند...
و می فرمایند که میخواهم صدای اسلام را با مظلومیت خودم با شهادت خودم به تاریخ برسانم میخواهم پیام خودم را با خون خودم بنویسم و با خون خودش هم پیام خودش را نوشت اگر این جمله های حضرت امام حسین علیه السلام توام با این خون ریختن ها در راه خدا نبود آیا تاریخ آنها را تا امروز به این دقت ضبط کرده بود؟
حضرت امام حسین علیه السلام، کاری کرد که هر لحظه عمرش از نظر تاریخ ارزش پیدا میکرد هر لحظه اش درسی شد برای آیندگان...
جنگیدنشان درس بود آرام گرفتنشان ،عبادتشان ،قرآن خواندشان، نماز اول وقتشان،صبرشان رضایشان، توکلشان، اعتمادشان به خداوند* درس بود حتی برای دشمن...
ادامه در صوت بعد ان شاءالله*...
یامهدی💐
@rahejavedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل روضهخوانی حاج سعید حدادیان در دومین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در حسینیه امام خمینی(ره).
۱۴۰۰/۰۵/۲۵
📥 دریافت نسخه با کیفیت از آپارات:
https://www.aparat.com/v/bxS3L
🚩 صفحه ویژه مراسمهای حسینیه امام خمینی
💻 @hoseinie_emamkhomeini
۲۶مردادماه، سی و یکمین سالگرد ورود سرافرازانه آزادگان به میهن اسلامی و یاد و خاطره ی سید آزادگان حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای ابوترابی رحمة الله علیه گرامی باد.
یامهدی💐
╭⊰❀•❀✦••❁🇮🇷❁••✦❀•❀⊱╮
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
╰⊰❀•❀✦••❁🇮🇷❁••✦❀•❀⊱╯
هدایت شده از راه جاودان
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#تضرع
💎بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوشمضمونی است که میتوان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.(✨حضرت امام خامنه ای مدظله العالی✨)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@rahejavedan
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
#هر_خانه_یک_حسینیه🏴
#ما_ملت_امام_حسینیم
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🏴
#بیا_خون_بگرییم
(زینب جان!) …تو عباس را مى شناسى و از تردى و نازكى دلش باخبرى .
مى دانى كه تمام صلابت و استوارى و دليرى او، در مقابل دشمن است .
و مى دانى كه دلش در پيش دوست ، تاب كمترين لرزش را ندارد.
پس او نبايد از تشنگى بچه ها باخبر شود، او علمدار لشكر است و پشت و پناه برادر، او اگر دلش بلرزد،
طنين زلزله در كائنات مى پيچد.
او اگر از تشنگى بچه هاى حسين باخبر شود، آنى طاقت نمى آورد، خود را به آب و آتش مى زند تا ريشه
عطش را در جهان بخشكاند.
او تاب ديدن اشك بچه ها را ندارد. او در مقابل گريه هاى رقيه دوام نمى آورد. لزومى ندارد كه سكينه از او
چيزى بخواهد. او خواستنش را از نگاه سكينه در مى يابد. او كسى نيست كه بتواند در مقابل نگاه سكينه بى
تفاوت بماند.
سكينه فقط كافى است كه لب به خواستن آب ، تر كند؛ او تمام درياهاى عالم را به پايش مى ريزد.
اما خدا چه صبر و طاقتى به اين سكينه داده است . دلش را دوپاره كرده است . نيمش را با پدر به ميدان فرستاده است و نيم ديگر را در زير پاى كودكان ، پهن كرده است .
ولى مگر چقدر مى شود به تسلاى كودك نشست . سخن هر چقدر هم شيرين ، براى كودك تشنه ، آب
نمى شود. اين دل سكينه است كه در سخن گفتن با كودكان ، آب مى شود.
نه ، نه ، نه ، عباس نبايد لبهاى به خشكى نشسته سكينه را ببيند. نگاه عباس نبايد با نگاه سكينه تلاقى
كند. عباس جانش را بر سر اين نگاه مى گذارد و روحش را به پاى اين نگاه مى ريزد و بى عباس ... نه ... نه
...، زندگى بدون آب ممكن تر است تا بدون عباس .
عباس ، دل آرام عرصه زندگى است ، آرام جان برادر است .
حيات ، بدون عباس بى معناست و زندگى بدون ابوالفضل ، ميان تهى است و آسمان و زمين ، بى قمر بنى
هاشم ، تاريك و ظلمانى است .
نه ، نه ، عباس نبايد از تشنگى بچه ها باخبر شود. اين تنها راز عالم هستى است كه بايد از او مخفى شود. اما
مگر او با گفتن و شنيدن ، خبردار مى شود؟! دل او آينه آفرينش است . و آينه ، تصوير خويش را انتخاب
نمى كند.
مگر همين ديشب نبود كه تو براى سركشى به خيمه هاى خودى از خيمه خودت در آمدى و از دور عباس
را، استوار و با صلابت در كار محافظت از خيمه ها ديدى ؟!
مگر نه وقتى تو از دلت گذشت كه چه علمدار خوبى دارد برادرم ! از ميان زمزمه هاى او با خودش
شنيدى كه : چه مولاى خوبى دارم من .
مگر نه وقتى تو از دلت گذشت كه چه برادر خوبى دارد برادرم ! شنيدى كه : من نه برادر، كه
خدمتگزار حسينم و زندگى ام در بندگى حسين معنا مى شود.
آرى ، دل عباس به آسمان آبى و بى ابر مى ماند. پرواز هيچ پرنده خيالى در نظرگاه دلش مخفى نمى ماند.
چگونه مى توان رازى به اين عظمت را از عباس مخفى كرد؟!
هميشه خدا انگار نبض عباس با عطش حسين مى زده است .
انگار پيش از آنكه لب و دهان حسين ، تشنگى را احساس كند، قلب عباس ، از آن خبر مى داده است .
اكنون كه روز تشنگى است ، چگونه ممكن است او از عطش حسين و بچه هاى جبهه حسين بى خبر
بماند؟!
بى خبر نمى ماند. بى خبر نمانده است . همين خبر است كه او را از صبح مثل مرغ سركنده كرده است .
همين خبر است كه او را ميان خيمه و ميدان ، هاجروار به سعى و هروله واداشته است .
او معدن و سرچشمه ادب است . او كسى نيست كه با سماجت از امام چيزى طلب كند. او كسى است كه به
احتمال پاسخ منفى ، از اصل مطلب مى گذرد.
اما اين خواهش ، اين مطلب ، اين تقاضا، خواسته اى متفاوت بوده است .
اين خود او بوده است كه در ميان دو سوى دلش ، در تعارض مانده بوده است . با خود عجب كلنجار سختى
داشته است . عباس ؛ ميان دو خواسته ، ميان دو عشق ، ميان دو ايثار...
🍃#کتاب_آفتاب_در_حجاب
نسخه pdf (بخشهایی از پرتو هفتم)
🍃#سید_مهدی_شجاعی
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
👈نمیشود مانع تقلید کودک شد اما در برابر روحیه طوطی صفت کودک باید کارهای شایسته انجام داد تا #کودک با #تقلید به عادت و مهارت برسد.
تقلید اعمال قهرمانهای زندگیش: پدر و مادر.
🐥کودک در این مرحله تشخیص و تمیز ندارد بنابراین تأثیر عمل والدین در #روح کودک فوق العاده زیاد است.
#اصلاح_ارتباط_با_فرزند
#کتاب_ما_درون_را_بنگریم
@rahejavedan
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
‼️در دوره #تقلید کودکان نباید هیچ گونه حرف ناروا و ناسزایی را از والدین بشنوند حتی نسبت به دشمنان دین و ظالمان و حتی به صهیونیستها دشنام داده نشود فقط برای ظلم و بیرحمی آنها #لعنت فرستاده شود...
#اصلاح_ارتباط_با_فرزند
#کتاب_ما_درون_را_بنگریم
@rahejavedan
▪️▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️▪️
💦سلام بر لبهای از عطش خشکیده
🏴اعظم الله*اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام✨
🔳گروه راه جاودان فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی✨ را خدمت همه شما شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام تسلیت و تعزیت عرض می نماید.
#التماس_دعا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@rahejavedan
🏴 #روایت_کربلا | اباالفضل العباس اولین کسی بود که آمادگی شهادتش را اعلام کرد
▪️رهبر انقلاب: شب عاشورا، امام حسین میفرمایند فردا ما جنگ نهاییمان که شهادت همه ما در آن است، انجام خواهد گرفت. بعد میفرماید: من به همه شما اجازه دادم، حتی یک نفر شما هم نماند، اشکالی ندارد؛ هیچ عهدی از من به گردن شما نیست، بروید. شب را شتر راهوار خودتان قرار بدهید و راه بیفتید بروید.
