eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
784 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (12) شان نزول آیات 11 تا 17 سوره مدثر ⭐️⭐️⭐️ ذَرْنی وَ مَنْ خَلَقْت وَحِیداً(11)وَ جَعَلْت لَهُ مَالاً مَّمْدُوداً(12)وَ بَنِینَ شهُوداً(13)وَ مَهَّدت لَهُ تَمْهِیداً(14)ثمَّ یَطمَعُ أَنْ أَزِیدَ(15)َکلا إِنَّهُ کانَ لاَیَتِنَا عَنِیداً(16)سأُرْهِقُهُ صعُوداً(17) 11 - مرا با کسی که او را تنها آفریدم واگذار !12 - همان کس که برای او مال گسترده ای قرار دادم .13 - و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند .14 - و وسائل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم .15 - باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم !16 - هرگز چنین نخواهد شد ، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی می ورزد .17 - به زودی او را مجبور می کنم که از قله زندگی بالا رود (سپس او را به زیر می افکنم ) 📌 شان نزول : برای این آیات(از آیه 11 تا 17) دو شاءن نزول ذکر شده است : ☑️2 - بعضی نیز گفته اند : هنگامی که آیات سوره الم سجده (سوره غافر) نازل شد پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در مسجد الحرام (به نماز) ایستاده بود و ((ولید بن مغیره )) نزدیک حضرت بود و تلاوت او را می شنید ، هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) متوجه این معنی شد تلاوت این آیات را تکرار کرد . ▪️((ولید)) به مجلس قومش - طائفه بنی مخزوم - آمد و گفت : به خدا سوگند کلامی الان از محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) شنیدم که نه شبیه سخن انسانهاست ، و نه سخن جن ، و ان له لحلاوة و ان علیه لطلاوة و ان اعلاه لمثمر ، و ان اسفله لمغدق ، و انه لیعلو و ما یعلی ! گفتار او شیرینی خاصی دارد ، و زیبائی و طراوت مخصوصی شاخه هایش ‍ پرمیوه ، و ریشه هایش قوی و نیرومند ، سخنی است که از هر سخن دیگر برتر می رود و هیچ سخنی بر آن برتری نمی یابد ! 🔸این را گفت و به منزلش بازگشت قریش به یکدیگر گفتند : به خدا سوگند او دلباخته آئین محمد شده ، و از آئین ما بیرون رفته ، و تمام قریش را منحرف خواهد کرد ، و آنها به ولید ((ریحانة قریش )) (گل سرسبد قبیله قریش ) می گفتند . 🔸ابوجهل گفت من چاره این کار را می کنم ، حرکت کرد و آمد و با چهره ای غمگین کنار ولید نشست . 🔸((ولید)) گفت : چرا غمگینی فرزند برادرم ؟ ! گفت : قریش بر تو با این سن و سال عیب می نهند ، و گمان می کنند که تو سخن محمد را زینت بخشیدی ، او همراه ابوجهل برخاست و به مجلس قوم در آمد ، و گفت : شما گمان می کنید محمد دیوانه است ؟ آیا هرگز آثار جنون بر او دیده اید ؟ گفتند : نه. ➖گفت : فکر می کنید او کاهن است ؟ آیا هرگز آثار کهانت بر او دیده اید ؟ گفتند : نه . ➖گفت : تصور می کنید او شاعر است ؟ آیا هرگز دیده اید لب به شعر بگشاید ؟ گفتند : نه . ➖گفت : پس فکر می کنید او دروغگو است ؟ آیا هرگز سابقه دروغی درباره او دارید ؟ گفتند : نه ، او نزد ما همیشه به عنوان ((صادق امین )) قبل از ادعای نبوتش شناخته شده . ▪️در اینجا قریش به ((ولید)) گفتند : پس به عقیده تو درباره او چه بگوئیم ؟ ولید فکر کرد و نگاهی نمود ، و چهره درهم کشید و گفت : او فقط مرد ساحری است ، مگر ندیده اید میان مرد و خانواده و فرزندان و دوستانش جدائی می اندازد ؟ (گروهی به او ایمان می آوردند و از خانواده خود جدا می شوند) .بنابراین او ساحر است و آنچه می گوید سحری است جالب ! .*(مجمع البیان جلد 10 صفحه 386)این شان نزول را بسیاری از مفسران مانند (قرطبی) و (مراغی) و (فخر رازی) و (فی ظلال القرآن) و (المیزان) و غیر آنها (با تفاوتهائی) نقل کرده اند. 🖇ادامه دارد.... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (13) تفسیرآیات 11 و 14 سوره مدثر ذَرْنی وَ مَنْ خَلَقْت وَحِیداً(11)وَ جَعَلْت لَهُ مَالاً مَّمْدُوداً(12)وَ بَنِینَ شهُوداً(13)وَ مَهَّدت لَهُ تَمْهِیداً(14) - مرا با کسی که او را تنها آفریدم واگذار !12 - همان کس که برای او مال گسترده ای قرار دادم .13 - و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند .14 - و وسائل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم ⭐️⭐️⭐️ ⏪تفسیر : 🔻((ولید)) آن ثروتمند مغرور حق نشناس ! 🔹در تعقیب آیات گذشته که کافران را به طور جمعی مورد انذار قرار می داد ، آیات مورد بحث بالخصوص روی بعضی از افراد آنها که مؤثرتر بودند انگشت گذارده و با تعبیراتی گویا و رسا و کوبنده او را زیر رگبار شدیدترین انذارها می گیرد . 🔹نخست می گوید : ((مرا با کسی که تنها آفریدم واگذار)) (ذرنی و من خلقت وحیدا) این آیه و آیات بعد چنانکه در شاءن نزول گفتیم در مورد ولید بن مغیره مخزومی یکی از سران معروف قریش نازل شده است . ▫️تعبیر به ((وحیدا)) (تنها) ممکن است توصیفی برای خالق باشد ، و یا برای مخلوق ، در صورت اول نیز دو احتمال وجود دارد : نخست اینکه مرا با او تنها بگذار که خودم او را کیفر شدید دهم ، یا اینکه من تنها خودم او را آفریدم و اینهمه نعمتها به او بخشیدم ، اما او نمک نشناسی کرد 🔸و در صورت دوم نیز دو احتمال وجود دارد : ممکن است اشاره به این باشد که او در شکم مادر ، و به هنگام تولد ، تک و تنها بود ، نه اموالی داشت و نه فرزندانی ، و اینها را همه بعدا به او بخشیدم 👈🏼یا اشاره به اینکه او خودش را ((وحید)) (شخص منحصر به فرد در میان عرب ) می نامید ، و مشهور است که می گفت انا الوحید ابن الوحید ، لیس لی فی العرب نظیر ، و لا لابی نظیر ! ((من منحصر به فرد و فرزند منحصر به فردم ! در عرب نه نظیری برای من وجود دارد و نه برای پدرم )) !**تفسیر (فخر رازی) و (کشاف) و (مراغی) و (قرطبی) ذیل آیات مورد بحث از بعضی از روایات نیز استفاده می شود که (وحید) به معنی بی پدر و فرزند نامشروع است ولی در این روایت قرینه ای وجود ندارد که تفسیر آیه فوق باشد بعلاوه با دقت روشن می شود که این معنی متناسب با آیه فوق نیست*** این مطلب به عنوان استهزا در آیه تکرار شده است . 🔺ولی از میان همه این تفسیرهای چهار گانه تفسیر اول از همه مناسبتر است. 🔅🔅🔅 🔹سپس می افزاید : ((من برای او مال گسترده و فراوانی قرار دادم )) (و جعلت له مالا ممدودا) . ▫️((ممدود)) در اصل به معنی ((کشیده )) است که در اینجا ناظر به گستردگی و حجم اموال او یا کشش از نظر زمان و یا از نظر مکان است . ➖بعضی گفته اند اموال او به قدری گسترده بود که در فاصله مکه و طائف شتران بسیار و اسبهای فراوان و مستغلات زیاد داشت . ➖و بعضی گفته اند باغها و مزارعی داشت که غلات یکی تمام نشده دیگری می رسید ، بعلاوه دارای صد هزار دینار طلا بود ، و همه این معانی در کلمه ((ممدود)) جمع است . 🔸سپس به فزونی نیروی انسانی او اشاره کرده می افزاید ((و فرزندانی برای او قرار دادم که همواره نزد او و در خدمت او حاضرند)) (و بنین شهودا) . 🔹دائما آماده کمک و خدمت بودند ، و حضورشان مایه انس و راحت او بود ، و هرگز به خاطر تنگی معیشت مجبور نبودند هر کدام به نقطه دور دستی سفر کنند ، و پدر را در رنج دوری و هجران و تنهائی بگذارند ، در بعضی از روایات آمده او ده فرزند داشت . 🔹و بعد به سایر مواهبی که به او ارزانی داشته بود به طور کلی اشاره کرده می فرماید : ((وسائل زندگی او را از هر نظر فراهم ساختم )) (و مهدت له تمهیدا) . 🔹نه فقط مال و فرزندان برومند ، بلکه در جهات اجتماعی و جنبه های جسمانی از هر نظر غرق در نعمت بود . ▫️((تمهید)) از ماده ((مهد)) در اصل به معنی محلی است که برای کودک آماده می کنند (گاهواره و مانند آن ) سپس به هر گونه وسائل استراحت و پیشرفت و موقعیت و مقام برجسته اجتماعی اطلاق شده است ، و رویهمرفته معنی وسیعی دارد که انواع مواهب حیات و وسائل پیشرفت و موفقیت را شامل می شود . 🔸ولی او بجای اینکه در برابر بخشنده اینهمه نعمتها سر تعظیم فرود آورد ، و پیشانی به آستانش بساید ، در مقام کفران و افزون طلبی برآمد ((و با اینهمه مال و نعمت باز هم طمع دارد که بر نعمتهای او بیفزایم )) (ثم یطمع ان ازید) . ▪️این منحصر به ((ولید بن مغیره )) نبود ، بلکه همه دنیاپرستان چنینند ، هرگز عطش آنها فرو نمی نشیند ، و اگر هفت اقلیم را زیر نگین آنها قرار دهند باز هم دربند اقلیمی دیگرند . 🖇ادامه دارد.... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (14) تفسیر آیات 15 تا 17 ⭐️⭐️⭐️ ثمَّ یَطمَعُ أَنْ أَزِیدَ(15)َکلا إِنَّهُ کانَ لاَیَتِنَا عَنِیداً(16)سأُرْهِقُهُ صعُوداً(17) 15- - باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم !16 - هرگز چنین نخواهد شد ، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی می ورزد .17 - به زودی او را مجبور می کنم که از قله زندگی بالا رود (سپس او را به زیر می افکنم ) ⏪تفسیر : 👈🏼در این آیه با شدت تمام دست رد به سینه این نامحرم می گذارد ، و می گوید : ((هرگز چنین نخواهد شد که بر نعمتش بیفزایم ، چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی می ورزید))(کلا انه کان لایاتنا عنیدا). 🔸و با اینکه به خوبی می دانست که این قرآن نه کلام جن است و نه کلام بشر ، ریشه هائی نیرومند ، و شاخه هائی پرثمر ، و جاذبه ای بی مانند دارد ، باز آن را سحر می نامید ، و آورنده آن را ساحر ! ▫️((عنید)) از ماده ((عناد)) به گفته بعضی به آن نوع مخالفت و دشمنی گفته می شود که آگاهانه صورت می گیرد ، یعنی انسان حقانیت چیزی را درک کند و با آن به مخالفت برخیزد ، و ((ولید)) مصداق روشن این معنی بود . ▪️تعبیر به ((کان )) نشان می دهد که عناد او با حق یک امر مستمر و همیشگی بود ، نه مقطعی و زود گذر . 