eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت 42:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 35و 36و37 سوره عبس ✳️وَ أُمِّهِ‌ وَ أَبِيهِ‌ و بلکه (فرار می کند)از مادر و پدرش. ۱ - قیامت، صحنه گریزان بودن انسان; حتى از پدر و مادر خویش (و أمّه و أبیه) ۲ - قیامت، روز بى اثر بودن عواطف و روابط و جاذبه نداشتن پدر و مادر در چشم فرزندان (و أمّه و أبیه) 🔅🔅🔅 ✳️وَ صَاحِبَتِهِ‌ وَ بَنِيهِ‌ و از زن و فرزندانش هم می‌گریزد. ۱ - شوهران، پیوند الفت و همراهى با همسران خویش را در قیامت نادیده گرفته و از آنان متوارى خواهند شد. (یوم یفرّ المرء من ... و صحبته) 🔹«صاحبة» همسرى است که با شوهر خویش ملازمت و معاشرت داشته باشد. این تعبیر حاکى از شدت حوادث قیامت است; به گونه اى که انسان، حتى همسرى را که در دنیا با او سازگار و همراه بود، نیز رها خواهد کرد. ۲ - پدران در قیامت، با فرار از پسران خویش، خود را از آنها دور ساخته، آنان را تنها خواهند گذاشت. (و بنیه) ۳ - قیامت، روز محرومیت از یارى همسران حتى علاقه مندترین آنان به انسان (و صحبته) 🔹فرار از همسرى که مصاحبت و همراهى او در دنیا به ثبوت رسیده بود - تا چه رسد به همسر ناسازگار - نشانه سودمند نبودن آنان در قیامت است. ۴ - فرزندان، حتى پسران، در قیامت سودى به پدر و مادر نخواهند رساند. (و بنیه) 🔹«بنیه» گر چه تنها شامل پسران است; ولى یاد نکردن از دختران به دلیل وضوح یکسانى آنها با پسران یا کمتر بودن انتظار یارى رسانى آنان است. فرار پدران از فرزندان، فرار مادر از آنان را نیز در مفهوم خود دارد. گفتنى است: در فرار پدر و مادر از فرزندان، سودمند نبودن هر یک براى دیگرى، نهفته است. 🔅🔅🔅 ✳️لِکُلِ‌ امْرِئٍ‌ مِنْهُمْ‌ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ‌ يُغْنِيهِ‌ در آن روز هر کس چنان گرفتار شأن و کار خود است که به هیچ کس نتواند پرداخت. ۱ - گرفتارى هاى هر کس در قیامت، جایى براى رسیدگى او به دیگران باقى نگذاشته، او را به خود مشغول خواهد ساخت. (لکلّ امرىء منهم یومئذ شأن یغنیه) به هر امرى از امور «شأن» گفته مى شود (قاموس); جز این که سیاق آیه شریفه دلالت بر عظمت شأن مورد نظر دارد. ۲ - تمام انسان ها در قیامت، نگران وضعیت خود و در تلاش براى رفع گرفتارى هاى خویش اند. (لکلّ امرىء منهم یومئذ شأن یغنیه) ۳ - شداید قیامت، ازمیان برنده فرصت بهره رساندن خویشاوندان به یکدیگر است. (یوم یفرّ المرء من أخیه ... لکلّ امرىء منهم یومئذ شأن یغنیه) ۴ - گرفتارى ها و دل نگرانى هاى انسان در قیامت، از نخستین لحظات آن آغاز مى شود. (فإذا جاءت الصاخّة ... لکلّ امرىء منهم یومئذ شأن یغنیه) 🌿👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت 43:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 38و39سوره عبس ✳️وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ۱ - در قیامت، چهره گروهى از مردم زیبا و درخشان خواهد بود. (وجوه یومئذ مسفرة) 🔹«وجه مسفر» چهره اى است که به جهت شادمانى، درخشان شده باشد (مقاییس اللغة) و یا زیبایى آن را فرا گرفته باشد.(مصباح) ۲ - انسان هاى پاک، تذکّرپذیر، هدایت جو و خداترس، در قیامت چهره اى نورانى خواهند داشت. (لعلّه یزّکّى . أو یذّکّر ... جاءک یسعى . و هو یخشى ... وجوه یومئذ مسفرة) ۳ - چهره انسان در قیامت، نمایانگر فرجام او است. (وجوه یومئذ مسفرة) ۴ - معاد، جسمانى است. (وجوه یومئذ مسفرة) 🔅🔅🔅 ✳️ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ خندان و شادمانند. ۱ - گروهى از مردم، با چهره هاى خندان در صحنه قیامت حضور خواهند داشت. (ضاحکة) ۲ - کسانى که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند، غرق سرور بوده و چهره اى شکفته خواهند داشت. (مستبشرة) 🔹 «إستبشار»; یعنى، شادمان بودن (لسان العرب). «بشر و استبشر» به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب مى گوید: بشارت دادن، به معناى ابلاغ خبرى است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد. ۳ - پاکى، تذکّرپذیرى ، هدایت جویى و خداترسى، چهره انسان را در قیامت خندان و شادمان خواهد ساخت. (لعلّه یزّکّى . أو یذّکّر ... جاءک یسعى . و هو یخشى ... ضاحکة مستبشرة) ۴ - ایمان و دورى از گناه، مایه بشّاش و خندان بودن چهره مؤمنان در قیامت (وجوه ... ضاحکة مستبشرة) 🔹به قرینه آخرین آیه این سوره (أولئک هم الکفرة الفجرة)، مراد از «وجوه» در این آیات، چهره هاى کسانى است که کافر نبوده و از فسق و فجور پاک و منزه اند. 🌿👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(123) 🔅🔅🔅 آیه 4 - والذين يومنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و بالاخره هم يوقنون 📌 تفسير 🔲 راز انكار قيامت انكار قيامت دو عامل دارد: شبهه علمى و شهوت عملى. ✔️شبهه علمى كه در آياتى مانند: (من يحى العظام وهى رميم) مطرح شده با اندكى تامل زايل مى شود و نگاهى به جهان هستى به آن شبهه پايان مى بخشد؛ زيرا در اين تامل انسان مشاهده مى كند كه خداى سبحان همواره ذرات پراكنده و بى جان را در جهان طبيعت جمع مى كند و به آن حيات گياهى، حيوانى و انسانى مى بخشد و قرآن كريم در پاسخ كسانى كه نسبت به رستاخيز ذرات پراكنده و بى جان استبعاد دارند مى فرمايد: خداى سبحان نه تنها قادر بر بعثت انسان است، بلكه مى تواند خطوط سرانگشتان او را، كه از ظرافتهاى آفرينش آدمى است، به صورت اول بسازد: (بلى قادرين على ان نسوى بنانه). ✔️اما شهوت عملى كه عمده ترين عامل انكار معاد است، براى آنكه راه فجور را پيش روى تبهكار بگشايد قيامت را از ريشه انكار مى كند: (بل يريد الانسان ليفجر امامه # يسئل ايان يوم القيمه). پس همان گونه كه اعتقاد به قيامت، تنها يا مهمترين مانع تبهكارى است، عمده ترين عامل انكار قيامت نيز، اراده گناهكارى است ؛ چون هر يك از اين دو، منافى ديگرى است و هر يك از آنها كه قبلا حاصل، مانع تحقق ديگرى مى شود. ============ 🌿👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(62) 🔆🔆🔆 ⏪ 32- استقلال فکری وعدم پیروی از هوی وهوس دیگران وَ أَنِ احْكُم بَيْنهَم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ لَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبهَم بِبَعْضِ ذُنُوبهِمْ وَ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُون‏(مائده/48) ميانشان بر وفق آنچه خدا نازل كرده است حكم كن و از خواهشهاشان پيروى مكن و از ايشان بپرهيز كه مبادا بفريبندت تا از بعضى از چيزهايى كه خدا بر تو نازل كرده است سرباز زنى. و اگر رويگردان شدند بدان كه خدا مى‏خواهد آنان را به پاداش برخى گناهانشان عقوبت كند، و هر آينه بسيارى از مردم نافرمانند. ☑ توجّه به خواسته‏هاى نفسانى مردم يكى از خطرهاى بزرگ براى متولیان فرهنگی نظام است. «وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ» ▫️👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢 منشور منتظران 📚 دیدار مسئولین رادیو جوان با حضرت استاد تاریخ: 1385/05/18 🔸 ظهور وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) به تقدیر الهی است، لكن خدا درباره كارهای انسان با انسان هم همراه است؛ یعنی هر نحوی كه جامعه به آن سمت حركت كند، خدای سبحان هم برنامه ‌ها را به همان سمت رهبری می ‌كند، چون جبری در كار نیست و از این جهت كه جبر نیست و انسان مختار است و آزاد اگر راه خیر را انتخاب كرد خدا مقدماتش را فراهم می ‌كند و اگر خدای ناكرده كجراهه برود خدا آنها را رها می ‌كند، البته بیش از غضب اوست، او بیش از غضب اوست، چندین بار مهلت می‌ دهد و راهنمایی می ‌كند، اگر كسی خدایی ناكرده اعتنا نكرد خدا او را به حال خودش رها می‌ كند این مطلب اول. 