اول کسی که در مقابل این حرفها پاسخ داد، اباالفضل العباس بود؛ عباس بن علی علیهالسلام بلند شد ایستاد، گفت: برادر! ما چرا این کار را انجام بدهیم؟ برای اینکه چند روزی بعد از تو بیشتر زنده بمانیم! خدا به ما آن روز را نشان ندهد که ما بعد از تو زنده بمانیم، تو کشته بشوی و ما زنده باشیم. ۱۳۶۴/۷/۲۴
برگرفته از تارنمای رهبری
Zohr09Moharram1394[06].mp3
2.94M
🏴ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد/میثم مطیعی
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
#مشاوره
#دفاع_از_خود
#اضطراب
#ترس
#هفت_سال_اول
#هفت_سال_دوم
#اصلاح_ارتباط_با_فرزند
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#سؤال
سلام استاد پسرم ۸ ساله است وقتی با کسی دعوام و جر و بحث شون میشه بچه هم سن خودش انگار نمیتونه از خودش دفاع کنه..انگار میترسه
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#پاسخ_استاد_جاوید
سلام خوب خدا. توی خونه رابطه تون باهاش محترمانه هست؟ اعتماد به نفسش و اطلاعات عمومیش خوبه؟
چیزی که وظیفه شماست این هست که
توی خونه محترمانه بزرگ بشه
و
احساس خوشحالی کنه
انسانی که از زندگی لذتِ معقول میبره از نعمتها راضیه و از وجود والدینش، آرامش و امنیت میگیره نه اضطراب
اعتماد به نفسش و شجاعتش در دفاع از خودش بالا میرود.
هرچند
در مورد پسر شما
باید ببینید با همه هم سنهاش اینطوره یا با بچه ای خاص؟
چون ممکنه
اون بچه،
دچار اختلال مظلومنماییِ پس از پرخاش باشه
که
به محض دعوا، فریاد میزنه و قشقرق میگیره و بعد هم گریه میکنه
دیگه زمانی برای عکس العمل فرزند شما نمیذاره.
یامهدی 💐
╭⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╮
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
╰⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╯
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
#مشاوره
#دفاع_از_خود
#اضطراب
#ناخن
#ناخن_کندن
#اعتماد_به_نفس
#عزت_نفس
#هفت_سال_اول
#هفت_سال_دوم
#اصلاح_ارتباط_با_فرزند
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#سؤال
سلام استادگرامی ودوستان محترم
نمازروزهاتون قبول
من بجه بزرگم پسری ۶ یاله هست که اصلا اعتماد به نفس نداره مدام ناخناشومیکنه شعر بلده تو خونه باهم میخونیم کلی کسی بهش میگه شعر بخون میگه بلد نیستم اصلاازخودش نمیتونه دفاع کنه سرکوچکترین مسئله هم گریه میکنه ولی بجاش خواهری داره ک این ماه دوسالش میشه دخترم حق خودش ک میگیره هیچ امشب پسرعمش با پسرم دعواکرد دخترم رف زد توسرش ک چرا علی اکبر میزنی ولی همچنان علی اکبر گریه کرد خیلی ناراحتشم من حتی به پسرم بیشتر بها میدم تا دختر کوچیکم ولی چرااینجوریه دوست ندارم بزن بهادرباشه اصلا خوب نیس ولی از کسی هم زور نشنوه
باهاش چکار کنم اخلاقش بهتر بشه حداقل ضعف گریه کردنشو بذاره کنار
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#پاسخ_استاد_جاوید
سلام خوب خدا. احتمال قوی، وقتی پسرت کوچولو بوده اگه کسی دعواش میکرده یا اگه زمین میخورده و... خودتون آشفته میشدید و آشوب و قهر و گریه راه می انداختید. وقتی بچه ها عکس العمل والدین رو موقع مشکلات طوری ببینن که انگار فاجعه شده اهل گریه های طولانی بار میاند. اصلا براتون شعر خوندنش برای دیگران مهم نباشه بهش نگید تو که بلدی چزا نخوندی بگید مهم اینه که تو بلدی اما خُب نخواستی برای فلانی بخونی. از این به بعد اشتباهاتش و یا رفتارهای بد دیگران رو فاجعه جلوه ندید و بگید با شخصیت اونا این کارشون طبیعی هست. پسرتون رو نصیحت نکنید، تحقیر و تهدید و
مقایسه👉 نکنید. و وقتی گریه میکنه به گریه اش محل ندید انگار نمیبینید که گریه میکنه. اگه اثر نکرد یکی دوبار از گریه خیلی جدّی نهیش کنید و تنبیه مثلا چون الکی گریه کردی امروز تلوزیون نمیبینی(کنترل رو قایم کنید که حرفتون عمل بشه) این موقعی جواب میده که همزمان در طول روز، شخصیتش رو تحویل بگیرید بازی کنید باهاش گفتگو کتید مثلا در مورد ماشین و مدلهای ماشینها و.... و باهم کارهای مشترک انجام بدید مثل خمیر درست مردن و مُشتُ مال خمیر دادن که کیف داره و بعد نون یا شیرینی پختن. بدون هیچ تذکری اگه مثلا آرد بریزه رو زمین یا... انگار خودتون ریختید رو زمین. دیدید هیچ تذکری به خودتون نمیدید!