🔸و بالاخره در آخرین آیه مورد بحث به سرنوشت دردناک او با عبارتی کوتاه و پرمعنی اشاره کرده ، می فرماید : ما به زودی او را مجبور می کنیم که از قله صعب العبور زندگی بالا رود (و سپس از فراز آن قله او را به زیر می افکنیم ) (سارهقه صعودا) . ▫️((ساءرهقه )) از ماده ((ارهاق )) در اصل به معنی ((پوشاندن چیزی با عنف )) است و به معنی تحمیل کارهای سخت ، و مبتلا ساختن به انواع عذاب نیز آمده . ▫️((صعود)) (بر وزن کبود) به معنی مکانی است که از آن بالا می روند و ((صعود)) (بر وزن قعود) به معنی بالا رفتن است . 🔹و از آنجا که بالا رفتن از قله های مرتفع کار بسیار شاق و مشکل است این تعبیر در مورد هر کار مشکل و پرزحمت به کار می رود ، و لذا بعضی آن را به عذاب الهی تفسیر کرده اند ، و بعضی گفته اند ((صعود)) کوهی است در جهنم از آتش که او را مجبور می کنند از آن بالا رود ، یا اینکه کوهی است صعب العبور و با شیب تند و زیاد که وقتی از آن بالا می رود سقوط می کند و به زیر می افتد ، و این موضوع پیوسته تکرار می شود . 🔸این احتمال نیز وجود دارد که آیه اشاره به عذاب دنیوی ((ولید)) در این جهان باشد ، زیرا همانطور که در تاریخ آمده است او بعد از رسیدن به اوج قله پیروزی در زندگی فردی و اجتماعی چنان سقوط کرد که تا آخر عمر مرتبا اموال و فرزندان خود را از دست می داد و بیچاره شد .(تفسیر مراغی جلد 29 صفحه 131) 🖇ادامه دارد.... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (15) تفسیر آیات18 تا 20 ⭐️⭐️⭐️ إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ(18)فَقُتِلَ کَیْف قَدَّرَ(19)ثمَّ قُتِلَ کَیْف قَدَّرَ(20) 18 - او (برای مبارزه با قرآن ) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت .19 - مرگ بر او باد چگونه (برای مبارزه با حق ) مطلب را آماده کرد .20 - باز هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود . ⏪تفسیر : ⏺مرگ بر او چه نقشه شومی کشید ! 🔹در این آیات توضیحات بیشتری پیرامون مردی که خداوند مال و فرزندان فراوان به او داده بود و او در مقام مخالفت با پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بر آمد - یعنی ((ولید بن مغیره )) مخزومی - آمده است . 🔹می فرماید : ((او اندیشه کرد که پیامبر و قرآن را به چه چیز متهم کند ؟ و مطلب را در ذهن خود آماده ساخت )) (انه فکر و قدر) . 🔹بدیهی است فکر کردن ذاتا کار خوبی است اما به شرط اینکه در مسیر حق باشد که گاه یکساعت آن فضیلت عبادت یکسال ، و حتی یک عمر را دارد ، چرا که همان یک ساعت می تواند سرنوشت انسان را به کلی دگرگون سازد ، ولی اگر فکر در مسیر کفر و فساد و شیطنت به کار گرفته شود مذموم و نکوهیده است ، و فکر کردن ولید از همین نوع بود . ▫️((قدر)) از ماده ((تقدیر)) در اینجا به معنی آماده ساختن مطلب در ذهن و تصمیم گرفتن برای اجرای آن نقشه شوم است . 🔸سپس برای مذمت او می افزاید : ((مرگ بر او باد چگونه نقشه برای مبارزه با حق کشید)) (فقتل کیف قدر) . 🔸سپس به عنوان تاءکید می افزاید : ((باز هم مرگ بر او باد چگونه مطلب را برای مبارزه با حق آماده کرد)) (ثم قتل کیف قدر) . 👈🏼و این اشاره به همان چیزی است که در شاءن نزول آمد که او می خواست افکار مشرکان را متحد سازد ، و به آنها جهت واحدی دهد ، تا یک زبان ، مطلبی را بر ضد پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) تبلیغ کنند و هنگامی که پیشنهاد کردند که به حضرت لقب ((شاعر)) دهد او نپذیرفت ، سپس عنوان ((کاهن )) را پیشنهاد کردند او موافقت نکرد ، بعد عنوان ((مجنون )) پیشنهاد شد آن را نیز نپسندید ، سرانجام پیشنهاد کردند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را ((ساحر)) بخوانند ، و او با آن موافقت کرد ، چرا که به پندارش اثر سحر که جدائی افکندن میان دو دوست و ایجاد دوستی میان دو فرد مخالف بود و این امر با ظهور اسلام و قرآن پیدا شده بود ، و چون این طرح و نقشه بعد از مطالعه و اندیشه آماده شد قرآن از آن تعبیر ((فکر و قدر)) که بسیار کوتاه و پر معنی است می کند ، و به این ترتیب اگر پیشنهاد هم از ناحیه دیگران بود ولی فکر و انتخاب از ناحیه ((ولید)) صورت گرفت . 🔹و به هر حال این جمله مخصوصا با توجه به تکرار آن دلیل بر این است که او در افکار شیطانی مهارت داشت ، آنچنان که فکر و اندیشه اش مایه تعجب بود . 🖇ادامه دارد.... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (16) تفسیر آیات 20 تا 25 ⭐️⭐️⭐️ ثمَّ نَظرَ(21)ثمَّ عَبَس وَ بَسرَ(22)ثمَّ أَدْبَرَ وَ استَکْبرَ(23)فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلا سحْرٌ یُؤْثَرُ(24)إِنْ هَذَا إِلا قَوْلُ الْبَشرِ(25) 21 - سپس نگاهی افکند .22 - بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد .23 - سپس پشت (به حق ) کرد و تکبر ورزید .24 - و سرانجام گفت این (قرآن ) چیزی جز یک سحر جالب همچون سحرهای پیشینیان نیست !25 - این جز سخن انسان نمی باشد ! ⏪تفسیر : 🔸سپس می افزاید : ((او بار دیگر نظر کرد)) (ثم نظر) .و ساخته و پرداخته فکر خود را مورد بازرسی مجدد قرار داد تا از استحکام و انسجام لازم و جنبه های مختلف آن آگاه و مطمئن گردد . 🔸((بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد)) (ثم عبس و بسر) . 🔸((سپس پشت به حق نمود و تکبر ورزید)) (ثم ادبر و استکبر) . 🔸((و سرانجام گفت : این چیزی جز یک سحر جالب همانند آنچه از پیشینیان نقل شده ، نیست )) (فقال ان هذا الا سحر یؤثر) . 🔸((این فقط قول بشر است و هیچ ارتباطی با وحی آسمانی ندارد)) ! (ان هذا الا قول البشر) . 🔹و به این ترتیب آخرین سخن خود را بعد از مطالعه مکرر و تفکر شیطانی و برای مبارزه با قرآن اظهار داشت ، و با تمام شیطنتی که این مغز متفکر عصر جاهلیت و شرک به خرج داد با این سخنش مدح و تمجید فوق العاده ای از قرآن کرد بی آنکه خودش بداند ، او نشان داد قرآن جاذبه فوق العاده ای دارد که قلب هر انسانی را تسخیر می کند ، و به گفته او تاءثیر سحرانگیزی در آن است که دلها را مسحور می سازد ، و از آنجا که قرآن هیچ شباهتی به سحر ساحران نداشت ، بلکه سخنانی بود منطقی و موزون و حساب شده این خود دلیل بر آن بود که قول بشر نیست و از یک وحی آسمانی ، از جهان ماوراء طبیعت ، از علم بی پایان خداوند سرچشمه گرفته ، که همه زیبائیها را تواءم با انسجام و استحکام در خود جمع کرده است . ▫️((عبس )) از ماده ((عبوس )) (بر وزن جلوس ) به معنی درهم کشیدن چهره است ، و عبوس (بر وزن مجوس ) به معنی کسی است که دارای این صفت است . ▫️((بسر)) از ماده ((بسور)) و ((بسر)) (بر وزن نصر) گاه به معنی عجله کردن در انجام کاری قبل از فرارسیدن وقت آن است ، و گاه به معنی درهم کشیدن صورت و دگرگون ساختن چهره . 🔹در آیه مورد بحث اگر معنی دوم مراد باشد هماهنگ با جمله ((عبس ))می شود و اگر به معنی اول بوده باشد اشاره به دستپاچگی و تصمیم گیری عجولانه برای انتخاب یک ((برچسب )) نادرست برای قرآن است . ▫️جمله ((یؤثر)) از ماده ((اثر)) به معنی روایتی است که از پیشینیان نقل شده و آثاری است که از آنها باقیمانده و بعضی آن را از ماده ((ایثار)) به معنی برگزیدن و مقدم داشتن دانسته اند . ▪️مطابق معنی اول ((ولید)) می گوید : این سحری است همانند سحرهائی که از پیشینیان نقل شده ، و مطابق معنی دوم می گوید : سحری است که به خاطر حلاوت و جاذبه اش در دلها اثر می کند ، و مردم آن را بر همه چیز مقدم می دارند . ⚡️به هر حال این یک اعتراف ضمنی به اعجاز قرآن است ، چرا که قرآن هیچگونه شباهتی به کارهای خارق العاده ساحران ندارد ، کلامی است متین و استوار ، مملو از معنویت ، و دارای جاذبه و نفوذ بی مانند که اگر طبق گفته ولید قول بشر بود دیگران هم باید بتوانند همانند آن را بیاورند ، در حالی که می دانیم قرآن بارها دعوت به مقابله کرد ، و احدی از دشمنان سرسخت که در زبان عرب مهارت فوق العاده داشتند نتوانستند چیزی همسان آن بیاورند و نه حتی کمتر از آن ، و این است معنی معجزه . 🖇ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (17) تفسیر آیات 26 تا 30 ⭐️⭐️⭐️ سأُصلِیهِ سقَرَ(26)وَ مَا أَدْرَاک مَا سقَرُ(27)لا تُبْقِی وَ لا تَذَرُ(28)لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشرِ(29)عَلَیهَا تِسعَةَ عَشرَ(30) 26 - (اما) به زودی او را وارد دوزخ می کنیم .27 - و تو نمی دانی دوزخ چیست ؟28 - (آتشی است که ) نه چیزی را باقی می گذارد و نه چیزی را رها می سازد !29 - پوست تن را به کلی دگرگون می کند .30 - نوزده نفر (از فرشتگان عذاب ) بر آن گمارده شده اند ! ⏪تفسیر : 🔻و این هم سرنوشت شوم او 🔹در ادامه آیات گذشته که وضع بعضی از سران شرک و سخن او را در نفی و انکار قرآن مجید و رسالت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بازگو می کرد ، در این آیات به مجازات وحشتناک او در قیامت اشاره می کند . 🔸می فرماید : ((به زودی او را وارد دوزخ می کنم و به آتش دوزخ می سوزانم )) ! (ساصلیه سقر) . ▫️((سقر)) در اصل از ماده ((سقر)) (بر وزن فقر) به معنی دگرگون شدن و ذوب شدن بر اثر تابش آفتاب است ، سپس به عنوان یکی از نامهای جهنم انتخاب شده است ، و کرارا در آیات قرآن آمده ، و انتخاب این نام اشاره به عذابهای هولناک دوزخ است که دامان اهل خود را می گیرد ، بعضی نیز آن را نام یکی از طبقات و درکات هول انگیز دوزخ دانسته اند . 