eitaa logo
رهجو
940 دنبال‌کننده
231 عکس
22 ویدیو
72 فایل
🔸لطفا اهل علم وارد شوند. 💢 در کانال (رهجو) در صدد هستیم مسائل حوزوی از قبیل ادبیات، فقه، اصول، رجال و... را مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم. کپی مطالب بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست. 📌 ارتباط : @sib213
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️خانم اخوان برای بی اعتباری حدیث «أنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ»، چهار اشکال را مطرح کرده اند: 1️⃣ بی اعتباری کتاب اشعثیات؛ که به صورت مختصر به آن پرداختیم. 2️⃣ معنای این روایت را نمی‌توان پذیرفت؛ زیرا این معنا را نه خود حضرت فاطمه(س) عملی ساخت و نه در واقعیتِ بیرونی می‌توان آن را پیاده کرد. 3️⃣ این حدیث نشان دهنده ی آن است که «علم فاطمه(س) از علم همه حتی علی(ع) بالاتر بود و امام(ع) برای کسب علم در محضر حضرت زهرا(س) زانو می‌زد که این هم مایه تعجب است و هم جای اشکال دارد؛ البته ما همه اهل بیت(ع) را نور واحد و دارای علم لدنی می‌دانیم ولی علم امام(ع) را نباید کمتر از فاطمه(س) بدانیم». 4️⃣ با استناد به برخی از روایات و کتاب «کل الحلول عند آل الرسول» می گوید: این کتاب شواهد زیادی آورده که زنان در جنگ‌ها و موارد دیگر همراه پیامبر(ص) بودند و چنین احادیثی ( أنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ) مخالف این شواهد و صریح قرآن است. 🔸روایات متعدد داریم که زنان نماز را در مسجد بخوانند و بر استحباب در استمرار حج عمره برای زنان تاکید شده است. همچنین زنان در جنگها با مسلمانان همراهی داشتند، اولین نماز گروهی پیامبر(ص) همراه یک زن(خدیجه) بوده و مسجد مدینه باب‌النساء داشته است. همچنین در احکام فقهی داریم که زن هنگام حیض به مسجد نرود پس رفتن آنها جایز بوده که در این شرایط منع شده‌اند. سلمان به منزل فاطمه(س) می‌رفت و در کارها به ایشان کمک می‌کرد. 🔹این روایت در مخالفت با احادیث دیگر در منابع قویتر است؛ ولی متاسفانه این حدیث ضعیف مورد استناد در فقه و اخلاق و فتوا قرار می‌گیرد در حالی که در کافی روایت معتبری نقل کرده که مورد استناد قرار نمی‌گیرد.( حدیث کافی را در آینده مطرح خواهیم کرد.) @rahjoo_213
1️⃣ در گفت‌وگوهايى كه ميان ما و ديگران انجام مى‌گيرد، همۀ ما به‌شدت به ويژگى‌هاى موضوع مورد بحث توجه داشته، در تفهيم و تفاهم از آن بهره مى‌بريم. ولى با توجه به ارتكازى و ناخودآگاه بودن اين تأثير، اغلب مورد غفلت قرار گرفته، چگونگى و ضوابط آن براى ما روشن نيست. از همين رو در برخورد با متن، به‌ويژه متون قديم، چون ما مخاطب خاص آن‌ها نيستيم، نمى‌توانيم دركى روشن و شفاف از گفت‌وگوهاى شفاهى به دست آوريم و از ارتكازات ناخودآگاه خود استفاده كنيم. 2️⃣ موضوع مورد بحث، گاهى عقلى است و گاه تعبدى و گاهى نيز عرفى است. از سوى ديگر، گاهى با مسئله‌اى مهم مواجهيم و گاه با مسئله‌اى كم‌اهميت‌تر. مسئله، ممكن است اجتماعى باشد يا فردى. در مقام تفسير متن، بايد به اين اقسام و پيامدهاى آن نيز توجه كنيم و همه را با يك چوب نرانيم. 