eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
395 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
9هزار ویدیو
81 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
سه دقيقه در قيامت 01.(1).mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه اول * ‌پای ثابت میز محاسبه در برزخ! * اگر میخواهی شهید شوی..... * چه چیز در برزخ معطلمان میکند؟! * چشم برزخی؛ خوب یا بد؟ * عالم شگفت انگیز خیال * کتابی که از تجربه نزدیک به مرگ حاصل شد! * برنجی که از برزخ آمد! * چگونه اعمال، صورتهای برزخی را ماندگار میکند؟ * محاکمه شوخی در محاسبه اعمال * با عینک فلسفه، به هستی بنگریم! * پرواز روح همان مرگ است؟ 📅98/07/06 ⏰مدت زمان ۳۰:۲۹ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
02_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
17.07M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه دوم *مرگ، رازی بزرگ دارد! * آیا NDE مخصوص جهان سوم است؟ * برزخ هم برزخی دارد! * مردی که میتوانست، مرده را زنده کند! * توبه؛ فرایندی برای تبدیل همه زشتی ها به حسنات * از بن بست حق الناس ، رها شویم! * حقوق والدین، حق الناس است؟ * عمود به عمود تا فرج 📅98/07/13 ⏰ مدت زمان : ۳۹:۵۶ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
03_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
29.6M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه سوم * آثار رفت و آمد به قبرستان * برزخ ملحق به دنیاست! * قبر هر کسی به نوعی جسم اوست. * خدای‌واقعی!! * تفاوت نگاه‌ها به فراماده * تفاوت NDE با خواب و توهم * شرط ایمان از منظر علامه طباطبایی * لحظه مرگ چه کسی را می‌بینیم؟ * دریچه رزق 📅98/08/17 مدت زمان ١:١۵:٢٩ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
04_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
23.2M
🔉شرح و بررسی کتاب 🔉تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔉جلسه چهارم * می‌شود خدا را دید؟! * فاصله گرفتن ازحجاب تن و شهود * دروازه‌های ورودی فرد * ستون حنانه * ماجرایی از کتاب ایون الکساندر * رابطه مغز و نفس * الزام سلام دادن به حضرت خضر به روایت امام رضا علیه‌السلام * نماز برای وضع حمل آسان * اثر قرآن خواندن برای اموات * اعلم چه کسی است؟! * روایت‌هایی پیرامون مرگ * لحظه مرگ انسان چه چیزی را می‌بیند؟ * تفاوت ادراک پیش از مرگ و پس از مرگ ⏰مدت زمان: ۵۴:۴۵ 📆1398/08/24 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
ماجرای واقعی شیعه شدن دو دانشجوی آمریکایی در مشهد ایران 1️⃣قسمت اول آیت الله : شخصی مورد اطمینان و وثوق برایم نقلكرد كه در مقدّس و در منزل یكی از دوستان با دو دانشجوی كه زن و شوهر بودند ملاقات كردم. برای آن دو، داستان شگفت آوری رخ داده بود كه به تقاضای میزبان آن داستان را برای ما نقل كردند: آن دو جوان آمریكایی گفتند: وقتی كه ما در یكی از دانشگاه های آمریكا مشغول تحصیل بودیم، پیوسته در خود احساس خلأ می كردیم. با اشاره به سینه اش گفت: احساس می كردم كه اینجا خالی است. سپس خیال كردم كه این خلأ و كمبود ناشی از غریزه جنسی است و با ازدواج و انتخاب همسر، آن خلأ پر می گردد. از این رو، هر دو تصمیم گرفتیم كه با همدیگر ازدواج كنیم؛ امّا پس از ازدواج نیز آن خلأ پر نشد و كما كان آن كمبود و خلأ را در خود احساس می كردیم. از این امر سخت ناراحت گشتم و با این كه به همسرم علاقه داشتم، در ظاهر تمایلی به او نشان نمی دادم و گاهی حتّی حوصله صحبت