🔹سپس برای بیان عظمت و شدت عذاب دوزخ می گوید : ((تو چه می دانی که سقر چیست )) (و ما ادریک ما سقر) یعنی به قدری عذاب آن شدید است که از دایره تصور بیرون می باشد ، و به فکر هیچکس ‍ نمی گنجد ، همانگونه که اهمیت نعمتهای بهشتی و عظمت آن به فکر کسی خطور نمی کند . 🔸((نه چیزی را باقی می گذارد ، و نه رها می سازد)) ! (لا تبقی و لا تذر) این جمله ممکن است اشاره به آن باشد که آتش دوزخ بر خلاف آتش ‍ دنیا که گاه در نقطه ای از بدن اثر می کند ، و نقطه دیگر سالم می ماند ، و گاه در جسم اثر می گذارد ، و روح از آن در امان می باشد آتشی است فراگیر که تمامی وجود انسان را در بر می گیرد ، و هیچ چیز را رها نمی کند . 🔸بعضی نیز گفته اند منظور این است که نه دوزخیان را می میراند و نه زنده نگه می دارد ، و بلکه پیوسته در میان مرگ و حیات گرفتارند همانگونه که در آیه 13 سوره اعلی آمده لا یموت فیها و لا یحیی ((نه در آن می میرد نه زنده می ماند)) ! 🔹یا اینکه نه پوست و گوشتی بر تن می گذارد و نه استخوان را سالم می گذارد ، بنابراین مفهوم آیه این نیست که به کلی می سوزاند و نابود می کند چرا که این معنی با آنچه در آیه 56 سوره نساء آمده سازگار نیست ، آنجا که می فرماید : کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غیرها لیذوقوا العذاب : ((هر زمان که پوستهای تن آنها می سوزد پوستهای دیگری بر آن می رویانیم تا مجازات الهی را بچشند)) ! ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (18) تفسیر آیات 26 تا 30 ⭐️⭐️⭐️ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشرِ(29)عَلَیهَا تِسعَةَ عَشرَ(30) 29 - پوست تن را به کلی دگرگون می کند .30 - نوزده نفر (از فرشتگان عذاب ) بر آن گمارده شده اند! ⏪تفسیر : 🔻در آیه 29 به بیان وصف دیگری از این آتش سوزان قهر الهی پرداخته می افزاید : ((پوست تن را کاملا دگرگون می سازد که از فاصله بسیار دوری برای انسانها نمایان است )) (لواحة للبشر) .(لواحة) خبر مبتدای محذوفی است و در تقدیر (هی لواحة) می باشد.آنچنان چهره را سیاه و تاریک می کند که سیاه تر از شب تاریک است : ▫️((بشر)) در اینجا جمع ((بشره )) به معنی ظاهر پوست تن است و نیز ممکن است به معنی انسانها بوده باشد ، ▫️و ((لواحة )) از ماده ((لوح )) گاه به معنی ظاهر و آشکار شدن آمده ، و گاه به معنی تغییر دادن و دگرگون ساختن . 🔺بنابر معنی اول ، تفسیر آیه چنین می شود : دوزخ از فاصله دوری برای انسانها نمایان می گردد ، همانگونه که در آیه 36 سوره نازعات آمده است ، و برزت الجحیم لمن یری ((دوزخ برای بینندگان آشکار می گردد)) . 🔺و بنابر معنی دوم تفسیر آیه چنین است : ((دوزخ رنگ پوست تن را به کلی دگرگون می سازد)) ◾️و در آخرین آیه مورد بحث می فرماید : ((نوزده نفر از فرشتگان عذاب بر دوزخ گمارده شده اند)) (علیها تسعة عشر) .در این جمله (علیها) خبر مقدم و (تسعة عشر) مبتدای موخر است و می دانیم این کلمه مبنی بر فتح است و لذا در ظاهر رفع به خود نمی گیرد و علتش این گفته اند که متضمن معنی واو عاطفه می باشد. ▪️فرشتگانی که قطعا ماءمور به ترحم و شفقت و مهربانی نیستند ، بلکه ماءمور به کیفر و عذاب و خشونتند . ➖گر چه در آیه فوق تنها عدد نوزده ذکر شده ، و تصریح به ملائکه ماءمور عذاب نشده است ، ولی از آیه بعد به خوبی استفاده می شود که این عدد اشاره به عدد ماءموران عذاب از فرشتگان است . ➖بعضی نیز گفته اند اشاره به نوزده گروه از فرشتگان می باشد ، نه نوزده نفرو جمله ((و ما یعلم جنود ربک الا هو)) لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی داند که در آیه بعد آمده قرینه ای بر این معنی می دانند . 🔺اما چرا از میان اعداد تنها عدد نوزده برای ماءموران عذاب الهی انتخاب شده ؟⁉️ کسی دقیقا به درستی نمی داند ، ولی جمعی احتمال داده اند این به خاطر آن است که در عدد نوزده بزرگترین عدد آحاد (عدد نه ) و کوچکترین عدد عشرات (عدد ده ) جمع است . ➖بعضی نیز گفته اند به خاطر آن است که ریشه های اخلاق رذیله به نوزده خلق ظاهر و باطن باز می گردد ، و از آنجا که اخلاق رذیله هر کدام یکی از عوامل عذاب الهی است . طبقات دوزخ نوزده طبقه ، به تعداد آنها ، و در هر طبقه فرشته یا گروهی از فرشتگان ماءمور عذابند . 🔺اصولا مسائل مربوط به قیامت و بهشت و دوزخ و جزئیات و خصوصیات آنها برای ما که در محیط محدود دنیا اسیریم دقیقا روشن نیست ، آنچه ما می دانیم کلیات آن است ، و لذا در روایات دارد که هر یک از این نوزده فرشته قدرت عظیمی دارند که می توانند قبیله بزرگی را به آسانی در دوزخ بیفکنند ! ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (19) تفسیر آیه 31 ⭐️⭐️⭐️ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَب النَّارِ إِلا مَلَئکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَستَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُوا إِیمَناً وَ لا یَرْتَاب الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْکَفِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کَذَلِک یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشاءُ وَ یهْدِی مَن یَشاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلا هُوَ وَ مَا هِیَ إِلا ذِکْرَی لِلْبَشرِ(31) 🔰عدد نوزده ، عدد فرشتگان عذاب است . 🔻در آیات فوق به روشنی عدد خازنان دوزخ را نوزده نفر ، یا نوزده گروه و لشکر معرفی می کند ، و در آیات بعد نیز روی همین مطلب تکیه شده است ، ولی عجب این است که بعضی از فرق انحرافی اصراری بر مقدس بودن این عدد دارند و حتی سعی دارند عدد ماههای سال ، و عدد روزهای ماه را بر خلاف تمام موازین طبیعی و فلکی بر همین محور نوزده تنظیم کنند ! و احکام عملی خود را نیز بر طبق آن قرار داده اند . 🔹و عجبتر اینکه نویسنده ای که شاید بی ارتباط با تشکیلات آنها نباشد ، اصرار عجیب و مضحکی دارد که همه چیز قرآن را بر همین اساس ‍ نوزده توجیه کند ، و در بسیاری از موارد که این عدد دلخواه او با واقعیات موجود آیات قرآن هماهنگ نیست به میل خود چیزی کم یا اضافه می کند تا بر عدد نوزده ، و یا مضربهای عدد نوزده هماهنگ گردد که صرف وقت به ذکر مطالب آنها و پاسخگوئی از آن شاید از قبیل اتلاف وقت باشد . ▫️آری یک ((مذهب دوزخی )) باید بر محور ((عدد دوزخی )) دور زند ، و یک جمعیت دوزخی باید خود را هماهنگ با عدد فرشتگان عذاب کنند ! . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (20) تفسیر آیه 31 ⭐️⭐️⭐️ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَب النَّارِ إِلا مَلَئکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَستَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُوا إِیمَناً وَ لا یَرْتَاب الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْکَفِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کَذَلِک یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشاءُ وَ یهْدِی مَن یَشاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلا هُوَ وَ مَا هِیَ إِلا ذِکْرَی لِلْبَشرِ(31) 31- ماءموران دوزخ را جز فرشتگان (عذاب ) قرار ندادیم ، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم ، تا اهل کتاب (یهود و نصاری ) یقین پیدا کنند ، و ایمان مؤمنان افزوده شود ، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقانیت این کتاب آسمانی ) تردید به خود راه ندهند ، و کافران بگویند : خدا از این توصیف چه منظوری دارد ؟ (آری ) اینگونه خداوند هر کس ‍ را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می کند ، و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی داند ، و این جز هشدار و تذکری برای انسانها نیست . ⏪این عدد ماءموران دوزخ برای چیست ؟ همانگونه که در آیات قبل خواندیم خداوند عدد خازنان و ماءموران دوزخ را نوزده نفر (یا نوزده گروه ) ذکر می کند ، و نیز خواندیم که ذکر این عدد سبب گفتگو در میان مشرکان و کفار شد ، و گروهی آن را به باد سخریه گرفتند ، و تعداد کمی آنها را دلیل بر این پنداشتند که غلبه بر آنها کار مشکلی نیست ! 🔻آیه مورد بحث که طولانی ترین آیه این سوره است به آنها پاسخ می گوید و حقایق بیشتری را در این زمینه روشن می سازد . 🔹نخست می فرماید : ((ما اصحاب آتش (ماءموران عذاب ) را جز فرشتگان قرار ندادیم )) (و ما جعلنا اصحاب النار الا ملائکة ) .**تعبیر به (اصحاب النار) در آیات قرآن مجید بسیار ذکر شده و همه جا به معنی (دوزخیان) است جز در اینجا که به معنی (خازنان دوزخ) ضمنا ذکر این تعبیر درباره آنها نشان می دهد که (سقر) در آیات گذشته به معنی تمام دوزخ است و نه بخش خاصی از آن*** 🔹فرشتگانی نیرومند ، پر قدرت و به تعبیر قرآن ((غلاظ)) و ((شداد)) خشن و سخت گیر که تمام گنهکاران در برابر آنها ضعیف و ناتوانند . ▫️سپس می افزاید : ((ما تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران قرار ندادیم )) (و ما جعلنا عدتهم الا فتنة للذین کفروا) . 👈🏼این آزمایش از دو جهت بود : نخست اینکه آنها استهزا می کردند که چرا از میان تمام اعداد عدد 19 انتخاب شده ، در حالی که هر عدد دیگری انتخاب شده بود جای همین سؤال وجود داشت . 