3️⃣ اگر مسئله عقلى باشد، گوينده خود را ملتزم به بيان همۀ ريزه‌كارى‌ها نمى‌داند؛ زيرا اصل موضوع عقلى است و گوينده مى‌تواند به بسيارى از براهين و نكات عقلى كه براى طرفين روشن است، تكيه كرده، به ذكر نكات مهم قناعت ورزد. به عبارت ديگر، گوينده نكات بديهى را بازگو نمى‌كند؛ بلكه آن‌ها را مفروغٌ عنه مى‌گيرد. 👈قاعدۀ كلى در اين دسته از موضوعات، اين است كه شنونده اولا موضوع را عقلا بررسى كند و آنگاه به متن رجوع نمايد تا دچار اشتباه نگردد. 💢 برای مثال: اگر بشنويم كه امام (ع) مى‌فرمايد: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِى خُطْبَتِهِ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ خَلَائِقِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ‌»، اين سؤال پيش مى‌آيد كه آيا اگر عفو ظلم، منجر به جسارت ظالم شود، باز هم پسنديده است‌؟ آيا اگر قطع رحم به دليل اختلاف در مسئلۀ مهمى مانند توحيد باشد، باز هم نامطلوب است‌؟ در اين گونه موارد، بايد توجه كرد كه اين مطالب عقلى است و عقل بر هر عفوى صحه نمى‌گذارد و هر وصل رحمى را مطلوب نمى‌شمارد؛ همچنانكه شارع نيز گاه توضيح داده است. @rahjoo_213
🔻آيا خود حضرت زهرا (س) توانستند كارى كنند كه مردى او را نبيند و او هم مردى را نبيند؟ 🔸اين گونه اشكال‌ها به دليل غفلت از روش عقلا در القاى مطالب است. بسيار پيش مى‌آيد كه ما كارى نشدنى را توصيه مى‌كنيم تا بر آن تأكيد كرده باشيم؛ مثلا مى‌گوييم: «انسان نبايد لحظه‌اى زبانش از ذكر خدا بايستد.» در حالى كه مى‌دانيم اين كار شدنى نيست؛ چون گاهى غذا مى‌خوريم، گاه مطالعه مى‌كنيم يا با مردم سخن مى‌گوييم. ولى در مقام تأكيد، همان كار ناممكن يا بسيار دشوار را بيان مى‌كنيم. فاطمه (س) نيز با انسان خردمند سخن مى‌گويد. هم گوينده و هم شنونده مى‌دانند كه چنين اتفاقى نمى‌افتد و از اين بيان، جز مبالغه در عفاف زن فهميده نمى‌شود؛ مانند بيان حضرت امير (ع) كه خطاب به امام حسن (ع) فرمود: «وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ‌.» 📚منطق تفسیر متن، ص299 @rahjoo_213
1️⃣این پرسش و پاسخ ها در روایات بین ائمه علیهم‌السلام معمول بوده است و دلیل بر قلت و کثرت علم یکی از طرفین نیست... 2️⃣شاید در پرسیدن از فاطمه و جواب گرفتن از فاطمه حکمتی است که از نظر ما مغفول مانده؛ مانند اینکه اگر این جمله را یک نفر از جنس زنان بگوید پذیرش آن برای جامعه نسوان قابل قبول تر است تا یک مرد... تا توهم عدم ادراک موقعیت زنان توسط مردان پیش نیاید و توجیهی برای عدم قبول این سخن نباشد. @rahjoo_213
🔸ایشان در همین چند جمله اشکال چهارم، بحث را به گونه ایی مطرح کرده است که کانه بیرون آمدن زن از خانه و در اجتماع بودن خلاف سیره و سنت نبوی نیست ولی به گمان حقیر ادله نشان دهنده ی آن است که جریان بالعکس است و بهترین عمل برای زن آن است که نه مردی او را بشناسد و نه او مردی را. 🔹ایشان به عنوان ادله بیان کرده است مانند: 1️⃣ روایات متعدد داریم که زنان نماز را در مسجد بخوانند. 2️⃣ استحباب در استمرار حج عمره برای زنان. 3️⃣ نماز گروهی پیامبر(ص) همراه یک زن(خدیجه) بوده و مسجد مدینه باب‌النساء داشته. 4️⃣ سلمان به منزل فاطمه(س) می‌رفت و در کارها به ایشان کمک می‌کرد. 5️⃣ روایت معتبر!!! در کافی(روایت جابر) 💢از کرامات شیخ ما این است؛ شیره را خورد و گفت شیرین است! @rahjoo_213