كردن با او را هم نداشتم. روزی برای عذرخواهی به او گفتم: اگر گاهی می نگری كه من حال خاصّی دارم و از شما دوری می گزینم، خیال نكنید كه علاقه ای به شما ندارم؛ بلكه این ناراحتی و افسردگی و احساس خلأ از دوران دانشجویی در من بوده و تاكنون رفع نشده است و هراز چند گاه بدان مبتلا می گردم. همسرم گفت: اتّفاقاً من نیز چنین حالتی دارم. پس از آن گفتگو، پی بردم كه احساس خلأ درونی درك مشترك هر دوی ماست، و در نتیجه تصمیم گرفتیم كه برای رفع آن چاره ای بیندیشیم. در آغاز، بنا گذاشتیم كه بیشتر به كلیسا رفت و آمد داشته باشیم و به مسائل معنوی بپردازیم، شاید آن خلأ برطرف گردد. ارتباطمان را با كلیسا و مسائل معنوی گسترش دادیم و در آن زمینه، كتاب هایی را نیز مطالعه كردیم؛ امّآ آن خلأ و عطش معنوی رفع نشد. چون شنیده بودیم كه در كشورهای شرقی، به خصوص چین و هندوستان، مذاهبی وجود دارند كه مردم را به ریاضت و انجام تمرین های ویژه ای برای رسیدن به حقیقت دعوت می كنند، تصمیم گرفتیم كه به آن كشورها سفر كنیم؛ و چون چین، از دیگر كشورهای شرقی، به آمریكا نزدیك تر است ابتدا به چین سفر كردیم. در چین، از مسؤولان سفارت آمریكا درخواست كردیم كسانی را كه در آن كشور در زمینة مسائل معنوی و ریاضت كشی سرآمدند به ما معرفی كنند و آن ها شخصی را به ما معرفی كردند كه گفته می شد رهبر روحانیون مذهبی چین و بزرگترین شخصیت معنوی آن كشور است. با كمك سفارت، موفق شدیم نزد او برویم و با راهنمایی و كمك او مدّتی به ریاضت مشغول شدیم؛ امّا كمبود معنوی و خلأ درونی مان برطرف نگردید. از چین به تبّت رفتیم و در آنجا و در دامنه های كوه هیمالیا معبدهایی بود كه عده ای در آن ها به عبادت و ریاضت می پرداختند. به ما اجازه دادند كه به یكی از معبدها راه یابیم و مدّتی را به ریاضت بپردازیم. ریاضت هایی كه آنجا متحمل می شدیم بسیار سخت بود، از جمله چهل شب روی تختی كه روی آن میخ های تیزی كوبیده بودند، می خوابیدیم. پس از گذراندن مدّتی در آنجا و انجام ریاضت ها و عبادت، باز احساس كردیم خلأ درونی ما كماكان باقی است و رفع نگردیده. از آنجا به هندوستان رفتیم و با مرتاضان زیادی تماس گرفتیم و مدّتی در آنجا به ریاضت پرداختیم، امّا نتیجه نگرفتیم و مأیوس گردیدیم. بالاخره این تصور در ما پدید آمد كه اصلاً در عالم حقیقت واقعیتی نیست كه بتواند خلأ درونی انسان را اشباع كند. نا امیدانه تصمیم گرفتیم كه از طریق خاورمیانه به اروپا و سپس آمریكا رهسپار گردیم. از هندوستان به پاكستان و از طریق افغانستان به ایران آمدیم و ابتدا وارد شهر بزرگ مشهد شدیم و آن را شهر عجیبی یافتیم كه نمونة آن را تاكنون مشاهده نكرده بودیم. در وسط شهر ساختمانی جالب و با شكوه با گنبد و گلدسته های طلا كه پیوسته انبوهی از مردم به آن رفت و آمد داشتند، ما را به خود جلب كرد. سؤال كردم: اینجا چه خبر است و این مردم چه دینی دارند؟ گفتند: این مردم مسلمانند و كتاب مذهبی آنان قرآن است و در این شهر و این ساختمان یكی از رهبران مذهبی آن ها كه به او امام می گویند دفن شده است. پرسیدم: امام كیست و چه می كند؟ گفتند: امام انسان كاملی است كه به عالی ترین مراحل كمال انسانی رسیده است و او با رسیدن به آن مقام، دیگر مرگی ندارد و پس از رخت بر بستن از دنیا نیز زنده است. چون این مسلمانان چنین اعتقادی دارند، به زیارت ایشان می روند و با عرض ادب و احترام حاجت می خواهند و امام حاجت آن ها را برآورده می سازد. گفتم: قسمت های برجسته ای از قرآن را برای مانقل كنید؟ به ما گفتند: در یكی از آیات قرآن آمده است كه هر چیزی خداوند را تسبیح می گوید! .... ادامه دارد... 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
