eitaa logo
🦋 "راه روشن" 🦋
371 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
127 فایل
اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله‌ی هوسرانی خودشان قرار خواهند داد. کانال #راه_روشن را به دوستان خود معرفی کنید ارتباط با ادمین: 09210876421 @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🦋 #پروانه‌ای_در_دام_عنکبوت 🕷 #قسمت_نود_و_هفتم 🎬 خیلی دست‌پاچه شدم برگشتم طرف علی و آ
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🦋 🕷 🎬 علی ادامه داد: راستش اگه بخوام از اول اول بگم هم خیلی وقت گیره و هم مفصل، پس من خلاصه میگم، هرکجا برات مبهم بود یا سوال داشتی بپرس تا برات توضیح بدم. راستش خودت میدونی من از بچگی عاشق نمایش و تئأتر بودم و کمابیش، می‌دونی بیشتر کتک‌هایی که از پدرم و مامان صفیه می‌خوردم برای این بود که ادا و حرکات همسایه ها و قوم و خویش‌ها را مثل خودشون در می‌آوردم و پدر و مادرم به گمان اینکه من قصد تمسخر دیگران را دارم برای تنبیه من با شلاق وارد عمل می‌شدند. خنده‌ای کردم و یاد خاطراتی افتادم که علی حرکات بقیه را تقلید می‌کرد و گفتم: خخخخ بارها شاهد بودم، هم هنرنمایی‌هات را دیدم و هم در رفتن از زیر تنبيهات پدرانه را .... دوباره دستم را فشرد و گفت: قربون این خنده‌های ملیحت بشم من..... همیشه بخند گلکم.... انگار برق سه فاز بهم وصل کرده بودند آخه هنوز به این رفتارهای سرشار از محبت علی عادت نکرده بودم و با ادامه‌ی حرف‌های علی، حالتم عادی شد. علی: خلاصه، علی رغم میل باطنیم که به تئاتر بود، به خاطر استعداد خاصی که به شیمی داشتم، رشته‌ی شیمی هسته‌ای را در دانشگاه انتخاب کردم، آخه معتقد بودم با این رشته بهتر می‌تونم به مردم خودم خدمت کنم. همون اول ورود به دانشگاه متوجه شدم اکثر استادها من را با دانشجوی دیگری که اتفاقاً تو همین رشته درس میخونه، اشتباه می‌گیرن، خیلی دلم میخواست ببینم کیه و چیه، فهمیدم اسمش هارون هست و چند ترم بالاتر از من هست، وقتی دیدمش به استادها حق می‌دادم ما را با هم اشتباه بگیرن، یه فرق‌های جزیی داشتیم که کسی به اونا توجهی نمی‌کرد، بعضی وقتا فکر می‌کردم نکنه، هارون واقعاً برادر من هست و نمی‌دونم. تا اینکه یه روز متوجه شدم. ...💦⛈💦 ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─