✅ استناد به روایت جابر 🔻خانم اخوان می گوید: 🔹این روایت در مخالفت با احادیث دیگر در منابع قویتر است؛ ولی متاسفانه این حدیث ضعیف مورد استناد در فقه و اخلاق و فتوا قرار می‌گیرد در حالی که در کافی روایت معتبری نقل کرده که مورد استناد قرار نمی‌گیرد. 🔸 نقل شده است که پیامبر(ص) و جابر همراه همدیگر به منزل فاطمه(س) رفتند، حضرت در زدند و اجازه ورود خواستند، فاطمه(س) گفت بفرمایید و پیامبر(ص) فرمودند من یک همراه هم دارم؛ فاطمه(س) فرمود من مقنعه (پوشش) ندارم و پیامبر(ص) فرمود اضافه لباست را روی سرت بینداز. جابر گفته من دیدم رنگ صورت فاطمه(س) آنقدر زرد بود مانند شکم ملخ (این نشان می‌دهد صورت فاطمه باز بوده و جابر هم نگاه کرده است). پیامبر(ص) برای شفای فاطمه(س) دعا کرد و خون در صورت مبارک دخترشان جاری شد و جابر باز چهره آن حضرت را بعد از تغییر دیده است. 🔹وی افزود: حال جای این سؤال است که آیا اضطراری در این دیدار بوده است؟ آیا کسی جابر را به خاطر دیدن چهره فاطمه(س) سرزنش کرد؟ آیا پیامبر(ص) وقتی دید فاطمه(س) مقنعه ندارد داخل نرفت؟ آیا جابر جوان نبود؟ آیا پیامبر فرمود صورتت را بپوشان و یا آیا جلوی ورود جابر را گرفتند؟ شیخ انصاری براساس همین روایت فتوا داده که پوشاندن صورت واجب نیست ولی جالب اینکه برخی این حدیث را محال دانسته و حدیث قبلی را که مستند و منبع ندارد، توجیه کرده‌اند. متاسفانه ذهنیت‌ها و پیش فرض‌هایی ایجاد و بعد توجیه می‌شود. @rahjoo_213
♦️از نظر سندی: در سند اين حديث يكى «عبيد بن معاويه بن شريح» است كه مجهول است، و روايت را از درجۀ اعتبار ساقط مى‌كند، و ديگرى «عمرو بن شمر» كه نجاشى و ابن غضائرى رواياتش را ردّ كرده‌اند؛ به جهت آنكه در روايت دست مى‌برده و كم و زياد مى‌كرده است و با بودن اين دو نفر در سلسلۀ سند، حديث كاملا بى‌اعتبار مى‌شود؛ لذا قبل از همه چيز سند حديث، آن را از اعتبار ساقط مى‌كند. @rahjoo_213
♦️اشکالات دیگر بر حدیث جابر بر مبنا و روش خانم اخوان: 1️⃣ پيغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم كه آن همه مبادى آداب اسلامى است، چه طور شده اينجا به اين شكل عمل می كنند كه اوّل در خانه را حركت مى‌دهند تا باز شود و سپس اجازه مى‌گيرند؛ مخصوصا در اين مورد كه مرد اجنبى همراه داشتند و حضرت زهرا عليها السّلام سر برهنه بوده است‌؟ مگر نبايد بازكردن در نيز با اذن حضرت فاطمه عليها السّلام باشد و يا خود فاطمه عليها السّلام در را باز كند؟ اينكه پيغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم دست به در گذاشتند و بدون اذن باز كردند و بعدا سلام دادند و اذن گرفتند، با مقام آن حضرت نمى‌سازد. 2️⃣فاطمه زهرا عليها السّلام هركجا با پدرشان خطاب داشتند «يا ابتا!» تعبير مى‌كردند و حتّى آيۀ لاٰ تَجْعَلُوا دُعٰاءَ‌ الرَّسُولِ‌ بَيْنَكُمْ‌ كَدُعٰاءِ‌ بَعْضِكُمْ‌ بَعْضاً نازل شد و دستور رسيد پيامبر را به نام، صدا نزنيد، بلكه به «يا رسول الله!»، «يا نبىّ‌ الله!» خطاب كنيد، حضرت فاطمه عليها السّلام نيز چند مرتبه چنين كردند (حسب آنچه در روايت است) و آن حضرت ناراحت شدند و بالاخره بعدا صريحا فرمودند كه آيه دربارۀ شما نيست. بنابراين، تعبير (يا رسول‌الله) با اين مسأله هم نمى‌سازد. 3️⃣جملۀ «فما جاعت بعد ذلك اليوم» از چيزهايى است كه قطع بر خلافش هست. حضرت زهرا عليها السّلام غذا مى‌خوردند، اوقاتى هم روزه مى‌گرفتند و درد گرسنگى احساس مى‌كردند. اساسا معنى ندارد كه انسان تا زمانى كه در اين جهان زندگى مى‌كند، به كلّى گرسنه نشود و محتاج غذا نباشد! حتّى خداوند متعال دربارۀ انبياء در ردّ كسانى كه اين انتظار را از آنها داشتند فرموده است: وَ مٰا جَعَلْنٰاهُمْ‌ جَسَداً لاٰ يَأْكُلُونَ‌ الطَّعٰامَ‌ وَ مٰا كٰانُوا خٰالِدِينَ‌. آيا حضرت زهرا عليها السّلام تا آخر عمر ابدا نه گرسنه مى‌شدند و نه غذا و آبى مى‌خوردند؟ 4️⃣ تعارض این روایت با روایت دیگر نقل شده در کافی:« عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: اسْتَأْذَنَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ عِنْدَهُ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ فَقَالَ لَهُمَا قُومَا فَادْخُلَا الْبَيْتَ فَقَالَتَا إِنَّهُ أَعْمَى فَقَالَ إِنْ لَمْ يَرَكُمَا فَإِنَّكُمَا تَرَيَانِه‏». آيا پيغمبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به زنان خود در مقابل كور نابينا دستور اختفا و احتجاب در اطاق مى‌دهد كه حتى كور را نبينند، چه رسد كه آنها را كسى ببيند، آيا از فاطمه زهرا عليها السّلام اجازه مى‌خواهد كه جابر - يك مرد غريبه - بر او وارد شود كه هم دخترش او را ببيند و هم جابر دخترش را و حتّى كاملا به چهره‌اش نگاه كند و براى ديگران توصيف نمايد؟ @rahjoo_213
گواهی علماء بر سلامت جریان حدیثی شیعه(1) ✔️مرحوم آیت الله نائینی: 🔸لا إشكال في صدور كثير من الاخبار الموجودة في المجاميع المعتبرة و القرائن على ذلك الناشئة من شدة اهتمام العلماء (رضوان اللَّه تعالى عليهم) و تهذيب الاخبار عن الاخبار المدسوسة كثيرة قد تعرض لها العلامة الأنصاري (قده) تفصيلا... 📚أجود التقريرات، ج2، ص116 @rahjoo_213
گواهی علماء بر سلامت جریان حدیثی شیعه(2) ✔️ آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری: 🔸نسبة النبي (صلّى اللّه عليه و آله) و المعصومين (عليهم السّلام) إلى من يروي عنهم نسبة المعلم إلى المتعلم، و هكذا النسبة بين كل طبقة سابقة و الطبقة اللاحقة الذين يتلقون الأحاديث عنهم، و مقتضى العادة و السيرة أن المتعلم لا يكذب على المعلم فيما يتعلم منه و إن فعل ذلك لشاع و ظهر، كما أن مقتضى العادة أن لكل مذهب و ملة أقواما مخصوصين في كل عصر و زمان يهتمون بحفظ ما يتعلّق بذلك المذهب و يدافعون عمن يريد الدس و الافتراء فيه. 🔹و هذه العادة جارية في مذهب الإمامية، بل على نحو أشد و أمتن فإنهم المعروفون بالثقة و الصلاح و لا يدخل فيهم من كان خارجا عنهم إلا و يظهر حاله في مدة قليلة، كما لا يخفى على من راجع أحوال الرواة. 🔸هذا مع قطع النظر عن عناية اللّه تعالى بالشريعة الختمية و المذهب العدل، فإن المقطوع به من عناياته الخاصة، أنه تعالى يوفق‌ في كل عصر ثقات يحفظونها رواية و نقلا و اجتهادا و بحثا إلى غير ذلك مما له دخل في البقاء حتى يظهر الحق، و هذا الأمر المتعارف يكون من طرق إحراز الوثوق ما لم تكن قرينة على الخلاف. 📚تهذيب الأصول، ج2، ص121 @rahjoo_213
گواهی علماء بر سلامت جریان حدیثی شیعه(3) ✔️صاحب عروة سید محمدکاظم طباطبایی یزدی: 🔸قد ثبت عندنا أنّ أصحاب الأئمة (عليهم السلام) قد بالغوا أشدّ المبالغة في أخذ الأحاديث من مأخذها و تدوينها مخافة طروّ النسيان و لو في بعض خصوصياتها، و ربما كانوا يكتبونها في مجلس الإمام (عليه السلام) لذلك حتى إذا اجتمعت عند أحدهم أحاديث كثيرة جعله كتابا سماه أصلا، و من ذلك الأصول الأربعمائة المعتبرة المعروفة، و هكذا كان حال من يأخذ الأخبار من هذه الأصول قد بذلوا وسعهم في نسخها و مقابلتها و حفظها و هكذا إلى أن آل الأمر إلى أصحاب الكتب الأربعة و أضرابهم، فإنّهم أخذوا من تلك الأصول حتى أنّ الصدوق ادّعى أنّه كان عنده بعض تلك الأصول بخط مؤلفه، و كان بعض الأصول المزبورة قد عرض على‌ الإمام (عليه السلام) و حكم بصحّتها و أمر الناس بالرجوع إليه، فإذا كان الحال هذه مع ذلك الاهتمام الشديد من المحدّثين، يحصل القطع بأنّ هذه الأخبار المودعة في الكتب المعروفة المزبورة صادرة عن الإمام (عليه السلام) هذا. 🔹و الانصاف انه مع ذلك لايحصل القطع بصدور جميع ما فى الكتب مع علمنا بدسّ الدساسين فى الجملة فى كتبهم، و تبين فسق بعض هذه الرواة فى آخر امره بل فساد معتقده ايضاً. 🔸نعم لو استشهد بهذا الوجه و سائر الوجوه التى انهاها فى آخر الوسائل فى الفائدة الثامنة الى اثنين و عشرين على كون هذه الاخبار قطعى الاعتبار لم يكن بعيداً مؤيداً، بشهادة اصحاب الكتب الاربعة بانهم لم يودعوا فى كتبهم الا ما كان حجة بينهم و بين ربهم، فلو كان خبر العادل المزكى بتزكية الكشى او النجاشى حجة، ليس مطلق اخبار الكتب الاربعة قاصرا عن هذه المرتبة قطعا بعد ان حكم اصحابها بصحتها. 📚حاشية فرائد الأصول، ج1، ص425 @rahjoo_213
گواهی علماء بر سلامت جریان حدیثی شیعه(4) ✔️المیرزا موسی التبریزی: 🔸تؤيّده- بل تدلّ عليه- ملاحظة كثرة الأخبار المرويّة عن الأئمّة عليهم السّلام و لو في الحلال و الحرام، فإنّها بنفسها مورثة للقطع بصدور أكثرها عنهم، سيّما مع ملاحظة كون كثير من الرواة موثّقين، كما هو واضح للمتأمّل المنصف. 🔹 فلا ينافى وجود الكذّابين، للعلم الإجمالي المدّعى في المقام. و من هنا يندفع ما يورد على هذا الدليل بأنّا كما نعلم إجمالا بصدور أكثر هذه الأخبار التي بأيدينا عن الإمام عليه السّلام، كذلك نعلم بكون بعضها موضوعة و مدسوسة في كتب أصحابنا، و حينئذ يدور الأمر بين المحذورين، إذ كما يجب العمل بما علم صدوره، كذلك يجب الاجتناب عمّا علم بكونه موضوعا. و وجه الاندفاع: منع العلم الإجمالي الثاني، إذ هذه الأخبار إنّما أخذت من الاصول بعد النقد و الانتخاب، كما أوضحناه فيما علّقناه على دليل المستدلّ. و مع التسليم أنّ وجود الأخبار الموضوعة في الأخبار التي بأيدينا اليوم نادرة، فالشبهة حينئذ من قبيل غير المحصورة، فلا يجب الاجتناب، بخلاف الأخبار الصادرة، لأنّها كثيرة جدّا... 📚اوثق الوسائل، ج2، ص273 @rahjoo_213