خلاصه اینکه از این به بعد توانمندیهاشو پررنگ کنید، یه رشته ورزشی یا یه کاری مثل چرخ و فلک و پاباز تو خونه تمرین کنه تا مهارتی بلد باشه، تحویلش بگیرید و مقایسه اش نکنید و حتی اگه کسی درسش بهتره بگید در عوض تو ادبت بهتره و.. یامهدی 💐
╭⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╮
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
╰⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╯
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
#مشاوره
#دفاع_از_خود
#وابستگی
#اضطراب
#عزت_نفس
#اعتماد_به_نفس
#هفت_سال_اول
#هفت_سال_دوم
#اصلاح_ارتباط_با_فرزند
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#سؤال
سلام استاد حسم به بچهام اینجوره که دوتا انسان کوچولو ضعیفن که باید دائما مراقبشون بود با تمام وجودم عاشقشونم ورابطم باهشون خوبه وخودم فکر میکنم اینکه بهم اینقدر وابسته هستن بخاطر اینکه هیچی نیست که مثل من بهشون محبت کنه پدرشون که نیست مادربزرگاشون هم خیلی سردندمن خیلی سعی می کنم صبور باشم ولی بعضی وقتا .کنترلم از دست میدم وداد می زنم الان سئوال اصلیم اینکه چکار کنم از تین وابستگی دربیان مخصوصا دخترم که اصلا نمی تونه حقشوبگیره وهمجا منو صدا میکنه ازش دفاع کنم وپسرم هم میدوپشت من قایم میشه حتی از یک گربه وحشتی می کنن که انگار میخوان سکته کنن ۰خواهش می کنم راهنمایی کنید
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#پاسخ_استاد_جاوید
سلام خوبِ خدا. لطفا به رفع وابستگیشون فکر نکنید در عوض دلیل این حالتشون رو بیابید درصد ناچیزی احامال ارثی بودن هست اما تمرکز کنید روی نوع رفتارتون با همسرتون و دیگران و تذکراتی که بهشون میدید.
آیا دخترتون اگر بعداز تولد پسرتون، در مواقعی خواسته حقشو بگیره چه رفتاری باهاش شده؟
کودکانی که
مادر عاشقشون هست و👇
مطابق عشق هم باهاشون رفتار میکنه دچار این مشکل نباید بشن
اما
نوع محبت شما و میزان سختگیر بودن شمابرای تربیتشون و
میزان توقعاتتون از دخترتون چطور هست؟
شاید
برای رفتارای دخترتون زیاد مانع میشید و آزادی بهش نمیدید و توبیخش میکنید و
👈 زیاد به کارهاش ورود پیدا میکنید و
نمیگذارید مستقل کاراشو کنه و تذکر مراقب باش زیاد میدید
در این صورت پسرتون
محافظه کار میشه و حساب کار میاد دستش!
و یه عبارتی عبرت میگیره تا تذکر نگیره..
لطفا
مادری سختگیر نباشید
و زیاد به کارهاشون ورود پیدا نکنید و
بگذارید خرابکاریهای معقول داشته باشند
)ریختن آب از ظرفی به ظرفهای دیگه، ریختن ماست توی ماسهٔ خودشون، خوردن هندوانه و رنگی شدن لباسشون، سلام ندادن به خاله و عمه، ریختن آب احیاناً روی فرش و...بگذارید طفل معصوم ها کودک باشند نخواید بزرگ باشن.