🔺از سوی دیگر این تعداد را کم می شمردند ، و از روی سخریه می گفتند ما در مقابل هر یک از آنها ده نفر قرار می دهیم ، تا آنها را در هم بشکنیم ! ▫️در حالی که فرشتگان خدا چنان هستند که به گفته قرآن چند نفر از آنها مامور هلاکت قوم لوط می شوند و شهرهای آباد آنها را از زمین برداشته زیر و رو می کنند ، و از این گذشته انتخاب عدد نوزده برای خازنان دوزخ نکته هائی دارد که در ضمن آیات قبل بیان شد . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (21) تفسیر آیه 31 ⭐️⭐️⭐️ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَب النَّارِ إِلا مَلَئکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَستَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُوا إِیمَناً وَ لا یَرْتَاب الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْکَفِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کَذَلِک یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشاءُ وَ یهْدِی مَن یَشاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلا هُوَ وَ مَا هِیَ إِلا ذِکْرَی لِلْبَشرِ(31) ⏪تفسیر: و می افزاید ((هدف این بود که اهل کتاب (یهود و نصاری ) یقین پیدا کنند)) (لیستیقن الذین اوتوا الکتاب ) 🔻در روایتی آمده است که گروهی از یهود از بعضی از یاران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از عدد خازنان جهنم سؤال کردند او گفت خدا و رسولش آگاهترند ، جبرئیل در همان ساعت نازل شد و به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) خبر داد : ((علیها تسعة عشر)) ((نوزده نفر (یا نوزده گروه ) بر آن گمارده شده اند)) . 🔻و از آنجا که آنها ایرادی به این موضوع نکردند معلوم می شود آن را هماهنگ با کتب خود یافتند ، و بر یقین آنها به نبوت پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) افزوده شد و همین امر سبب گردید که مؤمنان نیز در عقیده و ایمان خود را سختر شوند.لذا در جمله بعد می افزاید : ((و هدف این بود که ایمان مؤمنان افزوده شود)) (و یزداد الذین آمنوا ایمانا) 🔻و بلافاصله بعد از ذکر این جمله روی همان اهداف سه گانه به عنوان تاءکید باز می گردد ، و مجددا روی ایمان اهل کتاب ، سپس مؤمنان و بعد به آزمون کفار و مشرکان تکیه کرده ، می گوید : ((و هدف این بود که اهل کتاب ، و مؤمنان ، در حقانیت قرآن تردید به خود راه ندهند ، و آنها که در قلوبشان بیماری است و کافران بگویند : خدا از این توصیف چه اراده کرده است و چه منظوری دارد)) ؟ ! (و لا یرتاب الذین اوتوا الکتاب و المؤمنون و لیقول الذین فی قلوبهم مرض و الکافرون ما ذا اراد الله بهذا مثلا) .* 🔸در اینکه منظور از ((الذین فی قلوبهم مرض )) (آنها که در دلهایشان بیماری است ) چه اشخاصی هستند ؟ جمعی گفته اند منظور منافقان است ، چرا که در آیات قرآن این تعبیر درباره آنها آمده است ، چنانکه در آیه 10 سوره بقره که به قرینه آیات قبل و بعد در مورد منافقان سخن می گوید ، می خوانیم : فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا : ((در دلهای آنها یکنوع بیماری است و خداوند بر بیماری آنها می افزاید)) و این را دلیل بر مدنی بودن آیه فوق گرفته اند زیرا گروه منافقان به هنگام قدرت اسلام در مدینه پیدا شدند نه در مکه . 🔻ولی بررسی موارد ذکر این تعبیر در آیات قرآن ، نشان می دهد که این تعبیر منحصر به منافقان نیست ، بلکه به تمام کفاری که حالت عناد و لجاج و دشمنی نسبت به آیات حق داشتند اطلاق شده است ، حتی گاهی عطف بر منافقان شده که ممکن است دلیل بر دوگانگی آنها باشد ، مثلا در آیه 49 سوره انفال می خوانیم : اذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض غر هؤلاء دینهم : ((هنگامی که منافقان و آنها که در دلهایشان بیماری بود می گفتند این گروه (مسلمانان ) را دینشان مغرور ساخته )) ، و همچنین آیات دیگر . بنابراین دلیلی بر نفی مکی بودن این آیه وجود ندارد ، به خصوص اینکه هماهنگی و ارتباط کاملی با آیات قبل دارد که نشانه های مکی بودن در آنها کاملا نمایان است (دقت کنید) . 🔻سپس به دنبال این گفتگوها که درباره چگونگی بهره گیری مؤمنان و کافران بیمار دل از سخنان الهی بود می افزاید : ((اینگونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد ، و هر کس را بخواهد هدایت می کند)) . (کذلک یضل الله من یشاء و یهدی من یشاء) جمله های گذشته به خوبی نشان می دهد که این مشیت و اراده الهی درباره هدایت بعضی ، و گمراهی بعضی دیگر ، بی حساب نیست ، آنها که معاند و لجوج و بیمار دلند استحقاقی جز این ندارند ، و آنها که در برابر فرمان خدا تسلیم و مؤمنند مستحق چنین هدایت هستند . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (22) تفسیر آیه 31 ⭐️⭐️⭐️ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَب النَّارِ إِلا مَلَئکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَستَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُوا إِیمَناً وَ لا یَرْتَاب الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْکَفِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کَذَلِک یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشاءُ وَ یهْدِی مَن یَشاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلا هُوَ وَ مَا هِیَ إِلا ذِکْرَی لِلْبَشرِ(31) 🔻در پایان آیه می فرماید : ((به هر حال ، لشکریان پروردگارت را جز او نمی داند ، و این جز هشدار و تذکری برای انسانها نیست )) ! (و ما یعلم جنود ربک الا هو و ما هی الا ذکری للبشر) . 🔻بنابراین اگر سخن از نوزده نفر از خازنان دوزخ به میان آمده مفهومش ‍ این نیست که لشکریان خداوند محدود به اینها هستند ، بلکه لشکریان پروردگار آنقدر زیادند که به تعبیر بعضی از روایات تمام زمین و آسمان را پر کرده اند ، حتی ((جای پائی در تمام عالم هستی نیست مگر اینکه در آنجا فرشته ای به تسبیح خدا مشغول است )) ! 🔻در اینکه ضمیر ((هی )) در جمله و ما هی الا ذکری للبشر (و این جز تذکری برای انسانها نیست ) به چه چیز برمی گردد مفسران احتمالات متعددی داده اند . ▫️گاه گفته اند : به جنود و لشکریان خدا برمی گردد که گروهی از آنان خازنان دوزخند . ▫️و گاه گفته اند ، به ((سقر)) یعنی خود دوزخ باز می گردد . ▫️و گاه گفته شده : اشاره به آیات قرآن مجید است . 🔹گر چه هر یک از اینها مایه تذکر و بیداری و آگاهی است ، ولی تفسیر اول با توجه به لحن آیات مناسبتر به نظر می رسد ، زیرا هدف بیان این حقیقت است که اگر خداوند جنود و لشکریانی برای خود برگزیده ، نه به خاطر آن است که خود نمی تواند همه معاندان و گنهکاران را کیفر دهد ، بلکه اینها برای تذکر و بیداری و توجه به جدی بودن مساءله عذاب الهی است . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (23) نکته مهم از آیه 31 ⭐️⭐️⭐️ وَ مَا جَعَلْنَا أَصحَب النَّارِ إِلا مَلَئکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتهُمْ إِلا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَستَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ ءَامَنُوا إِیمَناً وَ لا یَرْتَاب الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِم مَّرَضٌ وَ الْکَفِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بهَذَا مَثَلاً کَذَلِک یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشاءُ وَ یهْدِی مَن یَشاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلا هُوَ وَ مَا هِیَ إِلا ذِکْرَی لِلْبَشرِ(31) 🔰عدد لشکریان پروردگار ! ⚡️حضور خداوند در همه جا ، و گسترش قدرتش در تمام عالم هستی ، ذات پاک او را از هر گونه یار و یاور و لشکر بی نیاز می کند ، ولی با این حال برای نشان دادن عظمتش به خلایق ، و برای تذکر و یادآوری آنها ، جنود و لشکر فراوانی برای خود برگزیده که مجری فرمان او در سراسر عالمند . 🔻در روایات اسلامی درباره کثرت و عظمت و قدرت جنود پروردگار تعبیرات عجیبی وارد شده است که چون با مقیاسهائی که ما با آن سر و کار داریم سازگار نیست ، شنیدن آن برای ما بسیار تعجب آور است . 🔖در اینجا به کلام پر عظمتی که از علی (علیه السلام ) در نخستین خطبه نهج البلاغه در این زمینه نقل شده است قناعت می کنیم ، و چون عبارت طولانی است تنها ترجمه آن را می آوریم : آنگاه آسمانهای بالا را از هم باز کرد ، و آنها را مملو از اصناف مختلف فرشتگان ساخت : ☑️گروهی از آنان همیشه در سجودند و به رکوع نمی پردازند . ☑️و گروهی دائما در رکوعند و سر از رکوع برنمی دارند . ☑️و گروهی دائما ایستاده اند و به عبادت مشغولند و تغییر موضع نمی دهند . ☑️گروهی همواره تسبیح می گویند و خسته نمی شوند . ➖هیچگاه خواب چشمان آنها را نمی پوشاند ، و سهو و نسیان بر عقل آنان غالب نمی گردد . ➖اندام آنها به سستی نمی گراید ، و غفلت و فراموشی عارض آنها نمی شود . ☑️و گروهی دیگر امنای وحی اویند ، و زبان او به سوی پیامبران که پیوسته برای ابلاغ فرمان و امر او در رفت و آمدند . ☑️و جمعی دیگر حافظان بندگان او هستند و دربانان بهشت برین . ☑️بعضی از آنها پاهایشان در طبقات پائین زمین ثابت ، و گردنهایشان از آسمان برین گذشته ! ، و ارکان وجودشان از ابعاد جهان بیرون رفته ؟ و شانه هایشان برای حفظ پایه های عرش خدا آماده است .(نهج البلاغه خطبه اول) 🔺چنانکه قبلا نیز گفته ایم (ملک ) مفهوم وسیع و گسترده ای دارد که هم فرشتگانی را شامل می شود که دارای عقل و شعور و اطاعت و تسلیمند ، و هم بسیاری از نیروها و قوای عالم هستی را . ▪️شرح بیشتری درباره این موضوع در تفسیر آیات آغاز سوره فاطر (جلد 18 صفحه 165 به بعد) ذکر کرده ایم . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (24) تفسیر آیات 32 تا 37 ⭐️⭐️⭐️ َکلا وَ الْقَمَرِ(32)وَ الَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ(33)وَ الصبْح إِذَا أَسفَرَ(34)إِنهَا لاحْدَی الْکُبرِ(35)نَذِیراً لِّلْبَشرِ(36)لِمَن شاءَ مِنکمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ(37) 32 - اینچنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه .33 - و به شب هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند .34 - و به صبح هنگامی که چهره بگشاید .35 - که آن (حوادث هولناک قیامت ) از مسائل مهم است .36 - هشدار و انذاری است برای همه انسانها .37 - برای کسانی از شما که می خواهند تقدم جویند یا عقب بمانند (به سوی هدایت خیرات پیش روند یا نروند) . 📖تفسیر : 🔻در ادامه بحث با منکران نبوت پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ، و انکار رستاخیز ، دراین آیات سوگندهای متعددی یاد کرده و بر مساءله قیامت و رستاخیز و دوزخ و عذاب آن تاءکید می نماید. 🔹می فرماید : ((چنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه )) (کلا و القمر) . ▫️((کلا)) حرف ((ردع )) است ، وبرای نفی سخنانی که طرف قبلا ذکر کرده می باشد ، و گاهی نیز برای نفی سخنان بعد است ، و در اینجا به قرینه آیات گذشته پندار مشرکان را که منکر دوزخ و عذاب آن بودند ، و عدد فرشتگان خازن جهنم را به باد سخریه می گرفتند ، نفی می کند . 🔻ذکر سوگند به ((ماه )) به خاطر آن است که یکی از آیات بزرگ الهی است ، هم از نظر خلقت ، و هم گردش منظم ، و هم نور و زیبائی ، و هم تغییرات تدریجی که خود تقویم زنده ای برای مشخص ساختن روزها است . 🔖سپس می افزاید : ((و سوگند به شب هنگامی که پشت کند و دامن برچیند)) (و اللیل اذا ادبر) . 🔹((و قسم به صبح هنگامی که نقاب از چهره برگیرد)) (و الصبح اذا اسفر) .**(اسفر) از ماده (سفر) (بر وزن فقر) به معنی بازکردن پوشش و کشف حجاب و لذا به زنان بی حجاب (سافرات) گفته می شود و این تعبیر در مورد طلوع صبح مشتمل بر یکنوع تشبیه زیبا و جالب است*** 🔻در واقع این سه سوگند به یکدیگر مربوط ، و مکمل یکدیگرند ، زیرا می دانیم : جلوه گری ماه در شبها است ، و نور ماه به هنگام روز تحت الشعاع نور خورشید است و مطلقا جلوه ای ندارد . 🔹شب نیز گر چه آرامبخش است و خاموش ، و هنگام راز و نیاز عاشقان حق ، اما این شب تاریک آن زمان جالب است که پشت کند و رو به صبح روشنی پیش رود و آخر سحرگاه باشد ، و طلوع صبح که پایانگر شب تاریک است از همه زیباتر و دل انگیزتر است که هر انسانی را به وجد و نشاط می آورد و غرق در نور و صفا می کند . 🔹این سوگندهای سه گانه در ضمن تناسبی با نور هدایت قرآن و پشت کردن ظلمات ((شرک )) و بت پرستی و دمیدن سپیده صبحگاهان توحید دارد . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (25) تفسیر آیات 32 تا 37 ⭐️⭐️⭐️ َکلا وَ الْقَمَرِ(32)وَ الَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ(33)وَ الصبْح إِذَا أَسفَرَ(34)إِنهَا لاحْدَی الْکُبرِ(35)نَذِیراً لِّلْبَشرِ(36)لِمَن شاءَ مِنکمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ(37) 32 - اینچنین نیست که آنها تصور می کنند ، سوگند به ماه .33 - و به شب هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند .34 - و به صبح هنگامی که چهره بگشاید .35 - که آن (حوادث هولناک قیامت ) از مسائل مهم است .36 - هشدار و انذاری است برای همه انسانها .37 - برای کسانی از شما که می خواهند تقدم جویند یا عقب بمانند (به سوی هدایت خیرات پیش روند یا نروند) . 📖تفسیر : 🔻بعد از بیان این سوگندها به چیزی می پردازد که سوگند به خاطر آن یاد شده ، می فرماید : ((مسلما حوادث هولناک قیامت و دوزخ و فرشتگان عذاب از مسائل مهم است )) (انها لاحدی الکبر) .(کبر) جمع (کبری) به معنی بزرگ است بعضی گفته اند منظور این است که سقر یکی از طبقات دوزخ می باشد ولی این تفسیر با آنچه قبلا به آن اشاره کردیم و از آیات استفاده می شود سازگار نیست. ▫️(ضمیر در ((انها)) یا به ((سقر)) (دوزخ ) برمی گردد ، یا جنود و لشکریان پروردگار ، و یا مجموعه حوادث قیامت ، و هر کدام باشد عظمت آن روشن است .) 🔻سپس اضافه می کند ((هدف از آفرینش دوزخ هرگز انتقامجوئی نیست ، بلکه این وسیله ای است برای انذار انسانها)) (نذیرا للبشر) .(نذیرا) حال است برای ضمیر در (انها) که به (سقر) باز می گردد و بعضی آن را (تمیز) گرفته اند و در این صورتی است که (نذیر) معنی مصدری داشته باشد و به معنی (انذار) بیاید ولی احتمال اول صحیحتر به نظر می رسد*** تا همگان را بیم دهد ، و از عذاب وحشتناکی که در انتظار کافران و گنهکاران و دشمنان حق است برحذر دارد . 🔸و سرانجام برای تاءکید بیشتر می افزاید : این انذار مخصوص گروه معینی نیست بلکه ((برای همه افراد بشر است برای کسانی از شما که می خواهند تقدم جویند ، و به سوی خیرات و اطاعت فرمان خدا پیش ‍ روند ، و چه آنها که مایلند از این قافله عقب بمانند)) (لمن شاء منکم ان یتقدم او یتاخر) . 🔸هر کس راه ((تقدم )) را پیش گیرد خوشا به حال او ، و هر کس راه ((تاءخر)) و عقب گرد را بپیماید بدا به حال او . ☑️بعضی نیز احتمال داده اند که منظور از تقدم و تاءخر در اینجا تقدم به سوی آتش دوزخ و تاخر از آن است . ☑️و بعضی نیز گفته اند منظور تقدم نفس انسانی و تکامل او و یا انحطاط و تاءخر او می باشد . ☑️معنی اول و سوم مناسبتر است و تفسیر دوم چندان تناسبی ندارد . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (26) تفسیر آیات 38 تا 48 ⭐️⭐️⭐️ کلُّ نَفْسِ بِمَا کَسبَت رَهِینَةٌ(38)إِلا أَصحَب الْیَمِینِ(39)فی جَنَّتٍ یَتَساءَلُونَ(40)عَنِ الْمُجْرِمِینَ(41)مَا سلَککمْ فی سقَرَ(42)قَالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصلِّینَ(43)وَ لَمْ نَک نُطعِمُ الْمِسکِینَ(44)وَ کنَّا نخُوض مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّب بِیَوْمِ الدِّینِ(46)حَتی أَتَانَا الْیَقِینُ(47)فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ(48) 38 - هر کس در گرو اعمال خویش است .39 - مگر اصحاب الیمین (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوی به دست راستشان می دهند) .40 - آنها در باغهای بهشتند و سؤال می کنند .41 - از مجرمان :42 - چه چیز شما را به دوزخ فرستاد ؟43 - می گویند : ما از نمازگزاران نبودیم !44 - و اطعام مستمند نمی کردیم !45 - و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم .46 - و همواره روز جزا را انکار می کردیم .47 - تا زمانی که مرگ ما فرا رسید .48 - لذا شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودی نمی بخشید . 📖تفسیر : ⁉️شما چرا اهل دوزخ شدید ؟ ▪️در ادامه بحثی که درباره دوزخ و دوزخیان در آیات قبل آمد ، در این آیات می افزاید : ((هر کس در گرو اعمال خویش است )) (کل نفس بما کسبت رهینة ) . ▫️((رهینه )) از ماده ((رهن )) به معنی ((گروگان )) است ، و آن وثیقه ای است که معمولا در مقابل ((وام )) می دهند گوئی تمام وجود انسان در گرو انجام وظائف و تکالیف او است ، هنگامی که آن را انجام می دهد آزاد می گردد و گرنه در قید اسارت باقی خواهد ماند . ▫️از بعضی از کلمات اهل لغت چنین بر می آید که یکی از معانی ((رهن )) ملازمت و همراهی است**(لسان العرب؛ ماده (رهن)*** طبق این معنی مفهوم آیه چنین می شود که همه همراه اعمال خویشند ، خواه نیکوکاران ، و خواه بدکاران .) ☑️ولی به قرینه آیات بعد ، تفسیر اول مناسبتر است . 🔖لذا بلافاصله می فرماید : ((مگر اصحاب الیمین که از قید این اسارت آزادند)) (الا اصحاب الیمین ) . ▪️آنها در پرتو ایمان و عمل صالح ، غل و زنجیرهای اسارت را شکسته اند ، و بی حساب وارد بهشت می شوند .**در اینکه (استثناء) در اینجا (متصل است) یا (منقطع) بعضی مانند مرحوم شیخ طوسی در (تبیان) آن را (منقطع) گرفته اند و بعضی مانند (روح البیان) آن را متصل می دانند این تفاوت مربوط به تفسیرهای مختلفی است که مورد مفهوم (رهینه) ذکر کردیم مطابق تفسیری که برگزیده ایم استثنا منقطع است و طبق تفسیر دیگر استثناء متصل خواهد بود (دقت کنید)*** ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (27) تفسیر آیات 38 تا 48 ⭐️⭐️⭐️ کلُّ نَفْسِ بِمَا کَسبَت رَهِینَةٌ(38)إِلا أَصحَب الْیَمِینِ(39)فی جَنَّتٍ یَتَساءَلُونَ(40)عَنِ الْمُجْرِمِینَ(41)مَا سلَککمْ فی سقَرَ(42)قَالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصلِّینَ(43)وَ لَمْ نَک نُطعِمُ الْمِسکِینَ(44)وَ کنَّا نخُوض مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّب بِیَوْمِ الدِّینِ(46)حَتی أَتَانَا الْیَقِینُ(47)فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ(48) 📖تفسیر: 🔰در اینکه منظور از ((اصحاب الیمین )) در اینجا چه کسانی هستند ؟در میان مفسران گفتگو است : ➖بعضی آنرا به کسانی تفسیر کرده اند که نامه اعمالشان به دست راستشان داده می شود . ➖و بعضی آنها را مؤمنانی می دانند که مطلقا گناه ندارند ، و بعضی آن را اشاره به فرشتگان دانسته اند ، و احتمالات دیگر . ➖ولی آنچه از آیات مختلف قرآن بر می آید ، و شواهد قرآنی دارد ، همان معنی اول است ، آنها کسانی هستند که دارای ایمان و عمل صالحند ، و اگر گناهان مختصری داشته باشند تحت الشعاع حسنات آنهاست ، و به حکم ان الحسنات یذهبن السیئات (هود 114) . 🔹اعمال نیکشان اعمال بد را می پوشاند ، یا بدون حساب وارد بهشت می شوند و یا اگر حسابی داشته باشند سهل و ساده و آسان است ، همانگونه که در آیه 7 سوره انشقاق آمده است : فاما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حسابا یسیرا : اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او داده شده حساب او آسان خواهد بود . 🔸((قرطبی )) مفسر معروف اهل سنت از امام باقر(علیه السلام ) در تفسیر این آیه نقل کرده است که فرمود : نحن و شیعتنا اصحاب الیمین ، و کل من ابغضنا اهل البیت فهم المرتهنون : ((ما و شیعیانمان ((اصحاب الیمین )) هستیم ، و هر کس ما اهل بیت را دشمن دارد در اسارت اعمال خویش است )) .***تفسیر قرطبی جلد 10 صفحه 6878*** 🔸این حدیث را مفسران دیگر از جمله در ((مجمع البیان )) و نویسنده تفسیر ((نور الثقلین )) و بعضی دیگر ذیل آیات مورد بحث آورده اند . ▫️سپس به گوشه ای از شرح حال ((اصحاب الیمین )) و گروه مقابل آنها پرداخته می افزاید : ((آنها در باغهای پر نعمت و با عظمت بهشتند در حالی که سؤال می کنند . . .)) (فی جنات یتسائلون ) .(یتسائلون) گرچه از باب (تفاعل) است که معمولا برای کارهائی میان دو نفر یا چند نفر است می آید ولی در اینجا مانند بعضی موارد دیگر این معنی را از دست داده و به معنی یسالون می باشد ضمنا نکره بودن (جنات) برای بیان عظمت آن است و به هرحال (فی جنات) خبر برای مبتدای محذوفی است و در تقدیر (هم فی جنات) است((از گنهکاران )) (عن المجرمین ) .می گویند : چه چیز شما را به دوزخ فرستاد ؟ ! (ما سلککم فی سقر) . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (28) تفسیر آیات 38 تا 48 ⭐️⭐️⭐️ کلُّ نَفْسِ بِمَا کَسبَت رَهِینَةٌ(38)إِلا أَصحَب الْیَمِینِ(39)فی جَنَّتٍ یَتَساءَلُونَ(40)عَنِ الْمُجْرِمِینَ(41)مَا سلَککمْ فی سقَرَ(42)قَالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصلِّینَ(43)وَ لَمْ نَک نُطعِمُ الْمِسکِینَ(44)وَ کنَّا نخُوض مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّب بِیَوْمِ الدِّینِ(46)حَتی أَتَانَا الْیَقِینُ(47)فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ(48) 📖تفسیر: 🔸 ((آنها در باغهای پر نعمت و با عظمت بهشتند در حالی که سؤال می کنند...))(فی جنات یتسائلون )((از گنهکاران )) (عن المجرمین ) .می گویند : چه چیز شما را به دوزخ فرستاد ؟ ! (ما سلککم فی سقر) . 🔸از این آیات به خوبی استفاده می شود که رابطه میان بهشتیان و دوزخیان به کلی قطع نمی گردد ، بهشتیان می توانند از عالم خود وضع دوزخیان را مشاهده کنند ، و با آنها به گفتگو پردازند . 🔹اکنون ببینیم مجرمان در پاسخ این سؤال ((اصحاب الیمین )) چه می گویند ؟ آنها به چهار گناه بزرگ خویش در این رابطه اعتراف می کنند . ▫️نخست اینکه ((می گویند : ما از نمازگزاران نبودیم )) (قالوا لم نک من المصلین ) . ▫️اگر نماز می خواندیم نماز ما را به یاد خدا می انداخت ، و نهی از فحشاء و منکر می کرد ، و ما را به صراط مستقیم الهی دعوت می نمود . ▫️دیگر اینکه ((ما اطعام مسکین نمی کردیم )) (و لم نک نطعم المسکین ) . ➖اطعام مسکین گر چه به معنی غذا دادن به بینوایان است ، ولی ظاهرا منظور از آن ، هر گونه کمک به نیازمندیهای ضروری نیازمندان می باشد اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیر اینها . ▫️و همانگونه که مفسران تصریح کرده اند منظور از آن زکات واجب است چرا که ترک انفاقهای مستحبی سبب ورود در دوزخ نمی شود ، و این آیه بار دیگر این مطلب را تاءکید می کند که زکات به طور اجمال در مکه نیز نازل شده بود هر چند تشریع جزئیات و تعیین خصوصیات حدود و مخصوصا تمرکز آن در بیت المال در مدینه بوده است . 🔹دیگر اینکه ((ما پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا می شدیم ))(و کنا نخوض مع الخائضین) . هر صدائی از هر گوشه ای بر ضد حق بلند می شد ، و هر مجلسی برای ترویج باطل تشکیل می گردید و ما با خبر می شدیم ، با آنها همراهی می کردیم و همرنگ جماعت می شدیم ، سخنان آنها را تصدیق می کردیم ، و بر تکذیب و انکار آنها صحه می گذاردیم ، و از استهزا و سخریه آنها نسبت به حق لذت می بردیم . ▫️((نخوض )) از ماده ((خوض )) (بر وزن حوض ) در اصل به معنی ورود و حرکت در آب است ، و سپس به ورود و آلوده شدن به سایر امور نیز گفته شده ، ولی در قرآن مجید غالبا در مورد ورود در مطالب باطل و بی اساس استعمال می شود . 🔻((خوض در باطل )) معنی وسیع و گسترده ای دارد که هم شامل ورود در مجالس کسانی می شود که آیات خدا را به باد استهزا می گیرند ، تبلیغات ضد اسلامی می کنند ، یا ترویج بدعت می نمایند ، و یا شوخیهای رکیک دارند ، یا گناهانی را که انجام داده اند به عنوان افتخار یا تلذد نقل می کنند ، و همچنین شرکت در مجالس غیبت و تهمت و لهو و لعب و مانند آنها ولی در آیه مورد بحث بیشتر نظر بر مجالسی است که برای تضعیف دین خدا و استهزای مقدسات ، و ترویج کفر و شرک و بی دینی تشکیل می شود . ⚡️ادامه دارد.... 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (28) تفسیر آیات 38 تا 48 ⭐️⭐️⭐️ کلُّ نَفْسِ بِمَا کَسبَت رَهِینَةٌ(38)إِلا أَصحَب الْیَمِینِ(39)فی جَنَّتٍ یَتَساءَلُونَ(40)عَنِ الْمُجْرِمِینَ(41)مَا سلَککمْ فی سقَرَ(42)قَالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصلِّینَ(43)وَ لَمْ نَک نُطعِمُ الْمِسکِینَ(44)وَ کنَّا نخُوض مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّب بِیَوْمِ الدِّینِ(46)حَتی أَتَانَا الْیَقِینُ(47)فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ(48) 📖تفسیر: 🔸در این آیه به اعتراف کافران بر انکار معاد می پردازد ((و اینکه ما همواره روز جزا را انکار می کردیم )) (و کنا نکذب بیوم الدین ) .((تا زمانی که مرگ ما فرا رسید)) (حتی أ تانا الیقین ) . 🔸روشن است انکار معاد و روز حساب و جزا ، تمام ارزشهای الهی و اخلاقی را متزلزل می سازد ، و انسان را برای ارتکاب گناه تشجیع می کند ، و موانع را از این راه بر می دارد ، مخصوصا اگر این مساءله به صورت یک امر مداوم تا پایان عمر در آید . 🔸به هر حال از این آیات به خوبی استفاده می شود که اولا کفار همانگونه که مکلف به اصول دین هستند به فروع دین نیز مکلفند ، و نیز نشان می دهد این امور چهار گانه یعنی ((نماز)) و ((زکات )) و ((ترک مجالس اهل باطل )) و ((ایمان به قیامت )) اهمیت و نقش ‍ فوق العاده ای در هدایت و تربیت انسان دارد ، و به این ترتیب جهنم جای نمازگزاران واقعی ، و زکات دهندگان ، و تارکان باطل ، و مؤمنان به قیامت نیست . 🔹البته نماز از آنجا که عبادت خدا است بدون ایمان به او میسر نیست ، بنابراین ذکر آن رمزی است برای ایمان و اعتقاد به خداوند ، و تسلیم در برابر فرمان او و می توان گفت : این امور چهارگانه از توحید شروع می شود و به معاد پایان می پذیرد ، و ارتباط انسان را با ((خالق )) و ((خلق )) و ((خویشتن )) دربر می گیرد . 🔻معروف در میان مفسران این است که منظور از ((یقین )) در اینجا مرگ است ، چرا که یک امر یقینی برای مؤمن و کافر محسوب می شود ، و انسان در هر چیز شک کند در مرگ نمی تواند شک کند ، در آیه 99 سوره حجر نیز می خوانیم و اعبد ربک حتی یاتیک الیقین : ((خدای خود را عبادت کن تا یقین (و مرگ تو) فرا رسد)) . 🔺ولی بعضی یقین را در اینجا به معنی آگاهی حاصل بعد از مرگ انسان نسبت به مسائل برزخ و قیامت تفسیر کرده اند که با تفسیر اول از جهتی هماهنگ است . ▫️و در آخرین آیه مورد بحث به عاقبت شوم این گروه اشاره کرده می گوید : ((لذا شفاعت هیچیک از شفاعت کنندگان به حال آنها سودی ندارد)) و باید در عذاب الهی برای همیشه بمانند (فما تنفعهم شفاعة الشافعین ) . 🔸نه شفاعت انبیا و رسولان پروردگار و امامان ، و نه شفاعت فرشتگان و صدیقین و شهداء و صالحین ، چرا که شفاعت نیاز به وجود زمینه مساعد دارد ، و اینها زمینه ها را به کلی از میان برده اند شفاعت همچون آب زلالی است که بر پای نهال ضعیفی ریخته می شود ، و بدیهی است اگر نهال به کلی مرده باشد این آب زلال آن را زنده نمی کند ، و به تعبیر دیگر همانگونه که در بحث شفاعت گفته ایم ((شفاعت )) از ماده شفع به معنی ((ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر)) است ، و مفهوم این سخن آن است که شخص شفاعت شونده قسمتی از راه را با پای خود پیموده ، و در فراز و نشیبهای سخت وامانده ، شخص شفاعت کننده به او ضمیمه می شود و او را یاری می کند تا بقیه راه را بپیماید .**تفسیر (نمونه) جلد اول ذیل آیه 48 سوره بقره*** 🔻ضمنا این آیه بار دیگر بر مساءله شفاعت و تنوع و تعدد شفیعان درگاه خدا تاءکید می کند ، و پاسخ دندان شکنی است برای آنها که منکر اصل شفاعتند . همچنین تاءکیدی است بر اینکه شفاعت بیقید و شرط نیست ، و به معنی چراغ سبز برای گناه محسوب نمی شود ، بلکه عاملی است برای تربیت انسان که حداقل او را به مرحله ای که قابلیت شفاعت داشته باشد برساند ، و رابطه او با خدا و اولیای او به کلی قطع نشود . 