🔸 مطلب دوم این است كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) خط مشی امامت را مشخص كرد، همان خط مشی هم در جریان ظهور و حضور و غیبت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم مطرح است. وجود مبارك حضرت امیر فرمود كه سالیان متمادی مردم ظرفیت حضور مرا نداشتند و تحمل نمی‌ كردند؛ حرف های معقول ما را اینها نمی‌ پذیرفتند و مقبولشان نمی‌ شد تا اینكه بالأخره تجربه نشان داد كه غیر از علی ‌بن ‌ابی ‌طالب كسی نمی ‌تواند رهبری نظام را به عهده بگیرد. تقریباً بیست و پنج سال اینها تلفات دادند و آزمودند اگر كاری هست از غدیر ساخته است، بعد از اینكه مردم فهمیدند و كم ‌كم زمینه فراهم شد من پذیرفتم «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ»[1] فرمود چون ظرفیت حاضر شد سطح ادراك مردم بالا آمد تجارب تلخی را پشت سر گذاشتند فهمیدند غیر از چیزی جامعه را اداره نمی ‌كند من پذیرفتم. همین معنا هم درباره وجود مبارك ولی عصر هست، اگر جامعه این دین علما كه از انبیا و اولیا (علیهم الصلوة و علیهم السلام) گرفتند پذیرفتند و خود را اصلاح كرده ‌اند، وجود مبارك حضرت ظهور می ‌كند. این هم یك مطلب پس ظهور آن حضرت با ماست و آن حضرت ظهور می ‌كند این صلاح را تكمیل می ‌كند، وگرنه با كجروی ما هرگز حضرت ظهور نمی ‌كند. 🔸 مطلب بعدی آن است كه راه چیست؟ راه اصلاح جامعه تقریباً بین چهل تا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله است این دعای « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ‏ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ...»[2] این بین چهل تا پنجاه اصل است. یك وقت است دعا تنها ناظر به این است كه خدا‌یا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاها به منزله منشور كشورداری است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) كه بین چهل الی پنجاه اصل است این است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود شرایط فراهم است، وقتی شرایط حضور و ظهور فراهم شد همان طور كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود چون شرایط حاضر شد من پذیرفتم، این جا هم وجود مبارك حضرت هم ظهور می ‌كند. [1]. نهج البلاغه، خطبه3. [2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص349. 🆔 @rahighemakhtoom
صوت جلسه دوم.mp3
3.87M
💢شرح دعای ششم ⏺جلسه دوم 📼استاد حجت الاسلام و المسلمین 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
صوت جلسه اول.mp3
6.15M
💢شرح دعای ششم ⏺جلسه اول 📼استاد حجت الاسلام و المسلمین 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 82.mp3
17.44M
۱۰۲ 📼 قسمت: هشتاد ودوم ۸۲ 📌واکاوی دعای 23 ☑️ عوامل تامین عافیت و عافیت سازدر زندگی ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل را هدیه می کنیم به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🌴🌴🌴 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ «بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ » 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
حکمت 83 نهج البلاغه.mp3
1.55M
📚شرح و تفسیر حکمت ۸۳(کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
حکمت ۹۰تا۹۲ استاد صادقی.mp3
9.25M
📚شرح و تفسیر حکمت ۹۱و ۹۲ (کلمات قصار) ⏮مرحوم استاد میرزا ‌مهدی صادقی (ره) ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
💠 اداره جامعه قرآنی 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. ========= [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. @rahighemakhtoom