1_1603877237.mp3
31.61M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه چهل و چهارم * داستان : با نامحرم * ضرورت ارتباط با نامحرم * مرز روابط محرم و نامحرم * مثال‌های قرآنی ارتباط نامحرم . حضرت مریم (س) . حضرت سلیمان(ع) . حضرت موسی (ع) * اثر گناه در رزق * رابطه بین شهادت و چشم * مرگ چه کسی شهادت است؟ * روزی شهادت با مراقبه چشم 📅99/01/16 @rahekhoda
🚨افطار و شام و سحری انقلاب مگه میشه آخه🤦‍♂️ 💠 برای قضیه ، ما در دفتر مانده بودیم. شب با یکی از دوستانِ دفتر، به نمازِ رفتیم. بعد از نماز، آقا فرمودند: چطور شما این موقع (موقع افطار) در دفتر هستید؟ گفتیم: برای استهلال مانده‌ایم. فرمودند: خیلی خب، را برویم منزل ما. ما هم دلمان می‌خواست که برای افطار منزل آقا برویم، ولی هم می‌کردیم. گفتیم: نه آقا در دفتر غذا تهیه کردند. فرمودند: بیایید برویم! ما هم رفتیم. این آقای که پذیرایی می‌کند، مقداری و و و آورد. ما مقداری نان و پنیر یک مقدار هم حلوا خوردیم ولی بودیم که غذا را بیاورند بالاخره افطار است و با غذایی باید ادامه پیدا کند. چون ما کنار نشسته بودیم ایشان چشمشان توی چشم ما نمی‌افتاد، مقداری آزادتر بودیم. این آقای حاج ناصر که می‌آمد ، من یک جوری علامت دادم که چیزی ادامه دارد یا نه؟ که اگر ادامه ندارد ما همین را بخوریم و گرسنه نباشیم. اگر ادامه دارد خب خودمان را به اینها سیر نکنیم. علامتی دادم و ایشان گفت: نه ادامه ندارد. ما هم همان نان و حلوا و نان و پنیر را خوردیم، ولی اگر دفتر می‌آمدیم ، قطعاً غذایی که در دفتر درست کرده بودند، برای همین پرسنلی که شیفت کاری داشتند از غذای حضرت آقا بود. 💠 بعد که افطار کردیم و حضرت آقا تشریف بردند داخل، ما به آقای حاج ناصر عرض کردیم که این چه افطاری بود؟! اگر ما دفتر بودیم یک غذای حسابی به ما می‌دادند. ایشان گفت که خانواده حضرت آقا مشرف شدند و قبل از رفتن، یک قابلمه بزرگ از این حلواها درست کردند. به اندازه این سه چهار شب، افطارمان هرشب حلوا است و با حضرت آقا نان و پنیر و حلوا می‌خوریم. گفتم چه کار می‌کنید؟ ایشان گفت: برای سحر، ما درست می‌کنیم و به اندازه ، برای حضرت آقا آبگوشت می‌دهیم و بقیه اش را هم خودمان می‌خوریم. 📚به نقل از حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
حتما مطالعه کنید ✅ متروی 🔰 چادر و شب قدر روز نوزدهم ماه مبارک سوار مترو شدم. ۴، ۵ دختر مدرسه‌ای حدود ۱۲، ۱۳ ساله کلاه به سر در مترو بودن. ناخواسته قسمت‌هایی از مکالمات‌شان را شنیدم. بخشی از آنچه دیدم و شنیدم این‌ها بود: یکی‌شون گفت دیشب می‌خواستم برم احیاء اما مامانم چادرم رو گم کرده بود. یک چادر گل‌گلی آورد که بیا با این بریم، منم گفتم روم نمیشه و نرفتم. یکی دیگه گفت منم اتفاقا چادر مشکی نداشتم، مامانم گفت با این وضعت نمی‌برمت و خودش رفت مراسم و من موندم خونه و ... همین‌طور بحث چادر مشکی داشتن و نداشتن گرم بود که یک خانم ۵۰، ۶۰ ساله چادری گفت من براتون چادر می‌فرستم، هر چند تا که خواستین. شماره‌مو بنویسید، زنگ بزنید سایز بدین براتون می‌فرستم. دخترها خیلی خوشحال شدن و مشغول به صحبت و تلفن دادن و گرفتن. بعد اون خانم گفت همه‌تون دخترای من، من یک دختر دارم نوه‌م هم پسره، دختر خیلی خوبه. دخترها شروع کردن به خوشحالی و پرسیدند: + خونتون هم بیایم؟ - آره. + حیاط دارین؟ - آره. + آخ جون بریم حیاط حاج خانم و دور هم، چقدر کیف میده. یکی‌شون گفت من از مامان بزرگم بدم میاد، نوه‌های پسری رو فقط دوست داره، همه دخترها دوستش ندارن! بعد گفتند: + حاج خانم چکاره هستین؟ - دبیر و معاون مدرسه بودم. + ایول ما معاون اینقدر باحالِ چادری نديده بودیم! الآن ما سه نفر رو از مدرسه قبل عید مدیرمون اخراج کرده! - ئه! چرا؟! چه بد! فامیل مدیرتون چیه؟ ببینم کسی آشنا در میاد باهاش که شما رو دوباره مدرسه قبول کنه ... اون خانم سه ایستگاه جلوتر پیاده شد و بچه‌ها خوشحال گفتند که زنگ بزنیم چادر سفارش بدیم و فردا شب بریم احیاء حرم و ... تمام همین قدر ساده همین قدر تلخ همین قدر شیرین 👈 راستی خانواده کجای این ماجراست؟! اصلاً نقشی داره؟! ✅ @rahekhoda
سه دقيقه در قيامت 01.(1).mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🎙 استاد امینی خواه 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه اول 🔹 پای ثابت میز محاسبه در برزخ! 🔹 اگر میخواهی شهید شوی..... 🔹 چه چیز در برزخ معطلمان میکند؟! 🔹 چشم برزخی؛ خوب یا بد؟ 🔹 عالم شگفت انگیز خیال 🔹 کتابی که از تجربه نزدیک به مرگ حاصل شد! 🔹 برنجی که از برزخ آمد! 🔹 چگونه اعمال، صورتهای برزخی را ماندگار میکند؟ 🔹 محاکمه شوخی در محاسبه اعمال 🔹 با عینک فلسفه، به هستی بنگریم! 🔹 پرواز روح همان مرگ است؟ ⏰مدت زمان ۳۰:۲۹ ▪️ کانال معرفتی ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ 🌱🍃@RAHEKHODA 🌿🍂
13.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی میگن مردم اعتقاداتشون کم شده یا از بین رفته... یا ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ ❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
سه دقيقه در قيامت 01.(1).mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🎙 استاد امینی خواه 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه اول 🔹 پای ثابت میز محاسبه در برزخ! 🔹 اگر میخواهی شهید شوی..... 🔹 چه چیز در برزخ معطلمان میکند؟! 🔹 چشم برزخی؛ خوب یا بد؟ 🔹 عالم شگفت انگیز خیال 🔹 کتابی که از تجربه نزدیک به مرگ حاصل شد! 🔹 برنجی که از برزخ آمد! 🔹 چگونه اعمال، صورتهای برزخی را ماندگار میکند؟ 🔹 محاکمه شوخی در محاسبه اعمال 🔹 با عینک فلسفه، به هستی بنگریم! 🔹 پرواز روح همان مرگ است؟ ⏰مدت زمان ۳۰:۲۹ ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ ❄🌨@RAHEKHODA ☃️❄
✳️ راه باز کنید؛ مشهدی رمضان آمده است! 🔻 مشهدی رمضان می‌گوید: دیدم زنی از نوبت خود در صف قصابیِ من طفره می‌رود؛ تا این‌که جلو آمد و گوشتی خرید ولی به‌جای پول، شناسنامهٔ شوهرش را به‌عنوان گروئی به من داد و گفت که او کارگر بنا است و در حین کار از دیوار افتاده و در خانه بستری است و یک هفته است که شام نداریم. 🔸 من آدرس او را گرفتم و به خانهٔ او وارد شدم. دیدم روی گلیمی نشسته و به شوهر مجروحش غذا می‌خوراند. اتفاقا قرار بود چند روز بعد با خانواده‌ام به برویم و دویست تومان پول پس‌انداز کرده بودم. رو کردم به علیه السلام و عرض کردم ای آقا! من یک وقتی دیگر به زیارت شما می‌آیم و آن وجه را به آن خانواده پرداختم. 🔺 من به خاطر انصراف از سفر مشهد مورد ملامت خانواده‌ام واقع شدم. همان شب خواب دیدم وارد مشهد شدم ولی صحن امام پُر است و کسی را اجازهٔ ورود نمی‌دهند. در این میان دیدم خادم حرم جلو آمد و گفت: ایها الناس! راه دهید، راه دهید، مش رمضان آمده است. دیدم آن حضرت از داخل ضریح با من دست می‌دهد و می‌گوید خوش آمدی به خانهٔ ما. این‌جا فهمیدم عمل من مقبول افتاده است. 👤 📚 برگرفته از کتاب | ج۲ 📖 ص ۹۵ ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA