#مسافر_بهشت ❤️
«لنه مته سین» بیش از 18سال است میهمان که نه! فرزند اسلام شده است. او خودش را دختر فاطمه زهرا(س) میداند و میگوید: گرچه دیر، اما «مادرم» را خوب یافتم. در میان تک تک واژگان خاطره گوییاش «مادرم فاطمه زهرا» را به زبان میآورد و عاشقانه از دخت رسول الله سخن میگوید.
او که اسلام را با عشق و در فضایی عارفانه یافته، اینک با نگاهی عالمانه به مبانی شریعت محمدی مینگرد و این نگاه، از او بانویی عالم و مشتاق حقیقت ساخته است.
«لنه مته سین» که پس از ازدواج و تشرف به اسلام نام «سمیرا» را برای خود برگزیده و با نام خانوادگی همسرش «خادم» شناخته میشود. سمیرا خادم این روزها در ایران با ترجمه برخی کتابهای دینی با نهادهای مذهبی همکاری دارد، گاهی میهمان دانشگاهها میشود و تریبون تبلیغ دین در دست میگیرد. او یک دختر و یک پسر دارد و از هرکدام سه نوه. سمیرا خادم از اولین فاطمیهای که هدایت شد، میگوید:
شرط ازدواج: مسلمان نمیشوم!
56 سال پیش در یکی از شهرهای کوچک دانمارک به دنیا آمدم. دریک خانواده مسیحی زندگی کردم. پدرم معلم و مادرم کارمند یکی از ادارات دانمارک بود. من یک خواهر و برادر هم دارم که متأسفانه پس از مسلمان شدنم با من قطع رابطه کردند. آنها گرچه خیلی مذهبی نبودند، اما با اسلام آوردن من مخالف بودند و نتوانستند آن را قبول کنند. گرچه گرایش مذهبی پررنگی در زندگی نداشتم، اما به لطف خداوند زمینه گرایش به دین اسلام در من نهادینه شد.
اینکه میگویم لطف خدا بود، به این دلیل است که خداوند مقاومت من در برابر تسلیم شدن را به زیبایی و با محبت خداییاش پاسخ گفت. زمانی که با همسرم (آقای خادم) ازدواج کردم، به ایشان گفتم ازدواج با شما به معنای این نیست که مسلمان میشوم. البته ما با سنت اسلام ازدواج کردیم؛ اما با ایشان شرط کردم که مسلمان نمیشوم!
معجزه گریههای فاطمیه
همسرم مسلمان بود و من مسیحی و ما چندین سال با همین شرایط زندگی کردیم، اما وقتی قرار است درهای بهشت به رویت باز شود، از اراده انسان خارج میشود و مقاومتهای بیهوده، فایده ندارد.
داستان هدایت شدن من به بازگشایی
حسینیهای در کپنهاگ برمی گردد. همسرم به اتفاق دوستانش مؤسس این حسینیه بودند و شیعیان تا آن روز هیچ مسجد و حسینیهای نداشتند. اصرار همسرم برای حضورم در حسینیه بی فایده بود، چون من علاقهای به گریه کردن نداشتم!
یک شب که همسرم میخواست به حسینیه برود به من گفت من یک خواهشی از شما دارم. امشب شهادت حضرت زهرا(س) است. از شما میخواهم همراه من به حسینیه بیایی. چون ایشان «مادرِ» اسلام است. هرچند خیلی مایل نبودم، اما قبول کردم که همراهش به مراسم عزاداری بروم.
داستان مسلمان شدن «لنه مته سین»🌸
حسینیه یک ساختمان دوطبقه بود که طبقه پایین برای خانمها تدارک دیده شده بود. چراغها را خاموش کردند و نور مجلس خیلی کم شده بود. مراسم شروع شد. نمیتوانم برایتان توصیف کنم. اما روحم پرواز کرد. من در آن تاریکی نوری را دیدم که در اتاق چرخید و حس کردم در وجود من نشست. حالت خاصی پیدا کردم، اما متوجه نبودم چه اتفاقی افتاد.
به خانه که برگشتیم، همسرم متوجه دگرگونی حالم شد و از من پرسید چه اتفاقی افتاده است، ماجرا را برایش تعریف کردم. لبخندی زد و گفت: این طبیعی است، خدا میخواهد برای او باشی.
وقتی این جمله را گفت، آرامش خاصی پیدا کردم و تصمیم گرفتم مسلمان شوم، بدون اینکه اطلاعی داشته باشم. همسرم گفت: تصمیم سختی است، فکر کن اگر وارد اسلام شوی دیگر نمیتوانی از آن خارج شوی و برگردی. کمی با هم صحبت کردیم و فردای آن روز تصمیم گرفتم در اولین اقدام پوشش اسلامی را تهیه کنم. گفتم من امروز میخواهم شروع کنم. به بازار رفتم و روسری و مانتو خریدم. از همان روز از همسرم خواستم به من نماز خواندن را یاد بدهد. امروز خدا را شکر میکنم که آن شب در فاطمیه «خدا» مرا خواند. من خدا را شاکرم که در فاطمیه کامل شدم. اکنون بیش از 18سال است میهمان بزم معرفت الهی شدهام.