🔻این نکته نیز قابل ذکر است که مفهوم آیه فوق این نیست که شافعان به شفاعت چنین کسانی برمی خیزند ، بلکه مفهومش آن است که چون شفاعت به حال آنها سودی ندارد آنها شفاعت نمی کنند زیرا اولیاء الله مرتکب کار لغو و بیهوده نمی شوند . ⚡️ادامه دارد.... ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (28) نکته مهم در باره آیه 48 ⭐️⭐️⭐️ کلُّ نَفْسِ بِمَا کَسبَت رَهِینَةٌ(38)إِلا أَصحَب الْیَمِینِ(39)فی جَنَّتٍ یَتَساءَلُونَ(40)عَنِ الْمُجْرِمِینَ(41)مَا سلَککمْ فی سقَرَ(42)قَالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصلِّینَ(43)وَ لَمْ نَک نُطعِمُ الْمِسکِینَ(44)وَ کنَّا نخُوض مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّب بِیَوْمِ الدِّینِ(46)حَتی أَتَانَا الْیَقِینُ(47)فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ(48) 📖تفسیر: 🔰شفیعان روز جزا 🔻از آیات مورد بحث ، همچنین بعضی دیگر از آیات قرآن مجید ، استفاده می شود که شفیعان در روز قیامت متعددند ، (و دایره شفاعت آنها متفاوت است ) از مجموع روایاتی که از منابع شیعه و اهل سنت نقل شده - و این روایات بسیار زیاد است - استفاده می شود که این شفیعان در قیامت برای گنهکارانی که زمینه های شفاعت در آنها موجود است شفاعت می کنند . 1 - نخستین شفیع شخص پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، چنانکه در حدیثی می خوانیم رسول الله فرمود ، انا اول شافع فی الجنة .(صحیح مسلم جلد 2 صفحه 130) 2 - تمام انبیاء از شفعاء روز قیامتند ، چنانکه در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است که فرمود : یشفع الانبیاء فی کل من یشهد أ ن لا اله الا الله مخلصا فیخرجونهم منها : ((پیامبران درباره تمام کسانی که از روی اخلاص به وحدانیت خداوند گواهی می دهند شفاعت می کنند ، و آنها را از دوزخ خارج می سازند)) .(مسند احمدجلد 3 صفحه 12) 3 - فرشتگان از شفیعان روز محشرند ، همانگونه که از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده : یؤذن للملائکة و النبیین و الشهداء ان یشفعوا در آن روز به فرشتگان و انبیاء و شهداء اجازه داده می شود که شفاعت کنند .(مسند احمد جلد 5 صفحه 43) 4 و 5 - ائمه معصومین و شیعیان آنها نیز شفاعت می کنند چنانکه علی (علیه السلام ) می فرماید : لنا شفاعة و لاهل مودتنا شفاعة : ((برای ما شفاعت است و برای ما دوستان ما نیز مقام شفاعت است )) .**خصال صدوق ص 624*** ⚡️ادامه دارد.... ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (28) نکته مهم در باره آیه 48 فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ(48) ⭐️⭐️⭐️ 🔰شفیعان روز جزا 6 و 7 - علماء و دانشمندان و همچنین شهیدان راه خدا از شفیعانند چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم : یشفع یوم القیامة الانبیاء ثم العلماء ثم الشهداء ((روز قیامت نخست انبیاء شفاعت می کنند سپس علما ، و بعد از آنها شهداء))**سنن ابن ماجه جلد 2 ص 1443*** حتی در حدیثی از همان حضرت (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است که یشفع الشهید فی سبعین انسانا من اهل بیته : شفاعت شهید درباره هفتاد نفر از خانواده اش پذیرفته می شود .**سنن ای داود جلد 2 ص 15*** و در حدیث دیگری که مرحوم ((علامه مجلسی )) در ((بحار الانوار)) آورده : شفاعت آنها درباره هفتاد هزار نفر پذیرفته می شود ! .**بحارالانوار جلد 100 ص 14*** و با توجه به اینکه عدد هفتاد ، و هفتاد هزار هر دو از اعداد تکثیر است منافاتی بین این دو روایت نیست . 8 - قرآن نیز در روز قیامت شفاعت می کند چنانکه علی (علیه السلام ) فرمود : و اعلموا انه (القرآن ) شافع مشفع ((بدانید قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعتش پذیرفته می شود)) .**نهج البلاغه خطبه 176*** 9 - کسانی که عمری در اسلام صرف کرده اند ، چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم : اذا بلغ الرجل التسعین غفر الله ما تقدم من ذنبه و ما تاخر و شفع فی اهله ((هنگامی که انسان به نود سالگی برسد (و در مسیر ایمان سیر کند) خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد ، و شفاعت او در خانواده اش پذیرفته می شود)) .**مسند احمد جلد 2 ص 89*** 10 - عبادات نیز شفاعت می کنند چنانکه در حدیثی از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است : الصیام و القرآن یشفعان للعبد یوم القیامة ((روزه و قرآن برای بندگان در قیامت شفاعت می کنند)) .**مسند احمد جلد 2 ص 174*** 11 - از بعضی از روایات استفاده می شود که اعمال نیک مانند امانتی که انسان در حفظ آن کوشیده است نیز در قیامت از انسان شفاعت می کند .**مناقب ابن شهر آشوب جلد 2 ص 14*** 12 - جالب اینکه از بعضی روایات استفاده می شود که خود خداوند هم شفاعت گنهکاران می کند ، چنانکه در حدیث دیگری از رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است : یشفع النبیون و الملائکة و المؤمنون فیقول الجبار بقیت شفاعتی : ((در قیامت پیامبران و فرشتگان و مؤمنان شفاعت می کنند ، و خداوند می گوید شفاعت من باقی مانده است )) .**صحیح البخاری جلد 9 ص 149*** 🔻روایات در این زمینه بسیار فراوان است و آنچه ذکر کردیم گوشه ای از آن می باشد .**برای توضیح بیشتر می توانید به کتاب (مفاهیم القرآن) جلد 4 صفحه 288 تا 311 مراجعه کنید*** باز تکرار می کنیم که شفاعت شرائط و قیودی دارد که بدون آن امکان پذیر نیست ، چنانکه در آیات مورد بحث صریحا این معنی آمده که درباره گروهی از مجرمان شفاعت تمام شفیعان بی اثر است ، مهم آن است که قابلیت قابل نیز موجود باشد ، زیرا فاعلیت فاعل به تنهائی کافی نیست . (شرح بیشتر در این زمینه را در جلد اول در بحث شفاعت آورده ایم ) . ⚡️ادامه دارد.... ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (29) نکته مهم در باره آیات49 تا 56 فَمَا لهَمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ(49)کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ(50)فَرَّت مِن قَسوَرَةِ(51)بَلْ یُرِیدُ کلُّ امْرِیٍ مِّنهُمْ أَن یُؤْتی صحُفاً مُّنَشرَةً(52)َکلا بَل لا یخَافُونَ الاَخِرَةَ(53)کلا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ(54)فَمَن شاءَ ذَکرَهُ(55) وَ مَا یَذْکُرُونَ إِلا أَن یَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَی وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ(56) 49 - چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند ؟50 - گوئی آنها گورخرانی هستند رمیده .51 - که از شیر فرار کرده اند !52 - بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود .53 - چنین نیست که آنها می گویند ، بلکه آنها از آخرت نمی ترسند .54 - چنین نیست که آنها می گویند ، آن (قرآن ) یک تذکر و یادآوری است .55 - هر کس بخواهد از آن پند می گیرد .56 - و هیچکس پند نمی گیرد مگر اینکه خدا بخواهد ، او اهل تقوی و آمرزش است . 🔅🔅🔅 📖تفسیر : 🔰چنان از حق می گریزند که گورخران از شیر ! 🔻در ادامه بحثی که پیرامون سرنوشت مجرمان و دوزخیان در آیات قبل آمده بود در آیات مورد بحث وحشت این گروه معاند و لجوج را از شنیدن سخن حق و هر گونه اندرز و نصیحت به روشنترین وجهی منعکس می کند . 🔹نخست می گوید : ((چرا آنها اینهمه از تذکر و یادآوری روی گردانند)) ؟ (فما لهم عن التذکرة معرضین ) .**در این جمله (ما) (مبتدا) است (لهم) (خبر) و (معرضین) (حال) برای ضمیر لهم و (عن التذکره) (جرو ومجرور) متعلق به معضرین است بعضی معتقدند که مقدم ذاشت (عن التذکره) در اینجا هرگونه یاآوری مفید و سودمند است که در راس آنها قرآن مجید قرار دارد*** ▫️چرا از داروی شفابخش قرآن فرار می کنند ؟ چرا دست رد بر سینه طبیب دلسوز می زنند ؟ راستی جای تعجب است . ((گوئی آنها گورخرانی هستند رمیده و فراری )) (کانهم حمر مستنفرة ) .که از شیر (یا صیاد) فرار کرده اند (فرت من قسورة ) . ⚡️ادامه دارد.... ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (30) نکته مهم در باره آیات49 تا 56 فَمَا لهَمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ(49)کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّستَنفِرَةٌ(50)فَرَّت مِن قَسوَرَةِ(51)بَلْ یُرِیدُ کلُّ امْرِیٍ مِّنهُمْ أَن یُؤْتی صحُفاً مُّنَشرَةً(52)َکلا بَل لا یخَافُونَ الاَخِرَةَ(53)کلا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ(54)فَمَن شاءَ ذَکرَهُ(55) وَ مَا یَذْکُرُونَ إِلا أَن یَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَی وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ(56) 49 - چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند ؟50 - گوئی آنها گورخرانی هستند رمیده .51 - که از شیر فرار کرده اند !52 - بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود .53 - چنین نیست که آنها می گویند ، بلکه آنها از آخرت نمی ترسند .54 - چنین نیست که آنها می گویند ، آن (قرآن ) یک تذکر و یادآوری است .55 - هر کس بخواهد از آن پند می گیرد .56 - و هیچکس پند نمی گیرد مگر اینکه خدا بخواهد ، او اهل تقوی و آمرزش است . 🔅🔅🔅 📖تفسیر: 🔹چرا از داروی شفابخش قرآن فرار می کنند ؟ چرا دست رد بر سینه طبیب دلسوز می زنند ؟ راستی جای تعجب است .((گوئی آنها گورخرانی هستند رمیده و فراری )) (کانهم حمر مستنفرة ) .که از شیر (یا صیاد) فرار کرده اند (فرت من قسورة ) . ▫️((حمر)) جمع ((حمار)) به معنی الاغ است ، منتها در اینجا به قرینه فرار کردن از چنگال شیر یا صیاد منظور خر وحشی یا گورخر**(گور خر) مرکب از (گور) به معنی صحرا و خر است و لذا به آن خروحشی و خر صحرائی نیز می گویند*** است و به تعبیر دیگر این کلمه مفهوم وسیعی دارد که وحشی و اهلی آن را شامل می شود . ▫️((قسورة )) از ماده ((قسر)) (به معنی قهر و غلبه ) گرفته شده ، و یکی از نامهای ((شیر)) است ، و بعضی آن را به معنی تیرانداز و یا صیاد نیز تفسیر کرده اند ، ولی معنی اول در اینجا مناسبتر به نظر می رسد . 🔻معروف است که ((گورخر)) وحشت عجیبی از شیر دارد ، حتی موقعی که صدای شیر را می شنود چنان وحشتی بر او مستولی می شود که دیوانه وار به هر سو می دود ، مخصوصا هنگامی که شیر به گروهی از آنها برسد چنان پراکنده می شوند و به هر سو می دوند که هر بیننده ای را غرق تعجب می کند ، اصولا این حیوان به حکم وحشی بودن از همه چیز وحشت دارد تا چه رسد به دشمن خونخوارش شیر . 🔻به هر حال این آیه تعبیری است بسیار رسا و گویا از وحشت و فرار مشرکان از آیات روح پرور قرآن ، آنها را به گورخر تشبیه کرده که هم فاقد عقل و شعور است ، و هم به علت وحشی بودن گریزان از همه چیز ، در حالی که در برابر آنها چیزی جز تذکره(وسیله یادآوری و بیداری و هوشیاری )قرار ندارد . 🔻ولی با اینهمه نادانی و بیخبری آنچنان پر ادعا و متکبرند که هر کدام از آنها انتظار دارد نامه های جداگانه ای از سوی خداوند به او داده شود ! (بل یرید کل امری منهم ان یؤتی صحفا منشرة ) .**(صحف) جمع (صحیفه) به معنی ورقه ای است که آن را این طرف و آن طرف می کنند (چون اصل ماده (صحف و (صحیفه) به معنی چیز گسترده مانند صورت است) سپس به نامه و کتاب اطلاق شده*** 🔻این شبیه چیزی است که در آیه 93 سوره اسراء آمده است : ولن نؤمن لرقیک حتی تنزل علینا کتابا نقرؤه : ((اگر به آسمان نیز بروی ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه نامه ای (از سوی خدا) بر ما نازل کنی )) ! و یا آیه 124 سوره انعام که می گوید : قالوا لن نؤمن حتی نؤتی مثل ما اوتی رسل الله : آنها می گویند ما ایمان نمی آوریم تا زمانی که همان چیزی که به رسولان الهی نازل شده به ما نیز داده شود ! 🔸و به این ترتیب هر کدام انتظار داشتند پیامبری اولوالعزم باشند ! و نامه مخصوصی به نامشان از سوی خدا از آسمان نازل شود ، و تازه اگر چنین چیزی نازل می شد معلوم نبود ایمان بیاورند ⚡️ادامه دارد.... ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (31) نکته مهم در باره آیات54 تا 55 🔅🔅🔅 کلا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ(54)فَمَن شاءَ ذَکرَهُ(55) چنین نیست که آنها می گویند ، آن (قرآن ) یک تذکر و یادآوری است .55 - هر کس بخواهد از آن پند می گیرد . 📖تفسیر: 🔹در بعضی از روایات آمده است که ابوجهل و جماعتی از قریش گفتند ای محمد ما به تو ایمان نمی آوریم تا زمانی که نامه ای از آسمان بیاوری که عنوانش این باشد : ((از خداوند رب العالمین به فلان فرزند فلان و در آن رسما دستور داده شود که ما به تو ایمان بیاوریم )) ! (تفسیر قرطبی و تفسیر (مراغی و تفاسیر دیگر) 🔹و لذا در آیه بعد می افزاید ((چنان نیست که آنها می گویند)) (کلا) .نازل شدن کتاب آسمانی بر آنها و مطالب دیگری از این قبیل همه بهانه است .((آنها در حقیقت از آخرت نمی ترسند)) (بل لا یخافون الاخرة ) . 🔹اگر آنها از عذاب آخرت بیم داشتند ، اینهمه بهانه جوئی نمی کردند ، تکذیب رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نمی نمودند ، آیات الهی را به باد سخریه نمی گرفتند ، تعداد فرشتگان ماءمور عذاب را وسیله استهزاء قرار نمی دادند . 🔹و از اینجا اثر ایمان به معاد در تقوا پرهیز از گناه و پاک شدن از انواع معاصی بزرگ روشن می شود. 🔸به حق باید گفت که ایمان به جهان رستاخیز و پاداش و کیفر قیامت شخصیت تازه ای به انسان می بخشد ، و می تواند افراد بی بند و بار و متکبر و خودخواه و ظالم را به انسانی متعهد و متقی و متواضع و عدالت پیشه تبدیل کند . 🔻سپس بار دیگر تاءکید می کند آن گونه که آنها درباره قرآن می اندیشند ، نیست ، (کلا) .((مسلما قرآن تذکر و یادآوری است )) (انه تذکرة ) .((و هر کس بخواهد از آن پند می گیرد)) (فمن شاء ذکره ) . قرآن هم راه را نشان داده ، و هم دیده بینا در اختیار گذارده ، و هم نور آفتاب را ، ((تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش )) . ⚡️ادامه دارد.... ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره مدّثر 📝نگاشت: (32) نکته مهم در باره آیات54 تا 56 🔅🔅🔅 کلا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ(54)فَمَن شاءَ ذَکرَهُ(55)َ مَا یَذْکُرُونَ إِلا أَن یَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَی وَ أَهْلُ المَْغْفِرَةِ(56) چنین نیست که آنها می گویند ، آن (قرآن ) یک تذکر و یادآوری است .55 - هر کس بخواهد از آن پند می گیرد .56 - و هیچکس پند نمی گیرد مگر اینکه خدا بخواهد ، او اهل تقوی و آمرزش است . 📖تفسیر: 🔹((مسلما قرآن تذکر و یادآوری است )) (انه تذکرة ) .((و هر کس بخواهد از آن پند می گیرد)) (فمن شاء ذکره ) .قرآن هم راه را نشان داده ، و هم دیده بینا در اختیار گذارده ، و هم نور آفتاب را ، ((تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش )) . 🔹در عین حال پند گرفتن از آن جز به مشیت و توفیق الهی ممکن نیست ((و آنها اندرز نمی گیرند جز اینکه خدا بخواهد)) (و ما یذکرون الا ان یشاء الله ) .این جمله دارای چند تفسیر است ، یکی همان که در بالا گفتیم ، یعنی انسان نمی تواند راه هدایت را بپوید جز اینکه به ذیل عنایت پروردگار توسل جوید ، و از او توفیق و امداد طلبد . تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جائی نرسد و البته این امداد الهی در زمینه های مساعد نازل می گردد . 🔹دیگر اینکه : جمله ((فمن شاء ذکره )) که در آیه قبل آمده ، ممکن است این توهم را ایجاد کند که همه چیز بسته به اراده خود انسان است ، و اراده او از هر نظر استقلال دارد ، این آیه برای رفع این اشتباه می گوید انسان در عین مختار و آزاد بودن وابسته به مشیت الهی است ، مشیتی که بر سراسر عالم هستی و جهان آفرینش حاکم است ، و به تعبیر دیگر : همین اختیار و آزادی انسان نیز با مشیت او است ، و هر لحظه بخواهد می تواند آنرا بگیرد . 🔹سوم اینکه : می گوید آنها به هیچ قیمتی ایمان نمی آورند مگر اینکه خداوند بخواهد و آنها را مجبور سازد ، و می دانیم خدا کسی را اجبار به ایمان یا کفر نمی کند . البته تفسیر اول و دوم بهتر و مناسبتر است . 🔻و در پایان آیه می فرماید : ((او اهل تقوا و آمرزش است ))(هو اهل التقوی و اهل المغفرة).شایسته است که از عقاب او بترسند ، و از اینکه چیزی را شریک او قرار دهند بپرهیزند و نیز شایسته است که به آمرزش او امیدوار باشند .در حقیقت این جمله اشاره ای به مقام ((خوف )) و ((رجاء)) و ((عذاب )) و ((مغفرت )) الهی است ، و در حقیقت تعلیلی است برای آیه قبل . ☑️لذا در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود : خداوند می گوید : انا اهل ان اتقی ، و لا یشرک بی عبدی شیئا و انا اهل ان لم یشرک بی شیئا ان ادخله الجنة : ((من شایسته این هستم که از من پرهیز شود ، و بنده ام چیزی را شریک من قرار ندهد ، و من شایسته ام که اگر بنده ام چیزی را شریک من قرار ندهد او را داخل بهشت کنم )) .(تفسیر برهان جلد 4 صفحه 405) ◾️گر چه تمام مفسران تا آنجا که ما دیده ایم ، ((تقوا)) را در اینجا به معنی مفعولی تفسیر کرده اند و گفته اند خدا شایسته این است که از او (از شرک و معصیت او) بپرهیزند ، ولی این احتمال نیز هست که به معنی فاعلی نیز تفسیر شود یعنی خدا ، اهل تقوی است ، از هر گونه ظلم و قبیح و هر گونه کاری که بر خلاف حکمت است می پرهیزد ، و در حقیقت بالاترین مقام تقوی از آن خدا است و آنچه در بندگان است ، شعله ضعیفی از آن تقوای بی انتها است ، هر چند تعبیر به ((تقوا)) به معنی اسم فاعلی در مورد خداوند کمتر گفته می شود . ◾️به هر حال این سوره با امر به ((انذار)) و ((تکلیف )) شروع شد ، و با دعوت به ((تقوی )) و ((وعده مغفرت )) پایان می پذیرد ، و اینجا است که با نهایت خضوع و تضرع به پیشگاه مقدسش عرضه می داریم : پروردگارا ! ما را از اهل تقوی و مغفرت خود قرار ده .🙏 خداوندا ! تا توفیق و الطاف تو دست ما را نگیرد به جائی نمی رسیم ،ما را مشمول این عنایت فرما .🙏 بار الها ! دام سخت است ، و راه پر پیچ و خم ، و شیطان آماده اغواگری پیمودن این راه جز به امداد تو میسر نیست ، ما را امداد کن .🙏آمین یا رب العالمین 👈🏼پایان تفسیر سوره مدثر👉🏼 ☘️درتبلیغ و انتشار سخن حق توفیق را از خدا بخواهیم.کمی همراهان ما را از تلاش باز ندارد.☘️ 🔅مدرسه تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
2130968583.mp3
1.95M
🔴 صیقل دهنده دل و قلب 💚 پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله: جَلاءُ هذهِ القُلوبِ ذِکرُ اللَّهِ وتِلاوَةُ القرآنِ. ✳️ صیقل‌دهنده این دل‌ها، یاد خدا و تلاوت قرآن است. 📚 میزان الحکمه: ۱۰/ ۵۰۱۴ 🌷🌷🌷 🎤قاری:استاد عبدالباسط محمد عبد الصمد 📃تلاوت آیاتی از سوره های و @rahighemakhtoom