یامهدی 💐
╭⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╮
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
╰⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╯
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
#مشاوره
#دفاع_از_خود
#عزت_نفس
#اعتماد_به_نفس
#اضطراب
#ناخن
#ناخن_کندن
#هفت_سال_اول
#اصلاح_ارتباط_با_فرزند
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#سؤال
سلام خسته نباشید من یه پسر ۵ ساله دارم ویه دختر ۱سال پسرم از نظر جسمانی ضعیف ولی به شدت فعالیت داره من ازبازی کردنش ناراحت نیستم ولی توهرشرایطی همش ناخنهاشو میکنه وحتی کسی یه قطره ابم بریزه روش کلی گریه میکنه وازخودش نمیتونه دفاع کنه و باخواهرشم رفتارخوبی نداره منم هرچی میگم جوابم میده تانگاش میکنم میگه ببخشیدو گاهاکتکمم میزنه و البته متاسفانه منم باهاش برخورد میکنم ولی خیلی نگرانم مدرسه رفتنشم ک نتونه ازخودش دفاع کنه و بتونه خوب زندگی کنه
🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷
#پاسخ_استاد_جاوید
سلام خوب خدا. کاش از الان نگران مدرسه رفتنش و صدمه دیدنش از غریبه ها دفاع از خودش در مقابل غریبه ها نباشید
لطفا
الان نگران صدمه دیدنش از پناهش مادرش باشید. شما الان خودتون بهش صدمه میزنید این فاجعه هست.
چون اگه همه عالَم به کسی صدمه بزنند اما مادر
بهش امنیت ببخشه
تا کودک احساس نکنه بی پشت و بی پناهه صدمات دیگران، گذرا خواهد بود.
اما صدمات مادر، ماندگار و زخمهای عمیق روی روح و قلب دلبندتون ایجاد شده.
لطفا کمتر از دوسال تا هفت سالگیش فرصت دارید که
بچه گریهای خودتونو جبران کنید
کودکی که ناخن میکنه یعنی مضطربه
لطفا دیدگاهتان به مادری رو اصلاح بفرمایید
پسرتون
یه بی کس و کار نیست که اومده تحت زورگویی شما
پسرتون، دیواری برای خالی کردن دقّ دلیتون نیست
پسرتون، امانت و مال خداست
و
هیچ مادری
اجازه نداره با مال خدا با امانت خدا بی رحمانه رفتار کنه.
از این به بعد
پسرتون رو مال خدا که بهتون داده تا
ناراحتیهای زندگی رو بهتر تحمل کنید و موقعی که از هرانسانِ دانی، ناراحتید با نگاه کردن بهش انرژی بگیرید و..
ضعف جسمی یکی از دلایلش بی خیالی مادر به غذا ونحوهٔ بد غذا خوراندنش هست.
لطفا گمان نکنید این جوجه
بزرگ شده نه
تا هفت سالگیش باید مثل دختر یکساله تون، جاش روی سرتون باشه
لطفا
مادرهای عزیز
هرکاری دارید بچه های زیر هفت سال در اولویتند
بیست سال آینده، خواهید دانست که اگه همه کارهاتون رو فدای بچه ها کرده بودیدو بچه های قوی روح و قوی جسم و مهربان و متعادل، بار آورده بودید خیلی خوشبختتر بودید.
لطفا
از امروز ساعتها براشون وقت بگذارید.
هر روز فقط یه غذا پختن که اونم وقتی خوابن انجام میشه و ظرف شستن که وقتی بابا با بچه ها سرگرمه...
بقیه اش بازی با بچه ها حتی تلفن نیاز نیست جواب بدید.
دوسه هفته ای یا هفته ای یه بار هم جارو بزنید.
خودم
دلیل اینکه دیر به سوالات شما پاسخ میگم
پسرم هست که الان خوابه
مطمئن باشید به محض اینکه بیدار بشه میرم سراغش. یامهدی 💐
╭⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╮
eitaa.com/rahejavedan
https://ble.im/rahejavedan
╰⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╯
هدایت شده از راه جاودان
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
🌸السلام علیک یا حبیب الله✨🌸
#متن_صوت
#حماسه_حسینی 7
#پیام_اول
#استاد_خانم_جاوید
در صوت قبل گفتیم که معاویه بعد از خلافتش درک میکرد که برای بقای قدرت باید در تصمیماتش مصلحت مسلمین را لحاظ بکند و شیوه اسلامی را حفظ کند اما سالهای آخر ده سال دوم خشونت زیادی از خود نشان داد، قسمتی از بیت المال را برای اجیر کردن روحانیون عمامه به سری که جعل حدیث میکردند اختصاص داد دشنام و صب مولایمان علی علیه السلام و همچنین معرفی خودش به عنوان اصحاب کبار رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم).