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@rahekhoda
هدایت شده از قلــعه نو آنلایـــن🍵
15.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 قبیلهای در آفریقا که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن نشده اما از تمام دنیا، فقط یک نفر را می شناسند...
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
@andishe_basirat
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
🔴فقیر شکرگزار
✍«مسمع بن عبدالملک» گوید: در سرزمین منا در محضر #امام_صادق علیه السلام بودیم و مقداری انگور در جلوی ما بود و از آن می خوردیم که فقیری آمد و از امام علیه السلام کمک خواست. حضرت سه دانه، انگور به او داد. مرد فقیر آن ها را گرفت و گفت: «الحمدللَّه...» (حمد برای خدا و پروردگار جهانیانی است که به من روزی داد.) امام علیه السلام فرمود: بمان تا به تو کمک کنم، آن گاه دو کف دست خود را پر از انگور کرد و به او داد. فقیر گرفت و گفت: حمد برای خدا و پروردگار جهانیانی است که مرا روزی داد.
امام صادق علیه السلام فرمود: باز هم صبر کن و به غلام خود فرمود: چه مقدار درهم نزد تو هست؟ غلام ملاحظه کرد حدود بیست درهم نزد او بود. حضرت آن ها را گرفت و به فقیر داد. فقیر درهم ها را گرفت و گفت: «الحمدللَّه» خداوندا این درهم ها از آن توست که به من رسید، تو یگانه ای و شریک نداری. امام صادق علیه السلام به فقیر فرمود: همین جا بمان و پیراهن خود را درآورد و به او داد و گفت: بپوش. فقیر پیراهن را پوشید و گفت: حمد خدایی را که مرا بپوشانید و به امام علیه السلام عرض کرد: خداوند به تو جزای خیر دهد و رفت. امام دیگر چیزی نفرمود. ما گمان کردیم که اگر آن فقیر برای امام دعا نمی کرد و همچنان حمد و سپاس خداوند می گفت امام علیه السلام همواره به او کمک می کرد، زیرا هر بار که حمد خداوند می گفت: امام علیه السلام به او کمک می کرد.
📚بحارالانوار، ج 47 ص 42
🔅امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
خداوند به بنده ای که شکر نعمت را با قلب خود بجا می آورد نعمتی نمی دهد مگراین که مستحق افزایش آن نعمت می گردد قبل از این که شکر قلبی خود را برزبان آورد.
📚 قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری ، ص 51
✅ @rahekhoda
✍علامه طباطبایی:
اینکه خداوند متعال عبادات ما را قبول می کنـد فقط از فضل خداست وگرنه اصلا عبادتی رخ نداده است...
📚رساله الولایه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💠 @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمانتان خیس و دلتان شکسته است.
نکند میلِ کربلا دارید؟ :)
🌷ما ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭیم ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾـی
💫ﭘﺮﻭﺍنه...
🌷ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ
💫ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﻣﺎﺩﺭ
🌷ﺑﻪ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﯾﮏ ﭘﺪﺭ
💫و ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ
🌷ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻮﺍﻟﯽﺳﺖ
💫ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ قلبمان
🌷آسمان دلتون پر ستاره
💫شبتون آرام عزیزان
🌷امیدوارم امشب غم وغصه ها
💫وناراحتی هاتون عین پروانه ها
🌷ازبین زندگیتون پربکشن
💫ودور بشن الهی دلتون خوش
🌷و زندگیتون آباد باشه
💫ان شاالله
🌷شبتون زیبا و درپناه خدا
@rahekhoda
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | چرا امام زمان(عج) اذن ظهور پیدا نمیکند⁉️
💯 تاوان اینکه از کنار گناه ساده رد بشیم...
#نشر_حداکثری
#استاد_تقوی
@rahekhoda
30.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه پیشگو هستم و نه ادعای پیشگویی دارم اما سه ماه قبل حرفی زدم که خودم هم فکر نمیکردم به این زودی محقق شود و مسیح علینژاد کلمه به کلمه آن را تکرار کند!
@rahekhoda
🔹اینجا آلمان نیست، ژاپن و کره هم نیست، دامغان خودمونه...
🔸این نیروگاه خورشیدی هم که وسعتش اندازه 24 تا زمین چمن ورزشگاه آزادیه قراره سالی 18 میلیون کیلووات ساعت برق تولید کنه و چراغ حدود 34 هزار نفر رو روشن نگه داره...
📝محمد عنایتی نجف آبادی
✅ @rahekhoda
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به آقا گفتن شما چرا تشر نمیزنین به مسئولین؟!
پاسخشون رو ببینید
✅ @rahekhoda
🌱 بعضیا میگن ایران هنوز ابر قدرت جهانی نشده.
مهم نیست که ابر قدرت شده یا نه!
مهم اینه که ابر قدرت ها ازش میترسن💪
🤲اللهم احفظ قائدنا #امام_خامنه_ای
#لبیک_یا_خامنه_ای
┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
#عذابهای_اخروی_زنان_بی_حجاب_و_بدحجاب 😱😱😨😨
امیرالمومنین #علی (علیه السلام) میفرماید:
« روزی با #فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند .
گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.)
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از سینه اش آویزان کرده اند.
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.
حضرت #فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.
و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد …
و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.
و زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.
و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.
و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت .
و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی سخن چین و دروغگو بود.
و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد.
بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲
@rahekhoda