#امام_غریبم
دلم شکسته، دلم را نمی خری آقا؟
مرا به صحن بهشتت نمیبری آقا؟
اگرچه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمیبری آقا ...
#شهادت_امام_رضا_ع_تسلیت
●➼┅═❧═┅┅───┄
#یاعلی_بن_موسی_الرضا_ع
خراسان می دهد بوی مدینه
خراسان کوه غم دارد به سینه
خراسان را سراسر غم گرفته
در و دیوار آن ماتم گرفته
●➼┅═❧═┅┅───┄
#یک_جمعه_دیگر_گذشت
به کوچه کوچه بنالم، ز عابری که نیامد
غزل غزل بسـرایم، ز شاعری که نیامد
شکسته بغض گلویم، در انتظار عجیبی
خدا کند که بیاید، مسافری که نیامد
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
•
شرایط سخت که میشد،
خدا خودش دلداریاش میداد.
برایش به روز و شب قسم میخورد که
تنهایش نگذاشته و از او ناراحت نشده.
و الضّحی، و اللّیلِ اِذا سجی،
ما ودّعک ربّک و ما قلی. (ضحی/1-3)
نازش را میخرید. عزیز بود برایِ خدا.
به او میگفت آنقدر به تو عطا میکنیم که راضی بشوی؛
لسوف یُعطیک ربّک فترضی.(ضحی/5)
از اخلاقش به وجد میآمد؛
اِنّک لعلی خلُقٍ عظیم. (قلم/4)
به جانش قسم میخورد؛ لعمرک...(حجر/72)
گاهی با رمزهایی با او حرف میزد.
رمزهایی که هنوز هم فقط میانِ خدا و رسول مانده؛
الف، لام، میم. کاف. هاء، یا، عین، صاد. عین، سین، قاف... نگرانش میشد؛
لعلّک باخع نفسک اَلا یکونوا مؤمنین. (شعراء/3)
غصهاش را میخورد؛
ما انزلنا علیکَ القرآن لتشقی. (طه/2)
میگفت که هوایش را دارد؛ انّا کفیناکَ... (حجر/ 95)
تعریفش را پیش مؤمنین میبُرد تا قدرش را بدانند؛
عزیزٌ علیه ما عنتُم حریصٌ علیکم. (توبه/ 128)
گاهی فکر میکنم همهی اینها خیلی هم غریب نیست
وقتی محمّد(ص)، فقط رسولِ خدا نبود، حبیبِ خدا بود.
همهی این نازکشیدنها و نازخریدنها فقط از محبّی
برای حبیبش برمیآید. این روزهای آخر صفر باید
بنشینیم و عزایِ فقدانِ مردی را بگیریم که
عزیزکردهی خدا بود.
#مریمروستا
گفت: والله اگر از این انگور نخورید
من شما را نمی گذارم از این مجلس
به سلامت بیرون بروید.
این تهدید، تهدید کشته شدن بود.
چه آقا انگور را بخورد،
چه با شمشیر کشته بشود.
اما فقط برای خاطر اسلام مظلومیت را خرید.
دید اگر این جنایتکار این کار را بکند
دیگر بعدا حرمتی برای اسلام نمی ماند.
شیعه به خونخواهی برخواهد خواست و وضع
هم وضعی نیست که شیعه بتواند پیش ببرد.
امام (ع) پیش بینی کرد که مأمون
همه شیعه را تصفیه خواهد کرد.
لذا برای حفظ جان شیعه، برای حفظ جان
شیعیان، مظلومانه آن انگور را تناول کرد.
📕 زبور اشک، ج۲، ص ۱۱۱ و۱۱۲
#استادسیدعلینجفی
هر سال بعدازماه محرم وصفر که می شد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سید الشهدا علیه السلام می فرمودند :کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار می خرند ، چند روزی بال و پرش رو می بندند ، روی پشت بام خو نه بهش آب و دانه میدن ، بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند ، و پروازش میدن،
اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست ، میگن هنر داره و رگه داره ، اما اگه برنگشت و رفت ،
روی پشت بام کس دیگه ای نشست ، میگن بی هنر وبی رگ بود !
(آهای مردم آهای جوان ها ، محرم و صفرگذشت)
و توی این دو ماه امام حسین(علیه السلام ) ما ها رو خرید ، بال وپر مون رو بست پیش خودش نگه داشت
در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام ) بودیم
و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین(علیه السلام ) بودو در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام ) خوردیم ،حالا بعد دو ماه بال و پر مون رو باز کرده که پرواز کنیم ،نکنه که بی هنر و بی رگ باشیم ، بریم روی بام کس دیگه بشینیم ، نکنه نان ونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ،
بیایید به امام حسین(علیه السلام )یه قول بدیم ،
قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه فقط کبوتر امام حسین(علیه السلام ) باشیم
وفقط واسه اون پرواز کنیم،
وفقط روی پشت بام اون بشینیم.
لبیک یا حسین❤️