eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🎇تماشاگه راز🎇
🎇می خواهم بار امتم را خویش به دوش کشم! ⚡️ اخلاق محور و دین محور ▪️ملا فتح‌الله کاشانى در تفسیر منهاج در ذیل آیه شریفه «وَاِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم» نقل مى‌کند: پیرزنى چادر نشین که راهش از مدینه منوره دور بود علاقه عجیبى به اسلام و به وجود مقدس پیامبر(ص) داشت. او چند بار از فرزندانش خواسته بود او را به مدینه ببرند تا به زیارت حضرت محمد(ص) مشرف شود، ولى فرزندان او موفق به این کار نشدند، پیرزن در آتش فراق رسول خدا(ص) مى‌سوخت و در اشتیاق دیدار پیامبر در حسرت و اندوه و غم و غصه به سر مى‌برد. دیدار رسول الله(ص) را براى خود بهشت برین مى‌دانست و زیارت حضرتش را بهترین عبادت به حساب مى‌آورد. ▪️فرزندانش هر روز به صحرا مى‌رفتند و او در تهیه وسایل استراحت و فراهم آوردن آب و غذا مى‌کوشید و در قلب خود هم با خداى مهربان براى پیدا کردن توفیق زیارت حبیب خدا مناجات مى‌کرد. ▪️روزى براى آوردن آب، همراه با یک مشک به سر چاهى که در بیابان بود آمد. از عنایت خداوند حضرت محمّد(ص) با دو سه نفر از یاران و اصحابشان از آن منطقه عبور مى‌فرمودند.چون به سر چاه رسیدند و پیرزن را دیدند که بند مشک به دست دارد و براى آب کشیدن از چاه آماده مى‌شود، به او فرموند: ▪️«این کار براى تو زحمت دارد، مشک را به من بده تا کمکت کنم.» پیرزن در پاسخ گفت: «اگر این زحمت را از دوش من بردارى برایت دعا مى‌کنم.» ▪️پیامبر اسلام(ع) مشک را پر از آب کرده، سپس به دوش مبارک گذاشته و به سوى خیمه و چادر آن زن روان شدند. گرماى هوا بیداد مى‌کرد. بار سنگین بود و عرق بر پیشانى رسول خدا جارى شده بود. ☑️یاران حضرت عرض کردند: «مشک را به ما بده تا به در خیمه پیرزن برسانیم.» ☑️حضرت در جواب، با قلبى سرشار از عاطفه و محبت فرمودند: «دوست دارم بار امتم را خود به دوش بکشم!» به خیمه رسیدند و مشک آب را بر زمین نهادند. از صاحب خیمه خداحافظى کرده و به سوى مقصد حرکت کردند. در این هنگام فرزندان پیرزن از راه رسیدند، پیرزن به آنان گفت: «آن مردى که به این علامت در بین آن چند نفر است به من کمک کرد و آب از چاه کشید و تا درون خیمه آورد؛ بروید و از وى سپاسگزارى کنید.» ▪️بچه‌ها دویدند و تا چشمشان به دیدار جمال الهى رسول خدا روشن شد، به آن حضرت عرضه داشتند: «مادر ما در آتش شوق دیدار شما مى‌سوزد، برگردید تا وجود مبارکتان را زیارت کند، او شما را نشناخته.» حضرت رسول(ص) برگشتند. فرزندان پیرزن به سوى وى دویدند و فریاد زدند: «مادر، آن شخصى که آب را از چاه کشید و به خیمه آورد رسول خدا بود.» ▪️پیرزن که نزدیک بود از شوق این خبر قالب تهى کند، به محضر رسول خدا(ص) رسید و خدا را بر این نعمت آسمانى و معنوى و ملکوتى شکر کرد. سالروز ولادت https://eitaa.com/majaleezendegi