و همچنین کاردیگری میکرد سعی در گرفتن بیعت بود و بعد از معاوبه وقتی یزید آمد، یزید انس فراوان با لهو و لعب داشت درکی از سیاست نداشت، غرور بیحا داشت ، و از شهوت و ثروت خوشش می آمد... به اسلام و مردم رسما بی اعتنایی میکرد، رسما شراب میخورد لایغقل میشد ...یزید نه تنها فاسق بود بلکه متظاهر بفسق بود و شایستگی سیاسی هم نداشت و وجودش تبلیغ علیه اسلام بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمودند که در شرابطی که همه جا را فساد و طلم و تباهی فرا گرفته هرکس چنین شرایطی اوضاع را ببیند و درصدد دگرگونی آن نباشد شایسته است که چنین شخصی هم سرنوشت مشترک با ظالمان را پیدا کند و همچنین فرمودند:
هر گاه مردم امر به بمعروف و نهی از منکر را فرو بگذارند برای عذاب منتظر باشند ...
و آن عذاب هم سنگ از آسمان باریدن نیست بلکه افراد رها کرده امربمعروف از مافوق خودشان یا از زیردست خودشان عذاب میبینند یا زیان خودشان به خودشان میرسد و خودشان به جان یکدیگر میافتند...
در همین اثنا که امام تصمیم به قیام گرفتند یزید لعنت الله علیه به والی مدینه مینویسد که از حسین بیعت بگیر بیعتی اخذا شدیدا
امام بعد از اینکه حاکم مدینه از ایشان بیعت میخواهند میگویند که در این اتاق که ما سه تفر بیشتر نییستیم
برای شما چه فایده دارد که من بیعت کنم حاکم میگوید که راست میگویی پس بیعت باشد برای بعد امام علیه السلام، از آنجا خارج میشوند بعد از آن تا سه شب در مدینه میمانند و شبها سر قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میروند، دعا میکنند و بعد از سه روز از مدینه خارج میشوند... آخر ماه رجب که اوایل حکومت یزید بوده حضرت از شاهراه به سمت مکه حرکت میکنند مکه مرکز اجتماع مسلمانان هست و ایام عمره که رجب و شعبان هست مردم از اطراف ، به مکه می آیند ...در این شرایط، میشد که حضرت مردم را ارشاد کنند بعد هم که موسم حج و فرصت تبلیغ مناسبتر میشد... پس امام علیه السلام، از مدینه به مکه هجرت میکنند..
حضرت علیه السلام، از سوم شعبان تا هشتم ذیحجه در مکه هستند خود این هجرت امام ارزش تبلیغاتی دارد و تکان دهنده است و سوال برانگیز...
از سویی، مهاجرت ، ندای امام حسین علیه السلام، را هم بهتر میرساند و جدی بودن شرایط سبب میشود امتناع از طرف امام بروز پیدا کند همچنین دلیل دیگری که حضرت، مکه را انتخاب میکنند علاوه براینکه مکه مرکز تجمع هسنت محل گرفتن امن هست مکه، معنایش و مفهومش این هست که امنیت ایشان درخطرهست و خروج از مکه در روز هشتم ذی الحجه که روز حرکت به عرفات هست تکان دهنده تر ازخود اقامت در مکه بود از نظر رساندن پیام. پشت کردن به کعبه در تسخیر امویان و حجی که گردانندش دستگاه یزیدی هست ظاهرش اسلامی و روحش جاهلیست ...اسلام خالی و تهی از وسط نیست معنا و حقیقت دارد که این معنا و حقیقت در دست این ظاهرگراها به خطر افتاده بود.
ادامه در پیام بعد...
@rahejavedan
هدایت شده از راه جاودان
#متن_صوت
#حماسه_حسینی 7
#پیام_دوم
#استاد_خانم_جاوید
نکته دیگری که قابل توجه هست اینکه یزید درهرصورت قصدش کشتن امام حسین علیه السلام، بود چون امام را مانعی برای حکومت خودش می دید؛ مانعی که سبب تسلط بر قلبهای مردم مومن شده بود و او میخواست این مانع را از سر راه بردارد و امام حسین علیه السلام، تمیخواستند در خانه امن الهی خونشان ریخته شود و هدر برد و در تاریخ محو شود. در مکه نامه های کوفیان بدست امام میرسد با توجه به شناخت مردم کوفه و اوضاع سیاسی کوفه سیاستمدارانی مثل ابن عباس به امام حسین علیه السلام، پیشنهاد میکنند به هیچ وجه به سمت کوفه حرکت نکنند بلکه سمت یمن بروند..و در یمن پناه بگیرند در حالیکه امام شخصیتی نبودند که آرام بنشینند یک گوشه ای پنهان شوند، و یزید هم کاری به کارشان نداشته باشد امام حسین علیه السلام، اگر در مکه ترور میشدند یا به جای کوفه به یمن میرفتند یک داستان جنایی برایشان درست میکردند با قهرمانی یزید و ابن سعد مثل طفلان مسلم و تمام...
