eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بیان آیه 3 فیها کُتُبٌ قَیمة3 🔹 و در (فيها كتب قيمه ) منظور از ( ) كه جمع است جرم كتاب نيست، بلكه منظور و مطالبى است كه در كتاب شده، و كلمه (كتاب )، هم بر كاغذ و لوحهاى مختلف مى شود و هم بر كلمات و الفاظ نوشته شده اى كه نقوش شده و يا با سياه شده، از آن الفاظ حكايت مى كند، و چه بسا بر آن الفاظ هم اطلاق شود، به اين اعتبار كه آن معانى به وسيله حكايت شده، و نيز بر حاكم و رانده شده نيز اطلاق مى گردد، مثلا مى گويند: (كتب عليه كذا بر فلانى چنين نوشتند يعنى كردند كه بايد چنين و چنان كند، 🔹 در هم آمده كه: (كتب عليكم الصيام )، و نيز فرموده: (كتب عليكم القتال )، و مراد از كتبى كه در است همين معناى آخر باشد، يعنى و قضايايى الهى باشد، كه در مورد و اعمال صادر شده است، دليلش كتاب است به صفت (قيمه )، چون كلمه ( ) از كردن به امر خيرى، و حفظ و مراعات آن، و ضمانت آن است، 🔹 همچنان كه در قرآن كريم در مورد استعمال شده، آنجا كه فرموده: (امر الا تعبدوا الا اياه ذلك الدين القيم )، يعنى دينى كه آن را حفظ مى كند، و را ضمانت كرده است، و معلوم است كه آسمانى قيم اند، چون امر مجتمع را بپا مى دارند، و با دستورات و احكام و قضايايى كه متعلق به عقايد و اعمال است بشر را مى كنند. ✅ بیان آیات 2و3 سوره بینه پس آيات مورد بحث اين مى شود كه آن و بينه روشنى كه از ناحيه تعالى براى آنان آمده، عبارت است از از ناحيه خدا، كه براى مردم آسمانى را مى خواند، پاك از باطل، صحفى كه در آن و قضايايى است به امر مجتمع انسانى، و اداره كننده آن به وجه، و مصالح آن. ☘☘☘ برای نشر فرهنگ ناب اسلامی به کانال متفاوت آموزه ها و معارف قرآنی"رحیق "در پیامرسان ایتا بپیوندید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
💠 اداره جامعه قرآنی 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. ========= [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۹۱ 📌عفّت و هایی که الی هستند باید بدانند که اگر خود را کنند و خود را نگه دارند خدای تعالی آنها را دیگران قرار می دهد و بهتر از می توانند به برسند. 📎مدرسه تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
📌پرواز جان ها عل
پرواز جان ها علامه_حسن_زاده_آملی (ره) چه شد ما را که نمی کنیم؟ خب شاید جناب عالی هم متقابلا به بنده بفرمایید که تو را چه شد که نمی کنی؟! آخر این حرفا که زده می شود گوینده دیگری است الآن بنده نیستم من یک نواری هستم یک جعبه ی صوتی هستم گوینده دیگری است بنده و جنابعالی هردو مستمع هستیم نفرما که شما چرا پرواز نمی کنی بنده و جناب عالی در این درد شرکیم هر کسی این هارو در خویشتن کرد به همان اندازه پرواز می کند به گفتن نیست آقا که به خواندن نیست که به کردن نیست جان باید تکان بخورد جان آمدند به داشتن با حقیقت عالم با کلام ناطق داشتن می جنگیدند شمشیر می آوردند برای کی؟ برای آن کسی که اصل حقیقت بهشت وجودش بهشت سرّش بهشت رفتارش بهشت آیینه ایزدنما حقیقت نما آیینه ای از آن بهتر موجودی از آن شریف تر بعد از اکرم ما کسی نشان ندارد آمدند به جنگ او شمشیر به روی او می آودند و حال اینکه پیشانی ها وصله زده پنهاه بر بس های طولانی داشته بودند جان نداشت... 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom