eitaa logo
راهی به سوی نور
69 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
6هزار ویدیو
77 فایل
پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
راهی به سوی نور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ : حضور ولیّ‌فقیه در رٵس حکومت باعث استبداد می‌شود یا مانع استبداد؟ : قبل از ورود به بحث، بیان چند نکته ضروری است: 🔷اول: اگر استبدادی که از ناحیه ولیّ‌فقیه مد نظر است به علت وجود یک نفر در رأس حکومت باشد، این اشکال برای همه نظام های سیاسی وارد است. امروزه در اکثر (اگر نگوییم همه) کشورها، شخص واحدی (صدر اعظم،رئیس جمهور یا پادشاه) کشور را اداره می کند و طبیعی است که از دیگر قوای داخلی استفاده می کند. 🔷دوم: اگر استبداد مورد نظر به علت اختیارات ولیّ‌فقیه یا تعبیر «ولایت مطلقه فقیه» است؛، می توان جواب آن را درمبحث در همین کانال 《 @khadem_astan 》 دید. معنای استبداد یعنی خودخواهى و خودکامگى و نفس مدارى. 🔹الف) نفس مدارى: در خاستگاه حکومتهاى دیکتاتورمآب اصولًا بر اساس نفس پرستى، قدرت طلبى، کام جویى و هواخواهى شخص یا گروه ویژه‏‌اى شکل می‌گیرد. در حالی‌که دین اساساً با سلطه‏‌جویى و ریاست‌طلبى، ستیز و عناد دارد و حکومت را تنها با خاستگاه الهى و خدا محورانه، همراه با اقبال و خواست عمومى می‌پذیرد. 🔹ب) تقدم منافع شخصى بر مصالح اجتماعى: عموماً در نظام‏هاى دیکتاتورانه، منافع، خواستها و تمایلات شخص یا هیئت حاکمه بر مصالح و منافع عمومى تقدم دارد. در حالى که در حکومت دینى حاکم یا حاکمان باید با تمام وجود خود را وقف خدمت به جامعه نمایند و در تعارض بین منافع فردى آنان و مصالح اجتماعى، تقدم با منافع عمومى و اجتماعى است . 🔹ج) جهت گیرى قوانین بر اساس خواستهاى شخص: نوعاً در نظام‌هاى دیکتاتورى کوشش می‌شود که در حد امکان قوانین مناسب با تأمین منافع و خواستهاى دنیاپرستانه حاکم یا طبقه حاکم وضع شود. 🔸 در نظام ولایت فقیه هیچ یک از ویژگی‌های بالا وجود ندارد که با مراجعه به قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، می‌توان آن را تبیین کرد: 🔷اول: قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، با پذیرش قاطع ۹۸/۲درصد مردم به تصویب رسید. در ادامه نیز هر گونه تغییرى در قانون اساسى باید به تصویب مردم برسد . طبق قانون اساسى، مردم در تعیین ولیّ‌فقیه، از طریق انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان دخالت دارند. همچنین آنان در مجارى قانون‏‌گذارى و اجرایى حکومت، از طریق انتخابات مجلس شوراى اسلامى و انتخابات ریاست جمهورى نقش دارند. این سه نحوه دخالت مردم در حکومت، نه تنها در هیچ یک از حکومت‏هاى استبدادى وجود ندارد بلکه در مردمی‌ترین نظام‏ها، چنین دخالت و مشارکت گسترده مردم مشاهده نمی‌شود . 🔷 دوم: دامنه قدرت ولىّ‌فقیه در قانون اساسى، به دو شکل محدود است: 🔹۱. در اصل چهارم قانون اساسى آمده است: «کلیه قوانین و مقررات مدنى، جزایى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى، سیاسى و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامى باشد» یعنى، قوانین اسلام تعیین کننده اختیارات او است . 🔹۲. ولیّ‌فقیه در برابر قانون اساسى تعهد داده است و علاوه بر تعهد الهى خود به اجراى احکام اسلام، با پذیرش منصب ولایت در مجراى قانون اساسى، تعهدى نسبت به قانون اساسى دارد. آنجایى که این تعهد، لازم (نه جایز) و بدون حق فسخ است، تعهدى مضاعف براى او محسوب می‌شود و تخلف او از قانون اساسى، باعث خروج او از عدالت و در نتیجه سلب او از ولایت می‌گردد. پس اختیارات ولیّ‌فقیه در قانون اساسى از ناحیه قوانین اسلام و قانون اساسى مقید و محدود است. این محدودیت در نظام‏هاى استبدادى وجود ندارد . ... @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ در اسلام، ناشی از ارزش‌هاست. ارزش‌هایی که وجود آنها هم آن سِمَت و هم مردم را مصونیت می بخشد. مثلا عدالت... ما مسلمین باید ولایت را تجربه کنیم. در طول قرنهای متمادی نگذاشتند. چه کسانی نگذاشتند؟ همان کسانی که آنها را از مسند قدرت و حکومت کنار می‌زند. کدام کشورها هستند که اگر در رٵس حاکمیت‌شان یک انسانِ پرهیزگارِ پارسایِ مؤمنِ مراعات‌کننده‌ی اوامر و نواهی الهی و عامل به صالحات و حسنات باشد، برای آنها بهتر نباشد از اینکه فردِ میگسارِ شهوترانِ پول‌پرستِ دنیاپرستی بر سر کار باشد؟؟ حالا هر ملت و هر مذهبی که می‌خواهند داشته باشند. یعنی حاکمیت انسان‌های پارسا، انسان های مخالف با شهوات و نفس خودشان، انسان‌های عامل به صالحات. این معنای ولایت اسلامی است. کدام ملت و کدام کشور است که این را نخواهند و به نفع شان نباشد؟ مفهوم آن را تصور کنند و تصدیق نکنند؟ چه کسانی با این اصل و این روش مخالفند؟ معلوم است آن قدرت‌طلبانی که در وجود و نفس خودشان تحقق آن معیارها، یعنی تحقق پارسایی، تخلی از شهوات و بی اعتنایی به زخارف دنیا را عملی نمی‌بینند. که هیچ اثری از خود پرستی، سلطنت و اقتدار خودخواهانه در آن وجود ندارد. اگر وجود پیدا کرد ولایت نیست. فرق بین حکومت و ضمانت‌های الهی با غیرالهی این است که در ضمانت‌های الهی ضمانت درونی است. اگر کسی که متصدی مقامی است تا شرایط آن را نداشت به خودی خود آن پیوند از او خلع می‌شود. این امر خیلی مهمی است. بنای ولایت الهی بر هضم شدن در امر و نهی پروردگار است. درست نقطه مقابل سلاطین مادی و حکومت‌های بشری. معنای ولایت در اصطلاح و استعمال اسلامی این است: یعنی حکومتی که در آن هست ولی نیست. و عزم قاطع هست اما به رٵی نیست. ولایت یعنی حکومتی که در آن در عین وجود اقتدار، در عین وجود عزّت یک حاکم و جزم و عزم و تصمیم قاطع یک حاکم، هیچ نشانه‌ای از استبداد و خودخواهی و خودرٵیی و زیاده طلبی و برای خود طلبی و اینها نیست. ┄┅•|•⊰❁⊱•|┅┄ 📚 ولایت‌و‌انسان‌سازی_ تنظیم شده از بیانات حضرت‌آیةالله‌خامنه‌اے ... @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ 🔹 قسمت چهل و ششم ┄❁ با اينكه‌ امام‌ براي‌ آزادي‌ بي‌بند و بار كه‌ در زمان‌ او به‌ و يا معروف‌ بود چندان‌ ارزش‌ قائل‌نبود، چنان‌ با مخالف‌ بود و از خودكامگي‌ نفرت‌ داشت‌ كه‌هيچ‌ «ليبرالي‌» نمي‌توانست‌ از اين‌ جهت‌ با او برابري‌ كند. مفهوم‌حكومت‌ خودكامه‌ از نظر محتوي‌ در نظرش‌ چيزي‌ جز غلبه‌ روحيه‌طاغوتي‌ بر روحيه‌ الهي‌ و غلبه‌ ظلم‌ بر عدل‌ نبود ولي‌ آن‌ آزادي‌نشأت‌گرفته‌ از فطرت‌ آدمي‌ كه‌ مطابق‌ با دستورات‌ الهي‌ بود را كاملاًاعتقاد داشت‌ و هيچگاه‌ آن‌ را نفي‌ نكرد. به‌ عقيده‌ امام‌ حدّ افراط‌ از آزادي‌ است‌ كه‌جامعه‌ را به‌ تباهي‌ و فساد مي‌شكاند و «بايد همه‌ بدانيم‌ كه‌ آزادي‌ به‌شكل‌ غربي‌ آن‌ موجب‌ تباهي‌ جوانان‌ و دختران‌ و پسران‌ مي‌شود كه‌ ازنظر عقل‌ محكوم‌ است‌ و تبليغات‌ و مقالات‌ و سخنراني‌ها و كتب‌ ومجلات‌ برخلاف‌ اسلام‌ و عفت‌ عمومي‌ و مصالح‌ كشور حرام‌ است‌ وبر همه‌ ما و همه‌ مسلمانان‌ جلوگيري‌ از آنها واجب‌ است‌ و از بايد جلوگيري‌ شود». امّا اين‌ جلوگيري‌ نبايد به‌ديكتاتوري‌ بيانجامد زيرا «جلوي‌ ديكتاتوري‌ را ما مي‌خواهيم‌بگيريم‌، نمي‌خواهيم‌ ديكتاتوري‌ باشد، مي‌خواهيم‌ ضد ديكتاتوري‌باشد ضد ديكتاتوري‌ است‌ نه‌ ديكتاتوري‌» بنابراين‌ «فقيه‌مستبد نمي‌شود. فقيهي‌ كه‌ اين‌ اوصاف‌ را دارد عادل‌ است‌، عدالتي‌ كه‌غير از عدالت‌ اجتماعي‌ مصطلح‌ است‌، عدالتي‌ كه‌ يك‌ كلمه‌ دروغ‌ اورا از عدالت‌ مي‌اندازد» 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... @khadem_astan