بنابراین امام نه قصدشان ماندن در مکه بود بخاطر اینکه در حال احرام ممکن بود ماموران بنی امیه خون مبارکشان را بریرند و هتک خانه خدا شود؛ هتک حج و اسلام شود و هم اینکه خون پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هدر برود مثلا شایعه کنند حسین علی با فلان شخص اختلاف حزیی داشت و او ایشان را کشت و قاتل هم مخفی شد..این یعنی خون امام بی نتیجه در تاریخ محو می شد.
بنابراین امام در صحبتهایی که با بعضی کسانی که مخالف رفتن به امام به کوفه بودند میفرمودند یزیدیان مرا رها نمیکنند تا این خون را از قلب من بیرون بریزند چون اختلاف امام با اینها اختلاف آشتی پذیر نبود..
اینها اگر بیعت هم نمیخواستند امام حسین علیه اسلام، ساکت نمینشستند تا امت جدش را اصلاح بکند و گرنه اینها تاریخ را تغییر میدادند گذشته اسلام ، روش و سنت پیامبر را دگرگون جلوه میدادند و اسلام ناب پایان میگرفت...
امام که به هرحال میخواستند مکه را ترک کنند به سمت کوفه حرکت کردند یکی از اثرهای حرکت به سمت کوفه از نظر قضاوت تاریخ هست که شاید ما امروز میگفتیم فرصت مناسبی برای امام علیه السلام بوجود آمد و چرا دعوت مردم کوفه را اگر امام قبول میکردند مثلا در یمن ترور نمیشدند و غیره. امام به هرحال میخواستند نهضت را شکل بدهند حالا این دعوت مردم کوفه باعث شد نهضت در عراق شکل بگیرد نه در یمن یا مدینه و مکه
یک مرور کنیم امام سه راه داشتند
یک پیشنهاد مروان که با بیعت تسلیم بشوند و مهر تایید یا یزیدیان بزنند ؛ دین و آخرتشان را به دنیای یزید بفروشند به دنیای مسلمین بفزوشند به امور مسلیمن بیتوجه باشند که چنین اجازه ای را نه خدا به ایشان میدهد نه دین میدهد نه ایمانشان نه سینه ای که از آن شیرخورده و نه روح متعالی خود امام حسین این احازه را به او نمیدهد دومین راه
یا فرار به دره یا دامنه کوهی مثل یاغیها بود که در مخلوطی از ترس و شحاعت زنذگی را سپری کنند که روح بلند امام کجا و فرار درکوهها کجا... ضمن اینکه ترور ناجوانمردانه و محوشدن خون ایشان در تاریخ نتیجه اش میشد..
سومین راه ایستادگی است تا شهادتی عزتمندانه
شما که شیعه امام هستید کدام راه را انتخاب میکردید از ذلت بیعت و ننگ زندگی با خوک صفتان و یا فراری ذلیل به یمن یا تروری بی اثر در یمن یا مکه و یا خلق نمایشگاهی پر از معرفت و عشق و شور و بندگی ...
ادامه ان شاءالله در صوت بعد...
یامهدی💐
@rahejavedan
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️
#هر_خانه_یک_حسینیه🏴
#یا_عبدالله_ابن_الحسن (علیک السلام)
#بیا_خون_بگرییم
...💧خوبى رمز لا حول و لا قوة الا بالله به همين است . تو مى توانى از لحن و آهنگ كلام حسين ، در بيان
اين رمز، حال و موقعيت او را دريابى .....آرى ، لحن اين لاحول ، آهنگ فرو افتادن خورشيد بر زمين است .
تو ناگهان از زمين كنده مى شوى و به سمت صدا پر مى كشى و از فاصله اى نه چندان دور، ذوالجناح را مى
بينى كه بر گرد سوار فرو افتاده خويش مى چرخد و با هجمه هاى خويش ، محاصره دشمن را بازتر مى
كند.
چه بايد بكنى ؟ حسين به ماندن در خيمه فرمان داده است اما دل ، تاب و قرار ماندن ندارد. و دل مگر
حسين است و فرمان دل مگر غير از فرمان حسين ؟
اگر پيش بروى فرمان پيشين حسين را نبرده اى و اگر بازپس بنشينى، تمكين به اين دل حسينى نكرده اى.
كاش حسين چيزى بگويد و به كلام و حجتى تكليف را روشنى ببخشد.
اين صداى اوست كه خطاب به تو فرياد مى زند:درياب اين كودك را!
