🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 #پروانهای_در_دام_عنکبوت 🕷 #قسمت_صد_و_سی_و_دوم 🎬 با اسحاق انور حرکت کردیم من و انو
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 #پروانهای_در_دام_عنکبوت 🕷
#قسمت_صد_و_سی_و_سوم 🎬
انور با عصبانیت از آمبولانس پرید بیرون و شروع به فحاشی کرد غافل از اینکه هنوز در محلهی مسلمان نشین اورشلیم هستیم.
گویا آمبولانس با یه ماشین برخورد کرده بود و داخل چالهی خیابان افتاده بود.
همینطور که انور داشت حرفهای رکیک میزد ناگاه مردی از داخل ماشین عقبی فریاد زد: بگیرید این حرامزاده را این خفاش خونخوار همون دکتری هست که چشمهای زیبای زهرای من را به غارت برد چشمای آبی دختر چهار سالهی من را از حدقه درآورد و معلوم نیست به کدام حیوان صهیونیست پیوند زد... با این حرف مرد جمعیتی که نمیدانم تا اون موقع کجا پناه گرفته بودند به سمت آمبولانس حمله ور شدند.
باران مشت و لگد بود که بر سر ما میاومد و دو تا مرد خیلی سریع من و انور را سوار یک ماشین سواری کردند.
یکی از مردها جلو کنار راننده نشست و یکی دیگر کنار من و اسحاق انور نشست و با اسلحه کمری به سمت اسحاق انور نشانه رفته بود و هر چند دقیقهای یک بار مشتی حوالهی سر تاس و صورت وحشت زدهی انور میکرد.
با یه چشمبند چشمان انور را بستند و یک چشم بند هم طرف من داد و در حینی که چشمک میزد گفت: ای عفریتهی صهیونیست این چشم بند را تو بزن که من کراهت دارم دستم به تن تو بخورد.
فهمیدم که اینا نقشههای علی و دوستاش هست.
انور انگار هنوز اتفاقات پیش آمده را هضم نکرده بود مثل آدم گنگ با چشمان بسته نشسته بود و کلامی بر زبان نمیآورد.
بالآخره بعد از نیم ساعت رانندگی ما را جایی پیاده کردند و وقتی چشمانمان را باز کردند خودم را داخل یک اتاقی دیدم که تنها راه ارتباط با بیرون دری کوچک و آهنی بود.
دستهای من و انور را بستند و شروع کردند به زدن انور و هر از گاهی با قندان تفنگشان ضربهای هم به من میزدند.
خوب که انور را شستند و بی حال روی زمین افتاد جیبهاش را تخلیه کردند و بیرون رفتند و در را بستند.
انور با چشمانی نیمه باز که مثل هلو ورم کرده بود نگاهم کرد انگار تو عالم خودش نبود با ابروش اشاره کرد به سرم و گفت: مامان .... خون شده...
از تعجب داشتم شاخ در میآوردم از کی من مامان این غول بی شاخ و دم شدم و خبر ندارم؟!
#ادامه_دارد...💦🌧💦
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─