و تو چشم مى گردانى و كودكى را مى بينى كه بى واهمه از هر چه سپاه و لشكر و دشمن به سوى حسين
مى دود و پيوسته عمو را صدا مى زند.
تو جان گرفته از فرمان حسين ، تمام توانت را در پاهايت مى ريزى و به سوى كودك خيز بر مى دارى .
عبدالله صداى تو را مى شنود و حضور و تعقيب را در مى يابد اما بنا ندارد كه گوش جز به دلش و سر جز به
حسينش بسپارد.
وقتى تو از پشت ، پيراهنش را مى گيرى و او را بغل مى زنى ، گمان مى كنى كه به چنگش آورده اى و از
رفتن و گريختن بازش داشته اى . اما هنوز اين گمان را در ذهن مضمضه نكرده اى كه او چون ماهى چابكى
از تور دستهاى تو مى گريزد و خود را به امام مى رساند.
در ميان حلقه دشمن ، جاى تو نيست . اين را دل تو و نگاه حسين هر دو مى گويند. پس ناگزيرى كه در
چند قدمى بايستى و ببينى كه ابجر بن كعب شمشيرش را به قصد حسين فرا مى برد و ببينى كه عبدالله
نيز دستش را به دفاع از امام بلند مى كند و بشنوى اين كلام كودكانه عبدالله را كه :
تو را به عموى من چه كار اى خبيث زاده ناپاك !
و ببينى كه شمشير، سبعانه فرود مى آيد و از دست نازك عبدالله عبور مى كند، آنچنانكه دست و بازو به
پوست ، معلق مى ماند.
و بشنوى نواى وا اماه عبدالله را كه از اعماق جگر فرياد مى كشد و مادر را به يارى مى طلبد.
و ببينى كه چگونه حسين او را در آغوش مى كشد و با كلام و نگاه و نوازش تسلايش مى دهد:
صبور باش عزيز دلم ! پاره جگرم ! زاده برادرم ! به زودى با پدرت ديدار خواهى كرد و آغوش پيامبر را به
رويت گشاده خواهى يافت و...
و ببينى ... نه ... دستت را به روى چشمهايت بگذارى تا نبينى كه چگونه دو پيكر عمو و برادر زاده به هم
دوخته مى شود. حسين تو اما با اينهمه زخم ، هنوز ايستاده مانده است . ناى دوباره برنشستن بر اسب را ندارد اما اسب را
تكيه گاه كرده است تا همچنان برپا بماند.
آنچه اكنون براى تو مانده ، پيكر غرق به خون عبدالله است و جاى پاى خون آلوده حسين .
حسين تلاش مى كند كه از جايگاه تو و خيمه ها فاصله بگيرد و جنگ را به ميانه ميدان بكشاند.
اما كدام جنگ ؟
جسته و گريخته مى شنوى كه او همچنان به دشمن خود پند مى دهد، نصيحت مى كند و از عواقب كار،
برحذرشان مى دارد. و به روشنى مى بينى كه ضارب و مضروب خويش را انتخاب مى كند.
از سر تنى چند مى گذرد و به سر و جان عده اى ديگر مى پردازد.
اگر در جبين نسلهاى آينده كسى ، نور رستگارى مى بيند، از او در مى گذرد اگر چه از همو ضربه مى خورد
اما به كشتنش راضى نمى شود.
جنگى چنين فقط از دست و دل كسى چون حسين برمى آيد.
كسى به موعظه كسانى برخيزد كه او را محاصره كرده اند و هر كدام براى كشتنش از ديگرى سبقت مى
گيرند.
كسى دلش براى كسانى بسوزد كه با سنگ و تير و نيزه و شمشير و كمان ، كمين كرده اند تا ضربات
بيشترى بر او وارد آورند و زودتر كارش را بسازند.
واى ... مشت بر پيشانى مكوب زينب ! اگر چه اين سنگ كه از مقابل مى آيد، مقصدش پيشانى حسين است
.فقط كاش حسين ، پيراهن را به ستردن پيشانى ، بالا نياورد و سينه اش طمع تير دشمن را برنيانگيزد.
🍃#کتاب_آفتاب_در_حجاب، پرتو دهم (نسخه pdf)
🍃#سید_مهدی_شجاعی
@rahejavedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامههای ماریه | قسمت ششم
🔹ماریه میگه تعداد آدم بدها انقدر زیاد شده که همه دشت رو پر کرده، ولی قاسم که برادرزاده آقای امام حسین میشه بهش گفته ما تا وقتی عمو عباس رو داریم نباید از هیچ چیزی بترسیم.
#محرم
🏴 @rahejavedan